- تاریخ عضویت
- 2 فوریه 2004
- نوشتهها
- 3,971
- لایکها
- 30
- سن
- 48
۱۹۳۳
با اينكه آخرين اطلاعات و مدارك مربوط به وجود يك هيولاى آبزى در درياچه لخ نس اسكاتلند به حدود سال ۴۵۰ پس از ميلاد برمى گردد اما در دوم مه ۱۹۳۳ هنگامى كه يك زوج جوان محلى اعلام كردند كه يك حيوان عظيم الجثه را در سطح درياچه مشاهده كرده اند. افسانه اين جانور دوباره زنده شد. پس از انتشار اين خبر در روزنامه اى محلى به نام اينورنس كورير، داستان اين هيولا به خبر اول تمام روزنامه هاى لندن تبديل شد و تا بدانجا پيش رفت كه تمام روزنامه هاى لندن خبرنگاران برجسته خود را جهت تهيه خبر به محل اعزام كردند و سيركى هم جايزه اى معادل ۲۰ هزار (واحد پول اسكاتلند) را براى صيد كردن اين حيوان تعيين كرد.
درياچه لخ نس واقع در منطقه اى كوهستانى در اسكاتلند بيشترين ذخيره آب طبيعى كل سرزمين بريتانيا را در خود داشت. اين درياچه به طول تقريبى ۳۷ كيلومتر در عميق ترين نقطه به ۲۵۰ متر مى رسيد. پژوهشگرانى كه در مورد هيولاى درياچه تحقيق مى كردند، در متون تاريخى اسكاتلند مطالب بسيارى در مورد حيوان آبزى عظيم الجثه اى به نام «نسى» يافتند كه مردمان محلى آن روزگار تصاويرى از اين حيوان را بر روى تخته سنگ هاى ايستاده در كنار درياچه حك كردند. اولين مرجع مكتوبى كه در مورد اين حيوان وجود دارد به قرن هفتم برمى گردد. زمانى كه زندگينامه «سنت كولومبا» - مبلغ مذهبى ايرلندى كه مسيحيت را به مردمان اسكاتلند معرفى كرد _ نوشته شد. طبق نوشته هاى موجود «سنت كولومبا» در سال ۵۶۵ پس از ميلاد در مسير خود به سمت يكى از شهرهاى شمالى اسكاتلند در كنار درياچه لخ نس توقف كرد تا با هيولاى درياچه مقابله كند. هيولايى كه مردمان محلى را مى كشت. در همين اثنا هيولاى درياچه به يكى از ماهيگيران حمله كرد و در مقابل «سنت كولومبا» به اذن پروردگار به حيوان فرمان داد كه «با تمام سرعت دور شود» و پس از آن ديگر هيچ يك از ساكنان همجوار درياچه كشته نشدند. در سال ۱۹۳۳ جاده جديدى در امتداد ساحل درياچه ساخته شد كه به رانندگان امكان مشاهده چشم اندازى زيبا از درياچه را مى داد. پس از آنكه در ۲ مه همان سال خبر مشاهده هيولاى درياچه منتشر شد افكار عمومى نسبت به ماجرا حساس شد و اين حساسيت با انتشار خبرى ديگر تشديد شد. يك زوج جوان ديگر ادعا كردند هيولا را در حال عبور از جاده ساحلى ديده اند.
از تمام روزنامه هاى معتبر انگلستان خبرنگارانى به محل اعزام شدند و در اين بين روزنامه ديلى ميل شكارچى معروف مارمادوك ويثرل را براى شكار هيولا به خدمت گرفت.پس از چند روز تحقيق و تفحص ويثرل گزارش داد ردپاهايى مربوط به يك حيوان عظيم الجثه چهارپا را يافته است. فرداى آن روز تيتر يك روزنامه ديلى ميل از اين قرار بود: «هيولاى لخ نس افسانه نيست، حقيقت است.» جذابيت هاى توريستى لخ نس در حال فراموش شدن بود و توريست ها يا روى قايق هايشان و يا در ساحل فقط به انتظار ديدن هيولاى درياچه بودند. قالب هاى گچى ردپاى مكشوفه به موزه تاريخ طبيعى انگلستان فرستاده شد و پس از انجام آزمايش هاى مختلف اعلام شد كه ردپاها شباهت زيادى به ردپاهاى يك اسب آبى عظيم الجثه دارد.موقتاً تب هيولاى لخ نس فروكش كرد ولى داستان پردازى ها هنوز ادامه داشت.
در سال ۱۹۳۴ عكسى از حيوانى عظيم الجثه شبيه دايناسور با گردنى دراز در حال خروج از آب هاى تيره درياچه گرفته شد و ذهن بسيارى از محققان را به اين سمت كشاند كه هيولاى درياچه از بقاياى دايناسورهاى آبزى است كه ۶۵ ميليون سال پيش منقرض شده اند. آنها به اين فرضيه معتقد بودند كه طى تمام آن سال هاى انقراض درياچه لخ نس به طور كامل منجمد بوده است و اين حيوان طى ۱۰ هزار سال گذشته خود را از دريا به اين محل رسانده است. تحقيقات نشان داده است «پلسيوسار»ها يا دايناسورهاى آبزى خونسرد بوده و در محيط منجمد عمر طولانى نخواهند داشت.ديگران بر اين اعتقاد بودند كه اين حيوان از نسل وال هاى اوليه است كه ۱۸ ميليون سال پيش منقرض شده اند. در اين بين كسانى هم بودند كه اعتقاد داشتند تمام اينها توهماتى است كه در اثر بخارات ناشى از ورود آب سرد رودخانه به محدوده گرم درياچه به وجود آمده است.محققان آماتور اما بيش از ديگران دقت و پشتكار صرف كردند. در دهه ۷۰ دانشگاه هاى انگلستان هيات هايى متشكل از متخصصان را كه مجهز به دستگاه ردياب صوتى (سونابر) بودند، به درياچه لخ نس اعزام كردند. در تمام تحقيقات انجام شده دستگاه هاى ردياب اجسام عظيم الجثه متحركى را رديابى مى كردند كه ماهيت آنها براى محققان ناشناخته بود.در سال ۱۹۷۵ آكادمى علمى _ كاربردى بوستون دستگاهى مركب از يك دستگاه ردياب صوتى و يك دوربين عكاسى ساخت و جهت تحقيق هياتى را به محل اعزام كرد. عمليات تحقيق انجام شد و پس از چاپ عكس ها و پردازش آنها مشخص شد كه شىء مورد نظر باله يك حيوان آبزى ماقبل تاريخ شبيه «پليسامور» است. تحقيقات انجام شده طى دهه هاى ۸۰ و ۹۰ نيز اطلاعات بيشترى در برنداشت. در نهايت مشخص شد عكسى كه در سال ۱۹۲۴ از اين هيولا منتشر شد، جعلى بود كه در نتيجه آن جريان توريستى در منطقه لخ نس مختل شد و محققان حرفه اى و آماتور بسيارى را در جست وجوى هيولاى لخ نس سرگرم كرد.
با اينكه آخرين اطلاعات و مدارك مربوط به وجود يك هيولاى آبزى در درياچه لخ نس اسكاتلند به حدود سال ۴۵۰ پس از ميلاد برمى گردد اما در دوم مه ۱۹۳۳ هنگامى كه يك زوج جوان محلى اعلام كردند كه يك حيوان عظيم الجثه را در سطح درياچه مشاهده كرده اند. افسانه اين جانور دوباره زنده شد. پس از انتشار اين خبر در روزنامه اى محلى به نام اينورنس كورير، داستان اين هيولا به خبر اول تمام روزنامه هاى لندن تبديل شد و تا بدانجا پيش رفت كه تمام روزنامه هاى لندن خبرنگاران برجسته خود را جهت تهيه خبر به محل اعزام كردند و سيركى هم جايزه اى معادل ۲۰ هزار (واحد پول اسكاتلند) را براى صيد كردن اين حيوان تعيين كرد.
درياچه لخ نس واقع در منطقه اى كوهستانى در اسكاتلند بيشترين ذخيره آب طبيعى كل سرزمين بريتانيا را در خود داشت. اين درياچه به طول تقريبى ۳۷ كيلومتر در عميق ترين نقطه به ۲۵۰ متر مى رسيد. پژوهشگرانى كه در مورد هيولاى درياچه تحقيق مى كردند، در متون تاريخى اسكاتلند مطالب بسيارى در مورد حيوان آبزى عظيم الجثه اى به نام «نسى» يافتند كه مردمان محلى آن روزگار تصاويرى از اين حيوان را بر روى تخته سنگ هاى ايستاده در كنار درياچه حك كردند. اولين مرجع مكتوبى كه در مورد اين حيوان وجود دارد به قرن هفتم برمى گردد. زمانى كه زندگينامه «سنت كولومبا» - مبلغ مذهبى ايرلندى كه مسيحيت را به مردمان اسكاتلند معرفى كرد _ نوشته شد. طبق نوشته هاى موجود «سنت كولومبا» در سال ۵۶۵ پس از ميلاد در مسير خود به سمت يكى از شهرهاى شمالى اسكاتلند در كنار درياچه لخ نس توقف كرد تا با هيولاى درياچه مقابله كند. هيولايى كه مردمان محلى را مى كشت. در همين اثنا هيولاى درياچه به يكى از ماهيگيران حمله كرد و در مقابل «سنت كولومبا» به اذن پروردگار به حيوان فرمان داد كه «با تمام سرعت دور شود» و پس از آن ديگر هيچ يك از ساكنان همجوار درياچه كشته نشدند. در سال ۱۹۳۳ جاده جديدى در امتداد ساحل درياچه ساخته شد كه به رانندگان امكان مشاهده چشم اندازى زيبا از درياچه را مى داد. پس از آنكه در ۲ مه همان سال خبر مشاهده هيولاى درياچه منتشر شد افكار عمومى نسبت به ماجرا حساس شد و اين حساسيت با انتشار خبرى ديگر تشديد شد. يك زوج جوان ديگر ادعا كردند هيولا را در حال عبور از جاده ساحلى ديده اند.
از تمام روزنامه هاى معتبر انگلستان خبرنگارانى به محل اعزام شدند و در اين بين روزنامه ديلى ميل شكارچى معروف مارمادوك ويثرل را براى شكار هيولا به خدمت گرفت.پس از چند روز تحقيق و تفحص ويثرل گزارش داد ردپاهايى مربوط به يك حيوان عظيم الجثه چهارپا را يافته است. فرداى آن روز تيتر يك روزنامه ديلى ميل از اين قرار بود: «هيولاى لخ نس افسانه نيست، حقيقت است.» جذابيت هاى توريستى لخ نس در حال فراموش شدن بود و توريست ها يا روى قايق هايشان و يا در ساحل فقط به انتظار ديدن هيولاى درياچه بودند. قالب هاى گچى ردپاى مكشوفه به موزه تاريخ طبيعى انگلستان فرستاده شد و پس از انجام آزمايش هاى مختلف اعلام شد كه ردپاها شباهت زيادى به ردپاهاى يك اسب آبى عظيم الجثه دارد.موقتاً تب هيولاى لخ نس فروكش كرد ولى داستان پردازى ها هنوز ادامه داشت.
در سال ۱۹۳۴ عكسى از حيوانى عظيم الجثه شبيه دايناسور با گردنى دراز در حال خروج از آب هاى تيره درياچه گرفته شد و ذهن بسيارى از محققان را به اين سمت كشاند كه هيولاى درياچه از بقاياى دايناسورهاى آبزى است كه ۶۵ ميليون سال پيش منقرض شده اند. آنها به اين فرضيه معتقد بودند كه طى تمام آن سال هاى انقراض درياچه لخ نس به طور كامل منجمد بوده است و اين حيوان طى ۱۰ هزار سال گذشته خود را از دريا به اين محل رسانده است. تحقيقات نشان داده است «پلسيوسار»ها يا دايناسورهاى آبزى خونسرد بوده و در محيط منجمد عمر طولانى نخواهند داشت.ديگران بر اين اعتقاد بودند كه اين حيوان از نسل وال هاى اوليه است كه ۱۸ ميليون سال پيش منقرض شده اند. در اين بين كسانى هم بودند كه اعتقاد داشتند تمام اينها توهماتى است كه در اثر بخارات ناشى از ورود آب سرد رودخانه به محدوده گرم درياچه به وجود آمده است.محققان آماتور اما بيش از ديگران دقت و پشتكار صرف كردند. در دهه ۷۰ دانشگاه هاى انگلستان هيات هايى متشكل از متخصصان را كه مجهز به دستگاه ردياب صوتى (سونابر) بودند، به درياچه لخ نس اعزام كردند. در تمام تحقيقات انجام شده دستگاه هاى ردياب اجسام عظيم الجثه متحركى را رديابى مى كردند كه ماهيت آنها براى محققان ناشناخته بود.در سال ۱۹۷۵ آكادمى علمى _ كاربردى بوستون دستگاهى مركب از يك دستگاه ردياب صوتى و يك دوربين عكاسى ساخت و جهت تحقيق هياتى را به محل اعزام كرد. عمليات تحقيق انجام شد و پس از چاپ عكس ها و پردازش آنها مشخص شد كه شىء مورد نظر باله يك حيوان آبزى ماقبل تاريخ شبيه «پليسامور» است. تحقيقات انجام شده طى دهه هاى ۸۰ و ۹۰ نيز اطلاعات بيشترى در برنداشت. در نهايت مشخص شد عكسى كه در سال ۱۹۲۴ از اين هيولا منتشر شد، جعلى بود كه در نتيجه آن جريان توريستى در منطقه لخ نس مختل شد و محققان حرفه اى و آماتور بسيارى را در جست وجوى هيولاى لخ نس سرگرم كرد.
