مشاعره!!!

[ibest]

ملکا ذکر تو گو یم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راهنمایی

 

[Sir Pendar]

یار سود از شرفم سر به ثریا و دریغا
که به پایش سر تعظیم به شکرانه نسودم

 

[ibest]

من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم
مولوی

 

[h.niyaz]

مژه برهم نزدم آینه سان در همه عمر
بس که در دیده من ذوق تماشای تو بود
حزین لاهیجی

 

[Sir Pendar]

دام هر بار ماهی آوردی
ماهی این بار رفت و دام ببرد

 

[ibest]

دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام
دل خسته سوی خانه تن خسته می کشم
آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام

 

[pavilion]

سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز.مرده ان است که نامش به نکویی نبرند

 

[Sir Pendar]

در آندم که دشمن پیاپی رسید
کمان کیانی نشاید کشید

 

[kyle]

در کارگه کوزه گری بودم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
هر یک به زبان حال با من گفتند
کو کوزه گر و کوزه خرو کوزه فروش خیام

 

[ibest]

من آن پیرم که شیران را به بازی برنمیگیرم
تو آهووش چنان شوخی که با من میکنی بازی

 

[wonnin]

یار مرا غار مرا

عشق جگرخوار مرا

 

[h.niyaz]

آه دردآلودم از دله ای محزون میرسم
گردباد حسرتم از خاک مجنون میرسم
احوالی سیستانی

 

[h.niyaz]

آه دردآلودم از دل های محزون میرسم
گردباد حسرتم از خاک مجنون میرسم
احوالی سیستانی

 

[ibest]

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

 

[h.niyaz]

نازنینا! ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟
شهریار

 

[s.reza]

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا ؟

 

[h.niyaz]

آنچنان کز خط کشیدن صفحه باطل می شود
جلوه ی او یک خیابان سرو را از پا فکند
صائب

 

[s.reza]

دل گفت وصالش بدعا باز توان یافت
عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت

 

[kyle]

تا کي غم آن خورم که دارم يا نه
وين عمر به خوشدلي گذارم يا نه
پرکن قدح باده که معلومم نيست
کاين دم که فرو برم برآرم يا نه
خیام

 

[foolad1371]

من از بازوي خود دارم بسي شكر، كه زور مردم آزاري ندارم ...