joomlatemp
Registered User
- تاریخ عضویت
- 17 ژوئن 2013
- نوشته‌ها
- 196
- لایک‌ها
- 17
ماورا
گفته ی کالین ویلسون درباره ی یوری :"در تابستان ۱۹۷۴ در لندن جوانی را ملاقات کردم به نام یوری ژلر ابتدا قصد داشتم درباره ی زندگی او فیلمی بسازم . یوری جوانی بود خوش قیافه وکمی عصبی . قرار شد ناهار را با هم در رستورانی بخوریم . میزی را در گوشه ای از رستوران اشغال کردیم . قبل از غذا یوری گفت که می خواد چیزی را به من نشان بدهد البته نمی داند می تواند یا نه بعضی اوقات نمی شود ... ! اول از همه از آزمایش تله پاتی شروع کردیم .(انتقال افکار بدون استفاده از ۵ حس).یوری کارتی را که روی میز بود برداشت و از من خواست که چیزی روی آن رسم کنم . من تصویر کاریکاتوری را روی آن کشیدم . این کار چند ثانیه طول کشید . دست من جلوی کارت بود و یوری هم جای دیگری را نگاه میکرد . بعد از من خواست تا تصویر را در ذهنم مجسم کنم . یک دقیقه گذشت . یوری گفت : بنظر مشکل می آید ، شکل آمیب را کشیدی ؟ بعد به آرامی وبا تردید شروع کرد به کشیدن . گفتم : خوبه ادامه بده . او با سرعت شکل را تمام کرد . سپس کار شگفت انگیز دیگری کرد : با آرامی به قاشق ضربه ای زد و قاشق کج شد . بعد دستش را برداشت ، زمان دو ساعت به عقب بازگشته بود. او کلید مرا هم شکست . آن را روی رادیاتور شوفاژ گذاشت و بعد از چند ثانیه گفت : شروع شد ، و کلید دو تکه شده بود . کار بعدی انتقال تصویر از راه تله پاتی بود . تصویر را من باید دریافت میکردم . ابتدا ذهنم خالی بود . سپس اولین چیزی که به ذهنم رسید را رسم کردم . چیزی که او به من انتقال داده بود ، علامت تیک بود ؛او کارت خودش را نشان داد که رویش علامت تیک به صورت معکوس کشیده شده بود . که من فهمیدم او چپ دست است . وقتی از او جدا شدم ، سخنان بک متخصص را به یاد آوردم که او به من هشدارداده بود که مواظب باشم کلک نخورم . فکر کردم پس کار های او میتواند حیله باشد . مثلا خم کردن قاشق و عقب بردن ساعت کار هایی بود که یک شعبده باز ماهر هم می توانست آن ها را انجام دهد . اما چگونه توانسته بود نقاشی مرا تقلید کند اگر این کار را با تله پاتی انجام داده بود ،پس کار های دیگر او نیز می توانست واقعی باشد . چند ماه بعد من و تدباستین ،یک دانشمند فیزیک کوانتوم در تلویزیون ظاهر شدیم تا درباره ی نیروهای فراطبیعی گفت و گو کنیم . وقتی اسم یوری را بردم گفت کار های او واقعی است وبر روی او آزمایش های متعددی انجام داده است . او یک بلور را که درون ظرفی مهر و موم شده قرار داشت با نگاه کردن به آن ،آنرا چند تکه کرد . باستین تأکید کرد هیچ راهی برای آنکه یوری توانسته باشد بلور را لمس کند وجود نداشته است . منشاء نیرو های خارق العاده یوری در کجاست ؟ شاید پاسخ در ضمیر ناخود آگاه او باشد .در سال های اخیر فرا روانشناس ها به این نتیجه رسیده اند که پولترژیست یا پدیده ی ارواح نا آرام ( که سر و صدا بوجود در می آورند یا اشیاء را به حرکت وا می دارند ) از ضمیر ناخود آگاه جوانانی سر چشمه می گیرد که مشکلات بلوغ آنان را دچار پریشانی کرده است. از طرفی دیگر بعضی از محققان عقیده دارند که پولترژیست وجودی مجزا دارد( یعنی اشباح و واقعی منشأ آن است ، اما نیروی خود را از جوانان در حال بلوغ می گیرد تا فعال شود )حقیقت هر چه هست این طور به نظر می رسد ضمیر ناخود آگاه نیرویی فراهم می کند که بر اشیاء تأثیر می گذارد . شاید نیروهایی کهباعث شکستن کلید ها و ساعت ها می شود از ضمیر نا خود آگاه نیرویی فراهم میکند که بر اشیاع تأثیر می گذارد . شاید نیرو هایی که باعث شکستن کلید ها می شود از ضمیر نا خود آگاه ژلر سر چشمه می گیرد . آیا همه ی ما دارای این نیرو ها هستیم ؟ واین نیرو ها برای هر کس که بداند چطور از آنها استفاده کند قابل دسترسی هستند ؟
گفته ی کالین ویلسون درباره ی یوری :"در تابستان ۱۹۷۴ در لندن جوانی را ملاقات کردم به نام یوری ژلر ابتدا قصد داشتم درباره ی زندگی او فیلمی بسازم . یوری جوانی بود خوش قیافه وکمی عصبی . قرار شد ناهار را با هم در رستورانی بخوریم . میزی را در گوشه ای از رستوران اشغال کردیم . قبل از غذا یوری گفت که می خواد چیزی را به من نشان بدهد البته نمی داند می تواند یا نه بعضی اوقات نمی شود ... ! اول از همه از آزمایش تله پاتی شروع کردیم .(انتقال افکار بدون استفاده از ۵ حس).یوری کارتی را که روی میز بود برداشت و از من خواست که چیزی روی آن رسم کنم . من تصویر کاریکاتوری را روی آن کشیدم . این کار چند ثانیه طول کشید . دست من جلوی کارت بود و یوری هم جای دیگری را نگاه میکرد . بعد از من خواست تا تصویر را در ذهنم مجسم کنم . یک دقیقه گذشت . یوری گفت : بنظر مشکل می آید ، شکل آمیب را کشیدی ؟ بعد به آرامی وبا تردید شروع کرد به کشیدن . گفتم : خوبه ادامه بده . او با سرعت شکل را تمام کرد . سپس کار شگفت انگیز دیگری کرد : با آرامی به قاشق ضربه ای زد و قاشق کج شد . بعد دستش را برداشت ، زمان دو ساعت به عقب بازگشته بود. او کلید مرا هم شکست . آن را روی رادیاتور شوفاژ گذاشت و بعد از چند ثانیه گفت : شروع شد ، و کلید دو تکه شده بود . کار بعدی انتقال تصویر از راه تله پاتی بود . تصویر را من باید دریافت میکردم . ابتدا ذهنم خالی بود . سپس اولین چیزی که به ذهنم رسید را رسم کردم . چیزی که او به من انتقال داده بود ، علامت تیک بود ؛او کارت خودش را نشان داد که رویش علامت تیک به صورت معکوس کشیده شده بود . که من فهمیدم او چپ دست است . وقتی از او جدا شدم ، سخنان بک متخصص را به یاد آوردم که او به من هشدارداده بود که مواظب باشم کلک نخورم . فکر کردم پس کار های او میتواند حیله باشد . مثلا خم کردن قاشق و عقب بردن ساعت کار هایی بود که یک شعبده باز ماهر هم می توانست آن ها را انجام دهد . اما چگونه توانسته بود نقاشی مرا تقلید کند اگر این کار را با تله پاتی انجام داده بود ،پس کار های دیگر او نیز می توانست واقعی باشد . چند ماه بعد من و تدباستین ،یک دانشمند فیزیک کوانتوم در تلویزیون ظاهر شدیم تا درباره ی نیروهای فراطبیعی گفت و گو کنیم . وقتی اسم یوری را بردم گفت کار های او واقعی است وبر روی او آزمایش های متعددی انجام داده است . او یک بلور را که درون ظرفی مهر و موم شده قرار داشت با نگاه کردن به آن ،آنرا چند تکه کرد . باستین تأکید کرد هیچ راهی برای آنکه یوری توانسته باشد بلور را لمس کند وجود نداشته است . منشاء نیرو های خارق العاده یوری در کجاست ؟ شاید پاسخ در ضمیر ناخود آگاه او باشد .در سال های اخیر فرا روانشناس ها به این نتیجه رسیده اند که پولترژیست یا پدیده ی ارواح نا آرام ( که سر و صدا بوجود در می آورند یا اشیاء را به حرکت وا می دارند ) از ضمیر ناخود آگاه جوانانی سر چشمه می گیرد که مشکلات بلوغ آنان را دچار پریشانی کرده است. از طرفی دیگر بعضی از محققان عقیده دارند که پولترژیست وجودی مجزا دارد( یعنی اشباح و واقعی منشأ آن است ، اما نیروی خود را از جوانان در حال بلوغ می گیرد تا فعال شود )حقیقت هر چه هست این طور به نظر می رسد ضمیر ناخود آگاه نیرویی فراهم می کند که بر اشیاء تأثیر می گذارد . شاید نیروهایی کهباعث شکستن کلید ها و ساعت ها می شود از ضمیر نا خود آگاه نیرویی فراهم میکند که بر اشیاع تأثیر می گذارد . شاید نیرو هایی که باعث شکستن کلید ها می شود از ضمیر نا خود آگاه ژلر سر چشمه می گیرد . آیا همه ی ما دارای این نیرو ها هستیم ؟ واین نیرو ها برای هر کس که بداند چطور از آنها استفاده کند قابل دسترسی هستند ؟
