• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

سفر در زمان؟

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
oggy عزیز .... الان داشتی به این بنده خدا تیکه مینداختی دیگه ....;)
 

farbod_123

Registered User
تاریخ عضویت
20 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
736
لایک‌ها
0
به نقل از oggy :
متاسفانه نسل جدید عموما مفاهیم انتزاعی را درک نمی کنند.نمونه اش همین موردی است که شب و روز را به جای زمان می گیرد.

آقای علامه من فقط چیزیو که تو تلویزیون دیدم گفتم
مثه اینکه به نسل قدیم تو سوم دبستان هرچیزی یاد داده بودن جز ادب !
 

stefan

Registered User
تاریخ عضویت
17 آپریل 2006
نوشته‌ها
430
لایک‌ها
177
رفتم سايت NewScientist , ديدم تيتر آخرين شماره مجلشون اين بود:

Time Travel وبعد زيرش خيلي ريز نوشته بود:

:blink: at last,an idea, we can test
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
به نقل از oggy :
:lol: :lol:
زمان از چرخش زمین پدید نمی آید . این حرف شما یکی از خنده دار ترین چیزهایی بود که در عمرم شنیده ام.
زمان خصوصیتی است در سراسر کیهان

بنده چون از حرف این دوستمون خندم نگرفت و چون از علم هم هیچی سرم نمی شه می خواستم از دوست دانشمندمون oggyعزیز خواهش کنم در مورد زمان برای ما توضیح بدند .تا ببینیم اگر دوست ما از زمان زمینی حرف میزنند و این قرار داد را که ما ساکنان زمین بر مبنای اون ساعات زمینی را پدید اوردیم خنده دار می دونند علتش را بگند .(هرچند که به سخره گرفتن هر فرد نشان از برتری ما نیست حتی اگر در کتاب سوم ابتدایی چیزی خلف ان خوانده باشیم)
همونطور که همه می دونند و عقل ناقص حقیر هم گواهی میده استفاده از زمان بر این مبنا است که شروع اون معلوم باشه و من هم کاملا با گفته زمان جهانی موافقم فقط نمی دانم باید شروع این زمان جهانی را از کجا بگیرم . و مبنای آن از کدام لحظه عالم و یا بر مبنای کدام اصل علم است .آیا این ساعت جهانی از شروع مهبانگ تنظیم گشته و یا بر مبنای چیز فیزیکی دیگر است هر چند که بشر بیشتر فرضیه های خود را بر مبنای حدس و گمان و نه اثبات صد در صدبه یقین تنظیم می کند و هنوز نتوانسته اثبات کند که اگر 14 ملیارد سال از خلقت گذشته آیا واقعا این زمان دقیق است یا این هم فرضیه است که ما ان را مطرح کرده ایم و مبنای زمان جهانی را از همان 14 میلیارد سال پیش گرفته ایم. هر چند که در تقابل فیزیک و متا فیزیک کل این فرضیه زمان جهانی رد می شود و کلا حتی با بعضی نظریه های دیگر هم تضاد دارد (مثلا در فرضیه انشتین گذشتین از حد سرعت نور بازگشت به عقب از لحاظ زمان است و آیا این امکان پذیر است)
و هزاران گفته دیگر در ادامه - مقاله ای را (البته من اینها را برای قسمت نجوم ارئه کرده بودم)برای روشن شدن بحث ارائه می کنم و از دوستان می خواهم که بجای تمسخر همدیگر و به رخ کشیدن علم لایزال خود کمی از در دوستی و مهر نگاه بیریا به هم داشته باشیم .بقول شاعر بزرگ:
مغرور مشو که خواندی ورقی
زآن روز حذر کن که ورق برگردد
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
سفر در زمان
یکی از جالبترین افکار بشر، ایده جابجایی در بعد زمان است.
البته اگر از یک بعد دیگر به قضیه نگاه کنیم همه ما مسافر زمان هستیم. همین الان که شما این را میخوانید، زمان در حول و حوش و به پیش میرود و آینده به حال و حال به گذشته تبدیل میشود. نشانه اش هم رشد موجودات است. ما بزرگ میشویم و می میریم. پس زمان در جریان است.
آلبرت انیشتاین با ارائه نظریه نسبیت خاص نشان داد که این کار از نظر تئوری شدنی است. بر طبق این نظریه اگر شیئ به سرعت نور نزدیک شود گذشت زمان برایش آهسته تر صورت میگیرد. بنابراین اگر بشود با سرعت بیش از سرعت نور حرکت کرد، زمان به عقب برگردد. مانع اصلی این است که اگر جسمی به سرعت نور نزدیک بشود جرم نسبی ان به بینهایت میل میکند؛ لذا نمی شود شتابی بیش از سرعت نور پیدا کرد. اما شاید یک روز این مشکل هم حل شود. بر خلاف نویسنده ها و خیالپردازها که فکر می کنند سفر در زمان باید با یک ماشین انجام شود، دانشمندان بر این عقیده هستند که اینکار به کمک یک پدیده طبیعی صورت می گیرد. در این خصوص سه پدیده مد نظر است:
سیاهچاله های دوار--کرمچاله ها---ریسمانهای کیهانی.
1-سیاهچاله ماشینی برای سفر به زمان:
سیاهچاله ها: اگر یک ستاره چند برابر خورشید باشد و همه سوختش را بسوزاند، از آنجا که یک نیروی جاذبه قوی دارد لذا جرم خودش در خودش فشرده می شود و یک حفره سیاه رنگ مثل یک قیف درست می کند که نیروی جاذبه فوق العاده زیادی دارد طوری که حتی نور هم نمی تواند از آن فرار کند. اما این حفره ها بر دو نوع هستد. یک نوعشان نمی چرخند لذا انتهای قیف یک نقطه است. در آنجا هر جسمی که به حفره مکش شده باشه نابود میشود. اما یک نوع دیگر سیاهچاله نوعی است که در حال دوران است و برای همین ته قیف یک قاعده داره که به شکل حلقه است. مثل یک قیف واقعی است که ته آن باز است. همین نوع سیاهچاله است که می تواند سکوی پرتاب به آینده یا گذشته باشد. انتهای قیف به یک قیف دیگر به اسم سفیدچاله می رسد که درست عکس آن عمل می کند. یعنی هر جسمی را به شدت به بیرون پرتاب می کند. از همین جاست که می توانیم پا به زمان ها و جهان های دیگر بگذاریم.
2-کرم چاله ماشینی برای سفر به زمان:
کرم چاله : یک سکوی دیگر گذر از زمان است که می تواند در عرض چند ساعت ما را چندین سال نوری جابجا کند. فرض کنید دو نفر دو طرف یک ملافه رو گرفته اند و می کشند. اگر یک توپ تنیس بر روی ملافه قرار دهیم یک انحنا در سطح ملافه به سمت توپ ایجاد می شود.
اگر یک تیله به روی این ملافه قرار دهیم به سمت چاله ای که آن توپ ایجاد کرده است می رود. این نظر انشتاین است که کرات آسمانی در فضا و زمان انحنا ایجاد می کنند؛ درست مثل همان توپ روی ملافه. حالا اگه فرض کنیم فضا به صورت یک لایه دوبعدی روی یک محور تا شده باشد و بین نیمه بالا و پایین آن خالی باشد و دو جرم هم اندازه در قسمت بالا و پایین مقابل هم قرار گیرند، آن وقت حفره ای که هر دو ایجاد می کنند می تواند به همدیگر رسیده و ایجاد یک تونل کند. مثل این که یک میانبر در زمان و مکان ایجاد شده باشد. به این تونل میگویند کرم چاله.
این امید است که یک کهکشانی که ظاهرا میلیون ها سال نوری دور از ماست، از راه یک همچین تونلی بیش از چند هزار کیلومتر دور از ما نباشد. در اصل می شود گفت کرمچاله تونل ارتباطی بین یک سیاهچاله و یک سفیدچاله است و می تواند بین جهان های موازی ارتباط برقرار کند و در نتیجه به همان ترتیب می تواند ما را در زمان جابجا کند.
3-ریسمان های کیهانی ماشینی برای گذر به زمان:
آخرین راه سفر در زمان ریسمانهای کیهانی است. طبق این نظریه یک سری رشته هایی به ضخامت یک اتم در فضا وجود دارند که کل جهان را پوشش می دهند و تحت فشار خیلی زیادی هستند. این ها هم یک نیروی جاذبه خیلی قوی دارند که هر جسمی را سرعت می دهند و چون مرزهای فضا- زمان را مغشوش می کند لذا می شود از آنها برای گذر از زمان استفاده کرد.
نقدی برای بررسی سفر به زمان
حالا این ها رو گفتیم ولی چند اشکال در این کار است. اول اینکه اصلا نفس تئوری سفر در زمان یک پارادوکس است. پارادوکس یا محال نما یعنی چیزی که نقض کننده(نقیض) خودش در درونش است. یک مثال دیگر این است که اگر من در زمان به عقب برگردم , به تاریخی که هنوز بدنیا نیامده بودم، پس چطور می توانم آنجا باشم. یا مثلا اگر برگردم و پدربزرگ خودم را بکشم پس من چطور بوجود آمده ام؟ یک راه حلی که برای این مشکل پیدا شده است، نظریه جهان های موازی است. طبق این نظریه امکان دارد چندین جهان وجود داشته باشد که مشابه جهان ماست اما ترتیب وقایع در آنها فرق می کند. پس وقتی که به عقب برمی گردیم در یک جهان دیگر وجود داریم نه در جهانی که در آن هستیم. طبق این نظریه بینهایت جهان موازی وجود دارد و ما هر دست کاری که در گذشته انجام بدهیم یک جهان جدید پدید می آید.
وسعت عالم
دورترین فاصله‌ای که ما قادر به دیدن آن هستیم، مسافتی است که نور در مدت 14 میلیارد سال که از انفجار بزرگ و آغاز انبساط عالم سپری شده است، طی می‌کند. دورترین اجرام مرئی هم اکنون حدود 4x1026 متر دور تر از زمین قرار دارند. این فاصله که عالم قابل مشاهده توسط ما را تعریف می‌کند. بطور مشابه ، عالمهای خودهای دیگر ما کراتی هستند به همین اندازه ، که مرکزشان روی سیاره محل سکونت آنهاست. چنین ترکیبی ساده‌ترین و سر راست‌ترین نمونه از جهانهای موازی است. هر جهان تنها بخشی کوچک از "جهان چند گانه" بزرگتر است.
جدال فیزیک و متا فیزیک
با این تعریف از جهان ممکن است شما تصور کنید که مفهوم جهان چند گانه تا ابد در محدوده قلمرو متا فیزیک باقی خواهد ماند. اما باید توجه داشت که مرز میان فیزیک و متا فیزیک را این مسأله که یک نظریه از لحاظ تجربه قابل آزمون است، یا خیر تعیین می‌کند نه این موضوع که فلان نظریه شامل اندیشه‌های غریب و ماهیتهای غیر قابل مشاهده است. مرزهای فیزیک به تدریج با گذر زمان فراتر رفته و اکنون مفاهیمی است بسیار انتزاعی تر نظیر زمین کروی ، میدان الکترو مغناطیسی نامرئی ، کند شدن گذر زمان در شرعتهای بالا ، برهمنهی کوانتومی ، فضای خمیده و سیاهچاله را در بر گرفته است. طی چند سال گذشته مفهوم جهان چند گانه نیز به این فهرست اضافه شده است.
پایه این اندیشه بر نظریاتی است که امتحان خود را به خوبی پس داده‌اند. نظریاتی همچون نسبیت و نظریه مکانیک کوانتومی ، افزون بر آن به دو قاعده اساسی علوم تجربی نیز وفادار است. که پیش بینی می‌کنند و می‌توانند آن را دستکاری نمایند.
 

oggy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
13 فوریه 2006
نوشته‌ها
149
لایک‌ها
0
به نقل از roje_aria79 :
بنده چون از حرف این دوستمون خندم نگرفت و چون از علم هم هیچی سرم نمی شه می خواستم از دوست دانشمندمون oggyعزیز خواهش کنم در مورد زمان برای ما توضیح بدند .تا ببینیم اگر دوست ما از زمان زمینی حرف میزنند و این قرار داد را که ما ساکنان زمین بر مبنای اون ساعات زمینی را پدید اوردیم خنده دار می دونند علتش را بگند .(هرچند که به سخره گرفتن هر فرد نشان از برتری ما نیست حتی اگر در کتاب سوم ابتدایی چیزی خلف ان خوانده باشیم)
همونطور که همه می دونند و عقل ناقص حقیر هم گواهی میده استفاده از زمان بر این مبنا است که شروع اون معلوم باشه و من هم کاملا با گفته زمان جهانی موافقم فقط نمی دانم باید شروع این زمان جهانی را از کجا بگیرم . و مبنای آن از کدام لحظه عالم و یا بر مبنای کدام اصل علم است .آیا این ساعت جهانی از شروع مهبانگ تنظیم گشته و یا بر مبنای چیز فیزیکی دیگر است هر چند که بشر بیشتر فرضیه های خود را بر مبنای حدس و گمان و نه اثبات صد در صدبه یقین تنظیم می کند و هنوز نتوانسته اثبات کند که اگر 14 ملیارد سال از خلقت گذشته آیا واقعا این زمان دقیق است یا این هم فرضیه است که ما ان را مطرح کرده ایم و مبنای زمان جهانی را از همان 14 میلیارد سال پیش گرفته ایم. هر چند که در تقابل فیزیک و متا فیزیک کل این فرضیه زمان جهانی رد می شود و کلا حتی با بعضی نظریه های دیگر هم تضاد دارد (مثلا در فرضیه انشتین گذشتین از حد سرعت نور بازگشت به عقب از لحاظ زمان است و آیا این امکان پذیر است)
و هزاران گفته دیگر در ادامه - مقاله ای را (البته من اینها را برای قسمت نجوم ارئه کرده بودم)برای روشن شدن بحث ارائه می کنم و از دوستان می خواهم که بجای تمسخر همدیگر و به رخ کشیدن علم لایزال خود کمی از در دوستی و مهر نگاه بیریا به هم داشته باشیم .بقول شاعر بزرگ:
مغرور مشو که خواندی ورقی
زآن روز حذر کن که ورق برگردد


متاسفانه شما مفهوم انتزاعی زمان را با مفهوم ساعت و شبانه روز آمیخته می کنید.

زمان از چرخش زمین پدید نمی آید بلکه خصوصیتی است که در سراسر کیهان جاری است.
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
به نقل از oggy :
متاسفانه شما مفهوم انتزاعی زمان را با مفهوم ساعت و شبانه روز آمیخته می کنید.
زمان از چرخش زمین پدید نمی آید بلکه خصوصیتی است که در سراسر کیهان جاری است.
منم نگفتم زمان از چرخش زمین پدید میاد .گفتم مفهوم زمان در جهان بلاخره باید بر مبنای یک چیز خاصی باشه زمان یا TIMEیعنی شروع از جایی وگرنه همون پارادوکسی که گفتیم شاملش میشه و شامل ابدیت میشه .و ابدیت زمان نیست بلکه بودن همیشگی است .شما بهتر از من می دونید که تمام زیر شاخه های علم ما بر ستونهایی استواره که اگر یکی از اونها تغیر کنه کلیت علم از بین میره در همین ریاضی اگر صفر را برداریم نتیجش اینه که کلیت ریاضی از بین میره میدونید که ریمان در هندسه با بیان نظرات جدیدش کل این علم را متحول کرد(در هندسه ریمانی اصول توازی و تساوی کاملا در تضاد با هندسه معموله).پس شما هم در همون مفهوم زمان بر چه چیزی استدلال می کنید .می دونید که اگر در زمان به عقب برگردیم کلیت این باور اعتقادی ما به زمان دگرگون خواهد شد .و لی جواب همین حرف و پارا دوکس را هم علم فیزیک داده و انهم فرضیه جهانهای موازیه (اگر دوستان خواستند انهم مطرح میکنم).
من خواستم شما همون تعریف خاص خودتون را مطرح کنید و بگین زمان از دید شما چیه تا ما هم با توجه به اون به بحث بپردازیم.
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
Oggy عزیز و roje عزیز ... بابا تورو خدا بی خیال دعوا ... چرا تو هر تاپیکی می خوایم دو کلمه حرف بزنیم و خوش بگذرنیم .. سریع سوء تفاهم میشه و بعدش هم جریان بی پایان " پست زدن به هم " ( منظورم اینه که پست رو رسما داریم می زنیم (!) به طرف مقابل :lol: ) شروع میشه ...

من از طرفین معذرت می خوام :blush: ... خوبه ؟ :cool: بی خیال ... :lol:
 

oggy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
13 فوریه 2006
نوشته‌ها
149
لایک‌ها
0
به نقل از roje_aria79 :
منم نگفتم زمان از چرخش زمین پدید میاد ..


بله, درست است شما نگفتید و من هم نگفتم که شما گفتید .

ولی شخص دیگری این جمله غیر علمی را گفت .
 

vahidrk

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 جولای 2005
نوشته‌ها
3,513
لایک‌ها
561
سن
37
محل سکونت
Home
الف) مسافر زمان فقط یک ناظر است و هیچ گونه تاثیر گذاری نمی تواند داشته باشد.
ناظر که نمی تونه باشه.چون وقتی جسم منتقل بشه می تونه روی ماده اثر بزاره.
 

easter

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
108
لایک‌ها
4
در کتاب تاریخچه زمان( هاوکینگ ) اطلاعات خوبی در این رابطه است.
 

mana-risk

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
3 می 2006
نوشته‌ها
94
لایک‌ها
1
پس این کهکشانها کجا هستن و چرا ما باید به اونها وصل بشیم؟؟
و اینکه اونها هم مث ما آدمن یا ما در جهان یکتاییم؟؟
و اگر چنین اتفاقی بیافته و ما وصل شیم چه اتفاقی میافته؟
 

zed_vr

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 ژوئن 2005
نوشته‌ها
19
لایک‌ها
0
محل سکونت
In Iran.....
مفهوم زمان
زمانی جز زمان فعلی وجود ندارد. لحظه ای جز لحظه فعلی نیست. ((اکنون)) همه آن چیزی است که وجود دارد. دیروز و فردایی وجود ندارد. آنها تصورات ذهنی هستند، ساخته و پرداخته های ذهنی که در واقعیت غایی وجود ندارند.
هر آنچه زمانی اتفاق افتاده یا در آینده اتفاق خواهد افتاد، در حال حاضر در شرف وقوع است.
زمان یک پیوستار نیست. زمان، عامل نسبیت است که به طور عمودی و نه افقی وجود دارد.
به آن به صورت چیزی که از چپ به راست کشیده شده ، به اصطلاح یک خط زمانی که از تولد تا مرگ برای هر فردی ادامه دارد، و از یه نقطه محدود تا یک نقطه محدود دیگر ، برای عالم هستی وجود دارد، نگاه نکن.
زمان یک چیزی از بالا به پایین است به آن به صورت قرقره ای که نماینده لحظه ابدی کنونی است نگاه کن.
حالا برگهای کاغذی را روی این قرقره مجسم کن که یکی روی دیگری قرار دارد. اینها عوامل زمان هستند. هر عاملی جدا و مشخص ولی همزمان با دیگری وجود دارد. همه این اوراق یک جا - هر چه قدر که میخواهد باشد - هر چه قدر که تا کنون بوده....... .
فقط یه لحظه وجود دارد- این لحظه - لحظه ابدی کنونی.
درست در لحظه فعلی است که همه چیز در حال اتفاق افتادن است.
برای زمان، آغاز و پایانی نیست- همه چیز - فقط هست.
در درون این بودن(هستی) جایی است که تجربه انسان و بالاترین رمز- پنهان است. تو میتوانی با هوشیاری، درون این بودن تا هر زمان و هر جایی که انتخاب کنی جلو روی.
بسیاری از مردم در زمان سفر کرده اند. در واقع همه بشر حرکت کرده اند. و به طور منظم و معمول این کار را انجام میدهند. با چیزی که آن را وضعیت یا حالت رویا مینامند. بسیاری از شما از آن آگاه نیستید. تو نمیتوانی آگاهی را نگاه داری ولی انرژی مثل چسب به تو میچسبد، و گاهی مقدار آن ، آن قدر زیاد است که دیگران - که به این انرژی حساسیت درند - میتوانند چیزهایی را درباره گذشته یا آینده تو از آن انرژی اضافی یا باقیمانده بیرون بکشند.
آنها این باقی مانده را حس میکنند و تو آنها را غیبگو یا روانشناس مینامی. گاهی این باقیمانده آنقدر هست که حتی تو، با هوشیاری محدود خود، این را درک میکنی که قبلا اینجا بوده ای.
همان احساس که به انسان کمک میکند که بفهمد موعیت فعلی را قبلا تجربه کرده است.
آری ، همان احساسی که وقتی تو با فردی رو به رو میشوی، حس میکنی تمام عمر او را میشناخته ای!
این احساس شگرف و حیرت انگیز است. احساس واقعی، تو این روح را همیشه میشناخته ای.
همیشه یه واژه مربوط به حال است.
بنابراین تو همواره از ورقه کاغذی که روی قرقره تو قرار داشته به بالا و پایین نگاه کرده و همه اوراق دیگر از جمله خودت را در آن دیده ای - چون بخشی از تو روی هر ورق کاغذی وجود دارد.
به تو میگویم: تو همواره بوده ای، هستی، و خواهی بود. زمانی نبوده که نباشی و در آینده هم چنین نخواهد بود.

منبع : www.roshanayi0.blogfa.com
 

zed_vr

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 ژوئن 2005
نوشته‌ها
19
لایک‌ها
0
محل سکونت
In Iran.....
این انسان هست که در حال حرکت نه زمان، زمان حرکت ندارد. زمان فقط یک لحظه است.
در سطوح خاصی انسان عمیقا این را درک میکند. به همین دلیل است که وقتی چیز بسیار مهمی در زندگی اتفاق می افتد، اغلب میگویند (( گویا زمان متوقف شده بود)) .
و این واقعیت دارد. وقتی چنین وضعیتی پیش می آید ، انسان اغلب یکی از لحظات تعیین کننده زندگی را تجربه میکند.
علم اینک این را به زبان ریاضی ثابت کرده است. فرمول های نوشته شده نشان میدهد اگر انسان به حد کافی و با سرعت کافی از زمین دور شود میتواند به عقب به طرف زمین برگردد و خودش را در حال بلند شدن از زمین ببیند.
این نشان میدهد که زمان، به خودی خود، حرکت نیست بلکه میدانی است که از میان آن، حرکت میکنند - و در اینجا فضا پیما زمین است. بشر میگوید 365 روز یه سال را پدید می آورد. در این صورت روز چه تعریفی دارد. تو به طور کاملا اختیاری تصمیم گرفته است که یک روز زمانی است که فضا پیما (زمین) طی میکند تا یک دور کامل حول محور خود بچرخد.
بشر از کجا میداند او چنین چرخشی دارد؟(حرکت آن را نمیتواند حس کند!) انسان نقطه رجوعی در آسمان انتخاب کرده - که همان خورشید است. بشر می گوید یک روز تمام طول میکشد تا فضا پیمایی که بر آن سوار است (زمین) ، طلوع خورشید را در دو نوبت مشاهده کند.(ابتدا خورشید طلوع میکند بعد غروب میکند و سپس مجددا طلوع میکند) .
بشر یک روز را به 24 ساعت تقسیم کرده - باز هم به طور کاملا اختیاری . میتوانست خیلی ساده به شماره های دیگری تقسیم کند. بعد یک ساعت را به دقیقه تقسیم کرده ، که هر کدام از آن دقایق شامل 0 واحد کوچکتر به نام ثانیه است. یک روز، انسان متوجه شد که زمین نه تنها می چرخد بلکه پرواز میکند. و نه تنها به دور خود، بلکه به دور خورشید نیز میچرخد. به طور دقیق حساب کرد که 365 روز طول می کشد تا زمین یک بار به دور خورشید بچرخد. این تعداد چرخش زمین را یک سال نام گذاشت.
و بعد تصمیم گرفت سال را به واحد های کوچکتر تقسیم کند، واحدهایی بزرگتر از روز کوچکتر از سال، لذا هفته و ماه را خلق کرد، و ترتیبی داد که همه سالها دارای تعداد معینی ماه باشند ولی تعداد روزهای ماهها از هم متفاوت باشد.
بشر نمیتوانست راهی برای تقسیم یک عدد فرد (365) به عدد زوج (12 ماه) پیدا کند. بنابراین تصمیم گرفت بعضی از ماهها تعداد روزهایشان بیشتر از ماههای دیگر باشد.
انسان حس کرد باید عدد 12 را به عنوان یک تقسیم کننده فرعی در نظر بگیرد، چون این تعداد دورهای ماه بود که مشاهده کرد در سال طی میکند. برای این که این سه واقعه فضایی - چرخش به دور خورشید، چرخش زمین به دور خودش، و چرخشهای ماه - را با هم تطبیق دهد، تعداد روزها را در هر ماه تعیین و مشخص کرد.
حتی این ابتکار و طرح ریزی، همه مسائل را حل نمیکرد، چون ابداعات اولیه انسان موجب ایجاد ساختاری از زمان شد که نمیدانست با آن چه کار کند. بنابراین تصمیم گرفت که هر چند سال یک بار یک عدد به تعداد روزهای سال بیفزاید. این را، سال کبیسه نام گذاشت. بشر با همه این تغییرات مصالحه کرد، بشر به طور اختیاری دهه و قرن هم برای اندازه گیری های زمان به وجود آورد - ولی آنچه به طور واقعی در حال انجام آن بود ابداع روشی برای اندازه گیری جنبشها در درون فضا بوده است.
بنابراین میبینیم که این زمان نیست که میگذرد بلکه اشیایی هستند که از میان یا برگرد میدانی ثابت که شما آن را فضا مینامید حرکت میکنند. زمان در واقع اختراع، و روش بشر برای شمارش حرکت ها یا جنبشها است.
دانشمندان این ارتباط را به طور عمیق درک کرده و از آن در واژه ((پیوستار فضا-زمان space-Time Continuum )) صحبت میکنند.
انیشتن و سایر دانشمندان متوجه شدند که زمان یک ساختار ذهنی، یک فکر و ایده ارتباطی است. زمان آن چیزی بود که در ارتباط با فضایی که بین اشیا بوده، وجود داشت.( اگر جهان در حال گسترش باشد که هست، در آن صورت زمین برای چرخیدن به دور خورشید، در مقایسه با بیلیونها سال پیش نیاز به زمان بیشتری دارد. یا فضای بیشتری برای پوشش دادن وجود دارد) .
ادامه دارد......
 

aliabdi22

Registered User
تاریخ عضویت
30 مارس 2005
نوشته‌ها
170
لایک‌ها
4
حرکت در زمان
تصور کنید شما ناظر یک فیلم سینمایی هستید که در صحنه ای از آن نوزادی متولد می شود و سپس شما در ادامه فیلم شاهد رشد و نمو او خواهید بود. بیایید کمی کنجکاوی کنیم و نگاتیو فیلم را از نزدیک بررسی کنیم . می بینیم یک سری فریم که در هر صحنه از آن تصویری وجود دارد با سرعتی ثابت از جلوی عدسی نمایش دهنده می گذرد و تصویرهای روی پرده حرکت می کنند. اگر حرکت نگاتیو از جلوی این دریچه متوقف شود گویی زمان در فیلم شما روی پرده متوقف شده است . بیایم این حرکت را زمان بنامیم. حال بیایید با تکنیک های کار با نگاتیو به فریم های بخش تولد نوزاد برگردیم و آن ها را حذف کنیم آیا در آن صورت در ادامه فیلم هم کودک حذف خواهد شد ؟ مسلمن خیر ! حذف یا تغییر یک فریم اثری در گذشته فیلم شما نخواهد داشت چون این فیلم یک بار اتفاق افتاده و روند آن قابل تغییر نیست! آیا می شود فیلم را به عقب برگرداند ؟ مسلمن اگر شما یکی از کارکتر های فیلم باشید چینین قدرتی نخواهد داشت . تنها زمانی می توان این کار را انجام داد که بتوان از فیلم خارج شد و پشت دستگاه نمایش فیلم ایستاد . بگذارید داخل فیلم را یک بعد و فضای خارج فیلم را فرا بعد بنامیم. ما بازیگران فیلم هرگز شخص ایستاده در فرا بعد را نمی بینیم ولی او قادر به نظاره ماست ! آیا فرا بعد می تواند در بعد بگنجد ؟ بله یک ناظر خارجی می تواند از همه این صحنه ها فیلم بگیرد. مایلم این را نیز فرا بعد در فرا بعد بنامم. می بینیم ابعاد بسیار زیادی بدین طریق حاصل خواهند شد که هیچ یک با هم در تضاد نخواهند بود.
منبع: خودم
پایان قسمت اول
 

.: Mahyar :.

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
21 جولای 2005
نوشته‌ها
73
لایک‌ها
0
سن
37
محل سکونت
Toronto
There are two distinct views on the meaning of time. One view is that time is part of the fundamental structure of the universe, a dimension in which events occur in sequence. This is the realist view, to which Sir Isaac Newton [1] subscribed, in which time itself is something that can be measured.

A contrasting view is that time is part of the fundamental intellectual structure (together with space and number) within which we sequence events, quantify the duration of events and the intervals between them, and compare the motions of objects. In this view, time does not refer to any kind of entity that "flows", that objects "move through", or that is a "container" for events. This view is in the tradition of Gottfried Leibniz[2] and Immanuel Kant,[3][4] in which time, rather than being an objective thing to be measured, is part of the mental measuring system.
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
وری گوووود ....
thumbsup.gif
 

nsh

Registered User
تاریخ عضویت
19 ژانویه 2006
نوشته‌ها
685
لایک‌ها
4
محل سکونت
i & j : 2 & 3
من نظریه اولو قبول ندارم وجود به خودیه خود
به نظر من خیلی چیزها قرار دادهای انسانی هستند که زمان هم یکی از اونها هستش
راستی هیچ فکر کردین که این بحث بیشتر از اینکه علمی باشه فلسفیه
یه گفته تو ص اول توجهم رو جلب کرد که سریعتر رفتن از نور بود دوستی که از اینشتین دلیل اورده بود اینم باید بدونه که خود اینشتین ثابت کرده که سرعتی بالاتر از نور نیست
 

nsh

Registered User
تاریخ عضویت
19 ژانویه 2006
نوشته‌ها
685
لایک‌ها
4
محل سکونت
i & j : 2 & 3
یه تشکرم از seymour به خاطر ایندکس کردن mp3 player ها اون تاپیک بسته بود گفتم اینجا تشکر کنم (واقعا عالیه)
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
من نظریه اولو قبول ندارم وجود به خودیه خود
به نظر من خیلی چیزها قرار دادهای انسانی هستند که زمان هم یکی از اونها هستش
راستی هیچ فکر کردین که این بحث بیشتر از اینکه علمی باشه فلسفیه
یه گفته تو ص اول توجهم رو جلب کرد که سریعتر رفتن از نور بود دوستی که از اینشتین دلیل اورده بود اینم باید بدونه که خود اینشتین ثابت کرده که سرعتی بالاتر از نور نیست
مثل اون جمله که میگه " وقتی که کلام باز می ایستد ، موسیقی آغاز می شود "
170.gif
... اینجا هم باید بگیم " وقتی که علم باز می ایستد ، فلسفه آغاز می شود " !!
veiledsmile.gif
....


بحث درباره بیگ بنگ هم گاهی اینطوری میشه ... یعنی از لحظه ای که بیگ بنگ اتفاق افتاده به بعد رو میشه کلی مانور علمی داد
glassesf.gif
... اما اینکه قبل از بیگ بنگ چی بوده رو نمیشه
2lcmff6.gif
...
یه تشکرم از seymour به خاطر ایندکس کردن mp3 player ها اون تاپیک بسته بود گفتم اینجا تشکر کنم (واقعا عالیه)
خواهش میشه ...
282.gif
 
بالا