بله همونهاین پدیده که پول رو مردم رو نمیده همون پدیده شاندیز بود که تی وی تبلیغش رو میکرد؟
نهمن تو بانک مهر اقتصاد حساب دارم میخواستم از حسایم برداشت کنم بانک هم گفت اگه نقدی نخوای فقط چک بانک سپه داره میتونم چک ببرم بانک سپه چک هر بانکی خواستم بگیرم برای اینکار باید تو بانک سپه حساب داشته؟
منظورتاز نه کدوم قسمت سوال من بود میتونم چک ببرم بانک سپه چک هر بانکی دوست داشتم بگیرم برای اینکار چک باید زمزدار باشه بیشتر توضیح میدی
چک را میبری سپه میگی وصولش کن برای فلان شماره حساب تو فلان بانک (حساب خودت) بهم رمز دار بدهمنظورتاز نه کدوم قسمت سوال من بود میتونم چک ببرم بانک سپه چک هر بانکی دوست داشتم بگیرم برای اینکار چک باید زمزدار باشه بیشتر توضیح میدی
این بانکها تا جایی که من تحقیق کردم با جزئیاتی که از بقیه پرسیدم به این صورته درست و غلطش دقیق نمیدونم
1- بانک دی روزشمارش 10 درصده یه حساب روزشمار دیگه با مسدودی 1 تومن داره چون روزشماره قراردادش یعنی فردا میتونه بیاره پایین (اگه بانک مرکزی یا هر چی دیگه پیش بیاد) + یه صندوق هم داه که حدود22 تا 24 سود میدن مبلغ کفش رو نمیدونم ولی معمولا یا 1تومنه یا 10تومن
2-بانک گردشگری حساب روزشمار 19 درصده + صندوق که باشرایط بالا گفتم
3-بانک آینده مثل گردشگریه +اون صندوقم داره حالا یکی میاد میگه 25 یکی میگه 28 . این حرفا که تا به الان فک کنم همه حدود همون 24 تا 22 دادن
4-قوامین حساب روزشمارش 10 درصده + یه حساب یکساله 20 درصد که دوتومن بلوکه میشه بعد مثل روزشمار میشه
نکته ای که من تاحالا فهمیدم(درست و غلطشو نمیدونم) بانک دی روزشماره اون حساب و میتونه فردا کم کنه ولی برا قوامین تحت عنوان یک سالس یعنی تا سال دیگه حتما همین درصده مثل اونایی که فروردین امسال این حسابو باز کردن گویا الان دارن 22 میگیرن(اونایی که اینو میدونن توضیح بدن چون اینو من فقط شنیدم !!!!!)
5- موسسه کوثر حساب روزشمارش 10+ یه حساب ارکیده 9 ماهه که تحت عنوان 19.5 باز کردن الان یه عده میگن 21.5 یا هر چی دیگه من نمیدونم دقیق چیه چون تا به الان به من 19.5دادن!
6-مهر اقتصادم 19 روز شماره من پرسیدم با کف 100 تومن (عضو شتاب و اینا نیس)+ثامنم یکی گفت 20روزشماره(فقط شنیدم حتی نمیدونم شعبش تو شهرمون کجاس +عضو شتاب و... نیس)
از نظر امنیت که هیچ چی معلوم نیس
اگه امید به تایید بانک مرکزی دارید (که البته منم دارم)
یه دفعه گفتن بانک تات منحل شد فردا یه بانک دیگه شد به نام آینده چند وقت میگن پول مردم سرنوشتش معلوم نبود
یه دفعه اون موسسه های تو مشهد بود اسمش یادم نبود چندماهه میگن پول مردمو ندادن و این حرفها (حا اینکه کدومه و اینا من نمیدونم هیچ کدومشون تو شهر ما اصلا شعبه ندارن)
کلا اون اعتمادی که من و شما دنبالشیم فک نکنم هیچ جا باشه من خواستم حساب +صندوق آینده باز کنم بعد که داستان تاتو شنیدم بیخیالش شدم
***نکته دیگه اون حسابای صندوقه اونا تحت عنوان صندوق بادرامد ثابت در سازمان بورسه سود پیش بینی شده دارن که برا همه بانکای بالا 20 الی 22 هه اون که میگن 28 و 25 و این حرفها اونا رو فقط میگن تو قرارداد چیزی نیست یعنی از نظر فانون میتونن همون 22 بدن البته با توجه به تحقیقی که کردم همونم میتونن ندن چون سود پیش بینی شده طبق اصولش میگن پیش بینی میکنن فلان درصد اگه نشه خوب نشده دیگه اون بانک هم فقط ضامن نقد شوندگیه یعنی الان شما میگی من 5تومن از پولمو میخوام صندوق اگه نداشته باشه بانک میده بعضی صندوقا ضامن سود آوری هم میتونن داشته باشن که اون بالایی ها معمولا ندارن
حالا اون داستان پیش بیاد که بانک منقرض بشه ببین دیگه صندوقه چی میشه
!!!البته شاید خیلی ناامیدکننده باشه ولی همه باید حقیقت رو دقیق بدونن تا حساب باز کنن!!!!
یعنی چک باید تو بانک سپه وصول کنم مگه نمیشه چک بدم بانک سپه خودش یه چک بانک دیگه بده باید بگم چک بین بانکی میخوام؟مگه تو چک صادر شده باید شماره حسابم هم زده بشه شبا که نمیخواد؟چک را میبری سپه میگی وصولش کن برای فلان شماره حساب تو فلان بانک (حساب خودت) بهم رمز دار بده
یه فرم ساده داره پر میکنی چک را صادر میکنه تحویل میده
به همین راحتی
نیازی به داشتن حساب تو سپه نیست
چگونه مشهدیها ورشکست شدند؟
فرخنده پورباقر- شهروندخبرنگار، مشهد
خیابان «هاشمیه» در بلوار «وکیل آباد» مشهد از نقاط خوش آب و هوا و گرانقیمت این شهر است. در هر دو طرف خیابان به طور میانگین تقریبا در هر 10 متر یک مغازه بنگاه معاملات املاکی وجود دارد که یادآور دوران رونق بازار مسکن مشهد و به ویژه در بلوار وکیل آباد است.
اما «الان دیگر این جا مثل خانه ارواح شده است»؛ این را «محمد» می گوید. 47 ساله است، چهارشانه و تنومند با ته ریشی که تقریبا همهاش سفید شده اند: «بازار مسکن، بازار همه چیز؛ اقتصاد مشهد خوابیده. در کل تیرماه من تنها یک معامله فروش انجام دادم. حسابی تو سر قیمت ها خورده. دو سال پیش خانه بود که متری 5 میلیون تومان معامله می کردم ولی الان به زور با متری 5/3 میلیون مشتری برای مورد مشابه پیدا می شود. پول همه مردم قبضه شده است. کسی دیگر آهی در بساط ندارد که بخواهد معامله کند.»
فاجعه اقتصادی در مشهد از دی ماه سال گذشته آغاز شد؛ زمانی که دادستان شهر دستور توقف خرید و فروش سهام «پدیده» را صادر کرد. قیمت این سهام که درابتدای فروردین 91، 4هزار تومان بود، در جهشی خیره کننده، دو سال بعد به 20 هزار تومان رسید.
پس از دستور دادستانی، شهروندانی که میلیون ها و برخی میلیاردها تومان از نقدینگی خود را با رویاهای شیرین در پدیده سرمایه گذاری کرده و سهام های این شرکت را خریده بودند، راهی دفاتر این شرکت شدند تا سهام را پس دهند و پول های خود را پس بگیرند.
«رجب»، راننده تاکسی 65 ساله ای که در خط «آزادشهر» به «میدان سعدی» کار می کند و از جمله مال باختگان است، تا امروز هیچ پولی پس نگرفته است و امیدی هم ندارد پولی به او بازگردانده شود.
او بازنشسته اداره برق است و به پیشنهاد باجناقش که سود سرشاری از خرید و فروش سهام پدیده به جیب زده بود، مجاب می شود تا خانه خود در «بلوار امامت» را بفروشد و با بخشی از آن خانه ای رهن و باقی را در بازار پدیده سرمایه گذاری کند: «200 میلیون پولم رفته است؛ هست و نیستم. خانه به نام زنم بود و خیلی پی گیر است که آن را پس بگیرد. تازه اگر به سهام دی ماه حساب کنیم، می شود 500، 600 میلیون تومان. من خیلی به زنم دلداری می دهم که پول برمی گردد خانم جان؛ خانه خوب می خریم؛ الان که قیمت ها هم پایین است، ماشین شاسی بلند می خریم... . ولی ته دلم فکر نکنم پولی برگردد. 30 سال 6 صبح بیدار شدم که بعدش استراحت کنم اما حالا تازه خدا با ما شوخی اش گرفته و همان خانه ای که داشتیم هم از پایمان بیرون کشیدند. دختر کوچکم الان دانشجو است؛ سال آخر پزشکی همین دانشگاه آزاد مشهد. باور کنید اگر پولمان را ندهند، شهریه ندارم بدهم. لباس هم نمی توانم برایش بخرم.»
«ابوذر» صاحب یک بوتیک در پاساژ «قسطنطنیه»، در قلب خیابان «احمدآباد» می گوید میزان فروش او در هفت ماه اخیر، حدود یک سوم شده است: «من نمی دانم چه بلایی بود. شهر نفرین شده اصلا. همه کاسبی ها خوابیده. شما خودت ببین، الان ساعت هفت عصرِ شب جمعه، تایم شلوغی مثلا، قسطن (قسطنطیه) این قدر خلوت است. آن زمان که دلار شده بود 3هزار و 600 هم کسب و کار ما این طوری نبود.»
زمستان سال گذشته برخی رسانه های داخلی اعلام کرده بودند شرکت پدیده 94 هزار میلیارد تومان بدهی دارد. تعداد سهام داران نامشخص است اما وقتی شما در مشهد به صورت تصادفی با افراد با سن ها وجنسیت مختلف و طبقه تحصیلی متفاوت صحبت می کنید، آماری که دست تان می آید، این است که شاید از هر سه نفر بزرگ سال، یک نفر در این شهر پول خود را از دست داده است.
ماجرا فقط محدود به پدیده نیست؛ «بانک میزان» هم اعلام ورشکستگی کرده، «بانک فرشتگان» گفته است در کوتاه مدت قادر نیست پول مشتریانی که می خواهند حساب خود را ببندند پرداخت کند، «گروه تبرک» نیز که با تقلید از پدیده، سهام بسیاری عرضه کرد، می گوید پول نقدی در بساط ندارد.
«ملیسا» و «علیرضا» را در یک میهمانی دیدم؛ هر دو دندانپزشک هستند و از خانواده هایی نسبتا متمول. پس از عروسی در ابتدای سال گذشته ، تمام طلاها، سکه های بهار آزادی و شاباش هایی که در مراسم عروسی هدیه می گیرند را نقد می کنند و در بانک میزان می گذارند تا از سود ماهانه 30 درصدی آن بهره مند شوند؛ 400 میلیون تومان: «به ما گفته اند ماهی دو میلیون تومان می دهیم. یعنی من بدون حساب سود، بخواهم اصل پول را بگیرم ، 200 ماه طول می کشد. همچین مملکت بی صاحابی داریم ما.»
«علیرضا» می گوید باوجود هشدار های قبلی عمویش، تصمیم گرفته اند میزان را به دلیل پرداخت سود بالا انتخاب کنند و حالا رویشان نمی شود به خانواده های خود بگویند پول ها این طور بر باد رفته اند.
ملیسا می گوید هر روز در کلینیک دندان پزشکی دانشگاه فردوسی به این فکر می کند که چه طور آن همه پول یک باره نیست شدند: «یهو این قدر عصبی میشم که خدا میدونه. باور کن چند بار باعث شده تمرکزم از دست بره و بی حسی رو جای دیگه تزریق کنم مثلا! یا اصلا یادم بره قرار بوده چیکار کنم رو دندونای مریض!»
با این حال، به نظر نمی آید پایه های زندگی این زوج جوان به لرزه در آمده باشد. اما برای بعضی ها مانند «معصومه» 62 ساله که مستمری بگیر است، همسرش را از دست داده و شش سال است تنها زندگی می کند، سرمایه گذاری در بانک فرشتگان، دیگر نهاد ورشکسته مالی در مشهد، به کابوسی واقعی بدل شده است: «مادر جان! هر روز می روم بانک، جواب سر بالا می دهند؛ یک روز می گویند باید با رییس بانک حرف بزنید، یک روز می گویند با "آرمان" و "فردوسی" یکی شده اند و رفتند زیر نظر بانک مرکزی و... . فقط پول ما را نمی دهند. من 700 هزار تومان از مستمری شوهرم می گیرم. زمینی را پارسال فروختم که بچه هایم سهم خود را برداشتند، سهم من را هم برابر دادند. آن را گذاشتم در بانک. گول خوردم و در بانک مطمئن نگذاشتم. حالا این طور اسیر شدم.»
«یاسمن» برای یک شرکت توزیع دارو به عنوان بازاریاب روزی 10 ساعت کار می کند و تقریبا در تمامی موسسه های بدهکار به جز فرشتگان سرمایه گذاری کرده است: «20 میلیون سهم تبرک خریدم، 25 میلیون پدیده، 20 تومان هم در میزان داشتم.»
یاسمن می گوید: «تقریباهیچ شبی راحت نخوابیدم. خوابم نمی بَرَد و مدام اضطراب دارم. رفتم تبرک، میگویند حواله رب گوجه بهت می دهیم، خب من رب می خواهم چه کار کنم؟ البته دلال های خودشان هستند که رب را بخرند؛ مثلا 20 میلیون سهم دارم، 24 میلیون رب می دهند، بعد دلال ها به 15 میلیون می خرند. صبر می کنم ببینم چه می شود.»
گروه پدیده در ماه بهمن به خریداران خود پیشنهاد کرد در قبال واگذاری سهام، پول خود را در قالب یک فقره چک به تاریخ هفت ماه دیگر دریافت کنند.
«مجید» مهندس عمران که پنج سال اخیر را به عنوان مهندس ناظر در پروژه های خرد ساختمان سازی مشغول بوده و حالا یک سال است در آژانس تاکسیرانی شهری کار می کند، می گوید پسر دایی اش چک گرفته و موعد آن شهریور است: «من منتظرم ببینم چک آن ها پاس می شود یا نه. چون گفتم باز با سهام می شود یک کاری کرد اما چک اگر پاس نشود، دست ما به جایی بند نیست.»
حالا خیلی ها نفس ها را در سینه حبس کرده اند تا ببینند آیا پدیده قادر خواهد بود ماه آینده از پس پرداخت اولین بازپرداخت برآید یا نه. اگر حساب های پدیده باز هم خالی باشد، احتمال بالایی وجود دارد که باز هم تجمع های اعتراضی سهام داران از سر گرفته شود؛ این بار احتمالا با ناامیدی و خشم بیش تر.
یک استاد علوم اجتماعی در «دانشگاه فردوسی» مشهد اوضاع اجتماعی در شهر را بسیار متشنج توصیف می کند:«مردم در حجم بسیار بالایی درگیر منازعات مالی شده اند. این وضعیت به لحاظ تاریخی سابقه ندارد که در یک مقطع کوتاه، تعداد زیادی از شهروندان یک شهر با کلاه برداری مالی روبه رو شوند. یعنی مدام این احساس بد به اشتراک گذاشته می شود. از سوی دیگر، این جمعیت به شدت احساس بی پناهی می کند؛ یعنی احساس نمی کند دولت یا قوه قضاییه به فکر آن ها است یا نهادی قصد دارد دِینِ این بنگاه های مالی را عهده دار شود و پول مردم را پس دهد. اساسا بحث مسکوت است و هیچ کدام از مقامات دیگر در مورد آن حرف نمی زنند. این فضا مدام به پژمردگی شهروندان دامن می زند. نقدینگی که از دست رفته است هیچ، سرمایه های روانی مردم نیز روز به روز کم و کم تر می شود. خب چه طور ممکن است پویایی در اقتصاد و بازار را از چنین مردمی انتظار داشته باشیم؟»
رییس یکی از شعبه های «بانک پارسیان» امیدی ندارد این وضعیت در کوتاه مدت و بدون مداخله دولت بهبود پیدا کند: «پدیده حتی اگر قصد پرداخت هم داشته باشد، چنین پولی ندارد. اموالش هم به شدت بی ارزش هستند؛ پس پولی در میان مدت در کار نخواهد بود. نقدینگی مردم هم که دست این ها است، پس عملا بازار مسکن هم خوابیده است. بازار مسکن در مشهد مثل خیلی از شهرهای دیگر و حتی کشورهای دیگر بازار مادر است؛ یعنی رکود آن باعث یک رکود همه جانبه در اقتصاد می شود. اگر اراده از سوی دولت نباشد که وارد این ماجرا شود، لطمه های اقتصادی ادامه پیدا خواهد کرد. بدون کمک دولت، چشم اندازی برای بهبود اوضاع شهر وجود ندارد. از همه بدتر این است که بی اعتمادی وحشتناکی در میان مردم حاکم شده است و همه به هم بدبین شده اند. هر کسی فکر می کند هر لحظه ممکن است کلاهش برداشته شود. محافظه کاری اقتصادی چند برابر شده، در حالی که اقتصاد آزاد میانه ای با محافظه کاری ندارد و این موضوع برایش مانند سم مار کبری، کشنده است.»
به هر کجای شهر که سر بزنیم، پژمردگی اقتصادی دیده می شود. از تسبیح و فیروزه فروشان خیابان امام رضا در جوار حرم امام هشتم شیعیان گرفته تا فروشنده ریش تراش های برقی «براون» در «مرکز خرید الماس شرق»، از فروشندگان محصولات «سونی» و «سامسونگ» در «خیابان سعدی» تا رستوران دارهای منطقه ییلاقی «شاندیز»، همگی معتقدند رکود در شهر بیداد می کند. آشکارا می توان دید مردم مشهد که روزگاری به بذله گویی و شوخی های مکرر مشهور بودند، کم حرف و غمگین شده اند و احساس ورشکستگی می کنند؛ ورشکستگی اقتصادی و اجتماعی.
امروز شنیدم ظاهرا موسسه فرشتگان و میزان پول یه سری ها رو بردن خوردن ! آخر عاقبت همه موسسات غیر مجاز همینه . اولش میان تور پهن میکنن و سود زیاد میدن بعد بالا میکشن .
با یکی مصاحبه کرده بودن گفته بود 400 تومن گذاشته الان بهش گفتن نهایت ماهی دو تومن میتونن بازپرداخت کنن تا تموم بشه یعنی میشه دویست ماه ! یعنی 17-18 سال !!!!!!
خلاصه طمع چیز خوبی نیست ... و به خاطر چندر غاز سرمایه رو به خطر نندازید .
نمونه هاش زیاده ... پدیده شاندیز ... تبرک ... میزان .. فرشتگان و جالب توجه اینکه اکثرا تو مشهده !
جالبه (صحبت سر اینه که مشهد از نظر اقتصادی آشفته شکی نیست ولی کسی که اینا رو نوشته اصلا تحقیق تکرده و دوستان مثل http://forum.persiantools.com/members/masoud.240535/ بدون تحقیق از این نوشته برداشت میکنن)چگونه مشهدیها ورشکست شدند؟
فرخنده پورباقر- شهروندخبرنگار، مشهد
خیابان «هاشمیه» در بلوار «وکیل آباد» مشهد از نقاط خوش آب و هوا و گرانقیمت این شهر است. در هر دو طرف خیابان به طور میانگین تقریبا در هر 10 متر یک مغازه بنگاه معاملات املاکی وجود دارد که یادآور دوران رونق بازار مسکن مشهد و به ویژه در بلوار وکیل آباد است.
اما «الان دیگر این جا مثل خانه ارواح شده است»؛ این را «محمد» می گوید. 47 ساله است، چهارشانه و تنومند با ته ریشی که تقریبا همهاش سفید شده اند: «بازار مسکن، بازار همه چیز؛ اقتصاد مشهد خوابیده. در کل تیرماه من تنها یک معامله فروش انجام دادم. حسابی تو سر قیمت ها خورده. دو سال پیش خانه بود که متری 5 میلیون تومان معامله می کردم ولی الان به زور با متری 5/3 میلیون مشتری برای مورد مشابه پیدا می شود. پول همه مردم قبضه شده است. کسی دیگر آهی در بساط ندارد که بخواهد معامله کند.»
فاجعه اقتصادی در مشهد از دی ماه سال گذشته آغاز شد؛ زمانی که دادستان شهر دستور توقف خرید و فروش سهام «پدیده» را صادر کرد. قیمت این سهام که درابتدای فروردین 91، 4هزار تومان بود، در جهشی خیره کننده، دو سال بعد به 20 هزار تومان رسید.
پس از دستور دادستانی، شهروندانی که میلیون ها و برخی میلیاردها تومان از نقدینگی خود را با رویاهای شیرین در پدیده سرمایه گذاری کرده و سهام های این شرکت را خریده بودند، راهی دفاتر این شرکت شدند تا سهام را پس دهند و پول های خود را پس بگیرند.
«رجب»، راننده تاکسی 65 ساله ای که در خط «آزادشهر» به «میدان سعدی» کار می کند و از جمله مال باختگان است، تا امروز هیچ پولی پس نگرفته است و امیدی هم ندارد پولی به او بازگردانده شود.
او بازنشسته اداره برق است و به پیشنهاد باجناقش که سود سرشاری از خرید و فروش سهام پدیده به جیب زده بود، مجاب می شود تا خانه خود در «بلوار امامت» را بفروشد و با بخشی از آن خانه ای رهن و باقی را در بازار پدیده سرمایه گذاری کند: «200 میلیون پولم رفته است؛ هست و نیستم. خانه به نام زنم بود و خیلی پی گیر است که آن را پس بگیرد. تازه اگر به سهام دی ماه حساب کنیم، می شود 500، 600 میلیون تومان. من خیلی به زنم دلداری می دهم که پول برمی گردد خانم جان؛ خانه خوب می خریم؛ الان که قیمت ها هم پایین است، ماشین شاسی بلند می خریم... . ولی ته دلم فکر نکنم پولی برگردد. 30 سال 6 صبح بیدار شدم که بعدش استراحت کنم اما حالا تازه خدا با ما شوخی اش گرفته و همان خانه ای که داشتیم هم از پایمان بیرون کشیدند. دختر کوچکم الان دانشجو است؛ سال آخر پزشکی همین دانشگاه آزاد مشهد. باور کنید اگر پولمان را ندهند، شهریه ندارم بدهم. لباس هم نمی توانم برایش بخرم.»
«ابوذر» صاحب یک بوتیک در پاساژ «قسطنطنیه»، در قلب خیابان «احمدآباد» می گوید میزان فروش او در هفت ماه اخیر، حدود یک سوم شده است: «من نمی دانم چه بلایی بود. شهر نفرین شده اصلا. همه کاسبی ها خوابیده. شما خودت ببین، الان ساعت هفت عصرِ شب جمعه، تایم شلوغی مثلا، قسطن (قسطنطیه) این قدر خلوت است. آن زمان که دلار شده بود 3هزار و 600 هم کسب و کار ما این طوری نبود.»
زمستان سال گذشته برخی رسانه های داخلی اعلام کرده بودند شرکت پدیده 94 هزار میلیارد تومان بدهی دارد. تعداد سهام داران نامشخص است اما وقتی شما در مشهد به صورت تصادفی با افراد با سن ها وجنسیت مختلف و طبقه تحصیلی متفاوت صحبت می کنید، آماری که دست تان می آید، این است که شاید از هر سه نفر بزرگ سال، یک نفر در این شهر پول خود را از دست داده است.
ماجرا فقط محدود به پدیده نیست؛ «بانک میزان» هم اعلام ورشکستگی کرده، «بانک فرشتگان» گفته است در کوتاه مدت قادر نیست پول مشتریانی که می خواهند حساب خود را ببندند پرداخت کند، «گروه تبرک» نیز که با تقلید از پدیده، سهام بسیاری عرضه کرد، می گوید پول نقدی در بساط ندارد.
«ملیسا» و «علیرضا» را در یک میهمانی دیدم؛ هر دو دندانپزشک هستند و از خانواده هایی نسبتا متمول. پس از عروسی در ابتدای سال گذشته ، تمام طلاها، سکه های بهار آزادی و شاباش هایی که در مراسم عروسی هدیه می گیرند را نقد می کنند و در بانک میزان می گذارند تا از سود ماهانه 30 درصدی آن بهره مند شوند؛ 400 میلیون تومان: «به ما گفته اند ماهی دو میلیون تومان می دهیم. یعنی من بدون حساب سود، بخواهم اصل پول را بگیرم ، 200 ماه طول می کشد. همچین مملکت بی صاحابی داریم ما.»
«علیرضا» می گوید باوجود هشدار های قبلی عمویش، تصمیم گرفته اند میزان را به دلیل پرداخت سود بالا انتخاب کنند و حالا رویشان نمی شود به خانواده های خود بگویند پول ها این طور بر باد رفته اند.
ملیسا می گوید هر روز در کلینیک دندان پزشکی دانشگاه فردوسی به این فکر می کند که چه طور آن همه پول یک باره نیست شدند: «یهو این قدر عصبی میشم که خدا میدونه. باور کن چند بار باعث شده تمرکزم از دست بره و بی حسی رو جای دیگه تزریق کنم مثلا! یا اصلا یادم بره قرار بوده چیکار کنم رو دندونای مریض!»
با این حال، به نظر نمی آید پایه های زندگی این زوج جوان به لرزه در آمده باشد. اما برای بعضی ها مانند «معصومه» 62 ساله که مستمری بگیر است، همسرش را از دست داده و شش سال است تنها زندگی می کند، سرمایه گذاری در بانک فرشتگان، دیگر نهاد ورشکسته مالی در مشهد، به کابوسی واقعی بدل شده است: «مادر جان! هر روز می روم بانک، جواب سر بالا می دهند؛ یک روز می گویند باید با رییس بانک حرف بزنید، یک روز می گویند با "آرمان" و "فردوسی" یکی شده اند و رفتند زیر نظر بانک مرکزی و... . فقط پول ما را نمی دهند. من 700 هزار تومان از مستمری شوهرم می گیرم. زمینی را پارسال فروختم که بچه هایم سهم خود را برداشتند، سهم من را هم برابر دادند. آن را گذاشتم در بانک. گول خوردم و در بانک مطمئن نگذاشتم. حالا این طور اسیر شدم.»
«یاسمن» برای یک شرکت توزیع دارو به عنوان بازاریاب روزی 10 ساعت کار می کند و تقریبا در تمامی موسسه های بدهکار به جز فرشتگان سرمایه گذاری کرده است: «20 میلیون سهم تبرک خریدم، 25 میلیون پدیده، 20 تومان هم در میزان داشتم.»
یاسمن می گوید: «تقریباهیچ شبی راحت نخوابیدم. خوابم نمی بَرَد و مدام اضطراب دارم. رفتم تبرک، میگویند حواله رب گوجه بهت می دهیم، خب من رب می خواهم چه کار کنم؟ البته دلال های خودشان هستند که رب را بخرند؛ مثلا 20 میلیون سهم دارم، 24 میلیون رب می دهند، بعد دلال ها به 15 میلیون می خرند. صبر می کنم ببینم چه می شود.»
گروه پدیده در ماه بهمن به خریداران خود پیشنهاد کرد در قبال واگذاری سهام، پول خود را در قالب یک فقره چک به تاریخ هفت ماه دیگر دریافت کنند.
«مجید» مهندس عمران که پنج سال اخیر را به عنوان مهندس ناظر در پروژه های خرد ساختمان سازی مشغول بوده و حالا یک سال است در آژانس تاکسیرانی شهری کار می کند، می گوید پسر دایی اش چک گرفته و موعد آن شهریور است: «من منتظرم ببینم چک آن ها پاس می شود یا نه. چون گفتم باز با سهام می شود یک کاری کرد اما چک اگر پاس نشود، دست ما به جایی بند نیست.»
حالا خیلی ها نفس ها را در سینه حبس کرده اند تا ببینند آیا پدیده قادر خواهد بود ماه آینده از پس پرداخت اولین بازپرداخت برآید یا نه. اگر حساب های پدیده باز هم خالی باشد، احتمال بالایی وجود دارد که باز هم تجمع های اعتراضی سهام داران از سر گرفته شود؛ این بار احتمالا با ناامیدی و خشم بیش تر.
یک استاد علوم اجتماعی در «دانشگاه فردوسی» مشهد اوضاع اجتماعی در شهر را بسیار متشنج توصیف می کند:«مردم در حجم بسیار بالایی درگیر منازعات مالی شده اند. این وضعیت به لحاظ تاریخی سابقه ندارد که در یک مقطع کوتاه، تعداد زیادی از شهروندان یک شهر با کلاه برداری مالی روبه رو شوند. یعنی مدام این احساس بد به اشتراک گذاشته می شود. از سوی دیگر، این جمعیت به شدت احساس بی پناهی می کند؛ یعنی احساس نمی کند دولت یا قوه قضاییه به فکر آن ها است یا نهادی قصد دارد دِینِ این بنگاه های مالی را عهده دار شود و پول مردم را پس دهد. اساسا بحث مسکوت است و هیچ کدام از مقامات دیگر در مورد آن حرف نمی زنند. این فضا مدام به پژمردگی شهروندان دامن می زند. نقدینگی که از دست رفته است هیچ، سرمایه های روانی مردم نیز روز به روز کم و کم تر می شود. خب چه طور ممکن است پویایی در اقتصاد و بازار را از چنین مردمی انتظار داشته باشیم؟»
رییس یکی از شعبه های «بانک پارسیان» امیدی ندارد این وضعیت در کوتاه مدت و بدون مداخله دولت بهبود پیدا کند: «پدیده حتی اگر قصد پرداخت هم داشته باشد، چنین پولی ندارد. اموالش هم به شدت بی ارزش هستند؛ پس پولی در میان مدت در کار نخواهد بود. نقدینگی مردم هم که دست این ها است، پس عملا بازار مسکن هم خوابیده است. بازار مسکن در مشهد مثل خیلی از شهرهای دیگر و حتی کشورهای دیگر بازار مادر است؛ یعنی رکود آن باعث یک رکود همه جانبه در اقتصاد می شود. اگر اراده از سوی دولت نباشد که وارد این ماجرا شود، لطمه های اقتصادی ادامه پیدا خواهد کرد. بدون کمک دولت، چشم اندازی برای بهبود اوضاع شهر وجود ندارد. از همه بدتر این است که بی اعتمادی وحشتناکی در میان مردم حاکم شده است و همه به هم بدبین شده اند. هر کسی فکر می کند هر لحظه ممکن است کلاهش برداشته شود. محافظه کاری اقتصادی چند برابر شده، در حالی که اقتصاد آزاد میانه ای با محافظه کاری ندارد و این موضوع برایش مانند سم مار کبری، کشنده است.»
به هر کجای شهر که سر بزنیم، پژمردگی اقتصادی دیده می شود. از تسبیح و فیروزه فروشان خیابان امام رضا در جوار حرم امام هشتم شیعیان گرفته تا فروشنده ریش تراش های برقی «براون» در «مرکز خرید الماس شرق»، از فروشندگان محصولات «سونی» و «سامسونگ» در «خیابان سعدی» تا رستوران دارهای منطقه ییلاقی «شاندیز»، همگی معتقدند رکود در شهر بیداد می کند. آشکارا می توان دید مردم مشهد که روزگاری به بذله گویی و شوخی های مکرر مشهور بودند، کم حرف و غمگین شده اند و احساس ورشکستگی می کنند؛ ورشکستگی اقتصادی و اجتماعی.
نگران نباشید احتمالا خود سیستمشون حساب و کتاب میکنهدوستان من بانک تجارت حساب کوتاه مدت باز کردم که سودش 20 بود روز 13 چند ماه پیش ولی بانک روز 1م هرماه سودشو واریز میکنه (نه روز افتتاح سپرده که13م هه)
حالا که سرریدشه من میخوام پولو بگیرم یعنی روز 14م میرم بانک موضوع اینه که سود این 13 روز چطوری میتونم ازشون بخوام؟؟
چون آخرین سودی که به من دادن مال یکم این ماه بود یعنی از یکم به اینور من چیزی نگرفتم
حالا هدف اصلی اینه که من اینو چطوری باید از کارمندش بگیرم
چون کارمندای این شعبه همه سن بالا هستن (اکثرا فک کنم بالای 20 و خورده ای سال سابقه )که کلا فقط بلدن واریز و برداشت کنن و با چک پاس کردن و اینا کارکنن
همین حساب سه ماهه هم که میخواستم باز کنم طرف نمیفهمید چیه
باتشکر
نگران نباشید احتمالا خود سیستمشون حساب و کتاب میکنه
معمولا اینطوریه که شما همون چهاردهم می تونید پولتون رو بگیرید سود این 13 روز با توجه به موجودی 17 روز آخر ماه یکجا یکم ماه بعد واریز میشه
اگر هم واقعا حساب کوتاه مدتتون سررسید داره و باید بسته بشه معمولا خود سیستمشون سود 13 روز رو حساب میکنه و جای نگرانی نیست
دوستان کسی میدونه سود حسابهای کوتاه مدت ثامن الانمه که قبلا باز شده تغییری کرده یا نه؟ اون حسابهای 22 درصدی منظورمه