عمر خیام نیشابوری متولد بیست و هشتم اردیبهشت ماه ۴۲۷ در شهر نیشابور است. از مهم تریم لقب های او می توان به خیامی و خیام نیشابوری اشاره کرد. او در دوران سلجوقی فیلسوف ، ریاضی دان ، ستاره شناس و رباعی سرا بوده است.
جایگاه علمی خیام خیلی برتر از جایگاه ادبی او بوده است ولی شهرت او به خاطر رباعیاتش است ، تقریبا هر جای دنیا که او می شناسند به واسطه رباعیاتش است.
رباعیات خیام به زبان های بسیاری در سراسر دنیا ترجمه شده است.
رباعیات خیام
ای چرخ فلک خرابی از کینه تست
بیدادگری شیوه دیرینه تست
ای خاک اگر سینه تو بشکافند
بس گوهر قیمتی که در سینه تست
رباعیات خیام
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است
در بند سر زلف نگاری بودهست
این دسته که بر گردن او می بینی
دستی ست که برگردن یاری بوده است
رباعیات خیام
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
این حل معما نه تو خوانی و نه من
هست در پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من
رباعیات خیام
گر کار فلک به عدل سنجیده بدی
احوال فلک جمله پسندیده بدی
ور عدل بدی بکارها در گردون
کی خاطر اهل فضل رنجیده بدی
رباعیات خیام
یک روز ز بند عالم آزاد نیم
یک دمزدن از وجود خود شاد نیم
شاگردی روزگار کردم بسیار
در کار جهان هنوز استاد نیم
رباعیات خیام
در کارگه کوزه گری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش
رباعیات خیام
از جمله رفتگان این راه دراز
باز آمده کیست تا بما گوید باز
پس بر سر این دو راههٔ آز و نیاز
تا هیچ نمانی که نمی آیی باز
رباعی خیام
آن مایه ز دنیا که خوری یا پوشی
معذوری اگر در طلبش میکوشی
باقی همه رایگان نیرزد هشدار
تا عمر گرانبها بدان نفروشی
اشعار خیام
در کارگه کوزه گری کردم رای
در پایه چرخ دیدم استاد بپای
میکرد دلیر کوزه را دسته و سر
از کله پادشاه و از دست گدای
رباعیات خیام
آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت