برگزیده های پرشین تولز

به نظر شما آیا متن انگلیسی فلسفه هنرهای رزمی به قدر کافی درست برای ارایه به منابع ونهادهای خارجی نه؟

sh.nqz

Registered User
تاریخ عضویت
16 دسامبر 2010
نوشته‌ها
97
لایک‌ها
59
سن
44
محل سکونت
تهران
فلسفه هنرهای رزمی چیست؟

یا

فلسفه متفاوت بودن سبکهای هنرهای رزمی چیست؟
در اینجا منظور دلایل شکل گیری این هنرها نیست بلکه روشها ودلایل شکل گیری این روشها ست ومنظور از فلسفه هدف شناسی است.


فلسفه هنر های رزمی ضربه ای

فرض کنیم دو فرد را به مانند دو نقطه A,B در نظر بگیریم حال فرد A می خواهد بر فرد B ضربه ای وارد نماید فرد B به چند شکل می تواند مانع وارد شدن ضربه A بر او و دفاع از خودش شود؟

1- سد کردن عضو ضربه زننده

2- منحرف کردن عضو ضربه زننده

3- کنار رفتن از مسیر ضربه

4- حمله به منبع قدرت ضربه زننده (یعنی خود فرد مهاجم)

5- گرفتن عضو ویا بدن ضربه زننده


به نظر من هرسبکی برای واکنش بر اساس یکی از این موارد تخصصی شده است.

1- در موردسد کردن روشهای دفاعی اندکی وجود دارد چون بکار بردن آن برای خود دفاع کننده خطرناک نیز هست وامکان اجرای روشهای زیادی برای این کار نیز وجود ندارد.

2- در مورد منحرف کردن عضو ضربه زننده این کار نیازمند استقرارهای نیرومند پاهاست بادامنه نشست زیاد پاها تا توانایی جذب ضربه وحفظ تعادل بدن وجود داشته باشد.

3- درمورد کنار رفتن ازمسیر ضربه در حال وارد شدن هم دقیقا نمی دانم شاید در بعضی از سبکهااز این نوع روش استفاده کرده باشند.

4- درمورد ضربه زدن متقابل به فرد ضربه زننده این کار نیازمند سرعت وعکس العمل زیادی است.

5-گرفتن عضو ویا بدن ضربه زننده باعث می شود که از روشهای گلاویزی استفاده شود که در آخر مطالب به آن می پردازیم.

حال به نظر من سبکهای مختلف رزمی شیوه دفاع وحمله آنهابر اساس انتخاب یکی از این روشها است.

براساس روش اول یعنی سد کردن عضو ضربه زننده فکر نمی کنم سبکی شکل گرفته باشدچون دامنه امکان استفاده موفقیت آمیز از آنها بالا نیست.

درمورد شیوه دوم یعنی منحرف کردن عضو ضربه زننده سبکهای زیادی وجود دارد که داشتن استقرارهای نیرومند پا بر روی زمین در هنگام دفاع و حمله از ویژگیهای آنهاست وجزو سبکهای هم خانواده هم قرار می گیرند.

در مورد روش سوم یعنی دفاع به روش کنار رفتن از مسیر حرکت ضربه هم ممکن است سبکهایی براساس این ویژگی وجود داشته باشد ویااساسا در روشهای دیگر ادغام شده باشد.

ودر مورد دسته آخر هم سبکهایی هرچند شاید کمتر از دسته دوم وجود دارد.

پس در نتیجه ما به سبکهایی با دوروش اصلی می رسیم :

1- سبکهایی با ویژگی منحرف کردن عضو ضربه زننده

2- سبکهایی با ویژگی حمله به منبع قدرت ضربه زننده

حال این پرسش پیش می آید که این دوسبک مختلف رادر سبکهای موجود چگونه میتوان تشخیص دهیم.

در این باره روشی که به نظر من رسید نحوه مشت زدن در این دو دسته کلی است:

1- در سبکهایی که بر اساس منحرف کردن عضو ضربه زننده هستند طی آن ضربه مشت کامل می چرخد وپشت دست رو به بالا قرار می گیرد که این موضوع براین اساس نتیجه گیری شده است که این گونه ضربات وقتی کارایی بیشتری دارند که با حمایت بدن و وجود استقرار های قوی وبا دامنه زیاد پا همرا ه باشند،مانند کاراته.

2- در سبکهایی که در مشت وارده پشت دست رو به بیرون قرار می گیردجزو سبکهایی هستند که فلسفه آنان براساس حمله هستند که به جای قدرت سرعت ضربه زدن مورد توجه قرار می گیرد،مانند وینگ چان.

تذکر:بر اساس روش کنار رفتن از مسیر حمله هم ممکن است سبکهایی باشند که بدلیل نداشتن منابع مطالعاتی چیز زیادی در این مورد نمی توانم بگویم اما شاید سبکهایی که بر اساس مانور بدن طراحی شده باشند در این دسته قرار بگیرند مانند سبک باگواچوان ویا پاگوا چوان که در این سبک فرد باگوا کار بر روی محیط دایره ای حرکت می کند که فرد متخاصم در مرکز آن قرار دارد وفرد باگوا کار سعی می کند با مانور در سمت چپ ،راست وگاهی پایین موقعیت خود را نسبت به حریف تغییر دهد ومی شود گفت پاگواچوان هدف اصلیش فریب حریف ودور شدن ازمسیر حرکت حریف وغافلگیری اوست. البته اینجا پرسشی ایجاد می شود آن هم اینکه آیا به این وسیله می توان با چند نفردرگیر شد وبه عبارتی آیا فرد باگوا کار دچار کمبود زمان وفضا در مبارزه از چند جهت نمی شود؟

البته درمورد هنررزمی ضربه ای مبتنی بر گرفتن عضو ضربه زننده میتوان به سبک مانتیس یا آخوندک اشاره کرد.



درمورد چهار روش واکنش به حمله حریف به این موضوع باید توجه شود که شما از هر روشی که برای واکنش استفاده کنید مجبور هستید که بقیه واکنش خود را چه حمله وچه دفاع با توجه به محدودیتهایی که به دنباله انتخاب اول داشته اید ادامه دهید وبه همین دلیل هم من معتقد هستم که در سبکهای دفاعی از مشت پیچشی استفاده می شود چون با استقرارهای نیرومندهماهنگی دارد ودر سبکهای حمله ای از مشت چکشی استفاده می شود که وابسته به استقرارهای بادامنه زیاد پا نیست ومی توان آن را در شرایط سبکتر وضعیت بدن بر روی زمین مورد استفاده قرارداد.

بنابر این سبکهای هم خانواده سبکهایی هستند که بدلیل واکنش یکسان در اولین حرکت دارای واکنشهای مشابه در حرکات بعد هستند بنابراین دارای استراتژی مشابهی در جنگیدن هستند.

واساسا هر هنر رزمی را باید با فلسفه مبارزه اش به هنرجو آموزش داد.

نکته 1:کسی که سبکی رایاد می گیرد می تواند سبکهای دیگر هم خانواده آنرا هم یاد بگیرد.

نکته2:بدلیل تفاوت فلسفه دفاع وحمله ممکن است کسی که سبکی که غیر هم خانواده سبک اوست را برای یادگیری انتخاب کند موفقیت چندانی کسب نکند ودچار نوعی تضاد وتردید در تعیین راهبرد(استراتژی)(نقشه) مبارزه شود.

نکته3:سبک زندگی فرد می تواند بر انتخاب سبک او ویا حتی سبک او بر سبک زندگی او تاثیر گزار باشد سبکهای دسته دوم یا دفاعی افراد محافظه کار ویا کسانی را می خواهد که از لحاظ شغلی دارای چنین ویژگیهایی باشند ودسته چهارم یا سبکهای حمله ای افرادی را می خواهد که دارای شغل هایی باشند که به همان ترتیب دارای ویژگیهای جسورانه تری باشند.به هر حال انتخاب سبک فکر کنم که بر روی شخصیت و روحیات فرد اثرگزار باشد،وبد نیست که برای افرادی که دارای شغلهای مشخص شده هستند و شغل آنها تعیین ومشخص شده، ازسبکهای مشابهی استفاده کنند،تا شیوه حل مسئله در هردو مشابه هم باشد ودر نتیجه کارایی بالاتر رود.

به طور کلی فکر می کنم کسانی که فرمانده هستند بهتر است سبکهای حمله ای وکسانی که فرمان پذیر هستند سبکهای دفاعی را یاد بگیرند. مثلا افرادی که در شغل های امنیتی هستند که شرایط ایجاب می کند فرد در هنگام ماموریت خود تصمیم بگیرد مانند نیروهای اطلاعاتی وجاسوسان سبکهای سرعتی با شرایط آنان سازگارتر است وکسانی که مامور دفاع از موضع خاصی هستند مانند نگهبانان سبکهای دفاعی یا قدرتی برای آنها بهتر جواب می دهد.

البته این موضوع قابل ذکر است که دفاع در سبکهای حمله ای برای باز کردن دفاع حریف در حین پیشروی مورد استفاده قرار می گیرد.

در مورد سبکهای حمله ای می توان به وینگ چان ،زاچوان و تان تویی که در کتاب ووشو در میان مسلمانان چین به آن اشاره شده نام برد.که وینگ چان برای مبارزه از فاصله نزدیک،زاچوان برای مبارزه از فاصله متوسط وتان تویی برای مبارزه از فاصله دور طراحی شده است.

ودر ضمن اگر هنر رزمی مثلا دفاعی مانند کاراته(مانند کیوکوشین) براساس این فلسفه آموزش داده نمی شود به معنای درست نبودن وعدم انطباق آنان نیست.

نکته: بهترین کار برای بررسی درستی این فرضیات درباره فلسفه هنر های رزمی ضربه ای ،بررسی کاتاها ویا فرمهای این هنرها است تا ببینیم که آیا نکات و روشهای گفته شده در آنها صادق است ورعایت می شود یا نه؟

سبک شناسی

بر اساس مطالبی که در مورد فلسفه هنرهای رزمی آمد می توان بحثی را باز کرد با عنوان سبک شناسی که طی آن فلسفه سبکهای مختلف را مشخص وچگونگی اجرای آن فلسفه رادر آن سبک مشخص کرد،یعنی ابتدا مشخص کرد که سبک مورد نظر از کدام روش مبارزاتی دفاعی ویا حمله ای استفاده می کندو سپس ویژگیهای آن سبک رایعنی ا-روش حمله2-روش دفاع 3- روشهای تقویت بدن در مقابل ضربات وارده به بدن4-روشهای افزایش قدرت بدنی.5-روشهای حفظ سطح انرژی را مشخص کرد.

وبه نظر می رسد که سبک تایچی چوان موارد 3 و 4 را دارا نمی باشد واین موضوع شاید باتوجه به چندگانه بودن استراتژی مبارزه در این سبک،نشان دهنده مکمل بودن این سبک برای سبکهای دیگر است تا کسانی که در سبکهای دیگر مبتنی بر یک استراتژِی مبارزه ای خاص به مهارت دست یافته اند برای تکمیل مهارت مبارزاتی خود در عرصه عمل مبتنی بر استراتژیهای چند گانه از این سبک استفاده کنند.چرا که گفته می شود در این سبک در هنگام حمله و پیشروی حریف دفاع باید کرد و درهنگام دفاع حریف و عقب نشینی او حمله.

دو نکته را من دراینجا تذکر بدهم که

1-این فلسفه یابی بر اساس مبارزه درشرایط مرگ و زندگی بوده است و آن هم در برابر حریفی ماهر نه در شرایط مسابقه .

2-فرض اساسی در اینجا این بوده است که بدلیل کمبود زمان برای واکنش نشان دادن در برابر حریف در شرایط مرگ وزندگی آن هم در برابر حریفی که مهارت زیادی دارد واکنش نشان دادن دربرابر او در واحد زمان اهمیت اول را دارد ودر اینجا هرحرکتی که ما برای واکنش اول در برابر حریف استفاده کنیم بدلیل کمبود زمان در چنین شرایطی ما مجبور به ادامه همان طرح اول خود خواهیم بود چون دیگر زمان کافی در برابر چنین حریفی برای تغییر استراتژی و یا راهبرد در اختیار نخواهیم داشت.وگرنه در یک مبارزه مسابقه ای یادر برابر حریفی ضعیف تر که خطری برای ما ندارد چنین استراتژی لزوما واجب نیست.وممکن است این پرسش پیش آید که حال که به دلیل افزایش امنیت اجتماعی دیگر چه نیازی به هنر های رزمی است ویا فلسفه های هنر های رزمی که به نظر من دیگر منطق حاکم بر این هنر ها است که می تواند برایرزمی کار وجالب وزیبا باشد و او راترغیب برای یادگیری این هنرها کند.

درمورد فلسفه هنر های رزمی واستراتژی هنرهای رزمی باید بگویم که:الف - جهان بینی یک فرد استراتژی مبارزه ای یک فرد را مشخص می کند اگر جهان بینی یک فرد دیدگاه جسورانه ای به او دهد استراتژِی او حمله ای خواهد شد واگر به موارد اخلاقی اهمیت بیشتری دهد وبه نوعی موضع گیری محافظه کاری داشته باشد استرا تژِی او دفاعی خواهد بود.ب- نوع استراتژِی ، نوع تکنیک یا فن را مشخص می کند.ج- نوع فن طرز ایستادن را بر روی زمین برای آن فرد تعیین می کند.

در ضمن به نظر من اگر این فلسفه درست باشد کمک زیادی می تواند به استاندارد شدن هنر های رزمی وآموزش آن شود و می تواند جلوی سواستفاده از پیچیدگی های فعلی هنر های رزمی را بگیردو فکر می کنم کسی که فلسفه هنر رزمی مورد علاقه خود را نمی داند مانند کسی است که زمین را می کند ولی نمی داند که می خواهد جای آن جاده بسازد ویا خانه ونمی داند که با چه کیفیتی باید این کار را انجام دهد.

این استاندارد سازی هنرهای رزمی بزرگترین فایده حاصل از ایده های این نوشته ها است واین استاندارد سازی نه بر اساس تکنیکهای یک سبک بلکه بر اساس استراتژیهای یک سبک قابل انجام است که آن استراتژی هم بر اساس انتخاب یکی از استراتژیهای یک مبارزه که در ابتدای این نوشته ها به عنوان مبارزه A باB بیان شده است به عنوان استراتژی اصلی قابل انجام است و اگر این تقسیم بندی واستاندارد سازی درست باشد انقلابی در فهم واستفاده ازاین هنرها ایجاد می کند.

واین استانداردسازی مبتنی بر 4 فرض بنا شده است:

1- ما برای مبارزه رزمی ضربه ای 4(چهار)راه برای مبارزه کردن داریم.

2- هرکدام از این چهار راه نیازمند یک نوع استقرار مخصوص است.

3- هرکدام از تکنیکها و ضربات مشت نیازمند یک نوع از استقرارهای پاها بر روی زمین است.

4- درنتیجه هر کدام از ضربات مشت نشاندهنده انتخاب یک نوع از استراتژیهای مبارزه از بین این پنج روش مبارزه است.

وفکر میکنم درمورد این فرضها نکته کلیدی درشناسایی استراتژی سبک فرض سوم باشد که اگر درست باشد این مقاله درست است وممکن است این پرسش پیش آید که در کاراته هم ما دارای استقرارهای کوتاه هستیم که طی این استقرارها مشت معمول کاراته چون دارای استقرار بادامنه زیاد پا نیست قابل اجرا نیست پس چطور می توان گفت که کاراته سبک دفاعی است ودارای ویژگیهای حمله ای نیست چون ما گفته بودیم که دفاع نیازمند استقرار بادامنه زیاد پا بر روی زمین است در جواب باید گفت که فنونی که کاراته برای مبارزه از فاصله نزدیک دارد برای قدرت گیری همچنان وابسته به استقرار های محکم پا برروی زمین است یعنی مفاصل رانی که نیازمند استقرار محکم هر دوپا بر روی زمین است چه در حمله که بیشتر فنون از کناره های کاراته باز شروع می شود وقدرت گیری آن وابسته به انتقال قدرت عضلات رانها وکمر است وچه در دفاع که باز باید بوسیله همین عضلات حمایت شود حتی در نشستهای کوتاه ولی در وینگ چون که مشت سه اینچی آن مشهور است تنها قدرت کتف و آرنج رزمی کار دخالت می کند که برای حمله کردن به دلیل سرعت بالا وصرفه جویی در زمان مورد استفاده قرار می گیرد درضمن در فاصله کم در کاراته معمولا در گیری به استفاده از فنون گلاویزی اینطور که من در کاتاها دیده ام منتهی می شود در نتیجه باید گفت که در استقرارهای بادامنه کوتاه پاها در کاراته ما تکنیک وفنی در کاراته نداریم که اجرای آن منوط به قدرت گیری واستفاده از استقرار بر روی زمین نباشد.ولی فنون مشت چکشی حتی در هنگام پیشروی یک پا که کاملا بروی زمین نباشد قابل استفاده می باشد هرچند که در لحظه آخر باید دو پا بر روی زمین قرار بگیرید البته این مشت نسبت به مشت پیچشی قدرت کمتری دارد ولی در عوض با سرعت بیشتری اجرا می شود ودر مشت پیچشی اگر دو پا کاملا درتمام مراحل عملیات بر روی زمین نباشد مشت پیچشی از قدرت لازم بر خوردار نخواهد بود چون دیگر قدرت عضلات ومفاصل رانها به کمر وسپس به دستها منتقل نخواهد شدو باز چون فرد دفاع کننده ابتدا باید دفاع کند که استقرار محکمی باید داشته باشد وسپس باید بدون فوت وقت حمله کند که دیگر بعد از یک دفاع موفق نیازی به تغییر نشست پاها نیست چون در آن صورت وقت تلف می شود وحمله کننده نیز فرصت فراریا ضربه مجدد پیدا خواهد کرد ودر ضمن به این نکته توجه داشته باشید که کسی که می خواهد حمله کند لازم است که سرعت زیادی برای کاهش فرصت عکس العمل حریف دربرابر حمله خود داشته باشد چون وقتی به حریف حمله می کند بدن خود را در برابر وارد شدن ضربه حریف قرار داده است بنا براین استقرارهای زمان بر این فرصت را به حریف می دهد تا فرصت واکنش لازم را بدست بیاورد ودراستقرار دینامیک باید فنون هماهنگ با این استقرار را داشته باشد که مشت چکشی است و مشت پیچشی هم هماهنگ با استقرارایستا یا استاتیک است که مختص سبکهای دفاعی است که باعث تولید بیشترین و سریعترین ضربه در این استقرار است.

پس بنابراین هراستراتژی مبارزاتی نیازمند یک نوع از ایستادنهای دینامیکی یا استاتیکی است که در هرکدام از این نوع ایستادنها یک نوع روش مشت زدن قابل اجرا است.




چند نکته درباره هنرهای رزمی

1- نکته ای که در مورد سبکهای دفاعی قابل مطرح کردن است این است که سبکهای دفاعی همانند فلسفه سبکهای نرم به دنبال استفاده از انرژی حریف هستند به این صورت که اجازه می دهند با حمله کردن حریف وبر اساس حرکت وموقعیت حریف طرح ریزی مبارزه خود را انجام دهند .ودر ضمن اگر یک کاراته کار که به نظر من این سبک بر اساس اصول سبکهای دفاعی طراحی شده است اگر بخواهد که حمله کننده باشد احتمالا باید به دلیل سرعت کم ویا زمان بر بودن اجرای فنون کاراته ، خود را برای ضربه خوردن آماده کند مانند کیوکوشین،ومن فکر می کنم که سبکهای دفاعی و سبکهای نرم به درد مبارزه باجمعیتهای زیاد بیشتر می خورد چون درهنگام دفاع مغزو بدن انسان بدلیل سپردن طراحی مبارزه به حریف بیشتر انرژی ذخیره می کند.

2-هنر های رزمی باید دارای چه ویژگیهای فنی باشند؟

ا-روش حمله2-روش دفاع 3- روشهای تقویت بدن در مقابل ضربات وارده به بدن

4-روشهای افزایش قدرت بدنی.5-روشهای افزایش حفظ وگسترش انرژی برای حفظ انرژی در مبارزات.


3 - ذن چیست؟کنترل بدن وانسان توسط ذهن را ذن می گویند،که در اینجا برای ایجاد چنین حالتی من 3 اصل رفتاری زیر را پیشنهاد می کنم:

1-برای خودتان ارزش قایل شوید.

2-برای دیگران هم ارزش قایل شوید.

3-ازدیگران انتظار داشته باشید برای شما ارزش قایل شوند.

4- تفاوت سبکهای چینی وژاپنی در چیست؟

در سبکهای ژاپنی توجه اصلی به کاربرد فنون بوده است ولی در سبکهای چینی فلسفه در شکل گیری این سبکها موثر وتاثیر گزار بوده است.

5-در بوکس غربی روشهای دفاعی وجود ندارد وبوکسور برای دفاع از خود بیشتر از هر چیزی نیازمند استفاده از فکر خود است وروش دفاع بیشتر عبارت است ازجاخالی دادن ومسدود کردن ضربه وارد شده به سر وگردن بوسیله ایجاد مانع بوسیله ساعدها است، البته این سبک بیشتر در دسته سبکهای حمله ای قرار می گیرد.

6- آیا ورزش رزمی دوستانه داریم؟ کشتی

7- چرا می گویند هنر رزمی؟چون فرد برای بکار گیری این فنون نیازمند رسیدن به مرحله بالایی از توانایی ذهنی است،جون هنر تکامل ذهنی است که عینیت یافته است بر عکس علم که انسان صورت خارج از ذهن را بر ذهنش منقوش می کند ودر هنر رزمی هم انسان آن تکامل ذهنی را که بر اساس تفکر وتمرین بر ذهنش نقش بسته است را در معکوس آن یعنی هنر از ذهن به عین انتقال می دهد.

8- دلایل شکل گیری این فنون رزمی چه بوده است؟

1-آمادگی جسمانی. 2- دفاع از خود ودر مراحل پیشرفته تر احتمالا جنبه هنری آن هم موثر بوده است.

البته در زمان حاضر بدلیل افزایش امنیت اجتماعی نیاز به این ورزشها کمتر احساس می شود به همین دلیل عده ای از رزمی کاران سعی کردهاند که مسابقاتی شکل دهند که فرد بتواند عملا از فنون خود استفاده کند یعنی روشهای غیر کنترلی مانند فول کنتاکت واز این قبیل ولی به نظر می رسد سبک کیوکوشین به دلیل فلسفی چنینروشی را مورد استفاده قرار داده است چرا که موسس آن معتقد بوده است با ایجاد سختی، کهروح وجسم انسان با آن در گیر شود می توان به حقیقت با آرامش درونی دست یافت واسم آنرا هم کیوکوشین به معنای راه حقیقت گذاشت همانطور که خود به مدت 3 سال در کوه وجنگل و به تنهایی وقت برای خودسازی اش صرف کرد که به هر حال این سبک براساس دید گاههای خاص آن شکل گرفت.

9- دلیل تنوع زیاد در سبکهای دفاعی چیست؟ یکی از دلایل آن احتمالا پیدا کردن روشهایی بوده است که بتوان با آن روشها سرعت ضربه زدن را در دفاع و حمله افزایش داد.

10- چگونه می توان به هنر رزمی دست یافت؟ بیشتر از هر چیزی بوسیله تمرینات ذهنی که به عنوان کاتا یا فرم نامگزاری شده اند،چرا که رفتار انسان تابعی از فکر اوست وکاتا یا فرم هم برای تربیت فکر انسان ایجاد شده است.

11- سبک وینگ چان چگونه شکل گرفته است؟

با توجه به اینکه این سبک بر اساس دفاع شخصی شکل گرفته است ویا سبکی که براساس نیروی کم بتواند توسط زنان هم به عنوان روش دفاع شخصی مورد استفاده قرار بگیرد به همین دلیل اگر تصور کنیم که دو نفر از فاصله نزدیک در مقابل هم قرار بگیرند که فاصله دفاع شخصی است ، در این صورت فضای بین آن دو نفر کم و امکان دیدن ضربه در حال وارد شدن به بدن وجود ندارد بنابراین در اینجا باید آن دو نفر ضربات همدیگر را احساس کنند واساسا بیشتر از اینکه به فکر دفاع باشند باید به فکر حمله باشند که این موضوع را می توان با قرار گرفتن در مقابل فرد دیگری از فاصله نزدیک درک کرد.

12- یکی ازانتقاداتی که من نسبت به کتاب های آموزش فرم در رشته های رزمی چینی دارم این است که این کتابها فرم را به شکل یک رقص آموزش می دهند یعنی صرفا مسیر حرکت را شرح می دهند نه هدف حرکت که شاید بر اساس رفتار باقی مانده از دورا ن گذشته است که اساتید سعی می کردند روشها وفنون خود را پنهان و مبهم نگه دارند.

13- چرا درمسابقه های سبک کیوکوشین از مشتهای کوتاه استفاده می شود؟

چون مشت بلند را انسان بیشتر در لحظات احساسی وبر نقاط حساس بدن مانند سر وگردن که در مبارزات قدغن است می زند ودر این مسابقات بجای اجرای صحیح فن قدرت بالای بدنی عامل تعیین کننده است.

14- اگر در سبکهای دفاعی حریف حمله نکند چکار باید کرد؟

اگر حمله نکرد که خوب مبارزه دیگر جایز نیست اما اگر در شرایطی بودیم که اجبارا باید مبارزه می کردیم ابتدا باید خود را به حریف نزدیک کنیم تا حریف تحریک شده وبه ما حمله کند وسپس به او حمله کنیم واگر باز هم حریف به ما حمله نکرد اینجا دیگر چون فاصله نزدیک است ما می توانیم حمله کنیم چون موقعیت نزدیک بدن خود یک حمله است.

15- در مبارزات مسابقه ای غیر کنترلی روش مبارزه باید چگونه باشد؟

1-حفظ سطح انرژی که بیشتر این کار را ذهن انسان می تواند انجام دهد وبعد تمرینات مربوط به آن که البته این حفظ انرژی بیشتر بوسیله داشتن انتظار منطقی از مبارزه وفرایند آن تحت قوانین مسابقات ایجاد می شود.2-قدرت تحمل ضربات حریف چرا که در اینجا امکان زدن ضربه ای که کار را سریع تمام کند نیست. 3-قدرت بدنی

4-فنون حمله 5- فنون دفاع.

اساسا به نظر من هر گونه مبارزه ومسابقه ای نمی تواند اصول سبکهای رزمی را در انسان ایجاد کند،چون همه آنها محدودیت زا هستند واساسا به نظر من کاتا یا فرم از نظر تربیتی از هر چیز دیگری اثر بیشتری دارد به شرطی که همراه با هدف حرکت آموزش داده شود .البته در سبک کیوکوشین هدف از مبارزه از بین بردن ترس درونی و مواجه با سختیها وخودسازی است که به هرحال می تواند دارای این اثر باشد.

به نظر من سبکهای حمله ای جواب بهتری در مسابقات به دست می دهد چرا که به دلیل قوانین مسابقات امتیاز آوردن وحمله کردن الویت اساسی داردکه با فلسفه حمله کردن سبکهای حمله ای هماهنگی بیشتری دارد در حالی که در سبکهای دفاعی بعداز دفاع باید حمله تعیین کننده ای را طرح ریزی کرد که بدلیل قوانین مسابقات امکان اجرای این نقشه کمتر وجود دارد.

16 – بکارگیری وینگ چون در عمل به دلیل فنونی که از فاصله نزدیک بکار برده می شود در برابر فاصله متوسط و دور نا کارآمد است وباید دو سبک دیگر ژاچوان و تان تویی هم برای مبارزاهای دور تر یاد گرفته شوند.

17- نکاتی درمورد استراتژی ،تاکتیک و فن یا تکنیک

1- استراتژی یعنی نقشه حل مشکلات که از مقایسه بین وضع موجود با وضع مطلوب بدست آمده است.2- تاکتیک یعنی ترتیب اجرای فنون یا همان تکنیکها برای اجرای استراتژی با توجه به موقعیت موجود.3- تکنیک یا فن یعنی اعمالی که ما برای رسیدن به یک اثر مشخص از خود نشان می دهیم.اما درمورد نحوه آموزش این موارد باید گفت که آموزش این موارد در کاتا یا فرم آموزش داده می شود ودرحقیقت آموزش کاتا یعنی آموزش تاکتیک یا ترتیب اجرای فنون در موقعیتهای مختلف چه ازنظر فاصله ،زاویه و تعداد وسلاح آنان می باشد.وکاتاهای مختلف در حقیقت یعنی آموزش تاکتیکهای مختلف.اما اشکال شما ممکن است بر این اساس گرفته شود که در مبارزه ممکن است انسان از نظر عوامل شکل دهنده یک مبارزه از قبیل نفرات،مهارت و سلاح آنان با شرایطی روبرو شود که استراتژی کلی یک سبک جوابگو نباشد که این ایراد شما می تواند درست باشد و من فکر می کنم که سبکهای نرم ویا حداقل تای چی چوان برای مبارزه بر اساس چندین استراتژِی مبارزه تعیین شده است به این ترتیب:

یک نکته که درباره سبک تای چی چوان قابل مطرح کردن وتفکر است این است که این سبک شاید دارای هردو جنبه سبکهای دفاعی و حمله ای باشد چون در این سبک مبارز در هنگام حمله حریف دفاع می کند و در هنگام دفاع حریف حمله حداقل در کتابها این استراتژی برای این سبک گزارش شده است وبه این دلیل روش آموزش وحرکت این سبک نرم است چون در این سبک مبارز مجبور است که دارای انعطاف پذیری در واکنش باشد که این انعطاف پذیری ایجاب می کند که مبارز بدن نرم و انعطاف پذیری برای پیدا کردن شرایط تغییرو واکنش بر اساس ذهن مبارز باشد که بر اساس طرح حریف ریخته شده است در این شرایط مبارز استراتژی دفاعی ویا حمله ای و گاهی اوقات گلاویزی را دارد که باید بدن نرم وسیستم عصبی ،عضلانی،جریان خون وتنفس آرام وکاملا تحت کنترل ذهن باشد تا بتواند در هنگام تغییر استراتژی واکنش لازم توسط بدن در زمان مورد نظر را پیدا کند.به طور کلی سبکهای نرم به این دلیل نرم خوانده می شوند که مبارز بدلیل انعطاف پذیری در استراتژی مبارزه باید دارای بدن انعطاف پذیر ،تحت کنترل و آرام شده ای توسط ذهن را داشته باشد تا طی آن بتواند استراتژی خلاقانه و متنوعی را در هنگام مبارزه اعمال نماید.


فلسفه هنر های رزمی گلاویزی

در اینجا هدف بر هم زدن تعادل حریف است وما دونوع تعادل داریم:

1- تعادل پویا یا دینامیک.

2- تعادل ایستا یا استاتیک.

تعادل پویا تعادل بدن بر روی پا هایش است و تعادل ایستا تعادل انسان به طور طبیعی است یعنی تعادل انسان در حالتی که بدن انسان را تشکیل می دهد مانند تعادل مفاصل و نقاط فشاری.

ودر عمل ممکن است از هردو تعادل پویا وایستا برای برهم زدن تعادل حریف استفاده کرد.

درمورد استفاده از روشهای گلاویزی در برابر ضربات حریف این موضوع قابل ذکر است که شما باید خود را هم جهت و هم سرعت ضربه حریف کنید چرا که در غیر این صورت ممکن است نتوانید حریف را کنترل و فنون خود رابر روی اواجرا کنید که باعث آسیب دیدگی شما می شود به طور مثال اگر دیده باشید بدل کاران برای پرش از یک خودرو به خودرو دیگر ابتدا دو خودرو را هم سرعت و هم جهت هم قرارمی دهند و سپس عمل انتقال و پرش بر روی خودرو دیگر را اجرا می کنند ودر فنون گلاویزی هم باید به همین شکل عمل کرد تا بتوان حریف راکنترل کرد که به این راهبرد در فنون گلاویزی استفاده از انرژی حریف گفته می شود.

واز ورزشهای گلاویزی می توان از 1-آیکیدو2-جوجیتسو3-جودو4-کشتی نام برد.

دربحث مبارزه های گلاویزی بحث تعادل ایستا و تعادل پویا باعث افزایش تمرکز و خلاقیت در یادگیری این فنون می شود.

البته باید بگویم که من چون تجربه و مطالعه ای در مبارزات با سلاح ندارم نمی دانم که فلسفه مبارزاتی آنها چگونه می تواند باشد؟ولی شاید احتمالا این طور که حدس می زنم شیوه ایستادن در حالت با سلاح و بی سلاح یکسان است احتمالا باید دید که درهرکدام از این حالتهای ایستادن چه نوع سلاحی وبا چه استراتژی بکار می آید؟

روش تحقیق و گسترش این ایده ها
یکی از کارهایی که می توان در مورد این ایده ها انجام داد این است که در مورد :
- 1 فرضیه ها ی این ایده ها راستی آزمایی کرد.
-2 از یک متخصص بیو مکانیک برای تحلیل این فرضیه ها و تفاوت سرعت و قدرت در هرکدام از این حالتها تحقیق علمی وتجربی انجام داد.ودر بخش سوم می توان وارد بحث سبک شناسی شدو بر اساس ویژگیهایی که هر سبکی باید داشته باشد کار را ادامه داد وبه این ترتیب کار را دنبال کرد:بر اساس مطالبی که در مورد فلسفه هنرهای رزمی آمد می توان بحثی را باز کرد با عنوان سبک شناسی که طی آن فلسفه سبکهای مختلف را مشخص وچگونگی اجرای آن فلسفه رادر آن سبک مشخص کرد،یعنی ابتدا مشخص کرد که سبک مورد نظر از کدام روش مبارزاتی دفاعی ویا حمله ای استفاده می کندو سپس ویژگیهای آن سبک رایعنی ا-فنون(تکنیک) حمله2- فنون دفاع 3- فنون تقویت بدن در مقابل ضربات وارده به بدن4- فنون افزایش قدرت بدنی.5- فنون حفظ سطح انرژی را مشخص کرد.


در پایان باید بگویم که تمامی این مطالب بدرد مبارزه واقعی می خورد وگرنه در مسابقات ورزشی این استراتژیها اساسا کاربرد ندارد،بطور مثال چگونه می توان گفت در مسابقات کمیته کاراته کنترلی که هردو مبارز حمله همزمان انجام می دهند این فلسفه کاربرد دارد ویا درمسابقات کیوکوشین کاراته وقتی نمی توان بر روی سرو گردن حریف ضربه وارد کرد شرایط مبارزه واقعی فرض شده است ودر خود کاتاهای کاراته معمولا به یک حریف تنها یک ضربه وارد می شود چون یک ضربه استاد واقعی تمام کننده است البته هدف این نوشته غیر از پژوهش درباره یک موضوع استانداردسازی یک موضوع هم هست نه نشان دادن اینکه چگونه به حریفی آسیب زد که در فنون سبکهای مختلف درچهارچوب این چند استراتژی بیان شده است،ودر ضمن فکر می کنم که درصورت صحیح بودن این مطالب بسیاری از سبکهای چینی ویا هرکشوری از نابودی و فراموش شدن به دلیل گنگ بودن دلایل انتخاب روش مبارزاتی اشان حفظ می شوند.

فلسفه مبارزه با سلاح سرد

فکر می کنم مبارزه با اسلحه وداشتن استراتژی تهاجمی بودن یا نبودن با آن به :

1 - طول اسلحه( یک اسلحه بلندتر تهاجمی تر است)

2-فاصله بین مبارزها (فاصله بین دومهاجم تعیین کننده مقدار مانور اسلحه است که در فاصله کوتاه اسلحه کوتاهتر تهاجمی است و سلاح بلند دفاعی)

و3-مقدار فضایی که برای مانور بدن وسلاح در اختیار مبارزقرار می دهد.مثلا کوچک یا بزرگ بودن محیط مبارزه.

بنابراین داشتن آگاهی از مبارزه با نوع اسلحه متناسب با محیط مبارزه شرط داشتن آموزش صحیح و کاربردی با سلاحهای سرد است.

ودر ضمن سپر می تواند نقش فاصله وفضای مبارزه را در داشتن استراتژی حمله ای و یا دفاعی را در مبارزه کاهش دهد. که سپر در ژاپن مورد استفاده نبوده است ولی در چین را نمی دانم .

سپر می تواند بسیاری از استراتژیهای مبارزه را از بین ببرد.مانند نبرد رمیها بایونانیها که یونانیها از نیزه های بلند استفاده می کردند و رمیها از سپر های بزرگ به همراه شمشیرهای کوچک ،که نتیجه به نفع رمیها به دلیل از بین رفتن استراتژی حمله ای یونانیها تمام شد.


شاهین نجف قلی زاده
 

فایل های ضمیمه

  • Falsafe Razme 4.zip
    30.4 KB · نمایش ها: 5

sh.nqz

Registered User
تاریخ عضویت
16 دسامبر 2010
نوشته‌ها
97
لایک‌ها
59
سن
44
محل سکونت
تهران
What's the philosophy of martial arts?

Or

What's the philosophy of variations in the styles of martial arts?

In the following article we don't mean to analyze reasons of formation of those arts, but rather we mean the methods and styles, the reason of their formation .philosophy is a purpose.

فلسفه ی هنرهای رزمی ضربه ای

Suppose there are two people , we consider them as A and B , imagine A wants to hit B , B can prevent A and defend himself against by using different methods?

1. Make a barrier for the part of body wanting to hit .

2. Deviate the organ /part wants to hit.

3. To sidestep

4. To fight back the source(which is the attacker).

5. Catch the part or the attacker punch or hit.

In my opinion each style becomes specialized for reacting ,base on the mentioned methods.

1- there are few defensive ways for blocking because it's dangerous for defender and there aren't many possibilities for performing it .

2- for deviating the part which wants to hit there is a need for having strong legs with a great ability of placement of the legs and control over body while the attacker's attacks.

3- I'm not sure of different styles if they have used sidesteps or not.

4- It needs fast movement and reaction for fight backing.

5- Finally there are many causes for struggling after catching the attacker or the organ /part which wants to hit.

Now what I guess is that various styles in martial arts use one of those methods for fight and defence.










As I know no styles comes to existence by using the first method (blocking) the reason of that is the rare chance of its success.

About the second one there are so many styles that use it, one of its features is the necessary need for having legs with amazing strength to stand on for both defending and attacking.

For sidestepping there may be so many styles base on it .fundamentally it's integrated in other methods.

And about the last one which is not a lot number of them ,there are still few ones ,

So we reach to this conclusion there can be two main methods:

1- Styles with the feature of deviating the part /organ wants to hit .

2- Styles with the feature of attacking to the source power of the attacker.

A question raise here that How we can recognize these two various styles among others. As a matter of fact what springs my mind is punching in these two styles that can be categorized as following:

1-for the styles with method of deviation ,the attacker's part when we use the hit our punch will turn with its back upward, itis concluded that this types of hits are more productive when accompanied by the body strength, support of body ,power of legs such as Karate.

2-in the styles that back of hand is down in punching, they are part of a style. The philosophy of these styles is based on attack and instead of power, pace is having the great importance such as wing chun.

WARNING: according to deviation method that was talked about, there may be some other styles but for lacking of enough sources I don't have sufficient information but it might be possible to have styles with the body maneuver .for example: پاگواچوان ، باگواچوان that in the latter one the پاگوا کار

Moves in a circle the attacker(opponent) in the middle. he tries to change his position by moving to left ,right,up and down. So far in پاگوچوان deceiving and surprising the opponent are the main purposes. There is still one more question , is it possible to fight with many people at the same time ,or in other words don't they face with lack of time or even space in their fights?

Additionally we can name Mantis in هنرهای رزمی ای ضربه ای .








We have to bear in mind whatever we use as a method ,we have to act according to our first choice either in attack or defense then I believe for defensive styles it 'd be better to use twist punch cause it's accompanied by legs' strength and for fighting styles مشت چکشی can be used because the placement of feet is not important here then body can be used lighter with relax movement on the floor.

Then the styles , which are placed in the same category, are the ones due to having the same reactions in the beginning are followed by other reactions afterward in similar then they have the same strategy in fighting and attacking.

Actually each kind of martial arts should be taught with theirs philosophy.

Point1: each person who can learn one special art or style he/she can learn others in the same category or family.

Point2: a person who learns a style which is not similar to his first style for the difference in philosophy of their attack and defense ,so he can't have an achievement and he'll have doubt in specifying a strategy for fighting.

Point3: lifestyle of a person can affect his choice in martial arts and styles or vice versa, the defensive styles are for the ones who are conservative and the fight styles are for the ones who are bold and brave. Anyway I do believe it will effect on person's personality and spirit.

On the whole I guess leaders are better to choose fight styles and obedient defensive styles. For instance the people who have the responsibility of security of a place that have to decide at the moment are better to use styles with pace and the ones who are responsible for defending a place or someone such as a guard is better to choose opposite style.

But not to be forgotten defense in fight styles is good for moving ahead and releasing the opponent's defensive position. Such as wing chun ,زاچوان, تان تویی,.











Wing chun is designed for fighting in near distances, زاچوان is for normal distances, and تان تویی is for far distances. If martial arts such as karate are not taught with their philosophy behind ,it doesn't mean they are not correct and accurate.

Point: the best way for analyzing those hypotheses about هنر های رزمی ضربه ای کاتاها is that to consider their philosophy. Make sure if the mentioned methods and ways are true about them or not. I'll have two more points here:

1. Searching and talking about this philosophy is for real fight against real opponent not competitions.

2. The main assumption is that for having lack of time in life-death situation showing reaction as fast as you can is having the great importance.in reality we have to continue our reactions due to time shortage and there would be no time for changing strategy , otherwise we don’t need it in competition against a weak opponent.

Learning a kind of martial arts is necessary for increasing security, also the philosophy of these arts can be an inspiration for people to learn it.

About strategy and philosophy of martial arts it's good to say:

A. Person's worldview defines his strategy. If he has a brave worldview then he'll choose the strategy of fight and attack, and if he considers morality he leads to defense styles and strategy.

B. What defines the technique is the type of the strategy

C. The way person stands on the ground will be recognized by the technique.

In my point of view if this philosophy is right it can help for standardizing martial arts also can prevent them from complications and misuses. A person's unawareness of the philosophy of his favorite art is like someone who is digging the ground and doesn’t know wants to build a house or road.











The benefit of ideas in this article is standardization, which is not only possible to have it base on the techniques of a style but also base on its strategies.in addition to this , all the strategies can be chosen according to mentioned methods between A and B. we'll expect a revolution in understanding and use of martial arts, if all the strategies and methods in here are true.

Now, they are four types of hypothesis about standardization:

1. For مبارزه رزمی ضربه ای there are four methods of fight.

2. Each of them needs a suitable placement and strength of the legs.

3. Each techniques and punches need one type of placement on the floor.

4. So each punching indicates one type of strategy among the five fight methods.

We can assume the theme of this article is true if the key point, which is the third hypothesis, is true.

May be a question pop to mind about karate that we need quick and short movements and changing the place because of that it's not possible to use punches .then how can we consider it a defensive style?, as an answer the methods that are used in karate in short distances needs strong placement of the feet on the flour. It means we need waist and legs protection but inوینگ چون which is famous for its مشت سه اینچی we only have powerful shoulder and elbow , that are used because of pace and time saving, we can see struggles between کاتاکارا ها in fighting in short time.

Due to having the feet's placement with short width we don't have a technique or method in karate, but فنون مشت چکشی can be in progress and use even with one foot moving and placing on the floor.















Even though both feet should be fitted on the floor in the last moment , this punch is weaker than twisted punch but performed faster. If we don't have the feet centered on the floor in twisted punch ,we don't have sufficient strength because the power can't transport to legs, waist and hands.

After a successful defense , a defender doesn't need the legs to sit because it gives enough time to attacker to attack.ودرضمنبهایننکتهتوجهداشتهباشیدکهکسیکهمیخواهدحملهکندلازماستکهسرعتزیادیبرایکاهشفرصتعکسالعملحریفدربرابرحملهخودداشتهباشدچونوقتیبهحریفحملهمیکندبدنخودرادربرابرواردشدنضربهحریفقراردادهاستبنابرایناستقرارهایزمانبراینفرصترابهحریفمیدهدتافرصتواکنشلازمرابدستبیاوردودراستقراردینامیکبایدفنونهماهنگباایناستقرارراداشتهباشدکهمشتچکشیاستومشتپیچشیهمهماهنگبااستقرارایستایااستاتیکاستکهمختصسبکهایدفاعیاستکهباعثتولیدبیشترینوسریعترینضربهدرایناستقراراست.

پسبنابراینهراستراتژیمبارزاتینیازمندیکنوعازایستادنهایدینامیکییااستاتیکیاستکهدرهرکدامازایننوعایستادنهایکنوعروشمشتزدنقابلاجرااست.

Few points about martial arts:

1. There is something about defensive styles that is they're looking for misuse of their opponents energy that lead them into planning a fight base on position and movement of him, also in my opinion a کاتاکار who wants to attack ,he has to get himself ready because of time maybe the technique he decides to use is getting much more time of him .these kind of fights are suitable for fighting against a lot of people at the same time, because of sufficient time that is provided for body and brain to design an attack.

2. What kind of techniques should martial arts have?

A. Type of attack

B. B. type of defense

C. C. reinforcement ways toward the attacker's hits

D. Different ways for having strong body

E. Different ways of increasing and saving energy



















3. Stylistic

According to stylistic it's possible to specify a philosophy for different styles and the way that can be performed, it means first we want to know which kind of methods do they use defense or attack , then knowing about the features of that style such as attack method, defensive method, reinforcement enhancement of the body, how to increase body strength, how to get energized.تای چی چوان style doesn't support features 3 and 4 it seems this style consists of so many different strategies so it can work alongside with other styles, then people who are professional in one special strategy can use this style as well for accomplishing.

4. What is Zen? Human and body control by mind is called Zen. Here are three اصل رفتاری :

· Value yourself

· Value others

· Expect others to value you

5. What are the differences between Chinese and Japanese styles?(Japanese vs. Chinese styles)

In Japanese ones the main attention is on the practice and usages of techniques but in Chinese ones philosophy plays the main role.

6. In western boxing there are no defensive methods and the boxer has to use his mind rather than anything else for defending himself, mostly he has to use sidestepping and blocking the attacker's hit.

7. Do we have a friendly martial art? Wrestling

8. Why is it called martial arts? Because person needs a great mind ability and art is an evolutionary of mind that materialized

برعکسعلمکهانسانصورتخارجازذهنرابرذهنشمنقوشمیکندودرهنررزمیهمانسانآنتکاملذهنیراکهبراساستفکروتمرینبرذهنشنقشبستهاسترادرمعکوسآنیعنیهنرازذهنبهعینانتقالمیدهد.













9. What are the reasons of martial arts' techniques' creation?

· Body fitness

· Defend one and even in more advanced levels artistic sides are effective.

Surely security and safety in today's life results in not using these kinds of sports anymore and this is the reason of having competitions such as کنتاکت and etc., but it seems کیو کوشین is the cause of some philosophies behind competitions. Its pioneer believed that meditation and relaxation can be gained by hardship which human's spirit and body are dealing with, so it's named کیوکوشن means truth path, he himself spend his life in mountains and jungles for 3 years.

10- what are the varieties among defensive styles?

It can be the reason for finding different methods to be faster and quicker.

11- How can we learn martial arts? Behavior is dependent on mind, کاتا is created for human's mind training then practice on it is useful.

12-How does wing chun come to exist?

As we know this style is based on self- defense or it’s not that much strong in order to be used by women, too. In this style due to this fact the opponents are too close to each other, to see each other's hit from close distance is impossible so they have to feel it .basically have to think about attacking more than defending. It's touchable by standing near to someone.

13- One of my criticisms toward آموزش فرم books is that it's taught like dancing. I mean only the movements, ways are explained not the target. It may root in this fact that masters wanted to keep their styles and methods secret in the past.

14- why do people use مشت های کوتاه in کیوکوشین ?

Because مشت بلند which is forbidden, is used in in emotional situations and in sensitive body part, so it results in using body strength rather than correct performance of methods.










15- What shall we do in defensive styles if the opponent doesn't attack first?

If doesn't happen, it's not acceptable to fight anymore, but if we have to then approach him to provoke him into beginning the fight. If again doesn't happen, it's allowable to attack him because being so near to him is a kind of attack itself.

16- What's the method of fight in مبارزات مسابقه ای غیر کنترلی?

· Saving energy which is mostly done by powers or (mind) the practicing on. Certainly it will be possible only by logical expectation of the fight and it's procedure

· Having tolerance of opponent's hit cause in these situations there isn't any chances of hit to finish the job.

· Body strength

· Attacking methods

· Defensive methods

Fundamentally the basics of martial arts can't appear in us in any competitions, cause of limitations. Basically Kata orفرم are the most influential from training aspect, in condition being taught by purpose. In کیوکوشین style overcoming inner fear, encountering hardships and self-making is the target, however can have this influence.

Due to this fact gaining scores and attacking are the first priority in competitions that are in harmony with philosophy of attack , because of their rules so attack styles are responding better, on the other hand in defensive styles after defense we have to plan an attack which seems to be impossible for mentioned rules.

17- points about strategy, technique and tactics.

· Strategy means the plan to solve a problem that can be achieved via comparing the present condition and the best

· Tactics means the procedure of methods performance or techniques for condition

· Techniques or methods are some actions that can help us to achieve s.th.

The above points are taught in kata, truly teaching kata means teaching, tactics or the correct procedure of methods in different situations from distances, angle and number and their weapons. Different katas means in real teaching of various techniques.








May be you realized there is something wrong here. The fighter will face a situation base on some parameters such as number of people, skill and weapon which the whole strategy of a style is not applicable anymore.

I guess سبک ها ی نرم or تای چی چوان are specified according to some strategies as following.تای چی چوان seems to have both defensive and attack styles. For the fighter has to defend himself while the opponent is attacking and when they are defending he attacks base on some books related to this style, because of that some teaching and training of this style is نرم .the fighter needs more flexibility . The flexibility of him is dependent on body. With this feature for reacting and changing base on his mind.

The fighter sometimes have the defensive attacking or struggling strategy, that the body and nerve system, muscular, bloodstream and relax breathing should be completely under control of the mind. In order having the body capable of showing reaction in right time is necessary.

Generally سبک های نرم are called نرم because the fighter has to have flexible body which is relax and under control in order to be able to show creativity and variety.

(فلسفه هنرهای رزمی گلاویزی )

The philosophy of struggling martial arts

Here we don't want to discuss about knocking off the opponent's balance, we have two kinds of balance: 1. Dynamic balance 2. استاتیک balance. In the first one the balance is on the legs that is the natural balance of human beings when they're standing on their feet such as تعادل مفاصل , تعادل فشاری for knocking off the opponents balance in action we may use both types.

In روش های گلاویزی we have to have the same direction and pace as our opponent, otherwise you can't control him and perform your methods that end in injury. For example the stuntman in jumping from one car to another first put them in same direction with the same pace then acts.











We do the same in فنون گلاویزی to control the opponent which the energy of opponent is used. There are some sports in the mentioned field:

1. آیکیدو

2. جوجیتسو

3. Judo

4. Wrestling

In those kind of fights what end in concentration and creativity in learning is تعادل ایستا and تعادل پویا .

It's essential to say that because I don't have any experience in fights with weapon, I have no idea what's the philosophy behind them. Properly standing positions in both is the same and it's good to know in this position what kind of strategy and weapon can be used?

Research method and developing ideas

1. The hypothesis should be tested if they are true or not.

2. Ask a Technician for analyzing the hypothesis and the difference between pace and power use a bio mechanic specialist or (technician) to do a scientifically and experimental research.

3. In third part we can enter stylistics and continue the work according to the features of a style.

We can begin a discussion that is called stylistics which the philosophy of different styles and the way they can be conducted are specified. First, specify which kinds of fights methods can be used for that style then recognize the features of that for instance: 1. Fighting techniques 2. Defensive techniques 3. Strengthening body against hits 4. Increasing the body power 5. Know how to save and keep energy.

In the end all the information mentioned here are suitable, for example how can we use them in karate competitions, when we have attacking at the same time from both side or in کیوکوشن competitions impossible to hit head and neck and we know one hit and attack from a real master means end of everything.










This article is a study about standardizing not showing how to hurt anybody. This is talked about methods of different styles within some strategies. Also I guess if these issues are correct, most of Chinese methods or any country will be protected from extinction and forgetfulness.
 

فایل های ضمیمه

  • martial arts.zip
    28.8 KB · نمایش ها: 4
بالا