• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

بزرگانه

mr_fb

Registered User
تاریخ عضویت
10 نوامبر 2010
نوشته‌ها
1,372
لایک‌ها
2,286
هان! به خدا قسم ا پسر ابوقحافه جامه خلافت را پوشيد در حالى كه مى دانست جايگاه من در خلافت چون محور سنگ آسيا به آسياست،
سيل دانش از وجودم همچون سيل سرازير مى شود، و مرغ انديشه به قلّه منزلتم نمى رسد. اما از خلافت چشم پوشيدم، و روى از آن برتافتم، و عميقاً انديشه كردم كه با دست بريده و بدون ياور بجنگم، يا آن عرصه گاه ظلمت كور را تحمل نمايم، فضايى كه پيران در آن فرسوده، و كم سالان پير، و مؤمن تا ديدار حق دچار مشقت مى شود! ديدم خويشتندارى در اين امر عاقلانه تر است، پس صبر كردم در حالى كه گويى در ديده ام خاشاك بود،
و غصه راه گلويم را بسته بود! مى ديدم كه ميراثم به غارت مى رود. تا نوبت اولى سپرى شد، خلافت را پس از خود به پسر خطّاب واگذارد. [سپس امام وضع خود را به شعر اعشى مثل زد:]«چه تفاوت فاحشى است بين امروز من با اين همه مشكلات، و روز حيّان برادر جابر كه غرق خوشى است».شگفتا! اولى بااينكه در زمان حياتش مى خواست حكومت را واگذارد، ولى براى بعدخود عقد خلافت را جهت ديگرى بست. چه سخت هر كدام به يكى از دو پستان حكومت چسبيدند! حكومت را به فضايى خشن كشانيده،و به كسى رسيد كه كلامش درشت، و همراهى با او دشوار، و لغزشهايش فراوان، و معذرت خواهيش زياد بود. بودن با حكومت او كسى را مى ماندكه بر شتر چموش سوار است، كه اگر مهارش را بكشد بينى اش زخم شود،و اگر رهايش كند خود و راكب را به هلاكت اندازد! به خدا قسم امت در زمان اودچاراشتباه و ناآرامى،و تلوّن مزاج و انحراف از راه خدا شدند. آن مدت طولانى را نيز صبر كردم، و بار سنگين هر بلايى را به دوش كشيدم. زمان او هم سپرى شد، و امر حكومت را به شورايى سپرد كه به گمانش من هم (با اين منزلت خدايى) يكى از آنانم! خداوندا چه شورايى! من چه زمانى در برابر اولين آنها در برترى و شايستگى مورد شك بودم كه امروز همپايه اين اعضاى شورا قرار گيرم؟! ولى (به خاطر احقاق حق) در نشيب و فراز شورا با آنان هماهنگ شدم، در آنجا يكى به خاطر كينه اش به من رأى نداد، و ديگرى براى بيعت به دامادش تمايل كرد، و مسائلى ديگر كه ذكرش مناسب نيست. تا سومى به حكومت رسيد كه برنامه اى جز انباشتن شكم و تخليه آن نداشت، و دودمان پدرى او (بنى اميه) به همراهى او برخاستند و چون شترى كه گياه تازه بهار را با ولع مى خورد به غارت بيت المال دست زدند، در نتيجه اين اوضاع رشته اش پنبه شد، و اعمالش كار او را تمام ساخت، و شكمبارگى سرگونش نمود. آن گاه چيزى مرا به وحشت نينداخت جز اينكه مردم همانند يال كفتار بر سرم ريختند، و از هر طرف به من هجوم آورند، به طورى كه دو فرزندم در آن ازدحام كوبيده شدند، و ردايم از دو جانب پاره شد، مردم چونان گله گوسپند محاصره ام كردند. اما همين كه به امر خلافت اقدام نمودم گروهى پيمان شكستند، و عده اى از مدار دين بيرون رفتند، و جمعى ديگر سر به راه طغيان نهادند، گويى هر سه طايفه اين سخن خدا را شنيده بودند كه مى فرمايد: «اين سراى آخرت را براى كسانى قرار داده ايم كه خواهان برترى و فساد در زمين نيستند، و عاقبت خوش از پرهيزكاران است.» چرا، به خدا قسم شنيده بودند و آن را از حفظ داشتند، امّا زرق و برق دنيا چشمشان را پر كرد، و زيور و زينتش آنان را فريفت. هان! به خدايى كه دانه را شكافت، و انسان را بهوجود آورد، اگر حضور حاضر، و تمام بودن حجت بر من به خاطر وجود ياور نبود، و اگر نبود عهدى كه خداوند از دانشمندان گرفته كه در برابر شكمبارگى هيچ ستمگر و گرسنگى هيچ مظلومى سكوت ننمايند، دهنه شتر حكومت را بر كوهانش مى انداختم، و پايان خلافت را با پيمانه خالى اولش سيراب مى كردم، آنوقت مى ديديد كه ارزش دنياى شما نزد من از اخلاط بینی بز كمتر است !
"حضرت امیر (ع)"
 
Last edited:

mr_fb

Registered User
تاریخ عضویت
10 نوامبر 2010
نوشته‌ها
1,372
لایک‌ها
2,286
هر گاه به تو درودى گفته شد، با درودى بهتر از آن پاسخ گوى و هر گاه احسانى به تو شد، به احسانى بهتر از آن جبرانش كن. با وجود اين، فضيلت از آنِ آغازگر [نيكى] است.
"حضرت امیر (ع)"
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
شاملو:

عيب کار اينجاست که من '' آنچه هستم '' را با '' آنچه بايد باشم''اشتباه مي کنم ، خيال ميکنم آنچه بايد باشم هستم،درحاليکه آنچه هستم نبايد باشم
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
لبخند واگيردار است شما ناقل باشيد . (ماکسول مالتز)

ستاره بخت هيچ كس شوم نيست، اين ما هستيم كه آسمان را بد تعبير مى كنيم. ( ارنست همينگوي )

شخصيت شما از شهرت تان مهم تر است. شخصيت آن چيزى است كه هستيد اما شهرت تصور ديگران است از شما! ( جان وودن )
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
عظمت و شکوه انسانی ما این نیست که هیچگاه سقوط نکنیم ، بلکه این عظمت در آنجاست که هر وقت افتادیم دوباره برخیزیم و تلاش را از سر بگیریم
کنفوسیوس

آنهایی که خوبی را درک می کنند ، از برهنه به طعنه نمی پرسند، جامه ات کجاست؟ و به بی خانمان به مسخره نمی گویند ، بر سر خانه ات چه آمده؟
جبران خلیل جبران

بزای اینکه خوب زندگی کنی ، باید خودت را بالای زندگی نگاه داری!
پس بیاموز که همیشه بالا روی، بیاموز که هنمیشه به پایین نگاه کنی
نیچه
 

mr_fb

Registered User
تاریخ عضویت
10 نوامبر 2010
نوشته‌ها
1,372
لایک‌ها
2,286
مردم در دنيا دو گونه عمل مى كنند: يكى در دنيا براى دنيا كار مى كند ، به طورى كه دنيايش او را از آخرتش باز داشته است، براى بازماندگانش از فقر مى ترسد ، امّا به فقر خودش [در آخرت] نيست. از اين رو ، عمر خود را در راه منفعت ديگران صرف مى كند و ديگرى در دنيا براى بعد از دنيا كار مى كند و از دنيا آنچه براى او مقدّر است ، بدون زحمت و تلاش به او مى رسد . چنين كسى هر دو بهره را جمع كرده و هر دو سرا را به دست آورده است و نزد خداوند با آبرو شده ، به طورى كه هر حاجتى از خدا بخواهد ، به او بدهد.
"حضرت امیر (ع)"
 

mr_fb

Registered User
تاریخ عضویت
10 نوامبر 2010
نوشته‌ها
1,372
لایک‌ها
2,286
شكم خود را لاغر سازيد. [از پرخورى به پرهيزيد و درون خود را از غذاى زياد خالى داريد.]
"حضرت امیر (ع)"
 

mr_fb

Registered User
تاریخ عضویت
10 نوامبر 2010
نوشته‌ها
1,372
لایک‌ها
2,286
حضرت علی علیه السلام در توصیف حضرت محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند:
او كه خاتم پيامبران بود، بخشنده ترين، پرحوصله ترين، راستگوترين، پايبندترين مردم به عهد و پيمان، نرم خوترين و خوش مصاحبت ترين مردم بود. هر كس بدون سابقه قبلى او را مى ديد، هيبتش او را مى گرفت و هر كس با او معاشرت مى نمود و او را مى شناخت، دوستدارش مى شد. هر كس مى خواست او را تعريف كند، مى گفت: نظير او را پيش از او و پس از او نديده ام.
"حضرت امیر (ع)"
 

mr_fb

Registered User
تاریخ عضویت
10 نوامبر 2010
نوشته‌ها
1,372
لایک‌ها
2,286
(مهدى) شيوه عدالت را به شما نشان مى ‏دهد و احكام از بين رفته كتاب و سنّت را زنده سازد.
"حضرت امیر (ع)"
 
  • Like
Reactions: al2

mr_fb

Registered User
تاریخ عضویت
10 نوامبر 2010
نوشته‌ها
1,372
لایک‌ها
2,286
ارزش و اندازه مرد به اندازه همّت اوست... و پاكدامنى او به اندازه غيرتش.
"حضرت امیر (ع)"
 

mr_fb

Registered User
تاریخ عضویت
10 نوامبر 2010
نوشته‌ها
1,372
لایک‌ها
2,286
با صدقه دادن، عمرها طولانى مى شود.
"حضرت امیر (ع)"
 
  • Like
Reactions: al2

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
سیمون دیل :

انسان هوشمندی که به هوشمندی اش می نازد، به زندانی می ماند که به بزرگی زندانش می بالد.


***

شونریو سوزوکی :

ذهن شما که آزاد باشد، همیشه برای هر چیزی آماده است و همه چیز را به گشادگی می پذیرد.
در ذهن یک تازه کار امکانات بسیاری هست، اما در ذهن استاد کار، شدنی ها اندک اند.
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
بريها دارانياكا اوپانيشاد :


همان آرزوي ژرفي هستيد كه شما را به پيش مي‌راند

آرزويتان هرگونه كه باشد، اراده‌تان همانگونه است

اراده‌تان هرگونه كه باشد، كردارتان همانگونه است

كردارتان هرگونه كه باشد، تقديرتان همانگونه است
 

mr_fb

Registered User
تاریخ عضویت
10 نوامبر 2010
نوشته‌ها
1,372
لایک‌ها
2,286
نه هر كه دلى دارد خردمند است و نه هر كه گوشى دارد شنواست و نه هركه چشمى دارد بيناست.
"حضرت امیر (ع)"
 

mr_fb

Registered User
تاریخ عضویت
10 نوامبر 2010
نوشته‌ها
1,372
لایک‌ها
2,286
بى شك ،فرزند،حقّى بر پدر دارد و بى شك، پدر ، حقّى بر فرزند دارد. حقّ پدر بر فرزند، اين است كه از او در هر كارى جز معصيت خدا، فرمان بردارى كند.
"حضرت امیر (ع)"
 

mr_fb

Registered User
تاریخ عضویت
10 نوامبر 2010
نوشته‌ها
1,372
لایک‌ها
2,286
ريشه صبر، داشتن يقين راستين به خداست.
"حضرت امیر (ع)"
 
  • Like
Reactions: al2

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
چاپلوسی
هرکس را بیشتر دوست داری کمتر به او تلمق بگو.
(مولیر)

فرصت ها
مرد عاقل بیشتر از فرصت هایی که می‌یابد، فرصت می‌سازد.
(فرانسیس بیکن)
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
ناپلئون

اگر در زندگي به ناگاه يکي از سيمهاي سازت پاره شد آهنگ زندگي را آنچنان ادامه بده که هيچ کس نداند بر تو چه گذشت ...
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
هیچ وقت نمیتوانید با مشت گره کرده دست کسی را به گرمی بفشارید.

گاندی
 
بالا