• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

پایگاه پویای شعر کلاسیک

Rain Drop

Registered User
تاریخ عضویت
1 دسامبر 2009
نوشته‌ها
208
لایک‌ها
364
محل سکونت
Arak
اي كه از كوچه ي معشوقه ما ميگذري.............................بر حذر باش كه سر ميشكند ديوارش

حافظ
 

Q__Q

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2012
نوشته‌ها
609
لایک‌ها
3,358
شهپر زاغ و زغن زیبای صید و قید نیست
کین کرامت همره شهباز و شاهین کرده اند

حافظ
 

bina2010

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
3 ژانویه 2012
نوشته‌ها
10
لایک‌ها
7
محل سکونت
Kermanshah
در آن نفـــس که بمیــرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
(سعدی)
 

manuela89

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 نوامبر 2007
نوشته‌ها
1,643
لایک‌ها
1,241
آن مایه که نوشی زجهان یا پوشی.......... معذوری اگر در طلب آن کوشی

باقی همه رایگان نیرزد، هشدا............. تا عمر گذان مایه بدان نفروشی


خیام
 

pbz

Registered User
تاریخ عضویت
14 دسامبر 2007
نوشته‌ها
106
لایک‌ها
42
محل سکونت
Unit
دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن .............. در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن
از جان طمع بریدن آســــان بود ولیکن .............. از دوستان جانی مشکل توان بریدن

حافظ
 

SilentStar

Registered User
تاریخ عضویت
20 ژوئن 2007
نوشته‌ها
572
لایک‌ها
230
محل سکونت
Tehran
نیکنامی خواهی ای دل با بدان صحبت مدار *** خودپسندی جان من برهان نادانی بود
 

supermirrora

Registered User
تاریخ عضویت
22 مارس 2013
نوشته‌ها
485
لایک‌ها
447
محل سکونت
یه جای بد
گویند بهشت و حور عین خواهد بود
آن جا می ناب و انگبین خواهد بود
گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک
چون عاقبت کار چنین خواهد بود

خیام

پ.ن: من غلام این فلسفه‌ش ام!
 

supermirrora

Registered User
تاریخ عضویت
22 مارس 2013
نوشته‌ها
485
لایک‌ها
447
محل سکونت
یه جای بد
يار برفت و ماند دل شب همه شب در آب و گل ..............تلخ و خمار مي طپم تا به صبوح واي من


بهر خـــداي ســــاقيا آن قـــــدح شـگــــرف را .................بر كـــف پير مــــن بنه از جهت رضاي من


مولونای بلخی
 

ترانه18

Registered User
تاریخ عضویت
15 آپریل 2013
نوشته‌ها
183
لایک‌ها
677
محل سکونت
تهران
نی طاقتِ وصلت مرا ؛ نه صبر در هجرانِ تو
وصلت بلا ؛ هجرت بلا ؛ ای من بلا گردانِ تو

"مشتاق اصفهانی"
 

somayeh60

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 ژانویه 2013
نوشته‌ها
1,443
لایک‌ها
4,740
وصل تو اجل را ز سرم دور همی داشت
از دولت هجر ت کنون دور نمانده ست

حافظ
 

آرامش

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
10 ژانویه 2011
نوشته‌ها
59
لایک‌ها
14
تا کی می صبوح و شکر خواب بامداد
هشیار گرد هان که گذشت اختیار عمر

حافظ
 

somayeh60

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 ژانویه 2013
نوشته‌ها
1,443
لایک‌ها
4,740
روی بنمای و مرا گو که ز جان دل برگیر
پیش شمع آتش پروانه به جان گو درگیر

حافظ
 

s.reza

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 جولای 2012
نوشته‌ها
584
لایک‌ها
728
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
آن جا جز آن که جان بسپارند چاره نیست

حافظ
 

somayeh60

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 ژانویه 2013
نوشته‌ها
1,443
لایک‌ها
4,740
توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون
می گزم لب که چرا گوش به نادان کردم


حافظ
 

manuela89

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 نوامبر 2007
نوشته‌ها
1,643
لایک‌ها
1,241
منم آن شاعر ساحر که به افسون سخن......... از نی کلک همه قند و شکر می بارم

حافظ

..................


دوستان این تاپیک مثل مشاعره هست فقط نام شاعر حتما باید ذکر باشه.

سپاس از اینکه رعایت می کنید و دوستان جدید پست اول تاپیک و مطالعه می کنند.
 

wonnin

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
4,001
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
مي بندم اين دو چشم پر آتش را
تا ننگرد درون دو چشمانش
تا داغ و پر تپش نشود قلبم
از شعله نگاه پريشانش

فروغ فرخزاد
 

somayeh60

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 ژانویه 2013
نوشته‌ها
1,443
لایک‌ها
4,740
شرمم از خرقه آلوده خود می آید
که بر او پاره به صد شعبده پیراسته ام

حافظ
 

Old Ali

کاربر افتخاری موسیقی
تاریخ عضویت
3 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
874
لایک‌ها
3,530
محل سکونت
Tehran
میازار موری که دانه کش است

ای بابا چرا اینجوری نگاه میکنین؟ :eek:hno: خوب باشه اینم یکی دیگه

من و انکار شراب این چه حکایت باشد
غالبا این قدرم عقل و کفایت باشد
تا به غایت ره میخانه نمی‌دانستم
ور نه مستوری ما تا به چه غایت باشد

حافظ
 

Old Ali

کاربر افتخاری موسیقی
تاریخ عضویت
3 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
874
لایک‌ها
3,530
محل سکونت
Tehran
تا زهره و مه در آسمان گـشت پدید

بـهتر ز می ناب کـسی هـیچ ندید

من در عجبم ز می فروشان که ایشان

زين به که فروشند چه خواهند خرید


خیام
فکر می کنم مصرع آخر اینطور است:

به زانکه فروشند چه خواهند خرید
 
Last edited:
بالا