• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

فروش بازی های PC روی هارد (جدید ترین عناوین)

kavehmj

Registered User
تاریخ عضویت
13 دسامبر 2012
نوشته‌ها
468
لایک‌ها
36
*فروش بازی های رایانه ای روی هارد*
بازی که از جدیدترین نسخه Denovu استفاده می‌کردُ تنها \س از ۷ روز توسط گروه قدرتمند CODEX‌ کرک شد
حجم بازی: 23.5 گیگابایت

@Game2Hard


Resident Evil 2 Remak
RESIDENT-EVIL-2-BIOHAZARD-RE2-pc-cover-small.jpg

# #PC #Game2Hard
RESIDENT-EVIL-2-BIOHAZARD-RE2-screenshots-06-300x169.jpg
RESIDENT-EVIL-2-BIOHAZARD-RE2-screenshots-03-300x169.jpg


بررسي بازي
سرعت باورنکردنی گروه CODEX در انتشار کرک نهایی بازی رزیدنت ایول ۲: ریمیک واقعا ستودنی است! این بازی در ۲۵م ژانویه ۲۰۱۹ برای اولین بار منتشر شد و Denuvo سعی کرد تا شدیدترین سیستم امنیتی خود را بر روی این بازی اعمال کند. اما گروه CODEX با انتشار جمله ی “سیستم های حفاظتی جنون آمیز نیاز به افراد جنون آمیز دارد تا آن را شکست دهند” در کمتر از یک هفته بازی Resident Evil 2 Remake را کرک و منتشر نمود!
بازی رزیدنت ایول ۲: ریمیک اثری بی نظیر و به شدت موفق است که کمپانی کپکام آن را توسعه و انتشار داده است. با اینکه Resident Evil 2 Remake تغییرات زیادی در مقایسه با نسخه اصلی داشته، در عین حال تلاش زیادی هم برای حفط اصالت نسخه اصلی کرده است؛ یکی از مهم‌ترین اقدامات سازندگان در این زمینه، حفظ داستان بازی بوده است و با اینکه شاید شاهد یک سری سورپرایز‌های جزئی باشیم، اما کلیت داستان بازی دست‌نخورده باقی مانده است.
وقایع بازی Resident Evil 2 Remake دو ماه بعد از پایان نسخه اول آغاز می‌شود؛ جایی که بسیاری از مردم منطقه راکون سیتی به ویروس T، ساخته کمپانی آمبرلا آلوده شده و تبدیل به زامبی شده‌اند. لیان اس کندی افسر پلیس جوانی است که بر حسب وظیفه برای ملحق شدن به نیروی پلیس راکون سیتی به این شهر می‌آید؛ البته لیان قرار بود زودتر به این شهر برسد اما بروز اتفاقاتی شخصی این کار را به‌تعویق انداخته است. همچنین پیش از حرکت لیان به سمت راکون سیتی، تماسی مرموز با وی گرفته می‌شود و او را از این کار منع می‌کند که خب لیان توجهی به آن ندارد و به راکون سیتی می‌رسد.
جدا از داستان، عناصر دیگری هم در نسخه بازسازی‌شده دیده می‌شوند که کاملا برگرفته از مکانیزم‌های نسخه اصلی هستند. برای مثال یکی از جنبه‌های مهم بازی‌های رزیدنت ایول پازل‌های آن‌ها است و مکانیزم حل این پازل‌ها در نسخه بازسازی‌شده درست مثل نسخه اصلی خواهد بود؛ به این صورت که مثلا برای باز کردن یک در، باید اداره پلیس راکون سیتی را زیر و رو و کلید مربوطه را پیدا کنید یا در مثالی دیگر مجوز عبور شما از یک راه خاص، فقط با پیدا کردن چند نماد و قرار دادن آن‌ها در جای مخصوص‌شان صادر خواهد شد.
منبع توضیحات: زومجی


@Game2Hard





سیستم مورد نیاز

حداقل سیستم مورد نیاز:
Requires a 64-bit processor and operating system
OS: WINDOWS® 7, 8.1, 10 (64-BIT Required)
Processor: Intel® Core™ i5-4460 or AMD FX™-6300 or better
Memory: 8 GB RAM
Graphics: NVIDIA® GeForce® GTX 760 or AMD Radeon™ R7 260x with 2GB Video RAM
DirectX: Version 11
Storage: 26 GB available space
Additional Notes: This game is expected to run at 1080p/30 FPS. If you have don’t have enough graphics memory to run the game at your selected texture quality, you must go to Options > Graphics and lower the texture quality or shadow quality, or decrease the resolution. For certain graphics cards (equivalent to GeForce GTX 760), it is recommended that particle lighting quality is set to low. An internet connection is required for product activation. (Network connectivity uses Steam® developed by Valve® Corporation.)

سیستم پیشنهادی:
Requires a 64-bit processor and operating system
OS: WINDOWS® 7, 8.1, 10 (64-BIT Required)
Processor: Intel® Core™ i7-3770 or AMD FX™-9590 or better
Memory: 8 GB RAM
Graphics: NVIDIA® GeForce® GTX 1060 or AMD Radeon™ RX 480 with 3GB VRAM
DirectX: Version 11
Storage: 26 GB available space
Additional Notes: This game is expected to run at 1080p/60 FPS. An internet connection is required for product activation. (Network connectivity uses Steam® developed by Valve® Corporation.)




@Game2Hard




جهت اطلاع از بازی های اضافه شده و دریافت لیست به روز شده، به کانال تلگرام اطلاع رسانی بپیوندید:
کانال تلگرام
@Game2Hard

@Game2Hard
 

kavehmj

Registered User
تاریخ عضویت
13 دسامبر 2012
نوشته‌ها
468
لایک‌ها
36
*فروش بازی های رایانه ای روی هارد*
معرفی بازی
حجم بازی: 37.5 گیگابایت

@Game2Hard


Ace Combat 7 Skies Unknown
Ace-Combat-7-Skies-Unknown-pc-cover-small.jpg

# #PC #Game2Hard
Ace-Combat-7-Skies-Unknown-screenshots-05-300x169.jpg
Ace-Combat-7-Skies-Unknown-screenshots-01-300x169.jpg


بررسي بازي
پس از مدتی نسبتا طولانی نسخه هفتم ایس کامبت با نام Ace Combat 7: Skies Unknown منتشر شده است و تنها یک سئوال باقی می‌ماند، آیا این بازی توانسته مجموعه را به اوج باز گرداند؟ پاسخ بسیار ساده است: بله. کنترل هواپیمای خود و نبرد با هواپیما های دشمن بسیار خوب و هوشمندانه در بازی پیاده سازی شده است. کنترل هواپیما در کنار ساده و راحت بودن بسیار منطقی و تا حدودی واقع گرایانه نیز جلوه می‌کند تا بتواند آن حس لذت بخش یک خلبان جنگی بودن را منتقل کند. از طرفی دیگر هوش مصنوعی و به طور کل بالانس بازی باعث شده است که چالش بر انگیز بودن بازی متعادل و منطقی جلوه کند.
از دیگر نکات مثبت بازی دوربین خوب آن است. دوربین بازی هرگز شما را اذیت نخواهد کرد و به هیچ عنوان ضربه‌ای به تجربه شما نخواهد زد. چیزی که گیم پلی جذاب بازی را تکمیل می‌کند طراحی مراحل بازی است. مراحل در بازی Ace Combat 7: Skies Unknown بر خلاف انتظار اولیه خودم، بسیار جذاب و منحصر به فرد طراحی شده اند و تلاش سازندگان برای جلوگیری از تکراری بودن بازیربه ثمر رسیده است. مراحلی که هرکدام با هدف گذاری خاص خود و روند منحصر به فرد خویش، شما را درگیر خود خواهند کرد و اجازه نمی‌دهند که لحظه‌ای از بازی خسته شوید و همانگونه که اشاره کردیم، این طراحی مراحل بسیار خوب در کنار گیم پلی جذاب بازی، تجربه خاص و شگفت انگیزی را ارائه کرده است.
گرافیک بازی Ace Combat 7 نیز از حیث هنری فوق العاده است! آسمان‌ها بسیار زیبا و خوش رنگ طراحی شده اند، به گونه‌ای که هیچ وقت از آن‌ خسته نشوید. ابرها نیز با طراحی بسیار زیبا و واقع گرایانه خود، علاوه بر تاثیر در بخش بصری بازی، نقش مهمی نیز در سیستم گیم پلی و آب و هوای پویای بازی ایفا می‌کنند.
آب‌ها و مناطق سر سبز نیز به طرز استادانه‌ای طراحی شده اند. بازتاب نور توسط آب اقیانوس‌ها و زیبایی جنگل‌های زیر پایتان، چشمانتان را نوازش می‌دهند. اما محیط‌های کوهستانی بازی تعریف چندانی ندارند و یک دست بودن و سادگی بیش از حد آن‌ها ممکن است باعث خسته کننده بودن برخی از ماموریت های خاص شود. از سوی دیگر گرافیک بازی در بخش فنی تا حدودی لنگ می‌زند. کیفیت پایین برخی از تکسچرها و افکت‌های انفجار بسیار بد از عمده دلایل این حرف هستند. هرچند در بازی شاهد افت فریم و یا باگ خاصی نبودم و مشکل اصلی بر روی همان طراحی بی دقت افکت‌ها و پارتیکل‌ها است.
منبع توضیحات: زومجی




@Game2Hard
www.Game2Hard.ir




سیستم مورد نیاز

حداقل سیستم مورد نیاز:
Requires a 64-bit processor and operating system
OS: Windows 7 / 8 / 8.1 / 10 (64-bit OS required)
Processor: Intel Core i5-7500
Memory: 8 GB RAM
Graphics: NVIDIA GeForce GTX 1060 (3GB)
DirectX: Version 11
Network: Broadband Internet connection
Storage: 50 GB available space
Sound Card: DirectX 11 sound card

سیستم پیشنهادی:
Requires a 64-bit processor and operating system
OS: Windows 7 / 8 / 8.1 / 10 (64-bit OS required)
Processor: Intel Core i3-7100
Memory: 4 GB RAM
Graphics: NVIDIA GeForce GTX 750Ti(2GB)
DirectX: Version 11
Network: Broadband Internet connection
Storage: 50 GB available space
Sound Card: DirectX 11 sound card




@Game2Hard
www.Game2Hard.ir



جهت اطلاع از بازی های اضافه شده و دریافت لیست به روز شده، به کانال تلگرام اطلاع رسانی بپیوندید:
کانال تلگرام
@Game2Hard

@Game2Hard
 

kavehmj

Registered User
تاریخ عضویت
13 دسامبر 2012
نوشته‌ها
468
لایک‌ها
36
*فروش بازی های رایانه ای روی هارد*
معرفی بازی Far Cry New Dawn
حجم بازی: 36.7 گیگابایت

@Game2Hard


Far Cry New Dawn
Far-Cry-New-Dawn-pc-cover-small.jpg

# #PC #Game2Hard
Far-Cry-New-Dawn-screenshots-05-300x169.jpg
Far-Cry-New-Dawn-screenshots-06-300x169.jpg


بررسي بازي
نسخه جدید فرنچایز فارکرای در ۱۵م فوریه ۲۰۱۹ به صورت رسمی در دو شبکه Steam و uPlay در دسترس کاربران PC قرار گرفت. بازی Far Cry New Dawn جدیدترین اثر استودیو یوبی سافت است و توانسته نمرات مناسبی را از سمت منتقدین دریافت کند.
داستان بازی Far Cry New Dawn درست حوادث بعد از پایان فارکرای ۵ را روایت می‌کند. پس از این که «جوزف» به هدف خود، یعنی هدایت نسل بشر به بهشتی نو رسید، دنیا با برنامه ریزی او بمباران شد و هیچ اثری از انسان‌ها و یا حتی موجودات زنده روی سطح زمین باقی نماند. آن دسته از افراد و موجوداتی که موفق شدند خود را به پناهگاه‌های زیر زمینی و یا غارها برسانند توانستند برای ۱۷ سال تمام در آن‌ها زندگی کنند و هنگامی که برای نخستین بار به سطح زمین بازگشتند، با صحنه‌ای غیر منتظره رو به رو شدند و این جا اولین تفاوت فارکرای با سایر عناوین آخر الزمانی آشکار می‌شود. به جای یک محیط خشک و بی آب و علف، طبیعت به سازه‌های انسانی ایالت Hope County غلبه و محیط‌های سرسبز و شادی را خلق کرده است.
انسان‌ها که حال به سطح زمین بازگشته‌اند، به آرامی شروع به از نو ساختن تمدن خود می‌کنند تا بتوانند آن چه که سال‌ها پیش از دست داده‌اند را دوباره احیا سازند. برای مدتی خبری از دردسری به نام Eden’s Gate نبود و همه به راحتی مشغول ساخت و ساز دنیایی نو بودند تا این که سر و کله گروهی تازه به نام The Highwaymen پیدا می‌شود. ***** این گروه آن را خواهران دوقلو با نام‌های Mickey و Lou (مختصر شده Michelle و Louisa) برعهده دارند.
گروهی به شدت ظالم و خونخوار که تمام دارایی مردم این دنیای نابود شده را برای خود می‌خواهند و مخالفین خود را به خشن‌ترین شکل ممکن از سر راه بر می‌دارند. در این بین، شخصیت‌های معروف شماره پنجم، مثل Nick Rye به همراه خانواده‌اش وارد داستان می‌شوند. دختر نیک، «کارمینا» برای رها کردن Hope County از شر دوقلوها، به فکر کمک گرفتن از خارجی‌ها می‌افتد و در همین راستا از فردی به نام Thomas Rush درخواست کمک می‌کند. «راش» یکی از سازنده‌های دنیای جدید هست که قصد بازسازی آمریکا را دارد و حال با هدف کمک به اهالی Hope، به همراه کاپیتان تیم (بازیکن) به این ایالت سفر می‌کند و در بدو ورود خود با استقبال گرم دوقلوها رو به رو می‌شود. از همان ابتدای کار، این دو خواهر با ورود جنجالی خود کار گروه راش را یک سره کرده و به عبارتی به آن‌ها نشان می‌دهند که رئیس چه کسی است.
منبع توضیحات: بازی سنتر


@Game2Hard






سیستم مورد نیاز

حداقل سیستم مورد نیاز:
OS: Windows 7 SP1, Windows 8.1, Windows 10 (64bit versions only)
Processor: Intel Core i5 2400 @ 3.1 GHz or AMD FX 6350 @ 3.9 GHz
Memory: 8 GB RAM
Graphics: NVIDIA GeForce GTX 670 (2GB) or AMD Radeon R9 270X (2GB) or better
Storage: 30 GB available space
Sound Card: DirectX 9.0c compatible sound card with latest drivers
Additional Notes: PERIPHERALS: Windows-compatible keyboard, mouse, headset

سیستم پیشنهادی:
OS: Windows 7 SP1, Windows 8.1, Windows 10 (64bit versions only)
Processor: Intel Core i7-4790 @ 3.6 GHz or AMD Ryzen 5 1600 @ 3.2 GHz
Memory: 8 GB RAM
Graphics: NVIDIA GeForce GTX 970 (4GB) or AMD Radeon R9 290X (4GB) or better
Storage: 30 GB available space
Sound Card: DirectX 9.0c compatible sound card with latest drivers
Additional Notes: Windows-compatible keyboard, mouse, headset




@Game2Hard




جهت اطلاع از بازی های اضافه شده و دریافت لیست به روز شده، به کانال تلگرام اطلاع رسانی بپیوندید:
کانال تلگرام
@Game2Hard

@Game2Hard
 

kavehmj

Registered User
تاریخ عضویت
13 دسامبر 2012
نوشته‌ها
468
لایک‌ها
36
*فروش بازی های رایانه ای روی هارد*
معرفی بازی DEAD OR ALIVE 6
حجم بازی: 23.04 گیگابایت

#DEAD_OR_ALIVE_6 #DeadOrAlive6 #PC #Game2Hard
@Game2Hard


DEAD OR ALIVE 6
DEAD-OR-ALIVE-6-pc-cover-small.jpg

#DEAD_OR_ALIVE_6 #DeadOrAlive6 #PC #Game2Hard
DEAD-OR-ALIVE-6-screenshots-05-300x169.jpg
DEAD-OR-ALIVE-6-screenshots-03-300x169.jpg


بررسي بازي
بازی DEAD OR ALIVE 6 یک بازی سه بعدی اکشن با مبارزات سریع می باشد که توسط استودیو Koei Tecmo Games توسعه یافته و دارای گرافیک های خیره کننده و مراحل چندگانه است که می تواند یک سرگرمی خارق العاده را برای طرفداران این سبک به ارمغان بیاورد. این بازی به دنباله ی داستان سری قبلی، یعنی بازی Dead or Alive 5 می باشد و بر روی دو بخش روایی متفاوت تمرکز دارد. بخش اول که به مبارزات Ninja و DOATEC علیه گروه M.I.S.T به ***** Donovan می پردازد و بخش دوم آن بر روی تورنمنت اصلی DOA 6 تمرکز دارد. داستان های جانبی برای کاراکترهایی که دوباره به بازی بر می گردند نیز تعبیه شده است. به لطف موتورهای گرافیکی جدید، بازی DOA 6 سطح جلوه های بصری خود را به نسلی جدید منتقل کرده است. گرافیک های بازی به صورت کاملا واقع گرایانه و چشم نواز آپگرید شده اند، جلوه های صورت بازیکنان بسیار بادقت بالا طراحی شده و جلوه های ویژه ی بازی مانند عرق کردن، کثیفی و … با جزئیات بالا طراحی شده اند.
بر اساس سنت همیشگی این فرنچایز، بازی DEAD OR ALIVE 6 نیز از یک سیستم مثلثی استفاده می کند: ضربات پرتابی کشنده، پرتاب اشیاء کشنده و محافظت از خود علیه ضربات کشنده. شما باید سیستم مبارزه ای دقیق خود برای شکست حریف را به درستی انتخاب کنید. مثلا وقتی دشمن شما می خواهد چیزی به سمت شما پرتاب کند، شما باید به درستی به آن حمله کنید و تکنیک های مناسب را اتخاذ نمایید وگرنه شکست خواهید خورد. حرکات ویژه ی هر کاراکتر که به اصطلاح Special Moves آن ها است، به طور کاملا منحصر به فرد طراحی شده و هرکدام دارای تخریب پذیری جداگانه ی خود هستند. دقت کنید که حرکات تدافعی و تهاجمی هرکدام از کاراکترها می تواند مجزا باشد!



@Game2Hard






سیستم مورد نیاز

حداقل سیستم مورد نیاز:
Requires a 64-bit processor and operating system
OS: Windows 10 (64bit)
Processor: Intel Core i5-4690 or over
Memory: 8 GB RAM
Graphics: NVIDIA GeForce GTX 770
DirectX: Version 11
Network: Broadband Internet connection
Storage: 50 GB available space
Sound Card: DirectX 11 or over

حداقل سیستم مورد نیاز:
Requires a 64-bit processor and operating system
OS: Windows 10 (64bit)
Processor: Intel Core i7 8700 or over
Memory: 16 GB RAM
Graphics: NVIDIA GeForce GTX 1060
DirectX: Version 11
Network: Broadband Internet connection
Storage: 50 GB available space
Sound Card: DirectX 11 or over



@Game2Hard




جهت اطلاع از بازی های اضافه شده و دریافت لیست به روز شده، به کانال تلگرام اطلاع رسانی بپیوندید:
کانال تلگرام
@Game2Hard

@Game2Hard
 

kavehmj

Registered User
تاریخ عضویت
13 دسامبر 2012
نوشته‌ها
468
لایک‌ها
36
*فروش بازی های رایانه ای روی هارد*
معرفی بازی Metro Exodus
حجم بازی: 48.4 گیگابایت
@Game2Hard
Metro Exodus
Metro-Exodus-pc-cover-small.jpg

Metro-Exodus-screenshots-06-300x169.jpg
Metro-Exodus-screenshots-03-300x169.jpg

بررسي بازي
تنها پس از گذشت ۵روز از انتشار رسمی Metro Exodus، این بازی توسط گروه CPY به صورت کامل کرک شد. این کرک بر اساس ریلیز Gold Edition می باشد و هر DLC که برای بازی منتشر شده است را شامل می شود. برای دریافت این بازی به همراه نسخه های فشرده FitGirl و CorePack با وبسایت ها همراه باشید!
یکی از ویژگی‌های جدید Metro: Exodus، جریان داشتن آن در طول چهار فصل مختلف است که از قضا تاثیر زیادی هم روی گیم‌پلی بازی خواهد داشت. سفر شخصیت‌های بازی از منطقه‌ای در نزدیکی رود ولگا و در فصل زمستان آغاز می‌شود؛ سرمای شدید و کشنده این منطقه، آن را به مکان مناسبی برای جولان دادن انواع موجودات جهش‌یافته تبدیل کرده و باید در این فصل خودتان را آماده مبارزه با موجوداتی چون واچ‌من کنید و البته که خطرات انسانی هم در کمین‌تان خواهند بود. در ادامه شاهد فصل بهار خواهیم بود؛ یخ و برف محیط‌هایی که در این فصل از آن‌ها گذر خواهیم کرد، در اثر تابش آفتاب در آستانه ذوب شدن هستند و شخصیت‌های بازی در حالی به فصل بهار می‌رسند که یک پل، مانع از حرکت قطارشان می‌شود و حال باید راهی برای پایین آوردن این پل و قابل عبور کردن آن پیدا کنند.
ویژگی جالب بعدی در بازی Metro Exodus چند بُعدی شدن آن است؛ بدین شکل که همه‌چیز صرفا بر پایه بکش برو جلو پیش نمی‌رود و آرتیوم قادر است در این نسخه، سلاحش را مخفی کند و با این کار جلوی برخی درگیری‌ها را بگیرد. مثلا تصور کنید که در حال نزدیک شدن به یک کمپ از انسان‌ها هستید؛ اگر این کار را اسلحه به‌دست انجام دهید، به احتمال زیاد آن‌ها بدون هیچ ملاحظه‌ای به سمت شما تیراندازی خواهند کرد. اما اگر سلاح‌تان را مخفی کنید و به سمت پایگاه بروید، شاید آن‌ها هم قید شلیک به شما را بزنند و بتوانید بدون درگیری از کنارشان عبور کنید. مخفی‌کردن سلاح همچنین فواید دیگری مثل سریع‌تر شدن سرعت حرکت آرتیوم هم دارد.
منبع توضیحات: دانلودها و زومجی
@Game2Hard
سیستم مورد نیاز
حداقل سیستم مورد نیاز:
Requires a 64-bit processor and operating system
OS: Win10 RS5 (Build 1809) or newer | Win 8.1 required build 9600 | Win 8 required build 9200 | Win 7 required SP1
Processor: Intel Core i5-4440 or equivalent
Memory: 8 GB RAM
Graphics: GeForce GTX 670 / GeForce GTX 1050 / AMD Radeon HD 7870
DirectX: Version 11
Storage: 59 GB available space
Sound Card: DirectX Compatible Sound Card
سیستم پیشنهادی:
Requires a 64-bit processor and operating system
OS: Win10 RS5 (Build 1809) or newer | Win 8.1 required build 9600 | Win 8 required build 9200 | Win 7 required SP1
Processor: Intel Core i7-4770k or equivalent
Memory: 8 GB RAM
Graphics: GeForce GTX 1070 / GeForce RTX 2060 / AMD RX VEGA 56
DirectX: Version 12
Storage: 59 GB available space
Sound Card: DirectX Compatible Sound Card
@Game2Hard

جهت اطلاع از بازی های اضافه شده و دریافت لیست به روز شده، به کانال تلگرام اطلاع رسانی بپیوندید:
کانال تلگرام
@Game2Hard
@Game2Hard
 

kavehmj

Registered User
تاریخ عضویت
13 دسامبر 2012
نوشته‌ها
468
لایک‌ها
36
*فروش بازی های رایانه ای روی هارد*
معرفی بازی Devil May Cry 5
حجم بازی: 38.9 گیگابایت

#Devil_May_Cry_5 ##DevilMayCry5 #PC #Game #Game2Hard

@Game2Hard


Devil May Cry 5
Devil-May-Cry-5-Deluxe-Edition-pc-cover.jpg

# #PC #Game2Hard
Devil-May-Cry-5-screenshots-05-300x169.jpg
Devil-May-Cry-5-screenshots-03-300x169.jpg


بررسي بازي
رسوایی عجیب برای Denuvo! فایل exe فاقد این سیستم امنیتی، لیک شد و باعث شد بازی در لحظه ی انتشار خود کرک شود. بازهم sam2k8 پشت قضیه ی لیک شدن کرک (مانند بازی Final Fantasy XV) است. تمامی بسته های الحاقی نیز در این نسخه به لطف آنلاکر CreamAPI فعال شده اند و هیچ کم و کاستی وجود ندارد. عملکرد بازی نیز به خوبی تست شده و کاملا سالم است.
نویسنده‌های بازی در حدی استادانه سناریو‌ی بازی را نوشته‌اند که در نیمه‌ی ابتدایی آن هزاران سؤال در ذهن گیمر‌ها ایجاد خواهد شد و در بخش پایانی، نه‌تنها به تمامی این سوالات پاسخ داده می‌شود، بلکه تمام نکات مبهم موجود از نسخه‌های پیشین بازی نیز جواب خود را دریافت می‌کنند. این موضوع به‌حدی خوب و کامل انجام می‌گیرد که گویی داستان بازی Devil May Cry 5 سال‌ها پیش و حین ساخت نسخه‌‌ی اول این بازی نوشته شده است.
تنوع طراحی مراحل نیز در سطح بسیار خوبی قرار دارد؛ از کوچه‌ و خیابان‌های Red Grave‌ گرفته تا پایین‌‌ترین طبقات درخت Qliphoth، همگی یادآور آخرالزمان و جهنم هستند و حضور اهریمن‌ها را در هر گوشه‌‌و‌کناری به گیمرها یادآوری می‌کنند.
جدید‌ترین شخصیت Devil May Cry، فردی مرموز با نام V (وی) است که از لحظه‌ی ابتدایی ورود به خط داستانی، خود را شخصی قدرتمند، همواره در حال مطالعه‌ی کتابی خاص و بدون هرگونه تاریخچه‌ای معرفی می‌کند. شاید با حضور دانته و نیرو که هر دو عاشقان زیادی دارند، وجود شخصیتی جدید در Devil May Cry ریسکی بزرگ به نظر می‌رسید. اما نویسندگان به خوبی موفق به انجام وظیفه‌ی خود شده‌اند و V را با شخصیتی کاملا متفاوت معرفی می‌کنند.
Devil May Cry 5 بازی فوق‌العاده‌ای است؛ اما این موضوع به معنیه بی‌نقص بودن آن نیست. بزرگ‌ترین مشکل بازی، امکان ریوایو شدن شخصیت‌ها با استفاده از Red orbها است. پیش‌تر Red Orbها تنها برای خرید حرکات و کمبو‌های جدید یا افزایش سطح سلامتی کاربرد داشتند؛ اما در این بازی پس از مرگ می‌توان با پرداخت مقداری از آن بلافاصله زنده شد و به جنگ با اهریمن‌ها بازگشت. البته پس از اتمام بازی در درجه‌ی Devil Hunter، طبق سنت همیشگی Devil May Cry درجه‌ی سختی جدیدی باز خواهد شد که شرایط زنده شدن و شکست دشمنان در آن کاملا متفاوت با گذشته است.
منبع توضیحات: دانلودها و زومجی

@Game2Hard





سیستم مورد نیاز

حداقل سیستم مورد نیاز:
OS: WINDOWS® 7, 8.1, 10 (64-BIT Required)
Processor: Intel® Core™ i5-4460, AMD FX™-6300, or better
Memory: 8 GB RAM
Graphics: NVIDIA® GeForce® GTX 760 or AMD Radeon™ R7 260x with 2GB Video RAM, or better
DirectX: Version 11
Storage: 35 GB available space
Additional Notes: *Xinput support Controllers recommended *Internet connection required for game activation. (Network connectivity uses Steam® developed by Valve® Corporation.)

سیستم پیشنهادی:
OS: WINDOWS® 7, 8.1, 10 (64-BIT Required)
Processor: Intel® Core™ i7-3770, AMD FX™-9590, or better
Memory: 8 GB RAM
Graphics: NVIDIA® GeForce® GTX 1060 with 6GB VRAM, AMD Radeon™ RX 480 with 8GB VRAM, or better
DirectX: Version 11
Storage: 35 GB available space
Additional Notes: *Xinput support Controllers recommended *Internet connection required for game activation. (Network connectivity uses Steam® developed by Valve® Corporation.)


@Game2Hard




جهت اطلاع از بازی های اضافه شده و دریافت لیست به روز شده، به کانال تلگرام اطلاع رسانی بپیوندید:
کانال تلگرام
@Game2Hard

@Game2Hard
 

sobhan alami

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
3 سپتامبر 2017
نوشته‌ها
55
لایک‌ها
16
سن
26
سلام وقت بخیر

فیلم و سریال هم موجود دارید ؟
 

kavehmj

Registered User
تاریخ عضویت
13 دسامبر 2012
نوشته‌ها
468
لایک‌ها
36
از سرگیری مجدد فعالیت
به اطلاع همراهان گرامی می‌رساند که به علت انجام یک سری تغییرات، مدتی فعالیت تاپیک متوقف شده بود. لکن در طی این مدت خدمات فروش بازی روی هارد به مشتریان گرامی کمافی‌السابق انجام می‌شد و تنها فعالیت اطلاع‌رسانی‌ها در تاپیک متوقف شده بود.
از هم‌اکنون مجدداً فعالیت تاپیک و اطلاع‌رسانی‌ها به شما عزیزان آغاز می‌گردد.
در طی این مدت مجموعاً 780 عنوان بازی به آرشیو اضافه و یا آخرین آپدیت‌ها و DLC های آن‌ها دریافت و به بازی اصلی اضافه گردید. در پست‌های بعدی عناوین این بازی‌ها وحجم آن‌ها را مشاهده خواهید کرد.
به علت آنکه لیست بسیار طولانی است، تنها 200 عنوان با حجم بیشتر در کانال ارسال گردیده است. برای مشاهده لیست کامل بازی‌ها می‌توانید به وب‌سایت به آدرس www.Game2Hard.ir مراجعه نمایید.
همچنین امکانی در وب‌سایت ایجاد شده است که شما می‌توانید معرفی و نقد و بررسی بازی‌های برتر و جدید را مشاهده نمایید. این قسمت با نام «جدیدترین بازی‌ها» در صفحه اول وب‌سایت و زیر اسلایدشو قرار دارد. در صفحه اول 12 عنوان آخر نمایش داده شده است که با کلیک روی گزینه «موارد بیشتر» می‌توانید کلیه نقد و بررسی بازی‌ها را مشاهده نمایید.
در پست‌ها بعدی که در روزهای آتی ارسال خواهد شد، جهت آشنایی بیشتر همراهان گرامی به معرفی عناوین برتر از این 780 عنوان خواهیم پرداخت.
@Game2Hard
بازی روی هارد, [13.07.19 21:13]
بازی‌های زیر در این مدت به وب‌سایت اضافه شد و همچنین برخی عناوین نیز با اضافه شده آخرین آپدیت و dlc آن‌ها بروزرسانی گردیدند:
Star Wars Battlefront II (old) 75.4
Total War Three Kingdoms 19.21
Kingdom Come Deliverance Royal Edition 75.15
Assassins Creed III Remastered 43.82
Fight the Horror 43.31
RAGE 2 Delux Edition 43.19
Hitman 2 (CPY) Complete Edition 137.4
Gears Of War 4 inc update Apr 126.47
Call of Duty Black Ops 4 98.9
Battlefield 1 Origin Edition (Update Dec2018) 81.28
DiRT Rally 2 0 77.28
GTA V (all updates & dlc) 70.27
Assassins Creed Origins + The Curse of the Pharaohs 66.82
ARK Survival Evolved + Valguero 65.43
XCOM 2 + War of the Chosen 65.27
Final Fantasy XV Windows Edition -CPY 83.78
Final Fantasy XV Windows Edition 4K Resolution Pack -CPY 65.13
Forza Horizon 4 64.14
Mortal Kombat 11 Premium Edition SteamRip-InsaneRamZes 63.38
Gears of War Ultimate Edition (full unlocked) 57.93
Dakar 18 + Desafio Ruta 40 Rally (all updates & dlc) 59.62
Wolfenstein II The New Colossus + The Deeds of Captain Wilkins (all updates & dlc) 56.98
Anthem Legion of Dawn Edition-OriginRip-Unlocked 56.44
Dead Rising 4 (codex) 54.45
Gears of War Ultimate Edition (April 2017, apex file) 52.76
Arma 3 + Global Mobilization Cold War Germany (all updates & dlc) 50.8
TEKKEN 7 Ultimate Edition 50.8
Tom Clancy's The Division 2 46.95
Project CARS 2 Spirit of Le Mans (all updates & dlc) 45.19
Total War WARHAMMER II Curse of the Vampire Coast 39.88
A Plague Tale Innocence 38.65
Devil May Cry 5 Deluxe Edition 38.2
Yakuza Kiwami 2 37.79
Dishonored 2 37.1
Pathfinder Kingmaker Beneath the Stolen Lands (all updates & dlc) 36.02
Anno 1800 Deluxe Edition 35.76
Pillars of Eternity II Deadfire The Forgotten Sanctum (all updates & dlc) 35.21
Resident Evil 7 Biohazard Gold Edition 34.55
The Sims 4 + all Updates & dlc until Island Living 32.94
The Crew 2 DC20181213 31.97
Steel Division Normandy 44 + Back to Hell (all updates & dlc) 31.57
Attack on Titan 2 Final Battle 31.29
DOOM v6 66-FitGirl 30.96
Mad Max + Road Warrior 29.46
Shadow of the Tomb Raider The Path Home 28.71
Company of Heroes 2 + Master Collection (all updates & dlc) 28.55
Immortal Unchained Storm Breaker (all updates & dlc) 28.35
Killing Floor 2 Back And Kicking Brass 28.15
Prey -CPY 27.36
Killing Floor 2 Back And Kicking Brass (all updates & dlc) 27.15
The Bards Tale IV Barrows Deep + Legacy MERRY XMAS (all updates & dlc) 27.09
theHunter Call of the Wild 2019 Edition Yukon Valley 27.05
OVERKILLs The Walking Dead + No Sanctuary 26.98
RIDE 3 26.37
Apex Legends v3 0 6 N85 CL414873 DC20190524 26.25
Dark Souls III + The Ringed City (all updates & dlc) 25.57
Fishing Sim World Lake Arnold 25.56
Yakuza 0 REPACK 24.95
Dreamfall Chapters The Final Cut (all Episodes) 24.68
South Park The Fractured But Whole Gold Edition 24.22
Battlefleet Gothic Armada 2 + Chaos Campaign (all updates & dlc) 23.95
Borderlands 2 Remastered 23.81
Darksiders III + The Crucible 23.53
GOD EATER 3 23.52
Diesel Brothers Truck Building Simulator 23.5
Generation Zero Bikes 23.45
Ni no Kuni II Revenant Kingdom + The Tale of a Timeless Tome (all updates & dlc) 23.41
The Settlers History Collection 23.4
Warframe DC20190115 23.21
Warframe Pinnacle Packs Round IV DC20190218 23.21
Quake Champions DC20190601 22.43
Pathologic 2 22.35
Automobilista + all Updates 22.04
Dishonored Death of the Outsider v1 145 21.78
Monster Hunter World 21.56
The Surge + The Good the Bad and the Augmented (all updates & dlc) 21.51
Sword Art Online Fatal Bullet Dissonance of the Nexus Complete Edition 21.41
Dying Light The Following Enhanced Edition + Prison Heist (all updates & dlc) 21.05
Syberia 3 + An Automaton with a plan 21.05
Life is Strange Before the Storm Farewell Complete Edition 20.21
Tales of Vesperia Definitive Edition 19.7
Layers of Fear 2 PROPER 19.4
Close to the Sun 19.3
Life Is Strange 2 Episode 2 Rules 19.11
Ashes of the Singularity Escalation + Secret Missions (all updates & dlc) 18.98
Lucius III 18.94
MotoGP 15 18.88
بازی روی هارد, [13.07.19 21:13]
Gold Rush The Game Parkers Edition (all updates & dlc) 18.85
Blame Him 18.67
LEGO DC Super Villains Shazam (all updates & dlc) 18.59
Aven Colony The Expedition (all updates & dlc) 18.14
One Piece World Seeker 17.87
Borderlands The Pre Sequel Remastered 17.85
RAID World War II + The Countdown Raid (all updates & dlc) 17.79
Ancestors Legacy + Saladins Conquest (all updates & dlc) 17.56
SpellForce 3 Soul Harvest 17.15
MotoGP 19 17.14
DYNASTY WARRIORS 7 Xtreme Legends Definitive Edition 17.05
Space Engineers 17.03
BATTLETECH Urban Warfare REPACK 16.86
The Sinking City 16.75
Man O War Corsair Warhammer Naval Battles Tzeentch 16.59
Wargame Red Dragon + Nation Pack Netherlands 16.53
Urban Trial Playground 16.51
Beyond Enemy Lines Incl All DLC 16.07
Danganronpa Another Episode Ultra Despair Girls 15.86
NASCAR Heat 3 2019 Season (all updates & dlc) 15.85
Borderlands Game of the Year Enhanced 15.71
Hellblade Senuas Sacrifice VR Edition 15.54
ZED 15.42
Dark Souls II Complete Edition 15.39
Patch of Exile DC20181226 15.34
Thronebreaker The Witcher Tales 15.19
Overwatch v1 30 0 1 52926 15.18
Pillars of Eternity Definitive Edition (all updates & dlc) 15.09
TotalWar Warhammer-Cracked by STEAMPUNKS 14.98
Hellblade Senuas Sacrifice + VR + Update 1.03 14.83
Command and Conquer Red Alert 3 Complete Edition 14.09
Nelke and the Legendary Alchemists Ateliers of the New World 13.94
PC Building Simulator Razer Workshop 13.92
Steins Gate Elite 13.89
Monster Energy Supercross The Official Videogame 2 13.82
Paladins DC20190405 13.73
DayZ 13.63
Life Is Strange 2 Episode 1 Roads 13.36
Shadow Warrior 2 + Bounty Hunt DLC Part 2 13.35
Sniper Elite V2 Remastered 13.24
INSOMNIA The Ark + Update v1 5 13.17
MX vs ATV All Out 2018 Nationals (all updates & dlc) 13
The Council Episode 4 12.97
Life Is Strange 1 Complete Edition 12.74
Assetto Corsa Competizione 12.65
The Council Episode 5 12.39
Fate EXTELLA LINK 12.35
Friday the 13th The Game Challenges (all updates & dlc) 12.32
MORDHAU 12.19
Mordheim City of the Damned Undead (all updates & dlc) 12.13
Atelier Lulua The Scion of Arland 12.04
Titan Quest Anniversary Edition + Atlantis (all updates & dlc) 11.99
Resident Evil Revelations 2 Episodes 1-4 11.96
Project Nimbus Complete Edition 11.9
SMITE DC20190216 11.88
Galactic Civilizations III Retribution (all updates & dlc) 11.77
Endless Space 2 Penumbra (all updates & dlc) 11.67
DOTA 2 DC20190527 11.52
Eternity The Last Unicorn 11.46
Pursuer 11.45
Paranormal Activity The Lost Soul v0.8.2 VR 11.21
Sid Meiers Civilization VI + Gathering Storm (all updates & dlc) 11.13
X4 Foundations 11.11
Fade to Silence 11.1
Tabletop Simulator + Tortuga (all updates & dlc) 11.09
Command and Conquer 3 Tiberium Wars Complete Edition 11.07
Dance of Death Du Lac and Fey 11.01
Jagged Alliance Rage (all updates & dlc) 10.96
Star Control Origins + Earth Rising Return of the Lexites (all updates & dlc) 10.9
Operencia The Stolen Sun 10.8
Desolate PROPER 10.75
League of Legend DC20190105 v8 24 256 4795 10.65
The Butterfly Sign + Human Error 10.64
Zanki Zero Last Beginning 10.63
Hyperdimension Neptunia Re Birth3 V Generation Survival 10.62
Team Fortress 2 DC20181217 10.58
Outward 10.55
Railway Empire + France (all updates & dlc) 10.5
Dragon Ball FighterZ 10.42
SENRAN KAGURA Burst Re Newal 10.3
Necro Mutex 10.25
Rocket League Rocket Pass 3 (all updates & dlc) 10.25
Euro Fishing Lilies (all updates & dlc) 10.04
Million Arthur Arcana Blood 10.03
Treasure Hunter Simulator + Exploration 9.99
CS GO DC20190621 9.91
Just Ride Apparent Horizon-TiNYiSO 9.74
No Mans Sky The Abyss (all updates & dlc) 9.73
Bulletstorm Full Clip Edition 9.69
A Hat in Time Ultimate Edition 9.63
Minecraft Story Mode Season Two Episodes 1-5 9.51
Sail and Sacrifice PROPER 9.5
Fictorum Observer (all updates & dlc) 9.48
Grim Dawn Forgotten Gods (all updates & dlc) 9.43
Warhammer Chaosbane 9.38
Tomb Raider 2013 9.36
Starpoint Gemini Warlords + Endpoint (all updates & dlc) 9.33
Drone Spektra 9.26
The Dead Tree of Ranchiuna 9.23
Shadows Awakening + The Chromaton Chronicles (all updates & dlc) 9.06
Tropico 6 9.06
Warhammer 40000 Mechanicus Augment 8.97
Zone of the Enders The 2nd Runner Mars 8.89
Wand Wars Rise 8.81
Alan Wake Collectors Edition-PROPHET 8.76
Draugen 8.73
Kenshi 8.72
Formula Fusion + Last Updates 8.66
Command Conquer 3 Kanes Dilogy 8.51
Supraland 8.49
Lost City of Vampires 8.47
My Time At Portia 8.45
Space Hulk Ascension Dark Angels 8.4
 

kavehmj

Registered User
تاریخ عضویت
13 دسامبر 2012
نوشته‌ها
468
لایک‌ها
36
* فروش بازی‌های رایانه‌ای روی هارد *
معرفی بازی Star Wars Battlefront II
حجم بازی: 72.8 گیگابایت
@Game2Hard
Star Wars Battlefront II
Star-Wars-Battlefront-II-screenshots-01-780x439TN.jpg
Star-Wars-Battlefront-II-screenshots-03-780x439TN.jpg

Star-Wars-Battlefront-II-screenshots-02-780x439TN.jpg
Star-Wars-Battlefront-II-screenshots-06-780x439TN.jpg

#StarWarsBattlefrontII #Star_Wars_Battlefront_II #PC #PCGAME #GAME #PC_GAME #GAME2HARD
بررسي بازي
بازی Star Wars Battlefront II بیش‌تر مناسب آن‌هایی است که دیوانه‌ی دنیای «جنگ ستارگان» هستند.
تا پیش از تجربه‌ی دومین نسخه از مجموعه‌ی تازه‌نفس EA یا همان Star Wars Battlefront، بیش از هر چیز فکر می‌کردم که اشکالات این بازی، به عدم تعادل مبارزات آن در قسمت مولتی‌پلیر و سوءاستفاده‌ی زشت الکترونیک آرتز از فروش لوت‌باکس‌هایی سودآور که عملا تاثیر توانایی‌های بازیکن برای پیروز شدن را کاهش می‌دادند، مربوط می‌شود. چیزی که راستش را بخواهید، پس از تجربه‌ی بازی اصلی فهمیدم یکی از نقاط ضعف فرعی آن بوده و در برابر اشکالات آزاردهنده‌ی موجود در Battlefront 2، هیچ شانسی برای شناخته شدن به عنوان بزرگ‌ترین عیب بازی ندارد. چون Star Wars Battleftont 2، در کمپین داستانی‌اش عملا حکم یک دهن‌کجی بزرگ به بازیکنانی را دارد که دنیای بازی‌های ویدیویی را به خاطر داستان‌گویی‌های بی‌نظیری که در خلال ثانیه‌هایش با آن مواجه شده‌اند، فوق‌العاده خطاب می‌کنند. بازیکنانی که تجربه‌های تک‌نفره‌ی خواستنی و جذابی را دیده‌اند که حتی بزرگ‌ترین بازی‌های تماما چندنفره نیز نمی‌توانند تجربه‌ای در حد و اندازه‌ی زیبایی و عظمت آن‌ها را ارائه کنند. چرا که Star Wars Battlefront 2، یکی از ضعیف‌ترین و بی‌معنی‌ترین داستان‌هایی را می‌گوید که تا به امروز در دنیای بازی‌های ویدیویی با آن‌ها مواجه شده‌ام و به قدری خشک، خسته‌کننده و به دور از هرگونه جذابیت است که همان‌طور که پیش‌تر گفتم، باید به عنوان یک توهین به دوست‌داران بازی‌های داستانی شناخته شود. هرچند که به طرز عجیبی در حجم زیاد عیب‌های نابخشودنی بازی، ضعف دیوانه‌کننده‌ی قسمت داستانی هم فقط حکم جزئی کوچک را دارد!
داستان بازی، قصه‌ی یکی از سربازان مهم امپراطوری با نام آیدن وِرسیو را روایت می‌کند. شخصیتی که در نخستین برخورد با آن، فکر کردم قرار است شخصیت اصلی یکی از متفاوت‌ترین داستان‌های مجموعه‌ی «جنگ ستارگان» باشد و در نقطه‌ی مرکزی قصه‌ای قرار بگیرد که از زاویه‌ای دیگر، این جهان فانتزی-علمی‌تخیلی بزرگ را نشان مخاطبان می‌دهد. در عین حال، از همان لحظه یک سناریوی بسیار ساده و توهین‌آمیز هم درباره‌ی داستان Battlefront 2 به ذهنم خطاب کرد که در آن اتفاقاتی کاملا کلیشه‌ای، قصه را به نقاطی تماما قابل انتظار می‌رساند و باور داشتم حتی EA هم توانایی روایتی چیزی به فاجعه‌باری آن را ندارد. اما خب همان‌گونه که احتمالا خودتان هم حدس می‌زنید، در طول پیش‌روی قصه‌ی بازی دقیقا با تحقق یافتن همین سیناریوی مضحک مواجه شدم و البته در بعضی نقاط، لحظه‌هایی را دیدم که سازندگان به کمک‌شان در بد و آزاردهنده بودن، دست تصورات خنده‌دار من را هم از پشت می‌بستند! چون بازی، عملا چیزی به اسم قصه ندارد و فقط تکراری‌ترین کلیشه‌ها را به نامربوط‌ترین حالت ممکن به یکدیگر پیوند داده تا چیزی به عنوان گیم‌پلی تک‌نفره هم داشته باشد. چیزی به اسم شخصیت‌پردازی، دیالوگ‌نویسی و کارگردانی در کار سازندگان بازی نبوده و همه‌چیز به ضبط یک مشت تصویر رندرشده و ضبط چند دیالوگ و نشان دادن آن‌ها به مخاطب خلاصه شده است. از یک طرف، شخصیت‌های جدید داستان را داریم که اصلا شخصیت نیستند و حتی برای ثانیه‌ای، سرنوشت‌شان، زندگی و مرگ‌شان، باورهای‌شان یا حتی احساسات‌شان برای‌تان اهمیتی ندارند و از طرف دیگر، با کاراکترهای قدیمی و مهمی از دنیای «جنگ ستارگان» مواجه می‌شویم که حضورشان در این بازی، توهین زشت سازندگان بازی به آن‌ها بوده است.
این‌جا، نخستین جایی است که رسما جلوه‌ای از سوءاستفاده‌های اعصاب‌خوردکن EA از پتانسیل‌های یک مجموعه را دیدم و به عنوان یکی از دوست‌داران مجموعه‌ی Star Wars، از به تصویر کشیده شدن شخصیت‌های محبوب آن در چنین قالب‌های تک‌لایه‌ای ناراحت شدم. چون در دست‌پخت جدید DICE، هان سولو، لوک اسکای واکر، پرنسس لیا، چوباکا و دیگر قهرمان‌ها و ضدقهرمان‌های شناخته‌شده‌ی حاضر در داستان، همان کاراکترهای خفن و بزرگی نیستند که طرفداران این مجموعه انتظار دیدن‌شان را داشتند و صرفا، ظاهر این افراد را یدک می‌کشند. در نتیجه، در عین آن که به دست گرفتن کنترل لوک اسکای واکر و نابود کردن سربازان امپراطوری به کمک Lightsaber دوست‌داشتنی او برای هر طرفداری لذتی انکارناپذیر دارد، تماشای بهره‌برداری صرف DICE از این شخصیت برای خلق چنین احساسی و نپرداختن به عمق شخصیتی این کاراکتر بزرگ، آزاردهنده است. با همه‌ی این‌ها، شاید بخواهید این‌گونه از بازی دفاع کنید که هدف Battlefront 2 روایت داستانی بی‌نظیر نبوده و قصه، تنها حکم موتور محرک ساده‌ای برای بازیکنان را داشته که آن‌ها را به درون گیم‌پلی جذاب قسمت تک‌نفره بکشاند. اما مشکل آن‌جا است که یکی از نکات موجود در این جمله، کاملا اشتباه است و آن هم چیزی نیست جز آن که گیم‌پلی قسمت تک‌نفره‌ی Star Wars Battlefront 2، حداقل در غالب لحظات، لیاقت دریافت صفت «جذاب» را ندارد. بله، در قسمت نبردهای هوایی، بازی چه در قسمت مولتی‌پلیر و چه در قسمت سینگل‌پلیر، ضعف یا مشکلی ندارد و راندن در میان تکه‌های فلزی «ستاره‌ی مرگ» و شلیک کردن و اجرای مانورهایی دیوانه‌وار در فضای خوش‌گرافیک و زیبای بازی، لذتی انکارناپذیر را تقدیم‌تان می‌کند. به خصوص که بازی در این قسمت ماموریت‌های مختلفی را در وسایل پروازی گوناگونی تقدیم‌تان می‌کند که هر کدام، حس و حال خاص خودشان را دارند و شانس خسته‌کننده بودن را از گیم‌پلی دریغ می‌کنند.
بازی در قسمت مراحل پرواز در سفینه‌های فضایی، انصافا گیم‌پلی حساب‌شده و درستی را تحویل‌مان داده و به اندازه‌ی کافی، جذاب و کار راه‌انداز است. گیم‌پلی خوبی که در ترکیب با طراحی‌های دقیق DICE از سفینه‌هایی گوناگون، تبدیل به یکی از نقاط قوت ساخته‌ی جدید آن‌ها شده و کاری می‌کند که اگر کسی پرواز در کهکشان و مواجهه با قسمت‌های مختلفی از جهان Star Wars را دوست دارد، حتما شانس لذت بردن از Star Wars Battlefront 2 را داشته باشد. البته که در عین وجود گرافیکی کاملا راضی‌کننده و بدون مشکل در این بخش، بعضی مواقع مثلا انیمیشن‌های نابود شدن سفینه‌ها توی ذوق می‌زنند و سادگی بیش از حدشان به چشم می‌آید اما در برابر تعداد زیاد نکات مثبت آن، چنین موضوعاتی تاثیر خاصی بر تجربه‌‌ی نهایی گیمر ندارند.
اما اگر از قسمت‌های جریان‌یافته در فضا بگذریم و به بخش‌هایی از بازی بپردازیم که روی زمین دنبال می‌شوند و از قضا بخش بیشتری از تجربه‌ی داستانی اثر را نیز به خودشان اختصاص داده‌اند، درک می‌کنیم که Star Wars Battlefront 2 چگونه استانداردهای طراحی مراحلی خسته‌کننده و خواب‌آور را از نو تعریف می‌کند. تمام گیم‌پلی بازی در این بخش، فارغ از این که اصلا روی حالت سوم‌شخص جذابیتی ندارد و عملا وجود اختیاری این حالت در هنگام کنترل آیدن وِرسیو بی‌استفاده است، در اکثر ثانیه‌ها بر پایه‌ی ایده‌های طراحی مرحله‌ای شکل گرفته که شخصا فکر می‌کردم این روزها دیگر نمی‌شود در بازی‌های بزرگ جلوه‌ای از آن‌ها را پیدا کرد. همه‌چیز به جلو رفتن شخصیت‌ها، آمدن دشمنان جدید، شلیک به آن‌ها، جلو رفتن شخصیت‌ها، آمدن دشمنان جدید و تکرار بی‌نهایت این سیر بی‌معنی خلاصه شده است. اوج خلاقیت سازندگان هم مثلا در آن‌جایی نمایان می‌شود که ازتان می‌خواهند برای دفاع از یک نفر چند نفر را بکشید یا دکمه‌ای را بفشارید و مجددا تا موقع کار کردن کامل آن دکمه، چند نفر را بکشید!‌ نه خبری از مراحل هوشمندانه و جذاب است و نه حتی دشمنان در طول پیش‌روی‌تان دچار تحول خاصی می‌شوند. این وسط خوش به حال DICE که تمامی سربازان امپراطوری لباس سفید و کاملا شناخته‌شده‌ای دارند و به همین سبب، آن‌ها مجبور به طراحی سربازان متفاوت و زیادی هم نبوده‌اند. سربازانی که در تمامی طول بازی، به کمک چند استراتژی ساده و شناخته‌شده به‌تان حمله می‌کنند و درجات سختی گوناگون گیم‌پلی هم هیچ تاثیری در چگونگی رویارویی‌تان با آن‌ها ندارد. فقط به سبک بازی‌های چند سال قبل، در درجات سختی بالاتر جان دشمنان‌تان از قبل بیشتر می‌شود و تعدادشان نیز به شکل خاصی افزایش پیدا می‌کند. البته بیایید قضاوت نکنیم. شاید EA می‌خواسته حس نوستالژی قدرتمندی را تقدیم مخاطبانش کند!
با همه‌ی این‌ها، وقتی صحبت از بازی خاصی به میان بیاید که توسط استودیوی DICE ساخته شده، تمامی نگاه‌های اصلی مخاطبان به سمت قسمت مولتی‌پلیر و آنلاین می‌رود. جایی که استودیو انصافا تجربه‌ی بهتری را نسبت به حالت آفلاین تحویل بازیکنان داده و با استفاده از پنج حالت مختلف برای بازی کردن، گیم‌پلی قابل قبول و در بعضی حالات واقعا جذابی را آفریده است. Starfighter Assault، یکی از بهترین حالت‌های بخش چندنفره‌ی بازی است که با قرار دادن‌تان در نبردی کاملا هوایی، هوش از سرتان می‌پراند. بازی در این بخش، تجربه‌ی جذاب مانور به کمک سفینه‌ها و شلیک کردن در فضایی میان‌ستاره‌ای را که پیش‌تر در کمپین داستانی‌اش تجربه کرده‌اید در حد و اندازه‌ای بالاتر و به شکلی خواستنی‌تر تقدیم‌تان می‌کند. جایی که گرافیک بازی بدون هیچ افتی نسبت به حالت آفلاین، چشمان‌تان را نوازش می‌دهد و در محیط‌هایی گوناگون و با سفینه‌هایی مختلف، شما را به جان دشمنان‌تان می‌اندازد. این وسط، تصمیم صحیح DICE برای قرار دادن یک بازی در میان گیمرها در نقش سربازان امپراطوری یا عضوی از گروه شورشیان، کاری می‌کند که حتی اگر خودتان هم خواستید، تجربه‌تان را به حالت‌هایی خاص محدود نکنید و مدام، با چیزهای تازه‌ای روبه‌رو شوید. این‌ها را به علاوه‌ی وجود وسیله‌های پروازی مختلف برای هر دو طرف که هر بار بازی چهارتای‌شان را که هر کدام مناسب استراتژی‌های به خصوصی هستند در اختیارتان می‌گذارد کنید تا بفهمید چرا اگر علاقه‌مند به Star Wars و پرواز با سفینه‌ها باشید، احتمالا از Starfighter Assault ناامید نمی‌شوید. هرچند که چه در این بخش از مولتی‌پلیر و چه در تمامی بخش‌های دیگر آن، بعضی مواقع با افرادی هم‌لول یا حتی ضعیف‌تر مواجه می‌شوید که به سبب داشتن کارت‌های به دست‌آمده از لوت‌باکس‌های حذف‌شده‌ی بازی، قدرت‌های عجیبی دارند و نمی‌توانید حریف‌شان شوید. چیزی که باعث می‌شود فکر کنید وقتی الکترونیک آرتز قولش مبنی بر بازگرداندن خریدهای درون برنامه‌ای به Star Wars Battlefront 2 را عملی کند، قرار است با چه بازی‌ای مواجه شوید!
بخش‌های چندنفره‌ی دیگر بازی همچون Blast که در نبردی بیست نفره، شما را وادار به انجام نبردهایی نزدیک بر محوریت کشتن تعدادی مشخص از سربازهای تیم حریف می‌کند و Strike که بیشتر حس مواجهه با یک نبرد آنلاین کلاسیک را دارد، با این که در نوع خودشان جذابیت‌هایی جدی دارند، هرگز نمی‌توانند در برابر این حجم از مولتی‌پلیرهای خارق‌العاده در دنیای گیم، حرفی برای گفتن داشته باشند. البته نباید فراموش کرد که نقشه‌های زیاد بازی برای هر کدام از حالت‌های آنلاین با طراحی عالی و جزئیات دقیقی که دارند، انصافا هرگز اجازه‌ی خسته شدن مخاطب از جلوه‌های تصویری اثر را نمی‌دهند و تکراری شدن گیم‌پلی، تنها دلیل اصلی زده‌شدن برخی از بازیکنان از این بخش‌ها به نظر می‌رسد. حتی بزرگ‌ترین حالت بازی یعنی Galactic Assault که در نقشه‌هایی بزرگ و با استفاده از نبردهایی هوایی و زمینی، قصد ارائه‌ی تجربه‌هایی به یاد ماندنی را دارد، مدام زیر سایه‌ی حالت‌های آنلاین بازی‌های دیگری قرار می‌گیرد که بازیکنان دوست‌دار بخش‌های چندنفره، قطعا برتری آن‌ها نسبت به اثر پیش روی‌شان را احساس خواهند کرد. البته این به معنی استاندارد نبودن این بخش‌ها نیست و کسی در جذابیت تمامی آن‌ها برای چندین و چند بازی اول شکی ندارد. اما وقتی بخواهیم بازی را بر پایه‌ی ارائه‌ی تجربه‌ای که در بلندمدت هم تازگی خاص و ویژگی‌های متمایزکننده‌ای داشته باشد بسنجیم، مولتی‌پلیرِ Battlefront 2 قطعا با ضعف‌هایی جدی روبه‌رو می‌شود. هرچند که ماجرا هرگز به گونه‌ای نیست که بشود یکی از بخش‌های آنلاین بازی را پایین‌تر از حد استاندارد خطاب کرد و DICE مثل همیشه، در بدترین حالت هم تجربه‌ی مولتی‌پلیر قابل قبولی را مقابل‌تان می‌گذارد.
فارغ از تمامی این موارد، بازی یک حالت Heroes vs Villains هم دارد که مخصوص دوست‌داران بازی‌های سوم‌شخص و صد البته عاشقان سری «جنگ ستارگان» است. حالتی که به روشی هوشمندانه، شما را در جایگاه شخصیت‌های مهم Star Wars قرار می‌دهد و اگر یکی از طرفداران این مجموعه‌ی بزرگ باشید، قطعا می‌تواند به تنهایی سرگرم‌تان کند. یکی از بهترین بخش‌هایی از قسمت مولتی‌پلیر بازی که مجددا هنر DICE در طراحی بازی‌های آنلاین را به رخ‌مان می‌کشد، همین نحوه‌ی ساده‌ی انتخاب قهرمانان یا آنتاگونیست‌هایی است که در Heroes vs Villains، به کمک شما به میدان نبرد می‌روند. چرا که نحوه‌ی انتخاب، به گونه‌ای است که با محدود شدن‌های متفاوت شما برای انتخاب چند شخصیت در هر دور بازی، هرگز در یک بازی با شخصیتی تکراری مواجه نمی‌شوید و به طور مداوم، چهار قهرمان و چهار ضد قهرمان متفاوت، در طول مبارزات حضور دارند. چیزی که به جذابیت بازی در این قسمت کمک زیادی کرده و تاثیرگذاری استراتژی‌های گوناگون شما برای تجربه‌ی بازی با شخصیت‌های مختلف را افزایش می‌دهد. چرا که موقع انتخاب هر یک از کاراکترهای بزرگ دنیای Star Wars چه برای بازی در این نبردها و چه برای استفاده از آن‌ها به طور موقت در طول مابقی بخش‌های آنلاین، شناخت کامل قدرت‌های آنان و چگونگی پیروزی به کمک هرکدام از آن‌ها، اهمیتی بسیار زیاد دارد. مثلا اگر کسی بدون شناخت توانایی‌های یکی از کاراکترهای بازی، تعداد زیادی از پوینت‌هایش در یک نبرد Galactic Assault را خرج در کنترل گرفتن یکی از هیروهای بازی کند و نحوه‌ی مبارزه با وی را نشناسد، چیزی جز یک مرگ آزاردهنده و سریع نصیبش نخواهد شد و تنها از خرج کردن بی‌دلیل پوینت‌هایش ناراحت می‌شود. این‌جا، همان‌جایی است که بخش آفلاین بازی، یکی از فایده‌هایش یا شاید حتی تنها فایده‌ی مهمش یعنی آشنا کردن شما با تعداد زیادی از هیروها و وسایل جنگی موجود در بازی را که بعدا در نبردهای آنلاین به دردتان می‌خورند نشان می‌دهد. چیزی که برطرف‌کننده‌ی مشکلات بزرگ آن بخش نیست اما حداقل برای لحظاتی کوتاه، ناراحتی‌تان از مواجهه با آن را کم می‌کند.
یکی از مهم‌ترین مشکلات دیگر Star Wars Battlefront 2، به فیزیک ضعیف و انیمیشن‌های از مدافتاده‌ی آن مربوط می‌شود. ضعف‌هایی جدی که به خصوص وقتی قصد تجربه‌ی بازی به صورت سوم‌شخص را دارید به چشم‌تان می‌آیند و هیچ بهانه‌ای برای مواجهه با چیزهایی به مانند آن‌ها در ساخته‌ی نسل هشتمی یکی از بزرگ‌ترین استودیوهای بازی‌سازی دنیا قابل قبول به نظر نمی‌رسد. DICE، از آن‌جایی که مشخصا ایده‌ی به خصوصی برای خلق تجربه‌ای خاص در حالت سوم‌شخص بازی نداشته، در قسمت‌هایی از داستان که در آن‌ها با قهرمانان مجموعه همراه می‌شوید و تمامی بخش‌هایی از گیم‌پلی آنلاین بازی که در لحظات‌شان کنترل یکی از آن‌ها یا روبات‌ها و وسایل جنگی خاصی را در دست دارید، شما را وادار به رویارویی با انیمیشن‌ها و فیزیکی کرده که تنها راه لذت بردن از بازی این است که به نقص‌های آزاردهنده و تکراری بودن وحشتناک‌شان دقت نکنید. چیزی که باز هم اگر گرافیک خوب بازی در طراحی محیط‌هایی پرجزئیات نبود، احتمالا خیلی بیشتر از قبل به سبب مواجهه با آن اذیت می‌شدید.
با این حال، اگر از این مورد به خصوص بگذریم، انصافا باید پذیرفت که در ساخته‌ی جدید DICE، از منظر فنی با بازی قدرتمندانه‌ای روبه‌رو هستیم. بازی بزرگی که در عین داشتن تعداد زیادی از نقشه‌های کوچک و بزرگ گوناگون و پرجزئیات که هر کدام‌شان جذابیت‌های گرافیکی به خصوصی را یدک می‌کشند و دربرداشتن نبردهایی که تعداد زیادی از افراد و وسایل جنگی بزرگ در آن‌ها دخیل هستند، حتی در شلوغ‌ترین صحنه‌ها چیزی به اسم افت فریم را نمی‌شناسد و از منظر تجربه‌ی بصری، شما را با اثر جذابی مواجه می‌کند. از طرف دیگر، صداگذاری‌های بازی هم در کنار موسیقی‌های آن، همیشه از جزئیات کافی بهره می‌برند و در همراهی با تصاویرش، باعث می‌شوند که مخاطب همیشه شانس غرق شدن در گیم‌پلی بازی و حس کردن هیجانات لازم برای لذت بردن از Battlefront 2 را داشته باشد. چیزی که به خصوص وقتی در وسط فضایی بی‌انتها در حال فرار از موشکی که روی‌تان قفل شده و شلیک هم‌زمان به سفینه‌ای هستید که قصد فرار از تیرهای‌تان را دارد، باعث می‌شود برای لحظاتی اندک، تمامی مشکلات Star Wars Battlefront II از ذهن‌تان محو بشوند.
منبع توضیحات: ها و زومجی
بازی Star Wars Battlefront II را می‌توان یکی از متناقض‌ترین ساخته‌های بزرگ دنیای گیم در نسل هشتم دانست. ساخته‌ای که طرفداران «جنگ ستارگان»، هیچ شانسی برای لذت نبردن از آن ندارند و خواه یا ناخواه، قطعا در یکی از بخش‌های آن، برای مدتی نه‌چندان اندک سرگرم می‌شوند. با این حال، بقیه‌ی افراد، وقتی به بازی نگاه می‌کنند با ساخته‌ای مواجه هستند که برای باز کردن شخصیت‌هایش هم باید مدت‌ها وقت گذاشت و بازی کرد. ساخته‌ای که در سینگل‌پلیر سطحی تازه از فاجعه‌بار بودن در نسل هشتم را معرفی می‌کند و در مولتی‌پلیر، همیشه در حد استانداردها هست و برخی مواقع، به زیبایی به نقاطی فراتر از آن نیز دست می‌یابد. ساخته‌ای که در قسمت‌های اول شخص از منظر بصری عالی است و در هنگام کنترل سوم شخص دل به خواه یا اجباری برخی شخصیت‌ها، انیمیشن‌های واقعا ضعیفی دارد. ساخته‌ای که به استراتژی‌ها و توانایی‌های‌تان اهمیت داده اما لوت‌باکس‌های هم‌اکنون حذف‌شده‌اش هم می‌توانند شما را در برابر بازیکنی ضعیف‌تر از خودتان، عملا ناتوان کنند. پس بله، بگذارید همین‌جا بگویم که ساخته‌ی جدید DICE، با تمام بزرگی انکارناپذیری که دارد، به خاطر همین تناقضات زشت، هرگز اثر محترمی نیست. بگذارید بگویم اگر آرش عیاری Uncharted 4: A Thief\'s End را در زمان عرضه‌اش بهترین شصت دلاری ممکن خواند، من هم Star Wars Battlefront 2 را در دنیای گیم، یکی از بدترین‌های‌شان خطاب می‌کنم.
منبع: وب‌سایت زومجی
@Game2Hard
سیستم مورد نیاز
حداقل سیستم مورد نیاز:
OS: 64-bit Windows 7 SP1/Windows 8.1/Windows 10
Processor (AMD): AMD FX 6350
Processor (Intel): Intel Core i5 6600K
Memory: 8GB RAM
Graphics card (AMD): AMD Radeon™ HD 7850 2GB
Graphics card (NVIDIA): NVIDIA GeForce® GTX 660 2GB
DirectX: 11 Compatible video card or equivalent
Online Connection Requirements: 512 KBPS or faster Internet connection
Hard-drive space: 60GB
سیستم پیشنهادی:
OS: 64-bit Windows 10 or later
Processor (AMD): AMD FX 8350 Wraith
Processor (Intel): Intel Core i7 6700 or equivalent
Memory: 16GB RAM
Graphics card (AMD): AMD Radeon™ RX 480 4GB
Graphics card (NVIDIA): NVIDIA GeForce® GTX 1060 3GB
DirectX: 11.1 Compatible video card or equivalent
Online Connection Requirements: 512 KBPS or faster Internet connection
Hard-drive space: 60GB
@Game2Hard
 

kavehmj

Registered User
تاریخ عضویت
13 دسامبر 2012
نوشته‌ها
468
لایک‌ها
36
فروش بازی های رایانه ای روی هارد
معرفی بازی Total War Three Kingdoms
حجم بازی: 19.21

@Game2Hard

Total War Three Kingdoms
Total-War-THREE-KINGDOMS-pc-cover-largeTN.jpg

بررسي بازي
بازی Total War Three Kingdoms به عنوان جدیدترین ساخته‌ی کمپانی کریتیو اسمبلی می‌باشد. این بازی مورد انتظار شما را به چین باستان می‌برد؛ به دوره‌ای پر تلاطم که سه امپراطوری بزرگ در حال رقابت و نبرد برای تصرف کل کشور چین هستند. در این بازی شما باید انتخاب کنید که در سمت کدام‌یک از این قدرت‌ها و فرماندهان آنان هستید و می‌خواهید چطور کنترل چین باستان را در دست بگیرید. این بازی با تغییرات و ویژگی‌های جدیدی که در خود دارد، طعم تازه‌ای از سری توتال وار را به مخاطب می‌دهد.

داستان بازی Total War Three Kingdoms مربوط می‌شود به وقایع اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم میلادی که سلسله‌ی هان به عنوان یکی از بزرگ‌ترین سلسله‌های تاریخ چین دیگر وجود خارجی نداشته و به طور کامل تجزیه شده است. شخصی به نام دونگ ژو از طریق امپراطور خردسال که کودکی بیش نیست و تنها نام امپراطور را یدک می‌کشد و دو فرمانده به نام‌های سائو سائو و یوان شائو، به عنوان اصلی‌ترین شخصیت چین باستان حکم‌رانی می‌کند که البته همکاری آن‌ها در قالب یک اتحاد بسیار شکننده واقع شده است. داستان این بازی تا حد زیادی بر اساس یک رمان که توسط شخصی به نام لو گوان‌ ژونگ در قرن چهاردهم میلادی نوشته شده، روایت می‌شود. بازی به شدت به این رمان وفادار بوده و تا حد بسیار زیادی متاثر از آن است. این را می‌توان از ابرقدرت بودن برخی از شخصیت‌های بازی و حرکات تاکتیکی حیرت‌آوری که می‌توانند انجام دهند متوجه شد.

Total-War-THREE-KINGDOMS-screenshots-01-780x436TN.jpg
Total-War-THREE-KINGDOMS-screenshots-02-780x439TN.jpg


ابرقدرت بودن برخی از این شخصیت‌ها خود را به طور کامل جایی نشان می‌دهد که قادر هستند یک واحد صد نفره از نیروهای نظامی را به تنها حریف بوده و شکست دهند. جانوس گاسپار، کارگردان بازی، در وب‌سایت توتال وار اینطور گفته که فرماندهان و قهرمانان بازی، نقشی بسیار اساسی در آن ایفا می‌کنند و به نوعی هسته‌ی اصلی آن محسوب می‌شوند. به طوری که تعاملات، میزان دوستی یا دشمنی آنان با سایرین، رقابت و شخصیت آنان به حدی مهم است که می‌تواند ورق را به نفع یا ضرر شما برگرداند و به طور کلی سرنوشت کمپینی که در حال بازی در آن هستید را تغییر دهد. در یک کلام، این‌چنین تاثیری از حضور فرماندهان تا به حال در هیچ کدام از نسخه‌های سری توتال وار دیده نشده است.

در این نسخه برخلاف تمامی نسخه‌های پیشین که باید یک فکشن یا دولت خاص را انتخاب می‌کردید تا بتوانید کمپین خود را شروع کنید، باید از بین یازده فرمانده‌ی کاملا منحصر بفرد، یکی را انتخاب کنید و به فتوحات خود بپردازید. هریک از این شخصیت‌ها به شما این امکان را می‌دهند تا علاوه بر ساخت و تربیت نیروهای نظامی، به یک‌سری فرمانده و قهرمان ویژه‌ی آن شخصیت نیز دست پیدا کنید. هر یک از این ژنرال‌ها همچنین دارای ویژگی‌ها و آیتم‌های کاملا منحصر بفرد هستند که بازی با هریک را دارای حال و هوای خاص به خود می‌کند. می‌توان گفت که هر یک از این یازده ژنرال اصلی، شبیه به لردهای افسانه‌ای بازی Total War: Warhammer هستند. یکی دیگر از ویژگی‌های این بازی این است که قهرمانان آن در کلاس‌های مختلفی طبقه بندی می‌شوند و دارای قابلیت‌های اولیه و ثانیه‌ی مختص به خود هستند. این کلاس‌ها شامل سه گروه Guardians، Strategists و Commanders می‌شوند.
منبع توضیحات: دانلودها و زومجی

@Game2Hard

سیستم مورد نیاز:

حداقل سیستم مورد نیاز:
OS: Windows 7 64 Bit
Processor: Intel Core 2 Duo 3.00Ghz
Memory: 4 GB RAM
Graphics: GTX 650 Ti 1GB|HD 7850 1GB|Intel UHD Graphics 620
DirectX: Version 11
Storage: 60 GB available space
Additional Notes: 6GB Memory if using integrated GPU

سیستم پیشنهادی:
OS: Windows 10 64 Bit
Processor: Intel i5-6600 | Ryzen 5 2600X
Memory: 8 GB RAM
Graphics: GTX 970 | R9 Fury X 4GB VRAM
DirectX: Version 11
Storage: 60 GB available space


@Game2Hard


جهت اطلاع از بازی‌های اضافه‌شده و دریافت لیست بروز شده، به کانال تلگرام اطلاع‌رسانی بپیوندید:
کانال تلگرام
@Game2Hard

@Game2Hard
 

kavehmj

Registered User
تاریخ عضویت
13 دسامبر 2012
نوشته‌ها
468
لایک‌ها
36
فروش بازی های رایانه ای روی هارد
معرفی بازی Darksiders III – Keepers of the Void (all updates & dlc)
حجم بازی: 25.7

@Game2Hard

Darksiders III – Keepers of the Void (all updates & dlc)
Darksiders-III-Keepers-of-the-Void-pc-cover-largeTN.jpg

بررسي بازي
وظیفه ی توسعه بازی Darksiders III بدست Gunfire Games بوده و کمپانی معروف THQ Nordic آن را منتشر کرده است. سبک این بازی را می توان اکشن، ماجراجویی، هک-اند-اسلَش و نقش آفرینی دانست. از آن جا که این بازی بر روی شبکه GOG نیز می باشد، به منظور DRM-Free بودن است و آپدیت ها و بسته های الحاقی به محض انتشار به صورت رایگان در دسترس کاربران وبسایت دانلودها قرار خواهد گرفت. در بازی دارک سایدرز ۳ شما در نقش FURY هستید و عازم سفری پرمخاطره برای شکار و تسخیر Seven Deadly Sins خواهید شد.

مهم‌ترین ویژگی بازی Darksiders III که از همان ساعات آغازین تجربه‌اش توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند، چیزی نیست جز نقشه‌ی پیچیده و وام‌گرفته‌اش از عناصر سبک مترویدوانیا که به بیان نادقیق، شبیه به نسخه‌ی ساده‌تر و قابل فهم‌تری از نقشه‌ی آثاری مانند بازی «بلادبورن» (Bloodborne) به نظر می‌رسد. نقشه‌ای که شاید در حقیقت آن‌چنان هم بزرگ نباشد، اما سازندگان به قدری بخش به بخش آن را هوشمندانه و جذاب به یکدیگر متصل کرده‌اند که به قول خودشان وارد شدن به آن، حس گیر افتادن در یک سیاه‌چاله‌ی پیچ‌درپیچ با دشمنان متفاوت را می‌دهد. این نقشه در کنار چالش‌برانگیز بودنِ شاید غیرمنتظره‌ی بازی، اصلی‌ترین عنصری است که دارک سایدرز ۳ را از دو قسمت قبلی‌اش جدا می‌کند و باعث می‌شود که باز هم این مجموعه، نشان دهد که در هر قسمت می‌تواند با حفظ DNA خود، سبک کم‌وبیش متفاوتی با مابقی اعضایش هم داشته باشد.

Darksiders-III-Keepers-of-the-Void-screenshots-01-780x439TN.jpg
Darksiders-III-Keepers-of-the-Void-screenshots-02-780x439TN.jpg


دشمنان حاضر در نقشه، طیف وسیع و حقیقتا متنوعی از موجودات مختلف مانند عنکبوت‌های عظیم‌الجثه و هیولاهای کودک‌مانندی را که با بمب و تله از شما پذیرایی می‌کنند، شامل می‌شود و هر مدل سبک مبارزاتی لایق تحسینی که فکرش را می‌کنید، مقابل‌تان می‌گذارد. جالب‌تر آن که فارغ از طراحی‌های عالی دشمنان در گیم‌پلی مبارازتی، آن‌ها مدل‌های حرکتی، ظواهر و قابلیت‌های کاملا متفاوتی هم دارند و انقدر هم تعدادشان زیاد است و مبارزه با هر کدام‌شان تکنیک‌های خاص خودش را می‌طلبد که می‌توان به جرئت گفت ساخته‌ی جدید THQ Nordic، به طور میانگین هر بیست دقیقه یک دشمن کاملا جدید به مخاطبش معرفی می‌کند.
منبع توضیحات: دانلودها و زومجی

@Game2Hard

سیستم مورد نیاز:

حداقل سیستم مورد نیاز:
OS: Windows 7 / 8 / 10 64 bit
Processor: AMD FX-8320 (3,5 GHz) / Intel i5-4690K (3,5 GHz) or better
Memory: 8 GB RAM
Graphics: GeForce GTX 660 / Radeon R7 370 with 2 GB VRAM
DirectX: Version 11
Storage: 25 GB available space

سیستم پیشنهادی:
OS: Windows 7 / 8 / 10 64 bit
Processor: Intel Core i7-3930K (3.2 GHz)/AMD Ryzen 5 1600 (3.2 GHz) or better
Memory: 16 GB RAM
Graphics: AMD Radeon RX 480 / NVIDIA GeForce GTX 970 with 4 GB VRAM
DirectX: Version 11
Storage: 25 GB available space
Additional Notes: We recommend using a controller.


@Game2Hard


جهت اطلاع از بازی‌های اضافه‌شده و دریافت لیست بروز شده، به کانال تلگرام اطلاع‌رسانی بپیوندید:
کانال تلگرام
@Game2Hard

@Game2Hard
 

kavehmj

Registered User
تاریخ عضویت
13 دسامبر 2012
نوشته‌ها
468
لایک‌ها
36
فروش بازی های رایانه ای روی هارد
معرفی بازی EARTH DEFENSE FORCE 5
حجم بازی: 18.8

@Game2Hard

EARTH DEFENSE FORCE 5
EARTH-DEFENSE-FORCE-5-pc-cover-largeTN.jpg

بررسي بازي
بازی Earth Defense Force 5 عنوانی است که هر چیزی که یک طرفدار این سری از آن انتظار دارد را در بالاترین کیفیت ممکن نسبت به تمامی نسخه های قبلی داراست و نکته بهتر هم اینجاست که برای کسانی که تاکنون هیچ اسمی از این سری نشنیده اند و سراغ آن نرفته اند، EDF 5 بدون شک بهترین فرصت برای شروع تجربه کردن این فرنچایز است، مخصوصا اگر بخواهید یکی از بهترین تجربه های کواپ نسل هشتم را در یک بازی سراسر متمرکز بر گیم پلی داشته باشید. هدف گذاری و مسیر بازی مشخص است و به همین خاطر هم منتقدین به این شکل به بازی نگاه کردند که هدف از ساخت آن چیست و مخاطبینش کیستند. یعنی در واقع منتقدین بیشتر جذابیت گیم پلی را سنجیدند. در واقع با تمام ایرادات و گرافیک نسل هفتمی و…. باز هم Earth Defense Force 5 آن قدر جذاب و سرگرم کننده است که بعد از انتشار خیلی از منتقدان آن را تحسین کردند و امتیازاتی را مانند نمره فوق العاده عالی ۸۳ از آی جی ان و امتیاز ۸ از GameSpot را دریافت نموده و نهایتا موفق شد تا امتیاز متای ۷۳ را که نشانگر یک بازی خوب و خوش ساخت است کسب نماید.

EARTH-DEFENSE-FORCE-5-screenshots-01-780x439TN.jpg
EARTH-DEFENSE-FORCE-5-screenshots-02-780x439TN.jpg


در بازی Earth Defense Force 5 به سنت همیشگی سری اصلا نباید دنبال داستانی خاص و زیبا باشید و البته خب اصلا قرار هم نبوده چنین باشد و کسی این انتظار را ندارد، زیرا این فرنچایز از اولین نسخه تا امروز رویکردش را کاملا مشخص نموده و با همین رویکرد هم مخاطبان خاص خودش را کسب کرده است. سازمان Earth Defense Force یا EDF در واقع نیروی ویژه ای برای محافظت از زمین در برابر حملات بیگانگان و .. هست و از طرف اکثر کشورهای دنیا حمایت می شود. وقایع بازی در سال ۲۰۲۲ رخ می دهد و بازی از یکی از پایگاه های عظیم و زیرزمینی EDF به نام پایگاه ۲۲۸ آغاز می شود. شما اصلا یک عضو آموزش دیده نیستید و یک شهروند هستید که خیلی اتفاقی در این پایگاه است، اما نمی دانید که شما تبدیل به سربازی خواهید شد که نهایتا سرنوشت زمین در دستانتان قرار دارد. در همین زمان که شما در پایگاه هستید حمله وحشتناک و مخوف و میلیونی بیگانگان رخ می دهد و حشرات عظیم الجثه حمله می کنند و سپس هم یک سفینه عظیم از آسمان شروع به حملات وحشتناک به زمین می کند و شما هم شجاعانه سلاح به دست می گیرید و به نبرد می پیوندید.
منبع: دانلودها

@Game2Hard

سیستم مورد نیاز:

حداقل سیستم مورد نیاز:
OS: Windows 7 64bit, Windows 8.1 64bit Windows 10 64bit
Processor: Intel Core i5-4440 3.10GHz/AMD A10-7850K 3.70GHz
Memory: 8 GB RAM
Graphics: NVIDIA GeForce GTX 760 2GB/AMD Radeon HD 7970 3GB
DirectX: Version 11
Network: Broadband Internet connection
Storage: 30 GB available space
Sound Card: DirectX 11 sound device
Additional Notes: XInput Controller

سیستم پیشنهادی:
OS: Windows 7 64bit, Windows 8.1 64bit Windows 10 64bit
Processor: Intel Core i7-4770 3.40GHz/AMD Ryzen5 1400 3.20GHz
Memory: 8 GB RAM
Graphics: NVIDIA GeForce GTX 970 4GB/AMD Radeon RX 480 8GB
DirectX: Version 11
Network: Broadband Internet connection
Storage: 30 GB available space
Sound Card: DirectX 11 sound device
Additional Notes: XInput Controller


@Game2Hard


جهت اطلاع از بازی‌های اضافه‌شده و دریافت لیست بروز شده، به کانال تلگرام اطلاع‌رسانی بپیوندید:
کانال تلگرام
@Game2Hard

@Game2Hard


ویرایش ماژول
FWW Menu
موقعیت: base1" style="box-sizing: border-box; position: relative; top: 0px; left: 0px;">
 

kavehmj

Registered User
تاریخ عضویت
13 دسامبر 2012
نوشته‌ها
468
لایک‌ها
36
فروش بازی های رایانه ای روی هارد
معرفی بازی Forza Horizon 4 (Cracked)
حجم بازی: 86.7
@Game2Hard
Forza Horizon 4 (Cracked)
Forza-Horizon-4-pc-cover-largeTN.jpg

بررسي بازي
خود را نه فقط برای بهترین نسخه از سری Forza Horizon، بلکه برای بهترین و کامل‌ترین بازی ریسینگ تاریخ صنعت گیم آماده کنید.
بازی Forza Horizon 3، بزرگ‌ترین بازی ریسینگ آرکید بازی‌های ویدیویی بود. یک بازی با گرافیک خارق‌العاده، نقشه‌ای بزرگ، مسابقاتی هیجان‌انگیز و تجربه‌ای فراموش نشدنی در استرالیا. این بازی در کنار برادر بزرگ‌ترش یعنی Forza Motorsport، دیگر عملا دست نیافتنی شده‌اند و قسمت به قسمت فراتر از انتظار ظاهر می‌شوند. Forza Horizon 3 آن‌قدر بزرگ بود که تصور پیشرفت و تحول در نسخه چهارم را بسیار سخت می‌کرد. اما پلی‌گراند گیمز، سازنده سری بازی Forza Horizon، باز هم با جادوی خود به راحتی من را شگفت‌زده کرد. وقتی استودیوهای بزرگ‌تر، با بازی‌های بزرگ‌تر، با سبک‌هایی مورد پسندتر، نمی‌توانند ادامه‌ای در خور شایسته‌ی نام یک مجموعه ارایه دهند، استودیو Playground Games توانست این کار را آن هم با یک بازی ریسینگ انجام دهد. اما این استودیو زیر مجموعه مایکروسافت چگونه به چنین امر مهمی دست پیدا کرد؟ نگه داشتن هسته اصلی نسخه قبل، اضافه کردن یک نقشه بسیار بزرگ‌تر و پرجزییات تر، وجود تغییر فصل که در پی آن گیم‌پلی بازی هم دچار تغییر شده است، اضافه کردن آیتم‌های جالب و مسابقاتی متنوع، آن هم چندین و چند برابر نسبت به نسخه‌های قبل، Forza Horizon 4 را نه فقط به بهترین بازی ریسینگ این سال‌ها تبدیل کرده است، بلکه این را باید در میان بهترین بازی‌های سال هم قرار داد.
در Forza Horizon 4، همانند همیشه در فستیوال مسابقات ماشین سواری هورایزن شرکت می‌کنیم. این بار فستیوال مسابقات هورایزن در بریتانیا برگزار می‌شود و انتظار داشتیم با محیطی کاملا متفاوت از استرالیا در نسخه قبلی رو به رو شویم. اما راستش را بخواهید، بازی از این نظر فرق فاحشی نسبت به قبل نداشته است. باز هم یک سری شهر کوچک روی نقشه، یک سری مزارع، منطقه‌ای جنگلی، منطقه‌های کوهستانی و غیره، شباهت غیر قابل انکاری با آن چه در Forza Horizon 3 دیدیم دارند. البته این حرف به معنای کپی پیستی زشت از نقشه فورتزا هورایزن ۳ نیست، بلکه این قسمت حال و هوای خودش را دارد. خانه‌های سنتی و مدرن انگلیسی، وجود آثار تاریخی و مناظری بکر، به خودی خود توانسته‌اند راه‌شان را از نسخه قبل جدا کنند، اما در کل اگر نقشه دو نسخه آخر را کنار هم قرار دهیم، با خود می‌گوییم چه بهتر می‌شد اگر پلی‌گراند به جای بریتانیا، سراغ منطقه‌ای دیگر مانند ژاپن می‌رفت. اما این استودیو برای این که این حس تکراری را از بازی خود دور کند، به جای رفتن به منطقه‌ای تر و تازه‌ نسبت به نسخه سوم، دست به کار بسیار بزرگ‌تر دیگری زده است؛ تغییر فصل‌ها.
فستیوال هورایزن در نسخه چهارم این بار به جای این‌که تنها در یک فصل انجام شود، در چهار فصل مختلف صورت می‌گیرد که هر کدام به معنای واقعی کلمه حال و هوای خود را دارند. وقتی از حال و هوا صحبت می‌کنیم، منظور فقط تغییر رنگ فصل‌ها نیست، بلکه نقشه بازی، از جاده‌‌های آسفالت و خاکی گرفته تا تک تک جزییات درختان و ساختمان‌ها، کاملا با تغییر فصل لباسی تازه به تن می‌کنند و مستقیما روی گیم‌پلی بازی هم تاثیر می‌گذارند. تغییر فصل‌ها، در بازی آن قدر تاثیرگذار بودند که به راحتی توانستم از مشکل تکراری بودن نقشه چشم پوشی کنم. البته این یک چشم پوشی ساده نبود، بلکه از آن جایی که این تغییر فصل‌ها هر کدام تجربه‌ای کاملا متفاوت به من ارایه دادند، تفکر من نسبت شباهت نقشه نسبت به نسخه قبل را از ذهنم پاک کرد.
تغییر فصل‌ها، یکی از بهترین بخش‌های بازی است. هر فصل حال و هوا و اتمسفر منحصر به فرد خود را دارد که نه فقط از جنبه ظاهری، بلکه از نظر گیم‌پلی هم روی بازی تاثیرگذار هستند.
در فصل بهار، شاهد سبز شدن درختان و نرمش لطیف آفتاب هستیم. با بارش نم نم باران، آسفالت‌ها نمناک می‌شوند و می‌توانید مزارع و زمین‌های پوشیده از گل‌ها را در دنیای بازی مشاهده کنید. اما در پاییز همه چیز تغییر می‌کند. پوشش نارنجی و طلایی درختان و برگ‌هایی که روی زمین ریخته‌اند، بارش‌‌های تند باران، زمین‌های خاکی که کاملا به گِل تبدیل می‌شوند و آسفالت‌های لغزنده، تنها گوشه‌ای از حال وهوای پاییزی بریتانیا هستند که باید خودتان برای فهمیدن حس واقعی آن، بازی را تجربه کنید. اما به همان اندازه که دنیای بازی در فصل پاییز عطر و بویی تازه به خود می‌گیرد، فصل زمستان هم در تغییر تجربه بازی قدرتمند ظاهر می‌شود. اگر بسته الحاقی Forza Horizon 3: Blizzard Mountain را بازی کرده باشید، متوجه شده‌اید که آن بسته الحاقی، یک امتحان برای استودیو پلی‌گراند گیمز بود که از آن سرفراز بیرون آمد و حالا در Forza Horizon 4 به شکلی بسیار وسیع‌تر، فصل زمستان را وارد بازی کرده است. برف و زمستان در بازی نقش تجملاتی ندارند و فقط جامه‌ای سفید بر تن بریتانیا نمی‌پوشاند، بلکه شرایط در زمستان سخت‌تر و چالش‌برانگیز‌تر می‌شود. هر چقدر که جاده‌ها در پاییز مرطوب و خیس می‌شوند، در زمستان با جاده‌هایی یخ زده، لغزنده‌تر و خطرناک‌تر رو به رو خواهید شد. هر کدام از فصل‌ها، نوبت به نوبت پادشاهی خود را در بریتانیا بر عهده می‌گیرند و به لطف تغییر همه جانبه بازی توسط آن‌ها، این شما هستید که باید با قدرت رانندگی خود بر این پادشاهان چیره شوید. تغییر فصل‌ها، یکی از بهترین اتفاقاتی است که در سری Froza رخ داده‌ و تجربه‌ای بسیار جدید را به بازی اضافه کرده است.
2018-10-01-product-7TN.jpg
23123213TN.jpg

اما از آب و هوا که بگذریم، محیطی هم که پلی‌گراند گیمز برای رانندگی شما فراهم کرده است، با بالاترین جزییات کار شده‌اند و به لطف گرافیک خیره کننده بازی، با یکی از زیباترین آثار کنسول ایکس‌باکس وان و پی سی رو به رو خواهید شد. نه فقط جزییات، بلکه در برخی موارد حتی با محیطی پویا‌تر و با قابلیت تخریب‌پذیری بیشتر طرف هستیم. دیوارهای سنگی، فنس‌ها و برخی از درختان قابلیت تخریب پذیری دارند که توانسته‌اند تا حدی تجربه‌ای واقعی‌تر در هنگام برخورد به آبجکت‌های موجود در محیط به بازیکنان ارایه دهند. همچنین جاده‌ها، چه گِلی باشد، چه برف و چه آسفالت‌های خیس، به خوبی رد لاستیک‌ها و ماشین را می‌توان روی آن‌ها مشاهده کرد و واکنش تک تک آن‌ها را پس از عبور از روی‌شان حس کرد. محیط‌های بازی از سواحل پهناور تا جنگل‌های وسیع و از جاده‌های کوهستانی تا شهر‌های کوچک تشکیل شده‌اند و این وسط با حضور تماشاگران، ماشین‌های پر ترافیک و حتی حیواناتی مختلف که در دنیای بازی پرسه می‌زنند، به زنده بودن بریتانیای هورایزن 4 کمک کرده‌اند. همانطور که گفتم، هر جاده‌ای، با هر پستی و بلندی، با تغییر فصل، شرایط رانندگی منحصر به فرد خود را طلب می‌کند. اما این فقط قدرت رانندگی شما نیست، بلکه انتخاب ماشین درست نسبت به فصل و جاده‌ای که قرار است روی آن به نبرد به‌پردازید، بسیار مهم است.
از آن‌جایی که هر فصل روی گیم‌پلی تاثیر می‌گذارد، پس باید در هر شرایط خاص، ماشینی مناسب را انتخاب کنید. بیش از ۴۵۰ ماشین در بازی وجود دارد و کمبودی احساس نخواهید کرد.
بازی شامل بیش از ۴۵۰ ماشین می‌شود؛ ۴۵۰ ماشین لایسنس شده با جزییات فنی و ظاهری کاملا دقیق که برای هر ماشین دوستی می‌تواند به اندازه یک بازی شبیه‌ساز رانندگی جذاب ظاهر شوند. این حرف به این دلیل است که شما با یک بازی مانند Need For Speed یا دیگر بازی‌های آرکید طرف نیستید که ماشین‌ها فقط به سرعت یا شتاب خلاصه شوند. هر یک از ماشین‌ها می‌توانند تجربه‌ای متفاوت را بسته به نوع آب و هوا یا زمینی که روی آن جولان می‌دهند به شما ارایه دهند. هنگامی که در یک روز آفتابی هیولاهایی مانند بوگاتی و لامبورگینی به راحتی می‌توانند آسفالت پشت سر خود را با موتور سرسام‌آور خود خود از جا بکنند، وقتی فراری و پاگانی می‌توانند روی جاده‌های صاف حریفان خود را از دید محو کنند، اما به راحتی ممکن است در فصل پاییز و جاده‌های گِلی کم بیاورند. اینجا است که پای ماشین‌های رالی کلاسیک یا مانستر رالی مانند فورد یا هونیگان باز می‌شود که برای در نوردیدن گل و لای سر از پا نمی‌شناسند. زمانی که برخی ماشین‌ها برای بالا رفتن از یک تپه به زانو در می‌آیند، شما با غول‌هایی مثل لوکال موتورز، تویتا Hilux، بنز G 65 AMG یا لندرور جوری از کوه بالا می‌روید که انگار آن‌ها حکم‌فرمای بی‌چون و چرای پستی و بلندی‌ها هستند. تک تک ماشین‌ها نسبت به توانایی فنی و قدرتشان می‌توانند در مسابقات و جاده‌های مختلف عملکردی متفاوت داشته باشند. مثلا ماشین‌هایی مثل استون مارتین ولکان، فراری 488 یا جگوار F-Type R ممکن است رو جاده‌های خاکی که فقط خیس شده‌اند یا مقداری شیب دارند به نفس نفس بیافتند، اما Ford RS یا حتی لامبورگینی آونتادور مثل آب خوردن این نوع جاده‌ها را پشت سر می‌گذارند. تعداد ماشین‌ها هم به قدری زیاد است که تک تک سلیقه‌های شما را در تمامی کلاس‌ها پوشش می‌دهد. در کلاس S2 می‌توانید ماشین‌های وحشی‌ای مانند Zonda R، فراری Laferrari، لامبورگینی Veneno یا مکلارن Senna را انتخاب کنید. در کلاس S1 ماشین‌هایی مثل آونتادور یا استون مارتین One-77 انتظار شما را می‌کشند. در کلاس A، مهندس‌های آلمانی با انواع BMW و Benz یا حتی خرسی مثل ولوو Iron Knight قرار گرفته شده‌اند. رفته رفته در کلاس‌های B ، C و D ماشین‌های کلاسیک و آف‌رود و انواع دیگر را می‌توانید انتخاب کنید و در یک روز پاییزی، یا در یک شب تابستانی همراه با رقص ستاره‌ها، از رانندگی لذت ببرید.
در هر یک از مسابقات که شرکت می‌کنید، بسته به نوع ماشین‌تان کلاس ماشین‌های رقیب شما هم تغییر می‌کند. اما مسئله این است که اگر به جاده و مسابقه دقت نکنید، ممکن است برخی مواقع با ماشینی که مشغول به مسابقه هستید احساس پشیمانی کنید. مثال می‌زنم: مسابقاتی به نام Dirt Racing وجود دارد که در اوایل بازی به آن خوب دقت نکرده بودم و با یک جگوار وارد مسابقه شدم. اما جگواری که زیر پایم بود حتی توانایی این را نداشت از یک شیب خاکی بالا برود یا به راحتی در هنگام پیچ‌ها روی زمین خاکی خیس لیز می‌خورد و قدرت جلو رفتن را نداشت. این را با هوش مصنوعی خوب درایوآتارهای رقبا ترکیب کنید تا متوجه شوید که پیروزی در آن کار سختی است. اما از بازی خارج شدم و یکی از فوردهای کلاس رالی را از گاراژ بیرون کشیدم و با آن به همان مسابقه رفتم و به راحتی توانستم پا به پای دیگر ماشین‌ها رقابت کنم. این شرایط برای همه مسابقات صادق است. انواع و اقسام مسابقات در بازی وجود دارند که از میان آن‌ها می‌توان به Road Racing ،Cross Country یا Drag Racing اشاره کرد. تعداد مسابقات بازی بسیار زیاد است و می‌تواند عاشقان این مجموعه را برای مدت‌ها سرگرم کند. شرایط زمانی جالب‌تر شده است که هر فصل، مسابقات منحصر به فرد خودش را دارد. مسابقاتی که در بهار انجام می‌دهید، با مسابقاتی که در پاییز و زمستان انجام می‌دهید بسیار متفاوت هستند. اکثر آن‌ها هم بسته به شرایط آب و هوایی فصل خود طراحی شده‌اند. اما Forza Horizon 4 مسابقات دیگری را هم برای‌تان ترتیب داده است.
مسابقات متنوع و هیجان‌انگیز در کنار شوکیس‌های نفس‌گیر، می‌توانند ده‌ها ساعت شما را سرگرم خود کنند.
اگر مسابقات منحصر به فرد نسخه‌های قبل به Bucket List و Show Caseها خلاصه می‌شد، در نسخه چهارم با تنوع بهتری رو به رو می‌شوید. در Forza Horizon 4 خبری از باکت لیست‌ها نیست، اما در عوض این قسمت به چند بخش تقسیم شده است که هر کدام هدف خاص خود را دنبال می‌کنند. یکی از این چالش‌ها The Stunt Driver نام دارد. در این نوع چالش‌ها به شما ماشین‌هایی می‌دهند که باید با آن‌ها رکورد پرش، دریفت یا انواع شیرین‌کاری‌های دیگر را بزنید. مثلا در مسابقه اول این دسته از چالش‌ها، یک بوگاتی را می‌رانید و باید پس از طی کردن مسیری مشخص، از یک مانع بپرید و رکورد ۳۰ متر را بزنید. این چالش‌ها رفته رفته سخت‌تر می‌شوند و می‌توانند عرق‌تان را در بیاورند. یا مثلا مجموعه چالش‌های دیگر World's Fastest Rentals نام دارد. همانطور که از نامش مشخص است، باید با ماشین‌های سوپر اسپورت به رکورد سرعت در مسافتی مشخص بپردازید. در یکی از این مسابقات این چالش باید با یک Laferrari هیولا در تایمی مشخص به مقصد برسید یا مثلا در یک هوای بارانی و روی آسفالت لغزنده، باید یک لامبورگینی Veneno را با بالاترین سرعت به هدف برسانید که رام کردن این گاو وحشی آن‌قدرها هم ساده نخواهد بود. یکی دیگر از بخش‌های فوق‌العاده بازی، Showcase‌های جذابی هستند که پلی‌گراند گیمز برای‌تان ترتیب داده است. شوکیس‌ها در Forza Horizon 4 به نسبت نسخه‌های قبلی به مراتب نفس‌گیرتر و هیجان‌انگیز‌تر هستند. در یک مسابقه باید با چند موتورسوار در زمین‌های گلی و ناهموار مسابقه‌ دهید، در مسابقه‌ای دیگر باید با یک هاورکرفت دیوانه‌وار به نبرد بپردازید یا در مسابقه‌ای دیگر باید با یک Aston Martin Vulcan 2017 یک موشک دلتا وینگ را ادب کنید. بازی در زمینه مسابقات هیچ چیز ‌برای‌تان کم نگذاشته است و اگر از آن دست افرادی باشید که بیش از صد ساعت وقت خود را پای چنین بازی‌های می‌گذارید، Forza Horizon 4 تنهای‌تان نمی‌گذارد.
در کنار انتخاب‌های بی‌شماری که Forza Horizon 4 چه در مسابقات چه در ماشین‌ها پیش روی‌تان قرار داده است، دست و دلبازی آن در جایزه دادن را نباید فراموش کرد. یکی از بزرگ‌ترین مشکلات بازی Forza Motorsport 7 این بود که پرداخت‌های درون برنامه‌ای و لوت باکس‌ها را به بازی اضافه کرده بود که روی چندان خوشی برای سری محبوبی مثل فورتزا نداشت و من هرگز نتوانستم از آن چشم پوشی کنم. حال نه فقط این موارد از مجموعه Forza حذف شده‌اند، بلکه در Forza Horizon 4 دستیابی به ماشین‌ها و آیتم‌های مختلف به مراتب شیرین‌تر و راحت‌تر شده است. با هر بار بالا رفتن سطح یا پیروزی در مسابقات خاص، در بخش Wheelspin، بازی به شما جایزه‌هایی از قبیل پول، ماشین یا آیتم‌های پوشیدنی می‌دهد. شما در بازی آن قدر پول جایزه می‌گیرید که به راحتی و سریع می‌توانید ماشین مورد علاقه خود را خریداری کنید.
بخش آنلاین یکپارچه، دنیای بازی را از هر زمان دیگری در این مجموعه، به مراتب پویا‌تر و زنده‌تر کرده است. دیگر به جای درایوآتارها، این بازیکنان واقعی هستند که در دنیایی مشترک به رانندگی می‌پردازند
یکی از نکاتی که در مورد سری Forza Horizon وجود دارد این است که به دور از هر گونه درجه سختی‌ای که انتخاب می‌کنید یا در هر نوع مسابقه‌ای که شرکت می‌کنید، روند بازی به عنوان یک فستیوال، فاقد چالش و پیشروی قابل لمس است. مسابقات در این بازی به نحوی هستند که شما یکی پس از دیگری در هر کدام از آن‌ها شرکت می‌کنید و خبری از رقابت‌های قابل توجه در پیشروی کلی بازی نیست. البته اشتباه نگیرید، با بالا بردن درجه سختی بازی، مسابقات به شدت هیجان‌انگیز و جذاب هستند و نمی‌توان به این مورد خرده گرفت، اما چه بهتر می‌شد اگر در حالت آفلاین بازی، شاهد روند بهتری بودیم که پیروزی در مسابقات را شیرین‌تر می‌کرد تا بازیکنان با هدف استوارتری به نبرد با درایوآتارها بروند. اما موردی که باعث شده است نتوانم این را به عنوان یکی از نکات منفی بازی قلمداد کنم، بخش چند نفره و آنلاین بازی Forza Horizon 4 است که حالا رنگ و رویی جدی‌تر، به‌روزتر و قابل لمس‌تر به مجموعه فورتزا داده است.
شما هیچ سیستم آنلاینی را همانند بازی Forza Horizon 4 پیدا نخواهید کرد که با دنیایی که در آن مشغول بازی هستید یکپارچه باشد. سال‌ها است که سری فورتزا به جای هوش‌ مصنوعی‌‌های ساده، از Drivatar‌هایی استفاده می‌کنند که رفتار و قابلیت‌های دیگر بازیکنان را یاد می‌گیرد و باید با آن‌ها به رقابت بپردازید. اما در Horzion 4، پلی‌گراند گیمز و ترن 10 کارِ به مراتب بزرگ‌تری انجام داده‌اند؛ چه می‌شد اگر به جای تک تک درایوآتارها که در دنیای بازی مشغول رانندگی هستند، کاربران واقعی آنلاین یا دوستان‌تان مشغول رانندگی باشند و هر شخص کار خودش را بکند؟ چه می‌شد اگر در دنیایی که در آن رانندگی می‌کنید، مسابقه می‌دهید، گشت و گذار می‌کنید و با ماشین خود عشق می‌کنید، به جای انجام این کار‌ها به صورت تنها، دنیای‌تان را با دیگر بازیکنان آنلاین شریک شوید و دیگر حس تنهایی نداشته باشید؟ در نقشه‌ای رانندگی کنید که ده‌ها راننده مختلف در سرتاسر دنیا به صورت آنلاین با شما بازی کنند، در کنار شما به رقابت به‌پردازند و با هم وارد مسابقات مختلف شوید؟ Forza Horizon 4 به بهترین شکل ممکن این سیستم را عملی کرده است. بخش آنلاین بازی دیگر صرفا به این صورت نیست که فقط برای رقابت با دوستان‌ و دیگر بازیکنان مسابقات را انتخاب کنید، بازی Matchmaking کند و در نهایت وارد میدان مسابقه شوید. بلکه حتی دنیای بازی را می‌توان به صورت آنلاین پر از دیگر بازیکنان دید. زمانی که آنلاین هستید، در حالت عادی می‌توانید مسابقات مختلف را به صورت تنها با درایوآتار‌ها انجام دهید و کاری به کار بازیکنانی که در دنیای شما مشغول رانندگی هستند نداشته باشید. اما به جای این کار، می‌توانید خودتان انتخاب کنید که مسابقاتی را که روی نقشه وجود دارد با دوستان و دیگر رقیبان آنلاین برگزار کنید. همه چیز در اختیار خودتان است، اما به صورت کلی، این بار به جای اینکه در دنیایی پوشیده از درایوآتارها بازی کنید، جای آن‌ها را بازیکنان واقعی پر کرده‌اند که هر کدام مشغول به کار خود هستند.
در چنین دنیایی، می‌توانید برای خود هر نقطه‌ای خواستید بروید، در هر مسابقه‌ای که خواستید شرکت کنید، بازی را نگه دارید و به گاراژ بروید، ساعت‌ها وقت خود را با گشت و گذار بگذرانید و همچنان شاهد حضور آنلاین دیگر بازیکنان باشید. برای من سوال بود که وقتی دنیای بازی با دیگر دوستانم به اشتراک گذاشته می‌شود، آن‌ها مشغول چه چیزی می‌شوند؟ خب چند نفر از آن‌ها را دنبال کردم. یکی از آن‌ها در گوشه‌ای ماشین را پارک کرده بود و مشغول عکاسی با ماشینش بود. یکی دیگر برای خودش دریف می‌زد. یکی دیگر از آن‌ها به دنبال من افتاده بود تا با هم مسابقه دهیم و حتی یکی دیگر با اینکه هنوز در دنیای من حضور داشت، اما بازی خود را نگه داشته بود و احتمالا مشغول غذا خوردن در دنیای واقعی خودش بود.‌ حتی وجود دیگر بازیکنان هم نمی‌تواند باعث ایجاد مزاحمت برای شما شود، چرا که بازیکنانی که مشغول کار خود هستند، در صورتی که قصد مسابقه با آن‌ها را نداشته باشید، به صورت شبح‌وار ظاهر می‌شوند تا الکی قصد مزاحمت، ضربه زدن‌های بی‌خود و کارهای این چنینی از آن‌ها سر نزند. اما هر وقت که بخواهید با آن‌ها وارد نبرد شوید، به راحتی کنارشان قرار می‌گیرید و با زدن یک دکمه وارد مسابقه می‌شوید و رقیب از حالت شبح خارج می‌شود. البته این حرف به این معنا نیست که نمی‌توانید آفلاین بازی کنید یا از بخش آفلاین لذت نبرید. بخش آفلاین بازی به تنهایی به شدت سرگرم کننده است، اما Forza Horizon 4 می‌تواند هوشمندانه شما را در حین این که مشغول انجام بازی هستید، به شبکه آنلاین وصل کند و سپس دنیا‌های بازیکنان را با هم به اشتراک بگذارد. این کار نه مانعی سر راه‌تان قرار می‌دهد، نه باعث کندی سرعت بازی می‌شود و نه شاهد صفحه‌های لودینگ پی در پی بین بخش آنلاین و آفلاین خواهید بود؛ یکپارچه بودن این بخش بی‌نهایت عالی و به شدت سرگرم کننده و لذت بخش است.
در کنار دنیای یکپارچه و مسابقاتی که می‌توانید با دوستان‌تان انجام دهید، بخش Forzathon هم اضافه کنید. Forzathon یک چالش روزانه برای افرادی است که آنلاین بازی می‌کنند و دنیای خود را با دیگر بازیکنان شریک شده‌اند. هر چند ساعت یک بار، بازی به صورت آنلاین نقطه‌ای از نقشه را مشخص می‌کند. همه افراد حاضر در نقشه هر جا که هستند، باید با سرعت تا قبل از شروع شدن رقابت‌ها خود را به آنجا برسانند. پس از اینکه هر تعداد نفر در زمان مشخص شده به مقصد رسیدند، مسابقات مختلفی شروع می‌شود. اینکه در زمانی خاص به نقطه‌ای معین شده برسید، در مسابقات دریفت شرکت کنید یا مسابقات پرش و غیره. هرچند باید بگویم که این مسابقات به شدت شلخته انجام می‌شوند و قرار نیست مانند مسابقات عادی با دیگران از نقطه شروع به رقابت بپردازید و کار خود را در خط پایان تمام کنید. اما این یک ایراد هم نیست، چرا که هدف از ایجاد مسابقات Forzathon این است که پول مخصوص به آن را کسب کنید. با شرکت در این مسابقات، Forzathon Points کسب می‌کنید که از پول‌ رایج بازی جدا است و مشخصا آیتم‌های متفاوتی هم کسب می‌کنید. هنگامی که در منوی بازی بچرخید، بخشی به نام Forzathon Shop خواهید دید که آیتم‌های نایاب و منحصر به فردی را در خود جای داده است. این آیتم‌ها لباس‌ها، ماشین‌ها و حتی Wheelspinهای منحصر به فردی هستند که ممکن است در بخش‌های دیگر بازی قادر نباشید آن‌ها را به دست آورید. بنابراین این آیتم‌های هیجان‌انگیز شما را مجاب می‌کنند برای یک بار هم که شده بخش Forzathon را تجربه کنید.
از‌ آیتم‌ها گفتم، بد نیست اشاره‌ای هم به جزییات ریز بازی داشته باشیم. در Forza Motorsport 7، استودیو ترن 10 پس از ارایه یک بازی کامل و بی‌نقص از بازی شبیه‌ساز خود، آیتم‌های متفاوتی مانند لباس‌های مختلف یا انتخاب جنسیت راننده را برای کاراکتر بازی در نظر گرفته بود. حال این مورد به شکلی وسیع‌تر در Forza Horizon 4 قرار گرفته است. در ابتدا می‌توانید از بین چند کاراکتر، شخصیت خود را انتخاب کنید. البته که نباید انتظار داشت که پلی‌گراند همانند بازی‌های نقش آفرینی قابلیت ساخت شخصیت را برای بازیکنان قرار دهد، اما خب برای یک بازی ریسینگ؟ باید از سازندگانش تشکر کرد که به این زیبایی کار خود را انجام داده‌اند. بعد از انتخاب کاراکتر خود، صد‌ها آیتم پوشیدنی وجود دارد که شما را از سایر بازیکنان متمایز می‌کند. شلوار، پیرهن، کت‌ها و سوییشرت، کلاه، عینک و یا حتی لباس‌های ویژه مانند کت و شلوار جیمز باند شامل این آیتم‌ها می‌شوند. این آیتم‌ها از طریق Wheelspinها به دست می‌آیند. اما همانطور که پیش‌تر گفتم، برخی از آیتم‌های پوشیدنی خاص را می‌توانید با پول Forzathon از فروشگاه مخصوصش خریداری کنید. شاید با خود بپرسید خب پوشیدن لباس منحصر به فرد در یک بازی ریسینگ که همیشه درون ماشین هستیم چه فایده‌ای دارد. باید بگویم که نه، کاراکتری که در ابتدای بازی آن را انتخاب و برایش لباس تهیه می‌کنید، همانند یک مجسمه درون ماشین نمی‌نشیند و دلایل زیادی وجود دارد که از ماشین پیاده شود. در بازی، بخش‌های مختلفی وجود دارند که با کاراکترهای جدید رو به رو می‌شوید که هر کدام مسئول بخش‌های خاصی از مسابقات بازی هستند. البته خبری از بخش داستانی پیچیده‌ای نیست، اما پلی‌گراند توانسته از پس همان بخش ملاقات‌های مختلف هم به خوبی بر بیاید و شاهد کاراکترهای جذابی باشیم که با شخصیت شما رو به رو می‌شوند. علاوه بر آن، در دنیای بازی ساختمان‌‌ها، سازه‌ها و طبیعت‌هایی وجود دارند که با رفتن به این نقاط بازی، کاراکتر از ماشین پیاده می‌شود و بازی اطلاعات جالبی هم از نقطه‌ای که در آن قرار دارید به شما می‌دهد. در نهایت بهترین قسمتی که کاراکترتان را به خوبی مشاهده خواهید کرد، پایان هر مسابقات است. پس از این که در یک مسابقه برنده شوید، با افکت‌هایی زیبا وارد یک سالن جذاب می‌شوید که امتیازاتی که کسب می‌کنید را در آنجا درج می‌کند. همچنین نفر دوم و سوم هر مسابقه هم در آنجا حضور دارند. افراد دوم و سوم، دقیقا همان کاراکتر دیگر بازیکنان هستند که هر کدام پوشش منحصر به فرد با سلیقه آن بازیکنان را به شما نشان می‌دهند. نه فقط لباس، بلکه کاراکترها هر کدام حرکات موزونی برای پیروز شدن دارند که می‌توانید از بین آن‌ها یکی را انتخاب کنید. در کل با این که شاید اصلا وجود چنین چیزهایی برای یک بازی ریسینگ نیاز نباشد، اما حضورشان، آن هم با چنین کیفیتی در بازی Forza Horizon 4 یک نکته مثبت است.
Forza Horizon 4 یکی از با ثبات‌ترین و خیره کننده‌ترین گرافیک‌های فنی و بصری بازی‌های ویدیویی را تقدیم بازیکنان می‌کند.
بازی از نظر گرافیکی، بی‌اغراق خیره کننده است. ما بازی را روی کنسول ایکس‌ باکس وان ایکس تجربه کردیم. روی این کنسول دو گزینه گرافیکی قابل انتخاب وجود دارد. گزینه اول Quality است که می‌توانید بازی را روی رزولوشن 4K با قابلیت HDR و نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه تجربه کنید. گزینه دوم Performance است که بازی روی نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه اما با وضوح تصویر 1080p با قابلیت HDR اجرا می‌شود. ما بازی را روی هر دو گزینه تست کردیم و به راحتی می‌توانم بگویم در هر یک از این انتخاب‌ها، Forza Horizon 4 خیره کننده ظاهر می‌شود. این تصمیم شما است که بازی را روی نرخ روان و مجذوب کننده ۶۰ فریم بر ثانیه تجربه کنید یا با رزولوشن مسحور کننده 4K بازی کنید. من برای انجام بازی از خیر ۶۰ فریم بر ثانیه گذشتم و گزینه گرافیکی Quality را انتخاب کردم. ما در Forza Horizon 3 به استرالیا سفر کردیم که تجربه‌ای ناب بود، اما بریتانیای Forza Horizon 4، ده‌ها برابر طبیعی‌تر و جذاب‌تر از نسخه قبل کار شده است. نور پردازی‌های بازی، بسته به قرار گیری خورشید، چراغ‌ها، ابرها و حتی فصل‌ها متفاوت هستند. حتی تغییر فصل‌ها به حدی واقعی کار شده‌اند که می‌توانید حس وحال آن‌ها را در بازی لمس کنید. حتی اگر از آن افراد ریز بین‌ هستید، به جرات می‌توانم بگویم Forza Horizon 4 در بافت‌های تک تک اجزای موجود در بازی، از سنگ‌ها و صخره‌ها گرفته تا ریز‌ترین جزییات روی ماشین، هیچ چیز کم نگذاشته است و شما را راضی نگه می‌دارد. با وجود چنین گرافیک خیره کننده‌ای، حتی برای یک لحظه هم شاهد افت فریم بازی نبودم. استودیوی Turn 10 و Playground Games جزو بهترین استودیوهایی هستند که از قدرت نهایی کنسول بهره می‌برند و نرخ فریم برای آن‌ها بسیار حائز اهمیت است. Forza Horiozon 4 هم از این قاعده مستثنا نیست و برای یک لحظه هم نیازی به نگرانی در مورد بخش گرافیک بازی چه از نظر فنی و چه از نظر بصری و هنری نخواهید داشت. بازی در صداگذاری‌ها و موسیقی هم عالی کار کرده است. همانطور که جزییات تمام ماشین‌ها به بهترین شکل ممکن کار شده‌اند، صدای موتور آن‌ها هم همان چیزی هستند که انتظار دارید گوش‌تان را با آن‌ها نوازش دهید. همچنین برای هر سلیقه‌ای، سبک موسیقی‌های مختلف قرار گرفته و بازی پر است از آهنگ‌هایی در سبک راک، پاپ، رپ و حتی کلاسیک. هرچند در این نسخه از بازی، خبری از پشتیبانی از قابلیت Groove Music نیست که آهنگ‌های دلخواه خود را در بازی پخش کنید اما فهرست آهنگ‌های خود بازی به قدری زیاد هستند که حداقل برای طولانی مدت از آن‌ها خسته نشوید.
بازی Forza Horizon 4 اوج کار استودیو پلی‌گراند گیمز است. این اثر، بر فراز تمامی بازی‌های ریسینگ جهان باز قرار دارد که می‌تواند صدها ساعت شما را با مسابقات هیجان‌انگیز و متنوع خود سرگرم کند. اما بزرگ‌ترین سوال من این است: استودیو پلی‌گراند گیمز برای Forza Horizon 5 چه نقشه‌ای در سر دارد؟ این سوالی است که هر بار پس از انتشار یک نسخه از مجموعه Horizon از خود می‌پرسم. اما حالا که Forza Horizon 4 تا این حد به اوج تکامل رسیده، آینده و پیشرفت‌هایی که در انتظارش قرار دارد غیر قابل تصور است.
@Game2Hard
سیستم مورد نیاز:
حداقل سیستم مورد نیاز:
CPU:Intel i3-4170 @ 3.7Ghz OR Intel i5 750 @ 2.67Ghz
RAM:8 GB RAM
GPU:2 GB, NVidia 650TI OR NVidia GT 740 OR AMD R7 250x
DX:DirectX 12 API, Hardware Feature Level 11
OS:Windows 10 version 15063.0 or higher, x64
سیستم پیشنهادی:
CPU:Intel i7-3820 @ 3.6Ghz
RAM:12 GB RAM
GPU:4 GB, NVidia GTX 970 OR NVidia GTX 1060 3GB OR AMD R9 290x OR AMD RX 470
DX:DirectX 12 API, Hardware Feature Level 11
OS:Windows 10 version 15063.0 or higher, x64
@Game2Hard

جهت اطلاع از بازی‌های اضافه‌شده و دریافت لیست بروز شده، به کانال تلگرام اطلاع‌رسانی بپیوندید:
کانال تلگرام
@Game2Hard
@Game2Hard
 

kavehmj

Registered User
تاریخ عضویت
13 دسامبر 2012
نوشته‌ها
468
لایک‌ها
36
فروش بازی های رایانه ای روی هارد
معرفی بازی Wolfenstein Youngblood
حجم بازی: 37

@Game2Hard

Wolfenstein Youngblood
Wolfenstein-Youngblood-pc-cover-largeTN.jpg

بررسي بازي
بازی Wolfenstein: Youngblood نه به معنای خونی تازه در مجموعه ولفنشتاین است و نه حتی پیشرفتی در مقایسه با نسخه قبلی اما هنوز هم تجربه اکشن سراسر هیجانی است که بازیکنان را به یک نازی‌کشی مفصل در پاریس می‌برد.
رویکرد اصلی Wolfenstein: Youngblood را می‌توان از اسمش حدس زد. یانگ‌بلاد در انگلیسی معنایی نزدیک به تازه‌نفس دارد و این، دقیقا همان چیزی است که سازندگان بازی سعی در رسیدن به آن داشته‌اند؛ یعنی معرفی یک سری ویژگی‌های کاملا جدید و نو که قبل‌تر، نمونه‌شان را در نسخه‌های مختلف ولفنشتاین ندیده‌ایم. حال این ویژگی می‌تواند حضور اولین پروتاگونیست‌های زن مجموعه باشد یا اضافه شدن حالت Co-Op به بازی و همینطور غیرخطی شدن مراحل مجموعه‌ای که همواره یکی از بهترین‌ها و قدیمی‌ترین‌های راهِ شوتر‌های اول‌شخص بوده است. اما این تغییرات چقدر خوب هستند؟ چقدر در قالب مجموعه ولفنشتاین موفق ظاهر می‌شوند و چقدر نتیجه نهایی مطلوبی برای‌مان در پی دارند؟

قبل از هرچیز، اجازه بدهید فلش‌بکی به نسخه قبلی سری یعنی The New Colossus بزنیم. این بازی عملا با به بلوغ رساندن تمام ویژگی‌های ریبوت‌های جدید مجموعه، تجربه‌ای از ولفنشتاین ارائه کرد که آن را به‌شخصه یک آرمان‌شهر برای بازی‌های شوتر اول‌شخص داستانی می‌دانم. هنوز هم لذت گرفتن دو شاتگان در دست، حرکت در محیط‌های باز یا راهرو‌های تنگ پایگاه‌های نازی و به معنی واقعی کلمه سلاخی کردن دشمنان در آن بازی چیزی است که نمونه‌اش را در هیچ بازی دیگری تجربه نکرده‌ام. بله بودند و هستند بازی‌هایی که گان‌پلی خوبی داشتند اما New Colossus خیلی فراتر از صرفا یک گان‌پلی روان و بی‌نقص بود و ماشین گیمز با این بازی به‌نوعی ثابت می‌کرد که هنوز هم بازی‌های شوتر داستانی که بخش چندنفره ندارند، می‌توانند بی‌نهایت جذاب باشند و از آن مهم‌تر اینکه سازندگان در آن نسخه جدا از گیم‌پلی بی‌نهایت سرگرم‌کننده، یک داستان عالی هم با نمایش میان‌پرده‌های سینمایی و در راس همه با محوریت شخصیت بی.جی.بلازکوویچ یا همان ترور بیلی دوست‌داشتنی خودمان روایت کردند که خب نتیجه ترکیب همه این‌ها، یک مجموعه کامل و تقریبا بی‌نقص بود. ولی چرا این‌ها را گفتم؟ برای اینکه در ادامه بگویم یانگ‌بلاد با اینکه در برخی جنبه‌ها ویژگی‌های مثبتی از نسخه قبلی به ارث برده، اما اصلا و ابدا یک قدم رو به جلو در مقایسه با آن نیست و حتی در بخش‌هایی پسرفت هم داشته است.


Wolfenstein-Youngblood-screenshots-01-780x439TN.jpg
Wolfenstein-Youngblood-screenshots-02-780x439TN.jpg

یکی از همین پسرفت‌ها، بدون شک به داستان بازی مربوط می‌شود؛ داستانی که ۱۹ سال پس از وقایع قسمت قبلی رخ می‌دهد و این بار در آن به پاریس سفر می‌کنیم؛ جایی که در تاریخ غیرواقعی روایت‌شده در بازی پس از پیروزی نازی‌ها در جنگ جهانی دوم اکنون در کنترل آن‌ها است و بازیکنان در نقش دختران دوقلوی ترور بیلی که جس و سوف نام دارند، در تلاش برای آزادسازی آن هستند. البته انگیزه اصلی این دو شخصیت که ما خیلی اطلاعاتی از گذشته آن‌ها نداریم و فقط در همان ثانیه‌های اول بازی می‌بینیم که یکی تحت تعلیمات پدر قرار دارد و دیگری تحت آموزش مادر، پیدا کردن پدرشان است که گفته می‌شود در جایی خاص در شهر پاریس نگه‌داری می‌شود. کلیت داستان بازی ایراد خاصی ندارد و شاید در هر بازی شوتر دیگری، با ارفاق قابل قبول هم باشد ولی خب چه کنیم که خود ماشین گیمز و ولفنشتاین با داستان خوب نسخه‌های قبلی ما را بدعادت کرده‌اند و به همین دلیل در این نسخه هم انتظار بیش‌تری از این بخش داریم؛ انتظاری که راستش را بخواهید قرار نیست برآورده شود.

هرچند آنتاگونیست این نسخه مایه شرمساری امثال فرو انگل‌ها است، اما پروتاگونیست‌های بازی حداقل در عطش‌شان برای نازی‌کشی روی پدر و مادرشان را سفید می‌کنند.

ضعف داستان بازی، دلایل زیادی دارد؛ اول اینکه یانگ‌بلاد اصلا و ابدا آنتاگونیست خوبی ندارد. دقیق‌تر بگویم تقریبا تا اواخر بازی، ما اصلا آنتاگونیست مشخص و ثابتی که بتواند آن حس نفرت و انگیزه کشت‌و‌کشتاری را که مثلا فرو انگل در نسخه قبل در وجود ترور بیلی زنده کرده بود برانگیزد، نداریم و تازه پس از معرفی شخصیت منفی در چند ساعت پایانی بازی هم وی اصلا فرصت لازم برای نشان دادن خودش را ندارد و به همین دلیل فقط به یک کاراکتر منفی کاملا سطحی تبدیل می‌شود که انگار هدف سازندگان از معرفی‌اش صرفا جور کردن بهانه‌ای برای باس فایت آخر بازی بوده و بس. مورد بعدی ضعف خرده داستان‌های بازی یا بهتر بگویم نبود خرده داستانی خاص در بازی است. مثلا در نسخه‌هایی که با ترور بیلی همراه می‌شدیم، همواره وی انگیزه‌های شخصی مثل عشق یا حتی نفرت داشت و در کنار مبارزه با نازی‌ها برای این هدف‌ها هم تلاش می‌کرد اما این بار خبری از چنین مواردی در بازی نیست و همه‌چیز فقط و فقط به تلاش دو خواهر برای پیدا کردن پدرشان خلاصه شده است؛ حتی خود این دو خواهر هم با اینکه تیپ شخصیتی دو جوان دهه ۸۰ میلادی را که در بین نازی‌کُشی‌هایشان در آسانسور شوخی‌های بی‌مزه‌ای باهم دارند یا در حین مبارزات تیکه‌های جالبی به دشمنان‌شان می‌اندازد خوب اجرا می‌کنند، اما هرگز به چیزی فراتر از آن تبدیل نمی‌شوند و بنابراین ارتباط برقرار کردن با آن‌ها هم خیلی کار ساده‌ای نیست. همه این موارد وقتی دست به دست هم می‌دهند، باعث می‌شوند تا یانگ‌بلاد آن کشش داستانی را که مخصوصا از سری ولفنشتاین انتظار داریم نداشته باشد و قطعا داستان از جمله چیز‌هایی نخواهد بود که بتوانم به‌خاطرش تجربه بازی را پیشنهاد کنم.
با این حال یانگ‌بلاد، هنوز هم آنقدر ویژگی دوست‌داشتنی دارد که بازی کردنش ارزش داشته باشد. اولا اینکه ساخته جدید ماشین‌گیمز که البته آرکین هم در ساخت آن همکاری داشته، یک بازی Co-Op است و در صورت خرید نسخه دیلاکس آن حتی نیازی به خرید نسخه دوم هم نخواهید داشت و می‌توانید فقط با یک نسخه، بازی را با یکی از دوستان‌تان تجربه کنید. البته اینجا ذکر یک نکته لازم است و آن اینکه متاسفانه حداقل روی نسخه پی‌سی و از طریق استیم که کد آن توسط بتسدا در اختیار ما قرار گرفته بود، Co-Op بازی کردن بازی دردسرهای زیادی دارد که احتمالا ناشی از مشکلاتی است که متاسفانه بازی‌های زیادی در چند وقت اخیر در ایران با آن دست و پنجه نرم کرده‌اند. راستش را بخواهید من و نادر هرقدر سعی کردیم نشد که نشد یانگ‌بلاد را Co-Op بازی کنیم و چه با و چه بدون تغییر IP این کار عملی نشد! هرچند بعدا توانستم با تغییر IP ساعتی بازی را به شکل Co-Op با یک بازیکن خارجی بازی کنم. تجربه Co-Op بازی، به لطف جذابیت همیشگی بازی با یک بازیکن واقعی به جای هوش مصنوعی دوست‌داشتنی است و اینکه مخصوصا بتوانید در جریان نبرد‌های بازی هوای همدیگر را داشته باشید و باهم یک مرحله را مخصوصا در درجات سختی بالاتر به پایان برسانید، تجربه خوبی در بازی ارائه می‌دهد. اما خب اگر به هر دلیلی موفق به Co-Op بازی کردن یانگ‌بلاد نشدید، جای هیچ نگرانی نیست؛ چرا که بازی کردن بازی همراه با هوش مصنوعی هم دقیقا حس و حال مشابهی دارد.
در واقع سازندگان آنقدر هوش مصنوعی خوبی برای شخصیت دوم در بازی طراحی کرده‌اند که خیلی وقت‌ها سطح بازی وی شما را شگفت‌زده خواهد کرد. برای مثال شخصیت همراه به بهترین شکل ممکن در مواقع لزوم برای احیای سلامتی شما اقدام می‌کند، اگر دشمنی را نشانه‌گذاری کنید به شکلی عالی با حرکت‌های مداوم در نقشه و حتی گاهی سنگیرگیری‌های مناسب وی را اولویت اولش در هدف‌گیری قرار می‌دهد و از قابلیت‌های ویژه‌ای که برایش تعریف می‌کنید و می‌توانند مثلا تاثیراتی مثل بهبود سلامتی یا زره شما داشته باشند، دقیقا در همان زمانی که باید استفاده می‌کند. پیش از انتشار بازی تهیه‌کننده آن از طراحی هوش مصنوعی شخصیت دوم به‌عنوان یک چالش جدی در بازی اسم برده بود و خب باید گفت که آن‌ها موفق شده‌اند این چالش را به بهترین شکل پشت سر بگذارند.
اما حالا که در حال صحبت از گیم‌پلی بازی هستیم، نوبتی هم که باشد نوبت گفتن از گان پلی فوق‌العاده یانگ‌بلاد است که یکی از همان ویژگی‌های مثبتی به‌شمار می‌رود که بازی از نسخه قبلی به ارث برده است. با وجود اینکه تعداد سلاح‌های بازی از تعداد انگشتان دو دست بالاتر نمی‌رود، اما این مورد در بازی به‌چشم نخواهد آمد؛ چرا که هر اسلحه‌ای، حتی آن کلت ساده اولیه هم، به شکلی طراحی شده که کشتن دشمنان با آن لذت عجیب و غریبی دارد؛ لذتی که باید اعتراف کنم در کم‌تر بازی دیگری مشابهش وجود دارد و ماشین گیمز پس از چند سال ساخت بازی‌های مجموعه در این جنبه واقعا به یک استاندارد و سطح ایده‌آل رسیده که می‌تواند باعث ترشح آدرنالین و بالا رفتن ضربان قلب حتی خونسرد‌ترین بازیکنان شود! به دست گرفتن شاتگان،‌ مسلسل، اسلحه الکترونیکی یا اسلحه لیزری بازی و زدن به دل دشمنانی که از ژنرال‌های نازی گرفته تا پانزرهاند‌ها و ابرسرباز‌ها را شامل می‌شوند و به معنی واقعی کلمه سلاخی و تکه‌تکه کردن آن‌ها، به احتمال زیاد برخی از بهترین دقایق گیمینگ شما در سال ۲۰۱۹ تا به این لحظه را رقم خواهد زد. یانگ‌بلاد شاید در زمینه‌های دیگر ضعف‌هایی داشته باشد و کسی هم منکر آن‌ها نیست اما گان‌پلی بازی در یک کلام فوق‌العاده است و خواهران بلازکوویچ در زمینه به راه انداختن یک حمام خون کاملا روی پدر و مادرشان را سفید می‌کنند!
البته یانگ‌بلاد فقط هم راه کشت و کشتار را پیش‌روی شما نخواهد گذاشت. مخفی‌کاری حتی پررنگ‌تر از نسخه‌های قبلی در این نسخه هم وجود دارد و جالب اینکه حتی زمانی که بازی را با هوش مصنوعی تجربه کنید هم می‌توانید از شیوه مخفی‌کاری استفاده کنید و کاراکتر دوم اصلا کار احمقانه‌ای که باعث لو رفتن شما شود انجام نخواهد داد. مکانیزم‌های مخفی‌کاری بازی ساده و در عین حال کارآمد هستند و حتی مثلا می‌توانید قابلیت نامرئی شدن برای چند ثانیه را فعال کنید تا ابزار بیش‌تری برای اینکار داشته باشید. ولی اگر روراست باشیم،‌ واقعا شما حاضر هستید به جای تجربه بازی به شیوه اکشن و چشیدن لذت تماشای تکه‌تکه شدن دشمنان در اثر برخورد گلوله سلاح‌هایتان به آن‌ها، آرام و بی‌سر‌و‌صدا در تاریکی بخزید و دشمنان را با مخفی‌کاری از بین ببرید؟ من که چنین چیزی را ترجیح نمی‌دهم و حتی با وجود قابل قبول بودن کیفیت جنبه‌های مخفی‌کاری بازی ترجیح می‌دهم یانگ‌بلاد را مثل یک «ولفنشتاین» واقعی بازی کنم و پیشنهادم به شما هم همین است!

با اینکه روند ماموریت‌های بازی کمی تکراری است، اما گان‌پلی یانگ‌بلاد آنقدر عالی و هیجان‌انگیز است که صرفا برای آن هم که شده می‌توانید تکراری‌ترین مراحل را تمام کنید
یانگ‌بلاد در ادامه‌ی تلاشش برای معرفی ویژگی‌های جدید برای مجموعه ولفنشتاین، روند غیرخطی مراحل را به بازی آورده است که سازندگانش پیش از انتشار رسما اعلام کردند که استودیو خوش‌نام آرکین نقش پررنگی در محقق شدن این اتفاق داشته است. خب این ویژگی یکی دیگر از همان مواردی در یانگ‌بلاد است که هم تاثیر مثبتی در بازی داشته و هم تاثیر منفی. اولا اینکه ماموریت‌ها در بازی به دو نوع اصلی و فرعی تقسیم می‌شوند که البته مرز بسیار باریکی بین آن‌ها وجود دارد. ماموریت‌های اصلی تعداد خیلی خیلی کمی دارند و به ورود به سه منطقه خاص خلاصه می‌شوند اما سازندگان برای اینکه بتوانند روند بازی را طولانی کنند‌ (اگر اینگونه نبود بازی کلا در دو/سه ساعت تمام می‌شد!)،‌ این کار را بسیار سخت کرده‌اند و اگر سطح شخصیت شما پایین باشد عملا شانسی برای پشت سر گذاشتن این مراحل نخواهید داشت. در نتیجه باید ماموریت‌هایی فرعی را انجام بدهید که افراد گروه مقاومت به شما محول می‌کنند. این ماموریت‌ها در ابتدا خوب و راضی‌کننده هستند اما به مرور روندی تکراری پیدا می‌کنند و می‌توان آن‌ها را صرفا در پیدا کردن یک آیتم خاص یا کشتن یک شخص خاص خلاصه کرد. هرچند به سبب درگیری‌هایی که با نازی‌ها برای انجام دادن این مراحل خواهید داشت و خب گان‌پلی ایده‌آل بازی، این موضوع آنقدری که پتانسیلش را دارد آزاردهنده نمی‌شود و به خودتان دلداری می‌دهید که حداقل از اکشن‌هایی که در این ماموریت تجربه کردم لذت بردم. در طرف مقابل اما ماموریت‌های اصلی بازی آنقدر از حیث طراحی مرحله با‌کیفیت هستند که یکنواختی ماموریت‌های فرعی را جبران کنند.
ماموریت‌های بازی روندی غیرخطی دارند و می‌توانید به دلخواه با ترتیبی که خواستید آن‌ها را انجام بدهید و حتی می‌توانید برخی از آن‌ها را هم بیخیال شوید و زمانی که به اندازه کافی برای انجام مراحل اصلی قدرتمند شدید، به سراغ آن‌ها بروید. مورد دیگری که در بازی به چشم می‌آید و نقش آرکین در آن پررنگ است، سیستم پیدا کردن مسیر و رسیدن به مقصد است. برای اینکار از نقشه‌های مترو استفاده می‌شود و سپس باقی مسیر را تا رسیدن به مقصد و محل ماموریت، با عبور از محیط‌های شهری و در مواردی مجاری فاضلاب طی می‌کنید. نکته جالب مخصوصا وقتی در حال عبور از محیط‌های شهری بازی هستید، نزدیک بودن حس و حال طراحی فضا‌های یانگ‌بلاد به محیط‌های Dunwall در بازی دیسانرد است و حتی سبک بصری این محیط‌ها هم شباهت زیادی به ساخته پیشین استودیو آرکین دارد. عبور از محیط‌های شهری بازی در اکثر اوقات به معنی درگیر شدن با نازی‌هایی است که در خیابان‌ها حضور دارند و همین درگیری‌ها که البته می‌توان حتی از آن‌ها فرار هم کرد یا به شیوه مخفی‌کاری آن‌ها را رد کرد، خود جذابیت خوبی دارند اما گاهی هم پیدا کردن راه رسیدن به مقصد در بازی، واقعا سخت و عجیب‌غریب می‌شود و حتی به‌شخصه یکی از ماموریت‌های فرعی را پس از دقایق واقعا طولانی گشتن برای پیدا کردن مسیر و عدم موفقیت در آن بی‌خیال شدم! این مورد وقتی بیش‌تر آزاردهنده می‌شود که بین اکشن‌های بازی وقفه می‌اندازد و عملا یک بازی شوتر اول‌شخص را به هرچیزی غیر از تجربه شوتر تبدیل می‌کند. حتی برخی مسیر‌های بازی را به شکلی پشت سر گذاشتم که وسط راه از خودم سوال می‌کردم آیا این مسیری که من در حال عبور از آن هستم واقعا چیزی است که سازندگان برنامه‌ریزی کرده‌اند یا صرفا به زور و با استفاده از کار‌هایی مثل پرش‌های دوگانه در حال رسیدن به مقصد هستم؟ این لحظه‌ها حتی برایم یادآور دقایقی از اسکایریم بودند که سعی می‌کردیم با عبور از کوه‌ها و صخره‌ها به مقصد برسیم!
اما حضور آرکین، یک تاثیر دیگر هم در بازی داشته و آن نقش آفرینی‌تر شدن یانگ‌بلاد است. در این نسخه با کشتن نازی‌ها یا پشت سر گذاشتن مراحل درست مثل یک بازی نقش آفرینی امتیاز تجربه کسب خواهید کرد و سطح‌تان افزایش خواهد یافت؛ موردی که از قضا به‌خوبی هم پیاده شده و اصلا خللی در روند بازی ایجاد نمی‌کند. با هر بار ارتقای سطح می‌توانید قابلیت‌های شخصیت بازی را ارتقا بدهید. قابلیت‌های اصلی در سه دسته تقسیم‌بندی شده‌اند و البته مواردی مثل یک قابلیت ویژه که قبلا به آن اشاره کردیم و شامل کار‌هایی مثل بهبود سلامتی خود و دوست‌تان در حین نبرد با زدن یک کلید خاص می‌شود هم در بازی وجود دارند. نکته مهم در رابطه با سیستم ارتقای بازی، چشیدن طعم واقعی قوی‌تر شدن شخصیت در اثر آن‌ها است؛ جدا از مواردی مثل افزایش دائمی سطح سلامت یا زره، از طریق ارتقا مثلا می‌توانید امکان استفاده از سلاح سنگین برخی دشمن‌ها را به‌دست بیاورید یا قابلیت استفاده همزمان از دو اسلحه را فعال کنید. البته قابلیتی که در بازی جای آن واقعا خالی است و شاید تنها ضعف گان‌پلی بازی هم باشد، نبود امکان ریلود اسلحه در حین دویدن است و کافی است مثلا در حین ریلود لحظه‌ای برای جاخالی دادن اقدام به دویدن کنید تا این کار لغو شود و باید مجددا اقدام به ریلود کنید! کاش حداقل این قابلیت در قالب یک ارتقا در بازی در دسترس بود. دقیقا به همین کیفیت ارتقا‌های موجود برای شخصیت بازی، سلاح‌ها هم قابل ارتقا هستند و می‌توانید جزییات مختلف آن‌ها را برای بهبود کارایی دستکاری کنید یا حتی با تغییر دادن رنگ‌شان اسلحه خفن‌تری داشته باشید.

جنبه‌های نقش آفرینی بازی تکمیل‌تر از همیشه در آن حضور دارند و به بهترین شکل آن حس قوی‌تر شدن شخصیت و سلاح‌ها را منتقل می‌کنند

یانگ‌بلاد با استفاده از موتور id Tech 6 ساخته شده است و در یک کلام، از نظر گرافیک عالی است. چه زمانی که در حال قدم زدن در خیابان‌های پاریس باشید و چه زمانی که وارد فضای تاریک‌تر یک پایگاه نظامی نازی‌ها شوید، از طراحی بی‌نقص محیط‌های بازی لذت خواهید برد و برای جزییات استفاده‌شده در آن‌ها سازندگان را تحسین خواهید کرد. همین مورد در رابطه با طراحی دشمنان بازی، سلاح‌های آن و حتی افکت‌های استفاده‌شده برای مواردی مثل انفجار‌ها هم صدق می‌کند و از نظر گرافیکی همه‌چیز واقعا زیبا و چشم‌نواز است. مخصوصا که در برابر این گرافیک عالی، بازی از نظر فنی هم حداقل روی نسخه پی‌سی بسیار بهینه است و در طول تجربه آن و با در نظر داشتن اینکه تا دل‌تان بخواهد در بازی شاهد درگیری‌های شلوغ با حضور تعداد زیادی سرباز یا موجود مکانیکی غول‌پیکر هستیم، شاهد افت فریم خاصی نبودم. موسیقی یانگ‌بلاد هم تقریبا هم‌سطح گرافیک آن است و مخصوصا در نبرد‌های بازی ریتم تند آن به هیجان بیش‌تر منجر می‌شود و صداگذاری سلاح‌ها یا شخصیت‌ها هم در سطح قابل قبولی است.
اما حالا که با جزییات در رابطه با بخش‌های مختلف بازی صحبت کردیم، وقت آن است که یک جمع‌بندی کلی در مورد حسی که یانگ‌بلاد در ما ایجاد می‌کند داشته باشیم. اولا اگر بتوانید بازی را به شکل Co-Op با یک دوستی که می‌شناسید تجربه کنید، بدون شک لذت زیادی از آن و نازی‌کشی در کنار هم خواهید برد. اما حتی در غیر اینصورت هم یانگ‌بلاد به‌عنوان یک تجربه اکشن سریع، نفس‌گیر و دیوانه‌وار ارزشمند است و تنهایی بازی کردن آن هم لذت زیادی دارد؛‌ البته نه آنقدر زیاد که پس از تمام کردن بازی آن را هم‌رده نسخه‌ای مثل New Colossus قرار بدهیم. ضعف‌های بازی در زمینه داستان، شخصیت‌پردازی یا تکراری شدن روند ماموریت‌ها و همینطور وقفه‌هایی که گاهی بین اکشن‌های بازی می‌افتد، از رسیدن آن به سطح ایده‌آل و آرمانی نسخه قبلی جلوگیری می‌کند اما بازهم در مجموع یانگ‌بلاد اثری است که هم طرفداران همیشگی این مجموعه و هم طرفداران بازی‌های شوتر اول‌شخص، از بازی کردنش لذت زیادی خواهند برد و شاید ویژگی‌های جدیدی که ماشین‌گیمز و آرکین در این نسخه معرفی و پی‌ریزی کرده‌اند، با رسیدن به تکامل در قسمت‌های آینده بتوانند حتی بازی‌های شوتر را وارد سطح جدیدی کنند.
منبع: وب‌سایت زومجی


@Game2Hard

سیستم مورد نیاز:

حداقل سیستم مورد نیاز:
Requires a 64-bit processor and operating system
OS: Win7, 8.1, or 10 (64-Bit versions)
Processor: AMD FX-8350/Ryzen 5 1400 or Intel Core i5-3570/i7-3770
Memory: 8 GB RAM
Graphics: Nvidia GTX 770 4GB (Current available GPU GTX1650) or AMD equivalent
Storage: 40 GB available space

سیستم پیشنهادی:
Requires a 64-bit processor and operating system
OS: Win7, 8.1, or 10 64-Bit
Processor: AMD FX-9370/Ryzen 5 1600X or Intel Core i7-4770
Memory: 16 GB RAM
Graphics: Nvidia GTX 1060 6GB (Current available GPU RTX2060) or AMD equivalent
Storage: 40 GB available space


@Game2Hard


جهت اطلاع از بازی‌های اضافه‌شده و دریافت لیست بروز شده، به کانال تلگرام اطلاع‌رسانی بپیوندید:
کانال تلگرام
@Game2Hard

@Game2Hard
 

Mohammad ali emrani

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
10 آگوست 2019
نوشته‌ها
24
لایک‌ها
3
سن
25
.
سلام

هر ترا روی هارد چقدر در میاد ؟

لیست اگه دارید بفرستید ..‌ممنون
 

kavehmj

Registered User
تاریخ عضویت
13 دسامبر 2012
نوشته‌ها
468
لایک‌ها
36
فروش بازی های رایانه ای روی هارد
معرفی بازی Remnant From the Ashes
حجم بازی: 31.3

@Game2Hard

Remnant From the Ashes
Remnant-From-the-Ashes-pc-cover-largeTN.jpg

بررسي بازي
بازی Remnant From the Ashes به شکل چندنفره تا سقف سه نفر را پشتیبانی خواهد کرد، با این حال اتصال بازی Host محور خواهد بود. به این ترتیب امکانش وجود دارد که تمام بازی را به تنهایی به پایان برسانید، اما به گفته سازندگان انجام این کار کمی دشوارتر است. بازی نهایی در هنگام عرضه بیش از ۱۰۰ دشمن مختلف و ۲۰ باس را شامل خواهد شد که هر یک تاکتیک‌ها و شیوه‌های مختلفی برای حمله خواهند داشت. پیشرفت بازیکن براساس تجهیزات است و به این ترتیب دنیاها و آیتم‌هایی که درونشان جا دارند در هرنوبت به شکل شانسی تغییر خواهند کرد. به گفته دیوید آدامز، بنیانگذار گانفایر گیمز، Remnant: From the Ashes یکی از بلندپروازانه‌ترین پروژه‌های این استودیو است. او دلیل این امر را این چنین بیان کرد که «بازی چگونگی طراحی سنتی را برای خلق یک محیط تغییر پذیر و پویا به چالش می‌کشد.» بازیکنان با پیش خرید بازی می‌توانند پیش از انتشار بازی به تجربه زودهنگام آن بپردازند و شاهد مبارزات، دشمنان، پیشرفت در بازی و دنیایی باشند که به واسطه سیستم Procedurally Generated پردازش می‌شود و محتوای غیرتکراری را در اختیارشان قرار می‌دهد.

Remnant-From-the-Ashes-screenshots-01-780x439TN.jpg
Remnant-From-the-Ashes-screenshots-02-780x439TN.jpg


علاوه بر این، آدامز معتقد است که تیم سازنده روی اثری تمرکز کرده‌اند که «بازیکنان را با تیراندازی دیوانه‌وار، ارزش تکرار بالا و طیف وسیعی از رموز کشف نشده هیجا‌ن‌زده خواهد کرد.» یوم ایم، معاون ارشد انتشارات جهانی پرفکت وورد اینترتیمنت نیز همراه با اعلام تاریخ انتشار بازی، نقطه نظرش در مورد پروسه ساخت را بیان کرد و گفت: “ما می‌دانستیم که باید به گانفایر برای زنده کردن ایده‌اش از یک اثر اکشن-بقای شوتر با گیم‌پلی‌هیجان‌انگیز کمک کنیم. بازی Remnant From the Ashes یک تجربه ناب را به طرفداران نبرد‌های چالش‌برانگیز و گیم‌پلی ارزشمندی از همکاری اکشن-بقا ارائه خواهد داد.” این بازی اثری دیگر از استودیوی گانفایر گیمز (Gunfire Games)، یکی از سازندگان بازی Darksiders III در سال ۲۰۱۸، و پرفکت وورد (Perfect World) است که به کمک پنیک باتن (Panic Button) بازی Hob را برای کنسول نینتندو سوییچ منتشر کرده بود.
منبع: دانلودها




@Game2Hard

سیستم مورد نیاز:

حداقل سیستم مورد نیاز:
OS: Windows 7 / 8 / 10 64 bit
Processor: Intel Core i3-7350K (4.20 GHz) or better
Memory: 8 GB RAM
Graphics: AMD Radeon RX 470
DirectX: Version 11

سیستم پیشنهادی:
OS: Windows 7 / 8 / 10 64 bit
Processor: Intel Core i5-4590 (3.70 GHz) or better
Memory: 8 GB RAM
Graphics: Nvidia GeForce GTX 970
DirectX: Version 11


@Game2Hard


جهت اطلاع از بازی‌های اضافه‌شده و دریافت لیست بروز شده، به کانال تلگرام اطلاع‌رسانی بپیوندید:
کانال تلگرام
@Game2Hard

@Game2Hard
 

kavehmj

Registered User
تاریخ عضویت
13 دسامبر 2012
نوشته‌ها
468
لایک‌ها
36
فروش بازی های رایانه ای روی هارد
معرفی بازی Telling Lies
حجم بازی: 10.7

@Game2Hard

Telling Lies
Telling-Lies-pc-cover-largeTN.jpg

بررسي بازي
تعداد زیادی ویدیو از صحبت‌های افراد مختلف در اختیار شما قرار گرفته تا بتوانید با حس کارآگاهانه خود سرنخ‌ها را کنار هم گذاشته و پرونده باز روی میز را به سرانجام برسانید. با زومجی و ترجمه مصاحبه‌ای که مجله Wireframe با یکی از اعضای تیم تولید بازی Telling Lies انجام داده، همراه باشید.
تا پیش از سال ۲۰۱۴ اگر از کسی راجع‌به فردی به‌نام سم بارلو سوال پرسیده می‌شد، اکثر گیمرها شاید نام او را حتی نشنیده بودند؛ کسی که در طراحی و نویسندگی بازی‌های بزرگی چون Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories همکاری کرده بود، تصمیم گرفت از استودیوی کلایمکس جدا شود و به‌عنوان بازی‌ساز مستقل، اولین اثر خود به‌نام Her Story را روانه بازار کند. بازی‌ تحسین‌شده‌ای که توانست نظر مثبت منتقدین را جذب کند و جوایز متعددی را برای خالق خود به‌ارمغان آورد. در بازی Her Story با روایت غیرخطی و گیم‌پلی جذاب و خلاقانه‌ای که دارد، باید یک پرونده قتل قدیمی را حل و قاتل را پیدا کنید؛ اما نه شبیه هیچ بازی‌ای که تا حالا تجربه کرده‌اید، بلکه بیشتر همانند فیلم‌های معمایی و کارآگاهی موجود. بازی به حدی درگیرکننده است که تنها با گذشت چند دقیقه از آن، خود را مشغول یادداشت کردن و ثبت سرنخ‌های پرونده می‌بینید.
قضییه زمانی جالب می‌شود که متوجه می‌‌شوید برای تولید چنین اثری نه تیم بزرگی از آن حمایت کرده و نه هزینه‌ گزافی بابت آن صرف شده است؛ تنها نکته‌ای که Her Story را به یکی از درگیرکننده‌ترین آثار صنعت بازی‌های ویدیویی تبدیل کرده، ذهن خلاق سم بارلو و بازیگری بی‌نقص ویوا سی‌فِرت است. این بازی در ابتدا برای پلتفرم استیم و iOS روانه بازار شد اما پس از چندوقت راه خود را به سیستم‌عامل اندروید نیز باز کرد. حال لیز آتوود، کارگردان فنی استودیوی Furious Bee، در مصاحبه‌ای که با مجله Wireframe انجام داده، اطلاعات جالبی از شروع کار خود با سم بارلو و ادامه همکاری برای عرضه بازی جدید آن یعنی Telling Lies، ارایه داده است:
سم در ابتدا از من برای رفع مشکلات نسخه iOS بازی Her Story کمک خواست. پس از اینکه به او کمک کردم، صحبت از انشار بازی روی سیستم‌عامل اندروید نیز زده شد. بعد از آن قضیه بود که او به من پیشنهاد همکاری روی پروژه بعدی را داد.

تعداد شخصیت‌های بازی Telling Lies در مقایسه با Her Story افزایش یافته و با دنیای وسیع‌تری روبه‌رو هستیم.
Telling-Lies-1TN.jpg
Telling-Lies-2TN.jpg

این اتفاق باعث شروع ساخت بازی Telling Lies شد. در این بازی نیز همانند Her Story، برای یافتن حقایق و رسیدن به پایان، باید از موتور جستحویی که در اختیار دارید، ویدیو‌های بازجویی و مصاحبه افراد درگیر پرونده را که در دیتابیس سیستم موجود است بگردید تا سرنخ‌هایی برای حل پرونده پیدا کنید. در Her Story،‌ تنها یک شخصیت در بازی وجود داشت و شما محدود به تماشای صحبت‌های او بودید، اما تفاوت اصلی Telling Lies با آن دقیقا همین نکته است؛ سم بارلو در این پروژه تصمیم گرفته دنیای بازی خود را وسیع‌تر کند و علاوه‌بر اینکه چندین شخصیت مختلف به بازی اضافه کرده، باعث پیچیده‌تر شدن داستان بازی نیز شده است.

استودیوی Annapurna Interactive، که سابقه تولید و ساخت فیلم‌های زیادی نیز در کارنامه خود دارد، وظیفه تولید بازی را در کنار سم بارلو برعهده گرفته است. این اتفاق باعث شده تیم بازیگری Telling Lies را افراد سرشناسی چون لوگان مارشال، الکساندرا شیپ، کری بیشی و آنجلا سارافیان تشکیل دهد.
بازی ترکیبی از داستانی معاصر و تکنولوژی روز را در هم آمیخته است؛ به‌طوریکه برعکس Her Story که با یک سیستم اداری قدیمی طرف بودید، در اینجا تیم سازنده سیستمی را طراحی کرده که با ظاهری جذاب و دقت فراوان به جزییات، باعث شده ساعت‌ها بتوانید در محیط و داستان بازی غرق شده و با جستجو در ویدیوها، صحبت‌های افراد پرونده را گوش دهید تا بتوانید آن را به سرانجام برسانید. لیز آتوود در همین رابطه اضافه می‌کند که:
ظاهر محیط بازی در حین طراحی، دچار تغییر و تحولات زیادی شده است. در ابتدای کارهیچ ایده و کمکی در اختیار نداشتیم.
محیط و سیستم بازی، کاملا نسبت به دنیای واقعی غیرقابل پیش‌بینی و متفاوت است؛ به‌عنوان مثال در بازی علامت باتری همواره عدد ۱۰۰ را نشان می‌دهد، در حالی که ممکن است کامپیوتر و لپ‌تاپ شما حتی در حال خاموش شدن نیز باشد.
در حین انجام بازی Telling Lies و دیدن ویدیوهای افراد، تصویر محوی از صورت یک زن را در پس‌زمینه فیلم‌ها مشاهده می‌کنید، اما اینکه چرا چنین اتفاقی می‌افتاد و تصویر متعلق به چه کسی است، هنوز مشخص نشده است؛ زمانی هم که از لیز آتوود راجع‌به جزییات بازی سوال پرسیده شد، از گفتن و فاش کردن اطلاعات اضافی خودداری کرد.
شما باید تعداد زیادی ویدیو از مصاحبه افراد تماشا کنید تا بتوانید پرونده را به سرانجام برسانید
اگر بازی Her Story را تجربه کرده باشید، در همان ابتدای آن در جریان پرونده قتل قرار خواهید گرفت، اما در Telling Lies قضییه کمی متفاوت است؛ چراکه تنها اطلاعاتی که از بازی مشخص است، این است که شما به یک هارد دزدیده شده از سازمان امنیت ملی دسترسی دارید که حاوی ساعت‌ها ویدیو از مصاحبه افراد مختلف است و این شما هستید که به این نتیجه می‌رسید کدام‌یک از آنها ممکن است به دیگری مربوط باشد و می‌تواند گره‌های پرونده را باز کند.
سازمان امنیت ملی بعد از افشاگری‌های ادوارد اسنودن، برای سیستم‌های خود برنامه جدیدی به‌نام رتینا را پیاده‌سازی کرده است. سم بارلو هم در محیط بازی خود برای سیستمی که با آن ویدیوها را جستجو می‌کنید برنامه‌ای با همین اسم را شبیه‌سازی کرده است تا حس‌وحال دنیای واقعی به شما به بهترین شکل القا شود. مکانیزم جستجو و پیدا کردن ویدیوی مورد‌نظر بر پایه یک کلمه یا رشته کلمات برنامه‌ریزی شده است و خبری از سیستم پیشرفته و هوشمندی که مثلا گوگل از آن استفاده می‌کند، نیست.
مکانیزم جستجو در بازی بر پایه کلمه برنامه‌ریزی شده است
در بازی Telling Lies همانند اثر قبلی بارلو، برای هر واژه‌ای که جستجو کنید تنها به پنج ویدیو با ترتیب زمانی وقوع آنها دسترسی خواهید داشت که این باعث می‌شود پس از مدتی دقیق‌تر و جزیی‌تر بازی را پیش ببرید. تفاوت بازی با Her Story اینجا نمایان می‌شود که جدا از اینکه ویدیویی که پخش می‌کنید از جایی شروع خواهد شد که کلمه مورد نظر گفته شده، می‌توانید از روی زیرنویس‌هایی که نمایش داده می‌شود کلمه خاصی را انتخاب کنید تا فیلم‌های مربوط به آن واژه برای شما به نمایش گذاشته شود.
برای به پایان رسیدن بازی، هدف این نیست که تمام ویدیو‌های داخل هارد دیده شود؛ چراکه حتی احتمال دارد کسی با یک ساعت تماشای ویدیو به نتیجه مورد نظر برسد. آتوود در این رابطه تاکید می‌کند که:
هدف سم بارلو این نیست که بازی را کامل انجام داده و تمام ویدیوها را تماشا کنید؛ همان‌طور که کسانی هم در Her Story این کار را انجام داده‌اند و باعث شگفتی ما شده‌اند.
در بازی تصاویر و ویدیو‌های بسیار زیادی وجود دارد که حتی آنها را تماشا نخواهید کرد. وظیفه‌ای که بر گردن شما قرار دارد این است که به لطف موتور جستحویی که در اختیار دارید، مدارک و سرنخ‌هایی که به دست آوردید را کنار هم گذاشته و به کمک نتایجی که به آن رسیده‌اید، پرونده را حل کنید. به‌عنوان مثال، اگر دو ویدیوی مجزایی که زمان و تاریخ دقیقا یکسانی دارند را پیدا کنید، می‌توانید درمورد موضوعی خاص، عقاید و صحبت‌های دو نفر را رصد کنید ک؛ این کار باعث می‌شود حقایق پشت آن را سریع‌تر و راحت‌تر کشف کنید.
در Telling Lies می‌توانید ویدیوها را با هر ترتیب زمانی دلخواهی تماشا کنید. احتمال دارد حتی پس از صرف زمان کوتاهی به ویدیو‌های پایانی بازی دست پیدا کنید، اما باتوجه به اینکه هیچ پیش‌زمینه‌ای از داستان ندارید، نمی‌توانید آنطور که باید متوجه آن شوید. پس بهتر است به ویدیوهای قبلی برگردید و آنها را مشاهده کنید تا مفهوم صحبت‌هایی را که شخصیت‌های بازی زده‌اند بهتر متوجه شوید.
همان‌طور که اشاره شد برای درک و لذت بردن بیشتر آثار سم باریلو، به کاغذ و قلم برای یادداشت کردن نکات و سرنخ‌های مهم بازی نیاز دارید؛ اینکه بازی بتواند گیمر را درگیر دنیای ساخته خود کند، دقیقا هدفی است که بارلو به‌دنبال آن است.
منبع: وب‌سایت زومجی

@Game2Hard

سیستم مورد نیاز:

حداقل سیستم مورد نیاز:
OS: Windows 7/8/10
Processor: 2.0 GHz Dual Core Processor
Memory: 2 GB RAM
Graphics: GeForce 8800 or equivalent
DirectX: Version 11
Storage: 1 GB available space

سیستم پیشنهادی:
OS: Windows 7/8/10
Processor: 2.0 GHz Dual Core Processor
Memory: 2 GB RAM
Graphics: GeForce 8800 or equivalent
DirectX: Version 11
Storage: 1 GB available space


@Game2Hard


جهت اطلاع از بازی‌های اضافه‌شده و دریافت لیست بروز شده، به کانال تلگرام اطلاع‌رسانی بپیوندید:
کانال تلگرام
@Game2Hard

@Game2Hard
 

kavehmj

Registered User
تاریخ عضویت
13 دسامبر 2012
نوشته‌ها
468
لایک‌ها
36
فروش بازی های رایانه ای روی هارد
معرفی بازی Control
حجم بازی: 22.02

@Game2Hard

Control
Control-pc-cover-largeTN.jpg

بررسي بازي
راستش را بخواهید به‌عنوان کسی که با دو Max Payne اول خاطرات زیادی دارد، Alan Wake را به‌شدت دوست داشته و نظرش نسبت به Quantum Break هم مثبت‌تر از خیلی‌هاست، خیلی منتظر Control بودم. در واقع دروغ نیست اگر بگویم این بازی، موردانتظارترین بازی ۲۰۱۹ برای من بود. حالا که بازی عرضه شده، هم خوشحالم و هم ناراحت. خوشحال از این جهت که انتظاراتم پایان یافته است. ناراحت هم از این رو که دیگر اشتیاقی که برای Control داشتم را برای هیچ‌کدام از بازی‌های بعدی امسال ندارم. بازی Control، هرچه که باشد، امضای خاص Remedy روی آن خورده و با تمامی نکات مثبت و منفی‌اش، یک تجربه‌ی منحصر به فرد است.
بازی Control از همان ابتدا پیچیده و پررمز و راز شروع می‌شود. پروتاگونیست داستان یعنی «جسی فیدن» (Jesse Faden) به نیویورک می‌آید و قدم به یک آسمان‌خراش ظاهرا معمولی ولی در واقع به‌شدت مرموز می‌گذارد. از همان سبک معماری بروتالیست این آسمان‌خراش می‌توان فهمید که احتمالا اوضاع رو به راه نیست. با قدم گذاشتن در ساختمان، این شک تبدیل به یقین می‌شود. سکوت مرگبار حاکم بر آن دقایق اول بازی به مخاطب یک نکته را گوشزد می‌کند: برای فهمیدن داستان باید صبور باشی! جسی تنها نیست. یک موجود روحانی با جسی همراه است. اگر Beyond Two Souls را بازی کرده باشید، احتمالا تعامل جسی و آن موجود روحانی (با نام پولاریس) برای‌تان کمی آشنا خواهد بود. از طرف دیگر، بازی پر شده با مونولوگ‌هایی که جسی با خودش زمزمه می‌کند و ذهن شما ناخودآگاه به سمت Hellblade: Senua’s Sacrifice خواهد رفت. همین مونولوگ‌ها، پرده از خیلی از اسرار بازی برمی‌دارند.
جسی یک سری هدف شخصی دارد و با در نظر گرفتن آن‌ها و با هدایت پولاریس، به نیویورک آمده است. آسمان‌خراشی هم که به آن اشاره کردیم، The Oldest House نام دارد. این آسمان‌خراش، مقر سازمان Federal Bureau of Control یا به اختصار FBC است. این سازمان، وظیفه‌ی بررسی سوژه‌های مشکوک به قدرت‌های ماورایی را دارد و به ما‌نند اکثر سازمان‌های مشابه که در آثار سینمایی و بازی‌های ویدئویی دیده‌ایم، پر است از کارهای پنهان، تاریک و غلطی که در کارنامه‌اش دیده می‌شود. به‌نظر موردی مشابه برای جسی هم رخ داده و او، قربانی یکی از نقاط تاریک این سازمان است. با این حال، ورود جسی به The Oldest House مصادف می‌شود با حمله‌ی گروهی به نام The Hiss به آن و کشته شدن اسرارآمیز رئیس این سازمان. البته در اصل، The Hiss یک نیروی ماورایی اسرارآمیز و فاسد است که می‌تواند کنترل چیزهای مختلفی را در جهت منافع خود به دست بگیرد و این بار، نوبت به خیلی از کارمندان FBC و اشیای نگه‌داری شده در The Oldest House رسیده است. اسلحه‌ی رئیس، به نام Service Weapon، یک اسلحه‌ی عجیب است و هر کسی بتواند آن را کنترل کند و به دست بگیرد، در حقیقت لایق ریاست سازمان است و به‌عنوان رئیس بعدی سازمان انتخاب می‌شود. از قضا، جسی این فرد است. جسی به عنوان رئیس جدید انتخاب می‌شود و ماموریت‌اش، در دست گرفتن کنترل The Oldest House و مقابله با The Hiss است. از یاد هم نبرید که جسی ماموریتی شخصی دارد و باید به آن هم سر و سامان دهد.
بگذارید روراست باشم، فهم داستان بازی اصلا ساده نیست. در بازی عبارات و نام‌های مختلفی به گوش‌تان می‌خورد که آن اوایل اصلا نمی‌دانید چه معنایی دارند. از طرف دیگر، اتفاقاتی هم که گاها در بازی رخ می‌دهند آن‌قدری عجیب هستند که آن رمز و رازهای حول داستان تا آخر حفظ شود. با این حال، فهم داستان بازی غیرممکن هم نیست. در واقع، این یک تصمیم تعمدی از سوی سازندگان بوده تا گیمر تشویق شود تا در محیط بگردد، به اتفاقات بازی خوب فکر کند و با شخصیت‌های مکمل هم برای کسب اطلاعات بیشتر حرف بزند. در بازی بیش از ۱۵۰ کالکتیبل وجود دارد که انواع مختلفی دارند. از انواع نوارهای صوتی و ویدئویی گرفته تا اسناد مکتوب. با وقت گذاشتن برای جمع‌آوری و بررسی آن‌ها، اطلاعات خیلی خوبی در مورد خیلی از شخصیت‌ها، اتفاقات و تاریخچه‌ی The Oldest House به دست می‌آورید.
Control-screenshots-02-780x439TN.jpg
Control-screenshots-03-780x439TN.jpg

روایت داستانی در نوع خود بسیار جالب توجه است. به‌شکلی واضح، سم لیک (Sam Lake) به‌عنوان نویسنده‌ی بازی قصد داشته کاری کند که داستان تا آخرین لحظه هم شما را با خود درگیر کند. از المان‌هایی چون غافل‌گیری و نامفهوم بودن در روایت استفاده می‌شود تا همیشه داستان یک قدم از شما جلوتر باشد. یکی از اسباب اصلی روایت داستان، همان شخصیت‌ها هستند. جسی فیدن شخصیت‌پردازی خیلی خوبی دارد. آن مونولوگ‌ها و ارتباطش با پولاریس، باعث شده تا شخصیت او عمق خوبی داشته باشد و بتوانید قبول کنید که او، به‌خاطر اهدافی شخصی به اینجا آمده است. دیگر شخصیت‌های بازی هم شخصیت‌پردازی مناسبی دارند. به خوبی می‌توان دریافت که The Oldest House، محل جمع شدن آدم‌هایی از قشرهای مختلف و با روحیات و خصوصیات اخلاقی متفاوت است. در این بین یک سرایدار هم در بازی وجود دارد که یک شخصیت به‌شدت مرموز، بامزه و گاهی هم ترسناک دارد و جزو شخصیت‌هایی است که تا سال‌ها در ذهن شما باقی خواهد ماند.
با یک شوتر سوم‌شخص طرف هستیم که المان‌های مختلفی را در خود جای داده است. گفتیم که جسی به توانایی‌های ماورایی دسترسی دارد و حتی این امکان وجود دارد که در ادامه‌ی بازی، آن‌ها را گسترش هم دهید. مبارزات بازی جذابیت بالایی دارند. علاوه بر Service Weapon که تنها اسلحه‌ی شما در طول بازی‌ست، شما قابلیت‌های ماورایی مختلف را مورد استفاده قرار می‌دهید. ترکیب این‌ها با یکدیگر باعث می‌شوند تا دست شما برای از بین بردن دشمنان به اشکال مختلف کاملا باز باشد. نکته‌ای که در مورد سیستم مبارزات بازی دوست دارم، آزادی عملی است که به شما می‌دهد. با این که Service Weapon تنها اسلحه‌ی شما در طول بازی‌ست، ولی می‌توان آن را ارتقا داد و شکل‌های مختلفی را برای آن درست کرد. شکل اولیه‌ی آن به مانند یک اسلحه‌ی کمری است. می‌توان آن را به شکل شات‌گان، رایفل و SMG یا حتی نارنجک‌انداز هم درآورد! هر کدام از این شکل‌های مختلف، در شرایط مختلفی به کار شما خواهند آمد.
آزادی عملی که بازی به شما می‌دهد به این شکل است که تقریبا هیچ دشمنی در بازی وجود ندارد که صرفا با یک نوع ضربه صدمه ببیند. از انواع راه‌های صدمه زدن به دشمنان روی همه‌ی آن‌ها می‌توان استفاده کرد. به این ترتیب، همین قضیه باعث شده تا هر کس، بسته به سلیقه‌ی خود، از دو شکل مختلف از Service Weapon که می‌تواند در لحظه همراه خود داشته باشد استفاده کند. باقی شکل‌های آن را باید از طریق منوها برای دسترسی سریع انتخاب کرد و جایگزین یکی از آن دو شکلی کرد که قبلا انتخاب کرده‌اید. از طرف دیگر، در بازی قابلیت ارتقای مهارت‌ها هم وجود دارد. هر قابلیت ماورایی که بیشتر خوشتان می‌آید را ارتقا می‌دهید تا بیشتر و بهتر از آن استفاده کنید. از قابلیتی تحت عنوان Launch گرفته که به کمک آن اشیای اطراف را به سمت دشمنان پرتاب می‌کنید تا یک قابلیت که مربوط به کنترل دشمنان و هدایت آن‌ها به سمت دیگر دشمنان است و قابلیتی دیگر که مثل یک سپر عمل می‌کند، همگی سبک‌های مختلفی از مبارزه را پوشش می‌دهند و قابل ارتقا هم هستند. آن‌هایی که بیشتر دوست دارند به شکلی دوربرد مبارزه کنند، از حالت رایفل یا پیستول Service Weapon و ترکیب آن با قابلیتی که مربوط به در هوا ماندن جسی است استفاده می‌کنند و آن‌هایی هم که دوست دارند مبارزات نزدیک را تجربه کنند، از تلفیق حالت شات‌گان، قابلیت Launch و قابلیت سپر.
تفاوت بزرگی که Control با بازی‌های قبلی رمدی کرده، در غیرخطی بودن آن است. در حالی که بازی‌های قبلی این استودیو به شکلی خطی دنبال می‌شد، Control شما را در یک آسمان خراش به‌شدت بزرگ یعنی The Oldest House قرار می‌دهد. در حالی که خط اصلی داستانی بازی طی ۱۰ بخش کلی دنبال می‌شود، اتفاقات بسیار دیگری هم در گوشه و کنار دنیای بازی در حال رخ دادن است که لزوما ربطی به داستان اصلی بازی ندارند. در واقع، این اتفاقات زمینه‌ساز همان مراحل فرعی بازی هستند. برای مطلع شدن از این اتفاقات و در نتیجه قبول کردن یک مرحله‌ی فرعی، باید با شخصیت‌های جانبی ارتباط برقرار کنید. در حالی که این برقراری ارتباط به هیچ وجه اجباری نیست، ولی همان‌طور که گفتیم، اولا صحبت با آن‌ها اطلاعات خوبی از داستان و دنیای بازی به شما می‌دهد و دوما، گاها منجر به قبول یک مرحله‌ی فرعی از سوی جسی می‌شود.
این مراحل فرعی طیف گسترده‌ای دارند. از کمک به سرایدار آسمان‌خراش گرفته تا از بین بردن اعضای ارشد سازمان که اکنون توسط The Hiss آلوده شده‌اند. در میان این مراحل فرعی، یک سری نمونه‌های جذاب وجود دارد که مخاطب به‌شدت از آن‌ها لذت می‌برد. با این حال، نمونه‌هایی هم وجود دارد که خیلی حرفی برای گفتن ندارند. از جمله‌ی این موارد، می‌توان به تمامی آن‌هایی اشاره کرد که معما در خود دارند. منطق معماهای بازی خیلی روشن نیست و آن‌ها (که عمدتا شامل باز کردن قفل هستند) یکی از نقاط ضعف بازی به شمار می‌روند. با این حال، این مراحل فرعی نه تنها مدت زمان مفیدی که می‌توانید با بازی سرگرم شوید را به شکل چشم‌گیری افزایش می‌دهند که یک مکمل بسیار خوب برای مراحل اصلی بازی هستند و شما را با ابعاد جدیدی از دنیای مرموز بازی Control آشنا می‌کنند. این مراحل فرعی گاها به پیدا کردن قدرت‌های ماورایی جدید گره خورده‌اند. مهم‌ترین نکته در مورد این مراحل فرعی، این است که شما را به کاوش در محیط‌ها وا می‌دارد، چه برای پذیرفتن‌ و چه برای تکمیل‌شان.
یک سری مراحل فرعی فاقد داستان هم در بازی تحت عنوان Bureau Alert وجود دارد که مراحلی تماما اکشن هستند. از محافظت از یک سری کارمندان یک بخش خاص از آسمان‌خراش در برابر موج‌هایی از دشمنان گرفته تا پاکسازی قسمتی دیگر از منابع نیروی The Hiss، از جمله‌ این مراحل هستند. نکته‌ی جالب در مورد این مرحله‌ها، ذات تصادفی بودن آن‌ها و محدودیت زمانی برای انجام‌شان است. در واقع، ممکن است زمانی که فلان Bureau Alert در بازی من ظاهر می‌شود، با خیلی از گیمرهای دیگر تفاوت داشته باشد. یک سری چالش هم تحت عنوان Board Countermeasures در بازی به چشم می‌خورد که در واقع، مثل چالش‌های روزانه‌ی بازی‌های آنلاین است. فلان دشمن را با فلان اسلحه‌ بکش یا در فلان منطقه n تا دشمن را از بین ببر. با این که در میان این‌ها مواردی سخت و طاقت‌فرسا هم به چشم می‌خورد، ولی به هر حال وجود آن‌ها به لطف جوایزی که به گیمر می‌دهند، جالب توجه است.
از مراحل فرعی گفتیم تا به سراغ مراحل اصلی برویم. طراحی مراحل در بازی‌های رمدی همیشه جالب توجه بوده و معمولا در بازی‌های این استودیو، همیشه یکی – دو مرحله‌ی بسیار خوب هم هستند که یاد آن‌ها تا مدت‌ها در اذهان حک می‌شود. در Control هم شاهد چنین مراحلی هستیم. آن ۲۰ درصد انتهایی دیوانه‌وار بازی را می‌توان نقطه‌ی عطف آن دانست. حتی اگر بازی تا آن ۲۰ درصد آخر برایتان جالب هم نبوده،‌ آن بخش از بازی احتمالا نظرتان را به کلی تغییر خواهد داد. با این که در بازی ۱۰ مرحله‌ی اصلی بیشتر وجود ندارد، ولی مراحل طولانی و چفت و بست‌دار هستند و همین مقدار هم کفایت می‌کند تا مخاطب با بازی همراه شود. نکته‌ی جالب این است که مثل بازی‌های نقش‌آفرینی، می‌توانید مراحل فرعی را کنار مراحل اصلی پیش ببرید. یک بخش از مرحله‌ای فرعی را انجام دهید، به سراغ بخشی از مرحله‌ی اصلی بروید، دوباره به لوکیشن مربوط به مرحله‌ی فرعی بازگردید. بازی به هیچ وجه دست شما را نمی‌بندد.
در مورد ارتقای قابلیت‌ها و اسلحه‌ هم به شکل مختصر صحبت کردیم. اگر بخواهیم مفصل‌تر به این بخش از بازی نگاه کنیم، باید گفت که به اتمام رساندن هر مرحله به شما تعدادی Ability Point می‌دهد که می‌توان آن را خرج موارد مختلفی کرد. از ارتقای نوار سلامتی یا نوار انرژی جسی گرفته تا ارتقای توانایی‌های ماورایی او و در مواقعی، کسب توانایی‌های جدید مرتبط با توانایی‌های قبلی. شکل‌های مختلف Service Weapon را هم می‌توان به صورت اضافه کردن Modهای مختلف به آن‌ها، ارتقا داد. در طول بازی Modهای مختلفی پیدا می‌کنید که هر یک کار خاصی انجام می‌دهد. مثلا، یکی ممکن است قدرت کلی اسلحه را بالا ببرد، یکی قدرت آن در هنگام هدشات را خیلی زیاد و یکی هم لگد اسلحه را کمتر کند. باز هم به سبک بازی شما برمی‌گردد که کدام را انتخاب می‌کنید. یک سری Personal Mod هم در بازی وجود دارد که بیشتر به توانایی‌ها و نوار سلامتی گره خورده است. مثلا، یکی نوار سلامتی را بیشتر می‌کند، دیگری میزان انرژی مصرف‌شده توسط یکی از قابلیت‌های ماورایی جسی را. همه‌ی این جنبه‌هایی که در گیم‌پلی به آن‌ها اشاره کردیم، به شکلی منسجم باعث شده تا آزادی عمل شما در Control از تمام بازی‌های قبلی رمدی بیشتر باشد و این شایسته‌ی تحسین است.
احتمالا شما هم به مانند نگارنده، از همان اول بازی جذب معماری فوق‌العاده‌ی The Oldest House خواهید شد. سبک معماری بروتالیست به این آسمان‌خراش یک حس ایزوله و مرموز بودن خاصی داده است. پالت رنگی خاص بازی که بیشتر از رنگ‌های خاکستری و قرمز تشکیل شده است، به آن حس مرموز بودن بازی افزوده و این حس را به وجود آورده که جسی در بازی تنهاست و فقط باید روی خودش حساب کند. گاهی اوقات، آن رنگ قرمز و در هوا معلق بودن اجساد، باعث شده تا حتی بازی هولناک هم به‌نظر برسد. بازی با اینکه ترسناک نیست، ولی نشان می‌دهد که خوب می‌تواند حس دلهره را در شما ایجاد کند. بازی بدش نمی‌آید گاها به شما فرصت‌هایی برای پیدا کردن قاب‌هایی فوق‌العاده برای گرفتن اسکرین شات دهد. با این که فعلا این عنوان فعلا Photo Mode ندارد، ولی حافظه‌ی کنسول من پر شده از اسکرین شات‌های مختلفی که از بازی گرفته‌ام و به‌نظر خودم زیبا از آب درآمده‌اند. دیگر مورد گرافیکی خیره‌کننده‌ی بازی، نورپردازی فوق‌العاده‌ی آن است که در یک سری صحنه‌ها عملا شما را انگشت به دهان باقی می‌گذارد. رد شدن پرتوهای نور از لابلای پرده‌ها یا عمل کردن یک کوره‌ی بزرگ به‌عنوان منبع نور برای یک محوطه‌ی نسبتا بزرگ، از جمله موارد درخشان در ارتباط با نورپردازی بازی است. تخریب‌پذیری محیط‌ها هم بسیار خوب است و با توجه به قابلیت Launch جسی، این تخریب‌پذیری کمک شایانی به باورپذیرتر شدن و راحت‌تر شدن استفاده از این قابلیت کرده است.
با این حال، از حیث گرافیکی هم بازی خالی از اشکال نیست. با این که کیفیت بافت‌های بازی به‌نظر خوب است، یک سری از بافت‌ها کلا دیر لود می‌شوند. نمونه‌ی بارز این مشکل تقریبا تمامی تابلوهای بازی است. از تخته‌های وایت‌برد یکی از معماهای طاقت‌فرسای بازی گرفته تا تابلوهایی که مسیرها را نشان می‌دهند، همگی بافت‌هایشان دیر لود می‌شود و باید روی آن‌ها زوم کنید تا زودتر این اتفاق رخ دهد. البته این مشکل باز قابل تحمل است. مشکل اصلی بازی Control که روی اکثر ابعاد آن هم سایه انداخته، بحث افت فریم است. در تقریبا تمامی صحنه‌های شلوغ، بازی افت فریم دارد. این مشکل زمانی حادتر می‌شود که از قابلیت Launch استفاده می‌کنید و انفجارهایی در بازی رخ می‌دهد. در کنار آن، وقتی بازی را Pause می‌کنید و دوباره آن را ادامه می‌دهید هم بازی تا چند ثانیه افت فریم شدید دارد. در کنار آن، موقع باز کردن و بستن نقشه هم افت فریم شدید وجود دارد. بعد از به پایان رسیدن هر مرحله هم بازی برای چند ثانیه فریز می‌کند!
می‌دانید مشکل اصلی کجاست؟ مشکل اصلی این است که من از سیستم مبارزات بازی خوشم می‌آید. به‌نظرم با اختلاف از Quantum Break بهتر است و در بین آثار یکی – دو سال اخیر هم می‌توان آن را جزو موارد سرآمد قرار داد. علی‌رغم این‌ تعریف‌ها، آن افت فریم لعنتی همه‌چیز را به هم می‌ریزد. لذت ناب گان‌پلی بازی تبدیل می‌شود به یک کابوس که فقط با تمام شدن آن سکانس مبارزه از آن رهایی می‌یابید. حالا در مراحل اصلی بازی، می‌توان با این افت فریم کنار آمد چون مبارزات معمولا خیلی سخت نیستند. با این حال مراحل فرعی بازی، خصوصا یک سری خاص از آن‌ها یعنی Bureau Alert ها به شدت سخت هستند و وقتی افت فریم هم چاشنی این سختی می‌شود، معجون حاصل شده واقعا غیرقابل‌تحمل است. این نقد بر اساس نسخه‌ی پلی‌استیشن ۴ بازی نوشته شده و در طول ۱۵-۲۰ ساعتی که مشغول بازی بوده‌ام، افت فریم همیشه همراهم بوده است. با این حال، برای کسب اطمینان، بازی را روی اکس‌باکس وان اکس هم تست کردم و نتیجه فرق چندانی نداشت. آن نسخه هم در سکانس‌های شلوغ و پر زد و خورد افت فریم محسوسی دارد. ای کاش رمدی وقت بیشتری را صرف بهینه‌سازی بازی می‌کرد. گذشته از این بحث، زیاد از انیمیشن‌های صورت یک سری از شخصیت‌ها هم راضی نبودم.
از طرف دیگر اما در زمینه‌ی صداگذاری کار صداپیشگان فوق‌العاده بوده است. صداپیشگی سطح بالای صداپیشگان شما را به خوبی در دل داستان غوطه‌ور می‌کند. موسیقی‌های بازی هم به‌مانند باقی آثار رمدی سطح بالایی دارند. موسیقی‌های هماهنگ با جو و اتمسفر بازی، به شما کمک می‌کنند تا لذت مضاعفی از قدم زدن در دفترها، راهروها و انبارهای The Oldest House ببرید. خیلی اوقات هم نجوای سکوت، بهترین همراه شما است. در حقیقت، خیلی اوقات بازی شما را با سکوت و یک سری لوکیشن متروکه (با آن استایل گرافیکی خاص) تنها می‌گذارد و باز هم شما آن حس ایزوله بودن از بقیه‌ی دنیا را حس خواهید کرد، که به نوبه‌ی خود حسی عجیب است.
بازی Control به‌مانند داستانش، بازی عجیبی است. از طرفی، می‌توان به وضوح دید که رمدی از اشتباهاتی که در Quantum Break مرتکب شده بود درس گرفته است و تصمیمات عجیبی در قبال بازی نگرفته. از طرف دیگر، هرچقدر که بازی خوب است و مفرح و دوست‌داشتنی، مشکلات فنی سایه سنگینی بر سرش انداخته، مثل اتفاقی که برای Assassin’s Creed Unity افتاده بود. به هر روی، با یک بازی جذاب و خوش‌ساخت طرف هستیم که یک سری از مراحل آن (چه اصلی و چه فرعی) تبدیل به مراحلی خاطره‌انگیز برای شما خواهند شد. دنیایی که رمدی با بازی Control موفق به خلق آن شده طوری هوش از سر آدم می‌برد که از همین حالا، منتظر گسترش دهنده‌های داستانی بازی هستم و امیدوارم که دنباله‌ای هم برای آن ساخته شود. اگر آماده‌ی یک سفر پیچیده و پر رمز و راز در دل یک آسمان‌خراش عجیب و غریب هستید، بازی Control را از دست ندهید.
منبع: وب‌سایت پیکسل‌آرتز

@Game2Hard

سیستم مورد نیاز:

حداقل سیستم مورد نیاز:
OS: Windows 7, 64-bit
GPU: NVIDIA GeForce GTX 780 / AMD Radeon R9 280X
CPU: Intel Core i5-4690 / AMD FX 4350
RAM: 8 GB
DirectX: DX11
Additional Features: Widescreen support 21:9 / Remappable controls / Uncapped frame-rate / G-Sync / Freesync support

سیستم پیشنهادی:
OS: Windows 10 64-bit
GPU: NVIDIA GeForce GTX 1660/1060 / AMD Radeon RX 580 AMD | For Ray Tracing: GeForce RTX 2060
CPU: Intel Core i5-7600K / AMD Ryzen 5 1600X
RAM: 16 GB
DirectX: DX11 / DX12
Additional Features: Widescreen support 21:9 / Remappable controls / Uncapped frame-rate / G-Sync / Freesync support


@Game2Hard


جهت اطلاع از بازی‌های اضافه‌شده و دریافت لیست بروز شده، به کانال تلگرام اطلاع‌رسانی بپیوندید:
کانال تلگرام
@Game2Hard

@Game2Hard
 
بالا