سلام
بيوگرافي زابوزا رو گزاشتم اينجا .اميدوارم تكراري نباشه . اگر مشكلي داشت به بزرگي خودتون ببخشيد

چون من اصلا زبانم خوب نيست

اين انقدر رو هم نفهميدم چجوري ترجمه كردم كلي زور زدم يك چيزي در اومد.البته نصف ترجمه هست و نصف رو خودم ديدم اون قسمت هاش رو نوشتم. بايد اسمم رو تو كتاب ركورد ها ثبت كنند. قاطي پاتي يه چيزي در امد خلاصه شرمنده ديگه .از دفعه هاي بعدي سعي ميكنم درست ترجمه كنم.
چي نوشتم شاهنامه نوشتم براي خودم
Zabuza: Devil of the Mist
اطلاعات جسمي:
سن: 26 ساله و مرده
جنس: مرد
تولد: 08/15
گروه خوني: A
قد: 183سانتي متر
وزن: 72 كيلو گرم
اطلاعات نينجايي:
دهكده پنهان: مه
درجه: جونين
Jutsu:
Daibakufu, Kirigakure, Mizu Bunshin, Muon Satsujin, Shunshin, Suirou, Suiryuudan
مراحل كامل شده:
D-Rank: 4
C-Rank: 67
B-Rank: 79
A-Rank: 29
S-Rank: 12
اولين بار در منگا: Chapter 12
اولين بار در انيمه: Episode 7
زابوزا ( Zabuza ) بود يك نينجا در سطح جونين (Jounin ) از دهكده پنهان مه .اون با تلاش و كوشش خودش نام شيطان رو براي خودش برگزيد در دهكده پنهان مه و اون به راستي مبارزي درنده و نا مهار بود.اون هر روز در دهكده مه به سختي تمرين ميكرد تا به عنوان يك نينجاي جونين انتخاب بشه . دانش اموزان اكادمي به صورت دوبه دو با هم تمرين ميكردن تا زمان امتحان فرار برسه و سپس مجبور بودن با هم مبارزه كنند تا سر حد مرگ در تست مرحله فينال .ولي در طي يك سال هيچ كس نتونست يك نينجا در سطح جنين (Genin) بشه براي اينكه فقط يكي از بچه ها توانست در امتحان موفق عمل كنه و از بين يكصد داوطلب همه رو سلاخي كنه و اون بچه كسي نبود به جز موموچي زابوزا (Momochi Zabuza).
زابوزا بزرگ شد به زودي و به سرعت شهرت پيدا كرد و متخصص در قتل هاي بي سرو صدا و ارام شد. اون با ايجاد يك توده عظيم مه به سمت دشمن به صورت پنهاني نزديك مي شد و بدون اينكه صدايي ايجاد كند كار را تمام مي كرد.سر انجام اون ملحق شد به گروه هفت نفره برترين شينوبي شمشير زن در دهكده مه . به هر حال اون نمي توانست وفادار بماند نسبت به دهكده مه و به خاطر دلايلي كه نامشخص هست تصميم ميگيره كه كودتايي رو ايجاد كنه با كشتن ميزو كاگه (Mizukage).
تلاش اون با شكست مواجه ميشه و به هر حال اون در ادامه كارهايش يكي از دو جفت مبارزان سطح چونين را Gozu و Meizu رو انتخاب مكينه و كاملا مشخص بود كه دو برادر شيطاني هستند همچون زابوزا .زابوزا در طي مسافرتي كه اغاز كرد برخورد كرد به يك پسر كوچك كه بر روي پلي نشته و اون گرسنه و تنها بود و به اون ميگه اگر كمكي بخواد ميتونه هرچيزي كه بخواد رو به اون بده چون قدرت رو در چشمان اون پسر ديده بود و اون پسر هم قبول ميكنه. اسم اون پسر بود هاكو Haku و قول ميده تا اخر به زابوزا وفادار بمونه و اسلحه اي باشه براي كمك به زابوزا. و زابوزا به اون هنر نينجا بودن رو ياد ميده . در طي چند سال زابوزا به هاكو اموزش ميده تا هاكو از توانايي هاي خودش استفاده كنه و توانايي هايش رو گسترش ميده تا جايي كه هاكو استاد استفاده از تكنيك آينه كريستال يخي ميشه . و در تمامي سفر ها هاكو يار و همراه زابوزا ميشه. در ادامه زابوزا نماينده شخصي به اسم گاتو Gato ميشه كه يك كمپاني كشتيراني داره و در دهكده Wave يا ابخيز زندگي ميكنه. Gato به زابوزا مامورايت ميده تا Tazuna رو بكشه. تازونا يك مهندس سازنده پل هست كه در دهكده موج زندگي ميكنه .هدف اون اين هست كه پلي رو بسازه براي ارتباط تجاري با جزيره هاي ديگر و Gato در اينجا مانع ساخت اين پل ميشه ! در قسمت بعدي در دهكده برگ يا همون Leaf ماموريتي به تيم هفتم داده ميشه توسط Sandaime Hokage كه هدف ماموريت محافظت از جان تازونا و رسوندن اون به صورت صحيح و سالم به دهكده Wave و پايان رساندن ساخت پل هست.
در اولين اقدام انجام شده توسط زابوزا دو برادر به تيم هفتم متشكل از كاكاشي و ناروتو و ساكورا و ساسكه يا همون ساسوكه حمله ميكنند كه در ابتداي كار كاكاشي رو ازبين ميبرند و در حمله بعدي به سمت تازونا ناگهان كاكاشي ظاهر ميشه و حمله اونها رو خنثي ميكنه و اون ها رو ازبين ميبره در لحظه اول كاكاشي از تكنيك kawarimiاستفاده كرده بود و به جاي خودش چند تا كنده درخت رو جابه جا كرد با خودش . در قسمت بعدي زابوزا وقتي ميبينه دو برادر نتونستند كار رو به پايان برسونند خودش وارد عمل ميشه و با كاكاشي شروع به مبارزه ميكنه و با استفاده از تكنيك hydro prison كاكاشي رو به دام ميندازه بطوري كه كاكاشي هيچ حركتي توي اون لحظه نميتونه انجام بده و يكي از دستان زابوزا هم در اجراي فن نقش داره و نميتونه حركتش بده. با استفاده از تكنيك Water Clone به 4 نفره ديگر حمله ميكنه كه در اينجا ناروتو با استفاده از فكر خودش نقشه اي رو اجرا ميكنه و با دادن شوريكن به ساسوكه و پرتاب اون توسط ساسوكه به سمت زابوزا اون مجبور ميشه عكس العمل نشون بده و اولي رو ميگره با دست چپش. ناگهان دومين Shuriken به سمت زابوزا پرتاب ميشه و اين بار جا خالي ميده و ناگهان شوريكن تبديل به نارتو ميشه و چاقويي رو به سمت زابوزا از پشت سر پرتاب مي كنه ( ناروتو از The Shadow Repliction يا همون Kage Bunshin no Jutsu استفاده كرده بود) و در اينجا زابوزا مجبور ميشه دستي كه در اجراي فن بوده ( انگار دارم كشتي گزارش ميكنم )
رو هم ازاد كنه و به اين ترتيب كاكاشي ازاد ميشه با استفاده از شارينگان و كپي هاي عالي از تكنيك هاي زابوزا اون رو شكست ميده و وقتي ميخواد كار رو تموم كنه ناگهان هاكو به صورت يك شكارچي نينجا ظاهر ميشه و با تكنيك خودش وانمود ميكنه كه زابوزا رو كشته و اون رو با خودش ميبره .
و در اين قسمت كاكاشي به خاطره استفاده زياد از شارينگان از حال ميره و وقتي بيدار ميشه خودش رو در خونه تازونا ميبينه .و احساس ميكنه كه مرگ زابوزا مشكوك هست و پس از بررسي صحنه مبارزه ميفهمه كه هاكو با زابوزا هم دست بوده و اون همچنان زنده هست. در صبح همون روز نارتو به خاطر تمرينات زيادي كه شب انجام داده بود در جنگل خوابش ميبره و صبح زود هاكو كه براي جمع كردن گياهان دارويي رفته بود به جنگل نارتو رو ميبينه و بيدارش ميكنه و باهم صحبت ميكنند در اونجا هاكو به ناروتو ميگه براي چي انقدر سخت تمرين ميكني ؟ نارتو هم ميگه ميخوام بهترين نينجاي دهكده leaf بشم و بشم يك هوكاگه قوي . و ازش ميپرسه ايا شخصي مهمي هست تو زندگيت كه برات اهميت داشته باشه و اينكه هاكو به ناروتو ميگه شخص مهمي براي من در زندگي وجود داره و من ميخوام روياهايي رو بسازم كه به سمت حقيقت پيش ميرند .و وقتي تيم هفتم بر روي پل در حال ساخت ظاهر ميشند مه غليظي پل رو فرا ميگره و بار ديگر زابوزا اين بار به همراه هاكو ظاهر ميشه و ميخواد با استفاده از تكنيك Water Clone خودش حمله اي رو اغاز كنه كه ساسوكه در اينجا با يك حركت برق اسا تمامي سايه ها رو ازبين ميبره و هاكو در اينجا با ساسوكه مبارزه ميكنه كه هاكو از Mirror Crystal Ice استفاده ميكنه و ساسوكه رو زخمي ميكنه كه در در اين بين ناروتو هم به ساسوكه ملحق ميشه و تا جايي مبارزه ميكنند كه ساسوكه براي محافظت از جان نارتو فداكاري ميكنه و كشته ميشه ( البته من كه ميدونم اين تا ايتاچي رو نكشه نميميره )

و در اينجا هست كه ناروتو به عنوان يك Jinchuuriki از چاكاراي روباه 9 دم استفاده ميكنه و هاكو رو شكست ميده و وقتي ميخواد ضربه نهايي رو وارد كنه نقاب هاكو شكسته ميشه و نارتو چهره واقعه اي هاكو رو كه قبلا ديده بود ميبينه و ناگهان متوقف ميشه . هاكو به اون ميگه كه من دوستت رو كشتم اون هم ارزوهايي زيادي رو داشت پس تو هم من رو بكش.و وقتي نارتو مياد اين كار رو انجام بده هاكو ميگه معذرت ميخوام ولي من هنوز نبايد اينجا بميرم و ناگهان غيب ميشه. از اون طرف كاكاشي با زابوزا مشغول مبارزه هستند كه زابوزا در مه خودش رو پنهان كرده و براي اينكه كاكاشي اون رو پيدا كنه از تكنيك Earth Element: Dogging Fangs استفاده ميكنه و و به كمك سگهايش زابوزا رو پيدا ميكنه و زابوزا ميگه كه تو با استفاده از كپي كردن تكنيك هاي ديگه ميتوني من و ديگران رو شكست بدي و در اينجا هست كه به كاكاشي بر ميخوره و ميگه اين تكنيك اصلي منه و به هيچ وجه كپي نيست و چاكاراي خودش رو در دستانش جمع ميكنه استفاده از تكنيك Raikiri:Lightning Edge و به سمت زابوزا حمله ميكنه و ضربه نهايي رو وارد ميكنه و خون در هوا پخش ميشه . در اين بين نارتو به دنبال هاكو ميگرده و كم كم مه از بين ميره و نارتو ميبينه هاكو جلوي زابوزا ايستاده و ضربه كاكاشي به اون اصابت كرده و هاكو ميميره و زابوزا به سمت كاكاشي حمله ميكنه كه كاكاشي بازوي چپ اون رو از كار ميندازه و همين طور بازوي راست رو.در اين لحظه Gato با افرادش سر ميرسند و Gato به زابوزا ميگه كه ازت نا اميد شدم و ميبينه هاكو هم كه مرده و ضربه اي به جسد بيجان هاكو ميزنه كه زابوزا فقط نگاه ميكنه و اين باعث عصبانيت نارتو ميشه و زابوزا ميگه هاكو مردهو نارتو ميگه شما واقعا نميتوني احساس كني چيزهايي رو كه اون راجبه تو ميگفت.مگر شما زمان طولاني با هم نبوديد !و زابوزا ميگه گاتو از من استفاده ميكرد من هم از هاكو.ما نينجا ها هستيم فقط يك وسيله. و ناروتو ميگه هاكو از ته قلبش تو رو دوست داشت و ميگفت كه ميخواد ازت محافظت كنه و زابوزا مثل يك پدر براي اون بود.و حتي جونش رو به خاطر تو فدا كرد و ميگه ايا توواقعا اين چيز ها رو نميفهمي؟ اين خيلي دردناكه!
كه اشك زابوزا در اينجا در مياد و ميگه بچه ديگه نميخواد چيز بيشتري بگي در اين مورد .من ميدونم كه اون با همه فرق داشت و ميگه نينجا ها هم انسان هستند و اونها نميتونند باشند وسيله اي بدون احساس .و در اخر ميگه من شكست خوردم و نوار دور صورتش رو پاره ميكنه
و به ناروتو ميگه يك چاقو بده به من و بعد از گرفتن چاقو به سمت Gato حمله ميكنه و با انيكه توسط افراد گاتو زخمي ميشه به سمت گاتو پيش ميره به طوري كه گاتو واقعا چهره شيطلان رو ميبينه كه به طرفش مياد و با چاقو Gato رو زخمي ميكنه و به اون ميگه شما هم با من به جهنم ميايي و اون رو با چند ضربه پياپي چاقو از بالاي پل به درون اب مياندازه.و بعد در حالي كه به شدت زخمي بود چهره هاكو رو ميبينه و ميگه اكنون زمان خداحافظي هست هاكو . متشكرم براي همه چيز. من معذرت ميخواهم و به روي زمين مي افته در اين لحظه ساسوكه زنده ميشه و از جاش بلند ميشه و نارتو خوشحال ميشه .وقتي كاكاشي به بالاي سر زابوزا ميره زابوزا ازش خواهشي ميكنه و كاكاشي ميگه چه خواهشي و زابوزا ميگه ميخوام صورت هاكو رو ببينم و ناگهان برف شروع به باريدن ميگيره در فصل كه ربطي به برف و سرما نداره و زابوزا ميگه هاكو شما داري گريه ميكني ؟ و بعد كاكاشي اون رو در كنار هاكو قرار ميده
و زابوزا ميگه اكنون من هم در كنار شما هستم هاكو .پس من هم ميميرم براي شما و با دستش صورت هاكو رو نوازش ميكنه و ميميره و كاكاشي اون ها رو در كنار هم به خاك ميسپاره و شمشير زابوزا رو روي قبرش قرار ميده.
3 سال بعد شمشير زابوزا توسط شخصي به اسم Suigetsu برداشته ميشه .اون بود هفتمين كاراموز از دهكده پنهان مه كه در اين روز به جمع اين گروه اضافه شد.و اون شمشير زابوزا رو به ارث برد و با خود حمل ميكرد
زابوزا هست اولين نينجاي مرده در ليست جونين ولي ما همچنان در نارتو هستيم .