هايكو...كاريكلماتور... و طرح

[Geronimo]

برای اینکه از او انتقام بگیرم مغزم را به او هدیه کردم​

 

[Geronimo]

کسانی که بر سرشان مویی نیست فکری در سر ندارند​

 

[pppdar]

کسانی که بر سرشان مویی نیست فکری در سر ندارند​

تانگوی تک نفره ؟

 

[Geronimo]

تانگوی تک نفره ؟

کتاب مجتبا پورمحسن منظورتون هست؟
من به عنوان کاریکلماتور پیداش کردم از منبعش متاسفانه اطلاعی ندارم

 

[Geronimo]

آنقدر خيال بافتم كه تمام كلافهاي فكرم به لباس آرزويي در آمدن​

 

[Geronimo]

تا زخمه بدست نگیرم غیر ممکن است به سیم آخر بزنم​

 

[Geronimo]

برای اینکه قطرات اشکم را با دانه های باران اشتباه نکنم در روزهای بارانی اشک نمی ریزم​

 

[Geronimo]

نمیدانم اگر همیشه روز باقی بماند من چراغ قوه ام را چکار کنم؟​

 

[Geronimo]

ساعتم خراب شده یک بار می گوید تیک ، دوبار می گوید تاک​

 

[Geronimo]

قلبم ، اشکم را بعنوان سخنگوی رسمی بدنم معرفی کرد​

 

[Geronimo]

سکه ی ماه را کف دست شب نهادم​

 

[Geronimo]

رنگین کمان پس از وضع حمل بصورت خط مستقیم در آمد​

 

[Geronimo]

اگر قلبم را کوک نکنم ، نبضم می ایستد

 

[Geronimo]

برای اینکه واژه ها فرار نکنند هرگز دهانم را باز نمیکنم​

 

[Geronimo]

ساعتم وقتی می خوابد خواب ساعت زنانه میبیند​

 

[Geronimo]

برای بادکنک میسر نیست " یک سوزن به خودش بزند و یک جوالدوز به دیگری"​

 

[Geronimo]

برای اینکه معشوقه ام را تحقیر کنم با اشکهایی که به خاطرش ریخته بودم، طهارت گرفتم​

 

[Geronimo]

کوه با آن عظمت قدرت حرکت ندارد​

 

[Geronimo]

زندگیم را بین شب و روز تقسیم کردم​

 

[Geronimo]

سایه ام حوصله ندارد مرا دنبال کند​