با سلام به همه دوستداران کارتون . از آنجا که اين فروم مربوط به معرفي کارتون است مايلم در مورد کارتون شرک نکاتي که به نظر خودم با اهميت ميرسد را مطرح کنم تا زواياي پنهان اهداف توليد اين کارتون و همچنين تبليغات وسيعي که براي جذب مخاطب صورت ميگيرد بر همگان معلوم شود .
بي مقدمه ميروم سر اصل مطلب . ظاهر شخصيت شرک ظاهري گنده،زشت رو اما مقتدر است در باطن بي آزار است و در طول پخش کارتون سعي ميشود اين معني به مخاطب تفهيم شود که شرک قلبي مهربان هم دارد چون او ميتواند عاشق شود .گاهي اشتباهاتي کودکانه مرتکب مي شودکه کاملا قابل اغماض است و هر کجا زبان خوش کار را پيش نبرد شرک به اجبار با اتکا به هيکل درشت خود امور را اصلاح ميکند . روند سير ماجراها طوري است که بيننده خود به شرک حق ميدهد تا او عصباني شود و با زور کار را پيش ببرد.
در تمامي فرهنگها عشق به عنوان نيرويي پسنديده و قابل ستايش، پذيرفته شده است و رنگ سبز شرک حکايت از باطني شاد و با طراوت و پر انرژي دارد گويي ميتوان با او دوست شد و با او همراه شد . همراهي چند شخصيت از پيش تعريف شده با شرک گوياي اين مطلب است که در عين تضاد سلايق و خواسته ها مي توان با شرک همراه شد و حتي چيزي بالاتر از اين ؛ بهتر است بخاطر حفظ مصالح و منافع با شرک همراه بود .
نکته اين که شرک همان شخصيت آمريکايي بلکه همان شخصيت سياستمداران آمريکايي است. چهره زشت شرک، همان چهره زشت آمريکاي کنوني است و با اين کارتون سعي دارند بفهمانند اين غول زشت-آمريکا-در باطن غولي مهربان و خيرخواه است و هرکجا به زور متوسل شود قطعا حق داردچنين کاري بکند .
لطفا دقت کنيد، هم اکنون چهره آمريکا در نظر افکار عمومي دنيا بويژه خاورميانه چهره اي زشت، خشن و زورگويانه است لذا دست اندرکاران ناتوي فرهنگي بر آن شدند اين چهره منفي را لااقل در بلند مدت و براي نسل بعدي اصلاح نمايند . براي اينکه بتوان چنين اثري را بر ذهن مخاطب القا کرد بايد کار را بر روي ذهن کودکان شروع نمود. هرچند من با 32 سال سن عاشق کارتون هستم و البته خيلي ها با سن از اين بالاترهم به تماشاي کارتون مينشينند لذا، ناتوي فرهنگي اين نکته را از نظر دور نگه نداشته و پيام را کاملا روانشناسانه،بصورت غير مستقيم ارسال ميکنند . در واقع هدف، ضمير ناخود آگاه است تا در بيننده بالغ مقاومتي در پذيرش پيام کارتون شکل نگيرد .
اين گونه تجاوز و وحشي گري خود را در دنيا توجيه ميکنند به همين دليل است که ابتدا کارتون آن را ميسازند بعد عروسکش را و سپس بادبادکش را هوا ميکنند که بگويند چه؟ بگويند شرک شخصيت هر آمريکايي است. با هيکلي قوي و قدي بلند و پر قدرت که قلبي مهربان دارد و جز به ناچاري به زور متوسل نميشود. اگر از من بپرسيد يک کارتون در مقابل کارتون شرک نام ببر من از کارتون چوبين ياد ميکنم . همانطور که هيچ کس منکر فضاي آمريکايي کارتون شرک نيست هيچ کس هم منکر فضاي ژاپني کارتون چوبين نيست . در اين کارتون چوبين کوچولو با گنده سياه و زشت و بد قلب و خودخواهي بنام برونکا در ميافتد و با همه مشکلاتي که برونکا براي او درست ميکند مبارزه ميکند و هرگز حاظر نيست طعم شکست را بچشد . چوبين نمادي از ژاپني هاي مظلوم قرباني حمله اتمي آمريکا و برونکا نمادي از سياستمداران آمريکايي سلطه گر است . پيام اين دو کارتون درست در نقطه مقابل يکديگر است . يکي پيام گنده مهربان را دارد و يکي پيام گنده سياه قلب را .
اهداف ناتوي فرهنگي از ديد تيزهوشان و متفکران دور نخواهد ماند آنهايي که ميدانند ((مرد گنده - fat man)) نام همان بمب اتمي آمريکايي است که بر سر مردم شهر ناکازکي فرود آمد(لطفا براي مطالعه بيشتر اينجارا مطالعه فرماييد:
http://en.wikipedia.org/wiki/Atomic_...a_and_Nagasaki
لذا هر گونه تبليغ از شخصيت شرک کمک به ترويج اين کذب آشکار است که سياستمداران آمريکايي غولهايي مهربانند پس بايد آنها را در قلبها پذيرفت .
ممنونم از اينکه نظرات مرا مطالعه کرديد . از برداشت اين مقاله با ذکر منبع استقبال ميکنم و بي صبرانه منتظر دريافت نظرات شما عزيزان هستم.
با تشکر ضياالدين .
ايميل من
[email protected]