• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

بعد چهارم

mbf

Registered User
تاریخ عضویت
31 مارس 2005
نوشته‌ها
992
لایک‌ها
7
بچه ها نمی دونم اینجا می شه در این رابطه صحبت کرد یا نه؟

بهرحال اگر این تاپیک حذف نشد هر کی درباره بعد چهارم اطلاعاتی داره اینجا بگه تا به جمع بندی برسیم;)
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
دوست من
آيا منظور شما بعد چهارم در مباحث فيزيك ( زمان ) است ؟؟؟؟؟
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
اگر منظور شما همين است :
درك اين بعد به اطلاعات عميق فيزيك دارد .
حال نظر شما را به چند مطلب در اين مورد جلب ميكنم .



دید کلی
زمان به مفهوم متداول یعنی «چه وقت» ، و نیز «کجا» به معنای تعیین مکان یا موقعیت در فضاست. مفهوم کلمه فضا بطور مطلق غیر قابل ادراک است. از نظر یک عامل خرید و فروش املاک ، فضا چیزی است که او حدود آن را به صورت یک قطعه زمین تعیین می‌کند و به فروش می‌رساند. در نزد علاقمندان به اکتشافات فضایی ، فضا چیزی است که به بیرون از مرزهای سیاره ما امتداد می‌یابد. بطور عادی نمی‌توانیم فضا را تصور کنیم، گرایش ما چنین است که مفهوم فضا را ، با توجه به استنباط تجربی خود به اشیای مادی ارتباط دهیم.

ما فراگرفته‌ایم که به هنگام بحث درباره فضا از آن به صورت نشانه‌های مرتبط با موقعیت نسبی اجسام صحبت کنیم. برحسب چنین تعبیرهایی ، فضا به شکل مفهوم فیزیکی تلقی می‌شود و به مشاهده‌هایی منحصر می‌شود که اشیای مادی مواضع مختلف را اشغال می‌کنند. این طرز تلقی از فضا ، هنگامی ‌که موقعیت همه اجسام را نسبت به یک جسم ، مثلا زمین ، تعیین کنیم، موجه است. چنین برداشتی از فضا باعث شده است که هندسه اقلیدسی ، برای مقاصد علمی‌ متعددی مناسب به نظر آید و نقطه ، خط راست و صفحه اغلب به عنوان سرشتی بدیهی پذیرفته شود.

تصور همزمانی
در مکانیک عادی به نظر می‌رسد که هر رویدادی بوسیله مکان (ارتباط موقعیت Position relationship) و زمان (ارتباط زمانی Temporal relationship) مشخص می‌شود. به فضای دوبعدی و سه‌بعدی (هندسه) مفهوم اجتناب‌ناپذیر زمان هم اضافه شد. اما فضا باز هم می‌تواند به عنوان بعدی کاملا مستقل و قابل استفاده در فیزیک کلاسیک ، پذیرفتنی باشد. این تلفیق ، به دلیل آنچه اینک به مثابه تصور همزمانی خوانده می‌شود، مقدور بود. یعنی هنگامی‌ که خبر یک رویداد (مثلا حرکت یک سیاره) را به کمک نور ، بطور آنی دریافت می‌کنیم، اینطور می‌فهمیم که رویداد یا شده در اینجا و هم اکنون رخ داده است.

رد تصور همزمانی
کشف قوانین الکترودینامیک ، اعتقاد به این همزمانی مطلق را برهم زد. ماکسول ، فیزیکدان اسکاتلندی قرن نوزدهم ، پی برد که آشفتگی‌ها در میدان الکترومغناطیسی با سرعتی معین ، یعنی سرعت نور حرکت می‌کنند و این حرکت از طول موج آنها مستقل است. نور حالت خاصی از تمام آشفتگی‌هایی است که پدیده موجی به شمار می‌آیند.

هاینریش هرتز ، فیزیکدان آلمانی ، بعدا کشف کرد که آشفتگیهای الکتریکی عادی ، یعنی جرقه‌ها ، می‌توانند در فواصل اندک ، میدان الکتریکی تولید کنند. این موضوع منجر به آشکارسازی و انتقال امواج رادیویی با طول موجهای گوناگون شد که امواج بلند بکار رفته در تلگراف و امواج کوتاه تلویزیونی و رادار را دربر می‌گیرد. خاصیت اساسی تابش الکترومغناطیسی ، علاوه بر طول موج ، فرکانس آن ، یعنی تعداد نوسانهای موج در هر ثانیه است. واحد اندازه‌گیری فرکانس ، هرتز (دور در ثانیه) است.

تعیین فاصله به کمک نور
به کمک رادار روشی برای اندازه‌گیری فاصله فراهم شده است که در آن به معیار و سنجه نیازی نیست. آنچه باید انجام شود، عبارت از اندازه‌گیری زمان لازم و آنگاه ضرب کردن آن در مقداری ثابت ، یعنی سرعت نور ، است. به بیان دیگر ، یک پرتو کوتاه موجی را به سوی هدفی که می‌خواهند فاصله آن را مشخص کنند، ارسال می‌دارند. پرتو یاد شده بعد از برخورد به هدف دوباره بازتابیده می‌شود.

حال اندازه‌گیری فاصله با توجه به زمان طی شده از لحظه ارسال پرتو موجی به طرف هدف و لحظه دریافت بازتابش صورت می‌گیرد. از آنجا که می‌دانیم امواج رادیویی با سرعت نور حرکت می‌کنند، لذا زمان طی شده برحسب ثانیه را در سرعت نور (300000 کیلومتر در ثانیه) ضرب کرده و عدد حاصل را به دو تقسیم می‌کنند. به این صورت فاصله هدف یا شی مورد نظر به آسانی حاصل می‌شود.

سخن آخر
در امور روزمره زندگی ، از قبیل تعیین وقت یک مسابقه ، یا نصب راداری برای تعیین سرعت اتومبیلها ، نور نقش چندانی ندارد، اما با در نظر گرفتن ماهیت عالم ، چنین جنبه‌هایی از زمان و فاصله اهمیت پیدا می‌کند. همین که می‌فهمیم زمان و فاصله یکی هستند، آنگاه متوجه خواهیم شد ستاره‌ای که می‌بینیم، پدیده‌های مربوط به اینجا و زمان حال نیست، بلکه نور آن پس از میلیاردها سال طی طریق به ما رسیده است.

بنابراین ستاره مورد نظر میلیاردها سال از ما فاصله دارد و آنچه در زمان حال شاهد آن هستیم، رویدادی بوده است که در گذشته بعید به وقوع پیوسته است (نور آینه گذشته). بنابراین ، هنگامی ‌که فضا و زمان انفکاک‌ناپذیر باشند، به نحوی که نتوان بدون اندیشیدن درباره هر دو مفهوم ، به دیگری فکر کرد، زمان نیز مانند مکانیک کلاسیک به صورت یک بعد در می‌آید و فضا ـ زمان به بعد چهارم تبدیل می‌شود.
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
ما عادت كرده ايم به اينكه فضا سه بعد دارد . البته در نسبيت بعد زمان را هم در نظر مي گيريم و مي گوئيم فضا – زمان چهار بعد دارد . و بعد چهارم بعد زمان است به اين معنا كه بعد زمان و مكان به هم وابسته هستند . اما وقتي به فيزيك زير اتمي وارد مي شويم ، به دليل نياز به توضيح بعضي از پديده ها و براي فهم اينها فيزيكدانها متوسل به نظريه هايي شده اند كه اين نظريه ها ديگر در چهاربعد فرمولبندي نمي شوند . استوانه اي را در نظر بگيرند ! اين استوانه سه بعدي است . حال فرض كنيد كه قطر استوانه ثابت بماند ولي طول اين استوانه خيلي دراز بشود . در اين صورت در مقابل يك چنين طولي ، ديگر قطرش به نظر نمي آيد . يا اينكه مثلاَ يك سيگار را خيلي نازك بكنيم . در اين صورت درست است كه اين سيگار سه بعدي است اما آنقدر نازك است كه ما آن را مثل يك نخ و يك چيز يك بعدي مي بينيم . حالا فرض كنيم كه مثلاً عالم ده بعدي است ( چهار بعلاوه شش ) ، آن شش بعد ديگر آنقدر نازك است كه ديده نمي شود و ما فقط آن چهار بعد را مي بينيم يعني سه بعلاوه يك بعد را ( طول ، عرض ، ارتفاع ، و زمان ) را مي بينيم . اين آن تفكري است كه در اين نوع نظريه ها وارد مي شود ، نظريه هايي كه به سبك (( كالوتسا )) و (( كلاين )) بعد هاي فضا را فشرده مي كند و از آن چهار بعد باقي مي گذارد .
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
يك سال بعد از ارائه نظريه نسبيت عام توسط آلبرت اينشتين ،سال 1916م فلام متوجه شد كه ازحل شوارتزشيلد معادلات اينشتين ميتوا ن جواب كرمچاله اي بدست آورد . اين نوع كرمچاله ،«كرمچاله شوارتزشيلد » ناميده شد .

كرمچاله ها ساختارهاي فضازماني پل مانندي هستند كه دو ناحيه مجزا از يك فضا زمان يا دوفضا زمان مجزا را به يكديگر وصل مي كنند . كرمچاله ها باعث كوتاه شدن مسافت و زمان لازم براي رسيدن از يك نقطه به نقطه ديگر مي شوند .در دهه 1930م اينشتين و روزن با استفاده از غوطه وركردن متريك شوارتزشيلد در فضاي استوانه اي ، معادله غوطه وري يك كرمچاله گذر ناپذير وغير ايستا موسوم به « پل اينشتين - روزن » را بدست آوردند .

يكي از جنبه هاي جالب كرمچاله ها ، استفاده از آنها براي انجام سفر در فضازمان است . مي دانيم كه فاصله زمين تا نزديك ترين ستاره غير از خورشيد ، حدود 4سال نوري مي باشد . يعني نور با سرعت 300 هزار كيلومتر بر ثانيه حدود 4 سال طول مي كشد تا به اين ستاره برسد . حال ما با تكنولوژي امروزه ممكن است بيش از يك ميليون و سيصد هزار سال طول زمان نياز داشته باشيم تا به اين ستاره برويم كه براي انسان امر غير ممكني است . بنظر مي رسدكه با فرض وجود كرمچاله ، مي توان از يك طرف وارد آن شد و تقريبا بلافاصله پس از خروج از طرف ديگر ، در ناحيه اي دوردست از جهان سردرآورد . در اين طرح امكان سردرآوردن از جهاني ديگر نيز وجود دارد .

بعضي افراد به اشتباه سياهچاله ها را به عنوان ابزارهايي براي مسافرت هاي فضايي مي شناسند . اما بايد بدانيم كه سياهچاله ها داراي افق هستند و وقتي جسمي ، حتي نور ، وارد آنها شد ، علاوه بر نابودي ، امكان خروج برايش وجود ندارد . امم برخي از كرمچاله ها اين امكان را به ما مي دهند كه بدون صدمه ديدن از آنها عبور كنيم .

در اين مقاله ضمن آشنايي با اين ساختارها ، امكان عبور از آنها را نيز بررسي مي كنيم .

هندسه يك كرمچاله :

يك كرمچاله در صورت وجود ، خود بخشي از فضازمان چهار بعدي عالم مي باشد . همانطور كه مي دانيد اينشتين در سال 1905 م ثابت كرد كه جهان تنها از سه بعد فضايي تشكيل نشده و زمان صرفآ يك پارامتر در حال تغيير نيست . بلكه زمان خود نيز به عنوان بعد چهارم عالم به حساب مي آيد . در اين فضازمان چهار بعدي ، كرمچاله ها مي توانند سوراخي به جهاني ديگر يا ناحيه اي ديگر از همين جهان باشند . پس بايد در نظر داشته باشيم كه اين اجسام چهاربعدي هستند و ما تنها براي ساده سازي آنها را به صورت دو بعدي نشان مي دهيم .

به عنوان مثالي ساده ، يك صفحه كاغذ تخت را در نظر بگيريد كه از چهار طرف تا فواصل بسيار دور گسترده شده باشد . هر دو طرف صفحه كه آنها را « رو » و « زير » صفحه مي ناميم ، بطور مستقل يك فضاي دوبعدي راتشكيل مي دهند كه مي توانيم آن را يك جهان دوبعدي فرض كنيم . ساكنان اين جهانها خود موجودات دو بعدي هستند . واضح است كه اين دو جهان هيچ ارتباطي با هم ندارند و ساكنان آنها از وجود همديگر بي خبرند .اكنون تصور كنيد يك سوراخ دايره اي در اين صفحه ايجاد شود . به اين ترتيب دو جهان بطور پيوسته با هم ارتباط دارند . ما اين حفره تونل مانند را يك كرمچاله مي ناميم .

حال بيائيد به جاي يك سوراخ ، دو سوراخ درصفحه ايجاد كنيم . سپس لبه هاي اين دو سوراخ را بكشيم تا به صورت دو لوله درآيد وبا ادامه دادن اين كار دو لوله را به هم وصل كنيم. اين نيز يك كرمچاله است . با اين تفاوت كه بر خلاف حالت قبلي دو ناحيه از يك جهان را به هم وصل مي كند . در حالتي كه فضاي ما خميده باشد مسافرت از طريق اين كرمچاله بسيار سريع تر امكان پذير است . چون مسافت كوتاهتر است .
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
سياهچاله ، اين اجرام نادر و عجيب ، را مي توان نتيجه ي تفكرات جوان باهوش آلماني كه در سال 1919 در دفتر ثبت اختراعات سوئيس مشغول به كار بود دانست . آلبرت اينشتن در سال 1919 تئوري نسبيت عام خود را كه انقلابي عظيم در فيزيك نوين بود را ارائه كرد . آلبرت اينشتن پي برده بود كه جهان اساسا" در مكان هاي متفاوت نسبت به قوانين نيوتن قابل توضيح نيست . او گفت كه سه بعد از فضا نمي توانند به صورت مجزا از بعد چهارم يعني زمان باشند . او گفت كه اين ها با هم پيوسته هستند و آنها فضا – زمان ناميد . اين ساختار همانند يك ساختار نامرئي است كه در واقع وجود دارد . او گفت كه فضا نمي تواند مطلق باشد ، بلكه پيوسته است . اين بافت فضا زماني مي تواند خميده شود و يا اينكه پيچ و تاب پيدا كند .

اين بافت كه مي تواند جالب باشد فقط در صورتي مي تواند مسطح و صاف باشد كه هيچ چيز در روي آن وجود نداشته باشد . اگر جسمي جرم دار در روي آن وجود داشته باشد گرانش نيز وجود دارد ؛ و هر جا كه گرانش وجود داشته باشد اين بافت فضا – زمان خميده مي شود . اين خميدگي اين بافت براي اجرام حكم مي كند كه چگونه حركت كنند ، در واقع مي گويد كه گرداگرد اين فضا – زمان خميده به سير و سفر بپردازند . همانطور كه در بخش گرانش گفتيم گرانش در تئوري نسبيت عام اثر هندسي جرم بر فضا ي اطراف خود است . اگر بخواهيم كمي ساده تر توضيح دهيم همين خميدگي عامل ايجاد گرانش است .

اينشتين براي تصور اين واقعيت فرض كرد كه كاغذي دارد و آن كاغذ را ساختار فضا – زمان فرض كرد . او جسمي سنگين را در روي آن ماغذ قرار داد ( آن جسم را خورشيد در نظر گرفت ) و ديد كه در ساختار كاغذ خميدگي و فرو رفتگي ايجاد شده است . او گفت كه اين فضا زمان خميده گرانشي توليد مي كند كه هرچه اين خميدگي بيشتر باشد گرانش نيز قوي تر خواهد بود . سرانجام در جهان اجرامي وجود دارند كه اين خميدگي را به نهايت خود مي رسانند و تمام مسيرها را به سوي خود خم مي كنند و اين اجرام حقيقتا" سياهچاله هاي كيهاني هستند .
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
عكسي از نابغه بزرگ قرن كه چنين مفهومي را به جهان معرفي كرد .
 

فایل های ضمیمه

  • 102888.jpg
    102888.jpg
    42.4 KB · نمایش ها: 28

amirhoman

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
25 آپریل 2005
نوشته‌ها
1,127
لایک‌ها
11
سن
55
محل سکونت
Tehran
بهروز جان بازم میگم دمت گرم .

تا ادم بیاد به خودش بجنبه با اطلاعات کامل بمباران اطلاعاتی میکنی.
فکر کنم دیگه چیزی نمونده که نگفته باشی.
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
دوست من اين چه حرفيه كه ميزني . ما اينجا هستيم كه از شما ها مطلب ياد بگيريم .
در ضمن اين بحث خيلي پيچيده است . بايد بيشتر رويش با هم بحث كنيم .
 

mbf

Registered User
تاریخ عضویت
31 مارس 2005
نوشته‌ها
992
لایک‌ها
7
راست می گه بهروز جان
بابا من اومدم که دربارش بحث کنیم
فرداش دیدم اینقدر مطلب گذاشتی که فرصت نکردم هنوز بخونمشون
بعد از خوندن بحث رو شروع می کنیم

و باز هم تشکر از زحمت شما
 

mbf

Registered User
تاریخ عضویت
31 مارس 2005
نوشته‌ها
992
لایک‌ها
7
خب خوندم بهروز عزیز
یک درخواست داشتم از شما دوست گرامی اینکه اگر مطلبی می نوسید لطف کنید و منبع آن را ذکر کنید که بتوانیم بیشتر از زحمات شما استفاده ببریم.

درباره این بحث خب این مسائلی که عنوان شد اون چیزی نبود که من به دنبالش بودم
اول اینکه بحث سیاهچاله ها برای خود مبحثی جداگانه می تواند باشد ولی باید در اینجا ذکر کنم که بر خلاف گفته شما( در اینجا چون منبع ذکر نشده تمام مطالب گفته شما فرض گرفته می شود) شخصی به اسم استیون هاوکینگ ( اگر درست نوشته باشم) ایشون که خودش شخصیت جالبی هست با تحقیقاتی که انجام داده اند چند ماه پیش ثابت کردن که سیاهچاله ها چیزی که تا کنون عنوان شده مبنی بر اینکه هیچ چیز حتی نور هم از دست جاذبه اونها گریزی ندارد اشتباه هست.
و فعلا توانسته اند بفهمند که اطلاعاتی از این منابع به بیرون انتشار داده می شود.
که البته گفتم بحث سیاه چاله بحث دیگریست و چون به طور مستقیم نمی شود بر روی این منبع آزمایش انجام داد از اثرات آن برای تحقیقات استفاده می کنند.
دقیقا نظری شبیه به این رو هم درباره کرمچاله یا بقولی حفره های فضایی دارم چون کلا مباحث جداگانه ای می باشند.
بگذریم.

درباره بعد چهارم دوست دارم دوستان دیگر هم اگر امکان داشته باشد و اطلاعاتی دارند در بحث شرکت کنند
ولی سوالی که من در این مرحله دارم این هست که اگر زمان و مکان رو از این دنیا بگیریم چه چیزی باقی خواهد ماند؟
و اینکه بعد چهارم چه هیزم تری فروخته که باعث شده هر جا صحبت از آن به میان میاید منجر به تعطیلی و یا فیلتر شدنش می شود
و چند مورد دیگر که اگر دوستان همراهی کنند مطرح می کنم.
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
به نقل از mbf :
خب خوندم بهروز عزیز
یک درخواست داشتم از شما دوست گرامی اینکه اگر مطلبی می نوسید لطف کنید و منبع آن را ذکر کنید که بتوانیم بیشتر از زحمات شما استفاده ببریم.

درباره این بحث خب این مسائلی که عنوان شد اون چیزی نبود که من به دنبالش بودم
اول اینکه بحث سیاهچاله ها برای خود مبحثی جداگانه می تواند باشد ولی باید در اینجا ذکر کنم که بر خلاف گفته شما( در اینجا چون منبع ذکر نشده تمام مطالب گفته شما فرض گرفته می شود) شخصی به اسم استیون هاوکینگ ( اگر درست نوشته باشم) ایشون که خودش شخصیت جالبی هست با تحقیقاتی که انجام داده اند چند ماه پیش ثابت کردن که سیاهچاله ها چیزی که تا کنون عنوان شده مبنی بر اینکه هیچ چیز حتی نور هم از دست جاذبه اونها گریزی ندارد اشتباه هست.
و فعلا توانسته اند بفهمند که اطلاعاتی از این منابع به بیرون انتشار داده می شود.
که البته گفتم بحث سیاه چاله بحث دیگریست و چون به طور مستقیم نمی شود بر روی این منبع آزمایش انجام داد از اثرات آن برای تحقیقات استفاده می کنند.
دقیقا نظری شبیه به این رو هم درباره کرمچاله یا بقولی حفره های فضایی دارم چون کلا مباحث جداگانه ای می باشند.
بگذریم.

درباره بعد چهارم دوست دارم دوستان دیگر هم اگر امکان داشته باشد و اطلاعاتی دارند در بحث شرکت کنند
ولی سوالی که من در این مرحله دارم این هست که اگر زمان و مکان رو از این دنیا بگیریم چه چیزی باقی خواهد ماند؟
و اینکه بعد چهارم چه هیزم تری فروخته که باعث شده هر جا صحبت از آن به میان میاید منجر به تعطیلی و یا فیلتر شدنش می شود
و چند مورد دیگر که اگر دوستان همراهی کنند مطرح می کنم.

دوست من
چشم
از اين به بعد منابع آنرا هم ذكر ميكنم .
البته ايشان نگفته اند كه اشتباه است . اينها در اثر ترجمه غلط به اين تعابير ميشود .
ايشان گفته اند كه بايد در مورد اين مسائل خيلي بيشتر بحث كرد چون ممكن است زود قضاوت كردن باعث گمراهي گردد كه البته در جاي ديگري بايد در اين مورد بحث كرد .
در مورد اينكه فرموديد اگر زمان و مكان را از دنيا بگيريم چه چيزي باقي مي ماند . شما اصلا نمي توانيد اين كار را انجام دهيد . تصور هم نمي توان كرد .
ببينيد . چشم انسان همواره پديده ها را مي بيند . ماده را نمي تواند ببيند . ذهن انسان هم به مرور از يافته هاي بصري شكل ميگيرد همچنين حواس ديگر .
تمرين اينكار خيلي زمان ميبرد . شايد سالها كه شما ذهن را از اسارت پديده ديدن رها كنيد .
پديده روزي به وجود مي آيد و روزي از بين ميرود ولي ماده همواره بوده و از بين نمي رود .
جهان هستي ( ان قسمتش كه پديده است مانند ستارگان و . . . ) روزي به وجود آمده اند اما ماده هميشه بوده . اگر با خواندن اين مطلب اين سوال در ذهن شما به وجود آمد كه خب پس قبل از اين جهان هستي چه بود ، ذهن شما هنوز در اسارت پديده است . بايد تمرين كرد .

در مورد بعد چهارم و بعد هاي بعد از آن دليل فيلتر شدن هم اين است كه مطالبي را ارايه ميكند كه بر خلاف آموزه هاي مذهبي و اديان است . چون در اين آموزه ها فقط 3 بعد متصور است و . . .

بيشتر صحبت ميكنيم .
 

mbf

Registered User
تاریخ عضویت
31 مارس 2005
نوشته‌ها
992
لایک‌ها
7
دقیقا منظورم همین بود که برای درک درست بعد چهارم و یا چیزی که مد نظر بنده هست باید از فیلتر مذهب گذشت
ولی در مورد اینکه فرمودین با درک اینکه زمان و مکانی نباشد نمی شود چیزی را متصور بود دقیقا همون نکته ای هست که به دنبالش هستم

دنیای بدون زمان و مکان قطعا دنیای واقعی می تواند باشد نه این دنیا
دانشمندان زیادی هستند که این قضیه را اثبات کرده اند و فلاسفه هم تا جایی که ذهن فقیر من دانسته این امر را قبول دارند که دنیایی با زمان و مکانی که در آن هستیم دقیقا همان واقعیت مجازی هست
و اصولا قرار هم نیست که وجود خارجی داشته باشد
یعنی بنا بر این نظریه من و شمایی وجود ندارد و اگر خواستید در این مورد بیشتر بدانید می توانید به نظریه های استیفن ولفرام نویسنده نرم افزار مات متیکا که یکی از نوابق عصر حاضر هست مراجعه کنید
ایشون بعد از در اختیار داشتن تمامی منابع و دکترایی که در بیست سالگی گرفته اند و ضریب هوشیی که نرم افزار ریاضیی به این قدرت را نوشته
بعد از بیست سال تحقیق و بررسی و کنکاش به این نتیجه رسیدن که
دنیایی که در آن زندگی می کنیم و دنیای امروز ما تنها یک برنامه ساده چند خطی هست که بعد از چندین هزار میلیار بار تکرار به این جا رسیده

فیلم ماتریکس را که دیده اید؟
فیلمی که نسخه چهارم را حتی در کشوری مثل آمریکا نتوانستند یا نخواستند بسازند
کاملا با برداشت از این نظریه ساخته شد و طراحان اولیه این فیلم فلاسفه بزرگ قرن حاضر هستند.

نمی دونم چرا کس دیگه ای دراین بحث شرکت نمی کند
یعنی برای هیچ کس اینها سوال نیست؟
کسی برای این سوالها جوابی ندارد؟

می دونی فکر میکنم در این چنین مباحث هست که آدم به درجه نمی دانم نزدیک می شود!
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
دوست من
اينكه شما فرموديد نظريه بسياري از انديشمندان است كه البته من بدان اعتقادي ندارم .
اين جمله كه : دنیای بدون زمان و مکان قطعا دنیای واقعی می تواند باشد نه این دنیا
دانشمندان زیادی هستند که این قضیه را اثبات کرده اند و فلاسفه هم تا جایی که ذهن فقیر من دانسته این امر را قبول دارند که دنیایی با زمان و مکانی که در آن هستیم دقیقا همان واقعیت مجازی هست
و اصولا قرار هم نیست که وجود خارجی داشته باشد
یعنی بنا بر این نظریه من و شمایی وجود ندارد "
به نظر من اصلا جايي براي بحث ندارد .
اين مطالب را علم بدين گونه كه اين اشخاص بيان ميكنند مفهومي ندارد . شايد هم من درست متوجه نشدم .
لطفا بيشتر توضيح دهيد .
يعني اينكه من و شما كه اينجا داريم مطلب مي نويسيم اصلا وجود نداريم و فقط مجازي هستيم ؟؟؟
يعني اينكه ما درد را احساس ميكنيم فقط مجازي است ؟؟
لطفا بيشتر توضيح بفرماييد .
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
ولي علاقه دارم با شما بيشتر روي اين مبحث صحبت كنم .
چون اين بحث جزو محدود بحث هاي حسابي است كه در اين فروم وجود دارد ( البته به اعتقاد من )
بحث را ادامه دهيد .
 

mbf

Registered User
تاریخ عضویت
31 مارس 2005
نوشته‌ها
992
لایک‌ها
7
خب بهروز عزیز من خیلی صبر کردم که یه نفر پیدا بشه و توی این بحث ما شرکت کنه و اطلاعاتی داشته باشه که بتونم ازش یاد بگیرم چون دلیل اینکه این تاپیک رو باز کردم اصلا همین بود که به جواب سوالاتی که داشتم برسم ولی با کمال تعجب می بینم که یا برای کسی این بحث اهمیتی نداره یا اصلا اطلاعاتی در این مورد ندارن و یا به دلایلی که خود من هم از زدن این تاپیک شک داشتم پا جلو نمی زارن و بحث رو ادامه نمی دن

بهرحال اول اینو بهت بگم که بحث جالب و با ارزش زیاد هست و کسانی که بتونن دراین جور مباحث صحبت کنن ، ولی باید به دنبال دلایل دوری کردن آنها از این مباحث گشت که فکر نکنم کار مشکلی هم باشه
اول اینکه من نمی دونم شما خودتان کجا زندگی می کنید که احتمالا تا اونجا که فهمیدم اهل تهران هستید و همین برای من سوال شده که چطور خبر از فشاری که برای نادان نگه داشتن مردم از یک سری مسائل هست ندارید؟( البته منظور فقط ایران خودمون نیست بلکه جهان هست) جایی که فکر انسانها رو فقط با مسائل مادی و جنگ و تعصب و احساسات اروتیک گونه پر کرده اند و برای ما انسانها وقتی برای فکر به مسائل دیگر نگذاشته اند.

مخلص کلام اینکه اگر چند نفر دیگر بتونن همکاری کنن و توی بحث تا جایی که می تونن شرکت کنند این بحث رو ادامه بدیم و گرنه اگر قرار هست خودمان حرف بزنیم می تونیم بریم چت کنیم و دنبال شر هم نگردیم.
وقتی تصمیم گرفتم این تاپیک رو بزنم که ، همین چند دقیقه پیش از شبکه تهران یک برنامه علمی داشت نشون می داد که درباره به وجود آمدن جهان بود و دوربین رو از نقطه ای از ونیز با توان ده از زمین دور می کرد و جهان رو با این دید نشون می داد و بر عکس این قضیه یک قطره آب رو هم نشون داد که با توان منفی ده میکروسکوپ به درون ماده نفوذ می کرد و دنیا رو از اون دید هم نشون می داد
و با کمال تعجب دیدم مسائلی که در دوران چهارده پانزده سالگی بدون خوندن کتاب و فقط از سر کنجکاوی بهش فکر می کردم و به نتایج جالبی هم رسیدم اینا بدون نتیجه گیری رها کردند و تمام ، و با منطق اینکه هنوز برای بشر سوال هست جواب این پرسشها.!!!!!!!!!!!
نمی دونم بشر منظورشون کیه ولی می دونم اگر منظور امثال نوع ما هست به جرات می تونم بهت بگم که این مسائل خیلی وقت پیش حل شده و رفته پی کارش و چطور دانشمندای دنیا خبری ازش ندارند و عقلشون تا جایی پیش رفته که بزرگترین نظریشون هنوز big bang هست؟

نمی دونم متوجه منظور من می شی یا نه؟
توی این برنامه به اصطلاح علمی وقتی اون نقطه آغازین دنیا منفجر می شه و جهان ما ازاون به وجود می آد رو با سال سنجش می کردند !!!!!!!

نمیتونم منظورم رو بهتر از این بگم
بهرحال اگر کس دیگه ای بود که این مسائل براش مهم باشه و اطلاعاتی هم داشته باشه که ما هم بتونیم ازش یاد بگیریم این بحث رو ادامه بدیم در غیر این صورت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
دوست من
توجه به يك نكته ضروري است .
جوامع بشري همواره با آموزه هاي مذهبي خويش عجين بوده اند و هستند .
حالا در يك موقعيت جغرافيايي اين مساله بيشتر است و در جايي كمتر .
مسائل علمي جديد هم اين آموزه ها را به چالش ميكشند .
اغلب انسانهاي دنيا به 2 دليل ترس دروني و ترس بيروني زياد علاقه به اين مسائل نشان نمي دهند .
اينكه ميبينيد در اين مورد اين مسائل زياد بحث نمي شود و كسي شركت نمي كند در همين 2 عامل نهفته است .

1- به دليل ترس و موانع دروني اصلا دنبال اين مسائل نييستند و به طبع آن اطلاعاتي هم در اين زمينه كسب نمي كنند كه بخواهند در بحث ها شركت كنند . اين موانع دروني در اغلب انسانها با هر موقعيت جغرافيايي كم و بيش يكسان است شما چند نفر را مي شناسيد كه اصلا اين بحث به گوششان خورده باشد ؟؟؟ من كه آدمهاي زيادي را نمي شناسم .

2 - به دليل موانع بيروني كه بر حسب موقعيت جغرافيايي متفاوت است .
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
منتظر ادامه بحث از جانب شما هستم .
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
به تازگي دانشمندان دانشگاه‌هاي «دوك» و «روتگرز» مدل رياضي را طراحي كرده‌اند كه پژوهشگران را قادر مي‌كند تا تئوري «بعد پنجم» را كه در مقابل تئوري نسبيت عام اينشتين قرار دارد، مورد آزمايش قرار دهند.

به گزارش سرويس «علمي» خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، «چارلز ار.كيتون» از دانشگاه «روتگرز» و «آرلي ا. پيترز» از دانشگاه «دوك» مبناي كارشان را تئوري شماره 2 «راندال- ساندرام» تحت عنوان «مدل جاذبه غشايي» (bran world gravity model) قرار دادند.

براساس اين تئوري جهان قابل رويت ما در واقع به صورت يك غشاء يا پوسته نازك مي باشد كه در درون جهان بزرگتري قرار دارد، همچون دسته‌اي از ساقه‌هاي لطيف و نازك جلبك‌هايي كه در اقيانوس شناورند.

اين دنياي غشايي پنج بعد دارد ( چهار بعد فضايي به اضافه زمان).

اين را با تئوري نسبيت عام اينشتين كه بر اساس آن فضا داراي چهار بعد است( سه بعد فضايي به اضافه زمان) مقايسه كنيد.

طرح كيتون و پيترز يك سري پيامدهاي كيهاني را پيش‌بيني مي‌كند كه اگر مشاهده شوند به دانشمندان كمك مي‌كند تا صحت تئوري غشايي را مورد ارزيابي قرار دهند.

اين مشاهدات با كمك ماهواره‌هايي كه طي چند سال آينده به فضا فرستاده خواهد شد امكان پذير است.

آنطور كه پيترز مي گويد اگر تئوري غشايي ثابت شود به آن معنا است كه بعد چهارمي نيز درفضا وجود دارد و اين تغيير فيلسوفانه‌اي در نگرش ما نسبت به دنياي پيرامونمان ايجاد خواهد كرد .

يافته هاي اين دانشمندان براي اولين بار در 24 مي 2006 (اوايل خرداد ماه جاري) در سايت مجله Physical Review ارائه شد.

دكتر كيتون استاد دانشگاه «روتگرز» در اختر فيزيك و دكتر پيترز استاد دانشگاه «دوك» در رياضيات و فيزيك است. هزينه تحقيقات آنها توسط بنياد ملي علوم پرداخت مي شود.

مدل غشايي راندال - ساندرام (برگرفته از نام‌هاي طراحان آن «ليزا راندال» از دانشگاه «هاروارد» و «رامان ساندرام» از دانشگاه «جان هاپكينز») با استفاده از رياضيات نشان مي دهد كه چگونه نيروي جاذبه فرم جهان هستي را شكل مي دهد، توصيفي كه كاملا از آنچه تئوري نسبيت عام اينشتين ارائه مي‌كند، متفاوت است.

مدل كيتون و پيترز براساس وجه تمايز مفهوم نيروي جاذبه در تئوري غشايي از تئوري اينشتين طراحي شده است.

براساس تئوري غشايي سياه‌چاله‌هايي كه در دوران آغازين شكل گيري جهان هستي ايجاد شده‌اند هنوز هم وجود دارند.

سياه‌چاله‌ها با جرمي شبيه خرده سياركها بخشي از جرم تاريك در جهان هستي مي باشد.

بر اساس تئوري نسبيت عام سياه‌چاله‌هاي اوليه به تدريج ناپديد شده‌اند و در حال حاضر ديگر وجود خارجي ندارند.

به نوشته نجوم، كيتون مي گويد:« هنگامي كه ما مشغول تخمين فاصله سياه‌چاله‌ها در دنياي غشايي از زمين بوديم با كمال تعجب متوجه شديم نزديك ترين سياه چاله در داخل مدار سياره پلوتون قرار دارد».

پيترز اضافه مي‌كند: «اگر سياه‌چاله‌ها از حتي يك درصد ماده تاريك كهكشان ما تشكيل شوند در آن صورت بايد هزاران سياه چاله در منظومه شمسي ما وجود داشته باشد!»

اما آيا سياه‌چاله‌ها واقعا وجود دارند و مي‌توانند گواهي بر پنج بعدي بودن فضا در تئوري غشايي باشند؟

دانشمندان نشان دادند كه با بررسي تاثيرات سياه چاله‌هاي دنياي غشايي بر امواج الكترومغناطيسي كه از سوي ساير كهكشانها به زمين فرستاده مي‌شوند مي‌توان به اين سوال پاسخ داد.

امواجي كه از نزديكي يك سياه‌چاله عبورمي كنند تحت تاثير نيروي جاذبه شديد انحناء پيدا مي‌كنند. به اين پديده «انحناي جاذبه‌يي» گفته مي‌شود. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران، يك موقعيت خوب براي بررسي پديده انحناي جاذبه‌يي بررسي آن دسته از امواج گاما است كه به سوي زمين ارسال مي شوند.

اين امواج كه حا صل انفجارهاي عظيمي هستد كه در جهان رخ مي دهند به صورت كاملا اتفاقي توسط نيروي هوايي ايالات متحده در سال 1960 كشف شدند.

بر اساس محاسبات كيتون و پيترز سياه چاله ها در مقابل امواج گاما مانند يك مانع عمل مي كنند همانند يك صخره در مقابل جريان آب رودخانه. در اثر برخورد جريان آب با صخره فرم‌هاي هذلولي مانندي ايجاد مي شود كه در يك سطح قرار ندارند، برخي بالاتر و برخي نيز پايين تر قرار مي‌گيرند؛ گاهي اوقات در يكديگر تداخل كرده و شكل جديدي حا صل مي‌كنند. در اينجا آنچه موجب به وجود آمدن اشكال تداخلي مي شود به ماهيت صخره و آب برمي گردد.

به طور مشابه يك سياه‌چاله در مسير حركت امواج گاما همانند صخره‌اي در مقابل جريان آب عمل مي كند. دانشمندان معتقدند در اثر تداخل امواج در اين پديده لبه هاي تاريك و روشني ايجاد مي شود كه نه تنها ماهيت سياه‌چاله‌ها در دنياي غشايي را نشان مي دهد بلكه تعريف جديدي از ماهيت فضا و زمان ارائه مي كند.

علائمي از وجود بعد چهارم در اين امواج تداخلي مشاهده شده است.

در اينجا وجود بعد چهارم موجب نزديك شدن اين لبه ها به يكديگر مي شود مقايسه كنيد با آنچه تئوري نسبيت عام در اين زمينه مي گويد.

به گزارش ايسنا، بر اساس گفته كيتون و پيترز با استفاده از تلسكوپ‌هاي فضايي گاما كه درآگوست 2007 راه‌اندازي خواهد شد اين امكان وجود دارد كه بتوان لبه هاي حاصل از برخورد اشعه گاما با سياه چاله ها را اندازه گيري كرد.

اين تلسكوپ حاصل همكاري مشترك ناسا، دپارتمان انرژي ايالات متحده و موسسه‌هاي تحقيقاتي متعددي در فرانسه، آلمان، ژاپن، ايتاليا و سوئد مي باشد.

آن‌طور كه دانشمندان مي‌گويند نتايج حاصل از اين بررسي‌ها به تمام سياه‌چاله‌ها در داخل منظومه شمسي و يا در خارج آن قابل تعميم است و چنانچه صحت تئوري غشايي اثبات شود اين نتيجه حاصل مي شود كه خيلي بيش از آنچه تاكنون تصور مي‌رفته است سياه چاله در جهان هستي وجود دارد كه همگي آنها دليلي بر وجود بعد چهارم در فضا مي‌باشند.


http://www.isna.ir/main/NewsView.aspx?ID=News-729952&Lang=P
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
جالیب بید..بهروز جان!!!:D این مطالبی که کپی پیست فرمودی خودت عمیقا بهش اعتقاد داری یا هنوز عقاید خودتو در قالب کپی پیست پنهان کردی؟!شک من مورد دو را تقویت می کند..:D
من الان این مبحث را دیدم..یک کم هم تخصص روی فیزیک کوانتوم داریم که با متافیزیک هم عجین شده..:D
من فکر می کنم از هر چمن گلی برداشتم و واسه همین هیچی نشدم!!!:lol:
ولی...:)
الان بحث مجامع علمی جهان روی 12 بعد تو در تو هست که تنها سه لایه بیرونی اون یعنی فضا و مکان و زمان بخوبی قابل رویت است...انیشتین تمامی سعی خود را نمود که ابعاد بعدی را محاسبه و تصویر نماید..منتها در آن زمان بضاعت علمی اجازه چنین کاری را نمی داد..مجامع فیزیک جهان هم که سخت سرخوش از فرمول مشهور نسبیت انیشتین بودند چندان داوطلب پیگیری مطالب دیگر نبودند و این شد که پردازش مبحث اخیر با تاخیری چند ساله شروع شد..
منتها الان دانشمندی بنام شرودوف که روسی هم هست ثابت می کنه که در جهان امروزی که دائم در حال انبساط است(تا چندی پیش هم همین بحث خیلی داغ بود)یک نقطه ایستا وجود داره که در آن نقطه میزان ماده و ضد ماده در یک حالت ثابت قرار خواهند گرفت و بدین ترتیب نمود واژگونی از برگشت به حالت اولیه صورت خواهد گرفت...

در کنار این مطلب یک ظن دیگر هم در مرحله تحقیق است که جهان امروزی در اصل تنها محدود به یک منظومه شمسی و کهکشان راه شیری نیست و چندین و چند جهان تو در تو وجود داره که در فضای لایتناهی درهم پیچیده اند...فرضیه اون هم از فنجان چایی آغاز میشه که با گردش و مخلوط نمودن شکر در هاله بخاری که از سطح چای برمی خیزد یک خوشه درهم پیچیده با مرکزیت هذلولی مانند بوجود میاد که از نظم دقیقی پیروی می کنه..علیرغم اینکه بظاهر کاملا در مدار آنتروپی و بی نظمی حرکت می کنه که گفته می شه از همین آنتروپی یا بی نظمی مطلق است که نظمی درست بر می خیزد..چیزی همانند دائره خلقت معروف تائو..
البته در این بین گفته می شه که هم اینک چه بسا چندین دنیا در یک کنار هم وجود دارند و هر لحظه در حال خلق بوده و پس از مدت زمان کوتاهی یا بلندی(نسبت زمان در فضا با مقیاس فیزیک نیوتونی متفاوت است)
مثال این امر هم ساده است:فرض کنید یک اتاق مکعبی دارید که یک نقطه در آن را به عنوان جهان فعلی ما در نظر بگیرید..آیا امکان ندارد که جهان هایی دیگر هم در همین فضا وجود نداشته باشند؟!قطعا وجود دارند..منتها اثبات این امر کمی زمان می طلبد و چون هنوز جواب قطعی برای آن انتخاب نشده به متافیزیک پناه می بریم تا برای اطلاعات اندک خود سرپپشی قانع کننده بگذاریم..
اگر یادتان باشد چندی پیش خبری در ارتباط با تغییر یک ثابت برایتان گذاشته بودم...
در فیزیک نوین هم اینک این پرسش بزرگ مطرح است که آیا تمامی باورهای جهان انیشتینی در حال تغییر و تمامی باورهای جهان نیوتونی در حال فروپاشی است؟!
سوالات خیلی مهمی از این دست هم اینک مجامع فیزیک جهان را درگیر کرده...
اینکه اکنون باور داشته باشیم که تمامی یافته ها و اندخته های ما نیازمند به بازنگری عمیقی داشته که تداعی کننده تفاوت زمان کوپرنیک و گالیله از درک جهان هستی است موضوع بسیار مهمی است..
تمامی این موارد امروزه آن جهش هایی که قبلا در این زمینه در امر فیزیک شده بود را متصور نمی سازد..چراکه هم اینک احتیاط بیشتری درباره ارائه یک تئوری و تبدیل آن به فرضیه و سپس نظریه و سپس یک قانون فیزیک صورت می گیرد..
دیرباز نخواهد بود که خواهیم دید محدودیت های خلق شده توسط خودمان در فیزیک مدرن سبب ساز خلق قوانین جدیدی خواهد شد که بکل متفاوت از باور های امروزه نمود خواهد داشت..

آخ آخ چقدر هم نوشتم..بهروز جان منو مجبور به ناپرهیزی نکن!!!:lol:
 
بالا