• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

کارگردانان دریوزه ایرانی ، مایه شرمساری نه افتخار

karate-kid

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 فوریه 2006
نوشته‌ها
56
لایک‌ها
0
اگر دقت کرده باشید جوایزی که اینها برده اند جوایز اصلی ( بهترین کارگردانی, بهترین تدوین , بهترین فیلمنامه)

نبوده است.

بلکه آنها جوایز : نگاه ویژه , جایزه ویژه منتقدان و .... را برده اند .

و این می تواند بیانگر سطح سینمایی آنها باشد.


البته کیارستمی استثنا است و کارهای او اصالت دارد ( که جمعی بی هنر,

ناشیانه از او تقلید کرده اند.)
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
به نقل از kasra_kh :
دوست عزیز !
من فکر کنم اینکه بقیه زحمت درگیر شدن توی اینجا رو به خودشون نمیدن برمیگرده به نوع بیان مطلب و نظراتتون !
جدیدا مد شده برای بحث و تبادل نظر در هر موضوعی با توهین به افراد و موضوعات مورد بحث شروع میکنند (مثل تاپیک موسیقی سنتی)

نشون میده که شماها مطلبی برای بحث کردن ندارید (و اصولا فایده ای نداره بحث کردن) !
اگر زمانی احساس کنم میخواهید واقعا نظرات دیگران رو درباره ی این موضوع و تفکرات خودتون بدونید خوشحال میشم نظرم رو بگم !
آفرین کسرا ... حرف دل زدی ... با این اوصاف طبیعیه که کسی تو بحث شرکت نکنه
164.gif
 

rezadignity

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 ژانویه 2005
نوشته‌ها
1,588
لایک‌ها
6
محل سکونت
Iran
تنها چیزی که در همه پستها وجود داشت این بود که چرا در فیلم های کارگردانان درجه 1 ما ایران کشوری جهان سومیست !
من از آنهایی نیستم که دوست داشته باشم برخلاف واقعیت در مورد ایران تصویر سازی بشه ، همه میدونن که ایران جهان سومی است . مسئله این آقایان انعکاس حقایق نیست .

نشون میده که شماها مطلبی برای بحث کردن ندارید (و اصولا فایده ای نداره بحث کردن) !
اگر زمانی احساس کنم میخواهید واقعا نظرات دیگران رو درباره ی این موضوع و تفکرات خودتون بدونید خوشحال میشم نظرم رو بگم !
من خوشحال می شوم نظرات شما را بشنوم .

آفرین کسرا ... حرف دل زدی ... با این اوصاف طبیعیه که کسی تو بحث شرکت نکنه .
کدوم اوصاف ؟ من نظرمو گفتم شما هم اگه نظر بدی ....
من ناسزایی نگفته ام .
 

oggy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
13 فوریه 2006
نوشته‌ها
149
لایک‌ها
0
به نقل از karate-kid :
اگر دقت کرده باشید جوایزی که اینها برده اند جوایز اصلی ( بهترین کارگردانی, بهترین تدوین , بهترین فیلمنامه)

نبوده است.

بلکه آنها جوایز : نگاه ویژه , جایزه ویژه منتقدان و .... را برده اند .

و این می تواند بیانگر سطح سینمایی آنها باشد.


البته کیارستمی استثنا است و کارهای او اصالت دارد ( که جمعی بی هنر,

ناشیانه از او تقلید کرده اند.)


۱۰۰٪ موافقم.
 

zirnevis

Registered User
تاریخ عضویت
15 می 2006
نوشته‌ها
992
لایک‌ها
8
در مورد مجید مجیدی باید حضورتان عرض کنم ایشان قبلا بازیگر خوبی بودن ویکی دو تا فیلم خوب ساختند ولی جو گرفتش و رفت سراغ بدبختی های مردم که البته واقعیتی است . ایشان عاشق اسکار هستند و هر روز خواب آن را می بینند . مخملباف هم که گفته من ایرانی نیستم و تا دیروز افغانی بود و الان تاجیکستانی و فردا نپالی و ...
به هر حال کیارستمی سینمای خاص خودش رو داره و اون و پسرش با هر ماه یک نامزد عوض می کنند . ولی هیچکس کیمیایی نمیشه که از همان اول انقلاب حرکاتش مشکوک بود و تا فراری دادن ... بماند سینمای ایران الان
دو قشر داره یک عده جشنواره ساز و یک عده فیلم فارسی ساز ......
 

rezadignity

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 ژانویه 2005
نوشته‌ها
1,588
لایک‌ها
6
محل سکونت
Iran
همگی بی هنر و ... هستند ، آنها برای روزه خوانی و دعای سر قبر بهتر هستند ( البته قبرهای اروپایی ، جایزه داته بید جیگر) .

هنر یعنی نوآوری ، نوشتن سناریوهای نبوغ آمیز و هنرمندانه و ..... نه گریه و زاری و فلاکت و ...
 

zirnevis

Registered User
تاریخ عضویت
15 می 2006
نوشته‌ها
992
لایک‌ها
8
فیلم تیر باران با بازی مجید مجیدی رو شبکه 1 پخش کرد باحال بود . بازیگر انقلابی و بازی زیبا
 

rezadignity

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 ژانویه 2005
نوشته‌ها
1,588
لایک‌ها
6
محل سکونت
Iran
من فکر می کنم آدم اگر چیزی برای گفتن داشته باشه از گفتنش دریغ نمی کنه .

اینا همش بهانه است ..
 

sa

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
3 فوریه 2003
نوشته‌ها
74
لایک‌ها
14
من کاری ندارم کی چی نوشته و این ها، ولی کلا تمام کارگردان ها هم فیلم خوب دارند هم فیلم بی خودی و الکی ، ولی اگه منظور اقایانی مانند مجیدی و خانم هایی مانند سمیرا مخملباف رو می خواهید بررسی کنید ، باید بگم این جور افراد اگه کارگردان نمی شدند احتمالا دزد یا کلاه بردار می شدند ، هیچگاه یادم نمی ره یه نویسنده آلمانی که اومده بود ایران ، گفت من فیلم آقای مجیدی رو دیده بودم و انتظار داشتم با یه الاغ من رو ببرن به چادر یا کلبه ای که شب رو باید سر کنم ، من نمی دونستم اینجا موبایل ، اینترنت ، تیغ ریش تراشی ووو هست !!!

راستی یکی به من بگه نخستین بار چه کسی این چهره کلیشه ای و سنتی و 100% اشتباه رو از خوزستان در سینما و تلویزیون ترسیم کرد ؟
 

rezadignity

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 ژانویه 2005
نوشته‌ها
1,588
لایک‌ها
6
محل سکونت
Iran
کسانی مانند مجیدی بی هنران ، بی وطنان ، خود شیرینان ، و خود زنانی هستند که هنر سینما را با ... اشتباه گرفته اند .

راستی یکی به من بگه نخستین بار چه کسی این چهره کلیشه ای و سنتی و 100% اشتباه رو از خوزستان در سینما و تلویزیون ترسیم کرد ؟
منظورتان دقیقا چیست ؟
 

easter

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
108
لایک‌ها
4
چند روز پیش کارگردانان ایرانی( مجیدی , حاتمی کیا و ...) با .... دیدار کردند و به دریوزگی

و چاپلوسی مفرط پرداختند.
 

سلمان 313

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
10 ژوئن 2006
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
0
به نظر ، چاپلوس و دریوزه عده ای هستند که با نگاه غربیان ، خود را می بازند ...

در دیدار با ***** به این نکته تاکید شد که جشنواره هائی مثل کن ، فقط فیلمهائی از ایران را انتخاب می کنند که یا فقر و خرابی بسازد ، یا فساد و اسارت ... ، گرچه فیلمهای مجیدی و حاتمی کیا فیلمهای پرمحتوا و هنری است که عده ای از رفقای حاضر بوئی از آن نبرده اند و تنها درگیر و اسیر نگاه تحقیر آمیز غربیان هستند ... در عین حال این فیلمها با فیلمهای رذیلانه ای مثل آفساید یا دایره که هیچ محدودیت اخلاقی را بر خود روا نمی دارند ، قابل مقایسه نیست و در یک صف قرار نمی گیرد ... فیلمهائی که نه هنری در آن است و فقط به قصد تحقیر و تمسخر ملت ایران ، اقوام آن و عقاید آن ساخته می شود ... تا دمی برای اربابان غربی تکان داده شود .

در آن جلسه ، یکی از کارگردانان در مقام دفاع بر آمد که ، اتفاقا رئیس جشنواره کن به من گفت ، اینقدر کشورتان را خراب نشان ندهید ... ، ظاهرا این دفاع بود ... اما حقیقتی تلخ در آن است که این عده از خودفروشها ، به اندازه یک شخص خارجی دلشان برای کشورشان نمی سوزد .
 

karate-kid

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 فوریه 2006
نوشته‌ها
56
لایک‌ها
0
مخملباف , مجیدی , حاتمی کیا کوچکترین درکی از هنر سینما ندارند و

اوایل با چاپلوسی داخلی به مقام کارگردانی منصوب شده اند
 

سلمان 313

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
10 ژوئن 2006
نوشته‌ها
1
لایک‌ها
0
کسی که فیلم حاتمی کیا را مغرضانه ، خالی از هنر بداند ... معلوم است چقدر نظر هنرمندانه دارد :cool:


ديدار رهبري با كارگردانان و حاشيه‌هاي مهم‌تر از متن
آرش اشراق
۲۷ خرداد ۱۳۸۵ - بعد از ظهر ۲۰:۳۱ تعداد بازديد: 6366 كد خبر: ۴۰۹۰۲
بازتاب

ديدار هفته گذشته **** انقلاب و جمعي از كارگردانان سينما، از زواياي گوناگوني، مهم و قابل بررسي است. در اين نوشتار، سعي بر آن است كه برخي حاشيه‌هاي اين ديدار، كه كمتر به آنها پرداخته شده است، مورد واكاوي قرار گيرند:

الف) در اين ديدار، طيف گسترده‌اي از كارگردانان سينماي ايران حضور داشتند، به گونه‌اي كه به جرأت مي‌توان گفت، تمامي جريان‌هاي مهم سينماي ايران، دست‌كم يك نماينده و سخنگو در اين جلسه داشتند. بي‌شك، دعوت و گردآوري گروهي گونه‌گون از كارگردانان سينما، كه از جواد شمقدري تا تهمينه ميلاني را در بر داشته باشد، نيازمند صبر و حوصله و ظرفيت فراوان است. آنان كه با مجامع هنري ايراني سر و كار دارند، به خوبي مي‌دانند كه جمع‌آوري عده زيادي از هنرمندان و به ويژه سينماگران در يك مكان، تقريبا محال است. براي اين واقعيت دلايل فراواني وجود دارد كه از جمله مي‌توان به اينها اشاره كرد:

- بسياري از هنرمندان به شدت با همديگر مشكل دارند، به گونه‌اي كه ـ به قول معروف ـ چشم ديدن هم را ندارند؛ بنابراين، حضور دسته‌اي از هنرمندان در يك جمع، برابر است با غيبت دسته‌اي ديگر.

- سينماگران و به ويژه كارگردانان، افراد پرمشغله‌اي هستند و به ندرت وقت خالي براي حضور در جلسات و مجامع را دارند.

- بسياري از كارگردان‌هاي سينما، اغلب اوقات در سفرهاي داخلي و خارجي سر صحنه‌ها و يا جشنواره‌ها و غيره هستند و ... .

در مورد جلسه با رهبري، مي‌توان به اين مشكلات عمومي يك مشكل خاص را نيز اضافه كرد و آن، پرهيز هنرمندان از برچسب «نزديكي به قدرت» و در نتيجه شركت نكردن در چنين جلساتي را ذكر كرد. از ديگر سو، چنانچه با ديدي خشك، بسته و دست‌كم محتاط به موضوع نگريسته شود، دعوت از كارگرداناني كه علاوه بر ساخت فيلم‌هايي كه چندان باب طبع حكومت نيست، بعضا حتي سوابق فعاليت در گروه‌هاي خاصي را نيز در كارنامه خود دارند، مي‌تواند مانعي از سوي نهاد دعوت‌كننده (دفتر رهبري) در نظر گرفته شود.

برگزاري چنين جلسه‌اي با چنان كيفيت و آزادي بيان، نشان از آن دارد كه نهاد دفتر رهبري، بيش از پيش، از تعاملي خوب و سطح توقعي فروتنانه برخوردار شده است كه اين موضوع را بايد به فال نيك گرفت و البته بايد گفت، اي كاش چنين جمعي پيشتر از اين گرد هم مي‌آمدند.

ب) صرف‌نظر از برخي از كارگردان‌ها كه با جملات خوشامدگويانه و يا ادعاهاي عجيب و غريب، وقت خود، همكاران و صاحب‌ مجلس را گرفتند، بيشتر كارگردان‌ها با راحتي و صراحت، حرف‌ها و انتقادات خود را بيان كردند و اين، از دو جهت خوشحال‌كننده است؛ نخست اين‌‌كه رهبري ـ به عنوان شخص اول حكومت، مقامي كه در ايران در معرض خطر چاپلوسي و استبداد است ـ از درجه نقدپذيري بالايي برخوردار و حتي به گفته خود ايشان، دوستدار نقد و بيان اشكالات نيز هست.

گذشته از اين، برخوردهاي راحت و صادقانه كارگردانان نيز نشان از آن دارد كه آنان «حكومت و قدرت» را نه امري ترسناك و نفوذناپذير كه يك جايگاه قابل گفت‌وگو مي‌دانند. اظهارات صريح و نسبتا تند خانم ميلاني يا پيراهن آستين‌كوتاه آقاي حاتمي‌كيا را مقايسه كنيد با «شرفيابي» هنرمندان «فراك‌پوشيده» براي «دستبوسي»هاي آنچناني چند دهه پيش!

ج) بسياري از پادشاهان و سلاطين ايران به زبان و علي‌الظاهر «عدالت‌پرور»، «حامي محرومان»، «نوكر ابي‌عبدالله»، «خدمتگزار» و... بوده‌اند، اما هميشه تاريخ مردمان اين سرزمين از استبداد و خودكامگي پادشاهان و سلاطين رنج برده‌اند، چراكه «به عمل كار برآيد، به سخنراني نيست»!

آنان هيچ‌گاه سخن زيردستان را نفي يا تأييد نمي‌كرده‌اند، بلكه اگر سخن را خوش نداشتند، صاحب سخن را سياست مي‌كردند و اگر چنين نبود، آن رأي به ذهن ملوكانه خودشان قبلا رسيده بود(!) عباس ميلاني در كتاب «معماي هويدا»، يكي از رموز موفقيت اميرعباس هويدا، نخست‌وزير شاه را در اين مي‌داند كه او يا نظري نمي‌داد و يا اگر نظري داشت، طوري مطرح مي‌كرد كه انگار اين نظر و رأي خود اعلي حضرت بوده است.

همين‌طور ميلاني خاطره‌اي بسيار خواندني و عبرت‌آموز را نقل مي‌كند، از يك كنفرانس بسيار مهم اقتصادي كه پس از چند سال مرارت جمعي از دانشمندان و اقتصاددانان ـ و البته پس از موافقت ملوكانه! ـ درباره چشم‌‌انداز اقتصاد ايران، در تهران برگزار مي‌شود، اما شاه حتي حاضر نمي‌شود كه چكيده بسيار مختصر آن را مطالعه كند و وقتي كه هويدا در آخرين تلاش خود، سعي مي‌كند كه خلاصه چكيده را در عرض «چند دقيقه به سمع اعليحضرت» برساند، شاه خشمگين مي‌شود و مي‌گويد: «ما شاه اين مملكتيم، خودمان بهتر مي‌دانيم صلاح اقتصاد ايران در چيست» (نقل به مضمون از كتاب).

رفتار فروتنانه آيت‌الله *****‌اي كه بيش از آن‌كه در سخن آمده باشد در يادداشت‌برداري ايشان در هنگام سخنان كارگردانان نمود داشت، نشان‌دهنده خضوع ايشان و از سوي ديگر، اهميت داشتن حرف‌هاي حاضر در جلسه براي **** انقلاب بود. چنين رفتاري را مقايسه كنيد با رويكرد مديران دست‌چندم فرهنگي كه معمولا به محض پايان سخنراني‌شان (كه هميشه در اوايل جلسه است!) سالن را ترك مي‌كنند... .

د) كساني كه سر و كار دايمي با تيپ مديران و مقامات جاافتاده ايراني دارند ـ به ويژه خبرنگاران ـ‌ شاهد اين نكته به كرات هستند كه مديران، مسئولان و صاحب مقامات ما، اصولا طرفدار كلي‌گويي هستند و از ريز شدن در جزييات و پرداختن به مصاديق مشخص مي‌پرهيزند.

اين امر ريشه در دو علت دارد: نخست اين‌كه اين افراد عموما اطلاع درست و دقيقي از حوزه‌اي كه مي‌خواهند در مورد آن حرف بزنند ندارند و به همين خاطر، ترجيح مي‌دهند با كلي‌گويي و تعارف‌ها و بازي‌هاي كم‌اهميت زباني و كلامي، مسئله را به خير و خوشي تمام كنند و حتي‌الامكان بر «پرت بودن» خود سرپوش بگذارند.

دوم آن‌كه بنا بر يك قاعده نانوشته، بسته به ميزان خوي خودكامگي و تفرعني كه در يك مقام وجود دارد، به همان ميزان، دور از شأن وي است كه در جزئيات و مصاديق ريز شده و «شخصيت» خود را تا حد يك رأي خاص و يك شخص معين پايين بياورد.

با اين حال، در اين جلسه، ضمن اين‌كه آقاي *****‌اي خود را «حداكثر يك روحاني كه بيننده فيلم خوبي است» توصيف كردند، اما موارد خاص و معيني نيز مطرح كردند. حتي در جايي، رهبري نظر خود مخالف يك شخص خاص (آقاي رئيسيان) برشمردند.

و) حقيقت آن است كه بيشتر كارگردانان بنام ايراني و اجتماعي به اصلاح‌طلبان نزديك‌ترند و به همين خاطر نيز برخي از ايشان، مورد طعن و حتي لعن برخي از تريبون‌هايي كه خود را مدافع «اصول» و «ولايت» مي‌دانند، مي‌شوند. اين در حالي است كه برخي از هنرمندان كه بيشترين اصطكاك را با جمهوري اسلامي دارند، نه تنها به اين جلسه دعوت شدند كه حتي مجال سخن گفتن مستقيم با **** انقلاب را نيز يافتند و اين گفت‌وگوي دوجانبه از شبكه ملي كشور نيز پخش شد و البته رهبري هم در اين جلسه گفتماني مستقيم پرداختن به ارزش‌هاي ديني، ملي و انساني را مطالبه نمود.

از اين رو، به نظر مي‌رسد كه برخي از مديران رسانه‌هاي مدافع يا حتي منسوب به رهبري، از اين پس، از برخوردهاي تند و قهرآميز با اين قبيل هنرمندان بپرهيزند، حتي اگر آن شخص، سابقه عضويت در برخي سازمان‌هاي بدسابقه را داشته باشد. گويا به زور هم كه شده، چشم‌ها را بايد شست و جور ديگر بايد ديد. ايران، خانه همه هنرمندان ايراني است و آنان انسان‌هايي محترم و مهم هستند؛ رفتار رهبري چيزي جز اين نشان داد؟!

نظرات کاربران :

# بله برخورد مقام معظم ***** کاملا فروتنانه و متواضعانه بود ولی این دیگرانند که عرصه را به هنرمندان تنگ نموده اند . آیا در ید قدرت مقام ***** نیست که با چنان افرادی برخورد جدی داشته باشند تا همه چیز به نام ایشان و انقلاب تمام نشود .؟ من فکر می کنم بسیاری از کارگردانها حرف ناگفته زیاد دارند ولی چه فایده از گفتن . امروز تلویویزن با آقای جوزانی مصاحبه ای داشتند که فکر میکنم برای این بود که بگویند ما راهمان را عوض کرده ایم . و برخوردمان با هنرمندان من بعد از این درست خواهد بود . اما هنرمندان خواسته اصلی شان برچیده شدن بوروکراسی و باند بازی و رسیدگی واقعی به وضعیتشان است . به امید آن روز.



# ضمن ارج نهادن به مطلب جالب و ظرايفي كه به آن پرداخته ايد؛ كاش خود شما اولين نفري ميشديد كه به گفته هايتان جامعه عمل مي پوشانديد و (در بند 2) تعدادي از كارگردانان محترم را متهم به چاپلوسي يا طرح ادعاهاي عجيب و غريب نميكرديد؛ چراكه شايد نظر شما اينگونه باشد در حالي كه اصلا آن كارگردان چنين منظور و مقصودي نداشته است؛ به هر حال وقتي سخن از احترام به اصحاب هنر ميزنيم بهتر آنست كه همين اندك بي احترامي هم از خود ما سر نزند.



# تحلیلی بجا وارزشمند بود ومناسب است ستاد مدیریت فرهنگی **** نیز با همین نگاه با اصحاب فکر مراوده بنماید

# آيا وزير ارشاد هم يادداشت برداشتن بلد هست؟ گوش دادن چطور؟
در نمايشگاه كتاب امسال وزير ارشاد و رئيس مجلس براي اختتاميه به نمايشگاه آمده بودند و در سالن مبنا من توفيق آن را داشتم كه اين بزرگواران را از نزديك زيارت كنم. وقتي خواستم با آقاي وزير چند مورد انتقاد خودم را در ميان بگذارم. خطاب كردم "آقاي وزير!" عكس العملي نشنيدم... باز هم صدا كردم و جوابي نشنيدم ! من توصيه مي كنم چنين وزيراني لااقل يك گوش الكي به همراه داشته باشند كه امسال من وقتي يك انتقادي بيان مي كنند لااقل با ديدن اين گوش نا اميد نشويم.
28ساله - دانشجوي دكتري دانشگاه تربيت مدرس
 
بالا