مقالات و اخبار مرتبط با فیلم و سینما

[esfandiyar2002]

دبيرخانه نهمين جشنواره بين المللي تئاتر دانشگاهي ايران همچنين به مناسبت سال ايپسن و صدمين سالگرد بكت و سارتر اقدام به اكران تله تئاترهايي از اين سه نمايشنامه نويس بزرگ دنيا به همراه برگزاري ميزگردهاي تخصصي در ايام جشنواره در سالن سينماي دانشگاه سوره خواهد كرد. اكران اين تله تئاترها و برگزاري نشست هاي تخصصي در ساعت ۱۰ تا ۱۳ هر روز از ۲ تا ۸ ارديبهشت ماه است.
«روزهاي خوش» ، «چشم به راه انتظار» و «آخرين نوار (كراپ)» بكت، «هدا گابرل» و «خانه عروسك» ايپسن از جمله اين تله تئاترها هستند.
سال ۲۰۰۵ به نام «هنريك ايپسن» نامگذاري شده، همچنين اين سال مصادف با صدمين سال زندگي ساموئل بكت و ژان پل سارتر است.

 

[esfandiyar2002]

سريال تلويزيوني مسيح به كارگرداني و تهيه كنندگي نادر طالب زاده مراحل تنظيم نهايي خود را براي پخش از شبكه اول مي گذراند. اين سريال در برگيرنده دوران سه ساله رسالت سراسر اعجاز حضرت عيسي مسيح(ع)- آخرين فرستاده خدا بر بني اسرائيل- است.
تولد آدمخوار
پيش توليد سريال تلويزيوني «آدمخوار» به كارگرداني جواد فردآبادي و تهيه كنندگي محمدرضا شفيعي آغاز شد. اين فيلمنامه توسط فردآبادي با همراهي شهرام عبدلي نوشته شده و مضموني اجتماعي دارد. داستان آن در خصوص شركت هاي بازاريابي اينترنتي است كه به صورت هرمي اقدام به فعاليت و جذب مردم مي كنند. تمام لوكيشن هاي «آدمخوار» در تهران قراردارد و گروه سازنده، هم اكنون درحال انتخاب لوكيشن ها و بازيگران اصلي آن هستند. آدمخوار در ۱۳قسمت ۴۰دقيقه اي نوشته شده و با حمايت معاونت امر به معروف و نهي از منكر نيروي مقاومت بسيج و توسط موسسه فرهنگي و هنري صبا توليد خواهد شد.

همشهری

 

[esfandiyar2002]

فيلم سينمايي مشهور «شعله» بازسازي مي شود.
به نوشته سايت اينترنتي اينديا اف ام، هنوز مشخص نيست نسخه دوباره سازي شده شعله چه زماني جلوي دوربين خواهد رفت. با آنكه برخي از تحليل گران سينمايي مي گويند شايد هيچ وقت اين فيلم جلوي دوربين نرود، اما رام گوپال ورما تهيه كننده و كارگردان فيلم در حال انتخاب بازيگران نقش هاي مختلف آن است.
جالب ترين خبر، انتخاب سلمان خان، سوپراستار سينماي هند براي ايفاي نقش جبارسينگ، است. كاراكتر جبارسينگ يك آدم منفي بود. اين راهزن با دار و دسته خود از اهالي يك دهكده باج خواهي مي كرد، تا اينكه مردم ده و يكي از ملاكين بزرگ آن دو سارق خرده پا به نام «ويرو وجي» را براي مبارزه با او و گروهش اجير مي كنند. امجدخان با بازي در نقش جبارسينگ تبديل به يكي از مشهورترين بازيگران سينماي هند شد.
نقش جي و بسنتي (يك دختر روستايي كه به ويرو دل مي بندد) را قرار است جان آبراهم و ماليكا شراوت بازي كنند. در نسخه اصلي، اين نقش ها را آميتا باچان و هما ماليني بازي كردند. نقش ويرو را در نسخه اصلي درهند به عهده داشت، كه براي نسخه جديد ايفاي اين نقش به آبيشك باچان پسر جوان آميتا باچان سپرده شده است. قبل از اين گفته شده بود كه نقش جبار را در نسخه جديد آميتا باچان بازي خواهد كرد.

 

[esfandiyar2002]

فيلمنامه فيلم كلاسيك «كازابلانكا»به عنوان بهترين فيلمنامه تاريخ سينما شناخته و معرفي شد.
به نوشته آسوشيتدپرس، اتحاديه نويسندگان آمريكا كه دست به انتخاب بهترين فيلمنامه هاي كل تاريخ سينما زده است، فيلمنامه اين محصول سال ۱۹۴۲ صنعت سينما را بهترين دست نوشته تاريخ سينما مي داند. اين اتحاديه از بين ۱۴۰۰ فيلم نامزد شده، دست به انتخاب ۱۰ فيلمنامه بهتر زد.
كازابلانكا را مايكل كورتيس كارگرداني كرد. فيلمنامه فيلم كه موفق به دريافت جايزه اسكار شد، توسط جوليوس ابشتين نوشته شده است. همفري بوگارت و اينگريد برگمن نقش هاي اصلي فيلم را بازي كرده اند. اين درام ضد جنگ عاشقانه درباره زن جواني است كه همراه همسر ضد فاشيست خود قصد ترك كازابلانكا را دارد. او موفق مي شود با كمك مردي كه سال ها قبل قرار بود با وي ازدواج كند، از چنگ مأموران ارتش هيتلري فرار كند.
۹ فيلم ديگر اين فهرست اينها هستند:
۲- پدرخوانده، ۳- محله چيني ها، ۴- همشهري كين، ۵- همه چيز درباره ايو، ۶- آني هال، ۷- سانست بولوار، ۸- شبكه، ۹- بعضي ها داغشو دوست دارن، ۱۰- پدرخوانده ۲. براي آشنايي با فهرست كامل اتحاديه نويسندگان آمريكا مي توانيد به سايت www.wga.org مراجعه كنيد.

 

[esfandiyar2002]

شون كانري هم مي خواهد در قسمت چهارم« اينديانا جونز» بازي كند.
به نوشته سايت اينترنتي فيلم استو، در شرايطي كه هنوز هيچ خبر رسمي در مورد توليد چهارمين قسمت اين فيلم اكشن و ماجراجويانه منتشر نشده، هريسون فورد گفته كه دوست دارد شون كانري در اين فيلم دوباره با وي همبازي شود، خود شون كانري هم ابراز تمايل كرده كه يك بار ديگر در نقش پدر كاراكتر دكتر جونز ظاهر شود.
تحليل گران سينمايي عقيده دارند اخبار متعددي كه طي چند هفته اخير پيرامون« اينديانا جونز۴»پخش شده كمك مي كند تا اين فيلم زودتر از زمان پيش بيني شده جلوي دوربين برود.
فورد ماه قبل در گفت و گو با يك مجله آلماني گفت كه همراه با استيون اسپيلبرگ كارگردان فيلم، بر روي يك فيلمنامه جذاب كار كرده اند.
هر دوي آنها از اين فيلمنامه راضي هستند و آن را دوست دارند. گفت و گوي فورد با BBC در رابطه با حضور كانري در فيلم هم ادامه اي بر اين روند است.
جورج لوكاس كارگردان مطرح سينما «اينديانا جونز۴» را همراه با اسپيلبرگ تهيه مي كند. فيلمبرداري تا قبل از سال ۲۰۰۷ شروع مي شود. شون كانري قرار است در فيلم جيمز باند جديد سينما كازينو رويال هم در يك نقش كوتاه و منفي بازي كند.

 

[esfandiyar2002]

مهر: تهمينه ميلاني در هفته جاري فيلم كوتاه «مي ترسم پس دروغ مي گويم» را در تهران كليد مي زند.
«محمد نيك بين» تهيه كننده فيلم «مي ترسم پس دروغ مي گويم» با بيان مطلب فوق افزود: فيلم ۳۰ دقيقه اي مي ترسم پس دروغ مي گويم به سفارش يونيسف، در هفته جاري، توسط تهمينه ميلاني در تهران كليد مي خورد و علاوه بر كارگرداني، نويسنده فيلمنامه اين اثر نيز تهمينه ميلاني است.
وي ادامه داد: اين فيلم آموزشي به علل و عوامل دروغگويي كودكان مي پردازد و در اين ارتباط به نوعي اين مسئله را براي پدرها، مادرها و مربيان آموزشي به تصوير مي كشد. وي درباره عوامل توليد فيلم مي ترسم پس دروغ مي گويم، گفت: تاكنون حضور مدير فيلمبرداري عليرضا زرين دست، صدابردار اسحاق خانزادي، دستيار كارگردان سيامك خواجوند و عكاس احمدي، قطعي شده است و پيش از روز شروع فيلمبرداري بازيگران فيلم نيز معرفي خواهند شد.

 

[esfandiyar2002]

فرش دستباف هويت ايران است به همين دليل از هنرمندان سرشناس در عرصه سينما دعوت كرديم تا با عزم ملي خود و توليد فيلم هاي كوتاه به احيا و گسترش صنف فرش ايران كمك كنند.
رضا ميركريمي، منوچهر محمدي و مرتضي فرجي رييس مركز ملي فرش ايران صبح ديروز در جمع خبرنگاران از چگونگي ساخت نخستين مجموعه فيلم هاي كوتاه در زمينه فرش دستباف ايران به تفصيل سخن گفتند.
به گزارش همشهري، رضا ميركريمي طراح و مجري پروژه از بهروز افخمي، رخشان بني اعتماد، بهرام بيضايي، كمال تبريزي، ناصر تقوايي، مسعود جعفري جوزاني، ابراهيم حاتمي كيا، سيف الله داد، مجتبي راعي، نورالدين زرين كلك، خسرو سينايي، عباس كيارستمي، داريوش مهرجويي، مجيد مجيدي و محمدرضا هنرمند به عنوان كارگردانان اين مجموعه نام برد و گفت: هريك از اين ۱۵ كارگردان قرار است در ۵ دقيقه حس آزادشان را از فرش ايراني در فرمتي آزاد به تصوير بكشند. فيلمنامه اين آثار هم جمله اي ا ست كه توسط اين هنرمندان در توصيف فرش ايراني بيان مي شود كه با دستخط خودشان در تيتراژ فيلم مي آيد.
ميركريمي همچنين در گفت وگويي جداگانه با همشهري اظهار اميدواري كرد اين آثار مثل هنر فرش در آينده به قسمتي از حيات سينماي كشور تبديل شود. وي افزود: اين طرح كه از ۵ ماه قبل اجراي آن آغاز شد چند هدف را پيگيري مي كند.
اول آنكه با توليد آثار مستند در اين زمينه حساسيت مردم را نسبت به فرش كه مهم ترين و قديمي ترين محصول كشور و به تعبيري بخشي از هويت ايراني است بالا ببريم، به همين دليل از هنرمندان سرشناس سينما دعوت كرديم، دوم اينكه حامل اين طرح آثاري از كارگردانان نامدار كشور است كه مي تواند كمك بسياري به معرفي فرش ايران كند و ديگر اين كه ساخت اين آثار هدف بلندمدتي است كه فراتر از توليد فيلم مي تواند ساليان بسياري باقي بماند و همانند فرش ايران هرچه از قدمت آن مي گذرد باارزش تر شود.
رضا ميركريمي گفت: ما اميدواريم در آينده از آهنگسازان، شاعران، گرافيست ها و عكاسان هم دعوت كنيم تا در اين مقوله وارد شوند و يك مجموعه هنري خوب شكل بگيرد. زماني فرش ايراني سفره اي بود كه پهن شده بود و همه هنرمندان عرصه هاي مختلف پاي سفره مي نشستند و در ضيافتش شركت مي كردند. اين سفره به كمك همه هنرمندان و به ياري مركز ملي فرش ايران دوباره پهن خواهد شد و همه در آن حضور خواهند داشت.
ميركريمي افزود: وقتي من به عنوان مجري با تك تك كارگردانان صحبت كردم متوجه شدم اين عرق ملي در همه آنها وجود دارد. ساخت اين آثار فرصت مناسبي براي سينماگران است چراكه ما عادت كرده ايم به تنهايي آثاري را خلق كنيم اما طراحي كارگروهي و شركت در چنين پروژه اي هدف والا و عزمي ملي را مي طلبد.
مجري طرح اين پروژه درباره زمان كار گفت: كارگردانان از اول ارديبهشت ماه كار خود را شروع خواهند كرد و قصد داريم تا ۴ ماه آينده اين پروژه را به پايان رسانيم. البته خسرو سينايي كار فيلمبرداري را انجام داده و هم اكنون مشغول تدوين اين فيلم كوتاه است.
منوچهر محمدي مشاور هنري مركز ملي فرش ايران نيز در اين نشست گفت: مجموعه فيلم هاي كوتاه در جهت معرفي فرش ايران در عرصه ملي و بين المللي است تا به زيرساخت هاي تازه اي براي معرفي فرش ايران برسد. در مجموع اين حركت نويني است كه پيوندي ميان دو هنر ملي و بزرگ كشور يعني فرش و سينما برقرار مي كند. به همين دليل از هنرمندان سرشناس سينما دعوت شده است تا در يك عزم ملي شركت كنند و با نگاهي تازه و هنرمندانه به فرش ايران كارهاي خوبي ارايه دهند.وي افزود: اين حركت مي تواند آغازگر مناسبي براي احيا و گسترش فرش ايران باشد چراكه از ديرباز فرش ايران هويت ايران بوده و هنر شناخته شده اي است كه در بسياري از كشورها مترادف با نام ايران است. اين حركت از سوي ديگر مي تواند به اشتغال و گسترش صادرات فرش و بازاريابي متنوع براي فرش ايران كمك كند، به همين دليل براي نمايش اين آثار از رسانه هاي بصري بهره خواهيم برد و در جشنواره هايي كه متناسب با اين امر باشد آثار توليدشده را به نمايش خواهيم گذاشت.
مرتضي فرجي رييس مركز ملي فرش ايران درباره توليد اين آثار گفت: ما قصد داريم فرش ايران را با رويكردي تازه در سطح بين المللي و ملي مطرح كنيم و به همين دليل از پتانسيل هاي هنر سينما و هنرمندان بهره گرفته ايم تا بتوانيم فرش ايران را دوباره و با نگاهي تازه به جهان معرفي كنيم.
با اجراي اين طرح جديد ۱۵ فيلمساز برجسته ايراني در كنار هم نقش تازه اي از هنر ملي را گره خواهند زد.

همشهری

 

[esfandiyar2002]

بچه هاي آسمان در ژاپن: فيلمنامه فيلم «بچه هاي آسمان» ساخته مجيد مجيدي در متون درسي آموزش زبان انگليسي دوره دبيرستان ژاپن تدريس مي شود. گنجاندن متن درسي فيلمنامه بچه هاي آسمان در كتاب آموزشي زبان انگليسي دوره دبيرستان، با توجه به دقتي كه ژاپني ها در انتخاب متون درسي دارند بيانگر مضامين عميق و والاي انساني در اين اثر ايراني بوده است.
لبخند ژوكوند: فيلم مستند ايراني «لبخند ژوكوند» به كارگرداني محمود رحماني و تهيه كنندگي حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي در عراق ساخته شد. اين مستند ۲۵ دقيقه اي به روايت احوالات يك خانواده مرزنشين در عراق و مصائب آنها در جنگ هاي مختلف در اين كشور مي پردازد.
گشايش قشنگ: سينما «دنياي قشنگ» در مراسمي با حضور معاون امور سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در مارليك شهريار گشايش يافت. عمليات اجرايي اين سينما در سال ۱۳۸۰ در زميني به مساحت ۸۰۰ متر مربع توسط بخش خصوصي آغاز شد. اين مجتمع داراي ۵۲ واحد تجاري و يك سالن سينما با ظرفيت ۵۰۰ صندلي است.
بيضايي در جشن تئاتر: بهرام بيضايي در جشن جهاني تئاتر، نمايش هاي شرق و سبك هاي مربوط به اين گونه نمايش را مورد نقد و تحليل قرار مي دهد. اين برنامه در روز جشن نمايشنامه نويسان برگزار مي شود. فيلمي از تئاترهاي شرقي نيز در اين برنامه نمايش داده مي شود كه بيضايي همزمان با نمايش آن، سبك هاي نمايش شرقي را تحليل و بررسي مي كند. جشن روز جهاني تئاتر در هفته تئاتر از ۹ تا ۱۶ ارديبهشت ماه برگزار مي شود.
خبرنگاران خارجي در ايران: برنامه هاي تور يك هفته اي ايرانگردي روزنامه نگاران و خبرنگاران خارجي پانزدهم ارديبهشت ماه آغاز مي شود. بازديد از تخت جمشيد و نقش رستم، بازديد از دروازه قرآن، حافظيه، نارنجستان و مسجد نصيرالملك و نشست با رئيس سازمان ميراث فرهنگ و گردشگري استان فارس از جمله برنامه هاي گروه در شيراز است.

اشعار منزوي: اين بار و با نام «تيغ و ترمه و تغزل» ، دفتري از شعرهاي چاپ نشده و برخي شعرهاي چاپ شده زنده ياد حسين منزوي منتشر مي شود. پيش از اين، مجموعه «از ترمه و تغزل»، دربرگيرنده برخي غزل هاي اين شاعر، منتشر شده بود. «تيغ و ترمه و تغزل» ، اغلب غزل ها و شعرهاي جديد اين شاعر و برخي شعرهاي منتشر شده پيشين اوست.

شعر جهان: شاعران پارسي گوي جهان از كشورهاي مختلف مي توانند اشعار خود را در ايران به چاپ برسانند. انجمن شاعران پارسي گوي در راستاي برنامه هاي خود در معرفي شاعراني كه به زبان فارسي شعر مي گويند قصد دارد براساس برنامه اي مشخص هرساله تعدادي از دفاتر شعر از سروده هاي شاعران پارسي گوي جهان را منتشر كند. به گفته دبير انجمن شاعران پارسي گوي جهان، اين مجموعه ها از ميان آثار بهترين شاعران معاصر كشورهاي فارسي زبان تاجيكستان، افغانستان و ازبكستان انتخاب خواهد شد.
آثار شفيعي كدكني: مجموعه سه جلدي «ميراث عرفاني ايران» به قلم دكتر محمدرضا شفيعي كدكني دراختيار اهل ادب قرار مي گيرد.دفتر روشنايي (در شرح سخنان و افكار بايزيد بسطامي)، نوشته و دريافت (در بيان ميراث عرفاني ابوالحسن خرقاني) و چشيدن طعم وقت (در شرح عرفان و افكار ابوسعيد ابوالخير) عنوان كتابهاي اين مجموعه است.

همشهری

 

[esfandiyar2002]

ايسنا: سينماي ملي ايران در روزهاي پاياني سال ۸۴ و روزهاي آغازين سال ۸۵ همچنان در عرصه جهاني توانست حضور موفقيت آميزي داشته باشد.
مروري برخبرهاي سينماي ايران در عرصه هاي جهاني طي روزهايي كه رسانه ها و مطبوعات ايران همزمان با نوروز در تعطيلي به سر مي بردند، حائز اهميت است.
«به آهستگي» جايزه بزرگ جشنواره فيلم فرايبورگ را كسب كرد.
فيلم سينمايي «به آهستگي» به كارگرداني مازيار ميري در آخرين روز سال ۸۴ توانست آخرين جايزه بين المللي را در سالي كه گذشت براي سينماي ايران به ارمغان بياورد.
فيلم سينمايي به آهستگي به كارگرداني مازيار ميري، جايزه نخست بيستمين جشنواره فيلم فراي بورگ را دريافت كرد.
جشنواره فيلم فرايبورگ كه هرساله در كشور سوييس برگزار مي شود، جايزه بزرگ خود را با عنوان نگاه طلايي به فيلم بلند ايراني به آهستگي اختصاص داد.
اين فيلم همچنين توانست نظر هيات داوري فيپرشي (فدراسيون بين المللي منتقدان فيلم) را جلب كند و جايزه اين هيات داوري را نيز از آن خود كرد.
«به آهستگي» كه در آن محمدرضا فروتن، نيلوفر خوش خلق به ايفاء نقش مي پردازند، در رقابت با ده فيلم ديگر به عنوان تنها نماينده سينماي ايران، جايزه نگاه طلايي را كسب كرد.
جشنواره يادشده در دو بخش داستاني و مستند برگزار شد كه جايزه هر دو بخش به سينماي ايران تعلق گرفت.
در بخش مستند اين جشنواره نيز فيلم دوست به كارگرداني سارا رستگار، جايزه نخست را دريافت كرد.
براساس همين گزارش: همچنين در روزهاي پاياني سال ۸۴ بيست و يكمين جشنواره بين المللي ماردل پلاتا روز ۱۹ مارس (۲۹ اسفند) به كار خود پايان داد.
در مراسم اختتاميه اين جشنواره فيلم «كافه ترانزيت» به كارگرداني كامبوزيا پرتوي كه تنها نماينده سينماي ايران بود، علاوه بر دريافت تقدير ويژه هيات داوري رسمي، توانست جايزه انجمن روزنامه نگاران سينمايي آرژانتين را كسب كند.
«شاعر زباله ها» اولين جايزه بين المللي سينماي ايران را در سال ۸۵ براي سينماي ايران به ارمغان آورد.
جشنواره بين المللي فيلم ميلان كه مخصوص سينماگران غيرآمريكايي است، از تاريخ ۲۹ اسفندماه ۸۴ تا ۶ فروردين ۸۵ در شهر ميلان ايتاليا برگزار شد و طي مراسم اختتاميه جايزه هاي خود را اهدا كرد.
در اين مراسم، فيلم «شاعر زباله ها» جايزه بهترين فيلم جشنواره را از نگاه تماشاگران به خود اختصاص داد و محمد احمدي - كارگردان فيلم - با حضور در جشنواره، جايزه اش را دريافت كرد.
به گفته احمدي، اين جايزه اهميت ويژه اي براي او دارد، چرا كه فيلمش توانسته با مخاطبان خود ارتباط برقرار كند و مورد توجه آنها قرار گيرد.
فيلمنامه اين فيلم نوشته محسن مخملباف است و تهيه كنندگي آن را خانه فيلم مخملباف برعهده دارد.
داستان «شاعر زباله ها» ، درباره رفتگري است كه از طريق زباله هايي كه هر شب از جلوي خانه ها جمع آوري مي كند، به اسرار خانه هاي مردم پي برده و بدين ترتيب، درگير ماجراهاي عاطفي و اجتماعي مي شود. همچنين در روزهاي ابتداي سال ۸۵ فيلمهاي سينماي ايران در جشنواره ها و نمايشهاي مختلفي حضور داشتند.
هفتم فروردين ماه فستيوال فيلم هاي ايراني كودكان كه به همت رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و با همكاري موزه كودك و نوجوان گايا از ۲۸ اسفند در محل اين موزه در آتن برگزار شد، به كار خود پايان داد.
در فستيوال فيلم كودك و نوجوان ايران در آتن، فيلم هاي شهر موش ها، رنگ خدا، بچه هاي آسمان، قصه سيب، كوه جواهر، كلاغي كه مي خواست قوي ترين باشد و موشك كاغذي، به زبان فارسي و با زيرنويس يوناني، براي كودكان آتني به نمايش درآمد.
همچنين فيلم هاي تهمينه ميلاني كارگردان سينماي ايران در جشنواره فيلم شارجه مورد استقبال قرار گرفت.
محمد نيك بين تهيه كننده فيلم هاي تهمينه ميلاني اعلام كرد: در جشنواره فيلم شارجه كه در حال برگزاري است پنج شنبه ۳ فروردين ماه واكنش پنجم به نويسندگي و كارگرداني تهمينه ميلاني به نمايش در آمد كه با استقبال خوبي از طرف مخاطبين مواجه شد.
وي در ادامه افزود: پنج شنبه ۱۰ فروردين ماه نيز دوزن يكي ديگر از فيلم هاي تهمينه ميلاني به نمايش گذاشته شد و در ماه آوريل نيز فيلم بماني به كارگرداني داريوش مهرجويي و تهيه كنندگي تهمينه ميلاني اكران مي شود.

 

[esfandiyar2002]

فيلم ايراني در تونس: در هشتمين دوره جشنواره بين المللي فيلم تونس فيلم هاي «ماه بود و روباه» به كارگرداني بابك نظري و «بازگشت به خانه» به كارگرداني بهزاد فراهت به نمايش گذاشته شد. اين جشنواره از ۲۸ اسفند تا ۵ فروردين برپا شد و در بخش جنبي آن نيز هفت فيلم ديگر ايراني با نام هاي «ژنرال و بادبادك» ، «سفر بيداري» ، «اردك و كشاورز» ، «ائتلاف» ، «شنگول و منگول» ، «لي لي حوضك» و «ماهي رنگين كمان» بر روي پرده رفت.
داوران همايش عاشورايي: آثار بخش رقابت دومين همايش آئين هاي عاشورايي داوري مي شود. ايرج راد، سيدمهدي شجاعي و تاج بخش فنائيان ۲۱ نمايش بخش رقابت اين همايش را داوري مي كنند. ۲۸ نمايش صحنه اي، ۲۰ نمايش آئيني و ۱۰ مجلس تعزيه در بخش هاي مختلف دومين همايش سراسري آئين هاي عاشورايي به اجرا درمي آيد.
نگراني مهرجويي: در روز طبيعت داريوش مهرجويي از ايجاد وضعيت نامناسب براي محيط زيست و آلوده كردن طبيعت ابراز نگراني كرد. اين فيلمساز گفت: همان طور كه از مردم بارها خواسته شده است كه مقررات راهنمايي و رانندگي را رعايت كنند، همان طور نيز از آنها درخواست شود كه در حفظ و پاكيزگي محيط اطرافشان و خصوصاً طبيعت كوشا باشند. وي از سازمان محيط زيست درخواست كرد كه به اين وضعيت رسيدگي كند، تا محيط طبيعي اطراف از زباله ها پاكسازي شود.
تالار استاد مفخم : بعد از تكميل و نصب آخرين مراحل تجهيزات تالار استاد صميمي مفخم اين سالن همزمان با برگزاري نهمين جشنواره تئاتر دانشگاهي ايران و همچنين سالروز تولد كامبيز صميمي مفخم در پرديس هنرهاي زيبا افتتاح مي شود. پيش از اين سالن تخصصي و حرفه اي استاد سمندريان در سال ۸۳ در دانشكده هنرهاي زيبا راه اندازي شد و اين بار هم با راه اندازي تالار استاد صميمي مفخم هر دوي اين سالنها در اختيار جشنواره تئاتر دانشگاهي ايران قرار مي گيرند.
ياد نقاش روستايي: ۱۲ نفر از هنرمندان نقاش از استانهاي كشور به ياد نقاش روستايي مرحومه «مكرمه قنبري» در مجتمع فرهنگي سينمايي بابل نمايشگاه برپا كردند.گروه نقاشان «سروياسين» در اين نمايشگاه ۵۸ اثر خود را در سبك هاي مدرن و كلاسيك به نمايش گذاشتند.مرحومه «مكرمه قنبري» ساكن روستاي «دريكنده» شهرستان بابل بوده است.




جشنواره عروسكي : تالار هنر و دو سالن كوچك و اصلي تالار مولوي در اختيار گروه هاي اجرايي شركت كننده در نهمين جشنواره دانشجويي تئاتر عروسكي قرار گرفتند و سالنهاي خانه هنرمندان ايران نيز اختصاصاً در اختيار بخش هاي پژوهشي جشنواره، برگزاري كارگاه هاي آموزشي، سمينارهاي تخصصي تئاتر عروسكي جشنواره قرار دارند. نهمين جشنواره دانشجويي تئاتر عروسكي از بيست و ششم فروردين و به مدت دو هفته آغاز به كار مي كند.
عكس موبايل:جشنواره عكس موبايل، اواخر بهار، در تهران برگزار مي شود. در اين مسابقه، دارندگان گوشي هاي دوربين دار مي توانند حداكثر پنج قطعه از عكس هاي خود را به دبيرخانه جشنواره بفرستند. بهمن جلالي، عباس كوثري و حسن سربخشيان، عكس هاي راه يافته به بخش مسابقه را داوري مي كنند.
راديوي تازه: مدير راديو گفت و گو، از پخش برنامه هاي اين راديو در ۲۵ ارديبهشت ماه خبر داد.حسن محمديان گفت: اين شبكه از ۲۵ ارديبهشت ماه پخش آزمايشي خود را آغاز مي كند و از ۲۷ ارديبهشت ماه رسما گشايش مي يابد.

 

[esfandiyar2002]

دوران نمايش فيلم هايي كه روانشناسي ترور را مدنظر دارند، فرا رسيده؛ وي به نشانه انتقام يكي از فيلم هاي همين موج است...
وي به نشانه انتقام
كارگردان: جيمز مك تيگ. فيلمنامه: اندي و لري واچوفسكي، بر اساس شخصيت هاي خلق شده توسط آلن مور و ديويد لويد. بازيگران: ناتالي پورتمن، هوگو ويوينگ، استيون رئا، استيون فراي، جان هارت، تيم پيگوت اسميت، روپرت گريوز. 132 دقيقه. محصول 2005 آمريكاو آلمان.
زماني نامعلوم در آينده. آلمان در جنگ جهاني پيروز شده و در انگلستان ديكتاتوري حاكم است. دختر جواني به نام اوي توسط مردي نقابدار معروف به وي از مرگ نجات پيدا مي كند. وي كه در هنر رزم مهارت دارد، از هموطنان خود مي خواهد تا براي رهايي از ظلم و فشار حاكمان براي انقلاب به او بپيوندند. اوي به زودي موفق به كشف گذشته اسرار آميز وي شده و همزمان به رازهايي درباره گذشته خود نيز دست مي يابد. او براي بازگرداندن استقلال و آزادي به جامعه اي كه در آن زندگي مي كند، با وي متحد شده و شروع به طرح ريزي براي انقلابي گسترده مي كنند.
وي به نشانه انتقام يكي از آخرين برگردان هاي داستان هاي مصور به فيلم محسوب مي شود و در مقايسه با بسياري از آنها مانند اسپايدرمن، در مقامي بالاتر مي ايستد. شخصيت هاي خلق شده توسط مور و لويد در 1988 قرار بود قبل از ساخته شدن سري ماتريكس ها توسط برادران واچوفسكي به روي پرده منتقل شوند، اما راه افتادن چرخ هاي سنگين توليد اين پروژه باعث تأخيري خوش يمن شد و حالا دستيار كارگردان ثابت اين سري با حمايت دو برادر ، بخت آن را يافته تا براي اولين بار روي صندلي كارگرداني بنشيند. اسميت در مجموعه ماتريكس ها هم در نقش جنگجوي نقابدار فيلم ظاهر شده و قرار است آزادي را براي انگلستان و اروپا به ارمغان بياورد. جيمز مك تيگ كه وي به نشانه انتقام را با سرمايه 50 ميليون دلار كارگرداني كرده، غير از سري ماتريكس در فيلم هاي مطرحي چون جايي براي فرار نيست، جنگنده خياباني، هيولا، راهي به بهشت، شهر تاريك و اپيزود دوم جنگ ستارگان دستيار كارگردان بوده است. حاصل كار او در اولين تجربه مستقل به راحتي با تمام فيلم هاي مشابه ژانر برابري مي كند و توانايي او را در خلق هيجان و حادثه به نمايش مي گذارد. اما آنچه اهميت دارد، تم فيلم يعني جست وجو براي آزادي و استقلال است. فيلم به طرز غريبي براي از ميان بردن حكومت هاي ديكتاتوري به راه هاي كلاسيكي چون انقلاب هاي آنارشيستي بها مي دهد.
يك توضيح هم درباره نام فيلم. جدا از بازي كلامي با دو عبارت V و Vendetta، وي نام كاراكتر مركزي فيلم است و براي همين نمي توان تنها با اكتفا به آن بازي كلامي نام فيلم را به الف به نشانه انتقام - چيزي كه اين روزها در بعضي نشريات ديده مي شود- تغيير داد.

آيا ممكن است هاليوود فيلمي 50 ميليون دلاري بسازد كه قهرمان اصلي اش يك تروريست باشد؟ تروريستي كه جليقه پر از ديناميت يك بمبگذار انتحاري را بر تن داشته باشد و از زير نقابي چوبي كه صورتش را كاملاً پوشانده و هرگز آن را برنمي دارد، چنين ديالوگي بگويد: منفجر كردن يك ساختمان مي تونه دنيا رو عوض كنه؟ فيلمي كه نويسنده و تهيه كننده اش برادران واچوفسكي باشند، فيلمسازان مؤلف دلمشغول سايبرنتيك و خالقان ماتريكس؟ با بازي ناتالي پورتمن كه سرش را از ته تراشيده و مانند دمي مور در سرباز جين كچل شده باشد؟
اين پرسش هاي دور از ذهن را فقط براي جذابيت شروع مقاله مطرح نكردم. چنين فيلمي وجود دارد، اسمش وي به نشانه انتقام است و از 17 مارس (26 اسفند 84) اكران شده؛ از عجيب و غريب ترين محصولات هاليوود كه امسال مي بينيد يا از ديدنش سر باز مي زنيد. اين از آن نوع فيلم هايي است كه شما را وادار مي كند سؤال هايي مانند اين را بپرسيد: چه كسي فكر كرده كه اين ايده خوبي است؟
توليد فيلم قطعاً با يك ايده خوب شروع شده. صاحب ايده، آلن مور بوده، كسي كه احتمالاً بزرگترين نويسنده تاريخ كتاب هاي مصور است. در سال 1982، مور- كه Watchman و انجمن آقايان شگفت انگيز را نوشته – شروع به نوشتن يك رشته كتاب هاي مصور كرد كه از فرط سياهي تقريباً غيرقابل تحمل هستند و ماجرايشان در آينده
ضد آرمانگرايانه تيره و تار بريتانيا مي گذرد كه حكومت سركوبگري به سبك و سياق آثار جورج اورول بر آن حكمفرماست. وي به نشانه انتقام به جاي يك ابر قهرمان، رزمنده نيروي مقاومتي را دارد كه تلخ، زيرك و لااقل نيمه ديوانه است و وي (V) نام دارد. هميشه نقابي روي صورت اوست كه نيشش تا بناگوش باز است و اگر كسي انگليسي باشد، مي تواند چهره گاي فاوكز را در او به جا بياورد. كسي كه- باز هم مي گويم اگر انگليسي باشيد، مي دانيد- يكي از اولين تروريست هايي بود كه در سال 1605 سعي كرد پارلمان انگلستان را منفجر كند و موفق نشد.
وي قدرتي فرابشري دارد چون محصول يك آزمايش پزشكي هولناك است كه دولت انجام داده. او از مهارت هاي ديوانه واري در مبارزه و يك شوخ طبعي بي رحمانه نيز برخوردار است و از توانايي هاي خود به عنوان نوعي رسانه استفاده مي كند؛ مسئولان دولتي را به شيوه هايي ابتكاري به قتل مي رساند، با چاقوهاي بزرگ و براق آدم مي كشد و ساختمان ها را منفجر مي كند. در اوايل مجموعه كتاب هاي مصور، زني به نام اوي را از دست آدمكشان حكومتي نجات مي دهد و آن زن به وردست او تبديل مي شود؛ بعداً اوي را شكنجه مي دهد تا از زاويه ديد او نگاه كند. وي بدون شك يك مبارز راه آزادي است، اما مور هرگز اجازه نمي دهد كه از ياد ببريد او تروريست هم هست و به معناي واقعي كلمه، هم قهرمان است و هم جاني.
نكته نبوغ آميز، بيمارگون و غم انگيز كتاب اين است كه حكومت همه چيز را از وي گرفته است، حتي نيكي را.
حالا متوجه مي شويد كه چرا چنين داستاني به مذاق لري و اندي واچوفسكي، گروه دو نفره برادراني كه سه گانه ماتريكس را به نتيجه رساندند، خوش آمده است.
وي به نشانه انتقام نيز به سبك و سياق همان فيلم ها با انديشه هاي بزرگي در باب قدرت و آزادي سروكله مي زند و لحظات هيجان انگيز و اغراق آميز فوتوريستي دارد. جوئل سيلور، يكي از تهيه كنندگان فيلم، مي گويد: من يك عالمه فيلم هاي اكشن احمقانه ساخته ام، اما وقتي ما ماتريكس را ساختيم، ديديم كه مردم بيشتر و بيشتر تقاضاي آن را دارند. برادران واچوفسكي اواسط دهه 90 و پيش از آنكه كيانو [ريوز] از كونگ فو سر در بياورد، فيلمنامه اي براساس وي به نشانه انتقام نوشته بودند. هنگامي كه تب ماتريكس بالاخره در سال 2003 فرو خوابيد، وقت براي ساختن اين فيلم پيدا كردند. مهم تر از همه اينكه تا آن زمان 600ميليون دلار از گيشه فروش ايالات متحده به جيب برادران وارنر سرازير كرده بودند و چنين پولي كافي است تا بتوان با آن روي خوش و حسن نيت استوديو براي ساختن يك فيلم پرمخاطره را خريد. آنها به جاي اينكه خودشان فيلم را كارگرداني كنند، جيمز مك تيگ را گير انداختند كه زير دستشان در سه گانه ماتريكس كار كرده بود؛ كساني كه اهل گفت وگو با مطبوعات نيستند و زندگي خصوصي آنها هميشه كنجكاوي برانگيز بوده است.
پروژه اي كه بر دوش مك تيگ انداختند از آن كارهاي سخت بود. بخشي از چالش هايش به امور آرايش و زيبايي مربوط بود. يكي از مشكلات اين بود كه اوي بايد جلوي دوربين سرش را مي تراشيد. اما پورتمن بيدي نبود كه از اين بادها بلرزد. مي گويد: تنها مسئله هراس آور آن بود كه براي اولين بار در فيلمي بازي داشتم كه امكان برداشت مجدد وجود نداشت. فقط يك بار مي شد گرفت. اين موضوع تنش زيادي ايجاد مي كرد. مشكل ديگر اين بود كه هنرپيشه نقش اول مرد مقابل پورتمن، سراسر فيلم را با نقابي بر چهره و كلاه گيس بلند سياهي بر سر بايد بازي مي كرد. تماشاگر حتي يك بار هم نمي تواند چهره او را ببيند. به اين ترتيب كار براي جيمز پيورفوي خيلي سخت مي شد كه قرار بود نقش اول فيلم را برعهده بگيرد و نقش وي را بازي كند. او فيلم را بعد از چهار هفته فيلمبرداري ترك كرد و مك تيگ ناچار شد هوگو ويونيگ، بازيگر كهنه كار فيلم ماتريكس را به سرعت به جاي او بگذارد. من به چشم يك تمرين تكنيكي به اين بازي نگاه مي كردم- اگر اين كار را بكنم، چه مي شود؟ اگر آن كار را بكنم، چه مي شود؟ ويونيگ سال گذشته سر صحنه فيلم وي اين را مي گفت و سرش را مانند همه افراد با تجربه به بالا و پايين تكان مي داد. نقاب قشنگي است، واقعاً استادانه ساخته شده، اما زنده كردن آن، چالش سختي است و من هم كلنجار رفتن با اين قبيل كارها را دوست دارم.
البته مشكلاتي غير از اين موارد چهره پردازانه هم وجود داشت كه چالش هاي بسيار سخت ايدئولوژيك پروژه بود. وي به نشانه انتقام فيلمي درباره يك قهرمان تروريست است كه هر چند با بي عدالتي درمي افتد- بي عدالتي مشهودي از جانب حكومتي به سركردگي يك اسقف پدرسالار با شكل و شمايل برادر بزرگ [اشاره به شخصيت ديكتاتور رمان 1984 جورج اورول- م] با چانه اي لرزان كه موقع صحبت كردن آب دهان مي پراكند و مدام در تلويزيون ظاهر مي شود و اردوگاه هاي كار اجباري دارد و مروج نژادپرستي نهادينه شده و عدم مداراي مذهبي و ترس از همنوع است- اما بخش هايي از لندن را دود مي كند و به هوا مي فرستد و از اين كار هم خوشش مي آيد. اين نكته دو دهه پيش از وقايع 11 سپتامبر و زماني كه مور كتاب مصورش را مي نوشت، به قدر كافي ناخوشايند و زننده بود، چه برسد به دوران بعد از ژوئيه سال 2005 كه تروريست ها واقعاً سه قطار زيرزميني و يك اتوبوس را در لندن منفجر كرده اند.
همه دست اندركاران توليد اين فيلم- پورتمن، مك تيگ، ويونيگ و سيلور در اين مسئله متفق القول هستند كه وي چهره اي مبهم و دوپهلو است. آنها اظهار اميدواري كرده اند كه فيلم بتواند بحث هايي درباره تعريف تروريسم به راه بيندازد، مخصوصاً پورتمن چنين اميدي دارد. او اخيراً از هاروارد فارغ التحصيل شده است و عادت به فلسفه بافي دارد و در ميان نام هايي كه بر زبان مي آورد، گاندي، الي ويزل، مناخيم بگين، جورج واشنگتن و مكابيز به گوش مي خورد.
او به درستي خاطرنشان مي سازد كه مسئله مشروع بودن يا نبودن خشونت هيچ گاه تا اين اندازه پيچيده نبوده است و واژه هايي مانند تروريست كه بارها و بارها به عنوان انگ اتهام مورد استفاده قرار گرفته اند، چيزي را روشن نمي كنند و مي گويد: به نظر من مهم ترين مسئله اين است كه مردم در خانه هايشان در اين باره بحث و جدل كنند. همه ما تا حدي قبول داريم كه خشونت احتمالاً تنها وسيله براي مبارزه مؤثر با بي عدالتي است، اما هميشه يك مسئله ذهني مي ماند كه بايد به آن پاسخ گفت؛ اينكه بي عدالتي تا چه اندازه بايد بزرگ باشد كه شما را به لطمه زدن به ديگري وادارد؟
در اينجا پرسش دشوار ديگري پيش مي آيد: آيا وي به نشانه انتقام فيلمي هست كه بتواند آغازگر بحث و گفت وگو باشد؟ آن نوع ابهام خوشايندي كه پورتمن درباره اش صحبت مي كند با توجه به محدوديت هاي فيلمي كه تماشاگران موقع ديدن آن پاپ كورن مي خورند- فيلم هايي كه شخصيت ها را از لحاظ اخلاقي سياه و سفيد به تصوير مي كشند- به سختي ممكن است قابل دستيابي باشد و به نفع فيلم است كه شخصيت وي كمي بيش از حد شرافتمندانه زندگي كند. او كه هم محصول خشونت است و هم عامل آن، پيچيدگي مضاعفي دارد. وي مي گويد: كاري كه با من كردند، زشت و وحشتناك بود. و اوي پاسخ مي دهد: و يك هيولا به وجود آوردند. اما اگر وي مانند هيولاي شبح اپرا يا ديو و دلبر ظاهر شود، يك هيولاي شيرين و دوست داشتني و غمگين، كمتر از چيزي مي شود كه بايد باشد؛ صرفاً يك قهرمان اكشن. شايد بتوان يك فيلم اكشن را با اندكي تغيير و كم و زياد نسبت به ژانر آن ساخت، اما وقتي پاي موضوعي چون تروريسم در ميان است، ديگر نمي توان از آنچه لازم است فروگذار كرد. كافي است تا به وي بيچاره و عذاب كشيده، نيكي او را باز پس بدهيم تا عظمت او از ميان برود.
منبع: مجله تايم

 

[esfandiyar2002]

پس از تماشاي هر 3 قسمت ماتريكس دل بستن به كاراكترها و نگران شدن در خصوص سرنوشت شان كار بسيار سختي است. چون دائماً احساس مي كنيد حتي بر خلاف سوژه و داستان، آنها نه انسانند و نه ماشين. نئو و دور و بري هايش حتي احساسي را كه اينديانا جونز در آدم به وجود مي آورد، زنده نمي كنند و در نهايت تبديل به كاراكترهاي بازي هاي ويدئويي مي شوند كه فقط كاراكترهاي انيميشني هستند كه از جلوي چشم تان رژه مي روند، اما به هرحال نمي توان كارهاي فني و جلوه هاي ويژه اين فيلم را كه در حد نهايت است، تحسين نكرد.
حتي جنگ پاياني آخرين بخش سه گانه كه قرار است سرنوشت معدود انسان هاي باقي مانده و ماشين هاي مهاجم را روشن كند، هيچ دلبستگي براي مخاطب ايجاد نمي كند.
برعكس، سئوال هايي پر شمار و منطقي و بدون پاسخ به ذهن مي رسند: چرا انسان هاي اين فيلم نيز مثل ماشين اند و همانند آنها مي جنگند؟ چرا ماشين ها با علم به محل استقرار و اختفاي نئو و همفكرانش در زيرزمين، آنها را در يك چشم به هم زدن نابود نمي كنند؟ براي همين هر چه مي بينيم، فقط يك سرگرمي بصري بي ريشه و دليل است كه چشم ها را
مي نوازد اما لزوماً به دنبال منطق نيست. اگر با اين فرض ماتريكس ها را ببينيد، صدايتان در نمي آيد، زيرا مجموعه اي از كليپ هاي خوش ساخت و پرواز انسان ها و ماشين هاي شيك و تميز در مقابل چشم هايتان است و سرتان گرم مي شود. در اين دنيا قانون هاي فيزيك و شيمي نيز رسميت ندارند و همه چيز فداي جذابيت بصري و متحير كردن بينندگان شده است.
بر اين اساس مي توان نتيجه گيري كرد كه ماتريكس اول از دو تاي بعدي بهتر بوده است، زيرا فقط اين سئوال را مطرح مي كرد كه اگر ماشين ها با ظاهر انسان ها روبه روي آنان بايستند، چه خواهد شد؟
مشكل قسمت هاي دوم و سوم اين است كه مي خواهند با ايجاد تنوع و طرح سئوالي تازه، كارنامه قبولي بگيرند اما همان سئوال فيلم اول را با زرق و برق بيشتر تكرار مي كنند و به فيلم هايي كاملا اكشن بدل شده اند. آن هم در جهاني كه به دليل تعريف نشدن، گاه اصل اكشن و فلسفه آن را نقض و در جهت مخالف آن حركت مي كند. حالا و چهار وپنج سال بعد از عرضه قسمت نخست، بينندگان حس مي كنند برخي وعده ها و اشتياق ها و سئوال هاي ايجاد شده در قسمت نخست
بي پاسخ مانده.
با اين حال قسمت پاياني هم به خودي خود فيلم بدي نيست و آنها كه دو قسمت اول را ديده اند و مي خواهند جواب سئوالهاي خود را بگيرند و پايان قصه را ببينند، حق دارند به سمت آن بيايند. اما براي اين منظور، چنان كه پيشتر نيز گفته شد، بايد خود را رها كنيد و فقط صحنه ها را عاري از آن چه هست و بي توجه به اين كه تابع منطق هستند يا خير تماشا كنيد. در آن صورت، نمي توانيد انكار كنيد كه ماتريكس? يك كار فوق العاده فني است و برادران واچوفسكي، تريلوژي بسيار محبوب و پرفروش خود را با يك غوغاي تازه به پايان رسانده اند. شايد آنها توانسته باشند متروپوليس فريتز لانگ را به اوايل قرن بيست و يكم و فضاي پست مدرن و ليزري اين ايام منتقل كنند و افسانه ها و ترس هاي كهن را در دنياي پيشرفته امروز جاي دهند و ما پيوندي از خيال و فن را مي بينيم كه شايد با بهترين نمونه هاي آن در تاريخ سينما برابري كند.اين هم به خودي خود ايده جذابي است كه سالها پس از امروز، آدم هايي معدود در دنيايي زندگي مي كنند كه توسط ماشين ها تسخير شده و كنترل مي شود و اين ماشين ها چيزي نيستند الا ساخته هاي خود انسان. شايد واقعاً كاراكتر نئو هيچ گاه به وجود نيايد، اما حتي تصور وجود داشتن وي در كهكشاني به اين بزرگي جذاب است. آيا او مي تواند آينده ما را از حالا نشان بدهد؟
منبع: لس آنجلس تايمز

 

[esfandiyar2002]

در همه اين سال ها ناتالي پورتمن از حضور ميان ستارگان زن هاليوودي پرهيز داشته و اگر جنگ هاي ستاره اي را ناديده بگيريم، با انتخاب هايش ستاره جريان سينماي متفاوت آمريكا بوده است
ناتالي پورتمن در كودكي به اروپا مهاجرت كرده است و شهرتش به خاطر بازي در لئون لوك بسون بوده، با اين حال آمريكايي ها و مخاطبان عام، او را به نقش ملكه آميدالاي مجموعه جنگ هاي ستاره اي مي شناسند. فيلم تازه اش وي به نشانه انتقام از اواخر اسفندماه روي پرده رفته است...
جنگ هاي ستاره اي زندگي ات را به هم ريخت؟
هميشه تصور مي كردم اگر تنهايي در خيابانها قدم بزنم همه دورم جمع مي شوند و برايم دردسر درست مي كنند و ديگرنخواهم توانست تنهايي به جايي بروم، اما هنوز هم بسياري از مردم من را نمي شناسند. شايد در هفته فقط يك نفر من را بشناسد كه طبعاً نمي توان نتيجه گرفت كه زندگي ام به هم ريخته. شايد بهترين نتيجه گيري اين باشدكه جنگ هاي ستاره اي يك فيلم كودكانه عالي بوده. الان مي توانم به بيمارستان كودكان بروم و براي آنها هم خيلي جالب است كه ملكه آميدالا به ديدنشان رفته است و اين تنها حالتي است كه دوست دارم به من به عنوان يك ستاره سينما نگاه كنند چون آنها احساس
مي كنند كه حالشان بهتر شده است.
آيا كار كردن در فيلم ها نسبت به آن موقعي كه يك دختر دوازده ساله در فيلم لئون بودي فرق كرده است؟
وقتي كوچك بودم، آدم ها سعي مي كردند فضاي شادي برايم به وجود بياورند تا يك بازي خاص را از من بگيرند كه فكر نمي كردند قادر به انجام آن باشم. وقتي بزرگتر مي شوي، آنها از تو انتظار دارند كه بتواني آن را بازي كني و ديگر لوست نمي كنند. اما با اين وجود، من همچنان به اين كار به عنوان يك شغل مفرح و شاد نگاه مي كنم.
مطمئناً لحظات مشكلي هم در كار وجود داشته است؟
هميشه لحظاتي وجود دارند كه شما با آدم هايي مواجه مي شويد كه نمي توانند بخوبي منظورشان را به ديگران منتقل كنند. اين مسأله مي تواند شما را اذيت كند، اما من بسيار خوش شانس بودم كه با كارگردان هايي مثل وين ونگ، مايكل مان، لوك بسون و جورج لوكاس كار كرده ام كه همگي آدمهايي بزرگ، مهربان و دوست داشتني بوده اند و همين طور بازيگراني مثل سوزان ساراندون و آل پاچينو. عموماً آدم هايي كه نقش هاي متوسط بازي مي كنند آدم هاي پردردسري از آب در مي آيند.
چگونه سعي كردي يكي از اين ملكه هاي جوان مضحك (اشاره به ستارگان زن جوان هاليوود) نشوي؟
خيلي جالب است كه تا حالا حتي با يكي از فيلمنامه هاي اين چنيني هم برخورد نكرده ام. نمي دانم كه آيا مشاورم چنين فيلمنامه هاي احمقانه اي را براي من نمي فرستد يا آنكه آنها اصلاً خودشان چنين فيلمنامه هايي را به من پيشنهاد نمي كنند. بنابراين واقعاً در چنين شرايطي قرار نگرفته ام كه بخواهم انتخاب كنم.
اين روزها در دانشكده مشغول به تحصيل هستي. آيا سينما در درس هايت مشكلي ايجاد نكرد؟
شايد خيلي خوش شانسم كه دوستان دانشجويم حسابي هواي من را دارند و در درس ها به من كمك مي كنند.
هم اتاقي هايت مي بايست خيلي خوشحال باشند كه با يك بازيگر معروف شريكند...
فكر نمي كنم هم اتاقي هايم زياد به اين موضوع اهميت بدهند. منظورم اين است كه يكي از آنها قهرمان تنيس است، يكي اهل مجارستان است اما براحتي مي تواند چهل صفحه انگليسي بنويسد و... بايد بگويم كه موفقيت من در زمينه اي است كه رسانه هاي گروهي به مراتب بيشتر از آن خبردار مي شوند تا كارهايي كه هم اتاقي هاي من در آن پيشرفت كرده اند. همگي آنها آدمهايي فوق العاده باهوشي هستند و زندگي هاي خوبي دارند، بنابراين فكر نمي كنم كه خيلي تحت تأثير من قرار بگيرند.
آيا شده است كه گروه نمايش دانشكده از تو بخواهد كه در كارهاي دانشكده شركت كني؟
فكر مي كنم اگر ورزشكار بودم و در تيمشان بازي نمي كردم عصباني مي شدند. اما آنها من را به اين دليل كه بازيگر هستم در دانشكده ثبت نام نكرده اند و فكر نمي كنم كه توقعي هم از من داشته باشند.
اينكه هم دانشجو هستي و هم بازيگر، چه مشكلاتي دارد؟
فكر مي كردم امسال خيلي راحت باشم چون در هيچ فيلمي بازي نمي كنم. اما بعد ناگهان دوتا از فيلم هايم شروع شدند كه اين مسأله كمي برايم مشكل بود. اما همه دوستانم در دانشگاه كارهاي فوق برنامه اي دارند كه وقتشان را با آنها
مي گذرانند و من تنها كسي نيستم كه كارهاي ديگري هم دارم.
اين فيلم آخري (وي به نشانه انتقام) هم كه حسابي وقت گير بود.
فقط وقت گير نبود. برخلاف جنگ هاي ستاره اي كه فكر مي كرديد روزهايم را به هم ريخته، اين فيلم زندگي عادي ام را به هم ريخت.
منبع:
IMDB

 

[esfandiyar2002]

ميلان لوتريا فيلم هاي تازه اش را جلوي دوربين مي برد.
به نوشته سايت اينترنتي اينديا.اف.ام، اين فيلمساز هندي كه اين روزها شاهد موفقيت درام اجتماعي خود «تاكسي شماره ۹۲۱۱» است، در گفت وگو با رسانه هاي گروهي اعلام كرد قصد دارد به طور همزمان دو پروژه مختلف را كارگرداني كند. يكي از اين دو پروژه را رامش سيپي - تهيه كننده معتبر و قديمي سينما كه تاكسي شماره ۹۲۱۱ را نيز تهيه كرده - توليد خواهد كرد كه يك قصه عاشقانه است. در طول سه ماه گذشته لوتريا مشغول مذاكره با سيپي بود تا بر سر جزئيات كار با هم به توافق برسند.
جان آبراهم كه نقش اصلي تاكسي شماره ۹۲۱۱ را بازي كرد، در اين فيلم - كه هنوز نامي براي آن انتخاب نشده- در كنار آبيشك باچان ظاهر خواهد شد. فيلمنامه فيلم آماده شده و قرار است كليد فيلمبرداري آن اواسط فصل بهار زده شود. لوتريا اين روزها مشغول انتخاب سه بازيگر مهم ديگر فيلم است.
دومين پروژه جديد لوتريا يك درام اجتماعي به نام «پرنده» است. سانجي دات كه دو سال قبل در «ديوار» لوتريا بازي كرد، نقش اصلي فيلم جديد را به عهده دارد. بعد از درام جنگي «ديوار» كه اختصاص به روابط تيره هند و پاكستان داشت و در نمايش عمومي با موفقيت مالي همراه نشد- دات و لوتريا به دنبال يك سوژه ويژه بودند كه از قرار معلوم «پرنده» مشخصات مورد نظر اين دو را در خود دارد. فيلم يك اكشن ماجراجويانه است كه براساس يك ماجراي واقعي ساخته مي شود.
تاكسي شماره ۹۲۱۱ سه هفته در هند به روي پرده سينماها رفت. اگرچه فيلم در سه روز اول نمايش فروش خوب و بالايي نداشت، اما به مرور با استقبال تماشاگران روبه رو شد و توانست لقب فيلمي با فروش متوسط را بگيرد.

همشهری

 

[esfandiyar2002]

آيس كيوب در نسخه سينمايي يك مجموعه تلويزيوني بازي مي كند.
به نوشته سايت اينترنتي فيلم استو، اين بازيگر سياهپوست سينما به جز بازي در نسخه سينمايي «كوتر خوش آمدي» يكي از تهيه كنندگان آن هم خواهد بود. كيوب كه اين روزها در حال بازي در قسمت دوم فيلم پرفروش «هنوز نرسيده ايم؟» است، فيلم بعدي خود را نيز انتخاب كرد.
«كوتر خوش آمدي» يك مجموعه تلويزيوني پر بيننده بود كه دهه هفتاد ميلادي به روي آنتن رفت و با موفقيت خيلي زيادي روبه رو شد.
تام برادي فيلم را براساس فيلمنامه اي از خودش كارگرداني خواهد كرد. شركت مستقل فيلمسازي «ديمنشن فيلمز» تهيه كننده اين فيلم خواهد بود. در نسخه اصلي، گيب كاپلان در نقش كوتر كاراكتر اصلي بازي كرد، اين نقش را در نسخه سينمايي ،كيوب به عهده دارد. كاپلان و آلن ساكس كه خالق قصه و كاراكترهاي مجموعه تلويزيوني هستند، ناظر به توليد نسخه سينمايي خواهند بود. آنها پس از فروش امتياز توليد نسخه سينمايي، اصرار دارند كه فيلم سينمايي حال و هوايي متفاوت از نسخه تلويزيوني داشته باشد.
قصه مجموعه درباره معلمي بود كه بعد از مدت ها دور از شهر زادگاه خود، دوباره به آنجا برمي گردد. او در برخورد با بچه هاي مدرسه جديد با دردسرها و مشكلات زيادي روبه رو مي شود. «كوتر خوش آمدي» در فاصله سال هاي ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ از تلويزيون پخش شد.
اين مجموعه در عين حال معرفي كننده جان تراولتا به عنوان يك بازيگر خيلي جوان بود. وي در مجموعه در يكي از نقش هاي مكمل ظاهر شد.

همشهری

 

[esfandiyar2002]

آيا موج فيلم هاي ژاپني در كره جنوبي به راه مي افتد؟
به نوشته سايت اينترنتي كونگ فو سينما، دو فيلم ژاپني جديد به روي پرده سينماهاي كره جنوبي مي روند. اين دو فيلم اميدوارند كه با استقبال گسترده تماشاگران كره اي روبه رو شده و راه را براي موفقيت هاي احتمالي محصولات ژاپني در كشور كره فراهم كنند.
فيلم هاي «پاسچيگي» (ما يك روز بر مشكلات غلبه مي كنيم) و «لاميسن و هيميكو» در سه روز اول نمايش خود توانستند بينندگان زيادي را به داخل سالن سينماهاي كره بكشانند و حالا تحليل گران منتظرند تا ببينند فروش فيلم ها در هفته دوم چگونه خواهد بود.
آخرين باري كه يك فيلم ژاپني در كره جنوبي با موفقيت مالي روبه روشد، سال ۱۹۹۸ بود كه «نامه هاي عاشقانه» در كره اكران عمومي شد.
اين فيلم راه را براي نمايش محصولات ژاپني در كره باز كرد. اما برخي از موفقيت فيلم هاي ژاپني در كره جنوبي نگران هستند. نگراني اين گروه اين است كه موج فيلم هاي ژاپني به صورت رقيبي جدي براي محصولات كره اي در آيد. اين موج از يك سو باعث مي شود تا وضعيت فروش فيلم هاي كره اي خراب شود و از سوي ديگر باعث تأثير پذيري فيلم هاي كره اي از محصولات ژاپني مي شود.
از طرف ديگر صنعت سينماي ژاپن از حضور خود در كره جنوبي خشنود است. بازار سينماي كره براي تهيه و توزيع كنندگان سينمايي ژاپن ارزش و اهميت خيلي زيادي دارد. در عين حال منتقدين كره اي مي گويند موفقيت مالي چند فيلم ژاپني در كره، به مفهوم موفقيت تمام محصولات ژاپني در اين كشور نيست. با اين وجود آنها هم قبول دارند كه اين فيلم ها، نقش مهمي در تغيير ذائقه تماشاگران كره اي دارند.

همشهری

 

[esfandiyar2002]

سعيده امين: دانشكده صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران دومين دوره جشنواره فيلم دانشجويي را از ۹ تا ۱۳ ارديبهشت ماه امسال برگزار مي كند.
برگزاري اولين جشنواره در سال گذشته نشان داد كه نه تنها در ميان دانشجويان دانشكده هاي هنري سطح كشور، بلكه در ميان ديگر دانشجويان رشته هاي مختلف تحصيلي، استعدادهاي قابل طرح بسيار زيادي وجود دارند و اگر زمينه عرضه آثار اين هنرمندان فراهم شود فرصت مناسبي براي شناسايي اين استعدادها خواهد بود.
در اين جشنواره دانشجويان فيلمساز در بخش مسابقه با موضوعات مستند، داستاني كوتاه، نماآهنگ، انيميشن و تيزر تلويزيوني با هم به رقابت مي پردازند. علاوه بر اين بخش ويژه اي با موضوع «مادر» و «هواي پاك» نيز براي اين مسابقه در نظر گرفته شده است.
معاونت فرهنگي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، شبكه دوم سيما، هفته نامه همشهري جوان، معاونت سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و دانشگاه هنر در برگزاري اين جشنواره مشاركت دارند.جشنواره در دو بخش اصلي و ويژه برگزار مي شود. بخش اصلي شامل داستاني كوتاه و بلند، مستند، نماآهنگ، پويانمايي و تله تئاتر و تيزر است و بخش ويژه شامل دو موضوع مادر و هواي پاك است.
تعداد آثار رسيده به دبيرخانه تا پايان اسفند ۸۴ در زمينه داستاني ۲۰۰ اثر، مستند ۱۲۰ اثر، نماآهنگ ۵۰ اثر، پويانمايي ۴۰ اثر و تيزر ۸۳ اثر بوده است. در بخش جنبي ۳۰۳ اثر در زمينه عكس و ۲۰۰ اثر در زمينه گرافيك به دبيرخانه رسيده است.قرار بود اين جشنواره در آذرماه برگزار شود اما به علت تغيير و تحولاتي كه در سازمان صدا و سيما و ساختار مديريت معاونت آموزشي رخ داد جشنواره به تأخير افتاد.
دبيرخانه جشنواره ليستي از داوران دو بخش انتخاب و داوري نهايي را در اختيار مطبوعات قرار داده است. رجبعلي طهماسبي، مهدي رحيميان، سهيلا نجم، محمد بزرگ نيا، محمدباقر معلم هيأت داوران در بخش داستاني هستند و در هيأت انتخاب بخش مستند، محمود اربابي، محمد تهامي نژاد، فرهاد ورهرام، محمدرضا گلبهار و محمدرضا پاسدار حضور دارند.
داوران نهايي آثار در بخش داستاني مجيد مجيدي، كمال تبريزي، رضا ميركريمي، مسعود اوحدي و مهدي كلهر هستند. احمدرضا ضابطي جهرمي، ابراهيم مختاري، حجت الله سيفي و رسول صدرعاملي نيز در بخش مستند به داوري مي نشينند.
داوران انتخاب و نهايي در بخش عكس نيز محمود گل محمدي و محمود معالج هستند. نورالدين زرين كلك، اكبر عالمي، عبدالله عليمراد، ناصر گل محمدي و حسن زريابي در انتخاب و داوري انيميشن به قضاوت نشسته اند. هيأت انتخاب و داوري تيزر و نماآهنگ؛ مسعود آب پرور، شاهرخ دولكو و حسين فردرو هستند.
ابراهيم حقيقي، قباد شيوا و عليرضا امامي در هيأت انتخاب و داوري گرافيك و اسفنديار شهيدي، اصغر فهيمي فر و جواد شمقدري در بخش ويژه داوري مي كنند.دبيرخانه جشنواره يك سري مقررات عمومي در نظر گرفته است؛ از جمله اين كه آثار ارسالي نبايد در جشنواره قبلي شركت داده شده باشند.
دانشجويان علاقه مند مي توانند با شماره تلفن هاي ۲۲۰۲۱۹۳۴- ۲۲۰۲۱۹۳۲ تماس بگيرند و ساير شرايط و اطلاعات را دريافت كنند.

 

[esfandiyar2002]

ايسنا: گلاب آدينه با بازي در نمايش «مادام پي پي» به نويسندگي و كارگرداني بابك محمدي، بار ديگر بر صحنه تئاتر حضور مي يابد.
آدينه چندين سال پيش در همين نمايش كه در تئاتر شهر اجرا شد، بازي كرده بود و حالا بعد از مدت ها دوباره سرگرم تمرين اين نمايش است كه به صورت تك بازيگر اجرا مي شود.
اين نمايش احتمالا ابتدا در فرهنگسراي نياوران اجرا خواهد شد و بعد از آن قرار است در مراكز و شهرستان هاي گوناگون، روي صحنه برود. البته آخرين حضور گلاب آدينه بر صحنه تئاتر به سال ۸۲ بر مي گردد كه وي در نمايش «در مصر برف نمي بارد» به كارگرداني علي رفيعي، نقش زليخا را بازي كرده بود.
بابك محمدي و كارهاي تازه
بابك محمدي، كارگردان اين نمايش، نمايش ديگري را با عنوان «درام هاي زندگي» در تالار اصلي فرهنگسراي نياوران اجرا خواهد كرد. اين نمايش كه متن آن را خود وي نوشته ، مجموعه اي از نمايش هاي كوتاه است كه تم طنز اجتماعي دارد.
محمدي پيش از اين نمايش موفق «حرفه اي ها» يك كمدي غمگين را در تالار گوشه فرهنگسراي نياوران اجرا كرده بود كه مورد استقبال علاقه مندان تئاتر قرار گرفت و بعد از آن هم در تالار قشقايي تئاتر شهر روي صحنه رفت.

 

[esfandiyar2002]

باز هم يك خبر تازه از تعطيلي سالن هاي سينما به گوش مان رسيد. سينما «ميلاد» از سالن هاي قديمي نمايش فيلم در ميدان شهداي تهران تعطيل مي شود. اين سينما كه در دهه ۴۰ شمسي در ضلع جنوبي و مدخل ورودي به خيابان ۱۷ شهريور جنوبي در ميدان شهدا احداث شده، ظاهراً توسط شهرداري و براي استفاده در طرح مترو خريداري شده و از اواسط بهار تعطيل مي شود.
«زير درخت هلو» ساخته ايرج طهماسب آخرين فيلمي است كه در اين سينما به روي پرده رفته و بعد از آن سينما ميلاد براي هميشه خاموش مي شود. به طور قطع اجراي طرح مترو در محل اين سينما امري گريزناپذير بود. اما آيا نبايد به فكر جايگزين هايي براي اين دسته از قربانيان بود.قربانيان فرهنگي طرح هاي توسعه شهري.
از اين پس، به جاي اجراي برنامه اي براي افزايش تعداد سالن هاي سينما، خوب است به فكر حفظ همين تعداد اندك سالن ها باشيم.

 

[esfandiyar2002]

مجموعه تئاتر شهر در سال جديد فعاليت خود را با نمايش هايي از اكبر زنجانپور، ميكائيل شهرستاني، حميد فلاحي، علي نرگس نژاد، مهرداد خرمن بيز، حميد فلاحي، حسين مهكام و آتيلا پسياني آغاز مي كند.
مجموعه تئاتر شهر در سال جديد با هشت نمايش فعاليت خود را آغاز مي كند. هشت نمايش از هفت كارگردان از تاريخ بيستم فروردين اجراهاي خود را آغاز مي كنند. نمايش «دشمن مردم» به كارگرداني اكبر زنجانپور در تالار اصلي اجرا مي شود.
ميكائيل شهرستاني نيز با دو نمايش از اكبر رادي با نام هاي «شب بخير جناب كنت» و «آهنگ هاي شكلاتي» در تالار قشقايي اجرا خواهد داشت. همچنين نمايش «تيغ و ماه» به كارگرداني آتيلا پسياني نيز در تالار چهارسو روي صحنه مي رود.
بر اين اساس، نمايش «آواز ستاره ها» به كارگرداني مهرداد خرمن بيز در تالار نو اجرا مي شود و تالار كوچك نيز پذيراي نمايش «وقتي فرشته خواب سگ مي بيند» به كارگرداني علي نرگس نژاد است.
نمايش «پدرم آدم مقصر نبود» نيز به كارگرداني حميد فلاحي در كارگاه نمايش روي صحنه مي رود. نمايش «سكوت» به كارگرداني حسين مهكام در تالار سايه روي صحنه مي رود. اين نمايش ها در حال تمرين هستند و از بيستم فروردين اجرا خواهند داشت.

همشهری