لووووول . من چرا اینو ندیده بودم .]نرود هيچ ز يادم نگه حالت دوست
صدف سينه ي من با گوهر دوست نكوست
به خدا آنچه من آموختم از رويت اوست
نيست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه كنم حرف دگر ياد ندادم استاد
]
در طول روز همه اين احساسها بهم دست ميده تا شب بشه :
]