-Arash-
Registered User
همون کاری رو کرد که بهزاد با پدر ارغوان کرد
قصاص اسلامی
قصاص اسلامی
همون کاری رو کرد که بهزاد با پدر ارغوان کرد
قصاص اسلامی
چیزی که عوض داره گله نداره ولی چرا 3تایی باهم زندگی نمیکنن من نمیدونم
من بودم داستانو اینجوری تموم میکردم
And happily live everafter
Sent from my GT-I9300 using Tapatalk 2
بهار تو اتاقه داره اعتراف میگیره
همون کاری رو کرد که بهزاد با پدر ارغوان کرد
قصاص اسلامی
لعنتی زهرشو ریخت
چیزی که عوض داره گله نداره ولی چرا 3تایی باهم زندگی نمیکنن من نمیدونم
من بودم داستانو اینجوری تموم میکردم
And happily live everafter
Sent from my GT-I9300 using Tapatalk 2
واقعا خیلی مزخرف بود . حقا که سینمای ایران هیچوقت به جایی نمیرسه.
معلوم نیست اصلا این کارگردان ها چی فکر میکنند .... مثل همیشه شروع خوب سریال های ایرانی و پایان مزخرف اون
آخه کجای دنیا یه زن میلیاردر میاد با شوهرش واسه ازدواجی که حتی ثبت هم نشده اونم با دختری که خودش قبول داره زندگی اش رو با دروغ شروع کرده و بعدش هم با یه پیرمرد سن باباش به خاطر پولش ازدواج کرده , زنه میاد با شو هرش دعوا میکنه و زندگی اش رو نابود میکنه.
نمیدونم چرا نمیتونند جریان سریال رو طبیعی تر جلو ببرند ....
دیالوگ بهار با ارغوان که پر از غرور ارغوان بود و بدتر از همه دیالوگ ارغوان با بهزاد آدم رو به خنده وا میداشت .
حیف داشتان این سریال که اینطوری خرابش کردند
آقا حرفت درسته ها ولی یک میلیارد رحمت به این سریال. چند روز پیش فیلم دزدان خیابان جردن و دیدم.به خدا اگه من وشما الان بشینیم بخواییم فیلم بسازیم به قرآن از این بهتر میشه.اصلا معلوم نبود چی به چیه.شما اونو ببینی چی میگی
Sent from my Nexus 7 using Tapatalk 2
عموی بهزاد بعد از اینکه مطمئن شد سکته کرد به صحت حرف های سینا اطمینان پیدا کرد چون قبل از اینکه سکته کنه از منوچهر پرسیده بود،و دکتر هم فقط بخاطر اینکه خانواده ارغوان و از فلاکت و بدبختی در بیاره اینکار و کرد و دیگه اینکه بچه های دکتر هم خودشون ثروت داشتن و نیازی به ارث باباشون نداشتن و به قول خودشون مثلا بافرهنگ بودن :دیوالا در راستای سیاست های دولت خدمتگزار و در سال همت و کار ایرانی و تولید از کار و سرمایه ایرانی , خوشبختانه صبح ساعت 9 صبح میرم مغازه و شب ساعت 9 میرسم خونه و وقتی شما میخورم این 1 ساعت رو میتونم کنار کانون گرم خونواده باشم و از فیلم ها و سریال های بسیار متنوع کانال های انبوه ایرانی بهره مند باشم . :happy:
واسه همین آشنایی زیادی با واژه ای بنام تلویزیون ندارم . این سریال هم واقعا شروع خوبی داشت و بسیاری از واقیعت های تلخ جامعه رو نشون میداد ... ولی دیگه آخه سکته کردن یه کارخانه دار بدون حتی دونستش صحت صحبت های یه پسر معتاد و ازدواج یه دکتر میلیارد دیگه که میدونه سرطان داره و اتفاقا نقش خوبی تو سریال رو داره با دختری که همسن دخترش هست و نمیدونم بعدش مرگ بلافاصله اون دکتر و ... رسیدن بسیاری از اموال یه میلیاردر به زن بیوه ای که در دوران کنونی حتی فرزندان خود آدم واسه ارثیه همدیگه رو میکشن و ... خلاصه اتفاقای امروز ......
نابود کردن زندگی دیگران (کاری که ارغوان کرد) ، کار زشتیه . :hmm:
موضع گیری جدی بعد از شوخی :hmm:
عموی بهزاد بعد از اینکه مطمئن شد سکته کرد به صحت حرف های سینا اطمینان پیدا کرد چون قبل از اینکه سکته کنه از منوچهر پرسیده بود،و دکتر هم فقط بخاطر اینکه خانواده ارغوان و از فلاکت و بدبختی در بیاره اینکار و کرد و دیگه اینکه بچه های دکتر هم خودشون ثروت داشتن و نیازی به ارث باباشون نداشتن و به قول خودشون مثلا بافرهنگ بودن :دی
امشب ارغی زد به سیم آخر
یه لحظه دلم واسه بهزاد سوخت ولی بعدش که یاد کارای کثیفش افتادم اون حس از بین رفت
و دکتر خوش نیت و خوب ما هم میتونست خواهر ارغوان که سن ازدواجش گذشته بود رو بگیره و به قول شما اونارو از فلاکت دربیاره
بخاطر اینکه خواهر بزرگ ارغوان تا حالا ازدواج نکرده بود اما بخاطر اینکه ارغوان 1 بار ازدواج کرده بود دکتر بهش پبشنهاد ازدواج داد
اگه ارغوان طلاغ نمیگرفت که دکتر نمیومد یه همچین پیشنهاد بی شرمانه ای بده
و به این خاطر که ارغوان جوانتر و در عین حال زیباتر بود ..... :happy:
بشین بینیم کجای ارغوان زیباترهو به این خاطر که ارغوان جوانتر و در عین حال زیباتر بود ..... :happy:
کاری که بهزاد کرد کار خوبی بود؟
خاک تو سر بهزاد که گفت من هنوز به تو علاقه دارم