ژولیوس روزنبرگ (۱۹۱۸ - ۱۹۵۳) اتل روزتبرگ (۱۹۱۵ - ۱۹۵۳) زن و شوهر آمریکایی که هر دو را به جرم جاسوسی و دادن اطلاعاتی راجع به سلاحهای اتمی به شوروی در آمریکا اعدام کردند.
در خلال ماجرای محاکمهٔ روزنبرگها و وقایع بعد از اعدام آنها نظریههای مختلفی مطرح شد یکی از این نظریهها دلالت بر این داشت که آمریکا میخواهد برخورداری شوروری از بمب اتمی را، که عامل مهمی برای برتری نظامی آمریکا بر بقیه جهان بعد از جنگ جهانی دوم محسوب میشد، به جاسوسی ربط دهد نه رشد علمی و توانمندیهای اتحاد جماهیر شوروی. برای همین روزنبرگها را بدون مدرک کافی محاکمه و اعدام کردند.
آنها در هنگام مرگ دو فرزند 10 و 6 سال داشتند.
به عقیدهٔ نویسندهٔ لومند دیپلماتیک، آمریکاییها به علت عدم وجود مدارک برای اثبات اتهامات جاسوسی، از روزنبرگها به عنوان گوشت قربانی استفاده کردند.
اعدام روزنبرگها در ایران نیز در بین روشنفکران واکنشهایی را به همراه داشت. از جمله هوشنگ ابتهاج در تیر ۱۳۳۲ شعری برای آنها سرود به نام روزنبرگها که در کتاب یادگار خون سرو آمدهاست.
خبر کوتاه بود
- " اعدام شان کردند "
خروش دخترک برخاست
لبش لرزید
دو چشم خسته اش از اشک پر شد
گریه را سر داد
و من با کوششی پر درد اشکم را نهان کردم
چرا اعدامشان کردند ؟
می پرسد ز من با چشم اشک آلود
عزیزم دخترم
آنجا شگفت انگیز دنیایی ست
دروغ و دشمنی فرمانروایی می کند آنجا
طلا : این کیمیای خون انسان ها
خدایی می کند آنجا
شگفت انگیز دنیایی که همچون قرنهای دور
هنوز از ننگ آزار سیاهان دامن آلوده ست
در آنجا حق و انسان و حرفهایی پوچ و بیهوده ست
در آنجا رهزنی آدمکش خونریزی آزاد است
و دست و پای آزادی ست در زنجیر
عزیزم دخترم
آنان
برای دشمنی با من
برای دشمنی با تو
برای دشمنی با راستی
اعدام شان کردند
و هنگامی که یاران
با سرود زندگی بر لب
به سوی مرگ می رفتند
امیدی آشنا می زد چو گل در چشم شان لبخند
به شوق زندگی آواز می خواندند
و تاپایان ره راه روشن خود با وفا ماندند
عزیزم پاک کن از چهره اشکت را ز جا برخیز
تو در من زنده ای من در تو ما هرگز نمی میریم
من و تو با هزاران دگر
این راه را دنبال می گیریم
از آن ماست پیروزی
از آن ماست فردا با همه شادی و بهروزی
عزیزم
کار دنیا رو به آبادی ست
و هر لاله که از خون شهیدان می دمد امروز
نوید روز آزادی ست