برگزیده های پرشین تولز

چرا شراكتها در ايران اغلب شكست مي‌خوره و چه بايد كرد؟

وضعیت
موضوع بسته شده است.

mak

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
6 مارس 2005
نوشته‌ها
20
لایک‌ها
2
سلام به همه دوستان

اين تاپيك در واقع ادامه تاپيك "تأسيس يك شركت..." هست. تو اون تاپيك بعد از حدود 90 پست كه اغلبشون هم طولاني بودن ما اين مشكل رو مطرح كرديم(البته با يه اسم ايهامي كه يه كم بحث رو منحرف كرد!). ولي با تمام فراز و نشيبهاش به نتايج تقريبا خوبي رسيديم و اون نتايج اين بود كه ما حداقل موضوع بحث رو تونستيم با كمك دوستان روشن كنيم كه من با مطرح كردن چند نكته سعي كردم يه سر و شكلي به اون بدم. از همه دوستان خواهش ميكنم كه اين نكات رو(كه در پست بعدي مطرح ميكنم) بخونن، اگه نكات جديدي به ذهنشون ميرسه حتما اضافه كنن، و از همه مهمتر هر راه حلي(حتي اگه به نظرتون زياد عملي نيست) كه به ذهنشون ميرسه رو مطرح كنند تا به اميد حق به يه نتيجه مطلوبي در پايان دست پيدا كنيم.

با تشكر
علي
 

mak

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
6 مارس 2005
نوشته‌ها
20
لایک‌ها
2
تا اينجا چند دليل راجع به عدم توانايي ايرانيها در شراكت مطرح شده كه من به اختصار ميگم:

_ ايرانيها از اساس به همديگه شك دارن(حتي برادر به برادر!)
_ايرانيها نميتونن نظر كسي رو بپذيرن كه مخالفشون باشه! خصوصا اگه خودشون رو بالاتر از اون شخص يا اشخاص ببينن
_ هر ايراني فكر ميكنه كه ايده‌ي خودش بهترين ايده است، تلاشش از بقيه بيشتره ، هوشش از بقيه بالاتره و خلاصه تويه جمع داره حروم ميشه!
_ ايرانيها نميتونن براي فكر و انديشه ارزش مادي قائل بشن و فقط روو اون چيزي كه ميبينن ميتونن ارزش بذارن
_ ايرانيها بي‌صبرن و نميتونن يه دوره‌ي گذار نسبتا طولاني رو طي كنن تا به موفقيت چشمگير و توسعه پايدار برسن، لذا همون وسط كار يه بهونه‌اي ميتراشن و ....
_ ايرانيها هيچ وقت زير بار اتهام نميرن حتي اگه مقصر باشن! و دوست دارن مشكلي رو كه خودشون بوجود آوردن رو بندازن گردن كس ديگه!
_ **** قضاييه ايران هم دست افراد سودجو و كلاهبردار رو براي سوءاستفاده باز گذاشته(البته نه با قانون ناقص! بلكه با اطاله دادرسي!)

البته اگه من اينقدر ايرانيها رو زير سؤال ميبرم فكر نكنيد مثل اون دسته از آدمهايي هستم كه ميگن ذات اين ايرانيها خرابه!:hmm: بلكه من هميشه اعتقاد داشتم و دارم كه اين مسائل زاييده‌ي شرايط سياسي و فرهنگيه جامعه است اون هم از 200-300 سال پيش تا كنون و اگه اين شرايط بهبود پيدا كنه اين موضوعات هم تا حدود زيادي مرتفع خواهد شد!
 

ceramic

Registered User
تاریخ عضویت
26 می 2007
نوشته‌ها
235
لایک‌ها
2
تا اينجا چند دليل راجع به عدم توانايي ايرانيها در شراكت مطرح شده كه من به اختصار ميگم:

_ ايرانيها از اساس به همديگه شك دارن(حتي برادر به برادر!)
_ايرانيها نميتونن نظر كسي رو بپذيرن كه مخالفشون باشه! خصوصا اگه خودشون رو بالاتر از اون شخص يا اشخاص ببينن
_ هر ايراني فكر ميكنه كه ايده‌ي خودش بهترين ايده است، تلاشش از بقيه بيشتره ، هوشش از بقيه بالاتره و خلاصه تويه جمع داره حروم ميشه!
_ ايرانيها نميتونن براي فكر و انديشه ارزش مادي قائل بشن و فقط روو اون چيزي كه ميبينن ميتونن ارزش بذارن
_ ايرانيها بي‌صبرن و نميتونن يه دوره‌ي گذار نسبتا طولاني رو طي كنن تا به موفقيت چشمگير و توسعه پايدار برسن، لذا همون وسط كار يه بهونه‌اي ميتراشن و ....
_ ايرانيها هيچ وقت زير بار اتهام نميرن حتي اگه مقصر باشن! و دوست دارن مشكلي رو كه خودشون بوجود آوردن رو بندازن گردن كس ديگه!
_ **** قضاييه ايران هم دست افراد سودجو و كلاهبردار رو براي سوءاستفاده باز گذاشته(البته نه با قانون ناقص! بلكه با اطاله دادرسي!)

البته اگه من اينقدر ايرانيها رو زير سؤال ميبرم فكر نكنيد مثل اون دسته از آدمهايي هستم كه ميگن ذات اين ايرانيها خرابه!:hmm: بلكه من هميشه اعتقاد داشتم و دارم كه اين مسائل زاييده‌ي شرايط سياسي و فرهنگيه جامعه است اون هم از 200-300 سال پيش تا كنون و اگه اين شرايط بهبود پيدا كنه اين موضوعات هم تا حدود زيادي مرتفع خواهد شد!


سلام

من البته تاجر موفقی نیستم ( ! ) :f34r: اما به خاطر نوع اشتغال و تجربه ای که در زمینه های مشابه داشته ام ، به نظرم می رسد که تقسیم بندی " غیر علمی " ای انجام دادین .

نکته ی اولیه اینه که یه همچین تقسیم بندی های کلی ای که توش درصدی برای احتمالات متفاوت پیش بینی نشده ، صد در صد غیر علمیه .

نکته ی دوم این که بعضی از پارامترها رو نادیده گرفتین ( که البته بهشون اشاره خواهم کرد ) .

نکته ی سوم این که آیا اصولا فرض سئوالتون صحیح هست یا نه ؟ منظورم اینه که آیا شما از کشورهای دیگه آمارهای دقیقی دارین ؟ و آیا این آمارهای فرضی نشون داده ان که ایران از این نظر خیلی شاخصه ؟

و اما .... :

در بررسی یک مشارکت ، اگه از ابتدا به موضوع نگاه کنیم ، احتمالا باید مراحل رو به صورت زیر ببینیم :

الف ) دلیل مشارکت

ب ) انتخاب شریک

ج ) نحوه ی عقد قرارداد

د ) تداوم مشارکت


الف - دلیل مشارکت . واقعا چرا یه کاسب ، تاجر ، صنعتگر ، یا سرمایه گذار دنبال شریک میره ؟ قاعدتا باید به دلیل نوعی کمبود باشه . کمبود سرمایه ، کمبود دانش فنی ، کمبود نفر فعال و مطمئن .... بنابراین ، شراکتی که بر اساس احساسات شکل میگیره ( مثلا چون داداشم رو خیلی دوست دارم ، و بهش اطمینان دارم ، باهاش شریک میشم . چون به هر حال بهتر از یه غریبه اس !! ) با ضریب بالایی احتمال داره شکست بخوره ( دوستان موارد مستثنی را مثال نزنن ها ) چون شرط اولیه در اون لحاظ نشده .

ب - انتخاب شریک . این قسمت واقعا پیچیده ترین و حساس ترین بخش کاره . من پیشنهاد می کنم که برای انتخاب شریک اول خودتون رو حلاجی کنین . آیا اصلا ( ولو این که نیاز به مشارکت داشته باشین ) آدمی هستید که منافع خودتون رو بتونین با دیگری تقسیم کنین ؟ آیا " تجربه ی تحمل دیگری به خاطر پولش " رو دارین ؟ خوب اگه پاسختون منفیه ، بیخیال مشارکت بشین و زندگی تون رو ولو با یه لقمه کمتر راحت ادامه بدین . اما اگه جواب مثبت میدین ، بازم در انتخاب شریک به دنبال افرادی باشین که تا حد امکان با خودتون مشابهت فکری و شخصیتی داشته باشن .


ج - نحوه ی عقد قرارداد : ببینین ، عقد یک قرارداد مشارکت ، شاید مثل هر نوع قرارداد دیگه ای ، نیاز به دقت و تسلط در امور حقوقی داره . ایرانی جماعت هم معمولا مراجعه به وکیل و پرداخت پول بابت هزینه ی مشاوره رو یه نوع خسارت برای خودش تلقی می کنه . ( چرا ؟ به دو دلیل = 1. احساس " عقل کل " بودن که خیلی از هموطنان ازش بهره مند هستن ؛ 2. سوء استفاده ی اندکی از وکلای هموطن که در پرونده هاشون هم از شاکی تغذیه شده ان ، هم از متشاکی !! :wacko: و همین موضوع با سیستم یک کلاغ چهل کلاغ ، صداش همه جا رو برداشته ! ) به همین دلیل ، توی خیلی از این قراردادهای کتبی ، موضوع مشارکت و حدود اختیارات شرکا و دامنه ی تصمیم گیری شون محو و مبهمه . این تازه در باره ی اون قراردادهایی هست که نوشته شده ، وای به حال قرار و مدار های شفاهی و من بمیرم ، تو بمیری !!

د - تداوم مشارکت : به نوعی مثل زندگی زناشوییه !!:cool: هم درک متقابل میخواد ، هم یه جاهایی گذشت و بزرگ منشی . و صد البته پیش از اون ها ، قانونمندی و انصاف و عدالت ( به به ، چه چیزایی ... گوهر های نایاب ! ) به یاد داشته باشیم که این ها تا آخرش لازمه و گذشت ده پونزده سال از مشارکت ، طرفین رو از رعایت چنین اصولی معاف نمی کنه .


خسته شدم . بقیه اش باشه برای بعد ;)
 

mak

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
6 مارس 2005
نوشته‌ها
20
لایک‌ها
2
دوست عزيزم ceramic!
از اظهار نظرت سپاسگزارم

مواردي كه بنده مطرح كردم با اين پيش فرض بود كه يك شركت ايجاد شده و تقريبا در اواسط كاره! يعني هم عرض با گزينه‌ي "د" شما!

البته راجع به موارد "الف" تا "ج" تقريبا تو تاپيك قبلي بحثهايي صورت گرفت ولي در نهايت تلويحا به اين نتيجه رسيديم كه اگه يك شراكت با دليل منطقي - شريك درست و قرارداد اصولي هم شروع بشه باز به دلايلي كه عرض كردم ميتونه دچار بحران بشه(واي به اين كه موارد الف تا ج شما هم رعايت نشده باشه!)، اين دلايل هم تا حدودي نظر جمعي بود و اكثرا هم تجربي هستند تا علمي.

از نظر اينكه آمار دقيقي از موفقيت شراكتها در كشورهاي ديگه دارم يا نه هم به نظرم اگه وضع اونها از ما بدتر هم باشه دردي از ما دوا نميكنه!
اگر هم من از واژه "ايرانيها" زياد استفاده كردم نه به اين دليله كه تمام شركا در ايران اينجوري هستند يا كشورهاي ديگه همه چيشون درست و اصوليه و فقط ما مشكل داريم...

به هر حال تمام نظراتتون درست و اصولي بود و شخصا هم قبول دارم كه با سفت گرفتن سه گزينه اول شما، گزينه "د" راحتتر محقق ميشه يا به نوعي مواردي كه بنده مطرح كردم تا حد زيادي كمرنگ يا حتي مرتفع ميشه...

لطفا ادامه بديد
با تشكر
 

Ghamnevis

Registered User
تاریخ عضویت
3 مارس 2005
نوشته‌ها
607
لایک‌ها
16
QUOTE]
فقط پست زدم که بگم دارم بحث ها رو دنبال میکنمو غیبم نزده :)

شرمنده برای اسپم..:blush:
 

mak

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
6 مارس 2005
نوشته‌ها
20
لایک‌ها
2
مخلص داش سايان هم هستيم
اون اسپم كه گفتي منظورت چي بود؟

بابا يه قرار بذار همديگه رو ببينيم، كارِت دارم!
منتظرم!
 

Amirbahal3

Registered User
تاریخ عضویت
3 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,200
لایک‌ها
538
سلام

من البته تاجر موفقی نیستم ( ! ) :f34r: اما به خاطر نوع اشتغال و تجربه ای که در زمینه های مشابه داشته ام ، به نظرم می رسد که تقسیم بندی " غیر علمی " ای انجام دادین .

نکته ی اولیه اینه که یه همچین تقسیم بندی های کلی ای که توش درصدی برای احتمالات متفاوت پیش بینی نشده ، صد در صد غیر علمیه .

نکته ی دوم این که بعضی از پارامترها رو نادیده گرفتین ( که البته بهشون اشاره خواهم کرد ) .

نکته ی سوم این که آیا اصولا فرض سئوالتون صحیح هست یا نه ؟ منظورم اینه که آیا شما از کشورهای دیگه آمارهای دقیقی دارین ؟ و آیا این آمارهای فرضی نشون داده ان که ایران از این نظر خیلی شاخصه ؟

و اما .... :

در بررسی یک مشارکت ، اگه از ابتدا به موضوع نگاه کنیم ، احتمالا باید مراحل رو به صورت زیر ببینیم :

الف ) دلیل مشارکت

ب ) انتخاب شریک

ج ) نحوه ی عقد قرارداد

د ) تداوم مشارکت


الف - دلیل مشارکت . واقعا چرا یه کاسب ، تاجر ، صنعتگر ، یا سرمایه گذار دنبال شریک میره ؟ قاعدتا باید به دلیل نوعی کمبود باشه . کمبود سرمایه ، کمبود دانش فنی ، کمبود نفر فعال و مطمئن .... بنابراین ، شراکتی که بر اساس احساسات شکل میگیره ( مثلا چون داداشم رو خیلی دوست دارم ، و بهش اطمینان دارم ، باهاش شریک میشم . چون به هر حال بهتر از یه غریبه اس !! ) با ضریب بالایی احتمال داره شکست بخوره ( دوستان موارد مستثنی را مثال نزنن ها ) چون شرط اولیه در اون لحاظ نشده .

ب - انتخاب شریک . این قسمت واقعا پیچیده ترین و حساس ترین بخش کاره . من پیشنهاد می کنم که برای انتخاب شریک اول خودتون رو حلاجی کنین . آیا اصلا ( ولو این که نیاز به مشارکت داشته باشین ) آدمی هستید که منافع خودتون رو بتونین با دیگری تقسیم کنین ؟ آیا " تجربه ی تحمل دیگری به خاطر پولش " رو دارین ؟ خوب اگه پاسختون منفیه ، بیخیال مشارکت بشین و زندگی تون رو ولو با یه لقمه کمتر راحت ادامه بدین . اما اگه جواب مثبت میدین ، بازم در انتخاب شریک به دنبال افرادی باشین که تا حد امکان با خودتون مشابهت فکری و شخصیتی داشته باشن .


ج - نحوه ی عقد قرارداد : ببینین ، عقد یک قرارداد مشارکت ، شاید مثل هر نوع قرارداد دیگه ای ، نیاز به دقت و تسلط در امور حقوقی داره . ایرانی جماعت هم معمولا مراجعه به وکیل و پرداخت پول بابت هزینه ی مشاوره رو یه نوع خسارت برای خودش تلقی می کنه . ( چرا ؟ به دو دلیل = 1. احساس " عقل کل " بودن که خیلی از هموطنان ازش بهره مند هستن ؛ 2. سوء استفاده ی اندکی از وکلای هموطن که در پرونده هاشون هم از شاکی تغذیه شده ان ، هم از متشاکی !! :wacko: و همین موضوع با سیستم یک کلاغ چهل کلاغ ، صداش همه جا رو برداشته ! ) به همین دلیل ، توی خیلی از این قراردادهای کتبی ، موضوع مشارکت و حدود اختیارات شرکا و دامنه ی تصمیم گیری شون محو و مبهمه . این تازه در باره ی اون قراردادهایی هست که نوشته شده ، وای به حال قرار و مدار های شفاهی و من بمیرم ، تو بمیری !!

د - تداوم مشارکت : به نوعی مثل زندگی زناشوییه !!:cool: هم درک متقابل میخواد ، هم یه جاهایی گذشت و بزرگ منشی . و صد البته پیش از اون ها ، قانونمندی و انصاف و عدالت ( به به ، چه چیزایی ... گوهر های نایاب ! ) به یاد داشته باشیم که این ها تا آخرش لازمه و گذشت ده پونزده سال از مشارکت ، طرفین رو از رعایت چنین اصولی معاف نمی کنه .


خسته شدم . بقیه اش باشه برای بعد ;)

بحث جالب تر شده. ممنون از این که شرکت کردین استفاده کردیم.
 

Ghamnevis

Registered User
تاریخ عضویت
3 مارس 2005
نوشته‌ها
607
لایک‌ها
16
مخلص داش سايان هم هستيم
اون اسپم كه گفتي منظورت چي بود؟

بابا يه قرار بذار همديگه رو ببينيم، كارِت دارم!
منتظرم!
من مخلصم علی جان ،
اتفاقا خودمم هم میخوام ببینمت :d فقط منتظرم که قبلش یکسری چیزها روشن بشه (در جای دیگه) بعد بیام هم ببینمت هم مفصل باهات صحبت کنم..

اون اسپم هم واسه پست زدن بی مورد بود داداش :D
 

ceramic

Registered User
تاریخ عضویت
26 می 2007
نوشته‌ها
235
لایک‌ها
2



من فقط یه بند دیگه میخوام اضافه کنم که فکر می کنم خیلی هم حساس و مهمه :



از ایجاد شراکت هایی که شرایطش خیلی ظالمانه اس ، ولو این که شریک تون حاضر بشه همه چیز رو قبول کنه خودداری کنین . دلیلش هم این که شرایط ظالمانه ( مثلا شریکتون یه آدم متخصص آس و پاسه و حاضر شده به خاطر تولید طرحش با ضریب 10/90 با شما مشارکت کنه ! ) ممکنه تا مدتی تحمل بشه ، اما به محض این که طرف شما به حدی رسید که تونست خودش نفس بکشه ، زیر کار می زنه و باعث گرفتاری شما و خودش میشه .



 

mak

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
6 مارس 2005
نوشته‌ها
20
لایک‌ها
2
سلام به همه دوستان
خوب بد نيست كه خودم هم نقطه نظراتم رو عنوان كنم...

از نظر من شراكت فقط زماني توجيه منطقي داره كه يه كارآفرين كمبود شديد سرمايه داره(براي تقريب ذهن شايد بشه گفت زير 20% سرمايه‌ي مورد نياز برا انجام اصوليه يه كار رو داره!) و هيچ راهي هم برا جبران اين كمبود نداره!

از نظر من شراكت براي دستيابي به تخصص(چه در زمينه انجام اون كار، چه در زمينه مديريت اون كار!) و يا نيروي انساني غير منطقيه! چراكه تخصص و نيروي انساني با پول قابل استخدام هستند. به علاوه شراكت با اين افراد ريسك لنگ موندن كار رو هم در شرايط مختلف بالا ميبره!

اما در شرايطي كه سرمايه مورد نيازه بهتره يا به نوعي لازمه كه طرف شريك هم يه تخصصي داشته باشه كه بتونه گوشه‌اي از كار رو بگيره(نه همه كار رو كه سيستم بهش وابسته بشه!) و در اين شرايط ميشه با در نظر گرفتن يه سري اصول تن به اين كار داد كه از جمله‌ي اونها همونطور كه ceramic عزيز هم اشاره كردند:
_ عقد قرارداد حقوقي
_ انتخاب فرد يا افرادي كه از نظر فكري و ايدئولوژي با شما متناسب هستند
_ و در نهايت هم درست مثل رابطه‌ي زناشويي اندكي گذشت و انصاف و عدالت و ... (كه البته يه قانون لازم‌الاجرا هم بايد كيفيتش رو تضمين كنه! و من نميدونم چطوري ميشه يه قانون لازم‌الاجرا تدوين كرد يعني نميدونم تضمينش چي بايد باشه، لطفا دوستان يه كم كمك كنن!)

اما با وجود اينكه همه تقريبا از اين اصول مطلعند، ديده ميشه كه بسياري از شراكتها احساسي شكل ميگيره، و بعضا افراد شراكت ميكنن بيشتر به خاطر اينكه يه پايه داشته باشن كه يه كم خيالشون از بابت اينكه فكرشون در مورد شروع كار مورد نظر درست بوده راحت بشه و البته فكر هم ميكنن كه با وجود يه شريك درصد زحمتي هم كه بايد برا يه كار بكشن كمتر ميشه چون اون كار بين 2 يا چند نفر تقسيم ميشه و اينطوري ميشه كه اون مواردي كه من در ابتداي اين تاپيك عرض كردم كم كم بروز ميكنه و شراكت دچار شكست ميشه!:(

اين بند آخري هم كه ceramic عزيز عنوان كردن هم بسيار مهمه و من مي‌خوام يه كم تعميمش بدم به اينكه اگر شراكت براي هر يك از شركا به اندازه بقيه نفع نداشته باشه يعني هر يك از شركا احساس كنه كه چه از لحاظ مادي و چه از هر نظر ديگه سود بقيه شركا با در نظر گرفتن سهمشون از سود خودش كمتره حتما زير كار ميزنه و اين مسأله به هيچ وجه رفاقت بردار هم نيست! و علتش هم هجوم افكار منفيي هست كه در باره بقيه شركا به ذهن طرف سرازير ميشه!:f34r:
 

dedboy

Registered User
تاریخ عضویت
7 جولای 2007
نوشته‌ها
654
لایک‌ها
102
محل سکونت
TEHROON !

Amirbahal3

Registered User
تاریخ عضویت
3 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,200
لایک‌ها
538
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا