بذار در این دم آخری یک نصیحت افتکی بکنم
مشاهده پیوست 1325797
وضع مملکت که اظهر من الشمسه. منم نمیخوام ماستمالی و سفیدنماییش کنم
. اما شما داری در این مملکت زندگی میکنی، بنابراین باید روال حاکم بر این مملکت رو درک کنی و با همین وضعیت، بهترین راه رو انتخاب کنی
راه حل 99 درصد مشکلات شما، مشارکته. برای مشارکت موفق هم باید تعاملت با دیگران خوب باشه. باید همیشه خودت رو در جایگاه طرف مقابل قرار بدی و بعد پیشنهاد های منصفانه بدی که به نفع اون طرف هم باشه. باید یه جاهایی از حقت بگذری برای اینکه روابط برای خودت جور کنی. باید منافع بلند مدتت رو در نظر بگیری ... شما یه جا میرفتی کار میکردی، دو ماه بعد باهاش دعوات میشد و تاپیک میزدی که داره ازم بیگاری میکشه
در صورتیکه چه بسا اگر با اون آدم میساختی، الان میتونستی روی جواز کسبش درگاه بانکی بگیری (مثال میزنما، حالا شاید با اون آدم واقعا نمیشد کنار اومد، اما همه که مشکل دار نیستن)
شما و دبوی در طول این سالیان عضویت من در پی تی، دائما در حال تاپیک دعوا زدن در پی تی بودین
، دبوی سر چکه کردن کولر جایی که اجاره کرده بود، یک قشقرقی به پا کرده بود که نگو
. مردم خسارت های خیلی بزرگتر از اینو به تعارف می اندازن و با یه فدای سرت حلش میکنند.
بعضی وقت ها اصلا طرز نگاهتون به آدم ها با پرخاشه. مثلا میگی طرف میلیاردره بهش میگم خرج سایتت 2 میلیون میشه زورش میاد بده
خب چه ربطی داره
من قدیما توی اینترنت میگشتم از هر کی خوشم می اومد بهش پول میدادم. بنچمارکر میدونه
، اما در همون حال اگر به نظرم یه چیزی هزار تومن می ارزید و ازم دو هزار تومن بابتش میخواستن، زورم می اومد بدم
اصلا شما چیکار به درآمد و وضع مالی طرف داری! پول سرویسی که میدی رو بگیر. هیچ پولداری هم خوشش نمیاد کسی در درآمدش کنجکاوی کنه. بشخصه اگر کسی بیاد بهم بگه، مثلا درآمدت انقدره، من دو برابرش میکنم و نصفشو بده به خودم، در اولین فرصت اون آدم رو از صفحه زندگیم محو میکنم
مساله بعدی هم اینه که چرا انقدر از بالا به مردم نگاه میکنی ؟
تاپیک هات اینا بوده که کارمنده مفتخوره، وانتیه مفتخوره، این مفتخوره، اون مفتخوره. من درس خوندم آخرش اینطوری شد ... من مطمئنم شما اگر کارمند هم بودی الان شاکی بودی که مشاغل آزاد مفتخورن
بعدشم آقا یه لیسانس گرفتی دیگه. آنچنان از سیستم آموزشی طلبکاری که انگار فوق دکترا از هاروارد گرفتی و قدرتو ندونستن
. از مشتری هات هم طلبکاری همیشه. در تاپیک هات میگی 4 تا مشتری خوب پیدا کنم، جواب این گدا ها و فلان فلان شده ها رو ندم دیگه
. آقا هر کسی که به شما مراجعه میکنه برای خودش شخصیت داره، محترمه، حق داره که سرویس و جواب محترمانه بگیره. اگر حوصله سر و کله زدن با مردم رو نداری، کارتو عوض کن
...
همونطور که وضع مالی مشتری به من ربطی نداره، وضع مالی من هم به مشتری ربطی نداره ! اگر وضعم انقدر خوبه که نمیخوام برای مشتری با مبلغ خرید خرد وقت بذارم، باید بساطمو از منظر عموم جمع کنم
. زشت ترین رفتار در مواجهه با ارباب رجوع همینه که ارائه دهنده خدمت به مبلغ خرید مشتری احترام بذاره. این روش بعضی از بنکدارها و بازاری های بی سر و پای بازار تهرانه
اگر عمده فروشی، پشت شیشه مغازه ات بزن عمده فروشی، لطفا برای خرید خرد سوال نفرمایید. نه اینکه چیزی نزدی، مشتری میره تو، حال نداری حرف بزنی یا اون کله بی صاحب مونده رو تکون بدی
چقدر حرف زدم. خلاصه اش اینه که یاد بگیر بدون دعوا و شاکی بودن دائمی با مردم تعامل کنی طوری که اونها هم سود کنند، بعدش موقعیت مشارکت برات پیش میاد. مجوز نداری، مجوز دار باهات شریک میشه. سرمایه گذار برای کارت پیدا میشه. آدمی که دفتر و شرکت و پرونده مالیاتی و غیره داره، شریکت میشه. همه کارها رو که تکی نمیشه انجام داد، حتی اگر هم بشه، شرکت تکنفره از یک حدی بیشتر نمیتونه گسترش پیدا کنه. باید سر کیسه رو شل کنی، دست بده داشته باشی تا برات برگرده. پول باید بچرخه، یه جاهایی باید با ضرر کار کنی تا بعدا با سود بیشتر بهت برگرده. اگر بخوای همیشه سود خودتو در نظر بگیری، کار نمیچرخه