عبادت مردم ازروی بدبختی شان است. مردم به این دلیل عبادت می کنند که بدبخت هستند و گمان می کنند از راه عبادت می توانند از بدبختی نجات یابند. این نوع عبادت فقط می تواند آنان را تسلی دهد اما نمی تواند به آنان کمک کند تا از بدبختی نجات یابند. آنان با بدبختی خود انس خواهند گرفت و این بسیار خطرناک است.
به همین دلیل است که در شرق، مردم را می بینی در انواع بدبختی ها به سر می برند بدون اینکه عصیان کنند، بدون اینکه هیچگونه تلاشی برای بهبود زندگی اشان انجام دهند. و این را به دیندار بودن نسبت می دهند! آنان به همه چیز خو گرفته اند و کاملا فراموش کرده اند که زندگی می تواند چیزی متفاوت باشد. زندگی شان را همانگونه که هست پذیرفته اند.
این وضعیت خوب نیست. جلوی تحول را می گیرد.
از این رو من عبادت را هیچگاه در زمان بدبختی توصیه نمی کنم. عبادت تنها باید زمانی باشد که تو شادمان هستی. آنگاه که می توانی آواز بخوانی و به رقص درآیی و خوش و خرم باشی
اشو - فیلسوف هندی