بازتاب بحرانهاي فوتبال ايران در رسانههاي جهان
همه چيز به ضرر ماست!
هميشه افتخارات فوتبال ايران سوژه رسانههاي ورزشي جهان نبوده و اين دسته از رسانهها در عين اين كه رويدادهاي فوتبال تيم ملي و باشگاههاي ما را منعكس ميكنند، اتفاقات ناگوار را نيز دستمايه گزارشهاي خود قرار ميهند.
اين بار هم يكي از اتفاقات ناخوشايند فوتبال ايران به سوژه بحث رسانههاي ورزشي تبديل شده است. خروج استقلال از جمع تيمهاي حاضر در مسابقات ليگ قهرمانان آسيا بزتاب وسيعي در رسانههاي جهان داشته است. سايت رسمي كنفدراسيون فوتبال آسيا اولين پايگاه اطلاعرساني بود كه اين خبر را منتشر كرد. پس از آن نيست پايگاههاي مختلف اينترنتي و همچنين روزنامههاي ورزشي مختلف در آسيا با انتشار اين خبر به تحليل وضعيت نابهسامان فوتبال ايران پرداختند.
اما در اين بين گزارش سايت معتبر گل از نابسماني مديريتي در فوتبال ايران بيش از ديگران جلب نظر ميكند. اين سايت در گزارش خود مقطع كنوني فوتبال ايران را يكي از بحرانيترين روزهاي فوتبال ايران قلمداد كرده است.
گل گزارش خود را اين گونه آغاز ميكند: پس از خداحافظي نااميد كننده تيم ملي ايران از مسابقات جام جهاني، بحرانها يكي پس از ديگري گريبان فوتبال ايران را گرفت و در اين بين روز به روز به مشكلات تيمهاي استقلال، پرسپوليس، پاس و فولاد كه سابقه قهرماني در رقابتهاي ليگ را داشتند افزوده ميشود.
اين گزارش از ماجراي تعليق فوتبال ايران از سوي فيفا به عنوان آغازي بر بحرانهاي ريشهاي در فوتبال كشورمان ياد كرده: اين ماجرا تهديد جدي براي فوتبال ايران به حساب ميآمد و همين جديت موجب شد كه مسوولان ورزش ايران به تغييرات ساختاري در فدراسيون فوتبال و انطباق آن با الگوهاي فيفا تن در بدهند.
نويسنده اين گزارش در تحليل خود از رفتار مسوولان ورزش ايران در قبال اين گونه تصميات مينويسد: برخورد متوليان فوتبال ايران در شرايطي اين چنيني معمولا در سه مرحله صورت ميگيرد. در مرحله اول آنها همه چيز را كتمان ميكنند، بعد از آن با تاييد ماجرا سعي در توجيه آن دارند اما نهايتا در كمال بيميلي و بيبرنامگي تلاش خود را براي بهبود وضعيت آغاز ميكنند.
اگر كمي واقعبينانه و منطقي به جريان تعليق فوتبال ايران نگاه كنيم در مييابيم كه تحليلگر سايت گل به درستي كل داستان را كالبدشكافي كرده است. جالب اين جاست كه اين تحليلگر، شيوه برخورد مسوولان باشگاه استقلال با قضيه اخراج اين تيم از ليگ قهرمانان آسيا را نيز مشابه همين ماجرا تلقي كرده است: مسوولان باشگاه استقلال ابتدا اين مساله را يك شايعه عنوان كردند، اما وقتي خبر رسما از سوي كنفدراسيون منتشر شد، ضمن تاييد، آن را يك حركت غيرورزشي از سوي AFC جلوه دادند.
سايت گل در اين گزارش صحبتهاي قلعهنوعي درباره پيگيري ماجرا از سوي وزارت امورخارجه را يكي از عجيبترين موضعگيريهاي ممكن از سوي باشگاه استقلال عنوان كرده است. جالب اين جاست كه نويسنده اين گزارش قلعهنوعي را با عنوان «مربي تيم ملي ايران و مشاور فني، مدير سازمان فوتبال و سخنگوي باشگاه استقلال» معرفي كرده است!
البته سايت گل در ادامه اين گزارش به وضعيت مبهم تيم اميد ايران و انجام تمرينات آنان با تعداد كمي بازيكن اشاره كرده است. در اين گزارش آمده است: تيم اميد ايران درحالي براي صعود به المپيك آن هم پس از 32 سال غيبت آماده ميشود كه اكثر بازيكنان حاضر در اين تيم طي مسابقات آسيايي دوحه ديگر نميتوانند در اين تيم بازي كنند. از سوي ديگر باشگاههاي ايران نيز با تيم اميد همكاري نكرده و بازيكنان مليپوش را در اختيار اين تيم قرار نميدهند.
گزارش سايت گل با اين جمله پايان ميپذيرد: متاسفانه تنها قربانيان نابسماني مديريتي در فوتبال ايران خود فوتبال و طرفداران پرشمار آن خواهند بود.
گزارش سايت كل نمونه خوبي براي نشاندادن بازتاب بينالمللي ضعفهاي كلان فوتبال ايران در رسانههاي ورزشي جهان است.
نميتوان از اين حقيقت چشم پوشيد كه كوچك و بزرگ فوتبال ايران در رسانههاي مختلف منعكس ميشود و امسال آن چيزي كه بيش از مسائل ديگر در اين رسانهها نمود داشته ناتواني مديريتي، بحرانها و محروميتها بوده، در حالي كه هيچ گاه صدرنشيني تيم ملي فوتبال ايران در ردهبندي فيفا به مدت چهار ماه متوالي به اين حد انعكاس نداشته است.
در شرايطي كه اين شايع قويا از سوي منابع آگاه تاييد شده كه كنفدراسيون فوتبال آسيا پس از قائله تعليق در پي بهانهجويي از سيستم مديريتي فوتبال ايران است، اين گونه بازتابها ميتواند زنگ خطري براي فوتبال ما به حساب بيايد.
تنها راه حل خروج از اين شرايط نگاهواقعبينانه و برنامهريزي منطقي است. موضعگيريهاي هيجانزده از سوي مسوولان شناخته شده فوتبال تنها بر آتش اين ماجرا ميافزايد و اين گونه همه چير به ضرر ما تمام ميشود.
همه چيز به ضرر ماست!
هميشه افتخارات فوتبال ايران سوژه رسانههاي ورزشي جهان نبوده و اين دسته از رسانهها در عين اين كه رويدادهاي فوتبال تيم ملي و باشگاههاي ما را منعكس ميكنند، اتفاقات ناگوار را نيز دستمايه گزارشهاي خود قرار ميهند.
اين بار هم يكي از اتفاقات ناخوشايند فوتبال ايران به سوژه بحث رسانههاي ورزشي تبديل شده است. خروج استقلال از جمع تيمهاي حاضر در مسابقات ليگ قهرمانان آسيا بزتاب وسيعي در رسانههاي جهان داشته است. سايت رسمي كنفدراسيون فوتبال آسيا اولين پايگاه اطلاعرساني بود كه اين خبر را منتشر كرد. پس از آن نيست پايگاههاي مختلف اينترنتي و همچنين روزنامههاي ورزشي مختلف در آسيا با انتشار اين خبر به تحليل وضعيت نابهسامان فوتبال ايران پرداختند.
اما در اين بين گزارش سايت معتبر گل از نابسماني مديريتي در فوتبال ايران بيش از ديگران جلب نظر ميكند. اين سايت در گزارش خود مقطع كنوني فوتبال ايران را يكي از بحرانيترين روزهاي فوتبال ايران قلمداد كرده است.
گل گزارش خود را اين گونه آغاز ميكند: پس از خداحافظي نااميد كننده تيم ملي ايران از مسابقات جام جهاني، بحرانها يكي پس از ديگري گريبان فوتبال ايران را گرفت و در اين بين روز به روز به مشكلات تيمهاي استقلال، پرسپوليس، پاس و فولاد كه سابقه قهرماني در رقابتهاي ليگ را داشتند افزوده ميشود.
اين گزارش از ماجراي تعليق فوتبال ايران از سوي فيفا به عنوان آغازي بر بحرانهاي ريشهاي در فوتبال كشورمان ياد كرده: اين ماجرا تهديد جدي براي فوتبال ايران به حساب ميآمد و همين جديت موجب شد كه مسوولان ورزش ايران به تغييرات ساختاري در فدراسيون فوتبال و انطباق آن با الگوهاي فيفا تن در بدهند.
نويسنده اين گزارش در تحليل خود از رفتار مسوولان ورزش ايران در قبال اين گونه تصميات مينويسد: برخورد متوليان فوتبال ايران در شرايطي اين چنيني معمولا در سه مرحله صورت ميگيرد. در مرحله اول آنها همه چيز را كتمان ميكنند، بعد از آن با تاييد ماجرا سعي در توجيه آن دارند اما نهايتا در كمال بيميلي و بيبرنامگي تلاش خود را براي بهبود وضعيت آغاز ميكنند.
اگر كمي واقعبينانه و منطقي به جريان تعليق فوتبال ايران نگاه كنيم در مييابيم كه تحليلگر سايت گل به درستي كل داستان را كالبدشكافي كرده است. جالب اين جاست كه اين تحليلگر، شيوه برخورد مسوولان باشگاه استقلال با قضيه اخراج اين تيم از ليگ قهرمانان آسيا را نيز مشابه همين ماجرا تلقي كرده است: مسوولان باشگاه استقلال ابتدا اين مساله را يك شايعه عنوان كردند، اما وقتي خبر رسما از سوي كنفدراسيون منتشر شد، ضمن تاييد، آن را يك حركت غيرورزشي از سوي AFC جلوه دادند.
سايت گل در اين گزارش صحبتهاي قلعهنوعي درباره پيگيري ماجرا از سوي وزارت امورخارجه را يكي از عجيبترين موضعگيريهاي ممكن از سوي باشگاه استقلال عنوان كرده است. جالب اين جاست كه نويسنده اين گزارش قلعهنوعي را با عنوان «مربي تيم ملي ايران و مشاور فني، مدير سازمان فوتبال و سخنگوي باشگاه استقلال» معرفي كرده است!
البته سايت گل در ادامه اين گزارش به وضعيت مبهم تيم اميد ايران و انجام تمرينات آنان با تعداد كمي بازيكن اشاره كرده است. در اين گزارش آمده است: تيم اميد ايران درحالي براي صعود به المپيك آن هم پس از 32 سال غيبت آماده ميشود كه اكثر بازيكنان حاضر در اين تيم طي مسابقات آسيايي دوحه ديگر نميتوانند در اين تيم بازي كنند. از سوي ديگر باشگاههاي ايران نيز با تيم اميد همكاري نكرده و بازيكنان مليپوش را در اختيار اين تيم قرار نميدهند.
گزارش سايت گل با اين جمله پايان ميپذيرد: متاسفانه تنها قربانيان نابسماني مديريتي در فوتبال ايران خود فوتبال و طرفداران پرشمار آن خواهند بود.
گزارش سايت كل نمونه خوبي براي نشاندادن بازتاب بينالمللي ضعفهاي كلان فوتبال ايران در رسانههاي ورزشي جهان است.
نميتوان از اين حقيقت چشم پوشيد كه كوچك و بزرگ فوتبال ايران در رسانههاي مختلف منعكس ميشود و امسال آن چيزي كه بيش از مسائل ديگر در اين رسانهها نمود داشته ناتواني مديريتي، بحرانها و محروميتها بوده، در حالي كه هيچ گاه صدرنشيني تيم ملي فوتبال ايران در ردهبندي فيفا به مدت چهار ماه متوالي به اين حد انعكاس نداشته است.
در شرايطي كه اين شايع قويا از سوي منابع آگاه تاييد شده كه كنفدراسيون فوتبال آسيا پس از قائله تعليق در پي بهانهجويي از سيستم مديريتي فوتبال ايران است، اين گونه بازتابها ميتواند زنگ خطري براي فوتبال ما به حساب بيايد.
تنها راه حل خروج از اين شرايط نگاهواقعبينانه و برنامهريزي منطقي است. موضعگيريهاي هيجانزده از سوي مسوولان شناخته شده فوتبال تنها بر آتش اين ماجرا ميافزايد و اين گونه همه چير به ضرر ما تمام ميشود.