wonnin
مدیر بازنشسته
نابرده رنج گنج میسر نمی شود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
سعدی
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
سعدی
عجب شعر خفنی، عالیهغریبه توی غربت،نگی چی شد محبت..........بگی می گن دیوونس،حرفاش چه بچه گونس
تقصیر آدما نیست،این همه درد دوا نیست..........آبه و نون و نفس،کجا اومدی تو قفس؟
دوست عزیزم صرفا جهت کنجکاوی این شعر بود؟از همون روز که رسید ویلی پاش به تهران..........صد و شصت و شیش تا دشمن داشته امسال
مثل اینکه خیلیا فکر می کنن که من دادگاه دارم..........بعضیام به هم میگن که تو پاسگاه خوابم
رپ زدبازی بود...تو رپ این از اختیارات شاعری محسوب میشهدوست عزیزم صرفا جهت کنجکاوی این شعر بود؟
نه وزن و عروضی ، آرایه ای ، محتوایی و....
مطمئنم شما که آشنا با اشعار خیام هستید بهتر از من نسبت به این جزئیات آگاه هستید و به هر سبکی و وزنی جامه شعر نپوشانید.
شعر فرم خاص خود را دارد که با دادگاه/پاسگاه و دارم/خوابم هرگز این فرم خلق نمی شود.
نه دهانیست که در وهم سخندان آیدای آرزوی اولین گام ِ رسیدن
بر جادههای بیسرانجام ِ رسیدن
كار جهان جز بر مدار آرزو نیست
با این همه دلهای ناكام ِ رسیدن