مشاعره!!!

[Chilbuk]

در این غوغای مردم کش
در این شهر به خون خفتن
خوشا در چنگ شب مردن
ولی از مرگ شب گفتن

 

[لی لی بیت]

نی دولت دنیا به ستم می‌ارزد
نی لذت مستی‌اش الم می‌ارزد
نه هفت هزار ساله شادی جهان
این محنت هفت روزه غم می‌ارزد

 

[s.reza]

دامن شادی چو غم آسان نمی آید به دست
پسته را خون می شود دل تا لبی خندان کند

 

[somayeh60]

دست در حلقه ان زلف و تا نتوان کرد
تکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد
آنچه سعی است من اندر طلبت بنمایم
این قدر هست که تغیی قضا نتوان کرد

 

[wonnin]

دست در حلقه ان زلف و تا نتوان کرد
تکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد
آنچه سعی است من اندر طلبت بنمایم
این قدر هست که تغیی قضا نتوان کرد

دل من تـنها بـود ،

دل من هرزه نـبـود ...

دل من عادت داشـت ، که بمانـد یک جا

به کجا ؟!

معـلـوم است ، به در خانه تو !

دل من عادت داشـت ،

که بمانـد آن جا ، پـشـت یک پرده تـوری

که تو هر روز آن را به کناری بزنی ...

دل من ساکن دیوار و دری ،

که تو هر روز از آن می گـذری .

دل من ساکن دستان تو بود

دل من گوشه یک باغـچه بـود

که تو هر روز به آن می نگری

راستی ، دل من را دیـدی ...؟!!

 

[s.reza]

یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد
دوستی کی آمد آخر دوستداران را چه شد

 

[M a h S h i D]

دلـــی از غــم در این دنیــا جــدا نیســــــــت

جهـــان با چهـر لبخــــــــند آشنــا نیســـــــت

 

[Chilbuk]

تا تو نگاه می کنی کارمن آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

 

[s.reza]

تو که هر گوشه ی چشمت غم عالم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد​

 

[Chilbuk]

دل به امید صدایی مگر از تو رسد
ناله ها کرد درین کوه که فرهاد نکرد

 

[s.reza]

در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود

 

[Chilbuk]

دلا ز رنج حسودان مرنج و واثق باش
که بد به خاطر امیدوار ما نرسد

 

[TheNight]

دلی دارم خریدار محبتــــــ
کزو گرم است بازار محبتـــــــ

 

[Chilbuk]

تا غنچه خندانت دولت به که خواهد داد
ای شاخ گل رعنا از بهر که می‌رویی

 

[s.reza]

یک ذره وفا را به دو عالم نفروشم
هر چند در این عهد خریدار ندارد

 

[Chilbuk]

در صومعه زاهد و در خلوت صوفی
جز گوشه‌ی ابروی تو، محراب دعا نیست

 

[TheNight]

تو هر دردی که داری بر دلم نه
بمیــــــرم یا بســـوزم یا بســــازم

 

[s.reza]

تازه شد آوازۀ خوبی ، گلستان تو را
نغمه سنج نو،مبارک باد،بستان ترا
خوان زیبایی به نعمتهای ناز اراست،حسن
نعمت این خوان گوارا باد مهمان ترا

 

[s.reza]

تو هر دردی که داری بر دلم نه
بمیــــــرم یا بســـوزم یا بســــازم

شرمنده ، همزمان شد پست هامون
این هم با م

منم چون شاخ تشنه در بهاران
تویی همچون هوای ابر و باران

 

[TheNight]

نمی دانم که رازم با که واجم
غم و سوز و گدازم با که واجم

دشمنت شرمنده داداش