دست ها را باز در شب های سرد...ها كنید ای كودكان دوره گرد مژده گانی ای خیابان خواب ها.. می رسد ته مانده ی بشقاب ها
در صفوف ایستاده در نماز ... ابن ملجم ها فراوانند باز ... سر به لاك خویش بردید ای دریغ .. نان به نرخ روز خردید ای دریغ!
(( من به در گفتم ولیكن بشنوند نكته ها را مو به مو دیوارها))
هرچند فکر می کنم توضیح دادن یک کاریکاتور درست نیست:
مادر کلیه اش را به فرزندش داده تا اون زندگی کنه (لبخنده بچه استعاره از زندگیش هست)
مادر از جانش برای لبخند بچه اش هزینه می کنه
و ...
[h=2]وزیر صنعت ، معدن و تجارت اعتقاد دارد قصه اختلاس سه هزار میلیاردی یک چاقوی دو لبه بود. البته آنقدر که انگشت های خودی را برید کم تر انگشتان آدم های گناهکار را برید. [/h]
[h=4]