• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

انجمن مدیریت

mojtaba2741

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
2 دسامبر 2005
نوشته‌ها
1,792
لایک‌ها
17
سن
42
محل سکونت
Tehran
سلام دوستان
با مشورت با مدیران بخش فروم علم و دانش،بر آن شدم تا تاپیکی را در مورد مدیریت باز کنم تا انشاله در صورت فعالیت بیشتر ابتدا تاپیک پین بشه و در نهایت بتونه بخش مجزایی رو تشکیل بده،
از دوستانی که مدیریت می خونن و یا علاقمند به مدیریت هستند و یا اصلا" مدیر هستند،تقاضا می کنم که در بحثها شرکت کنن،امیدوارم بتونیم تاپیکی پر بار داشته باشیم،اولین بحث رو هم با مقاله ای در رابطه با آشنایی با پیتر دارکر آغاز می کنم،
موفق باشید.
 

mojtaba2741

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
2 دسامبر 2005
نوشته‌ها
1,792
لایک‌ها
17
سن
42
محل سکونت
Tehran
پيتر دراكر در پنجم نوامبر سال 1909ميلادي در شهر وين اتريش و در يك خانواده متمول و اشرافي، ‌زاده شد و اعضاي خانواده وي نيز افرادي تحصيل‌كرده بودند و به دليل موقعيت خانوادگي، مسووليت و نفوذ پدرش در سيستم حكومتي آن زمان اتريش، شخصيت‌هاي علمي، فرهنگي و اقتصادي مختلفي با خانواده آنها در ارتباط بودند كه اين روابط در رشد و بلوغ اجتماعي پيتر، نقش بسزايي داشت.

پيتر دراكر، مادربزرگ پيري داشت كه آن را پيرزني ساده‌ ولي با رفتار‌هاي پررمز و راز معرفي مي‌كند. پيتر كه قوه بينش و تحليل شهودي بالايي داشت بسياري از رفتار‌هاي مادربزرگش را سال‌ها بعد درمي‌يافت. بسياري از رفتار‌هاي مادربزرگش خنده‌آور و مضحك بوده است، اما همگي حاكي از درايت و بينش عميق ايشان بود. چنانكه پيتر دراكر مي‌گويد: مادربزرگ آدم زرنگي نبود، بلكه انساني بود با ذهني صاف و ساده. او با همسر خود دوريس اشميت 68 ساله و فارغ‌التحصيل رشته هنر ژاپني در كلرمونت زندگي مي‌كرد. از وي 4 فرزند و شش نوه به جاي مانده است.
تحصيلات
پيتر دراكر پس از اتمام تحصيلات ابتدايي و دبيرستاني در اتريش موفق به دريافت دكتراي حقوق بين‌الملل و عمومي در سال 1931 دانشگاه فرانكفورت شد، در اين زمان بود كه به عنوان روزنامه‌نگار و تحليلگر اقتصادي يك موسسه، فعاليت خود را آغاز نمود. به دليل اشتغال به حرفه روزنامه‌نگاري و پوشش اخبار مالي با افراد سرشناس و بزرگي در تعامل بود و پس از مدت زماني كه در اين كشور فعاليت داشت به دليل نوشتن مقالات و مطالب متعدد و مخالفت با سران نازي به كشور انگلستان تبعيد شد و تا زمان جنگ جهاني در اين كشور سكونت داشت. در اين دوران با همسر خود كه او نيز از يك خانواده علمي بود، آشنا شد و با وجود مخالفت خانواده همسرش به ويژه مادر همسرش با دختر ايشان ازدواج كرد و پس از مدتي در سن 29 سالگي و در سال 1937 به آمريكا مهاجرت كرد و مدتي را در شهر‌هاي نيويورك و واشنگتن سپري كرد در 1942 به مقام استادي فلسفه و سياست در كالج بنينگتون دست يافت. 20 سال به تدريس مديريت در دانشگاه علوم بازرگاني نيويورك پرداخت و از سال 1971 به عنوان استاد علوم اجتماعي در دانشكده كلرمونت به تدريس پرداخت. شهر كلرمونت داراي 6 دانشكده است كه در زمينه‌هاي مختلف علمي و تحقيقاتي اقدام به پذيرش و تربيت دانشجو مي‌كنند و نكته جالب اينكه، كليه افراد پذيرفته شده اين دانشكده‌ها در اولويت اول بورسيه تحصيلي و هيات علمي دانشگاه‌هاي معروفي چون هاروارد، واشنگتن و بركلي قرار دارند و اين شهر از لحاظ ساكنان، طبق آخرين آمار اعلام شده از طرف شهرداري كلرمونت، حتي يك نفر ساكن غيرفرهيخته كه بدون مدارج علمي و تحقيقاتي باشد وجود ندارد.
پيتر دراكر در طول دوران فعاليت، مشاور شركت‌هاي مهمي چون IBM، HP، جنرال الكتريك و اينتل بود.
ويژگي‌هاي شخصيتي پيتر دراكر
آدم‌هاي بزرگ با افراد بزرگ، همنشين بوده‌اند و پيتر نيز در طول عمر طولاني خود با افراد معروف و بزرگي تعامل داشته است كه به گونه‌اي متاثر از آنها نيز بوده است.
از همان كودكي، پيتر وقايع پيراموني خود را بر خلاف تصورات ديگران، تعبير و تفسير مي‌كرد.
استقلال‌طلبي، توجه به زمان و مديريت آن
ويژگي شخصيتي استقلا‌ل‌طلبي: تعداد زيادي افراد بزرگ و سرشناس را مي‌شناسم، ولي كتاب ماجراهاي يك مشاهده‌گر، راجع به افراد بزرگ و سرشناس نيست.
يكي از دلايل عدم توجه به شخصيت‌هاي بزرگي چون رييس‌جمهور آمريكا، رييس ستاد ارتش، **** اركستر فيلارمونيك اين است كه شخصيت‌هاي آنان براي من كسل‌كننده بود.آنها افراد مستقلي نيستند، بلكه يك شخص مجازي هستند. توجه من به شخصيت‌هاي بزرگ در كتاب ماجراهاي يك مشاهده‌گر به دليل مستقل بودن آنها بوده است و براي آنها اهميت قائل هستم.
مثال: كرانز شخصي بود كه به واسطه خلاقيت و نوآوري خويش در دوران جنگ جهاني اول، درآمد زيادي به دست آورده بود.
به نظر پيتر دراكر، قانون‌شكني كرانز برخلاف افكارعمومي چيز مهمي نبوده است.او تلاش كرده بود كاري شرافتمندانه انجام دهد. پس از اين اظهارنظر يكي از بستگانش به وي گفته بود: پيتر، نظرات شما جالب است به طوري كه ما بزرگ‌ترها قبلا آن را نشنيديم و خودمان نيز در صحبت‌هايمان به آن توجه نكرده بوديم، شايد نظر تو در مورد كرانز صحيح باشد، ولي به طور قطع در اين مورد، يكه و تنها هستي.انسان بايد كمي موقع‌شناس و محتاط باشد. مراقب خود بودن، عملي پسنديده است.
اين هشدار و سرزنش دوستانه‌اي است كه مشاهده‌گر هميشه مي‌شنود، زيرا كار او ديدن امور زاويه‌اي متفاوت است، هشدار را يافتم، دريافت كردم ولي به آن توجه نكردم.
توجه به زمان و مديريت آن: پيتر دراكر مي‌گويد: در سن 14سالگي هنگامي كه اتاق خواب و كار بزرگ‌تر و اختصاصي در خانواده به من دادند يك ساعت شماطه‌دار و كليد در ورودي خانه را هم به من دادند.
آنها نشانه بزرگسالي بودند. از وقتي پيتر دراكر، مشهورترين مشاور مديريت شد، او مديري موفق در تنظيم زمان بود.
او براي اينكه تقاضاي ديگران را براي استفاده از اوقاتش تقليل دهد، كارت‌هايي را براي پاسخگويي به متقاضيان چاپ كرده ودر آنها نوشته بود: دراكر متاسف است كه در حال حاضر نمي‌تواند هيچ دعوتي را براي ايراد سخنراني بپذيرد.
تفكرات و عقايد و مباحث
من همواره با جست‌وجو و مشاهده كردن، اجراي كارها را ياد مي‌گيرم. ناگهان فهميدم كه روش صحيح يادگيري براي من مشاهده كردن و جست‌وجوي كارهاي نتيجه‌بخش كساني بود كه آن كارها را انجام مي‌دادند. وي اتريشي‌الاصل بود چون در آلمان پرورش يافته بود و تفكر غالب نيز در دانشگاه‌هاي كشوري چون آلمان، تاكيد بر عمل‌گرايي است تا نظريه‌پردازي صرف و به همين دليل پيتر، تبديل به فردي تجربه‌گرا و عمل‌گرا شد. علاوه بر مديريت در زمينه‌هاي ديگر از قبيل هنر نيز اقدام به چاپ كتاب كرده كه مي‌توان به هنر نقاشي ژاپني اشاره كرد. پيتر دراكر به شدت با اقتصاددانان در تضاد و تعارض بود، چرا كه هميشه معتقد بود آنها با تعدادي فرضيه و معادلات، قصد دارند، تمام رفتارها و حقايق را به ساده‌ترين شكل ممكن به معادلات قابل حلي تبديل نمايند كه اينكار باعث دور شدن آنها از حقايق و چشم‌پوشي از واقعيت مي‌شود. در كنار اين مساله، تنها يك اقتصاددان را از نظر فكري و عقلي قبول داشت كه آنهم آقاي شومپيتر آلماني كه برنده جايزه نوبل اقتصاد بود و مبحث كارآفريني را وارد عرصه اقتصاد نمود.پيتر دراكر در طول دوران فعاليت علمي و تحقيقاتي خود، مباحث نو و جديدي را وارد عرصه مديريت نمود كه مي‌توان به مديريت بر مبناي هدف، مديران جهاني و محلي كه glocal گويند و برگرفته از global , local مي‌باشد. يادگيري اجتماعي social learning ، كارگران دانشي knowleg worker و مديران كارآفرين، كيفيت مديران يا استانداردهاي كيفيت مديران اشاره نمود كه از جمله واژه‌هاي پركاربرد مي‌توان به MBO و كارگران دانشي ومديران كارآفرين اشاره كرد.

پيتر دراكر مديران سازمان‌ها را مسوول سازمان مي‌داند نه به‌خاطر قدرت آنها بلكه به‌خاطر ماموريت سازمان و ارزش‌هاي آن كه بايد ضمن تحقق ماموريت‌ها و اهداف سازمان، ارزش‌هاي سازمان را حفظ و متعالي نمايد و در حقيقت مديران در درون سازمان با هدف كاهش هزينه و بهبود كيفيت و استفاده از ظرفيت‌هاي فكري و امكانات سازماني موجود، بتوانند بهترين نتايج بيروني مورد انتظار را محقق سازند و در تعاملات بيروني خود به دليل توانايي و درك محيط اطراف خود، واقعيت جهاني و كسب اطلاعات لازم و سازماندهي آن متناسب با ظرفيت سازماني خود، آن را به درون سازمان منتقل نمايند و مهمترين وظيفه مديران را تصميم‌گيري نسبت به آينده مبهم و ناشناخته مي‌داند. وي اعتقاد داشت كه همه افراد در هر زمينه توانايي ندارند و مانند افراد پيانيست كه شايد حتي از دوختن دكمه پيراهن خود نيز عاجز باشند و مهم‌ترين چيزي كه پيتر دراكر تاكيد داشت رفتار مديران بود و نه سخنراني و نطق‌هاي آنها، چرا كه كاركنان هميشه از نحوه حضور، پيگيري امور، اولويت‌بندي كارها و ميزان توجه و دقت مدير خود به امور الگوبرداري مي‌كنند و رفتار مي‌آموزند، به همين علت به Social Learning تاكيد مي‌كرد و هميشه مي‌گفت مدير موفق بايد كاركنان خود را به مدير تبديل كند تا آنها بتوانند آزادانه كار و امور محوله را اداره، سازماندهي و بهبود بخشند و بيش از همه به **** شدن مديران سازمان اشاره مي‌كرد كه در اين سازمان‌هاي آرماني و رويايي كاركنان با صميميت و علاقه كار خواهند كرد.
تفكرات مديريتي پيتر دراكر
مديريت علمي دقيق نيست: به نظر دراكر، مديريت كارورزي و كارآموزي است. در آثار وي هيچ نشانه‌اي از پيچيدگي‌ها، نمودارها و جداول پيچيده مشاهده نمي‌شود. دراكر معتقد است وسايل ساده بر ابزار پيچيده برتري دارند.مديريت فقط تئوري نيست: مسووليت اساسي مديريت كسب نتايج ملموس است. مديري كه مسووليتش را بهتر انجام مي‌دهد بر مديري كه تمام تئوري‌ها را مي‌داند ليكن در عمل كارآمد نيست، برتري دارد.
اصول مديريت طلايي هستند ولي در مديريت هيچ قانوني نيست كه مانند قانون جاذبه عمومي زمين جهان شمول باشد. اما دو اصل هميشه و همه جا صادق هستند: استفاده صحيح از وقت و انجام كارهاي درست. در ميان تمام منابع توليد، وقت گرانبهاترين و ضروري‌ترين آنها است. براي اعمال مديريت كارآمد استفاده اثربخش از وقت حائز اهميت است و اين كاري است كه خود شخص مي‌بايد تمرين و خودآموزي كند. استفاده از وقت به سرمايه‌گذاري نياز ندارد، بلكه مربوط به خود نظمي است. مدير كارآمد از نظر پيتر دراكر كسي است كه تمام كارها را در زمان خود انجام مي‌دهد. هيچ چيزي جاي وقت از دست رفته را نمي‌گيرد، بنابراين مدير كارآمد مديري است كه بيشترين توجه را به وقت دارد. او كارش را برنامه‌ريزي مي‌كند، اولويت‌ها را مشخص مي‌كند، مي‌داند با كساني كه وقت او را هدر مي‌دهند، چگونه رفتار كند او همچنين دقت مي‌كند. وقت معاونينش را با منتظر نگهداشتن آنها بدون علت و ضرورت، تلف نكند.
درستكاري يا همان اثربخشي را رسالت مهم مدير مي‌داند كه هيچ چيز در مديريت جاي آن را نمي‌گيرد.آنچه سازمان مي‌فروشد، در واقع دانش آن است و دانش در واقع هر گونه اطلاعاتي است كه در عمل بتواند مفيد باشد و مديريت دستكاري شخصيت افراد نيست و حق خلوت افراد مقدس است و هيچ كس حق ندارد به آن تجاوز كند.توسعه نيافتگي، يعني عدم مديريت صحيح و مسووليت توسعه اقتصادي جامعه با مديريت است.
برنامه‌ريزي بلند‌مدت به معناي پيش‌بيني آينده نيست، بلكه به نظر پيتر دراكر، آينده غيرقابل پيش‌بيني است. بهترين راه پيش‌بيني آينده، ايجاد آن است.مديريت يك رشته علمي انساني است. مدير به پديده‌هاي اصلي كيفي اعتقاد دارد. وي به روش‌هاي كمي اهميت زيادي نمي‌دهد.مديريت با ايجاد و جهت دادن توانايي‌هاي انسان‌ها سروكار دارد. اين رشته علمي نيازمند منطق كيفي است.
مديريت بايد تغييرات كيفي در نگرش‌ها، ارزش‌ها و روحيه سازماني را ارزيابي كند.
همه اينها مستلزم استفاده از قوه تشخيص انساني است. مديريت بايد نشان دهد كه يك موسسه را مي‌توان توسط شيوه‌اي صادقانه و انساني، مديريت و اداره نمود. پيتر دراكر براي تكنيك اجرايي بيش از نظريه اهميت قائل بود. بنابراين يكي از مهم‌ترين شيوه‌هاي هدف‌گذاري مديريتي را وي تحت عنوان مديريت‌ بر مبناي هدف در كتابش با عنوانTHE PRACTIC OF MANAGEMENT مطرح كرد.
بعدها دانشمندان ديگري مانند جان هابل آن را به صورت سيستماتيك و علمي درآوردند.پيتر دراكر نظريه‌پرداز صرف مديريت نيست، وي به طور كلي اعجاز‌گر مديريت است.بسياري از نظريه‌هاي مديريتي ريشه در افكار وي دارد، مانند كارآفريني، انگيزش انساني، مشتري‌گرايي، سازمان‌هاي مبتني بر دانش.
دراكر از نظر ديگران
در سال 1997 مجله معروف FORBES درباره پيتر دراكر نوشت: هنوز در عالم مديريت او جوان‌ترين فكر را دارد.
پيتر دراكر در دوران حيات خود بنياد جايزه پيتر دراكر را پايه‌گذاري كرد كه هدف آن هر ساله اعطاي جايزه به مديران و سازمان‌هاي مبتكر و خلاقي است كه به زندگي بشر خدمتي كرده‌اند.
مجله نيويورك تايمز در مصاحبه آخر خود به نقل از پيتر دراكر نوشت: دو سه ماهي است كه اتاق كارم به هم ريخته و هيچ چيز سر جاي خود نيست و احساس مي‌كنم ديگر نخواهم نوشت. و پس از مرگ وي نوشتند: **** مديريت در سن 95 سالگي درگذشت.آسوشيتدپرس درگذشت اين متفكر را اين چنين به اطلاع عموم رسانيد كه پيرمرد تئوري‌هاي بحث‌برانگيز مديريت از مجموعه ما رخت بربست و پيتر دراكر در سن 95 سالگي و درست 6 روز قبل از جشن تولد 96 سالگي خود در كلرمونت درگذشت.
مجله BUSINESS WEEK او را ماندگارترين متفكر مديريت زمان ناميد.
يكسري برنامه مستند درباره زندگي و كار وي از 24دسامبر 2002 تا 3ژانويه 2003 براي 10بار در شبكه NBC پخش شد.
او 4فيلم آموزشي نيز بر اساس كتاب‌هاي مديريت خود ساخته است.
آثار (تعداد كتاب، تعداد مقاله)
پيتر دراكر در طي دوران فعاليت علمي خود مطالب زيادي را به چاپ رسانيد.
به گونه‌اي كه در زمينه‌ مديريت، مقالات متعددي به همراه 38كتاب به چاپ رساند و از سال 1975 تا سال 1995 نويسنده مقالاتي براي وال‌استريت ژورنال بوده است. نيمي از كتاب‌ها در زمينه مديريت، دو كتاب رمان، يك كتاب اتوبيوگرافي و مابقي درباره اجتماع و اقتصاد و سياست است. ده‌ها مقاله نيز در مجلات و نشريات چاپ كرده است.كتاب‌هاي مهم پيتر دراكر در زمينه مديريت:
1 - «پايان انسان اقتصادي» (1939) اولين كتاب پيتر دراكر، «آينده انسان صنعتي» (1942)، «مفهوم شركت» (1946)، «عمل مديريت» (1954)، «مديريت براي نتيجه» (1964)، «مدير اجرايي قوي» (1967)، «كاركنان و عملكرد» (1973)، «مديريت: وظايف، مسووليت‌ها و عمل» (1974)، «انقلاب نامرئي» (1976)، تماشاچي ماجراجو(1979)، «به سوي اقتصادي»(1981)، «نوآوري و كارآفريني» (1985)، «مرزهاي مديريت» (1987)، «مديريت آينده» (1991)، «مديريت سازمان‌هاي غيرانتفاعي» (1995)، «چالش‌هاي مديريت در سده 21» (1999)، «مديريت در جامعه بعدي» (2002) آخرين كتاب پيتر دراكر.از دانشجويان ايراني پيتر دراكر مي‌توان به جناب دكتر جمشيديان از استادان هيات علمي دانشگاه اصفهان و خانم دكتر زاهدي از استادان محترم دانشگاه علامه طباطبايي و خانم دكتر جزيني از استادان دانشگاه شهيد بهشتي اشاره كرد.
او در 11نوامبر 2005 در سن 95 سالگي به مرگ طبيعي در منزل شخصي خود در گذشت.
يادش گرامي‌باد
مطالب فوق از دو مراسم نكوداشت برگزار شده در دانشگاه علامه طباطبايي و دانشگاه مازندران و از سخنراني جناب آقايان دكتر جمشيديان، زالي، آقاجاني، كيا و ديگر مدعوين محترم و به پاسداشت خدمات اين انديشمند مديريت جهت اطلاع كليه دوستاني كه امكان حضور در اين مراسم را نداشتند، تهيه و براي چاپ ارسال شده است.
منبع:روزنامه دنیای اقتصاد
 

mojtaba2741

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
2 دسامبر 2005
نوشته‌ها
1,792
لایک‌ها
17
سن
42
محل سکونت
Tehran
دوستان مدیریتی اعلام آمادگی کنن تا من یکی یکی بحثها رو شروع کنم،
مرسی
 

mojtaba2741

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
2 دسامبر 2005
نوشته‌ها
1,792
لایک‌ها
17
سن
42
محل سکونت
Tehran
خوب این موضوع رو با بخشی از صحبتهای یکی از دوستانم که در سایت دیگری این مطلب رو ارائه کردند و من اونجا مسئول بخش مدیریت اون سایت هستم،شروع می کنم،
تفاوتهای مدیریت و *****:
مدير، امور را درست انجام مي دهد
****، امورِ درست را انجام مي دهد

مدير وضعيت موجود را مي پذيرد
**** سعي در تغيير وضعيت موجود و بهبود آن دارد

مدير زاويه ديد محدود دارد
**** زاويه ديد گسترده دارد

مديـر درباره چگونگي و چه زماني سوال ميكند
**** درمورد چه چيز و چرا مي پرسد

مدير به نتيجه نگاه مي كند
**** به افق مي نگرد

مدير از تغييرات استقبال نمي كند
**** آنها را ايجاد مي كند

مدير كنترل مي كند
**** خلق مي كند

مدير دستور مي دهد
**** هدايت مي كند

مدير دخالت مي كند
**** ارشاد مي كند

مدير قضاوت مي كند
**** طبابت مي كند

مدير تفويض ناظرانه انجام مي دهد
**** تفويض آگاهانه مي كند

مديركار را از طريق ديگران انجام مي دهد
رهبركار را با مشاركت ديگران انجام مي دهد

مدير نگاه درون سازماني دارد
**** نگاه فراسازماني دارد

مهم است كه در حضور ايشان چه كاري انجام مي شود
مهم است كه در عدم حضور ايشان چه كاري انجام مي شود

مهم است كه كار به هر قيمتي انجام شود
مهم است كه كار به چه قيمتي انجام شود

مدير كارِ كلاسيك مي كند
**** الهام مي بخشد و تأثير مي گذارد

مدير وظيفه مراقبت وپائيدن افراد را برعهده دارد
**** به توانمندسازي مي انديشد

مدير نگه مي دارد
**** توسعه مي دهد

مدير به مانند سرگروه بوفالوهاست
**** به مانند سردسته غازها عمل مي كند

تفكر مدير : اين همان چيزي است كه ما را تا به اينجا رسانده است!؟
تفكر **** : آيا ما را تا جايي كه مي خواهيم ، مي رساند!؟

مدير همواره در فكر موقعيت خويش است
**** به فكر موقعيت همكاران خود مي باشد
منبع
 

mojtaba2741

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
2 دسامبر 2005
نوشته‌ها
1,792
لایک‌ها
17
سن
42
محل سکونت
Tehran
1-چار چوب کار مدير در سلسله مراتب سازماني است اما چار چوب کار رهبري مي تواند در بيرون از آن نيز رخ دهد،

2-در مديريت بيشتر اهداف سازماني مطرح است،اما در رهبري الزاما" ممکن است اهداف سازماني مطرح نباشد،

3-پذيرش و همچنين پايداري و مقبوليت دستورات و نظرات رهبري در مقايسه با مدير بيشتر است چراکه پذيرش پيروان در رهبري الزامي است.اما در مديريت پذيرش الزامي نيست،

4- در مديريت بيشتر قدرت سازماني مورد استفاده قرار مي گيرد اما در رهبري قدرت شخصي و کريزما،

تفاوتهاي رهبري و مديريت از ديدگاه کاتر:

"وضيفه اصلي مديريت فراهم آوردن نظم و ترتيب و هماهنگي در سازمان است درحاليکه وظيفه اوليه رهبري ايجاد تغيير و حرکت است،

مديريت به دنبال جستجوي نظم و ثبات است اما رهبري در پي تغييرات سازنده و جرح و تعديل است،

در برنامه ريزي و بودجه،تاکيد مديريت بر مشخص کردن جزئيات عمليات و برنامه ها و تعيين جدول زمانبندي عمليات از چند ماه تا چند سال و تخصيص منابع لازم براي تحقق اهداف سازماني است در حاليکه در رهبري بر تعيين جهت و تصريح اهداف و ساختن چشم انداز و تصوير بزرگ از آينده تاکيد مي شود،

مديريت در سازماندهي و کارگزيني بر فراهم ساختن ساختار براي کار افراد و ارتباط آنها در سازمان و رسيدگي به محتواي فيزيکي کار تاکيد مي کنددر صورتي که سازماندهي و کارگزيني در رهبري از يک نظر ارتباط برقرار کردن و دادن ديدي از آينده سازمان به کارکنان،بيدار کردن تعهد و ايجاد وحدت براي انجام دادن ماموريتهاست،

در کنترل ،مديريت، بر توسعه سيستمهاي تحريکي براي ايجاد انگيزه در نيروي کار و حل مسائل سازماني و کنترل در پيشرفت به سوي اهداف سازماني است در حاليکه در رهبري بر اگيزه و الهام دادت و روحيه دميدن و انرژي دادن به افراد براي ارضا نيازهاي تحقق يافته آنان تاکيد دارد."

موفق باشيد.
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
سلام دوستان
با مشورت با مدیران بخش فروم علم و دانش،بر آن شدم تا تاپیکی را در مورد مدیریت باز کنم تا انشاله در صورت فعالیت بیشتر ابتدا تاپیک پین بشه و در نهایت بتونه بخش مجزایی رو تشکیل بده،
از دوستانی که مدیریت می خونن و یا علاقمند به مدیریت هستند و یا اصلا" مدیر هستند،تقاضا می کنم که در بحثها شرکت کنن،امیدوارم بتونیم تاپیکی پر بار داشته باشیم،اولین بحث رو هم با مقاله ای در رابطه با آشنایی با پیتر دارکر آغاز می کنم،
موفق باشید.

خب .. امیدوارم که موفق باشید ... ولی اسم تاپیک زیاد مناسب انتخاب نشده ... رسا نیست .. فکر می کنم که یه کمی زیادی آینده نگری کرده باشین ... :happy:

اگر اشتباه می کنم بهم بگین ... ولی من فکر نمی کنم که مدیریت پتانسیل بخش شدن رو داشته باشه ... مباحث زیادی نداره که برای عموم جذاب و مورد نیاز باشه ...

مثل این می مونه که ما بخوایم برای رشته ی مثلا , عمران , یه بخش جدا داشته باشیم ... درسته که این رشته خیلی وسیع و گسترده هست ولی گستره ی زیادی از کاربران رو نمی تونه شامل بشه , و فقط کاربرانی که رشته ی عمران می خونن , از همچین بخشی می تونن استفاده کنن ... که در این صورت خود به خود کاربران بخش محدود می شه ...



اما می تونه در کنار رشته های دیگه که در همین زمینه هستن بخش خوبی رو بوجود بیاره ...
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
دوستان من

در مورد این بخش ؛ من مدت ها است که دارم فکر می کنم و خیلی ایده ها هم برای آن دارم .

حتی به فکرم رسیده بود که می توانیم بخش های مجزایی را در این زمینه ایجاد کنیم .


در این راستا من چند تن از مدیران با سابقه کشور را که به بخش های آموزشی و همچنین محیط های مجازی علاقه دارند را دعوت کرده ام که در مورد ایجاد چنین بخشی نظر بدهند .

در همین راستا یکی از ایشان ( آقای مهندس ساسانی - قائم مقام کنفدراسیون صنعتی ایران ) در فروم با نام کابری seyhoon عضو شده اند
http://forum.persiantools.com/u35772.html


البته این دعوت از تاریخ اوایل سال 2006 انجام شده بود . ولی ایشان تا این اواخر درگیر چند پروژه بودند و فرصت زیادی در این مورد نداشتند . خوشبخانه اکنون فرصت کافی دارند و امیدوارم بتوانیم از این بزرگواران در این فروم بهره مند شویم و نکات لازم را بیاموزیم .


پایدار باشید .
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
دوستان من

در مورد این بخش ؛ من مدت ها است که دارم فکر می کنم و خیلی ایده ها هم برای آن دارم .

حتی به فکرم رسیده بود که می توانیم بخش های مجزایی را در این زمینه ایجاد کنیم .


در این راستا من چند تن از مدیران با سابقه کشور را که به بخش های آموزشی و همچنین محیط های مجازی علاقه دارند را دعوت کرده ام که در مورد ایجاد چنین بخشی نظر بدهند .

در همین راستا یکی از ایشان ( آقای مهندس ساسانی - قائم مقام کنفدراسیون صنعتی ایران ) در فروم با نام کابری seyhoon عضو شده اند
http://forum.persiantools.com/u35772.html


البته این دعوت از تاریخ اوایل سال 2006 انجام شده بود . ولی ایشان تا این اواخر درگیر چند پروژه بودند و فرصت زیادی در این مورد نداشتند . خوشبخانه اکنون فرصت کافی دارند و امیدوارم بتوانیم از این بزرگواران در این فروم بهره مند شویم و نکات لازم را بیاموزیم .


پایدار باشید .

در زمینه ی مدیریت ؟... جالب هست .
خوشحال می شم کمی از ایده هاتون رو در مورد بخش مدیریت بدونم ...:happy:

می تونه کاربرد عمومی داشته باشه ؟... مثلا در چه زمینه هایی قراره تو بخش مدیریت فعالیت بشه ؟ ... متاسفانه خود رشته ی مدیریت علاوه بر اینکه تحصیل کرده های زیادی در بین افراد جامعه داره ولی به نظرم زیاد شناخته شده نیست .
 

mojtaba2741

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
2 دسامبر 2005
نوشته‌ها
1,792
لایک‌ها
17
سن
42
محل سکونت
Tehran
خب .. امیدوارم که موفق باشید ... ولی اسم تاپیک زیاد مناسب انتخاب نشده ... رسا نیست .. فکر می کنم که یه کمی زیادی آینده نگری کرده باشین ... :happy:

اگر اشتباه می کنم بهم بگین ... ولی من فکر نمی کنم که مدیریت پتانسیل بخش شدن رو داشته باشه ... مباحث زیادی نداره که برای عموم جذاب و مورد نیاز باشه ...

مثل این می مونه که ما بخوایم برای رشته ی مثلا , عمران , یه بخش جدا داشته باشیم ... درسته که این رشته خیلی وسیع و گسترده هست ولی گستره ی زیادی از کاربران رو نمی تونه شامل بشه , و فقط کاربرانی که رشته ی عمران می خونن , از همچین بخشی می تونن استفاده کنن ... که در این صورت خود به خود کاربران بخش محدود می شه ...



اما می تونه در کنار رشته های دیگه که در همین زمینه هستن بخش خوبی رو بوجود بیاره ...
سلام
ممنونم از اینکه نظراتتون رو در اختیار من قرار می دید،عرض کنم که شاید در ابتدا اسم تاپیک مناسب نباشد،اما شاید و گفتم شاید در آینده مناسب آن شود،الان هم به نظر بنده بخشهایی در فروم هستند که تخصصی هستند و خود بنده شاید تا حالا یک بار هم به آن بخشها سر نزده باشم و از اصطلاحات تخصصی ان بخش چیزی هم ندانم،اما این بخشها معمولا" به واسطه نیاز به وجود می آید و آن هم از طریق نت،
بنده در سایتهای دیگری هم در زمینه مدیریت فعالیت می کنم،مدیریت علاوه بر اینکه ممکن است برای عموم کاربرد داشته باشد،اما بحثهای تخصصی زیادی دارد که ممکن است به درد عموم نخورد،لذا منظور بنده هم جلب عموم افراد و صحبت از مطالب عمومی در این بخش نبوده است،بلکه قصد من بحث به صورت تخصصی در مورد شاخه های زیادی از این رشته هست،
علت دیگری هم که در این فروم ممکن است کاربرانی که سابقه مدیریتی و یا تحصیلات مدیریتی دارند،کم باشد و یا اگر باشند به علل دیگری اینجا هستند(مثل خود بنده)نبودن همین تاپیک است،شما مطمئن باشید اگر اینجا از لحاظ مطلب غنی باشد،قطعا" در سرچ دیده خواهد شد و قطعا" در صورت کشش،کاربر جذب خواهد کرد،(بنده تقریبا" در سایت دیگری به عنوان مدریتر بخش مدیریت در عرض یکسال و نیم فعالیت با رشد چشمگیر تعداد افراد عضو از حدود 250 نفر به حدود 2000 نفر در این مدت مواجه بودم و این قطعا" به خاطر کشش نسبت به مطالب مدیریتی بوده است)

من فکرهای زیادی در سر دارم،به همین خاطر دوست دارم که در آینده مدیریت خود به عنوان یک بخش مستقل به فعالیت ادامه دهد،و زیر بخشهای همانند مدیریت مالی،مدیریت بازاریابی،مدیریت فروش،مدیریت روابط با مشتریان(CRM)،مدیریت استراتژیک،مدیریت زمان،مدیریت دانش،مدیریت بحران،مدیریت بانکداری،مدیریت فناوری اطلاعات،مدیریت کارآفرینی،مدیریت تحول،مدیریت صادرات و واردات،مدیریت منابع انسانی و ..... نیز وجود داشته باشد تا هر فردی در زمینه دلخواه خود به بحث و تبادل اطلاعات بپردازد،
دوست من،بنده نمی دانم شما تا چه حد با مدیریت آشنا هستید،ممکن است فارق التحصیل مدیریت باشید که اگر اینگونه باشد می دانید که مدیریت چه جایگاهی در دنیا دارد،و متاسفانه در ایران بیشتر به تئوریها پرداخته می شود و زیاد تخصصی در بخشهای مختلف کار نمی شود،هر چند که در دوره کارشناسی ارشد گرایشهای بالا که عرض کردم،وجود دارند.
امیدوارم بتوانم این بخش را پر رونق نگه دارم و در این راستا محتاج به کمک و راهنمایی شما و سایر اساتید هستم،امیدوارم حالا که با قصد و تفکر و هدف من از ایجاد این بخش آشنا شدید،در این راه بنده را از راهنماییهاتون بی نصیب نگذارید،
موفق باشید.
 

mojtaba2741

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
2 دسامبر 2005
نوشته‌ها
1,792
لایک‌ها
17
سن
42
محل سکونت
Tehran
دوستان من

در مورد این بخش ؛ من مدت ها است که دارم فکر می کنم و خیلی ایده ها هم برای آن دارم .

حتی به فکرم رسیده بود که می توانیم بخش های مجزایی را در این زمینه ایجاد کنیم .


در این راستا من چند تن از مدیران با سابقه کشور را که به بخش های آموزشی و همچنین محیط های مجازی علاقه دارند را دعوت کرده ام که در مورد ایجاد چنین بخشی نظر بدهند .

در همین راستا یکی از ایشان ( آقای مهندس ساسانی - قائم مقام کنفدراسیون صنعتی ایران ) در فروم با نام کابری seyhoon عضو شده اند
http://forum.persiantools.com/u35772.html


البته این دعوت از تاریخ اوایل سال 2006 انجام شده بود . ولی ایشان تا این اواخر درگیر چند پروژه بودند و فرصت زیادی در این مورد نداشتند . خوشبخانه اکنون فرصت کافی دارند و امیدوارم بتوانیم از این بزرگواران در این فروم بهره مند شویم و نکات لازم را بیاموزیم .


پایدار باشید .

آقا بهروز
بنده هم با توجه به ارتباطی که با دانشگاه دارم،و با اساتید مطرح دانشگاهی،در بین آنها افرادی را می بینیم که تمایل بیشتری نسبت به کار در محیطهای مجازی دارند،و این یک پتانسیل خوب برای علمی تر شدن و تخصصی تر شدن این بخش خواهد بود.دوست دارم که با ایده های شما نیز آشنا شوم و اگر مایل بودید آن ایده ها را در اختیار بنده و سایر دوستان قرار دهید،
مرسی
 

mojtaba2741

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
2 دسامبر 2005
نوشته‌ها
1,792
لایک‌ها
17
سن
42
محل سکونت
Tehran
در حالي كه ده‌ها سال پيش هنري فورد روبه مشتريان گفت: «هر رنگ اتومبيل كه بخواهند به آنان خواهد داد به شرط آن كه سياه باشد»,‌امروزه توليدكنندگان اتومبيل در كشورهاي صنعتي از مشتريان مي‌خواهند با استفاده از چراغ جادوي خود- كامپيوترهاي خانگي- آنها را در محل احضار نمايند تا همچون علاءالدين دست به سينه از محضر مشتري خواهش كنند نه تنها رنگ بلكه مدل چراغ, سپر و... اتومبيل موردنيازشان را مشخص كنند تا در كوتاه‌ترين زمان آن را طبق سفارش,‌در محل مورد نظر تحويل دهند.

به راستي چه چيز فوردهاي متكبر را واداشته است تا زاويه نگاه خود را تغيير داده و به جاي تحقير مشتري, او را در جايگاه يك انسان صاحب حق و انتخاب‌گر قرار دهند؟ آيا نگرش آنان نسبت به انسان متحول شده است؟ و يا جبر ناشي از شرايط آنها را واداشته به خواسته و انتظارات مشتريان خود اهميت دهند.

در سال‌هاي اخير در شرايطي كه امكان توليد انبوه ناشي از توسعه شتابان فناوري و حضور رقباي متعدد در بازار زمينه فزوني عرضه نسبت به تقاضا را فراهم كرده است براي توليدكننده چاره‌اي جز جلب رضايت مشتري باقي نمانده است. سرمايه‌گذار و توليدكنندگان نه از سردلسوزي و ارزش مداري بلكه از روي ناچاري و به عنوان يك استراتژي براي افزايش درآمد و سود به جلب رضايت مشتري و فراگيري رموز دلبري روي آورده‌اند. درهر گوشه جهان كه اقتصاد رقابتي فضاي انحصاري را در هم مي‌نوردد, نگرش مشتري مداري و جلب رضايت مشتري قانون اول كسب و كار تلقي شده و جريمه سرپيچي كنندگان از اين قاعده حذف بي رحمانه از صحنه بازار است.



رضايت مشتري چيست؟
هر مشتري پس از دريافت خدمت يا خريد و استفاده از يك كالا ممكن است به طور كلي راضي و يا ناراضي باشد, پرسش اين است كه رضايت چيست و رضايت مشتري چگونه ايجاد مي‌شود, در پاسخ بايد گفت رضايت احساس مثبتي است كه در فرد پس از استفاده از كالا يا دريافت خدمت ايجاد مي شود, احساس مورد نظر از تقابل انتظارات مشتري و عملكرد عرضه كننده به وجود مي‌آيد. اگر كالا وخدمت دريافت شده از جانب مشتري هم سطح انتظارات ارزيابي شود,‌در او احساس رضايت ايجاد مي‌شود, در صورتي كه سطح خدمت و كالا بالاتر از سطح انتظارات مشتري باشد موجب ذوق زدگي و سطح پايين‌تر خدمت و كالا نسبت به انتظارات منجر به نارضايتي مشتري مي‌شود. درجه رضايت, نارضايتي و ذوق‌زدگي افراد در هر زمان و در هر مورد متفاوت بوده و همواره به ميزان فاصله سطح انتظارات و عملكرد عرضه كننده در غالب كيفيت كالا و خدمات مربوط مي‌شود.

رضايت مشتري چه اثري در كسب و كار يك عرضه كننده دارد؟
همه ما حداقل تجربه ارتباط با خرده فروشان محله خود را مي‌توانيم در ذهن مرور كنيم. فروشنده با انصاف, خوش رفتار و با حوصله همواره انگيزه خريدهاي بعدي را در ما تقويت مي‌كند و برعكس در زماني كه بافروشندگان گرانفروش و بداخلاق روبه‌رو شده‌ايم, اغلب ترجيح داده ايم براي خريدهاي بعدي حتي به فروشگاه دورتري مراجعه كنيم. بارها از همسايگان و آشنايان توصيه خريد از فلان فروشگاه رادريافت كرده‌ايم و زماني كه از ماشين لباسشويي با نام تجاري الف راضي بوده‌ايم هنگام خريد اجاق گاز, ناخودآگاه تمايل به خريد اجاق گاز الف رادر خود احساس كرده‌ايم.

بررسي‌ها نشان مي‌دهد رضايت مشتري حداقل از سه طريق منجر به افزايش درآمد و سد عرضه كننده مي‌شود. تكرار خريد مشتري راضي- در مورد كالاهاي روزمره همچون شير و ماست- خريد كالاي جديد از جانب مشتري راضي با صرف كمترين هزينه تبليغات وخريد كالا توسط مشتريان جديدي كه توسط مشتريان راضي به كالا تمايل پيدا كرده‌اند. نبايد فراموش كرد كه مشتريان راضي ناخودآگاه به يك رسانه بدون هزينه جهت انجام تبليغات براي عرضه كننده تبديل مي‌شوند. اهميت اين امر وقتي بيشتر خود را نشان مي‌دهد كه بدانيم در اغلب موارد تاثير اين گونه پيام‌ها بسيار بيشتر از تبليغات پرهزينه رسمي شركت است. به همين دليل است كه امروز در كشورهاي صنعتي برنامه‌هاي ارتباط با مشتريان به منظور دلبري و وفادار كردن آنان در سرلوحه برنامه‌هاي بازاريابي عرضه كنندگان قرار گرفته است. ديگر هيچ عرضه كننده‌اي به فروش يك بار به مشتري نمي‌انديشد. عرضه كنندگان هوشيار هزينه‌هاي لازم براي جلب رضايت و وفادار كردن مشتري را به اميد حفظ او براي خريدهاي بعدي به عنوان سرمايه‌گذاري تلقي كرده و از آن استقبال مي‌كنند.

در صورت نارضايتي مشتري, تمامي مكانيزم‌هاي فوق (نمودار 1) در جهت عكس عمل كرده, درآمد سود و عرضه كننده را كاهش مي دهد. استمرار چنين وضعيتي درمدت نه چندان طولاني عرضه كننده را از صحنه بازار حذف مي‌كند. لازم است به اين نكته توجه شود كه مشتري ناراضي بريده از سازمان را به سادگي نمي‌توان به جمع مشتريان بازگرداند.

بررسي‌ها نشان مي‌دهد مشتريان ناراضي در انتقال احساس خود به ديگران فعال‌تر عمل مي‌كنند (نرخ انتقال پيام مشتريان ناراضي به ديگران تقريباً دو برابر مشتريان راضي است) به همين دليل است كه نارضايتي مشتريان بيش از رضايت آنان, برتغيير درآمد اثر مي‌گذارد.





براي ايجاد رضايت مشتري چه بايد كرد؟
اكنون كه تاثير رضايت مشتري بر توسعه و رشد كسب و كار مشخص شد,‌بايد به اين پرسش اساسي پاسخ دهيم كه يك عرضه كننده كالا يا خدمت از چه طريق مي تواند زمينه لازم براي جلب رضايت مشتري را فراهم كند. نمودار 2 فرآيند جلب رضايت مشتري را نشان مي‌دهد.
شناسايي انتظارات مشتري
در مدل‌هاي پيشين كسب وكار عرضه كنندگان بدون توجه به خواست مشتري, كالا و خدمات را تنها با تمركز بر امكانات و شرايط خود توليد و عرضه مي‌كردند. از قضا بسياري از آنان نيز موفق بودند, البته اين موفقيت بيش از آن كه به عملكرد آنان وابسته باشد به شرايط غير رقابتي ناشي از محدوديت عرضه و نبود رقيبان توانمند مربوط مي‌شد. اما چنان كه اشاره شد در عصر جديد, حضور رقيبان قدرتمند در صحنه كسب و كار,موجب تغيير وضعيت شده و جلب رضايت مشتري در دستور كار قرار گرفته است.
در فرآيند جلب رضايت مشتري مهمترين گام شناسايي انتظارات مشتري است. شناسايي انتظارات مشتري جز با مراجعه به وي و دريافت ديدگاه‌هاي او ميسر نيست. ديگر عصر از ظن خود يار مشتري شدن سپري شده و براي آگاهي از سر درون مشتري بايد به آواي او گوش فرا داد. به اين منظور و براي شناسايي انتظارات مشتري, امروزه عرضه كنندگان ضمن بهره‌گيري از تكنيك‌هاي آماري به نظر سنجي از مشتريان –با استفاده از روش‌هاي مختلف پستي, تلفني و حضوري- اقدام مي‌كنند. در اين راستا توجه به عواملي كه انتظارات مشتري از يك خدمت, كالا يا نام تجاري را شكل مي‌دهد از اهميت زيادي برخوردار است. مهمترين اين عوامل به شرح زير است:
1- نياز و خواسته مشتري
2- باورهاي مشتري
3- تجربه‌هاي پيشين مشتري در ارتباط با همان عرضه كننده
4- پيام‌هاي دريافتي مشتري از عرضه كننده از طريق ارتباطات دوسويه يا تبليغات متنوع عرضه كننده.
5- تجربه‌هاي پيشين مشتري در ارتباط با ساير عرضه كنندگان
6- نظرات دريافتي مشتري از دوستان و آشنايان در ارتباط با تجربه‌هاي آنان از اين كالا و خدمت يا انواع مشابه آن.
7- عوامل موقعيتي كه مربوط به شرايط مشتري در زمان خريد مي‌شود, مثل ميزان پول در دسترس, زمان موجود براي خريد و...
يك عرضه كننده هوشيار با آگاهي از عوامل فوق ضمن اقدام به كسب اطلاعات در مورد هر يك, برنامه شناسايي انتظارات مشتري را با بهره‌گيري از اطلاعات دريافتي تنظيم مي‌كند.

طراحي كالا و خدمت بر اساس نيازها و انتظارات
زماني كه توليدكننده بداند مشتري چه مي‌خواهد و انتظارات وي از كالا يا خدمت مورد نظر در چه سطحي است, با استفاده از مهندسان توانمند مي‌تواند به طراحي كالا يا خدمت اقدام كند. در اين مرحله لازم است ويژگي‌هاي كالا يا خدمت مورد نظر متناسب با ابعاد مختلف نياز و انتظارات مشتري تعريف و طراحي شود. اگر در تعريف و طراحي اين انطباق به خوبي شكل نگيرد بايد منتظر نارضايتي مشتري پس از دريافت و استفاده از كالا يا خدمت باشيم.

توليد و تحويل بر اساس طراحي انجام شده
پس از شناسايي ابعاد مختلف انتظارات مشتري و تبديل انتظارات به ويژگي‌هاي مناسب در مرحله طراحي, نوبت به توليد كالا يا خدمت براساس ويژگي‌هاي طراحي شده مي‌رسد. گاهي دو مرحله پيشين به خوبي انجام مي‌گيرد اما در مرحله توليد به دلايلي از قبيل نبود يا كمبود امكانات و عدم توجه كافي و دقيق به مختصات تعريف شده در طراحي, آنچه توليد مي‌شود همان چيزي نيست كه مشتري انتظار دارد. اين مشكلات و ناهماهنگي‌ها گاهي در مرحله تحويل نيز خود را نشان داده و نارضايتي مشتري را سبب مي‌شود. تمايل به جلب رضايت مشتري, عرضه كننده را ملزم مي‌كند برنامه ريزي مناسب براي فراهم كردن منابع مالي, مواد, اسباب و تجهيزات مناسب براي توليد, سيستم و روش‌ها و ابزار مناسب براي تحويل مطلوب و موردنظر مشتري را فراهم كند.


مديريت انتظارات مشتري
عرضه كنندگان از طريق ابزارهاي گوناگون ارتباطي ممكن است پيام‌هاي متنوع خود را به مشتري انتقال دهند. پيام‌هاي تبليغاتي از رسانه‌هاي مختلف از قبيل تلويزيون, راديو, تابلوهاي خياباني, نشريه‌ها و پيام‌هايي كه از طريق فروشندگان به مخاطبان منتقل مي‌شود, از اين نوع به شمار مي‌روند. چنان كه اشاره شد اين پيام‌ها در شكل‌گيري سطح انتظارات تاثير دارد. لازم است عرضه كننده باآگاهي از اهميت موضوع نسبت به طراحي برنامه‌هاي ارتباطي اقدام كند. بايد همواره به اين اصل اساسي توجه كنيم كه قول كمتري بدهيم ولي بيشتر و بهتر از آنچه قول داده‌ايم, عرضه كنيم. اين روش همواره مشتري را به احساس ذوق‌زدگي رسانده و در نهايت موجب تقويت ارتباط و وفاداري مشتري به نام تجاري عرضه كننده مي‌شود. متاسفانه برخي افراد تصور مي‌كنند تبليغات به مفهوم مبالغه و گزافه‌گويي است. اين افراد به جاي اين كه از طريق برنامه‌هاي ارتباطي نقاط مثبت و امتيازات رقابتي كالا را تبليغ كنند به اشتباه اقدام به بزرگ‌نمايي همه ابعاد كالا و خدمت كرده و از اين طريق سطح انتظارات مشتري را بدون دليل ارتقا مي‌دهند. از آنجا كه كالا يا خدمت آنان نمي‌تواند آن سطح از انتظارات را پاسخ دهد در نهايت مشتري ناراضي مي‌شود. عرضه كننده با توجه به اهميت موضوع, ضمن برنامه‌ريزي, از طريق برنامه‌هاي ارتباطي مي‌تواند به كنترل سطح انتظارات مشتريان بالقوه و بالفعل خود اقدام كند. گاهي لازم است براي مقابله با رقيبان, سطح انتظارات مشتريان بالقوه و به تبع آن سطح كيفي كالا و خدمات خود را ارتقا دهيم. اين استراتژي نيز با برنامه‌ريزي و به كارگيري رسانه‌ها,‌پيام‌ها و روش‌هاي مناسب قابل اجرا است.


سنجش رضايت مشتري
چنان كه اشاره شد در بازار امروز سودآوري و رشد سازمان‌ها, رابطه مستقيم و تنگاتنگي با درجه رضايت مشتريان دارد. يكي از مهمترين اقدامات در چرخه جلب رضايت مشتري سنجش ميزان رضايت او از كالا و خدمات دريافتي است. در اين مرحله واحد بازاريابي سازمان عرضه كننده رأساً يا از طريق مؤسسات تحقيقاتي مستقل با اجراي برنامه‌هاي نظرسنجي مناسب ميزان رضايت مشتريان از ابعاد مختلف عملكرد عرضه كننده, كالا و خدمات دريافتي را مي‌سنجد. درجه رضايت مشتريان, علاوه بر اين كه ميزان موفقيت سازمان عرضه كننده در دستيابي به بخشي از اهداف را نشان مي‌دهد, امكان اصلاح و بهبود كيفيت و روش‌ها را براي سازمان عرضه كننده فراهم مي‌كند. به دليل اهميت روزافزون امر سنجش رضايت مشتري, برخي سازمان‌هاي عرضه كننده برنامه‌هاي دوره‌اي مناسب براي اين امر طراحي كرده‌اند. البته هنوز سازمان‌هاي زيادي وجود دارند كه به دليل ناباوري نسبت به اين امر مهم, هرگونه پرداخت و تحمل هزينه در اين رابطه را بي‌مورد مي‌دانند. اين سازمان‌ها بايد به اين نكته توجه كنند كه بي توجهي به احساس مشتري مي‌تواند در آينده نزديك به وخيم شدن اوضاع منجر شود.
منبع:پورتال مدیریت آی تی
 

mojtaba2741

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
2 دسامبر 2005
نوشته‌ها
1,792
لایک‌ها
17
سن
42
محل سکونت
Tehran
مديريت زمان
- نگرش افراد به زمان
نوع نگرش افراد در کشورها و فرهنگهاي مختلف نسبت به زمان متفاوت است.در بعضي از فرهنگها زمان بسيار محدود و بنابراين برنامه ريزي و مديريت زمان اجتناب ناپذير است.اما در مورد کشورهاي کمتر توسعه يافته همانند ايران، زمان قرباني اصلي بي برنامگي ها ي ماست.چه بسا افرادي براي خود برنامه ريزي بسيار مدون و منعطفي نيز داشته باشند ،اما بي برنامگي هايي که در جامعه وجود دارد، آنها را از زمان و برنامه زماني عقب مي اندازد.
در جايي مطلبي مي خوندم که چگونه افراد به صورت نا خود آگاه زمان را براي خود طولاني يا کوتاه مي کنند.حتما" اين تجربه براي شما پيش آمده است که در مواقعي که به شدت تحت فشار ناشي از موقعيت ناراحت کننده اي بوده ايد،زمان بسيار کند سپري مي شد.مثال ديگر را مي توان در مورد مسابقات فوتبال ذکر کرد؛هنگامي که يک تيم با يک گل از حريف پيش است و بازي شرايط ويژه اي (همانند مسابقه فينال جام جهاني)را داشته باشد،زمان براي بازيکنان و طرفداران تيم برنده،به کندي و براي بازيکنان و طرفداران تيم بازنده به سرعت مي گذرد.اين تصور ناشي از شرايط ويژه اي است که براي افراد در حالتهاي گوناگون رخ مي دهد.ما مي توانيم از اين قضيه به نفع خود استفاده کنيم.
بنابراين مي بينيد که افراد نسبت به زمان داراي ديدگاههاي مختلفي هستند.
-استفاده موثر از زمان
برنامه ريزي دقيق و استفاده موثر از زمان نياز به تغيير بعضي از عقايد محدود کننده و همچنين ترک بسياري از عادتها دارد.خود من به شخصه بارها با اين موضوع مواجه شدم که در ادارات افرادي که چند پوشه در دست داشته باشند و يا ميز کارشان مملو از اسنادي باشد که ظاهرا" بايد به آنها رسيدگي شود،بسيار مورد توجه مدير قرار مي گيرند.مدير اين تصور را دارد که فرد به طور مداوم به دنبال رفع و رجوع کردن کارهاي در حوزه مسئوليت خود است.بالعکس فردي که کارش را به موقع انجام داده و همواره ميز کارش مرتب است و کاري نا تمام ندارد،باعث اين تصور در ذهن مدير مي شود که فرد اصلا" کار نکرده است.ممکن است اين مسائل که من در اينجا ذکر مي کنم تا حدودي غير منطقي به نظر برسد،اما واقعيتي است که به شخصه با آن مواجهم.
آيا شما نيز اينگونه فکر مي کنيد؟آيا کسي که از صبح خودش را با تلفن و چند پرونده مشغول مي کند،الزاما داراي کارايي بالاتري است؟شما به عنوان مديران آينده هوشيار باشيد تا دچار قضاوت غلط نشويد.
مورد ديگري که در اينجا به آن اشاره مي کنم،تا حدود زيادي مساله را براي شما باز خواهد کرد.
من به شخصه همواره در پي اين بودم که کارهاي اداره را با دقت و با سرعت انجام دهم تا بتوانم از وقتهايي که به دست مي آورم،نهايت استفاده را ببرم.اما اين طرز کار مورد قبول سرپرست نيست؛چراکه ممکن است مدير اين برداشت را داشته باشد که تقسيم وظايف در آن بخش به درستي انجام نگرفته باشد و يا اينکه کار آن بخش کم بوده و بايد تعديل نيرو شود.از طرفي همکاران نيز زماني که کار کم باشد سعي مي کنند به نوعي کار را کش دهند تا زمان کاري سپري شود.به نظر شما اين نگرشها و عقايد چه اثراتي را به دنبال خواهد داشت؟
آيا مديري که به تمامي مسائل بخش خود رسيدگي مي کند و از تفويض اختيار به درستي استفاده نمي کند،موفق خواهد بود؟
بنابراين شما به عنوان يک مدير بايد ابتدا عقايد و ديد گاههاي خود را در زمينه زمان اصلاح کنيد و سپس اين نگرش و طرز تفکر را در بخش خود نهادينه کنيد.

-استفاده موثر از زمان
حال سوال اينجاست که چگونه مي توان استفاده موثري از زمان داشت؟براي اين موضوع بايد ابتدا اهداف خود را مشخص کرد.اين اهداف شامل اهداف بلند مدت،ميان مدت،کوتاه مدت مي باشد.مهمترين نکته در هدفگذاري،تعيين زمان لازم براي رسيدن به آن هدف و تحقق آن است.ضمنا" مي توان اهداف به دو دسته اهداف شخصي و کاري تقسيم کرد.بايد بين اين اهداف تعادل برقرار کرد.ضمنا" بررسي کرد که زمان در نظر گرفته شده براي تحقق هر يک از اهداف واقع بينانه است يا خير؟
پس از اين مر حله بايد اهداف خود را اولويت بندي کرد.تحقق اهداف بلند مدت در گرو تحقق اهداف ميان مدت وکوتاه مدت است.طبيعتا" تحقق اهداف کوتاه مدت مستلزم انجام کارهاي کوچکتري است.از بين اين کارها،آنهايي را که ضرورت زيادي در دستيابي به هدف کوتاه مدت دارند شناسايي کرده ومورد توجه قرارداده و کارهايي را که تاثير زيادي در رسيدن به اهداف کوتاه مدت ندارند،از برنامه روزانه حذف مي کنيم.ما مي توانيم با بررسي يک روز کاري به اين واقعيت مهم پي ببريم که چه مقدار از زمان ما صرف کارهاي بي ارزش مي شود که نقشي در رسيدن به اهداف ما ندارد.
در کتابي خوانده ام که بايد وظايف روزمره خود را به سه دسته تقسيم کرد:الف-وظايف مهم و فوري ب-وظايفي که يا مهم هستند و يا فوري ج-وظايفي که نه مهم هستند و نه فوري.
سپس وظايف بيهوده و بي ارزش را حذف کرده و در تخصيص زمان روي وظايف دسته الف تاکيد مي کنيم.در مورد وظايف دسته ب و ج نيز بررسي مي کنيم که مي توان اين وظايف را به ديگران تفويض کرد يا خير.سپس به فهرستي از وظايف روزانه خواهيد رسيد که بايد زمانبندي خاصي را بگيريد.
چند نکته ديگر:
-پذيرفتن کار بيش از حد توان باعث ايجاد اضطراب در فرد مي شود.بنابراين در باره توان خود و در مورد اينکه کاري را رد يا قبول کنيد،واقع بين باشيد.
-زماني که صرف برنامه ريزي مي کنيد،به هدر نمي رود بلکه در دراز مدت موجب صرفه جويي در وقت مي شود.
-توان خود را براي انجام کار در يک روز و همچنين براي تمام عمر تقسيم کنيد.
-از فرصتهايي که آرامش زيادي در محيط برقرار است(همانند صبحها زمانيکه هنوز کسي نيامده و يا آخر وقت زماني که همه رفته اند)مي توان بهترين استفاده را برد.
-سعي کنيد به برنامه و اهداف تان پايبند باشيد و تا آنجا که ممکن است طبق برنامه عمل کنيد.
-همواره زماني را براي رسيدن به خود(هم از لحاظ جسماني و هم از لحاظ روحي)قرار دهيد.
-برنامه زماني منعطفي داشته باشيد.
-اگر فردي در زماني غير مناسب مزاحم شما شده و موجب عقب افتادن برنامه خواهد شد،عذر خواهي کرده و رسيدگي به مساله را به زمان ديگري موکول کنيد(مثلا" زماني که يکي از دوستان در موقع نا مناسبي با شما تماس مي گيرد،از وي عذز خواهي کرده و به او بگوييد که در اولين فرصت با او تماس خواهيد گرفت).
- براي ارتقا کارايي سازمان،استفاده از ساعات کاري شناور را پيشنهاد کنيد.
-تنظيم برنامه ها
براي ثبت بر نامه ها و يا کنترل کردن اين موضوع که چه مقدار از برنامه ها انجام شده و اصولا" در کجا ي برنامه هستيم،از وسايل مختلفي مي توان کمک گرفت.
معمولا" اکثر افراد از سررسيد به عنوان وسيله اي براي ثبت برنامه هاي خود استفاده مي کنند.با توجه به اينکه اکثر ما اين تجربه را داريم در اين زمينه زياد بحث نخواهم کرد.اما امروزه با ابزار هاي جديدتري مواجهيم که قابليتهاي زيادي را پيش روي ما قرار مي دهد.انواع ارگنايزرها(تقويم الکترونيکي)،انواع پاکت پي سي ها،انواع پي دي اي ها و... از ابزار هايي هستند که قابليتهاي فراواني را پيش روي ما قرار مي دهند.
بهتر است علاوه بر برنامه ريزي کوتاه مدت و ثبت آن،در برگه اي جداگانه برنامه هاي ميان مدت و بلند مدت خود را نيز بنويسيد و عملکرد خود در برنامه هاي کوتاه مدت را با آن کنترل کنيد(ببينيد که آيا برنامه هاي کوتاه مدت همانطور که قبلا" فکر مي کرده ايد در جهت رسيدن به برنامه هاي بلند است و يا اگر تغيري در برنامه هاي بلند مدت داده شد بتوانيد اثرات آن را بر برنامه هاي ميان مدت و کوتاه مدت شناسايي کنيد)اگر برگه اي که در آن برنامه بلند مدت خود را نوشته ايد در اتاقتان به ديور نصب کنيد تا هر روز صبح جلوي چشمانتان باشد،بسيار عالي است و شما را راغب مي کند که برنامه هاي کوتاه مدت را پيگيري کنيد.
-عدم آشفتگي در محيط=عملکرد بهتر=زمان کمتر
احتمالا" شما با **** S5 آشنايي داريد.اين **** که توسط ژاپنيها مطرح شده است بر پايه پاکيزگي ،نظم،جمال و پرهيز از در هم ريختگي محيط کار و زندگي بنا شده است.
پاکسازي(سي ري):شناسايي و جدا کردن اقلام غيرلازم و خارج نمودن آنها از محيط.
نظم و ترتيب(سي تن):اقلام ضروري به گونه اي مرتب گردند که بر حسب ضرورت و دفعات استفاده٬ دسترسي به آنها سهل تر باشد.
نظافت و پاکيزگي(سي سو):همه چيز تميز و پاکيزه گردد و به عبارت ديگر کنترل تميز بودن محيط
حفظ و نگهداري(سي کتسو):جلو گيري از کثيف شدن و حفظ S3 قبلي
انظباط(شيتسوکه):آموزش ساماندهي و نظم بخشي به کارکنان و هدايت آنها به منظور اجراي مستمر نظافت٬ نظم و تميز نگه داشتن محيط.
خوب به نظر شما با رعايت پنج اصل ذکر شده نمي توان تا حدود زيادي زمانهاي تلف شده را کاهش داد؟
انواع کارهايي که به اين منظور انجام مي گيرد از قبيل مرتب کردن ميز کار٬ مرتب کردن فايلها٬ خارج کردن وسايل اضافي و دست و پا گير از محيط٬ بايگاني مستمر و منظم مدارک و اسناد و يا سپردن اين مسئوليت به شخصي ديگر٬ نحوه قرار گيري اتاق محل کار و همچنيني نحوه قرار گيري ميز کار٬ نحوه قرار گيري وسايل مورد نياز بر روي ميز کار٬ برچسب گذاري(طبقه بندي کردن فايلها و پرونده ها) و ... با عث صرفه جويي در زمان مي شود.

- گزينش اطلاعات
يکي از مسائلي که وقت زيادي را از کارکنان هر بخش و بخصوص از مديريت آن مي گيرد ٬ حجم اطلاعاتي است که به آن بخش و يا ساز مان وارد مي شود.بعضي از اين اطلاعات مهم و بسياري ديگر پيش پا افتاده و غير ضروري هستند.حتما" مي دانيد که اطلاعات بايد در سازمان دسته بندي شوند و اطلاعات مربوط به هر بخش و هر سطح به موقع و در زمان مناسب و به شکلي مناسب در اختيار آن بخش قرار گيرد.شما به عنوان مدير يک بخش يا سازمان نيز در معرض هجوم اين اطلاعات هستيد.آيا حجم زياد اطلاعات خوب است يا بد؟اين سوالي است که بار ها در کلاسهاي دانشگاه مطرح شده است.از نظر بعضي افراد حجم زياد اطلاعات نمي تواند خوب باشد چراکه موجب سر در گمي مدير خواهد شدو تجزيه و تحليل و نتيجه گيري را سخت خواهد نمود.اما به نظر من هر چه اطلاعات زياد تر با شد٬ بهتر است.شايد بهتر باشد بگويم هر چه داده ها و اطلاعات بيشتر باشد بهتر است.اما لازم است نکته اي رعايت شود و آن اينکه واحدي را ايجاد کرده که مسئوليت بررسي اطلاعات و داده را بر عهده داشته باشند و آنها را دسته بندي و در اختيار سطوح و بخشهاي مورد نظر از طرق مناسب قرار دهند.امروزه اين وظيفه درسازمانها به عهده روابط عمومي ان سازمان و در بخشها به عهده واحد دفتر(دايره دفتر)آن بخش(اداره)مي باشد.افرادي که در روابط عمومي سازمان مشغول مي باشند بايد داراي تخصص کافي در زمينه هاي مختلف فعا ليت سازمان باشند.ولي با اين وجود باز هم در سازمانها اطلاعات يا به بعضي واحدها که بايد برسد٬ نمي رسد و يا اينکه اطلاعات بي مورد به واحدهايي که به آن اطلاعات نياز ندارند٬ ارسال مي شود.
نکات مهم:
-از منشي خود بخواهيد که تماسهاي تلفني غير کاري را به شما وصل نکند.همچنين از منشي خود بخواهيد تا تماسهايي که مربوط به بخش خاصي (مثلا" مالي و يا اداري)مي شود را به معاونتان در همان بخش وصل کند.(مي دانيد که بسياري از ارباب رجوع با سلسله مراتب اداري آشنا نيستند).در اين رابطه مي توانيد فهرستي از افرادي که مهم هستند(همانند رئيس و يا مشتريان مهم)را در اختيار منشي قرار دهيد تا شخصا" به کار اين افراد رسيدگي کنيد.
- سعي کنيد اگر مطالبي را که مي خواهيد به زير دستان خود بگوييد از 15 دقيقه بيشتر نمي شود٬ به صورت ايستاده انجام دهيد و از برگزاري جلسه اجتناب کنيد.
-اطلاعات مهمي را که توسط روابط عمومي براي شما ارسال مي شود٬ در پوشه اي بايگاني کنيد.
-در عين اينکه با کارمندان جزء رابطه خوبي مبتني بر احترام داريد اما اصل سلسله مراتب و تخصصي بودن واحدها را در سازمان جا بيندازيد.
-بهتر است که از تلفن هاي مجهز به سيستم پاسخگويي(منشي تلفني)در منزل استفاده کنيد.
-نحوه خواندن و نوشتن
يکي از نکات مهمي که وقت زيادي را مي گيرد مطالعه است.مطالعه گزارشها و يا اسناد اداري و به خصوص براي ما دانشجويان مطالعه مطالب درسي.در اين زمينه توصيه هاي زيادي وجود دارد که اغلب با اين توصيه ها آشنايي داريم.کلاسهاي زيادي نيز در اين زمينه ايجاد شده است همانند کلاس تند خواني ... اما بهترين روش براي براي مطالعه همان گزينش و طبقه بندي مطالب و موضوعات است.نکاتي مانند خلاصه برداري و يا خط کشيدن ويا هاي لايت کردن مطالب نيز کمک فراواني به شما خواهد کرد.براي مطالعه دروس لازم نيست که همواره کل درسها مرور شوند بلکه مي توان به مطالبي که انتخاب شده مراجعه کرد و از اين طريق زمان زيادي را صرفه جويي کرد.در اين زمينه شما به اندازه کافي استاد هستيد.
-مديريت زمان در برگزاري جلسات
زمان زيادي از اوقات مديران در جلسات سپري مي شود.بسياري از اين جلسات به خصوص در ايران کم اثر و در بعضي موارد بي اثر است(به خصوص در سازمانهاي دولتي)مدت زمان و تعداد دفعات اين جلسات براي مديران ارشد و يا مدير عامل سازمان از اين هم بيشتر است.يک مدير عامل به طور متوسط نيمي از ساعات فعاليت خود را در جلسات سپري مي کند.بنابراين توجه به جلسات امري است واجب به منظور مديريت زمان.
- جلسات دو نفره
بسيار از جلساتي که مديران برگزار مي کنند براي اطلاع از وضعيت يکي از واحدهاي تابعه و يا ارائه يکسري دستورالعملها به اين واحدها تنظيم مي شود.در اين گونه جلسات مديران واحدها به طور مجزا گزارشي از فعاليت واحد مربوط به خود را ارائه داده و مديريت نيز راهنماييها و دستر العملهاي لازم را ارئه مي کند.
نکات مهم:
-زماني که شما براي زير دستتان دسترالعمل يا پيشنهادي نداريد و صرفا مي خواهيد وضعيت واحدها را پيگيري کنيد بهتر است به جاي برگزاري جلسه از مدير آن بخش گزارشهاي کوتاه مدت دوره اي در خواست کنيد و تنها براي گوشزد کردن مطالب مهم و ارائه دستورالعملها اين جلسات را برگزار کنيد.
-در جلسات دو نفره که شما به عنوان ما فوق در جلسه حضور داريد شما داراي انعطاف بيشتري براي اداره کردن جلسه هستيد.بنابر اين مي توانيد جلسه را هدايت کنيد تا مطلبي را که مي خواهيد به نحو مناسب انتقال دهيد.
-به زير درست خود به اندازه کافي وقت بدهيد تا مطالبش را بيان کند و اگر در زماني که برايش در نظر گرفته ايد گزارشش تما م نشد جلسه ديگري را براي ادامه بحث در نظر بگيريد.
-زمان جلسه را آنقدر طولاني نکنيد که موجب خستگي طرفين شود.
- از يکي از همکاران خود بخواهيد در صورتي که جلسه طولاني شد به جلسه وارد شود تا بدين ترتيب جلسه خاتمه يابد.
-در جلسات دونفره که شما به عنوان مدير يک بخش به مافوق خود گزارش مي دهيد بايد تا جايي که ممکن است از حاشيه رفتن خودداري کنيد.سعي کنيد موضوعات اصلي را به صورت روشن و در کمترين زمان ممکن بيان کنيد.
-در اينگونه جلسات ديگر شما انعطاف لازم براي اداره جلسه نداريد.بنابراين صبور باشيد.
بسياري از جلسات به خطر مواردي خاصي تشکيل مي شود همانند مصاحبه استخدامي و همچنين ارزيابي کار کنان و...
- در اين جلسات موضوعات مهم را از قبل مشخص کنيد.
- زماني را که براي جلسه در نظر گرفته ايد به طرف مقابل بگوييد.
-انتظارات را از برگزاري جلسه بگوييد.
- سعي کنيد در اين گونه جلسات بيشتر شنونده باشيد.
-جلسات بزرگ
ناکت مهم در برگزاري اين جلسات(همانند جلساتي که با مديران بخشهاي زير نظر خود داريد)از اين قرارند:
-نقش و هدف افراد شرکت کننده در جلسه را از قبل به اطلاع آنها برسانيد.
-دستور جلسه و موضوعاتي که در جلسه مطرح خواهند شد را از قبل به اطلاع برسانيد.
-موضوعات مفصل را در ابتداي دستور جلسه قرار ندهيد چراکه ممکن بحث در اين موارد به درازا بينجامد و فرصت براي مطرح کردن ساير موارد نباشد.
- اجزه ندهيد افراد با سخنرانيها ي طولاني و بي مورد ويا مرور مطالب مطرح شده زمان جلسه را تلف کنند(شما به عنوان مسئول جلسه بايد به دقت به اين نکات توجه کنيد)
-تاکيد کنيد که همه افراد سر موقع در جلسه حاضر شوند.
-تفويض اثر بخش کارها و مسئوليتها
يکي از مهمترين مسائلي که در دروس مديريتي در دانشگاه به آن پرداخته مي شود٬ تفويض اختيار است.هنري که افراط و تفريط در آن موجب از دست دادن عنان سازمان است.فرآيند دستيابي به نتيجه از طريق کوششهاي ديگران را تفويض اختيار مي گويند.
فرآيند تفويض اختيار عبارت است از:
1-اختصاص دادن وظايف
2-تفويض کردن اختيار مناسب با مسئوليتها
3-تدوين استانداردهاي آن وظايف با کمک کارکنان
4-پيگيري و نظارت
مدير بايد مسائل زير را در زمان تفويض اختيار مد نظر داشته باشد:
1-مسئوليتها روشن و واضح و مکتوب باشد.
2-ارزيابي دوره اي عملکرد انجام شود.
3-از تواناييها و صلاحيتها و انگيزش و محدوديتهاي زير دستان آگاهي داشته باشد.
خطراتي که تفويض اختيار ممکن است به همراه داشته باشد:
1-از دست دادن کنترل
2-احتمال از دست دادن شغل و تفويض اختيار معکوس
3-زماني که زير دست نتواند از عهده مسئوليت بر آيد و به مدير مراجعه مي کند و در نتيجه مدير مسئوليتي را که تفويض کرده بود٬ خود انجام مي دهد.
نکات:
-انعطلف پذير باشيد.
-مسئوليت کار تفويض شده در نهايت به عهده شماست.
-در تقدير از کار خوب سخاوتمند باشيد و در سرزنش کردن ملايمت نشان دهيد.
-براي نظارت بهتر چک ليستي از فرآيند انجام کار تهيه کنيد.
-براي انجام کارهايي که به ديگران تفويض مي کنيد ضرب الاجل واقع بينانه و دقيقي تعيين کنيد.
-تفويض اختيار به معناي انتقال تام پروژه نمي باشد،بلکه به معناي انتقال مسئوليت است.
-برنامه ريزي براي اوقات فراغت
يکي از نکاتي که در مديريت زمان بايد به آن توجه کنيد،اختصاص دادن زماني براي اوقات فراغت است.سعي کنيد با استفاده از تقويم دو يا سه بار در سال مرخصيهاي 4 يا 5 روزه بگيريد.چيزي که متاسفانه در ايران مشاهده مي کنم افراط و تفريط در اين زمينه است.متاسفانه عده اي(مثل پدر خودم)اصلا" از مرخصي استفاده نمي کنند و عده اي ديگر حتي مرخصي با مانده منفي دارند.تا جايي که سازمان به شما اختيار داده مي توانيد از مرخصيهاي استحقاقي خود استفاده کنيد(اين مرخصيها استحقاقي است يعني حق شماست).
سعي کنيد در طول روز نيز زماني را به انجام کارهايي که دوست داريد بپردازيد.و در نهايت روزانه زماني را صرف فرزندان و بخصوص همسر خود کنيد.(من که مجردم همه اين زمان رو صرف خودم مي کنم).
نکات:
1-از رفتن به مرخصي احساس گناه نکنيد.مطمئن باشيد اگر در فواصل معين به مرخصي برويد،کار خود را بهتر و با رغبت بيشتري انجام خواهيد داد.
2-در طول روز و بين کار چند دقيقه به خود استراحت دهيد(در اين زمينه در ايران نياز به برنامه ريزي نيست چون متاسفانه اوقات تلف شده زياد است).
3-در مرخصيها به هيچ وجه کار نکنيد و به مسائل کاري فکر نکنيد.
4-ورزش را فراموش نکنيد.
5-مرخصي ها فر صت خوبي براي تفويض اختيار است.
خوب اميدوارم که خسته نشده باشيد.اميد وارم که مطالب مورد استفاده شما قرار بگيرد.هنگامي که خودم در مورد موضوعي خاص (مثلا" مديريت زمان)فکر مي کنم ممکن است مطالب و يا نکات مهمي به ذهن من برسد که در هنگام تايپ انها را فراموش کرده باشم و يا حتي ممکن است استنباط من از مطالب درست نباشد و يا مفاهيم درسي را به خوبي متوجه نشده باشم،لذا اگر نکته يا مطلبي در اين رابطه داريد حتما" بيان کنيد تا به آموخته هاي من اضافه شود و يا مفاهيم غلط اصلاح شود.
با آرزوي موفقيت براي شما مديران عزيز

تماس با نويسنده: [email protected]
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
البته من دانشي در اين زمينه ندارم و به جز چند دوره فشرده مديريت ( آنهم در زمينه رشته تحصيلي ام ) چيزي از مديريت نمي دانم . اما چون به اين حوزه هم علاقه مند بودم با چند تن از مديران بالاي ايران تماس داشتم و موفق شدم يكي از ايشان را به اينجا دعوت كنم . از ايشان خواهش خواهم كرد كه مراجعه كنند .
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
سپاسگزارم استاد از بذل توجهي كه داريد .

چشم . ايده ها را هم خواهم گقت . اول دوست دارم اين دوست عزيزمان هم به اين گفتگو بيايند و از نقطه نظرات ايشان هم بهره مند شويم .

با درود .
 

boros

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 ژانویه 2007
نوشته‌ها
61
لایک‌ها
0
اگر بخش مدیریت راه اندازی بشه خیلی خوب میشه . در اون بخش میشه مباحثی در مورد تمام گرایشهای مدیریت و تمام علوم مرتبط از جمله روانشناسی ،حسابداری، اقتصاد، مالی و ... داشت .
حالا یکی لطف کنه یک نرم افزار کنترل موجودی به ما معرفی کنه winqsb بخش کنترل موجوی نداره qsb رو هم پیدا نکردم .
 

mojtaba2741

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
2 دسامبر 2005
نوشته‌ها
1,792
لایک‌ها
17
سن
42
محل سکونت
Tehran
در رابطه با بازاريابي ما در ابران و در کتب دانشگاهي با دو دوره در بازاريابي آشنا مي شيم،اين دو دوره و دو مفهوم يکي بازاريابي در مفهوم فروش بود،و ديگري مفهوم بازاريابي،شما احتمالا" با اين دو مفهوم آشنا هستيد و اينکه مثلا" در هر کدام از اين مفهومها،هدف،نوع بازاريابي و .... چي هست رو به خوبي مي دونيد،

اما امروز در امريکا اين مفهوم بازاريابي هم در حال منسوخ شدن هست و شرکتها به سمت بازاريابي و مفهومي از اون مي رن که بازاريابي پاک يا اصطلاحا" تک به تک ناميده مي شه،در اين مفهوم،شرکتها به اين نتيجه رسيدن که ديگه فرآيند بازاريابي با اون مفوم قديمي کاربردي نداره و بازاريابي تک به تک مطرح شده با اين مشخصات:

1-در اين نوع بازاريابي هر کدام از مشتريان داراي جايگاه خاص خود هستند،اما اين به معني عدم طبقه بندي مشتريان نيست،اما مشتريان هر طبقه داراي اهميت خاص خود مي باشند،

2-سيستم توليدي و خدماتي شرکت منعطف است،

3-CRM نقش تعيين کننده اي دارد.

4-ديگر به سهم بازار به عنوان شاخص پيشرفت نگريسته نمي شود،بلکه تعداد مشتريان شاخص موفقيت شرکتهاست،

5-براي رفع نياز تمامي مشتريان،شرکت يکپارچگي زيادي از انواع مختلف آن(عمودي،افقي،نا همگون و همگون)دارد.

6-شرکت در اين نوع بازاريابي به پايگاه داده هاي قوي،سيستم هاي اطلاع رساني و ارتباطي الکترونيکي همانند سايتهاي خريد،فروشگاه آنلاين،سرويس دهي آنلاين از طريق اتوماسيون و دسترسي به تکنولوژي توليد انبوه سفارشي نياز است،

7-فرهنگ مشتري مداري و مشتري محوري بايد در سازمان جاري و ساري باشد،

8-همکاري و هماهنگي زياد با کانالهاي توزيع،

9-در اين نوع بازاريابي،اکثر فرآيندههاي بازاريابي،اعم از طراحي،قيمت گذاري،تبليغات،کانالهاي توزيع،تقسيم بازار به صورت معکوس صورت مي پذيرد،در اين رابطه بايد اين توضيح رو اضافه کنم که مثلا" در مورد قيمت گذاري معکوس هم اکنون سايتهايي نظير priceline.com وجود دارند که شما در آن سايت،با ارائه مشخصات کالاي مورد نظر خود و قيمت پيشنهادي خود،شرکتهايي را که بتوانند نياز شما را پاسخ دهند،به سمت خود مي کشيد،در حقيقت نوعي بازاريابي معکوس،و هر شرکتي که بتواند اين نيازها را بهتر و سريعتر و مطابق با نيازهاي مشتري انجام دهد،موفق تر است،
موفق باشید.
 

mojtaba2741

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
2 دسامبر 2005
نوشته‌ها
1,792
لایک‌ها
17
سن
42
محل سکونت
Tehran
در حقيقت براي اين کار،يعني کشف استراتژيهاي سازمانهاي ديگر و اينکه ما خود چه استراتژيهايي را در پيش بگيريم،از ابزارهايي استفاده مي شود که از آنها اصطلاحا" به مميزي بازاريابي نام برده مي شود،مميزي بازاريابي در حقيقت فؤايند شناخت،تعامل و تعادل استراتژيهاي شرکت با رقباست،تا اينکه از فرصتهاي بازار به بهترين نحو براي ايجاد مزيت رقابتي استفاده شود و همچنين با شناخت تهديدها به استزاتژيهاي دفاعي روي اورد و يا با کمک نقاط قوت شرکت به مقابله با تهديدها پرداخت(دوستان بنده حتما" در جريان هستند که نقط قوت و صعف در مديريت استراتژيک مربوط به عوامل درون سازماني و فرصتها و تهديدها مربوط به عوامل برون سازماني هستند و اين اصطلاحات به کل با هم فرق دارند)

در اين رابطه يعني مميزي بازاريابي در آرشيو کتابهاي الکترونيک و مقالات بازاريابي فارسي من چيزي نداشتم،اما روي نت به منابع زير اشاره مي کنم:

منبع انگليسي:http://www.marketingaudit.com/

در اين سايت شما به تمامي پاسخهايتان خواهيد رسيد،اين سايت يکي از مراجع من براي بازاريابي است،خدماتي هم ارئه مي کنند،

و اين هم يه متن اينترنتي ديگر:

مميزي بازاريابي

جهان کنوني همچون دهکده‌اي است، که بازار يکپارچه‌اش در سرتاسر قاره‌ها گسترش يافته است. در چنين شرايطي آشنايي سنجيده و علمي با بازارهاي گوناگون و از سوي ديگر شناخت توانمنديها و کاستيهاي هر مؤسسه اقتصادي، نيازمند خودشناسي اين مؤسسات است.

از همين رو هر مؤسسه اي بايد از شناخت خود، حرکت را آغاز کند و در اين مسير به شناخت و درک نيازهاي آشکار و پنهان مشتريان برسد. ابزار پياده‌سازي اين فرايند مهم و حساس، شيوه نوين مديريت موسوم به «مميزي بازاريابي» (MARKETING AUDIT) است که‌پژوهشي گسترده و همه‌جانبه را در وضعيت کليه ارکان و فعاليتهاي هر بنگاه سامان مي‌دهد. در پرتو مميزي بازاريابي مي‌توان موقعيت بنگاه‌ها را تشخيص داد و پي‌برد که چگونه مي‌توان روندي تکاملي را در يک مؤسسه اقتصادي طي کرد. باوجود اينکه مميزي بازاريابي شاخه‌اي کاملاً تازه و نوپا در فعاليتهاي مديريت بازار تلقي مي‌شود، اما استقبال زيادي از اين شيوه نوين مديريت شده و کاربردهاي فراواني يافته است. اجراي صحيح مميزي بازاريابي، مانع ورشکستگي و انحلال شرکتها و سازمانها مي‌شود و به مؤسسات فرصت مي‌دهد تا منابع خود را براي کسب سود بيشتر متمرکز نموده و از اتلاف وقت و هزينه‌ها جلوگيري کنند. در واقع ‌مميزي‌ بازاريابي، يک‌ بازنگري‌ و ارزشيابي‌ جامع، سيستماتيک، مستقل‌ و بي‌طرفانه، از محيط فعاليت و اهداف‌ بلند مدت، استراتژي‌ها و فعاليتهاي‌ سازمان‌ به منظور‌ تعيين‌ فرصتها و مشکلات، خط‌مشي‌ها، روشها، ساختار سازماني، رويه‌ها و کارکناني‌ است‌ که‌ براي‌ اجراي‌ خط‌مشي‌ها و رسيدن‌ به‌ اهداف‌، استخدام‌ شده‌اند. مميزي‌ بازاريابي‌ تمامي‌ حوزه‌هاي‌ بازاريابي‌ کسب‌ و کار را در بر مي‌گيرد. در مميزي‌ بازاريابي، محيط، استراتژي‌ها، سازماندهي‌، آميزه‌ بازاريابي‌ ‌ و سود عمليات‌ بازاريابي مورد ارزيابي‌ قرار مي‌گيرد. ‌برخي‌ انجام‌ مميزي‌ بازاريابي‌ را به‌ سنجش‌ نبض‌ سازمان‌ تشبيه‌ مي‌کنند. خروجي‌ فرآيند مميزي‌ بازاريابي، برنامه‌اي است‌ که‌ در آن‌ پيشنهادهايي‌ براي‌ بهبود عملکرد بازاريابي‌ شرکت‌ ارائه‌ مي‌شود. در حقيقت مميزي‌ بازاريابي‌ نوعي‌ کنترل‌ استراتژيک‌ بر بازاريابي‌ است. پس مي‌توان‌ گفت‌ مميزي‌ کاري‌ است‌ که‌ در مديريت‌ فعاليتهاي‌ بازاريابي‌ مي‌گنجد و‌ بر تمامي‌ فرآيند بازاريابي‌ نظارت‌ دارد. مميزي‌ بازاريابي‌ اصلي‌ترين‌ ابزار توصيف‌ موقعيت‌ بازاريابي‌ سازمان است‌ که‌ فرصتها و تهديدهايي‌ که‌ در محيط‌ رقابتي‌ سازمان‌ وجود دارد و نيز نقاط‌ ضعف‌ و قوت‌ آن‌ را نشان‌ مي‌دهد. بر اساس‌ اين‌ تجزيه‌ و تحليل، سازمان‌ مي‌تواند اهداف‌ بلند مدت‌ خود را با صراحت‌ و شفافيت‌ بيان‌ کند، تا جهت‌‌گيري تلاشهاي‌ سازمان‌ مشخص‌ شود و همچنين‌ نقاط‌ عطف‌ معيني‌ براي‌ ثبت‌ روند دستيابي‌ به‌ موفقيت‌ به‌ دست‌ آيد. تعيين‌ چنين‌ اهدافي‌ است که نشان‌ مي‌دهد يک شرکت‌ چه‌ استراتژي‌هايي‌ مي‌تواند انتخاب‌ کند. مميزي‌ بازاريابي براي‌ شناسايي‌ و انتخاب‌ گزينه‌هاي‌ استراتژيک،‌ تکنيک‌هاي خاص خود را پيشنهاد مي‌کند. از مميزي‌ بازاريابي در موارد مشروحه ذيل مي‌توان استفاده کرد: الف - تدوين‌ استراتژي‌هاي‌ کلان‌ کسب‌ و کار و استراتژي‌هاي‌ بازاريابي‌ (شناخت‌ فرصتهاي‌ کسب‌ و کار و تعيين‌ خطوط‌ کلي‌ نفوذ در بازار، جذب‌ و حفظ‌ موقعيت). ب – نياز به بازنگري وظايف بازاريابي و اصلاح ساختاري آن. ج - تهيه‌ طرح جامع بازاريابي د - تدوين‌ اهداف‌ کوتاه‌ مدت‌ و ايجاد چارچوبي‌ براي‌ ارزيابي، پاداش‌دهي‌ و آموزش‌ بازاريابي‌ در سازمان. ه - ايجاد ارتباط‌ قوي‌ بين‌ چرخه‌ برنامه‌ريزي‌ بازاريابي،‌ سيستم‌هاي‌ پشتيباني و عمليات‌ سازمان‌ (نظير سيستم‌ منابع‌ انساني). ‌فرآيند کلي‌ مميزي‌ بازاريابي‌ مي‌تواند شامل مراحل‌ زير باشد: 1- بازديد اوليه‌ از سازمان‌ و ملاقات‌ با مديريت‌ ارشد و بحث‌ و تفاهم‌ در مورد اهداف‌ مميزي‌ و تعهدات‌ مميزان. 2- توافق‌ مميزان و سازمان در مورد برنامه‌ مميزي‌. 3- جمع‌آوري‌ و مطالعه‌ مدارک‌ موردنياز از سازمان. 4- تهيه‌ ليست‌هاي‌ کنترل مورد استفاده‌ در مميزي. 5- تعيين‌ افراد‌ براي پاسخ به هر يک از سئوالات. 6- مراجعه‌ به‌ سازمان‌ مطابق‌ برنامه‌ تعيين‌ شده‌ براي‌ ثبت‌ فعاليتهاي‌ بازاريابي، رويه‌هاي‌ بازاريابي‌ و بررسي‌ نيازهاي‌ بازاريابي. 7- مطالعه‌ جامع و دقيق وضعيت مديران، کارکنان، تامين‌کنندگان، مشتريان، رقبا و... از طريق مصاحبه، برگزاري جلسات‌ بحث‌ گروهي، توزيع پرسش‌نامه و... . 8- تهيه‌ مجموعه‌اي‌ از الگوهاي‌ برتر در مقابل‌ رويه‌هاي‌ بازاريابي‌ موجود (به‌جاي‌ استفاده‌ از اين‌ الگوها مي‌توان‌ از مديران‌ سازمان‌ و افراد صاحب‌ تجربه‌ براي‌ تعيين‌ وضعيت‌ ايده‌آل‌ کمک‌ گرفت). 9- ارائه‌ پيشنهادات‌ مقدماتي‌ براي‌ بهبود بازاريابي‌ سازمان‌ و تهيه‌ پيش‌نويس‌ گزارش‌ مميزي. 10- بحث‌ در مورد يافته‌هاي‌ مقدماتي‌ با مدير ارشد سازمان، ثبت‌ بازخوردهاي سازمان و مطالعه‌ مجدد حوزه‌هايي‌ که‌ نياز به‌ بررسي‌ بيشتر دارند. 11- تهيه‌ و ارايه‌ گزارش‌ نهايي‌ به‌ مديريت‌ سازمان.‌ در همين حال فرايند مميزي بازاريابي‌ چهار ويژگي اصلي‌ دارد که مي بايد در تمامي‌ مراحل‌، مورد توجه قرار گيرند: 1) جامع‌بودن: مميزي‌ بازاريابي‌ تمامي‌ فعاليتهاي‌ اصلي‌ بازاريابي‌ کسب‌ و کار را پوشش‌ مي‌دهد و به‌ چند مورد خاص‌ محدود نمي‌شود، در ضمن مميزي عملياتي‌خواهد بود. گرچه‌ مميزيهاي‌ عملياتي‌ مفيدند ولي‌ به‌تنهايي‌ ممکن‌ است‌ موجب‌ گمراهي‌ مديران‌ شوند، در‌ضمن مثال‌‌کاهش‌‌ميزان‌فروش‌توسط‌ کارکنان بخش فروش‌ ممکن‌ است‌ به‌ علت‌ نامرغوبي محصولات‌ يا سياستهاي‌ اشتباه ترويج‌ فروش‌ باشد، نه‌ معلول ميزان درآمد و ناکافي بودن آموزش اين‌ افراد. 2) سيستماتيک‌ بودن: مميزي‌ بازاريابي‌ در واقع يک‌ بازبيني همه‌جانبه و منظم‌ از محيط‌ بازاريابي‌ است که اهداف‌ بلندمدت و استراتژي‌هاي‌ بازاريابي، سيستم هاي‌ بازاريابي‌ و فعاليتهاي‌ خاص‌ اين‌ حوزه‌ را در بر مي‌گيرد. اقدامات‌ اصلاحي‌ لازم از طريق انجام‌ مميزي، مشخص مي شود و اين اقدامات، اثربخشي‌ کل‌ بازاريابي‌ سازمان‌ را در پي‌‌ خواهد داشت. 3) مميزي‌ بازاريابي‌ به‌ 5 روش‌ قابل‌ اجرا است: خودارزيابي: در اين‌ روش‌ هر مديري‌ به‌ حوزه‌ عملياتي‌ خودش‌ امتياز مي‌دهد. مميزي‌ عرضي: يک‌ واحد سازماني، ديگر واحدها را ارزيابي‌ مي‌کند. مميزي‌ از بالا: يک‌ واحد سازماني، زيرمجموعه‌هاي‌ خود و ساير رده‌هاي‌ پايين‌تر سازمان‌ را ارزيابي‌ مي‌کند. مميزي‌ توسط‌ واحد مميزي‌ سازمان: در اين حالت بنا به‌خواست‌ واحدها، عمليات‌ آنها را واحد مميزي‌ سازمان ارزيابي مي‌کند. مميزي‌ بيروني: توسط يک فرد يا گروه مستقل صورت مي‌گيرد. روش‌ پنجم بيش از ساير روشها توصيه مي شود. البته‌ به‌شرط‌ آنکه‌ مميز، باتجربه‌ و بي‌طرف‌ باشد و تمام‌ دقت‌ و توجه‌ خود را به‌ امر‌ مميزي‌ معطوف‌ کند. 4) دوره‌اي‌ بودن: معمولاً‌ وضعيت‌ بازاريابي‌ سازمان، تنها پس‌ از کاهش حجم‌ فروش‌، افت انگيزشي کارکنان بخش فروش و يا بروز مشکلاتي‌ در بازاريابي‌، مورد بازنگري‌ قرار مي‌گيرد. از همين رو، چنانچه شرکتها در زمانهاي‌ موفقيتشان،‌ عمليات‌ بازاريابي‌ خود را بازنگري‌ نکنند، حفظ‌ سلامت‌ و تحرک سازمان‌ دشوار مي‌شود. بنابر اين توصيه مي‌شود مميزيهاي‌ بازاريابي‌ در دوره‌هاي‌ منظم‌ ‌ 3الي‌ ‌ 5 ساله‌ انجام‌ شود. برخي از سوالهاي‌ کلي‌ قابل‌ طرح‌ در مميزي‌ بازاريابي عبارتند از‌: نيازهاي‌ مشتريان‌ چه‌ چيزهايي‌ هستند؟ اندازه‌ بازار، ميزان‌ رشد آن، توزيع‌ جغرافيايي‌ و سود حاصل‌ از آن‌ چه‌ تغييراتي‌ مي‌کند؟ فرآيند خريد چگونه‌ است؟ رقباي‌ اصلي‌ شرکت کدام شرکتها مي‌باشند؟ اهداف‌ بلند مدت، استراتژي‌ها، نقاط‌ قوت‌ و ضعف، اندازه‌ و سهم‌ بازار آنها چگونه‌ است؟ کدام عوامل بر روند رقابت‌ و کالاهاي‌ جايگزين‌ تاثير مي‌گذارند؟ کدام سازمانهاي عمومي‌ مشکلات‌ يا فرصتهاي‌ خاصي‌ براي‌ شرکت‌ ايجاد مي‌کنند؟ آيا ماموريت‌هاي‌ فعاليت‌هاي اقتصادي به‌وضوح‌ تشريح‌ شده‌ است؟ آيا اين‌ اهداف قابل‌ دستيابي‌ است؟ آيا استراتژي‌هاي‌ شرکت‌ در تحقق اهداف‌ بلندمدت‌ موفق‌ بوده‌اند؟ آيا اهداف‌ کوتاه‌مدت‌ و بلندمدت‌ به‌قدر کافي‌ روشن‌ توصيف‌ شده‌اند ؟ ترکيب‌ ساختاري‌ کسب‌ و کار چگونه‌ است؟ آيا تجزيه‌ و تحليل‌ نقاط‌ قوت‌ کسب‌ و کار و جذابيت‌ محصول‌ در بازار براي‌ هر واحد برنامه‌ريزي‌ انجام‌ شده‌ است؟ در صورت‌ انجام،‌ نتيجه‌ چه‌ بوده‌ است؟ آيا استراتژي‌ تدوين‌ شده، با مرحله‌ عمر محصول‌، استراتژي‌‌ رقبا و وضعيت‌ اقتصاد حاکم تناسب‌ دارد؟ آيا شرکت‌، بهترين‌ مبنا را براي‌ تقسيم‌بندي‌ بازار انتخاب‌ کرده‌ است؟ آيا شرکت‌، موقعيت‌يابي‌ و آميزه‌ بازاريابي‌ مناسبي‌ براي‌ هرقسمت‌ بازار انتخاب‌ کرده‌ است؟ آيا منابع‌ به‌طور بهينه‌ به ‌عناصر اصلي‌ بازاريابي‌ اختصاص‌ يافته‌اند؟ آيا معاونت‌ بازاريابي‌ اختيار و مسئوليت‌ مناسبي‌ براي‌ تاثير بر فعاليتهاي‌ موثر بر رضايت‌ مشتري‌ دارد؟ آيا افرادي‌ در واحد بازاريابي‌ وجود دارند که‌ نياز به‌ آموزش، انگيزش، سرپرستي‌ و ارزيابي‌ بيشتري‌ داشته‌ باشند؟ آيا بين‌ واحدهاي بازاريابي‌ و توليد، تحقيق‌ و توسعه، خريد، مالي، حسابداري‌ يا حقوقي‌ مشکلاتي‌ وجود دارد که‌ نياز به‌ توجه‌ داشته‌ باشد؟ آيا اطلاعات‌ تحقيقات‌ بازار به‌ واحدهايي‌ که‌ بايد بر اساس‌ اين‌ اطلاعات‌ کار کنند منتقل‌ شده‌ و مورد استفاده‌ قرار مي‌گيرند؟ آيا مديريت‌ به‌طور متناوب‌ سودآوري‌ محصولات، بازارها و کانالهاي‌ توزيع‌ را تجزيه‌ و تحليل‌ مي‌کند؟ آيا هزينه‌ها و بهره‌وري‌ به‌طور متناوب‌ مورد ارزيابي قرار مي گيرند؟




منبع

در کل،به نظر من مميزي بازاريابي اشاره به قسمتي از فرآيند مديريت استراتژيک دارد،به نظر من اگر کل فرايند مديريت استراتژيک که شامل مميزي بازاريابي مي شود،درست انجام شود،يک شرکت مطمئنا" قابل اطمینان تر و هدفمندانه تر به راه خود ادامه خواهد داد،مميزي بازاريابي شامل سه سطح (1-استراتژيهاي کل بنگاه2-استراتژيهاي کسب و کار3-استراتژيهاي سطح محصولات )مي باشد که اين موارد را علاوه بر اينکه در مورد شرکت خود بايد انجام دهيم،بايد تا جايي که ممکن است براي رقباي اصلي و **** بازار هم انجام شود،

من فکر مي کنم افرادي هم که در اين گرايش از مديريت و مديريت بازاريابي کار مي کنند،اگر اصولي کار کنند و به آنها فرصت داده شود،بدليل اينکه سازمان را از لغزشها و پرتگاهها دور مي کند و ضمنا" همانند قطب نما يا جي پي اس،راه و مسير رسيدن به هدف را مشخص مي کند، با ارزشترين سرمايه هاي هر سازماني خواهند بود،
موفق باشید.
 

mojtaba2741

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
2 دسامبر 2005
نوشته‌ها
1,792
لایک‌ها
17
سن
42
محل سکونت
Tehran
به قلم: فرنود حسنی



هر روز هزاران نفر به کاربران عادی اینترنت افزوده می شود افرادی که تا چندی پیش از اینترنت چیز زیادی نمی دانسته اند و حالا با استفاده از یک رایانه شخصی و یا از طریق کافی نت ها به این دنیای بزرگ وارد شده اند اینها کسانی به جز همین مردم عادی اطراف خودمان نیستند افرادی که بر اساس عادت و مطابق روند معمولی که آموخته اند خرید ها و معاملاتشان را در بازارهای فیزیکی انجام داده اند و هم اکنون با اضافه شدن به جمع کاربران اینترنت نا خودآگاه به جمع مشتریان بالقوه شما تبدیل شده اند. اما تصور اشتباهی که همیشه برای افرادی که در دنیای تجارت الکترونیک شروع به سرمایه گذاری می کنند این است که فکر می کنند هر کاربر اینترنت یک مشتری است و این انتظار را دارند که او به محض آشنایی با اینترنت خرید و یا حتی فروش کالاهای خود را از این طریق انجام دهد. مسئله این است که ما همیشه از موفقیت های جف بروس در آمازون و یا درآمدهای یاهو و مایکروسافت می خوانیم و می شنویم. اما از سرگذشت تجار بازارهای الکترونیکی که به امید کسب درآمدهای زیاد وارد این عرصه شده اند و پس از صرف هزینه های زیادی دچار ور شکستگی شده اند خبری نداریم. به جرات می توان گفت یکی از مهمترین عوامل این شکستها عدم توجه به امر مهم تحقیقات بازار در بازاریابی الکترونیکی است. تحقیق و مطالعات بازار بهترین زمینه برای خلق ایده ها و روشهای جدید در فنون بازاریابی و برتری بر رقبا می باشد.

تحقیقات بازار می تواند به شما خلاء ها و نیاز های موجود را بشناساند و ابزارهای لازم برای رفع آنها را به شما معرفی نماید. به طور نمونه جهت گیری ها و تعیین استراتژی های تبلیغاتی با استفاده از سیستم های تبلیغات طبقه بندی شده((Classified Ads، استفاده از پست الکترونیک(e-mail)، خبرنامه های الکترونیکی، تبلیغات در روزنامه ها و نشریات معمولی و یا مدیریت سیستم های ارتباط با مشتریان و خدمات پس از فروش با استفاده از پاسخگوهای خودکار(auto responder )، استفاده از لیست های پست الکترونیک مشتریان از جمله مواردی هستند که کاربردی بودنشان در برنامه های تحقیقات بازار آشکار خواهد شد.

همانطور که شاید تا کنون برخورد کرده اید مقالات و کتابهای زیادی در مورد توسعه بازار و بازاریابی در اینترنت وجود دارد اما جدای از یک سری استانداردها و گام های کلی و عمومی بسیاری از مراحل تجارت الکترونیک جنبه داخلی و درون سازمانی پیدا می کند و به جرات می توان گفت که هیچ گاه نمی توان برای دو سازمان مختلف الگو و راه حل مشابهی توصیه کرد. پیاده کردن روش ها گوناگون موجود و یا ابداع شیوه های نوین با توجه به شرایط مختلف زمانی و مکانی و سیاستهای هر سازمانی قابل تغییر است.

موضوع مهمی که به عنوان استراتژی تحقیقات بازار در درجه اول اهمیت قرار دارد، برنامه ریزی و سامان دادن به جریان جذب، تحلیل و توزیع اطلاعات بازار در بخش های مختلف سازمان است. تجربیات خوب و یا بد دیگران می تواند دستمایه مناسبی برای بررسی جوانب مختلف کسب وکار الکترونیکی سازمان شما باشد.

دستیابی به اطلاعات روز و بررسی شرایط بازار؛ چه در محیط فیزیکی و چه در محیط مجازی از جمله فعالیت های واحدهای تحقیقات هستند. گزینش بسته های اطلاعاتی مختلف، تعیین صحت و سقم اطلاعات و پیش بینی شرایط آینده با استفاده از گزارش های مختلف حاصل از اطلاعات صحیح می تواند برنامه ریزی ها و تدوین استراتژی های کلی سازمان را در کسب و کار الکترونیک سامان بدهد.

نظر سنجی های الکترونیکی

نظر سنجی های چهره به چهره

عضویت در خبرنامه های شرکتهای رقیب و همکار

بررسی دیدگاههای مشتریان فعلی

عضویت در گروههای خبری مختلف

تحقیق بر روی نمونه های مشابه موفق و غیر موفق

تحقیق بر روی نمونه های متفاوت

و...

از جمله شیوه هایی هستند که می توانند زمینه ورود اطلاعات صحیح به جریان برنامه ریزی های استراتژیک کسب و کار را فراهم کند.

بنابراین مهمترین نقش و تاثیر تحقیقات بازار در تجارت الکترونیک می تواند وابستگی مهم برنامه ریزیهای استراتژیک به این مقوله باشد. چراکه بازارهای الکترونیکی به دلیل پویایی و تنوع بسیار بالایی که دارند نیاز بسیار زیادی به مسئله تحقیقات خواهند داشت. تحقیقات بازار چه در آغاز شروع کسب و کار و چه در جریان انجام آن از جایگاه مهمی برخوردارد است و نشان دهنده جایگاه واقعی سازمان شما در بازار می باشد. تصمیمات کلان شما را در مدیریت راهبردی و مدیریت بحران هدایت می کند و اصلاح می کند.

منبع
 

mojtaba2741

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
2 دسامبر 2005
نوشته‌ها
1,792
لایک‌ها
17
سن
42
محل سکونت
Tehran
فرنود حسنی

اگر شما برای راه اندازی شرکت خود در اینترنت تصمیم جدی گرفته اید مهمترین چیز برای شما باید و سایت باشد. وب سایت شما بازتابی از شما و کسب وکارتان داشته باشد. درست کردن یک وب سایت حرفه ای که برای فروش طراحی شده می تواند مقدار زیادی از وقت شما را بگیرد و تلاش زیادی را نیز می طلبد. و این چیزی است که باید در طراحی سایت مورد توجه قرار گیرد.

در زیر 10 اصل که برای طراحی وب سایت هایی که با هدف تبدیل شدن به بستر فروش طراحی می شوند ذکر می شود.

1- شما باید وب سایتی داشته باشید که کاملاً حرفه ای به نظر بیاید. وب سایت مهمترین ابزاری است که شما برای فروش در اینترنت در اختیار دارید. احساس اولیه ای که شما در بازدید کنندگان خود به وجود »ی آورید می تواند تعیین کند که آنها از شما خرید خواهند کرد یانه!

یک وب سایت حرفه ای باید پیش از هر چیز برای مشتری جذاب و خوش آیند باشد، سازمان یافته باشد گشت و گذار در آن آسان باشد و سریعاً بارگذاری شود.

2- شما باید در طراحی وب سایت خود توجه ويژه ای به رتبه بندی بالا در موتورهای جستجو با استفاده از متا تگ ها داشته باشید. کلید واژه ها، عناوین صفحات، تصاویر، مطالب وطراحی ظاهری مهمترین عواملی هستند که در رتبه بندی وب سایت شما موثر خواهند بود. می توانید اطلاعات بیشتری در مورد بهینه سازی صفحات سایت خود در وب از این سایت بیاموزید.

www.web-source.net/webpage_optimizing.htm

3- شما باید از نوشته هایی تاثیر گذار استفاده کنید. کلماتی که محتوای علمی و فنی سایت شما را تشکیل می دهند اساس کسب و کار شما خواهند بود. بسیاری از عدم موفقیت ها در کسب و کارهای اینترنتی ناشی از استفاده از محتوایی غیر کاربردی و موثر است. توجه به این موضوع در مورد نامه های اداری و تبلیغات نیز حائز اهمیت است. به هر حال کلماتی که محتوای سایت شما را تشکیل می دهند نقش مهمی درموفقیت شما خواهند داشت. در زمانی که شروع به نوشتن محتوای سات خود می کنید موارد زیر را مورد توجه قرار دهید.

جلب توجه- با استفاده از عناوین(تیتر) درشت به صورت مستقیم و غیر مستقیم از بازدیدکندده بخواهید که به موضوع مورد نظرتان توجه کند.

علاقه مند کردن- با استفاده از ترفند های مختلف باعث ایجاد علاقه مندی و حس کنجکاوی بازدیدکننده خود شوید

جزئیات- جزئیات کامل و دقیقی از محصولات و خدمات خود به مشتری ارائه کنید.



4- ترافیک سایت خود را بالا ببرید. برای اینکه ترافیک وب سایت شما همیشه در یک سیر منظم و رو بهر شد حرکت کند باید زمینه ای را به وجود آورید که اولاً افراد برای بازدید به آن مراجعه نمایند و ثانیاً برای دفعات بعدی دلیلی برای سر زدن دوباره به وب سایت شما داشته باشند. شما باید برای بازدید کنندگان خود مطالب تازه ای آماده کنید.

محتوای این مطالب می تواند شامل موارد مختلفی همانند مقاله، خبر، اطلاعات مفید، نرم افزار و هر چیز مفیدی که در رابطه با کسب و کار شما ست باشد. همچنین محتوای سایت باید هماهنگی مناسبی با کارکردهای خود سایت داشته باشد و در زمان های معین و منظمی به روز شود.

سایت های زیر مقالات رایگانی را در اختیارشما می گذارند

www.web-source.net/articles
www.mega-success.com
www.marketing-seek.com
www.ideamarketers.com
www.infobot.net

وب سایتهای وجود دارند که بنا به نوع فعالیتشان مطالب مختلفی از قبیل مقاله ، خبر و... را به صورت به روز شده و آماده در اختیار شما می گذارند اگر شما نیرو و وقت کافی برای این کار را ندارید کافی است با استفاده از چند خط کد در صفحه ای از وب خود هر روز مطالب جدید و به روزی در سایت خود داشته باشید. با این کار دیگر هیج وقت نگران به روز کردن وب سایت خود در برخی از بخش ها نخواهید بود.

در سایت زیر می توانید در حوزه های مختلفی مطالب و سرویس های مر بوط به فناوری اطلاعات را به صورت رایگان به دست آورید.

www.web-source.net/syndicator.htm



در سایت زیر شما می توانید تیتر های اخبار، مقالات، مطالب سرگرم کننده، آب و هوا و... را با کدهای رایگان به دست آورید.

www.isyndicate.com

در سایت زیر شما می توانید عناوین اخبار را از بیش از 1500 منبع خبری دریافت نمایید.

www.moreover.com



5-بخش های آموزشی رایگان راه اندازی کنید. وب سایت شما جایگاهی برای برقراری تعامل دوطرفه بین کالا ها و خدمات شما با بازدیدکنندگان است. شما باید بازدیدکننده های خود را با ترفندهای مختلف قانع کنید که در هر صورت به کالایا خدمات شما نیازمند هستند. این کار می تواند در خلال ارائه مقالات، آموزش ها، کتابهای الکترونیکی رایگان و یا دوره های آموزشی خودکار آنلاین صورت پذیرد.

6- گواهی نامه های اعتباری خود را به مشتریانتان نشان دهید و به آنها یاد آوری کنید. شما باید اعتماد بازدیدکنندگان را به دست آورید. همچنین با نشان دادن رضایت مندی های سایر مشتریان می توانید اطمینان خاطر آنها را نسبت به خود و تولیدات تان جلب نمایید. برای این کار می توانید صفحه ای را در سایت خود به معرفی این تاییدیه های و رضایت نامه ها اختصاص دهید و یا با استفاده از یک اسکریپت به صورت چرخشی آنها را در صفحه اصلی خود معرفی نمایید. پس فراموش نکنید که از مشتریان خود بخواهید در صورت رضایت مندی از شما فرم های خاصی را برای شما پر کنند. در این سایت می توانید اسکریپت هایی را برای نمایش اتفاقی اطلاعات بدست بیاورید.

http://willmaster.com/master/merrygoround

7- اجازه بدهید تا بازدیدکنندگان کاملاً نسبت به شما شناخت پیدا کنند.

اطلاعات کاملی از شرکت خود به همراه آدرس، شماره تلفن، نشانی پست الکترونیکی خود را نیز برای درخواست اطلاعات یا پشتیبانی در اختیار آنها قرار دهید.

8- به بازدیدکنندگان سایت خود اطلاعات کاملی در مورد حریم شخصی اطلاعات انها در سایت خود توضیح دهید. برای این کار می توانید صفحه ای را طراحی کنید و در مورد مصارفی که از اطلاعات شخصی آنها که در اختیار شما قرار داده اند به مردم توضیح دهید.

9- نمونه کار یا نمونه آزمایشی کالای خود را تهیه کنید. به عنوان نمونه اگر شما ارائه دهنده خدمات بهینه سازی موتورهای جستجو گر هستید. یک تحلیلگر رایگان متا تگ برای وب سایت خود تهیه کنید

این کار نه تنها باعث افزایش فروش شما می شود بلکه باعث بالا رفتن ترافیک سایت شما نیز خواهد شد. مثال دیگر از این دست شرکتی بود که نرم افزار های تولید کتاب الکترونیکی طراحی می کرد و این اجازه را به بازدیدکننده می داد که نسخه آزمایشی این نرم افزار را دانلود کند و حداکثر با ظرفیت 2 صفحه بوسیله آن کتاب الکترونیکی طراحی کند.

10- ریسک را کاهش دهید. برای افزایش بیشتر فروش سایت شما باید ریسک مشتری را نسبت به خرید کالای شما با ارائه ضمانت نامه کاهش دهید. ضمانت شما در قبال کالاهایتان می تواندمشتریان با لفعل کالا ها و خدمات شما را افزایش دهد.

طراحی یک سایت حرفه ای عامل مهمی در کسب موفقیت می باشد. بنا براین باید روی این کار وقت بگذارید و مطمئن شوید که به دنبال چه چیزی هستید. اگر شما مطمئن نیستید که توانایی راه اندازی وب سایتی کامل برای بدست آوردن موفقیت در کسب و کارخود هستید این کار را به افراد ماهر در این زمینه بسپارید چرا که موفقیت شما در گرو آن خواهد بود
منبع
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
دوست عزیز یه نقدی بکنم ؟!!!....
34.gif


مطالبتون رو مختصر تر بنویسین ... خیلی سخته خوندنشون ...

جملات و قسمت های مهم رو Bold کنین که از یکنواختی در بیاد ...

در اصل به صورت تیتر وار و کپسولی مطلب بنویسید ... تجربه نشون داده که مطالب بلند توی فروم زیاد جواب نمی ده ...
23.gif
 
بالا