Goodbye`s the saddest word I`ll ever hear...
"سلن ديون" واسه مامانش مي خونه...خيلي جيگر سوزه...خصوصن اون چند قلم بيتش كه از تلخيه واژه’ "خداحافظ" مي گه...اين ترانه زر زر روز و شبم شده (خفن)...اسم ترانه رو نمي دونم (يحتمل بايد اسمش "مامانم اينا" باشه
!!!)...
باقي ترانه ها بسته به زمان و مكان و حال و روز چنين و چنان داره...غالب بر اغلب مواقع، آب و هواي زندگي داداش كوچيكه غمفزاست و آسمون چشما ابري...با زمزمه’ اين ترانه ها هم حالي به حولي داريم گاه و گهي:
(نمي دونم اسم ترانه ها رو درست مي تپونم يا نه!...به هر حال بايد يه چيزي تو همين مايه ها باشه)
تنها با گلها (هايده)
گل همراه نسيم (مهستي)
لحظه’ خداحافظي (حميرا)
چه درديست...؟ (سياوش قميشي)
شبانگاهان (مختاباد)
چكاوك (داريوش)
دل گرفته (ابي)
نيلوفرانه (افتخاري)
آفتاب مهرباني (اصفهاني)
شور (شكيلا، اصفهاني...ماشالا خواننده ها هم با اين ترانه حال و حولي دارن...هر خواننده اي يه دور خوندتش!!)
زندگي (شكيلا)
مدارا (شكيلا)
... خلاصه هوار تا ترانه از اين قبيل...شرلوك گفت يكي، ما يك پست زديم خيك ترانه...بعضي وقتا كه داغ مي كنم ، همه شون با هم گوروپ گوروپ مي زنه به مخم + ترانه’ "ما بيكاريم" (سندي)!!!...
اما هيچ كدومش هنوز برام داغ ترانه’ "مامان باي باي" سلن ديون رو نداره...