11 و 12 بهمن سالروز سفر صفر ایرانپاک و عروج محراب شاهرخی به ابدیت را به شما هواداران که امیدواریم همیشه حافظ مکتب پاک شاهین باشید؛ تسلیت عرض می نماییم. مطلب کمی طولانی است اما بسیار جذاب و خواندنی . از دست ندهید.
صفر ایرانپاک متولد ۲ دی ۱۳۲۵ در مسجد سلیمان از بازیکنان سابق تیم ملی و باشگاه پرسپولیس ایران بود.او در ۱۱ بهمن ۱۳۸۷ در سن ۶۲ سالگی بر اثر ابتلا به سرطان ریه در استکهلم سوئددرگذشت و پیکر پاکش در قبرستان بهشت آباد در اهواز به خاک سپرده شد.
او بهترین گلزن در شهرآورد تهران (پرسپولیس-استقلال) بوده و در دوازده بازی موفق به زدن هفت گل شده است. ایرانپاک در سال ۱۳۵۰ آقای گل لیگ باشگاههای ایران با به ثمر رساندن دوازده گل در چهارده مسابقه شد
محراب شاهرخی زاد روز ۱۳۲۲ زادگاه اهواز، ایران . تاریخ وفات ۱۲ بهمن ۱۳۷۱ (۴۹ سالگی(
محل وفات تهران، به همراه تیم ملی موفق به صعود به المپیک ۱۹۶۴ توکیو شد اما یک اختلاف باعث شد تا از حضور در المپیک محروم شود.
محراب شاهرخی در سال ۱۳۴۵ در پی یک اختلاف کوچک از شاهین جدا شد و به تیم دارایی پیوست اما با انحلال شاهین و تشکیل تیم پرسپولیس به جمع دوستان قدیم خود پیوست.
وی در سال ۱۳۵۴ به همراه ناظم گنجانپور مربیگری تیم شهباز را که تازه به دسته اول تخت جمشید صعود کرده بود برعهده گرفت. شاهرخی تا سال ۱۳۵۳ در تیم پرسپولیس بازی کرد
بهمنماه مرگ دو ستاره بزرگ و تاريخساز شهرهاي اهواز است. صفر ايرانپاك و محراب شاهرخي را ميگوييم. ايرانپاك در
روز يازدهم بهمن 1387 و محراب شاهرخي در روز 12 بهمن سال 71 درگذشتند. محراب متولد 12 بهمن سال 1322 بود و در 12 بهمن 71 به علت سكته مغزي در 49 سالگي درگذشت و صفر در 11 بهمن سال 1387 در 61 سالگي به علت سرطان درگذشت.
اين دو شاهينيهايي بودند كه فوتبال را در پرسپوليس ادامه دادند، در تيم ملي بازي كردند و فوتبالشان محترمانه تمام شد. مرحوم محراب شاهرخي همراه ناظم گنجيپور و اكبر افتخاري در كلوپ شناي اهواز به فوتبال ايران معرفي شدند. كلوپ شنا، نامي مثل دوچرخهسواران بود؛ نامي متعلق به ورزشي ديگر كه فوتبال هم داشت. حتي قرار بود تيم پرسپوليس در سال 47 به نام تيم «بولينگ عبده»! به مسابقات بيايد! به هر حال گنجاپور، شاهرخي و افتخاري همراه هم به تهران آمدند. گنجاپور از شاهين و اكبر افتخاري از دارايي تكان نخوردند. وقتي شاهين در سال 46 منحل شد، محراب به دارايي رفت و فوتبال را كنار دوست خوبش افتخاري ادامه داد تا اينكه در سال 47 هم دارايي منحل شد افتخاري به تاج و محراب به پرسپوليس رفت. محراب طي سالهاي 42 تا 49 مليپوش بود؛ هفت سال تمام. سال 53 بود كه باشگاه پرسپوليس رضايتنامه محراب را داد، يك اخراج محترمانه! محراب به جواد الهوردي كه تازه به پرسپوليس آمده بود، ميگويد: جوان! فوتبال همين است. بازي ميكني كه آخرش محراب شاهرخي شوي كه حتي دعوتت نكنند، حتي يك چاي تلخ به تو ندهند و از تو محترمانه تقدير نكنند! اين بود كه در سالهاي 56 تا 60 كه با عنوان سرمربي به پرسپوليس برگشت، هيچگاه بازيكني را اخراج نكرد. در دوران مربيگري او مرداني چون ذوالفقارنسب، الهوردي، فاطميمقدم، وازگن صفريان، رضا وطنخواه، اصغر اديبي، دستجردي، خلعتبري، حاجرحيميپور و...به ميل خود از پرسپوليس كناره گرفتند و به تيمهاي ديگر رفتند اما كساني كه فوتبال را رسما تمام و اعلام بازنشستگي كردند، با تقدير قابل توجهي از سوي محراب شاهرخي سرمربي تيم مواجه شدند. در سال 56، پرسپوليس رضا وطنخواه را در 31 سالگي به دليل اعلام بازنشستگي كنار گذاشت. سال 59 هم سال رفتن صفر ايرانپاك و بازنشستگي او بود. محراب شاهرخي با معرفت و لوطي كه همه صفات لوطيگري بچهتهرانيها را يكجا داشت، براي هر دو مرد، بازي خداحافظي گذاشت. او در سال 56، پرسپوليس و شهباز را روبهروي هم قرار داد. دو تيم از يك خانواده، خانواده شاهينيهاي اصيل! آنها دور هم جمع شدند تا روز آخر وطنخواه را گرامي بدارند اما خداحافظي صفر ايرانپاك شايستهتر بود. محراب با كمك جعفر كاشاني، يك صحنه جذاب و تاريخي را براي صفر ايرانپاك كه حالا 33 ساله شده بود، رقم زدند. محراب و جعفر كاشاني، جمعي از ستارگان قديمي دو تيم پرسپوليس و استقلال را كه سن آنها از 33 و 34 گذشته بود، كنار جوانان به ميدان طلبيدند. بهرام مودت، رضا وطنخواه، جعفر كاشاني، اصغر اديبي، عليرضا عزيزي و محمود خوردبين پرسپوليسي و ناصر حجازي، اكبر كارگرجم، كارو حقورديان، علي جباري و حسين فرزامي از استقلال به حرمت صفر ايرانپاك به ميدان آمدند. در روز جمعه 13 تير59، در حضور 40 هزار تماشاگر با قضاوت محمد صالحي و كمك بهرام رضوي و بهمن بهلولي، بعد از 25 دقيقه پيرمردها از زمين بيرون آمدند. وازگن صفريان، به جاي مودت، محسن الهوردي به جاي رضا وطنخواه، امير خاني به جاي جعفر كاشاني، عباس كارگر به جاي عليرضا عزيزي، فتحآبادي به جاي اصغر اديبي و مرحوم مجيد سبزي به جاي صفر خوردبين به ميدان آمدند. نكته جالب ديگر اينكه مجيد سبزي هم از پرسپوليسيهاي ديگري است كه در بهمنماه درگذشت؛ در 47 سالگي و بعد از آنكه 20 روز تمام در «كما» به سر ميبرد. مجيد سبزي هم مثل محراب درست در روز تولدش يعني 18 بهمن مرد، 18 بهمن سال 84 در حاليكه 47 سال داشت. مجيد سبزي از بروبچههاي بسيار بااخلاق بود و مثل محراب، بازيگري را هم تجربه كرد. عمو محراب، در فيلم «علفهاي هرز» به كارگرداني فرزان دلجو و امير مجاهد و سبزي در سريال به سوي افتخار، در كنار داريوش ارجمند، اكبر عبدي و... بازي كرد. به هر حال داشتيم از تعويضيهاي بازي 13 تير 59 ميگفتيم؛ ديداري كه يادبود خداحافظي ايرانپاك بود؛ مردي كه با هفت گل زده سلطان گل داربي بود. پرويز مظلومي به جاي كارگر جم، شاهرخي بياني به جاي كارو حقورديان، برهانزاده به جاي علي جباري و چنگيز به جاي حسين فرزامي به ميدان آمدند. ايرانپاك در سال 49 به پرسپوليس آمده و 10 سال براي پرسپوليس بازي كرد. نيمه اول بدون گل به پايان رسيد و نيمه دوم با حملات همهجانبه استقلال آغاز شد. آبيپوشان در اين نيمه در زمين پرسپوليس خيمه انداختند و فشار زيادي را روي دروازه پرسپوليس و وازگن صفريان تحميل كردند ولي با تمام فشاري كه مهاجمان استقلال روي دروازه آوردند، دروازه پرسپوليس تا به آخر بسته ماند و سرانجام دو تيم به همين ترتيب بازي را به پايان رساندند تا خاطره خوشي را براي ايرانپاك به يادگار بگذارند. قطعا صفر ايرانپاك تا آخر عمرش اين روز خوب را از ياد نخواهد برد. محراب شاهرخي در بهمنماه سال 1360 از پرسپوليس جدا شد و در سال 63 هدايت شاهين را بر عهده گرفت. او از پرسپوليس رفت تا سنت بسيار خوب و جذاب بازي خداحافظي از پرسپوليس رخت بركند. جالب كه نه، دردناك اينكه مجيد سبزي هم آنگونه كه محراب از پرسپوليس جدا شده بود پرسپوليس را ترك كرد؛ با اين عنوان كه ديگر به تو احتياج نداريم. او در سال 64 از پرسپوليس رفت، وقتي 27 ساله بود. درست در بهمن 64 و 20 سال بعد در بهمن سال 1384 درگذشت. 11 بهمن 87، 12 بهمن 71 و بالاخره 18 بهمن 84، روزهاي مياني بهمن براي پرسپوليس روزهاي دلگيري هستند.
...........................