f@iry
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 14 سپتامبر 2019
- نوشتهها
- 429
- لایکها
- 3,137
یارم تویی در عالم، یار دگر ندارم //// تا در تنم بود جان، دل از تو بر ندارمدر دیر میزدم من ، که صدا ز در درآمد
که درا ، درا عراقی ، که تو هم از آن مایی
یارم تویی در عالم، یار دگر ندارم //// تا در تنم بود جان، دل از تو بر ندارمدر دیر میزدم من ، که صدا ز در درآمد
که درا ، درا عراقی ، که تو هم از آن مایی
مث ماس وقتی که از این و اون بدی میدید
فقط کشید و فحش و خورد و عقب نکشید
در نظربازی ما بیخبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
داداشت دنیا رو جر میده
لخت تر از جیبش حنجرشه
دوست آن باشد که گیرد دست دوست .... در پریشان حالی و درماندگی
فردوس: پاتوق؟من ملک بودم و فردوس برین جایم بود ..... آدم آورد در این دیر خراب آبادم
پ.ن: اسمایلی گریه لئو. لئــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو