• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

شعرها و نثرهای کوتاه و زیبا

kyle

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,435
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
لباس تور


بر تن دریا دوخت

ماهیگیر عاشق.
+++++++++++++++++++++++
مثل گنجشک کوچکی هستم

خسته از حوضهای نقاشی؛

می‌شود آسمان من باشی؟
++++++++++++++++++++++++++++++
چونان به یاد آوردن

تپه ها کم نورند و دوردست

در هوای زمستان.


 

پرنیان

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,343
لایک‌ها
13,020
سن
32
محل سکونت
shangri
آنــقـــــدر آمـدنـت
بـه تــاخـیــر افـتــاده اســـت
کـه فــقـط مــی دانــم
کـسـی را كـه روزگــاری دوســت داشـتــه ام
حــــالا شـــــــایــد دیــگــر" نـشـنــاسـمــش"...
************************
نمیدانم این روزها تو
دیر به دیر یادم میکنی
یامن زود به زود دلتنگت میشوم . . .
************************
سَرم دَرد میکُند بَرآی دَردسَر!
و تو میدآنـے آنقــَـدر دوستَت دآرَم
که حَتی اگر سَرم به سَنگ بخورَد..
یا سَنگ به سَرَم !!
از این دوستَت دآرَم دَست بَر نَخواهم دآشت...!
 

پرنیان

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,343
لایک‌ها
13,020
سن
32
محل سکونت
shangri
دیگر توان به یاد آوردنت را ندارم...
چه بی رحم است روزگاری که
خواسته یا ناخواسته تو را آورد
و تو را برد تا اینکه من بمانم
و اغمای خاطراتت...
**********************
بهــانـه تــا بخـواهی هست
ایـراد از جـایی در اعمـاق قلبـم است ...
اشکهــایم از آنجــا خشکیـده اند !!!
**********************
شعر… صدای نفس های توست !
وقتی سر بر سینه ام میگذاری
و کلمات گورشان را گم میکنند! ...
 

Cya

Registered User
تاریخ عضویت
6 مارس 2014
نوشته‌ها
896
لایک‌ها
1,927
محل سکونت
127.0.0.1
دیوانه نمی‌گوید، دوستت دارم!
دیوانه می‌رَود تمام دوست داشتن را،
به هر جان کَندنی، جمع می‌کند از هر دَری،
می‌زند زیر بغل،
می‌ریزد پای کسی که،
قرار نیست بفهمد دوستش دارد!

-مهدیه لطیفی
 

AMD.POWER

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
26 جولای 2009
نوشته‌ها
20,098
لایک‌ها
23,611
سن
44
محل سکونت
طهران
وقتى تو ميايى
به سرزمينى خوشبخت بدل مى شوم
به سرزمينى پر از آواز پرنده
وقتى تو مى روى
سر در گريبانم
مثل مردمى كه
كسى را از دست داده اند
اوکتاي رفعت
 

AMD.POWER

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
26 جولای 2009
نوشته‌ها
20,098
لایک‌ها
23,611
سن
44
محل سکونت
طهران
تو خبر نداشتي
مخفيانه به شهر آمدم
تمام نشانه هاي تو را بوسيدم
جاي پاهايت گلهاي سوخته گذاشتم
شمعي كنار اتاقت روشن كردم
وبه ابديت برگشتم
تو ازاين سفرها خبر نداري
محمود درويش
 

kyle

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,435
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
با باد همدردم،


عمریست ...

دنبال قرار خویش می گردم.
++++++++++++++++++++++++
برای پریدن

لازم نیست پرنده باشم

همین که بخندی،

بال در میاورم.
++++++++++++++++++++++
با سلیقه گره می‌زنی

در روسری سفیدی

زیبایی‌ات را؛

یک بقچه شکیبایی از جهان کم می‌شود.

 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
بدهکاریم به یکدیگر و
تمام دوستت دارم های نگفته ای که پشت دیوار غرورمان ماندند و ما آنها را بلعیدیم که بگویم منطقی هستیمّ
دوباره برایت مینویسم ما حالمان خوب است ولی تو باورنکن…..
“خسرو شکیبایی”
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
لعنت به زمونه ای که مرد بودن درد داره و نامرد بودن کیف
لعنت به زمونه ای که خوبی کردن تاوان داره و بدی کردن احترام
لعنت به زمونه ای که پاک بودن تنهایی میاره و خیانت کردن کلاس
خدایا
بگو باید چه کرد با این همه سردرگمی…
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
انگار دستام سرد سردن

انگار چشمام شب تارن

آسمون سیاه ابر پاره پاره

شرشر بارون داره میباره

حالا رفتی و من تنهاترین عاشقم رو زمین

تنها خاطراتم تو بودی فقط همین…

گفتی برو تنها بمون با غصه ها همراه بمون

دیگه نمیتونم خسته خسته ام

طلسم غم رو زدم شکستم

آره چشمام ابر بارون رو گونه هام شده روون

رفتی و رفتی تنها میمونم تا آخر عمر واست میخونم

حالا رفتی و من تنهاترین عاشقم رو زمین

تنها خاطراتم تو بودی فقط همین…
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
با همه ی بی سر و سامانی ام
باز به دنبال پریشانی ام
طاقت فرسودگی ام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنی ام
آماده ی آن لحظه ی توفانی ام
دلخوش گرمای کسی نیستم
آماده ام تا تو بسوزانی ام
آمده ام با عطش سالها
تا تو کمی عشق بنوشانی ام
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا که بگیری و بمیرانی ام
خوبترین حادثه می دانمت
خوبترین حادثه می دانی ام
حرف بزن ابر مرا باز کن
محمد علی بهمنی
 

AMD.POWER

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
26 جولای 2009
نوشته‌ها
20,098
لایک‌ها
23,611
سن
44
محل سکونت
طهران
چشم‌‌انتظار آن بهارم
که با تقویم از راه نمی‌آید
و با تقویم راه نمی‌آید ،

چشم انتظار آن بهارم

که با ...

آه نمی‌آید !
مژگان عباسلو
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
عــــادت نـــدارم درد دلـــــم را ، به هـمه کــــس بگویـــم
..! ! ! پس خاکـــــش میکنم زیــر چهـــــره ی خنــــدانم.. ،
تا همـــــه فکـــــر کننــــد . . . نه دردی دارم و نه قلبــــــــــــــی
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
زندگی باید کرد
زندگی بایدکرد
گاه باتلخی راه,گاه بایک گل سرخ
“گاه بایک دل تنگ”
گاه باید رویید درمیان باران
گاه باید خندید باغمی بی پایان
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
تاس بریز...

تاس می ریزم.... مثل همیشه تاس می خندد به خیال من....
تاس بریز.. جفت شش... مثل همیشه تو بردی...
و من هر روز می بازم در قمار روزگار...
به چه میخندی؟ به لب های دوخته شده ام یا نگاه سرد خاموشم؟؟
باز هم تاس بریز... من حذف می شوم از بازی....
داور بر می خیزد و با لبخندی دستهایت را می فشارد.... تو بردی...
و با نیشخندی می گوید : بازنده محکوم است به تنهایی....
لبهایت می خندند و چشمان من از شکوه لبخند تو مات می شوند و در این اندیشه ام که زیباترین چیز در دنیا لبخند توست...
 
بالا