• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

رفع اشکال : حل مشکلات دوستان در زمینه ترجمه و گرامر زبان انگلیسی

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
متشکرم

لطف می کنید اینا رو هم بگید..بعضی هاش فقط معنی یه کلمه است.


Lowballing تو این جمله:
For auditors, beliefs about tenure are important for multi-period pricing under pserfect competition which leads to lowballing.


Welfare ?
The agent's behavior and principol's welfare are influenced by…

Turnover? و equilibrium?
Tenure beliefs determine auditor turnover in equilibrium

این جمله:
A new N-period model of ratcheting in a pure moral hazard context.

و این:
Incumbant auditors price engagements at the amount necessary to deter auditor change by clients.

Fees are such that management cannot compensate the auditor from compromising independence.

Ratcheting effect‌یعنی چی؟ ضامن دار کردن؟!!

The regulator may infer that low costs are not hard to achieve and tomorrow offer a demanding incentive scheme.

The agent's certainty equivalent of future compensation, conditional on available information is set to the reservation level at the start of each period.

When the correlation is positive, using a different agent eliminates the risk premium dur to the correlation between the optimal compensation scheme for each action.

شرمنده! یه کم عجله دارم..ممنون میشم اگه امشب پاسخ بدین


ببخشيد، من شبها كلا نميتونم آنلاين بشم. فقط روزهاي كاري هفته، اونم در صورتيكه وقت آزاد پيدا بشه.

Lowballing يعني توي سر قيمت زدن و افت قيمت خريد.

Welfare يعني رفاه و آسايش.

equilibrium ترازمندي.

turnover گردش معاملات.

Ratcheting effect هم يعني تغييرات برگشت ناپذير.

بقيه رو هم الان فرصت ندارم، به هر حال احتمالا الان هم ديگه واسه شما دير شده...
 

sherodinger

Registered User
تاریخ عضویت
9 آگوست 2007
نوشته‌ها
121
لایک‌ها
3
ببخشيد، من شبها كلا نميتونم آنلاين بشم. فقط روزهاي كاري هفته، اونم در صورتيكه وقت آزاد پيدا بشه.

Lowballing يعني توي سر قيمت زدن و افت قيمت خريد.

Welfare يعني رفاه و آسايش.

equilibrium ترازمندي.

turnover گردش معاملات.

Ratcheting effect هم يعني تغييرات برگشت ناپذير.

بقيه رو هم الان فرصت ندارم، به هر حال احتمالا الان هم ديگه واسه شما دير شده...


ممنون دوست خوبم

نه دیر نشده بود...اون کلمات انگلیسیش رو نوشته بودم که با توجه به راهنمایی شما جایگزینشون کردم:happy:
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
معنی این چی میشه

If red riding hood wore a blue hood, what color hood would she be wearing?

اگر شنل قرمزي شنل ابي ميپوشيد، چه رنگ شنلي پوشيد بود؟ (ترجمه تحت الفظي)

معنيش اينه كه:

اگر شنل قرمزي، شنل آبي ميپوشيد، اسمش چي ميشد؟
 

Old Ali

کاربر افتخاری موسیقی
تاریخ عضویت
3 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
874
لایک‌ها
3,530
محل سکونت
Tehran
اگر شنل قرمزي، شنل آبي ميپوشيد، اسمش چي ميشد؟
سلام :)
چه كنم كه موقعيت ديگه اي براي تماس نداشتم.
352nmsp.gif


يه سري به اينجا بزنيد. وقتي چنين لينك هاي عظيمي ديدم بلافاصله به ياد شما و هادي عزيز افتادم. فكر كنم خيلي براي شما جالب باشه. اگر به هادي عزيز هم خبري بديد ممنون خواهم شد. :happy:

مي بينيد؟ با شما در مورد مجموعه داري همنظر نبودم اما به علاقه تون احترام مي گذارم و فراموش تون نكردم. :rolleyes:

خوش و سرزنده باشيد :cap:

پ.ن. طبيعيه كه بعد از خوندن اين نوشته حذفش كنيد. ببخشيد براي خروس بي محل بودن :blush:

ارادتمند علي يارشما :)
 

alfaom

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
31 می 2009
نوشته‌ها
5
لایک‌ها
0
سلام :)
چه كنم كه موقعيت ديگه اي براي تماس نداشتم.
352nmsp.gif


يه سري به اينجا بزنيد. وقتي چنين لينك هاي عظيمي ديدم بلافاصله به ياد شما و هادي عزيز افتادم. فكر كنم خيلي براي شما جالب باشه. اگر به هادي عزيز هم خبري بديد ممنون خواهم شد. :happy:

مي بينيد؟ با شما در مورد مجموعه داري همنظر نبودم اما به علاقه تون احترام مي گذارم و فراموش تون نكردم. :rolleyes:

خوش و سرزنده باشيد :cap:

پ.ن. طبيعيه كه بعد از خوندن اين نوشته حذفش كنيد. ببخشيد براي خروس بي محل بودن :blush:

ارادتمند علي يارشما :)

معنی این چی میشه

If red riding hood wore a blue hood, what color hood would she be wearing?

خیلی شرمنده که من اینجا یک سئوال خیلی ساده مطرح می کنم در این forum اگر من بخواهم یک سئوال مطرح کنم چکار باید بکنم؟لزوماً باید به نوشته های دیگران نظر بدهم؟!!!
 

sherodinger

Registered User
تاریخ عضویت
9 آگوست 2007
نوشته‌ها
121
لایک‌ها
3
لطفاً این چند جمله رو ترجمه کنید. ممنون

they can reduce inventory by implementing discount account based on total anual volume rather than
individual purchase quantities.

the goal of reducing inventory is incompatible with the goal of diversifying suppliers .

they need suppliers they can trust in order to benefit from functioning with lower level of inventory.

they want to establish purchaser- supplier relationships with fewer suppliers for the purpose of securing a competitive dge by improving their supply efficiency.

days' sales in inventory
 
Last edited:

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
they can reduce inventory by implementing discount account based on total anual volume rather than
individual purchase quantities.

ميتوان به جاي تخفيف بر خريد هاي عمده اي توسط افراد، با ايجاد حساب هايي كه به آنها تخفيفي بر اساس حجم خريد سالانه افراد اختصاص مي يابد، موجودي انبار را كاهش دهند.

the goal of reducing inventory is incompatible with the goal of diversifying suppliers .

هدف كم كردن موجودي انبار در راستاي هدف ايجاد تنوع در تامين كننده هاي كالاهاست.

they need suppliers they can trust in order to benefit from functioning with lower level of inventory.

به تامين كننده هايي احتياج دارند كه براي تهيه كالا بتوانند به آنها اطمينان كرده و با حجم كمتر كالاها در انبار بتوانند از اين مزيت بهره مند گردند.

they want to establish purchaser- supplier relationships with fewer suppliers for the purpose of securing a competitive dge by improving their supply efficiency.

edge هست؟

جهت ايجاد رقابت هاي موثر تر در بازار، قصد دارند با تهيه كننده گان كمتري رابطه محكمتري ايجاد نمايند تا بهره وري منابع كالاي آنها بهبود يابد.

days' sales in inventory

فروش روزانه از كالاهاي موجود در انبار
 

sherodinger

Registered User
تاریخ عضویت
9 آگوست 2007
نوشته‌ها
121
لایک‌ها
3
they want to establish purchaser- supplier relationships with fewer suppliers for the purpose of securing a competitive dge by improving their supply efficiency.

edge هست؟

بله؛ اشتباه تایپی بود.

ممنونم از شما. خیلی کمک بزرگی کردین

به نظر شما این معادل برای این عبارت مناسبه؟

Corporate governance and supply management
اصول حاکمیت سهامی و مدیریت تامین

یا

راهبری مشارکتی و مدیریت تدارکات(تامین یا عرضه؟!)

Sect- a politomic variable that expresses the industrial sector in which the company operates

politomic چی میشه؟!! هیچ دیکشنری نداره ظاهراً این واژه رو!
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
بله؛ اشتباه تایپی بود.

ممنونم از شما. خیلی کمک بزرگی کردین

به نظر شما این معادل برای این عبارت مناسبه؟

Corporate governance and supply management
اصول حاکمیت سهامی و مدیریت تامین

یا

راهبری مشارکتی و مدیریت تدارکات(تامین یا عرضه؟!)

Sect- a politomic variable that expresses the industrial sector in which the company operates

politomic چی میشه؟!! هیچ دیکشنری نداره ظاهراً این واژه رو!

خواهش ميكنم.
نظارت صنفي و مديريت منابع

در اين مورد مطمئن نيستم. ولي برداشتم اينه:
يك متغير چند بخشي كه بخش صنعتي فعال در شركت را توصيف مي كند.
 

Nevissande

Registered User
تاریخ عضویت
6 ژانویه 2008
نوشته‌ها
1,103
لایک‌ها
10
توي سايت Amazon براي بعضي از كتابها از واژه Paperback در كنار نام كتاب استفاده شده است.

منظور از Paperback در آنجا چيست؟
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
يعني جلدش مقوي ساده هست و اون جلد هاي نفيس گرونتر نيست. قيمتش ارزونتر در مياد و براي كسايي كه ميخوان كمتر پول بدن هست.
 

sherodinger

Registered User
تاریخ عضویت
9 آگوست 2007
نوشته‌ها
121
لایک‌ها
3
I join many other observers and practioners in concluding that the notion of controlling az organization or
social system is either an illusion or the by-product of such a heavy-handed approach that all expressions of ingenuity, vision, openness, trust, ownership and vitality become strangled.

لطفاً این پاراگراف رو ترجمه کنید

با تشکر
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
به كثيري از ناظران و عمل گراياني مي پيوندم كه به اين نتيجه رسيده اند كه ايده كنترل يك ارگان و يا هر مجموعه اجتماعي يك توهم و يا زاييده فكري است مستبد؛ كه شكوفايي نبوغ، بصيرت، آزادي، حس اطمينان، حس مالكيت و سرزندگي را سركوب مي كند.
 

TheBoss

کاربر فعال زبان
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 مارس 2007
نوشته‌ها
658
لایک‌ها
16
محل سکونت
HaMeDaN
dancegirl2.gif

چه ميكنه amadea !
خسته نباشي واقعا
ميگم خوبه وقت داري ها.اين روزا امتحان نداري ؟!
reading.gif
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
ممنون. من يه ده سالي هست فارغ التحصيل شدم. البته كار و وبگردي كه هست، اما هر وقت بتونم سر مي زنم و ازم بر بياد كمك مي كنم.
 

TheBoss

کاربر فعال زبان
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 مارس 2007
نوشته‌ها
658
لایک‌ها
16
محل سکونت
HaMeDaN
ممنون. من يه ده سالي هست فارغ التحصيل شدم. البته كار و وبگردي كه هست، اما هر وقت بتونم سر مي زنم و ازم بر بياد كمك مي كنم.

ugly_irre.gif


فكر نميكردم سنتون بالا باشه !!
پس واقعا فرد با حوصله اي هستين.بازم خسته نباشين.
 

brainsore

Registered User
تاریخ عضویت
1 مارس 2008
نوشته‌ها
5,886
لایک‌ها
3,189
محل سکونت
دور
hi there
could you please help me about the meaning of "back off" as a verb in persian?
:)
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
سلام. براي اين كلمه معني واحدي در فارسي سراغ ندارم و بسته به جمله بايد ترجمه بشه. معمولا در مواردي كه طرف از حد خودش تجاوز كرده و در امري دخالت كرده، سوال بيجايي كرده و يا در هر حال باعث مزاحمت طرف مقابل شده به طرف گفته ميشه.

مزاحم نشو/برو دنبال كارت/به تو ربطي نداره...
 
بالا