myblacksky
Registered User
- تاریخ عضویت
- 10 اکتبر 2012
- نوشتهها
- 247
- لایکها
- 12
. . . اینروزا با این شرایط سخت زندگی دیگه کمر عمه ها هم شکسته باید به فکر یه جایگزین باشیم! . . . دلار شده چهار هزار تومن،ملت تو فيسبوك دنباله افق ميگردن اونوقت :| . . . لاف جديد دختران دم بخت سال1392 : من خواستگار پرايد دار هم داشتم ولي قبول نكردم . . . یواش یواش داریم از شرایط بخور و نمیر به شرایط نخور و بمیر تغییر وضعیت میدیم!… باشد که رستگار شویم . . . ﻣﻦ نعوذ بالله ﺍﮔﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩﻡ ﯾﻪ ﻣﯿﻮﻩ ﻣﯽﺁﻓﺮﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﭘﻮﺳﺘﺶ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻧﺎﺭﻧﮕﯽ ﮐﻨﺪﻩ ﻣﯽﺷﺪ ﻭ ﺗﻮﺵ ﻫﻢ ﺳﯿﺐ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺳﺮﺥ ﮐﺮﺩﻩ ﻣﺜﻞ ﺍﻧﺎﺭ ﺑﺎ ﻧﻈﻢ ﻭ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﯾﮏ ﺟﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ . . . بعضیام هستن که وقتی میرن دستشویی؛باید سند بذاری درشون بیاری! . . . استاده سر کلاس می گوزه واسه اینکه ضایع نشه می پرسه ساعت چنده؟ یکی از شاگردا میگه واسه ساعت چند کوک کرده بودین؟:دي . . . پــــســت بـعضـی هــا نـخـونـده لایــک داره! مث خودم بعله ) . . . مثه این شوفر اتوبوسا یه فلاکس چای گذاشتم پایین میز کامپیوتر و در حالی که نگام به مانیتوره خم میشم میارمش بالا.انگار مثلا ماشین از جلو میاد :| ) . . . انقدر تو خونمون به من احترام می زارن که نگو و نپرس :| به من میگن : الاغ... به اتاقم میگن : طویله.. به موبایلم میگن : گوش کوب و به میز کامپیوترم میگن : آغل... اینم جمله معروفشون : این الاغ یا همش تو طویلهشه ... یا داره با اون گوشکوبش بازی میکنه..... یا سرش تو آغلشه !!!من:| . . . داشتم آهنگای قدیمی کامپیوترمو مرتب میکردم چشمم خورد به آلبوم ترانه های مرجان پلی کردم بخونه تا اینکه رسید به یه آهنگ که متحول شدم :| میخوند : اونی که میخواستی تو غبارا گم شد.... اشک توی چشمام حلقه زد... مرجانم فانتزی داشت....باورم نمیشه اونم تو غبارا محو میشد.... . . . داشتیم با بابام تو خیابون میرفتیم دوستشو دید. بعد از سلام و احوالپرسی دوستش به من اشاره کرد گفت این پسرتونه؟ بابام یه سری تکون داد گفت آره دیگه چوب خدا صدا نداره!!! . . . آنجلیناجولى اگر ایرانى بود در نوجوانى ازسوى دوست و آشنا یه لقب “لب شترى” بهش داده شده و اعتماد به نفسش نابودشده بود و الآن منشى درمانگاه بود . . . طرز نمره گرفتن پسرا و دخترا از استاد مرد: پسرا: استاد به جون مادرم خرج خونه و دانشگارو خودم میدم مادرم مریض بابام مرده 2شیفت کار میکنم واسه همین نتونستم خوب درس بخونم ! دخترا:اســـــتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاد !!! . . . باحال ترین اعتراف یک دخدر در فیسبوک: اعتراف میکنم ، اولین روزی که رفتم دانشگاه ، نیم ساعت تو حیاط دانشگاه نشسته بودم تا زنگ رو بزنن که برم سر کلاس! :| (خوبه منتظر کلاس بندی نبوده!!!) . . . بابام وقتی نیم ساعت دیر میکنه ، مامانم عینِ اسفند رو آتیش بالا پایین میپره! مامانم که دیر میکنه ، بابام گوشی رو برمیداره به عالم و آدم زنگ میزنه! خواهرم دیر میکنه ، من رو میفرستن دنبالش! من که دیر میکنم ، میام خونه میبینم دو تاشون خوابن ، یکی شون هم جلو TV داره تخمه میشکنه ، تازه میگن شام میخوردی میومدی دیگه :| من:| خانواده))))) . . . امروز کنار خیابون ایستاده بودم ... یه دختره با جنسیس اومد جلوم ترمز کرد و گفت : ببخشید میخوام برم صادقیه ... منم بهش گفتم : کار خوبی میکنی .. خیلی جای خوبیه ... برو به امید خدا ... ازخنده دیگه نمیتونست حرکت کنه . . . تـــــرامـــــادول خـوردیـم؟؟!! علی دایی درحال پرسیدن از بازیکنان که چرا ما گل خوردیم؟ . . . اين جمله برا كيا آشناست؟؟ " از رو تصویر نزن جلو. خراب میشه " ) . . . جی ال ایکس داره تبلیغ راحت از جیب درومدن و میکنه نمیدونه ما یه شلوار کردی داریم تبلت میزاریم توش،اخیرا مشاهده شده لب تاپم میزارن داخلش! =)) . . . سلامتي اون دختري که گرماي دست دوست پسر پياده اش رو با سرمای بخاري هيچ پرايدي عوض نميکنه ) . . .