برگزیده های پرشین تولز

متن های خواندنی

wonnin

مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
3,999
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
وقتی کسی را عاشق خودت میکنی...


در برابرش مسئولی...


در برابر اشکهایش...


شکستن غرورش....


لحظه های شکستن در تنهایی...... و اگر یادت برود!!


در جایی دیگر سرنوشت به یادت خواهد آورد..
 

wonnin

مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
3,999
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
بعضی حرفها رو نمیشه گفت ؛

باید خورد!

ولی بعضی حرفارو نه میشه گفت،نه میشه خورد!

میمونه سر دلت!

میشه دلتنگی...میشه بغض...میشه سکوت...

میشه همون وقتی که خودتم نمیدونی چه مرگته!
 

ForneverFlower

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
31 جولای 2012
نوشته‌ها
12
لایک‌ها
13
زن جوان می گوید:
به تان بگویم که من اگر می خواستم صدها از این جور فرصت ها گیرم می آمد
ترجیح دادم منتظر بمانم
مرد به ملایمت می گوید:
کار درستی کردید کار درستی کردید که منتظر من ماندید

تهوع/ ژان پل سارتر
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
خانم "باربارا دی آنجلس" در كتاب لحظه‌هاي ناب زندگي مطلب جالبي به شرح زیر بيان مي‌كند :

اول دلم لك زده بود كه بتوانم دبيرستان را تمام كنم و به دانشگاه بروم.

بعد داشتم مي‌مردم كه دانشگاه را تمام كنم و سر كار بروم.

بعد آرزویم این بود كه ازدواج كنم و بچه‌دار شوم.

بعد هميشه منتظر بودم كه بچه‌هايم بزرگ شوند و به مدرسه بروند و من بتوانم دوباره مشغول كار شوم.

بعد آرزو داشتم كه بازنشسته شوم

و حالا دارم مي‌ميرم كه يك دفعه متوجه شدم:

« اصلاً يادم رفته بود زندگي كنم! »

شاد باشیم و احساس خوشبختي را به "اگر" هايمان موکول نكنيم

زيرا "اگر"ها پايان ناپذيرند و عمر ما فانی...

و به ياد داشته باشيم زندگي يك سفر است ، هدف نيست...


تنها دو روز در سال است كه نميتوانی هيچ كاری انجام دهی:
يكی ديروز !
يكی فردا !
پس همه امروزها را زندگی كن و از آن لذت ببر. من همه ی خوبان را به خدای خوبی ها می سپارم...

عمر زاهد همه طى شد
" به تمناى بهشت "

او ندانست که در
" ترک تمناست"
بهشت

این چه حرفیست که در
"عالم بالاست بهشت"

هر کجا وقت خوش افتاد
همانجاست بهشت...
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
گرگ ها را دوست دارم
مغرور....
باتعصب....
بی رحم....
بی اعتنا....
بی اعتماد....
گرگ ها را دوسدارم....
حاضرن بمیرن ولی تن به قلاده نمیدن
گرگ باش تا محتاج نوازش نباشی
گرگ یعنی ارتش تک نفره
تنها
سگ از ناتوانی وترس از تنهایی باوفا شد وگرنه سگ کجاو وفا کجا!
خوشا گرگ بودن و...
از گرسنگی مردن ولی تن به خفت قلاده ندادن
شیرها ادعا میکنند سلطان جنگلند وببر قوی ترین حیوان دنیاست!
اما خنده ام میگیرد وقتی میبینم به دستور یک آدم در سیرک بالاو پایین میپرند!
ولی گرگ رام نمیشود
برای کسی عوض نمیشود وهمه میدانند بازی کردن با گرگ حکمش
مرگ است
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
فروغ فرخزاد میگه:در حیرتم از خلقت آب،اگر با درخت همنشین شود، آنرا شکوفا میکند.اگر با اتش تماس بگیرد، آنرا خاموش میکند.اگر با ناپاکی ها برخورد کند، آنرا تمیز میکند.اگر با آرد هم آغوش شود، آنرا اماده طبخ میکند.اگر با خورشید متفق شود، رنگین کمان ایجاد میشود.ولی اگر تنها بماند، رفته رفته گند اب میگردد.دل ما نیز بسان آب است، وقتی با دیگران است زنده و تاثیر پذیر است،و در تنهایی مرده وگرفته است...
"باهم" بودنهایمان را قدر بدانیم...
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
"ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ" ﻋﻀﻮﯼ ﺍﺯ ﺑﺪﻥ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻓﻮﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ "ﻗﻠﺐ" ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﮐﻪ " ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ " ﺩﻧﺪﺍﻥ ﺁﺩﻡ ﺍﺳﺖ
ﺩﻧﺪﺍﻥ ﺟﻠﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺮﻕ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ...
ﺣﺎﻻ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ " ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ " ﺁﺩﻡ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ! ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ! ﻏﺬﺍ ﺍﺯﮔﻠﻮﯾﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻧﻤﯿﺮﻭﺩ، ﺷﺒﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﯽ ...ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺗﺎ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ ﺭﺍﻫﯽ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺟﺰ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﻧﺪﺍﻥ " ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ" ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﮑﺸﯽ ﻭ ﺑﯿﺎﻧﺪﺍﺯﯼ ﺩﻭﺭ! ﺣﺎﻻ ... ﺩﻧﺪﺍﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍ ﮐﻪ ﮐﺸﯿﺪﻩ باﺷﯽ، ﺣﺎﻟﺖ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯽﺧﻮﺍﺑﯽ،ﺭﺍﺣﺖ ﻏﺬﺍ ﻣﯿﺨﻮﺭﯼ ﻭ ﺷﺒﻬﺎ ﺩﯾﮕﺮ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﺕ ﻧﻤﯽﮔﯿﺮﺩ ﻭﻟﯽ ... ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺵ ﻫﺴﺖ ، ﺣﺘﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺗﻪﺩﻝ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ...


"دیل کارنگی"
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
یک لبخندم را بسته بندی کرده ام برای روزی که اتفاقی تو را می بینم …
آنقدر تمیز میخندم که به خوشبختی ام حسادت کنی و من در جیب هایم دست های خالی ام را فریب دهم که امن ترین جای دنیا را انتخاب کرده اند
 

kaveh1207

Registered User
تاریخ عضویت
31 آگوست 2013
نوشته‌ها
85
لایک‌ها
26
محل سکونت
Hxfccv
تعالیم خداوند

1 خوشا به حال کسانی‌که زندگی پاک و بی‌عیبی دارند
و پیرو تعالیم الهی هستند.

2 خوشا به حال آنهایی که دستورات او را بجا می‌آورند
و از صمیم دل مطیع او هستند.

3 هرگز خطا نمی‌کنند،
بلکه در راه خداوند، قدم برمی‌دارند.

4 تو احکام خود را به ما دادی
تا با دقّت کامل از آنها پیروی کنیم.

5 می‌‌‌‌خواهم که از دل و جان
اوامر تو را بجا آورم.

6 اگر در انجام احکام تو،
کوشش به خرج دهم شرمنده نخواهم شد.

7 وقتی راه راست را در زندگی بیاموزم،
با دل پاک، تو را ستایش خواهم نمود.

8 من احکام تو را اطاعت خواهم کرد،
هرگز مرا ترک مکن.
 

kaveh1207

Registered User
تاریخ عضویت
31 آگوست 2013
نوشته‌ها
85
لایک‌ها
26
محل سکونت
Hxfccv
بعضی حرفها رو نمیشه گفت ؛

باید خورد!

ولی بعضی حرفارو نه میشه گفت،نه میشه خورد!

میمونه سر دلت!

میشه دلتنگی...میشه بغض...میشه سکوت...

میشه همون وقتی که خودتم نمیدونی چه مرگته!
شاید بشه به خدا گفت
 

kaveh1207

Registered User
تاریخ عضویت
31 آگوست 2013
نوشته‌ها
85
لایک‌ها
26
محل سکونت
Hxfccv
5 «وقتی دعا می‌کنید مانند ریاكاران نباشید. آنان دوست دارند در کنیسه‌ها و گوشه‌های خیابانها بایستند و دعا بخوانند تا مردم آنان را ببینند. یقین بدانید كه آنها اجر خود را یافته‌اند!6 هرگاه تو دعا می‌کنی به اندرون خانهٔ خود برو، در را ببند و در خلوت، در حضور پدر نادیدهٔ خود دعا كن و پدری كه هیچ چیز از نظر او پنهان نیست، اجر تو را خواهد داد.7 در وقت دعا مانند بت‌پرستان وِردهای بی‌معنی را تكرار نكنید، آنان گمان می‌کنند با تكرار زیاد، دعایشان مستجاب می‌شود.8 پس مثل ایشان نباشید زیرا پدر شما احتیاجات شما را پیش از آنكه از او بخواهید می‌داند.



9 پس شما این‌طور دعا كنید:
'ای پدر آسمانی ما،
نام تو مقدّس باد.

10 پادشاهی تو بیاید.
ارادهٔ تو همان‌طور كه در آسمان اجرا می‌شود، در زمین نیز اجرا شود.

11 نان روزانهٔ ما را امروز به ما بده.

12 خطاهای ما را ببخش،
چنانکه ما نیز خطاکاران خود را می‌بخشیم.

13 ما را در وسوسه‌ها میاور بلکه ما را از شریر رهایی ده،
زیرا پادشاهی و قدرت و جلال تا ابدالآباد از آن توست. آمین.'14 «چون اگر شما خطاهای دیگران را ببخشید پدر آسمانی شما نیز شما را خواهد بخشید.

15 امّا اگر شما مردم را نبخشید پدر آسمانی شما نیز خطاهای شما را نخواهد بخشید.
 

helsa

Registered User
تاریخ عضویت
6 نوامبر 2013
نوشته‌ها
778
لایک‌ها
84
محل سکونت
Sirjan
باران رو دوست دارم ..

صدایش .. هوایش .. عطرش .. نفس هایش ...

باران را دوست دارم

مثل خودم دیوانه است ..

کاری ندارد چه هستی و کی هستی ..

وقتی بیاید .. هوایت را عوض میکند . ..

دیوانه ات میکند باران ..

با باران

میتوانی زندگیت را از نو شروع کنی

تمام حرفها و کنایه هارا دور بریزی و یکبار دیگر

شروع کنی

باران شاید ..

شاید دلتنگ کسی است که نیست ..

باران را دوست دارم

چون ...

مثل خودم استــ ..

بی هوایت میکند .. دیوانه ات میکند .. !

سهراب اشتباه میگوید که زیر باران میتوان عاشق شد

زیر باران بایـــد عاشق شد ..
 

kaveh1207

Registered User
تاریخ عضویت
31 آگوست 2013
نوشته‌ها
85
لایک‌ها
26
محل سکونت
Hxfccv
خدایا تو خدای من هستی.
من مشتاق تو هستم.
مانند یک زمین خشک
و سوزان و بی‌آب،
با تمام وجود خود تشنهٔ توام.
2 عطا فرما که به جایگاه مقدّس تو داخل شوم
و قدرت و جلال تو را ببینم.
3 محبّت پایدار تو برای من شیرین‌تر از زندگی است،
بنابراین تو را ستایش می‌کنم.
4 تا زنده‌ام از تو سپاسگزارم
و دستِ دعا به درگاهت بلند می‌کنم.
5 جان من سیر خواهد گردید
و زبانم سرودهای شاد برای تو خواهد سرود.
6 شبها وقتی‌که به بستر خود می‌روم تو را به یاد می‌آورم
و تمام شب دربارهٔ تو تفکّر می‌کنم،
7 زیرا تو مددکار من بوده‌ای
و در سایهٔ بالهای تو سرود شادی می‌سرایم. @kalemeh1
 

majids5

Registered User
تاریخ عضویت
1 آپریل 2009
نوشته‌ها
1,181
لایک‌ها
498

من زمان آمدن تو به خانه، صندلی را آماده می کنم تو مجبور نباشی از خستگی به من سلام کنی. من به تو سلام میکنم. فقط تو در روزهایِ تعطيل نیز به من سلام بگو. می دانم هوایِ بيرون از خانه آنقدر سرد نيست ولی ترا دوست دارم. من از انتهای آتشفشان آتش را حدس می زنم و اگر به تو، شما بگويم تبدیل به آتش می شوم. پس تو نزديک من هستی. پس تو پله ها را آمده ای. پس تو نام مرا می دانی، چرا در سرما بمانيم، چرا در زمهرير اسفندماه فقط گل هایِ زنبق را عاشق باشيم. چرا از همسايه ها بترسيم که ما هنوز زنده هستيم و پرتقال ها را دوست داريم. ما هنوز می توانيم در کنار پاييز در حومه اسفندماه در خانه ها را سراسيمه بزنيم. ما هنوز فراموش نکرده ايم که روزها کوتاه است هنگامي که پرندگان پرواز کنند روز تمام است. نثر ادبی که شاهد آن بودیم از نوشته های احمدرضا احمدی بود.
منبع: اس ام اس کده
 

كرگدن پير (حميد سليمي)

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 نوامبر 2015
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
0
سن
33
محل سکونت
تهران
می‌گویند تنهایی پوست آدم را کلفت می‌کند
می‌گویند عشق دل آدم را نازک می‌کند
می‌گویند درد آدم را پیر می‌کند
آدم‌ها خیلی چیزها می‌گویند،
و من،‌ امروز کرگدن دل‌نازکی هستم که پیر شده است ...!


درود بر شما
خوشحال ميشم بنده رو در "دست‌نوشته‌هاي يك كرگدن پير ..." همراهي كنيد.
سپاسگزارم

 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
از خدا پرسیدم چرا آدم اول عاشق ميشه...بعد تنها ميشه..؟!
گفت منم اول عاشق شدم بعد تنها شدم..!
پرسيدم تو عاشق چه کسي شدي؟
گفت عاشق تو..
گفتم کي تنهات گذاشت؟
گفت خودِ تو..!
گفتم بزار بيام پيشت..
خنديد و گفت :
من پيش توام....توکجايي!!!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﺁﻏﺎﺯ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻥ ﻣﯽﮐﻨﯽ
ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﮑﺸﯽ،
ﻭﻗﺘﯽ ﻧﮕﺬﺍﺭﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻨﺪ.
ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﺁﻏﺎﺯ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻥ ﻣﯽﮐﻨﯽ
ﺍﮔﺮ ﺑﺮﺩﻩ ﻋﺎﺩﺍﺕ ﺧﻮﺩ ﺷﻮﯼ،
ﺍﮔﺮ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺭﺍﻩ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﺑﺮﻭﯼ،
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻣﺮّﮔﯽ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﺪﻫﯽ،
ﺍﮔﺮ ﺭﻧﮕﻬﺎﯼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺑﻪ ﺗﻦ ﻧﮑﻨﯽ،
ﯾﺎ ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺻﺤﺒﺖ ﻧﮑﻨﯽ.
...
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺁﻏﺎﺯ ﮐﻦ !
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﺨﺎﻃﺮﻩ ﮐﻦ !
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻦ !
ﻧﮕﺬﺍﺭ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﺑﻤﯿﺮﯼ !
ﺷﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻦ !
- ﭘﺎﺑﻠﻮ ﻧﺮﻭﺩﺍ
 

majids5

Registered User
تاریخ عضویت
1 آپریل 2009
نوشته‌ها
1,181
لایک‌ها
498
1f494.png
دلتنگ شدن برای کسی …
این نیست که از آخرین باری که او را دیده اید
1f64b.png
،
یا با او صحبت کرده اید
1f4de.png
،
چقدر گذشته است…
1f448.png
بلکه دلتنگی آن لحظه ایست،
که در حال انجام کاری هستید و
1f64f.png
آرزو می کنید که…
1f495.png
کاش او نیز اکنون کنار شما بود
http://www.smskade.ir/category/اس-ام-اس/اس-ام-اس-عاشقانه/
 

liositesaz.com

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژانویه 2016
نوشته‌ها
159
لایک‌ها
29
پدری دست بر شانه پسر گذاشت و از او پرسید: تو میتوانی مرا بزنی یا من تو را ؟
پسر جواب داد:من میزنم
پدر ناباورانه دوباره سوال را تکرار کرد ولی باز همان جواب را شنید
با ناراحتی از کنار پسر رد شد بعد از چند قدم دوباره سوال را تکرار کرد شاید جوابی بهتر بشنود ...
پسرم من میزنم یا تو؟ این بار پسر جواب داد شما میزنی؟
پدر گفت چرا دوبار اول این را نگفتی؟؟؟
پسر جواب داد تا وقتی دست شما روی شانه من بود عالم را حریف بودم
ولی وقتی دست از شانه ام کشیدی قوتم را با خود بردی!!!
زیبا بود
 
بالا