تاتر تاتر تاتر باز هم تاتر

[Luxor]

سلام!چرا اینجا انقدر سوتو کوره؟؟

حیف نیست؟؟؟؟
من عاشق تئاتر هستم!اما به یه دلائلی خیلی کم رفتم!

حالا اومدم ببینم بچه ها وب سایتی چیزی سراغ ندارند به من معرفی کنند تا بتونم اخبار روز تئاتر ها و ساعت و مکان برگزاریشون رو بدونم؟

تئاتر از هنر هائی است که واقعا در حقش جفا شده...حتی اینجا؟!

 

[amir_r_k]

تئاتر خوب، از روز ششم ارديبهشت نمايش ددالوس و ايكاروس در تالار سايه اجرا ميشه كه خيلي نمايش خوبيه! از دستش ندهيد. ضمنا در تالار قشقايي هم نمايش اترارنامه هم اجرا مي‌شود هم كه اگر علاقمند به ادبيات كلاسيك با طعم امروزي هستيد اين را هم به شما پيشنهاد ميدهم. باقي بقايتان

 

[AzhyDehAk]

سلام به همگي...
من چند وقت پيش نمايشنامه آمده يا چطور از شرش خلاص شويم از اوژن يونسكو رو خوندم...

اما هر چي زور زدم معناش رو نفهميدم....اصلا متوجه هدف نهايي داستان نشدم!:wacko:

گفتم اينجا مطرح كنم شايد يكي از شما يه سر نخي از داستان بهم بدين!
​

 

[IronSteelMetal]

منم تئاترهای هنری نرفتم ولی اینایی که بولینگ عبدو میگذاره رو اکثرا رفتم بیشترشون بامزه و شادند. تقریبا تو مایه های قهوه خانه زری خانم هستند.

 

[maryam2810]

منم تئاترهای هنری نرفتم ولی اینایی که بولینگ عبدو میگذاره رو اکثرا رفتم بیشترشون بامزه و شادند. تقریبا تو مایه های قهوه خانه زری خانم هستند.

واقعا تاتراشون قشنگه ؟؟ .... من که همیشه فکر میکردم تاترایی که اینجا به نمایش گذاشته میشه برا اطفال زیر 2 ساله ... !!!
..
ما چند وقت پیش رفتیم تاتر " پنجره فولاد " ... قشنگ بود ... با حضور اکبر عبدی !! تاتر شهر ...

کاش یکی مرتب برنامه ی تاترهای تاتر شهر و تالار وحدت رو میذاشت !!!

 

[seymour]

سلام به همگي...
من چند وقت پيش نمايشنامه آمده يا چطور از شرش خلاص شويم از اوژن يونسكو رو خوندم...

اما هر چي زور زدم معناش رو نفهميدم....اصلا متوجه هدف نهايي داستان نشدم!:wacko:

گفتم اينجا مطرح كنم شايد يكي از شما يه سر نخي از داستان بهم بدين!
​

یه ایده ای که فیلم (ببخشید !

... نمایشنامه ) مطرح می کنه اینه که واسه اینکه زندگی یه نفر معنا پیدا کنه ، باید یه دلیل اساسی و مهم واسه تغییر داشته باشه ... یعنی تا وقتی واسه اون آقای الکلی یه مشکل جدی پیش نیومده ، همونطور خواهد موند ، ولی وقتی یه اتفاق مهم میفته (دنیاش دگرگون میشه)، اونوقته که تبدیل میشه به ناجی بشریت ...


یکی دیگه اش هم که همه می دونن ... تم مربوط به فاشیسم هستش ... یعنی تغییر ماهیت اون همه آدم ، به گسترش سریع فاشیسم و اینا ، توی جوامع زمان جنگ و جهانی تشبیه شده ... اینکه یه نفر هویت فردی از بین میره و همه غرق در تفکر عمومی میشن ... همونطور فکر می کنن که همه فکر می کنن و از خودشون ایده ای ندارن ...


امیدوارم کمک کرده باشم ...

 

[AzhyDehAk]

یه ایده ای که فیلم (ببخشید !

... نمایشنامه ) مطرح می کنه اینه که واسه اینکه زندگی یه نفر معنا پیدا کنه ، باید یه دلیل اساسی و مهم واسه تغییر داشته باشه ... یعنی تا وقتی واسه اون آقای الکلی یه مشکل جدی پیش نیومده ، همونطور خواهد موند ، ولی وقتی یه اتفاق مهم میفته (دنیاش دگرگون میشه)، اونوقته که تبدیل میشه به ناجی بشریت ...


یکی دیگه اش هم که همه می دونن ... تم مربوط به فاشیسم هستش ... یعنی تغییر ماهیت اون همه آدم ، به گسترش سریع فاشیسم و اینا ، توی جوامع زمان جنگ و جهانی تشبیه شده ... اینکه یه نفر هویت فردی از بین میره و همه غرق در تفکر عمومی میشن ... همونطور فکر می کنن که همه فکر می کنن و از خودشون ایده ای ندارن ...


امیدوارم کمک کرده باشم ...

شايد مشكل من بيشتر اين باشه كه نماد هاي داستان رو متوجه نمي شم!!!:wacko:

مثلا بزرگ شدن مقتول....يا اصلا پرواز كردن قاتل به همراه مقتول در پايان ماجرا!
اينكه در آخر چرا انقدر خوشحال يا بهتر بگم بي خياله!

يه جورايي داستان برام گنگ مي مونه!

 

[seymour]

شايد مشكل من بيشتر اين باشه كه نماد هاي داستان رو متوجه نمي شم!!!:wacko:

مثلا بزرگ شدن مقتول....يا اصلا پرواز كردن قاتل به همراه مقتول در پايان ماجرا!
اينكه در آخر چرا انقدر خوشحال يا بهتر بگم بي خياله!

يه جورايي داستان برام گنگ مي مونه!

والا من کتاب رو یه بار اونم چندسال پیش خوندم ... جزئیات داستان خوب یادم نیست ، ولی تحلیل و نمادشناسی رو خوب یادمه ...

آخر داستان می خواد بگه که خیلی از آدما در جستجوی ایده آل هاشون (و قدرت) ، به کرگدن تبدیل شدن و اراده شون رو از دست دادن ... اما این کاراکتری اصلی ما ، بخاطر علاقه به انسانیت ، تبدیل به ابرانسان (از این مفهوم های نیچه ای) شده و باید ناجی اونها باشه ..


ضمنا کار ، ابزورده دیگه ... بنابراین اگه نامعقول به نظر میاد خیلی چیزا !! ، طبیعیه ! ...

 

[AzhyDehAk]

والا من کتاب رو یه بار اونم چندسال پیش خوندم ... جزئیات داستان خوب یادم نیست ، ولی تحلیل و نمادشناسی رو خوب یادمه ...

آخر داستان می خواد بگه که خیلی از آدما در جستجوی ایده آل هاشون (و قدرت) ، به کرگدن تبدیل شدن و اراده شون رو از دست دادن ... اما این کاراکتری اصلی ما ، بخاطر علاقه به انسانیت ، تبدیل به ابرانسان (از این مفهوم های نیچه ای) شده و باید ناجی اونها باشه ..


ضمنا کار ، ابزورده دیگه ... بنابراین اگه نامعقول به نظر میاد خیلی چیزا !! ، طبیعیه ! ...

محمد جان.....؟؟؟؟؟:blink:

من به نمايشنامه كرگدن چكار دارم؟:wacko:

چطور از شرش خلاص شويم رو گفتم! :lol:

 

[seymour]

محمد جان.....؟؟؟؟؟:blink:

من به نمايشنامه كرگدن چكار دارم؟:wacko:

چطور از شرش خلاص شويم رو گفتم! :lol:

خداییش حال کردی با چه اعتماد به نفسی ، درباره یه کتاب دیگه حرف زدم ؟

... اصلا کم هم نیوردم (حتی اونجا که گفتی پرواز می کنه و منم گفتم که یادم نیست !) ...

آقا این چشمای من عقابیه !!! ..

 

[AzhyDehAk]

خداییش حال کردی با چه اعتماد به نفسی ، درباره یه کتاب دیگه حرف زدم ؟

... اصلا کم هم نیوردم (حتی اونجا که گفتی پرواز می کنه و منم گفتم که یادم نیست !) ...

آقا این چشمای من عقابیه !!! ..

خيلي هم حال كردم :lol:...چهار ساعت تو سر خودم زدم, دو بار هم از نو خوندم كه ببينم چي مي گي!!!:wacko::lol: