افكارم حالت تهوع دارد؛ به گمانم دچار مسموميت ذهني شده ام.
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #241 افكارم حالت تهوع دارد؛ به گمانم دچار مسموميت ذهني شده ام.
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #242 نميدانم وقتي كره خاكي ميميرد كجا به خاكش ميسپارند
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #243 در روز باراني چتر الگوي فداكاري است.
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #244 درسفيدي چشمانت،تمام رنگها را تجربه کردم تا به سياهي رسيدم.
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #245 مرگ بي سروصدا مي آيد، شما بيخود هياهوبه راه مي اندازيد.
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #246 چشمانش به سياهي آسمان شب بود،ولي هرگز درآن آسمان ستاره اي نبود.
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #247 آن قدر نقشه هاي خوب خوب كشيد تا برایش نقشه ها كشيدند!
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #248 خون دل مي خورد، گفتند: واي چقدر تو خون آشامي!
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #249 دلم براش کباب شد؛ نامردي کرد و دلمو خوردش!
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #250 ماهي خجالتی در موقع تحويل سال قرمز شد!
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #251 میگفت چشمهايت با من حرف میزند، برایهمين موقع خداحافظی فقط نگاهش کردم
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #252 ساعتی که ضمن کار کردن چرت می زند ، عقب می ماند.
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #253 بعضی ها افکارشان بقدری بازاست که حرف حساب هم درآن بند نمی شود.
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #254 چون روحم هنگام صعود به آسمان با كسر مواد سوختي روبرو شد، به زمين بازگشت.
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #255 براي مردن عمري فرصت دارم.
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #256 آدمی نه آنقدر زنده است که به اندازه کافی فکر کند و نه آنقدر فکر می کند که به اندازه کافی زنده است.
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #257 متخصص کلیه بود، اما در مورد کلیه بیماریها اظهار نظر می کرد!
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #258 اشکهای آسمان در برابر اشکهای من حرفی برای گفتن نداشتند.
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #259 وقتي کسي به تو گفت که از ته دل دوستت دارم، مواظب باش. چون هنوز جايي در بالاي دلش براي ديگران هست
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 13 جولای 2010 #260 بعضي براي آنكه دل كسي را به دست آورند، آگهي ميدهند