1897
1930 همان طور كه می ميرم داستان مرگ و خاكسپاری ادی باندرون است از منظر شوهر وبچههايش (به صورت تك گويی). ادی از شوهرش انس قول می گيرد وقتی مرد او را ببرند جفرسن كنار اقوامش به خاك بسپارند. تمام طرح اين رمان بر همين قول شكل می گيرد. رمان از شصت فصل متشكل است و در مجوع با پانزده شخصيت آشنا می شويم . فاكنر نوشتن اين رمان را در نيمهی دوم سال 1929 آغاز كرد و در مدت شش هفته به پايان برد، وقتی در يك نيروگاه برق در شيفت كار می كرد: معمولا از نيمه شب تا چهار صبح كه كارش سبك و فرصت نوشتن داشت. من اين رمان را در سال 1363 ترجمه كردم و ابر و باد و مه و خورشيد (وبعيد نيست فلك) دست در دست هم دادند (البته نه به مهر بلكه بسيار به زشتی) تا اين ترجمهی ناكام را بايگانی كنند.
یکی از جالبترین کتاب هایی که خوندم !
عنوان اصلی کتاب اینه: As I Lay Dying که "گور به گور" ترجمه شده. از "نشر چشمه"
این کتاب رو استاد"نجف دریا بندری" به پارسی ترجمه کرده و واقعا برگردان بسیار عالی ای هستش ؛ مثل تمام برگردان های استاد :happy:
________________
گوربهگور(به انگلیسی: As I Lay Dying)رمانی است اثر ویلیام فاکنر نویسنده شهیر آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات که برای نخستین بار در سال ۱۹۳۰ در آمریکا چاپ شد. عنوان کتاب برگرفته از کتاب ششم ادیسه اثر هومر میباشد که در آن آگاممنون خطاب به اودیسئوس جمله عنوان کتاب یعنی «As I Lay Dying» را به کار میبرد.
درباره کتاب
متن کتاب در ابتدا بسیار پیچیده به نظر میرسد. همچنین نوعی متفاوت از ساختار داستان، معرفی وضعیت حاضر و شخصیتها همانند همه کتابهای فاکنر پیش روی خوانندهاست. هر فصل از داستان از زبان یکی از شخصیتهای داستان نقل میشود که بسیار گیج کننده به نظر میرسد اما در نهایت با پیش روی وقایع در کتاب بیننده ارتباط بین وقایع و شخصیتها را با کمی فراست درک میکند.
شخصیتهای کتاب انسانهای ساده روستایی در حاشیه میسیسیپس میباشند در جنوب آمریکای شمالی زندگی میکنند.
درونمایه متن کتاب پیوند عمیقی با مسئله مرگ دارد و زندگی را با غم و اندوههایش ملموس تر میکند. ترجمه فارسی این کتاب به دست نجف دریابندری انجام گرفته و توسط نشر چشمه به چاپ رسیدهاست.
از ویژگیهای این ترجمه بیان آن به زبان گفتار است.
فاکنر خود معتقد بودهاست که کتاب حاضر را ظرف شش هفته آن هم همراه با کار شبانه پای کوره آتش نوشتهاست و پس از آن هم دستی در آن نبردهاست، اما ساختمان داستان و ظرافتهای موجود در آن به گونهای است که خواننده گمان میکند باید بیش از اینها وقت و ((عرقریزی روح)) صرف آن شده باشد. در هر حال این رمان را بسیاری از منتقدان سادهترین و در عین حال کاملترین رمان فالکنر دانستهاند و برخی حتی از آن به شاهکار یاد کردهاند.
نجف دریابندری ترجمه عنوان کتاب (As I Lay Dying) را به زبان فارسی ناممکن دانستهاست. او میگوید:«کوتاهترین عبارتی که به نظر من میتوانست معنای عنوان اصلی را دقیقاً بیان کند ((همچون که دراز کشیده بودم و داشتم میمردم)) است». لذا عنوان «گور به گور» که به نوعی اشاره به روایتگری مرگ در داستان میکند انتخاب شدهاست.
آنچه مسلم است این رمان مدخل خوبی به دنیای شگفتانگیز و پرآشوب داستانهای فاکنر به شمار رفتهاست، اگرچه درمورد همین داستان هم باید گفت که سادگی آن تا حدی فریبندهاست و دقایق و ظرایف آن غالباً در نگاه اول آشکار نمیگردد.
گور به گور - ویکیپدیا