انقد رومان خونده توهم زده بشر طفلیزندگی برای من زن عجیبیه.هیچ وقت نشناختمش.هیچ وقت ندونستم چی ازم میخواد؟میخواد چطور باهاش تا کنم؟شب هایی هم که شادتر بود انقدر گرم صحبت و تو سر زدن با رفیق و خانواده بودم که ندیدمش.اون یه زن تنهاست.
یه زن تنها که میشینه اون گوشه سیگار میکشه و گریه نمیکنه.یه زن که هیچ وقت با من حرف نمیزنه.یه زن که دور تر از دست های منه.و شاید فاحشه هم نبوده
زندگی برای من مثل یه زن حساس میمونه.اگه خودت بهش محل نذاری اون هم میذاره میره سراغ یکی دیگه.