نتیجه خریدهای بیدلیل و بدون پشتوانه فکری مشخص، همانی است که در یکی، دو روز گذشته در استقلال دیدیم. میلیچ قصد دارد به استقلال برگردد، میلاد زکیپور هم که قرارداد داشت و تا همین دیروز یکی از باسابقههای تیم محسوب میشد، متین کریمزاده قبل از استخدام محمود فکری خریده شده بود و قطعی شدن حضور محمد نادری، به یکباره استقلال را صاحب 4 مدافع چپ کرد! این نکته را هم اضافه کنید که در شرایطی خاص، عارف غلامی هم توانایی بازی کردن در این پست را دارد و در بدبینانهترین حالت، دو نفر در این پست مازاد هستند.
در تیمی که مربی، نفر اول و مسئول اصلی فعالیتها در فصل نقل و انتقالات باشد، با وجود میلیچ و زکیپور، استقلال اساساً نیازی به خرید مدافع چپ جدید نداشت. اگر مربی از کیفیت بازیهای سال گذشته زکیپور (که فصل موفقی را سپری نکرد) رضایت نداشت، استقلال میتوانست قبل از اینکه بقیه تیمها خریدهای خود را انجام دهند، او را به عنوان یک گزینه برای فروش یا معاوضه به سایرین پیشنهاد کند. این اتفاق حتی میتوانست همزمان با مذاکره با محمد نادری باشد اما کسی به ترافیک بیش از حد استقلال در سمت چپ خط دفاعی توجهی نداشت. ضمن اینکه جذب متین کریمزاده که جوان بسیار مستعدی است ولی احتمالاً زیر سایه مدافعان نامدارتر باقی میماند، از ابتدا ضرورتی نداشت اما هیچکدام از این حالتها اتفاق نیفتاد، چرا که در تیم بدون مربی، استراتژی مشخصی در فصل نقل و انتقالات وجود نداشت.
استقلال مثل اغلب تیمهای دیگر ایرانی، تخصص عجیبی در سوزاندن سرمایههایش دارد. میلاد زکیپور هیچوقت در استقلال ستاره نشد اما کیفیت او در حدی هست که در چند تیم لیگ برتری، مدافع اصلی باشد. او میتوانست به جای اینکه با برچسب بازیکن مازاد و به شکلی غیرصمیمانه از تیم جدا شود، در فصل نقل و انتقالات، با یک بازیکن دیگر معاوضه شود اما در هیاهوی عکس یادگاری گرفتن در هتل، کسی به این مسائل فکر نمیکرد!
بخش مهمی از سرنوشت یک تیم در فصل نقل و انتقالات رقم میخورد. البته موفق بودن در این بازار الزاماً مترادف با جذب بهترینها و بمب منفجر کردن در فصل نقل و انتقالات نیست.
www.varzesh3.com