داستان بازی Disciples

[b.yasini]

سلام
به مناسبت اومن قسمت دوم سری سوم بازی Disciples بهتر دیدم که داستان بازی رو برای race های مختلف برتون بزارم امیدوارم که علاقه مند بشید و برید بازی رو بگیرید و بازی کنید.

داستان خلق شدن زندگی:
در دنیای اورون یک خدای قدرتمند به نام Highfather به همراه فرشتگاه مقربش زندگی می کرد. Highfather به یکی از فرشتگاه مقربش به نام Bethrezen علاقه بسیاری داشت. بترزن به فرمان خدای خود قدرت خلق کرن آموخت و با قدرت اعطا شده اقدام به خلق دنیایی زیبا به نام Nevendar کرد. در نوندار همه چیز زیبا بود جز زندگی. به همین دلیل بترزن از بقیه خدا ها خواست در دنیای زیباش زندگی خلق کنند.
Gallean and Soloniele دو خدای عشق جنگل ها را ساختند و آنها را با زندگی پر کردند. در این بین الف ها هم خلق شدند که به مصنوعات خداودگاران خویش علاقه بسیاری داشتند.
Wotan خدای قدرت Dwearf ها را خلق کرد که مردمان قوی و کوتاه قدی بودند و به کوهها پناه بردند. بترزن مفتخر از دنیایی زیبا که خلق کرده بود به انتظار Highfather نشت دریغ از اینکه فرشتگان دیگر به این مخلوق جدید حسادت می کردند. پس در نبود Highfather فرشتگان بین مخلوقات جنگ راه انداختند و زمانیکه Highfather بازگشت جز مرگ و خونریزی و درد چیز دیگری ندید. به دلیل این گناه بترزن به مرکز مخلوق خود تبعید شد. مرکز زمینی که از آتش ساخته شده بود. 10 هزار سال بعد نفرت از تصمیم اشتباه Highfather بترزن را در مرکز زمین وادار به تولید نژادی جدید کرد به نام Legon of Damns که در گرمای طلقت فرسای آن زندگی می کردند. این نژآد به سرزمین روئئین حمله کرد و باعث شد الف ها که در جنگل ها زندگی می کردند به کوهها پناه ببرند. کوتوله های Dewarfها که خیال کردند الف ها به کوهها حمله کردند شروع به کشتن الف ها کردند. Gallean and Soloniele خدایان الف ها با این اشتباه که wotanخدای کوتوله ها از موضوع باخبر است به جنگ wotan رفتند و wotan که قدرت مقابله با دو خدای زندگی را نداشت با کلک Gallean را کشت و قلبش را در نزدیکی خورشید قرار داد. Soloniele به دنیال قلب شوهر به خورشید رفت ولیکن به لیل گرمای شدید سوخت و زیبایی خود را از دست داد. لیکن متوجه شد که می تواند هز موجود زنده ای را بکشد و دوباره زنده کند به همین لیل به Mortis خدای مردگان تغییر نام داد.

این داستان به بازی اصلی ربطی ندارد و در قسمت اول و دوم بازی به مرور تعریف می شود.

 

[b.yasini]

The Empire

امپراتوری یا نژاد انسانها بعد از تبعید بترزن فرشته رانده شده به جهنم ، توسط Highfather خلق شد تا عشق و زندگی را به دنیای مرده بازگرداند. لیکن فساد و قتل عام این نسل بیش از دیگران بود.

Demosthene پادشاه انسانها که سالها قبل زن اش را ازدست داده بود و پسرش Uther به طرز مرموزی گم شده بود ر حال مرگ بود. بسیاری از صاحبنظران این مورد را پایان دوران امپراطوری می دانستند. مرگ امپراطور بدون ولیعهد فاجعه بزرگی بود. تعداد بسیاری از بزرگان به جنگ با هم پرداختند تا بتوانند تاج و تخت رو بدست بیاورند. در بین این هم خون ریزی ناگهان به طرز معجزه آسایی Uther پیدا می شود. Uther جوان نشانه هایی از توصیه خداوندی دارد و با معجزات خود مرم را به یگانگی دعوت میکند. در نق Uther شما مردم را متحد می کنید و به مبارزه با یاغیان می پردازید. در آخر با حمله به کوتوله ها آنها را از سرزمین خو خارج می کنید و به سمت جنگل ها می رانید جایی که نژاد بدون خدای الف ها (که خدایشان توسط خدای کوتوله ها کشته شده است) زندگی می کنند. در مرحله آخر Uther به همان صورتی که ظاهر شده است غایب می شود تا ادامه داستانش را در بخش Legion of Damns تعریف کنم.

​

 

[b.yasini]

Legion of Damns

همانطور که گفته شد بترزن خدای جهنم که فرشته مقربی بود به جهنم تبعید شد و در جهنم روز به روز ضعیفتر شد لیکن نژادی را خلق کرد که باعث جنگ بسیار بر روی زمین شد. سالها بود که بترزن علاقه داشت بر روی سرزمینی که خلق کرده است قدم بگذارد. لیکن به اندازه ای ضعیف شده بود که دیگر حتی نمی توانست با مخلوقات خود صحبت کند. در صورتیکه این Race را انتخاب کنید در ابتدای بازی نژادی ضعیف دارید که زورش حتی به انسان ها هم نمیرسه در این بین بترزن بر روی زمین ظاهر می شود. پسرکی جوان با قدرت زیاد جهنمی که به کمک نژاد جهنم می رسد. بازی با این نژاد زیباست لیکن ر مرحله آخر می فهمید که پسرک بترزن نیست بلکه فرشته ایست به نام اوران هست که به بترزن حسادت می کرده و در این مدت سعی می کرده جای بترزن را در دنیا بگیرد. بترزن از جهنم به داد بچه های خود می رسه. در مرحله آخر به شهری از انسانها می رسید که اوران (فرشته رقیب) رو می پرستند اونها تصور می کنن اوران Uther پسر پادشاهیست که سالها پیش گم شده. در مرحله آخر با کشتن Uther این طلسم به پایان می رسه ولی به لیل حمله انسانها به کوتوله های (با تجریک اوران) دنیا دچار جنگی تازه می شود.

 

[b.yasini]

The Undead Hordes

Mortis خای مردگان که شوهر خو را از دست داده بود به دنبال زنده کردن عشق زندگی وارد سرزمین کوتوله های می شود. کوتوله ها که توسط انسانها به لیل تبعیت از پادشاهی دروغین ( Uther ) و نژاد جهنمی به لیل پیروی از خدایی ساختگی ( اوران) به کناره سبز جنگل رانده شده بودند به سختی با مردگان درگیر می شوند به طوریکه مردگان مجبور می شوند به دنیای الف ها وارد شوند. الف ها که دیگر مورتیس را خدای نمی دانند به مقابله می پردازند و لیکن توسط لشکر قدرتمند مردگان کشته و پراکنه می شوند. با ورود به سرزمین مقدس مورتیس با کمک قلبی که از خورشید بدست آورده بود شوهر مرده خود را زنده می کند. Gallean که این همه قتل عام را می بیند از همسر قدیمی خود روی بر می گرداند و به سرزمین الف ها باز می گردد. مورتیس که از این حرکت ناراحت می شود به دنیال تنبیه شوهر فراری می رود. Gallean به منظور هدایت الف ها مسیحی را به سرزمین الف ها می فرستد. لشگر مرگان به فرمان مورتیس مسیح را می کشند و مورتی آنرا دوباره زنده می کند و به اینصورت گالین را حابی خشمگین می کند.

 

[nosfratu]

عالیه
شرمسارم بابت discp III

ترجمت یکم مشکل داشت

مچکرم یاده keepkeeper ها بخیر