• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

کلوب طرفداران استقلال

وضعیت
موضوع بسته شده است.

soroush_shz

Registered User
تاریخ عضویت
13 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
476
لایک‌ها
40
محل سکونت
shiraz
فارس: عضو فدراسیون فوتبال عربستان اعلام کرد که انتظار دارد بازی تیم‌های استقلال و النصر در چارچوب لیگ قهرمانان آسیا بدون تماشاگر در ایران برگزار شود.

به گزارش پایگاه خبری "الاقتصادیه "، "محمد السراح " عضو فدراسیون فوتبال عربستان سعودی و رئیس باشگاه التعاون که به طور رسمی ماموریت همراهی تیم‌های الاتحاد و الهلال عربستان به ایران را در چارچوب دور پنجم مسابقات لیگ قهرمانان آسیا برای مصاف با تیم‌های پرسپولیس و سپاهان در تهران و اصفهان برعهده داشت؛ گفت: انتظار دارم که تصمیمات قاطعانه‌ای علیه تماشاگران دو باشگاه میزبان مسابقات به خاطر نقض قوانین و مقررات کنفدراسیون‌های فوتبال آسیا و فوتبال جهان (فیفا) صادر شود زیرا این تماشاگران شعارهای سیاسی و دینی و طائفه‌ای در رقابت‌های فوتبال سر داده‌اند.

او این را گفت و ادامه داد: کنفدراسیون فوتبال آسیا و فیفا مخالف ورود سیاست در ورزش هستند و سازمان‌های بین المللی این امر را ممنوع کرده‌اند.


-------------------------


پ.ن : چقدر احتمال داره afc قبول کنه؟

خدا شر این ادما رو کم کنه . چه انتظاراتی دارن به قول معروف طرف رو تو ده راه نمیدادن سراغ کدخدا رو میگرفت . احتمال داره afc قبول کنه چون نفوذ دارن
 

Majid_4553

کاربر برنزی تالار فوتبال - فروشنده معتبر
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 فوریه 2007
نوشته‌ها
4,241
لایک‌ها
653
سن
37
محل سکونت
ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴
استقلال چطور صعود می‌کند؟


به گزارش سایت رسمی باشگاه استقلال، برد پرگل تیم النصر برابر پاختاکور و نمایش تیم ازبک در هفته پنجم لیگ قهرمانان آسیا دیدار استقلال – النصر را در هفته پایانی به یکی از حساس ترین بازی‌ها بدل کرد.
تاکید ویژه آیین‌نامه مسابقات بر نتایج رو در روی دو تیم قدر نحوه صعود از گروه را پیچیده کرده است،اما با بررسی نتایج احتمالی این بازی می‌توان دریافت استقلال چگونه می‌تواند راهی دور دوم مسابقات شود.
* ترجمه بند G از ماده 23 آیین‌نامه لیگ قهرمانان آسیا (صفحه 28)
در سيستم ليگ، رده بندي در هر گروه بصورت زیر معين و مشخص مي‌شود:
1-بيشترين تعداد امتياز بدست آمده در تمام مسابقات گروهي
2-در صورتي‌كه امتيازهاي دو تيم و يا بيشتر براساس و پايه معيارهاي فوق يكسان باشند موقعيت و جایگاه آنها در رده بندی بصورت زير معين و مشخص مي‌شود:
-Aبيشترین تعداد امتياز FI دست آمده بين تيم‌هاي مورد نظر در بازی‌های گروه.
-Bتفاضل گل بين تيم‌هاي مذكوردر گروه؛ (قانون گل زده در خارج ازخانه به کار گرفته نمی شود)
-Cبيشترين گل زده، بين تيم‌هاي مورد نظر در گروه؛(قانون گل زده در خارج از خانه به کار گرفته نمی‌شود)
-Dتفاضل گل در تمام مسابقات گروه.
-Eبيشترين تعداد گل‌هاي زده شده در تمام مسابقات گروه.
-Fتعداد ضرباتي كه از روي نقطه پنالتي زده شده‌اند، در صورتي كه تنها دو تيم درگير باشند و هر دو تيم هم در زمين بازي حاضر شده باشند.
-Gامتیاز منفی کمتر که براساس تعداد كارت‌هاي زرد و قرمز دريافتي در مسابقات گروهي محاسبه مي‌شود.(ضميمه 2)
-Hقرعهكشي
چنانکه در ترجمه ماده 23 دیدید بازی مستقیم و رو در رو تعیین‌کننده تیم دوم صعود کننده از گروه Bلیگ قهرمانان خواهد بود و این بازی استقلال – النصر در تهران را بیش از پیش حساس می‌کند.

*همه احتمالات استقلال – النصر
با این تفاصیل استقلال در چه صورتی صعود می‌کند؟
تیم النصر در صورت برتری مقابل استقلال در تهران 11 امتیازی می‌شود و حتی ممکن است به عنوان تیم نخست راهی دور بعد شود، در صورت تساوی نیز صعود این تیم با 9 امتیاز به عنوان تیم دوم قطعی خواهد بود،اما اگر النصر به استقلال ببازد چه؟
در صورتی که استقلال با اختلاف یک گل حریفش را شکست دهد، آنگاه بر اساس تبصره‌های A,B,C همه چیز مساوی خواهد بود ولی تیم النصر به لطف تفاضل گل بهتری که در دیدار با پاختاکور به دست آورد طبق تبصره D راهی دور دوم می‌شود.
چرا که قانون ارزش افزوده گل زده در خانه حریف اینجا محاسبه نمی‌گردد.
اما اگر استقلال با اختلاف 2 گل یا بیشتر حریف عربستانی را از پیش رو بردارد، آنگاه بر اساس تبصره B جواز حضور در دور بعد را از آن خود خواهد کرد. به این ترتیب استقلال نیاز دارد برای صعود به دور بعد تیم النصر را حداقل با دو گل اختلاف از پیش رو بردارد


خدا شر این ادما رو کم کنه . چه انتظاراتی دارن به قول معروف طرف رو تو ده راه نمیدادن سراغ کدخدا رو میگرفت . احتمال داره afc قبول کنه چون نفوذ دارن

مشکل از نفوذ اونها نیست مشکل از مسئولان خودمونه که اجازه میدن اینقدر راحت اینجور افراد وارد ورزشگاه بشن.

البته اگه قراره محروم بشن پس بازی خود پرسپولیس رو باید محروم کنن نه استقلال
 

Ali_softcenter

Registered User
تاریخ عضویت
8 مارس 2009
نوشته‌ها
5,918
لایک‌ها
7,364
محل سکونت
In my Sad Little world
i303680_2246181015023239459352459918352386062684283877n.jpg


مصاحبه خواندنی ناصر حجازی با همسرش




...
همسر ناصر حجازی نوشت: «لحظه به لحظه، تجربه کردم مردی را که هرگز جلوی کسی سرخم نکرد، خم نشد و برای یک لقمه نان چرب تر پشت دوتا نکرد و بدین شکل در دل مردم خلق شد».


بهناز شفیعی همسر ناصر حجازی که به همراه وی در محل روزنامه تازه تاسیس امتیاز حضور یافتند به درخواست این روزنامه مصاحبه ای با ناصر حجازی درباره زندگی شحصی او انجام داده است.


همسر ناصر حجازی در مطلبی که به همین مناسبت در پرتال شخصی حجازی نوشته است، گزارشی از این مصاحبه را منتشر کرده است.


شفیعی در این یادداشت آورده است:


یادش به خیر، اویل سال دانشجویی در دانشگاه عالی ترجمه زبان تهران- بالاتر از چهار راه امیر اکرم-چنددانشجوی پسر و دختر شاد و بی خیال در " کافه تریا" ی دانشکده جمع می شدیم و گپ می زدیم. یکی از آن روزهای بی تکرار ناصر هم آمد و هم سفره ما شد.از همان روز نگاهمان به یکدیگر گره خورد و...درمیان آن همه آدم ناصر بود که هم بغض و هم قدم کوچه های تنهایی و گریه های بی بهانه من شد.


یادش به خیر، چندسالی گذشته تا بالاخره " ناصر" به خواستگاری ام آمد. پدرم نه اورا می شناخت و نه فوتبال را اما به عوض اش " محمد" برادرم هم فوتبال را می شناخت و هم ناصر را خیلی دوست می داشت ولی من نه آن بودم و نه این!


من گمشده ام را یافته بودم واین از همه مهم تر بود. ازهمان نگاه اول...


بگذارید اینجا دیگر روراست باشم. دیگر نمی خواهم حرفم را بخورم! از همان نگاه اول اعتقاد داشتم که او به من تعلق دارد و چنین نیز شد.


راستش را بخواهید آن روزها تهران بزرگ، هنوز هوای غربت نداشت. هنوز عشق ها به تکرار و عادت نرسیده بودند!


وهنوز مردها از جنس " ناصر" بودند....


آری، این قصه زندگی من و ناصر است که برای اولین بار روی کاغذ می آید.


یک زندگی که پس ازگذشتن از گذرگاه تاریخ هنوز که هنوزه به یکنواختی و تکرار نرسیده و نخواهد رسید.از شما چه پنهون، همیشه از خود می پرسیدم؛ اگر لیلی و مجنون به هم رسیده بودند، آیا بازهم همانطورعاشق هم می ماندند یا نه؟ سؤال بی جواب دوران جوانی که " ناصر من " به درستی به آن جواب داد. باری ، من و ناصر که چنین بودیم و چنین هم ماندیم، پس درود بیکران برهرچه عشق و درود"من" و "ناصر" بر لیلی و مجنون!بگذریم! هنوز هم پاره ای اوقات به روزگار دانشجویی باز می گردم و به جوان بلند بالا و خوش تیپی می اندیشم که همه دخترکان دانشکده آرزوی ازدواج با او را در سر داشتند ولی ناصر شنونده زمزمه های عاشقانه من شد.


آری، باری ! فکر ناصر، اینگونه در من آغاز شد یا بهتر است بگویم جاده عشق مادو نفر از همان روز در " کافه تریا"ی دانشکده شروع شد.


مفتخرم، دوباره می نویسم و تأکید می کنم، افتخار می کنم، لحظه به لحظه تجربه کردم مردی را که هرگز جلوی کسی سرخم نکرد، خم نشد و برای یک لقمه نان چرب تر پشت دوتا نکرد وبدین شکل دردل مردم خلق شد. " ناصر"ی که امروز ...باور کنید هیچی اش نیست و بیهوده و بی خودی مرا اذیت می کند. می خواهم به حرمت همان روزهای بی تکرار و عاشقانه دانشکده برسر " ناصرم" فریاد بکشم؛ مرد تو چیزیت نیست، تواز همه ما سرحال تری، تو هنوز اسطوره مایی، برخیز ....اما دلم نمی آید. می خواهم خیلی چیزها از خیلی کسان دیگر بنویسم ولی باز به حرمت ناصر نمی توانمو...باز هم بگذریم!


شما که غریبه نیستید وقتی بروبچه های روزنامه " امتیاز" به من پیشنهاد دادند که این مصاحبه را خودم انجام بدهم، شگفت زده شدم. هم برایم سخت بود و هم عجیب که ناصر روبروی من بنشیند ، من بپرسم، او جواب بدهد و همه این سؤال و جوابها برای اولین بار درطول زندگی مشترکمان به چاپ برسد...البته هم تا نظر سخت بود و هم شیرین...تا نظر شما چه باشد؟!


ناصر ! روز اول آشنائیمون ور یادت میاد؟


( آهی می کشد): مگه میشه یادم نیاد؟ توی " کافه تریا"ی دانشگاه عالی ترجمه زبان تهران بود. توهم یک کلاس از من بالاتر بودی...


وتوهم یه فوتبالیست سرشناس و شناخته شده!


(خیلی مهربانانه):درسته ولی توی همون برخورد اول ازت خوشم اومد. اون زمان اگه یادت باشه تعداد دخترهای دانشکده مون خیلی بیشتراز پسرها بود. اگه صدتا دانشجو داشتیم ، حدود هفتاد تاش دختربودن و سی تاش پسرکه...( بعداز کمی سکوت با اعتماد به نفس خاصی می گوید): که گل سرسبد پسرهاش هم من ناصر حجازی بودم!


ناصرهنوزم دست بردذار نیستی و اعتماد به نفست خیلی بالاس! نکنه همه اون هفتاد تا دختر هم دنبال ازدواج باتو بودن؟!


آره مگه دروغ می گم؟خودتو هم دنبال من بودی و..


(حرصم حسابی درمی آید): من دنبال تو بودم یا این که تو سعی می کردی به هر قیمتی سرصحبت روبا من واکنی؟


( با لبخند): چرا، ولی خب من این سؤال رو از همه دخترایی که اونجا بودن پرسیدم!


امان از دست توکه...بگذریم، راستشو بگو تو همون لحظه اول انتخاب خودت رو کردی؟


واقعیتش رو بخوای همون لحظه اول که نه، ولی بعد 7 یا 8 هفته دیگر مطمئن بودم که باتو ازدواج می کنم.


ناصر یادته چندتا فوتبالیست دیگه هم توی دانشگاه ما بودن و ...


آره محمد دادکان بود، جواد قراب بود و همین جوادا...وردی و چندتای دیگه....


جواب این سوال رو من تقریبا می دونم ولی دوباره می خوام بپرسم: قبل من تو به کس دیگه ای هم ...( دلم نمی آید باقی سؤال را بپرسم ولی ناصر زود متوجه می شود)


هرکس بگه نه، خب معلومه که دروغ میگه! به هرحال همه آدما قبل از ازدواج یکی دیگه رو هم می خواستن یا شاید بهش فکر می کردن و این موضوع درمورد منم صدق می کنه.


پس چراتا الان به این واضحی نگفته بودی؟


( خیلی جدی ):خوب بچه که نبودی خودت باید می فهمیدی؛ حجازی خوش تیپه و به قول خودت خوش قیافه...حالا چرا این سوالارو می پرسی؟


چه میدونم وا...من که مصاحبه بگیر نیستم! راستی یادت میاد بله رو کی از من گرفتی؟


( به نقطه ای چشم می دوزد و می گوید): خیلی خوب یادم میاد، راستش بله گرفتن ازتو خیلی هم واسه من سخت نبود چون چندسال بود همدیگر رو می شناختیم.


ای ...حالا که به این سن و سال رسیدی بازم به عشق اعتماد داری؟


چه جور هم! البته میدونی که من دوست دارم عشق دوطرفه باشه و عشق یه طرفه دیوونگیه و دیگه اسمش عشق نیست.


این رو تا به حال بهت نگفته بودم. یه روز خونه یکی از آشنایان یه مجله کیهان ورزشی دیدم که عکس تورو روی جلد چاپ کرده بود و از قول تو تیتر زده بود: عاشق شدم و بهم ریختم...می خوام واسه اولین بار ازت بپرسم: منظورت از عشق و عاشقی چی بود؟


( کمی روی مبل جابجا می شود ) خوب یادمه، خدابیامرز زرافشان عکسی از من انداخته بود که با حالت ناراحتی به تیر دروازه تکیه داده بودم و بالای سرم هم تیتر زده بودن: قفسی بسازم ازطلا و تورهایی به آن بیاویزم مروارید نشان.


ولی این جواب سؤال من نشد؟!


خب راستش رو بخوای، یه حرفایی از زیر زبونم کشیدن که قرار هم نبود چاپ بشه اما چاپش کردن.


بازم نگفتی قبل از من، عشق دیگه ای داشتی؟


( سکوت می کند و از پاسخ دادن طفره می رود)


عیب نداره بگو، باور کن اصلا ناراحت نمیشم.


آره ! قبل از تو عاشق کس دیگه ای هم بودم. بالاخره درزندگی هرکسی آدمای متفاوتی میان و میرن، ولی یه نفر رو انتخاب می کنه و اون انتخاب منم تو بودی. خود تو هم به هر حال چندتا خواستگار داشتی و مطمئنا من اولین خواستگارت نبودم مگه نه؟


(آهی می کشم): من خیلی خواستگار داشتم ولی فقط تورو می خواستم...


تازه رسیدی به حرف من.


می خوام راستشو بگی : اون دختر رو بهت ندادن یاتو بی خیال به اصطلاح عشقت ( اینجا باز هم ناخودآگاه حرصم در می آید) شدی؟


( به ناصر برمی خورد): خودت خوب می دونی من آدم مغروری ام. نمی تونستن بهم ندن. اتفاقاتی افتاد که خودم به طرف گفتم : برو پی کارت!


حالا چی شد که "تو"ی ناصر حجازی مغرور و سرشناس تن به ازدواج دادی؟


( خنده شیطنت آمیزی می کند): واقعیتش مادرم خیلی اصرار داشت ازدواج کنم. دخترهای زیادی در خونه مارو میزدن و ...( دوباره نمی تواند جلو خنده اش را بگیرد ) واسه همین هم مادرم پیله کرده بود که ازدواج کنم.


بین این دخترا آدم های مشهوری هم بودن؟


نه بابا!


بین خودمان، سؤال کم می آورم و همین جوری یک چیزی وسط مصاحبه می پرانم): ناصر اون زمان از بین هنرپیشه های زن سینما، بازی کدوم رو می پسندیدی؟


خیلی ها بودن، سیلویا کوشینا، فخری خوروش و از همه بیشتر کتایون اما درکل من عاشق فیلم های بزن بزن و وسترن بودم. راستی بارها بهت گفتم که با خیلی از هنرپیشه های اون زمان ارتباط خوب و دوستانه ای داشتم.


پس چرا به سرت نزد که با یکی از همون هنرپیشه ها ازدواج کنی؟


خب چون تورو می خواستم!


خودتو لوس نکن ناصر جدی پرسیدم؟


چون کار هنرپیشه ها یه چیزیه و کار ما ورزشکارا چیز دیگه ای. ممکنه 5 ماه به 5 ماه ندونی همسرت کجاس و کجا فیلمبرداری داره و...خلاصه اینکه اصلا به این مسئله فکر نمی کردم.


یادمه بعضی از این هنرپیشه ها ، حتی بعداز ازدواجمون هم دست بردار نبودن و ....


درسته ولی خودت که می دونی من با اونا برخورد سردی داشتم و خودشون متوجه می شدن باید برن پی کارشون.


( حسابی خنده ام گرفته و یاد یه خاطره ای می افتم که ناصر متوجه می شود و می پرسد):


چیه؟ یاد چی افتادی؟


اتفاقی که دم دبیرستان دخترونه افتاد!( ناصر هم حسابی می خندد): آره ، تازه ازدواج کرده بودیم و من اونموقع یه بی ام و خوشگل داشتم. با هم رفتیم یه دوری بزنیم که پشت چراغ قرمز تقاطع خیابون حافظ موندیم که یه مرتبه چندتا دختر دبیرستانی شروع کردن به من فحش دادن که مرتیکه چرا ازدواج کردی؟ آخه الان موقع ازدواج کردن بود و ازاین حرفا...


ومن اونموقع خیلی ناراحت شدم.


آره منم بهت گفتم: ول کن اینارو. همه شون دنبال شوهر هستن ولی تو یه شوهر داری که عاشقته و تو هم حسابی از ته دل خندیدی


تو خوب همه چیز رو یادته ها! ناصر یادت میاد اون خواننده و آوازه خون لس آنجلسی اومده بود دم در خونه که به اصطلاح خودش تورو شام دعوت کنه بیرون؟


آره چقدر هم پررو بود!


من رفتم در رو باز کردم و بعد به تو گفتم: ناصر دم در باهات کار دارن...


ومنم وقتی فهمیدم کیه ، گفتم بگو نیست!


( به شوخی): شاید هم اگه من نبودم، باهاش می رفتی شام!


اگه تو نبودی که با لگد از در خونه ام مینداختمش بیرون! هرچند همون جواب و نرفتنم دم در یعنی این که با لگد جوابشو دادم دیگه...


همون موقع هم می گفتن طرف با بعضی از فوتبالیست ها ارتباط داره و...


وا...چی بگم؟ من که باهاش ارتباط اون جوری نداشتم.


(به یاد گذشته ها می افتم و می پرسم):یه مرتبه هم شایعه شده بود که قراره تو با فائقه آتشین توی یه فیلم همبازی بشی؟


نه بابا! نشریه " ستاره سینما" از هنرپیشه ها و فوتبالیست ها کنار هم عکس می گرفت و وری جلد کار می کرد. یه بار هم یه کنسرتی توی هتل " هما" ی فعلی برگزار شد که فوتبالیست ها و هنرپیشه ها همه اونجا جمع بودن، به من هم گفتن بیا کنار فائقه آتشین عکس بنداز که قبول نکردم.


چرا؟


واضحه! چون فرداش همون خبرنگارا شایعه درست می کردن که حجازی با فائقه آتشین دوست شده واز این حرفا...


دیگه چه اتفاقاتی از این دست رو یادته که بخوای تعریف کنی؟


یه بار دیگه هم به من گفتن بیا کنار یه خانم هنر پیشه دیگه که ظاهر نامناسبی داشت عکس بنداز برای روی جلد یه مجله که مخالفت کردم.


(باز هم شوخی): چرا سراغ من نیومدی تاباهم عکس بندازیم و بره روی جلد مجله ها؟


باتو که خیلی عکس انداختیم و رفت روی جلد. عکس عروسیمون رو مگه یادت نمیاد؟


شوخی کردم! بعضی وقتا از دست خودم عصبانی میشم و خودم رو ملامت می کنم.


(با کنجکاوی): چرا؟


که اجازه ندادم توتوی فیلم بازی کنی.یادمه قبل از انقلاب سیروس الوند و علی عباسی و چندتای دیگه، خیلی اصرار داشتن که تو هنرپیشه فیلم های اونا بشی ولی من نذاشتم!


البته خودم هم خیلی راغب نبودم. بهونه می آوردم، می گفتم هنرپیشه نقش مقابلم رو باید خودم انتخاب کنم ودرواقع تقصیر توهم نبود. هرچی تجزیه و تحلیل می کردم نمی تونستم قبول کنم که حجازی فوتبالیست بره توی فیلم این و اون بازی کنه. حالا تو چرا اون قدر سماجت می کردی که من توی فیلمی بازی نکنم؟


آخه محیط سینما اون زمان خیلی خوب و اخلاقی نبود. ناصر یادت میاد که یه روز دیگه می خواستن از تو کنار مرجان و سپیده هنرپیشه های قبل از انقلاب عکس بگیرن و قبول نکردی؟


آره ، من بودم، خدابیامرز صفر( ایرانپاک) و رضا عادلخانی که من حاضر نشدم کنار هنرپیشه های زن واسه مجله ستاره سینما عکس بگیرم.


نمی خواستم ماجرایی پیش بیاید. آخرش هم گفتم من روی صندلی می نشینم و اینها بالای سرم باشنو....خلاصه عکس نگرفتم دیگه.یه بار دیگه قرار بود با هنر پیشه نقش قیصر یه فیلم دوتایی بازی کنیم که اونم منتفی شد.


خیلی از سینما و هنرپیشه های قبل از انقلاب حرف زدیم. اگه موافق باشی بریم به روزی که اومدی خواستگاریم؟


(با شوق خاصی): چه جور هم موافقم، بریم!


یادته وقتی بابام اولین بار تورو دید ازت چی پرسید؟


آره بابات پرسید:پسرتو واسه شروع زندگی چی داری؟ومنم جواب دادم: هیچی! گفت این ماشین رو بابات واست خریده؟گفتم نه، خودم خریدم...یادته گفت:پسر چه کاره ای که تونستی این ماشین گرون رو بخری؟گفتم فوتبالیست!( به شدت می خندد): اون بنده خدا که نمی دونست فوتبال چیه، دوباره پرسید: فوتبالیست یعنی چه؟ و داداشت محمد به جای من جواب داد:


بابا توپ می زنه و بابتش پول خوبی هم می گیره...خلاصه اینکه اونجا محمد به دادم رسید ( دوباره شلیک خنده)


(به شوخی) ناصر خیلی بدی! چرا اون روز خواستگاری گل و شیرینی نخریدی؟


من اهل این ادا و اصول ها نبودم!


ولی من هنوزم بابت روز خواستگاری ازت شاکی ام و حسرت می خورم.


(لبخند می زند) آخه خودم گل بودم!


یادمه اولین بار که اومدی خواستگاری پدرو مادرت رو نیاوردی و تنها اومدی،چرا؟


نمی دونم. شاید...( حرفش رو می خورد)


چرا حرفت رو خوردی . می ترسیدی جواب "نه" بگیری؟


شاید، به هر حال پیرمرد و پیر زن بودن و نمی خواستم اذیت بشن. باخودم گفتم تنهایی میرم و اگه جواب مثبت بود اون وقت پدر و مادرم رو هم می برم.


یادمه، اصلا هم هول نشده بودی و خیلی راحت مراسم خواستگاری رو مدیریت کردی.اینطور نبود؟


درسته، چون مدتها بودتورو می شناختم و نباید هم هول می شدم!


اگه اون ورز من مثل دخترای امروزی درخواست مهریه هزاروسیصد و خورده ای می کردم بازم قبول می کردی باهام ازدواج کنی؟


(بلادرنگ):صددرصد، هیچ فرقی برام نمی کرد و تصمیم خودم رو گرفته بودم.


اما من که از تو مهریه نخواستم. مهریه ام شد، تنها یه سکه!


آره مهریه سعید( رمضانی ) و آتوسا هم 14 سکه است و مهریه آتیلا و زنش هم همون یه سکه...خودت خوب می دونی موندگاری یه ازدواج به این حرفا و سکه و مهریه زیاد نیست.


بعداز اینکه جواب مثبت رو گرفتی ، لابد تا صبح مثل من خوابت نبرد. درسته؟


اتفاقا رفتم خونه و راحت خوابیدم!


بی احساس!


شوخی کردم. اون قدر خوشحال بودم که حدوحساب نداشت. تکلیفم با زندگی ام مشخص شده بود واز این بابت خدارو شکر می کردم.


خدارو شکر، خیالم راحت شد....صادقانه، صادقانه می خوام بگی که اولین باری که از ازدواج با من پشیمون شدی، کی بود؟


وا...چی بگم؟توی جوونی بیشتر این اتفاق می افته، هرچی سن بالاتر میره زن و شوهر بیشتر به هم وابسته میشن و دیگه پشیمونی هم پیش نمیاد. البته این حکایت همه زن و شوهرهاس، به خصوص وقتی که با هم دعوا یا جرو بحث میکنن.


توی دعواها هم که همیشه من کوتاه می اومدم و تو یکی کوتاه بیا نبودی!


درسته، حق باتوست، من خیلی توی زندگی مشترک تورو اذیت کردم و همین جا و توی این مصاحبه از تو تشکر ویژه می کنم و امیدوارم منو ببخشی.


خداوکیلی توی اردوهای داخلی و خارجی، وقتی آزادی و راحتی بچه های مجرد رو میدیدی، ازاین که ازدواج کردی پشیمون نمی شدی؟


(خیلی صادقانه): اگه بگم نه که دروغ گفتم اما وقتی که آتیلا بدنیا اومد، دیگه ماجرا عوض شد.


جدا؟


زندگی ام دیگه رنگ و بوی دیگه ای گرفته بود. احساس می کردم حالا پدر شدم و مسئولیتم هم خیلی بیشتر شده و همین ها باعث می شد تا به تو و زندگی ام افتخار کنم.


(باز هم سؤال کم می آورم و همین جوری یک چیزی می پرانم): ناصر ، هرگز با خودت نگفتی که کاش به جای من با فلانی ازدواج می کردی؟


نه!نه!(دو بار تکرار می کند): هرگز چنین چیزی به سرم نزد، هرگز!


اخه، یه بار از زبون خودت شنیدم که دخترای پولدار زیادی بهت پیشنهاد ازدواج داده بودن و....


اونا مربوط به قبل ازدواجم می شد. پیشنهادویلای چندهزار متری، خونه بالای شهر ، ماشین مدل بالا و حتی زندگی توی امریکا با بهترین شرایط که هیچ کدوم رو قبول نکردم.


چرا؟


چون اون جوری دیگه من می شدم نوکر طرف، نه شوهرش!


(برایم خیلی سخت است که این سؤال را بپرسم ولی می پرسم)بعداز ازدواج با من چی؟بازم از این پیشنهادها بود؟


بله، ولی من مثل فوتبالیست های امروزی نیستم.این رو دیگه همه میدونن که ناصر حجازی زن و زندگیش رو با همه ثروت دنیا عوض نمیکنه...


(عاشقانه نگاهش می کنم): این یکی رو خیلی خوب می دونم. ناصر، چه چیزی باعث می شد که حجازی معروف این قدر به زندگیش وابسته باشه؟


(او هم عاشقانه چشم به من می دوزد): چیزهایی که در وجود تو بود و من رو هر روز بیشتر از دیروز به زندگیم وابسته تر می کرد.


من هم خیلی جاها پز این اخلاق تورو دادم. ناصر حجازی کجا و این فوتبالیست های تازه به دوران رسیده کجا؟!


البته بین همین فوتبالیست ها هم کسانی هستند که به زن و زندگیشون دل بسته هستن و نمیشه همه رو با هم جمع بست.


قبول داری که فوتبالیست های نسل شما بیشتر از امروزی ها به زن و زندگیشون وابسته بودن؟


درسته، ولی همون موقع هم کسانی بودن که خیلی اهل زن و زندگی نبودن...( دوباره حرفش را می خورد و ادامه نمی دهد!)


ناصر یادته قرار بود مراسم عروسیمون رو توی باغ بانک مرکزی بگیریم که همه چیز بهم ریخت؟


عجب ذوق و شوقی هم داشتیم 300 تا مهمون هم دعوت کرده بودیم. پول اون مراسم چیزی حدود...


( یادش نمی آید و بعد از کلی فکر کردن)؛ درست نمی دونم سه یا هفت هزار تومان(!) هزینه اون باغ می شد. آخه توی بهترین نقطه تهرون بود.


ولی همه چیز بهم ریخت و ....


آره، یه تاریخی گذاشتیم که از بد حادثه پدرم افتاد و دستش شکست. ماهم مجبور شدیم تاریخ مراسم رو عوض کنیم.


( به میان حرفش می پرم): که باز زد و عموی خدابامرزم فوت کردو...


آخرش هم مجبور شدیم به جای سیصد نفر تنهابا 50 نفر مراسم عروسی رو توی خونه برگزار کنیم.(به گذشته های دور می روم): یادش بخیر ، انگار همین دیروز بود. یه کت و شلوار خوشرنگ پوشیده بودی، به جای کراوات هم پاپیون زده بودیو....خیلی بهت میومد. هنوزم وقتی عکس اون مراسم رو نگاه می کنم، واسم تازگی داره.


ناصر،یه سوال کلیشه ای می خوام بپرسم که معمولا خبرنگارهااینو می پرسن.


خب بپرس!


قبل از ازدواج با من روزی بوده که یه ریال پول توی جیبت نباشه؟


بوده ولی خودت می دونی که خدا وکیلی ما خانوادگی مشکل مالی چندانی نداشتیم. البته منم مثل خیلی از بچه های همدوره خودم توی جوی آب دنبال دوزاری می گشتم و پاره ای وقتا که یه سکه ای چیزی پیدا می کردم، خیلی خوشحال می شدم.


تا بحال بهم نگفته بودی، توی چند سالگی جوی آب رو می گشتی تا سکه پول پیدا کنی؟


اول، دوم دبستان بودم...(آهی می کشد): یادش به خیر!


اهل دعوا و بزن بزن که نبودی؟


نه، توی عمرم یه بار دعواکردم که اونم با یه پاسبان بود. بدجوری زدمش و بعدش هم فلنگ رو بستم و فرار کردم!


راستی یادت میاد که آتیلا توی کدوم بیمارستان بدنیا اومد؟


(کمی مکث می کند و سپس می گوید): خوب یادمه،بیمارستان آسیا بود.


آره یه عالمه هم عکاس و خبرنگار ریختن توی اون بیمارستان!


همه چیز مثل برق و باد گذشت.


راستی چرا اجازه ندادی عکاس ها بیان از مراسم عروسیمون عکس بگیرن؟


چون دلم نمی خواست ! حتی یه عکاس هم راه ندادم. دلیلی هم نداشت که راه بدم.


درست مثل علی پروین که اون هم اجازه نداد از مراسم عروسیش کسی عکس بگیره. ولی بعدش چی شد که خودت عکس عروسیمون رو دادی که دوستای خبرنگارت چاپ کنن؟


(دستش را زیر چانه اش می گذارد): از بس که اصرار کردن، یکی، دوتا عکس رواز توی آلبوم خودمبردارشتن وبه اونا دادم تا دست از سرم بردارن.


ناصر نمیدونم این سوال رو چه جوری باید بپرسم . بحث علی پروین پیش اومد. بی تعارف تا به حال شده که به علی آقا حسادت کرده باشی؟


(با غرور خاصی): همه به من حسادت می کنن، برای چی باید من به علی پروین حسادت کنم؟


خب به هر حال...


آخه چرا حسادت؟مگه علی پروین خوش تیپ تر از من بود که بخوام بهش حسادت کنم؟البته علی آقا از دوستای خوب منه ولی دلیلی واسه حسادت نمی بینم.


سال هایی که توی تهران به تو تیم نمیدادن چی؟ به پروین حسادت نمی کردی؟


خوب توی تهران تیم نمیدادن رفتم کرمان،رفتم تبریز. الان هم توی تهران به من تیم نمیدن. اصلا لذت هم میبرم که توی تهران بهم تیم نمیدن.


ولی من یکی از این که توی تهران به تو تیم نمیدن خیلی حرص می خورم.


ببین نازی! سعید همیشه حرف خوبی می زنه و میگه:ناصرخان تو باید تاوان حجازی بودن خودت رو پس بدی. منم دارم تاوان همین حجازی بودن خودم رو پس میدم. خودت بهتر می دونی تموم زنگی ام همین خونه اس و چیز دیگه ای ندارم.


درسته اما....


اما دومی نداره، من پای عقاید خودم محکم وایسادم. می دونم تورو هم خیلی اذیت کردم ولی خدا خیلی دوستم داره. یه بغضی توی گلوم مونده که حتما باید بگم.


ناصرجان اگه اذیت میشی، می خوای دیگه ادامه ندیم؟


نه،ای یکی رو باید حتما بگم. من اگه می خواستم خرج و مخارج بیماری خودم رو بدم. شاید دوسالی می تونستم دووم بیارم ولی بعدش نه، خیلی ها اومدن وعده و وعید دادن. یه مسئول و آدم سرشناس هم اومد و 5 میلیون تومن داد دست آتیلا که بلافاصله گفتم برش گردون که خودش بیشتر احتیاج داره....


ناصر خودتو اذیت نکن اهمیت ندارن!


اذیت نمیشم. داشتم می گفتم خدا خیلی من رو دوست داشت که توی اون لحظات یه کسی مثل " حاج رضا زنوزی" مالک گسترش فولاد رو جلوی من قرار داد. ایشون گفت که اصلا نگران نباش تموم هزینه های درمان من رو پرداخت کرد. درواقع خدا اون رو رسوند و ....


خدا حفظش کنه . ما که همیشه ممنون دار آقای زنوزی هستیم. ناصر شنیدم که توی تبریز هم دست خیلی ها رو گرفته و....


می دونم خود رضا زنوزی هم راضی نیست که این حرفها نوشته بشه ولی چه اشکالی داره که مردم آدمای خیر و نیکوکار رو بشناسن. این ایرادی نداره که همه بدونن توی این جامعه فعلی هم دمایی مثل مالک گسترش فولاد پیدا میشن که اهل کارهای خداپسندانه باشن.


ناصر، آدمای متمول زیادی دور و برت بودن ولی تو کمک هیچ کدوم رو قبول نکردی...


خودت می دونی، به جون آتیلا خیلی ها زنگ میزدن و شماره حساب می خواستن اما می گفتم حرفش رو هم نزنین اما حکایت آقای زنوزی خیلی فرق می کرد. هرچند ما همدیگه رو خیلی کم میبینیم منتهای مراتب آدم دل گنده ایه که پای حرفش می ایسته. می دونم که سالی چهارصد تا جهزیه فقط توی تبریز واسه دختران بی بضاعت تهیه می کنه و در اختیارشون میذاره. هرچی از این بنده خدا بگم کمه. یه چیزی از ایشون شنیدم که اگه بگم باورت نمی شه.


(با کنجکاوی): ماجرا چیه؟


یه روز یکی از دوستای حاج رضا زنوزی ، به گوش اون رسوند که یه خونواده بی بضاعت شب ها توی راهروی یک دستشویی عمومی می خوابن. یعنی روزا پدر خونواده یه حلب جلوش میذاره و توی همون دستشویی عمومی کار میکنه و شب ها هم همون جا می خوابن و...حاجی هم یه گروه رو مأمور میکنه که از صحت و سقم ماجرا باخبر بشن. وقتی اونا تایید می کنن که ماجرا واقعیت داره، مالک گسترش فولاد هم دستور میده که قبل از هر چیز یه آپارتمان 70 متری توی تبریز بخرن؛ بعدهم اون آپارتمان رو تجهیز میکنه وخونواده بینوا رو میبره توی همون آپارتمان و سندش رو هم به نام اونا میزنه ...جالب تر از همه اونه که مرد خونواده همین الان توی یکی از کارخانه های حاجی توی تبریز کار میکنه.


خداخیرش بدهد. بارها شده که به من گفتی دلم می خواد یه کاری واسه این مرد بکنم....


آرزویم بالا اومدن تیم گسترش فولاد به لیگ برتره. همیشه وقتی بهش میگم دلم می خواد بتونم کمکی به تیمت بکنم میگه که ناصرخان سلامتی ات از همه چیز واجب تره....حتی همین چندروز پیش زنگ زد و بهم گفت: ناصرخان اگه لازم باشه، هر کجای دنیا که بخوای می فرستمت تا معالجه ات کنن و تو غصه این چیزا رو نخور. اینا رو باید بگم تا مردم خوب بدونن که نه فدراسیون فوتبال، نه سایر متولیان ورزش هیچ کدوم حالی از من نپرسیدن ولی مالک گسترش فولاد با خلوص نیت و بدون اینکه به دنبال شهرت باشه اجازه نداد آب توی دل من تکون بخوره و خوب می دونم اصلا هم راضی نیست که این حرفا چاپ بشه اما وظیفه خودم میدونم اینارو بگم. ضمن اینکه بحث من مالی هم نیست.




یکی مثل حجت الاسلام حسن ***** نوه امام ***** (ره) بایه شاخه گل اومد و احوالم رو پرسید و وعده وعیدی هم نداد که یه دنیا ارزش داشت. دلخوری من از بعضی هاست که جلوی دوربین های تلویزیونی و خبرنگاران حرفای قشنگ قشنگ زدن و بعدش رفتند پی کارشون!


ناصر ، چرا راضی نمیشی که بریم خارج از کشور تا دکترای دیگه هم تورو ببینن؟


(سری تکان می دهد): من توی ایران راحت ترم . من توی ایران ناصر حجازی ام. اینجاست که منو می شناسن. اینجاست که....


(مهربانانه نگاهش می کنم): ناصر، تو که چیزیت نیست. چرا این قدر مارو اذیت می کنی؟


(اشک پهنای صورتش را پوشاند): خودم هم نمی دونم چم شده؟(دوباره قطرات اشکی می ریزد):فقط ای رو میدونم که جدااز پرستاران و دکترای زحمتکش بیمارستان کسری، من یه فرشته هم توی خونه دارم که مواظبمه( دوتایی اشک می ریزیم و دقایقی به همین شکل به سکوت می گذره)


(برای عوض کردن فضا می پرسم): قرار بود سرمربی گسترش فولاد بشی. چی شدکه این اتفاق نیفتاد؟


فقط به خاطر سلامتی ام و سرمای تبریز نتونستم سرمربی این تیم بشم ولی من باید بدهی ام رو به این تیم پس بدم و بالاخره یه روزی روی نیمکت گسترش فولاد خواهم نشست.


ناصر توهم در استقلال و هم در گسترش فولاد پستی داری . حالا اگر قرار باشد به عنوان سرمربی یکی از این دورو انتخاب کنی . روی نیمکت کدوم تیم مینشینی؟


ببین نازی جان! استقلال خونه منه ولی گسترش فولاد در شرایط بدی دست منو گرفت. این رو هرگز فراموش نمی کنم و باید یه روزی ادای دین کنم. مسئولین این تیم کاری کردن که تا آخر عمر توی ذهنم میمونه و ....


( به شوخی): حاضری با گسترش فولاد به عنوان سرمربی سفید امضاء کنی؟


با کمال میل سفید امضاء می کنم. من خوبی های مالک این تیم رو فراموش نمی کنم.


ناصر، توی این سال هایی که توی فوتبال هستی ، از دست چه کسی بیشتر دلخور هستی و به اصطلاح اونو نمی بخشی؟


(همین که ناصر می خواهد جواب بدهد. زنگ آیفون به صدا در می آید . ناصر برمی خیزد تا در را باز کند. ظاهرا چندتا از دوستان مطبوعاتی ناصر آمده اند تا سری به او بزنند و در چنین شرایطی پیداست که من هم باید برخیزم و راهی آشپزخانه شوم.باید خود را مهیای پذیرایی از رفقای ناصر کنم و فعلا ادامه مصاحبه را بی خیال شوم.


همین طور که چای را دم می کنم، از خودم می پرسم: آیا این گپ و گفت زن و شوهر و چاپ آن رضایت خاطر خوانندگان را برآورده می کند یا نه؟ امیدوارم این چنین باشد در غیر این صورت هم باید مرا ببخشید، قول میدهم هروقت نویسنده شدم، جبران کنم!
 

alibati

همکار بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
22 آپریل 2005
نوشته‌ها
5,726
لایک‌ها
1,344
محل سکونت
تهران
بقول علی باتیستوتا میخونیم
مخلصم جواد جان

پیشنهاد چند باشگاه قطری به فرهاد مجیدی؛ یکسال 900 هزار دلار !
واسطه های مدیریت چند باشگاه از جمله الوکره و السد قصد مذاکره با این بازیکن را داشتند که مسئولان تیم استقلال،مانع حضور آنها در هتل محل اقامت اعضای تیم استقلال شدند

"فرهاد مجیدی" مهاجم تیم استقلال در جریان دیدار السد قطر با آبی ها،عملکرد بسیار خوبی را ارائه کرد و دو گل آبی پوشان را به ثمر رساند.از طرفی این بازیکن در دیگر دیدارهای آسیایی نیز برای استقلال موثر کارکرد به همین دلیل وی پس از پایان دیدار تیمش مقابل السد با چند پیشنهاد عربی روبرو شد.

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران به نقل از یک مقام مسئول حاضر درباشگاه استقلال؛فرهاد مجیدی پس از پایان دیدار با السد قطر،از سوی چند تیم مطرح از لیگ قطر با پیشنهاد مذاکره روبرو شد،تا فصل بعد را در لیگ قطر توپ بزند.

گفتنی است؛واسطه های مدیریت چند باشگاه از جمله الوکره و السد قصد مذاکره با این بازیکن را داشتند که مسئولان تیم استقلال،مانع حضور آنها در هتل محل اقامت اعضای تیم استقلال شدند.

شایان ذکر است؛پیشنهاد مالی ارائه شده از سوی باشگاه قطری،بسیار ایده آل بود و آ‌نها خواستار حضور یک فصل مجیدی در تیم خود با مبلغ 900 هزار دلار شدند

این عربا چرا دست از سر کاپیتان بر نمی دارن :hmm:
 

Majid_4553

کاربر برنزی تالار فوتبال - فروشنده معتبر
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 فوریه 2007
نوشته‌ها
4,241
لایک‌ها
653
سن
37
محل سکونت
ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴

soroush_shz

Registered User
تاریخ عضویت
13 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
476
لایک‌ها
40
محل سکونت
shiraz
مصاحبه جالبی بود . اما دردناک وقتی یاد حال و روز ناصر خان میوفتم فقط تونستم بغض کنم و طلب شفا کنم خدا این چنین ادمهایی رو حفظ کنه
 

alireza_edison

کاربر فعال فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
15 آگوست 2007
نوشته‌ها
3,554
لایک‌ها
1,136
سن
36
محل سکونت
در اتاقی که به اندازه یک تنهاییست
فتح اله زاده: حجازي بخواهد مي تواند رئيس هيات مديره باشگاه استقلال شود

تهران - سرپرست باشگاه استقلال گفت: پيشنهاد علي سعيدلو به ناصر حجازي صوري نبوده است و اگر او بخواهد مي تواند رئيس هيات مديره باشگاه استقلال شود.

علي فتح اله زاده روز يكشنبه در گفت و گو با ايرنا، تصريح كرد: خوشبختانه حال ناصر حجازي رو به بهبود است و نسبت به چند روز گذشته شرايط مناسبي پيدا كرده است.
وي تاكيد كرد: به نظرم اگر مشكل خاصي نباشد او امروز از بيمارستان مرخص خواهد شد.
وي با اشاره به پيشنهاد علي سعيدلو به ناصر حجازي مبني بر رياست هيات مديره باشگاه استقلال، تاكيد كرد: حجازي خودش دوست ندارد در هيات مديره باشد و كارهاي فني و مربيگري را بيشتر ترجيح مي دهد.
فتح اله زاده گفت: با اين حال اين پيشنهاد صوري نبوده است و حجازي هر زماني كه بخواهد مي تواند در اين پست فعاليت كند.
وي با اشاره به شرايط تيم استقلال در ليگ قهرمانان آسيا يادآور شد: چهارشنبه هفته جاري بازي حساسي با النصر عربستان داريم كه اميدوارم با اختلاف دو گل پيروز شويم و به مرحله بعد صعود كنيم.
وي گفت: حيف است كه تيم استقلال از ليگ قهرمانان آسيا حذف شود.
فتح اله زاده ادامه داد: اميدوارم هواداران روز چهارشنبه به ورزشگاه بيايند و ما را تنها نگذارند، چرا كه ما به حضور و حمايت تماشاگران نياز واقعي داريم.
وي در خصوص فسخ قرارداد دسوزا هافبك برزيلي استقلال خاطر نشان كرد: هنوز قرارداد اين بازيكن فسخ نشده است، اما صحبتهايي با اين بازيكن انجام داده ايم و به زودي اين اتفاق رخ خواهد داد.
سرپرست باشگاه استقلال در پاسخ به اين سئوال كه چرا پرونده ساير بازيكنان متخلف و معترض با جريمه بسته شد، ولي كار دسوزا به فسخ قرارداد رسيد؟ گفت: به هر حال اين نظر سرمربي تيم است، چرا كه مظلومي دسوزا را نخواست و ما هم بر اساس دلايل سرمربي تصميم نهايي را گرفتيم.
وي درباره برنامه هاي مظلومي براي فصل آينده، تصريح كرد: چند بار از مظلومي خواستم سريعا ليست و برنامه هاي فصل آينده استقلال را به من تحويل بدهد كه متاسفانه وي فعلا درگير بازي هاي ليگ برتر و ليگ قهرمانان است و نمي تواند به اين مسائل فكر كند.




تاج بر بالين اسطوره فوتبال ايران
ناصر حجازي از بيمارستان مرخص شد


خبرگزاري فارس: رئيس كميته فني باشگاه استقلال امروز از بيمارستان مرخص شد.

به گزارش خبرگزاري فارس، مهدي تاج نايب رئيس فدراسيون فوتبال امروز به عيادت ناصر حجازي در بيمارستان كسري تهران رفت.
وي پس از عيادت 45 دقيقه‌اي از اسطوره فوتبال ايران كارهاي مربوط به ترخيص حجازي از بيمارستان را انجام داد و همراه خانواده او به بيمارستان كوثر رفت تا ام آر آي مغزي حجازي گرفته شود و پس از آن حجازي را تا منزل مشايعت كرد.
ناصر حجازي در جام جهاني 1978 آرژانتين دروازه‌بان ايران بود و از مدتي پيش در بيمارستان بستري شده بود.
 
Last edited:

Ali_softcenter

Registered User
تاریخ عضویت
8 مارس 2009
نوشته‌ها
5,918
لایک‌ها
7,364
محل سکونت
In my Sad Little world
قلعه نویی که عیادت کرده..میگفتن هوادارا نذاشتن!

ببینید ایسنا چقدرم قضیه رو هندی کرده:

سرمربى تيم فوتبال سپاهان از ناصر حجازى عيادت كرد.امير قلعه نويى براى عيادت از »ناصر حجازى« روز پنجشنبه وارد تهران شد. با توجه به شلوغى بيمارستان و هوادارانى كه خواستار عيادت حجازى بودند، با هماهنگى رييس بيمارستان، قلعه نويى كه از فرودگاه سريعا خودش را به محل قرار رسانده بود به همراه امير عرب از طريق يك آسانسور ويژه به طبقه پنجم رفتند؛ جايى كه حجازى بسترى بود.خانم شفيعى همسر ناصرحجازى به اتفاق آتيلا داخل اتاق بالاى سر او بودند؛ حضور قلعه نويى و امير عرب بدون اطلاع قبلى آنها و حتى پرستاران بيمارستان را متعجب كرد. حجازى با صداى امير سرش را چرخاند و لبخندى زد و برق شوق در نگاه هر دو نفر نمايان شد. حجازى خيلى زود با شاگرد و دستيار اسبق خود گرم گرفت و گفت: چطورى شما؟ تيمت ديروز چى كار كرد؟قلعه نويى در حالى كه دست حجازى را گرفته بود پاسخ داد: مساوى شد ولى صعود كرديم، اين ابراهيم توره آخرش ما را دق مى دهد ناصرخان.حجازى خنديد و گفت: آره، بعضى وقت ها توپ هاى خوبى را هدر مى دهد.قلعه نويى سپس جوياى حال حجازى شد و گفت: شما هميشه استاد من هستى؛ انشالله به زودى از روى اين تخت بلند مى شوى و به فوتبال برمى گردى.سرمربى سپاهان دقايقى نيز با آتيلا درباره تيمش (گسترش فولاد تبريز) حرف زد. ازدحام داخل اتاق دليلى شد تا قلعه نويى به حجازى بگويد: ناصرخان براى شما اين شلوغى خوب نيست؛ اجازه مرخصى مى دهيد؛ انشاالله بعد از بازگشت از دوبى مى آيم منزل ديدنتان. سپس دوستان مشترك حجازى و قلعه نويى در كنار آنها عكس يادگارى گرفتند. امير در آخرين لحظه بار ديگر به كنار تخت حجازى رفت و صورت او را بوسيد و گفت: انشاءالله هميشه سايه تان بالاى سر ما باشد و حجازى نيز كه قطره هاى اشك گونه هايش را تر كرده بود با تكان دادن سر تشكر كرد
 

f@rzad

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
15 آگوست 2007
نوشته‌ها
8,501
لایک‌ها
18,797
محل سکونت
Tehran
بروبچ اولا دیگه قطعی شده که برای صعود به برد با تفاضل گل 2 نیاز داریم

براي صعود فقط 90 دقيقه فرصت داريم

A1037081.jpg


به گزارش خبرگزاري فارس و به نقل از سايت رسمي باشگاه استقلال، روابط عمومي باشگاه استقلال با انتشار فراخواني از هواداران اين تيم خواست تا روز چهارشنبه به ورزشگاه يكصد هزار نفري آزادي بيايند و از تيم استقلال در ديدار با النصر عربستان حمايت كنند.

متن اين فراخوان به شرح زير است:
بارديگر پرافتخاترين‌ تيم سرزمين پارس در آوردگاه آسيايي در مسابقه‌اي حساس و در آستانه صعود به دور دوم ليگ قهرمانان آسيا قرار گرفته است.
چهارشنبه 21 اريبهشت منتظر شما هستيم، منتظرم قدوم شما و نفس پاك شما هواداران. تنها 90 دقيقه فرصت براي صعود زمان باقي‌مانده و سكوهاي آزادي شما عزيزان را فرياد مي‌زند.
استقلال منتظر استقلالي‌هاست.استقلالي‌هايي كه بدون شك مانند كوه خواهند بود و با رعايت فرهنگ و اخلاق و حفظ كرامات تنها به تشويق تيم فوتبال استقلال خواهند پرداخت.
روز چهارشنبه حما‌سه‌اي ديگر با حضور عاشقان استقلال رقم خواهد خورد .وعده ما ساعت 18 روز چهارشنبه ورزشگاه آزادي تهران.

شکر خدا ظاهرا ناصرخان هم بهتر شد : :)

ناصر حجازي از بيمارستان مرخص شد

A1016161.jpg


به گزارش خبرگزاري فارس، مهدي تاج نايب رئيس فدراسيون فوتبال امروز به عيادت ناصر حجازي در بيمارستان كسري تهران رفت.
وي پس از عيادت 45 دقيقه‌اي از اسطوره فوتبال ايران كارهاي مربوط به ترخيص حجازي از بيمارستان را انجام داد و همراه خانواده او به بيمارستان كوثر رفت تا ام آر آي مغزي حجازي گرفته شود و پس از آن حجازي را تا منزل مشايعت كرد.
ناصر حجازي در جام جهاني 1978 آرژانتين دروازه‌بان ايران بود و از مدتي پيش در بيمارستان بستري شده بود.

به سلامتی جای کیانوش جون ! هم تو ترکیب بازتر شد : :hmm:

قرارداد دسوزا با استقلال فسخ شد

به گزارش خبرگزاري فارس، با تصميم كميته انضباطي باشگاه استقلال و توافق با فليپ دسوزا، قرارداد اين بازيكن برزيلي فسخ شد.
منصور پورحيدري سرپرست تيم استقلال با تاييد اين خبر به خبرنگار ورزشي خبرگزاري فارس گفت: با توافقي كه بين او و باشگاه صورت گرفت اين بازيكن از جمع بازيكنان استقلال جدا شد.
دسوزا پس از بازي استقلال و پاختاكور در ازبكستان به نيمكت نشيني خود معترض شد و كادرفني استقلال نيز او را به كميته انضباطي باشگاه واگذار كرد.
 
Last edited:

j_2006_n

کاربر فعال فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
12 ژانویه 2007
نوشته‌ها
4,676
لایک‌ها
4,543
محل سکونت
Iran
سلام دوستان

امروز شبکه سه بعد از بازی چلسی منچستر یه عیادت از ناصر خان پخش کرد ( خدا رو شکر الان مرخص شده ) ولی , من که اصلا دوست نداشتم این تصاویر رو ببینم و باز هم برای ناصر خان آرزوی سلامتی کامل می کنم.

به امید پیروزی پر گل تیم در بازی چهارشنبه;)
 

aghamostafaa

کاربر فعال بخش فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
9 سپتامبر 2008
نوشته‌ها
7,235
لایک‌ها
18,128
سن
39
محل سکونت
اصفهان
ای .... تف تو روحت، زندگی !!! :(

دیشب ناصرخان و که دیدم کلی حالم گرفت ... تف!!!
 

f@rzad

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
15 آگوست 2007
نوشته‌ها
8,501
لایک‌ها
18,797
محل سکونت
Tehran
مظلومي: مقابل النصر انتحاري بازي نخواهيم كرد

A1061259.jpg


به گزارش خبرگزاري فارس، پرويز مظلومي در حاشيه تمرين امروز استقلال در جمع خبرنگاران در خصوص‌ آخرين وضعيت تيمش قبل از ديدار با النصر عربستان اظهار داشت: بعد از بازي با نماينده قطر شرايط خوبي داشتيم و درست برعكس بازي با السد كه چند روز قبل در بوشهر بازي كرده بوديم فرصت پيدا كرديم تا 8-7 روز استراحت كنيم. جا دارد از سازمان ليگ تشكر كنم كه شرايطي را مهيا كرد تا با فراغ بال به نماينده عربستان برويم.

وي ادامه داد: اين هفته كارهاي تاكتيكي و برنامه هاي خوبي داشتيم و قصد داريم با كمال آرامش براي زدن دو گل به زمين برويم و به هدفمان برسيم. بازيكنانم را توجيه كردم كه فوتبال 90 دقيقه است و اميدوارم با حمايت هواداران و رسانه ها بتوانيم نتيجه دلخواه را بگيريم.

مظلومي در خصوص النصر عربستان گفت: آنها بازيكنان خوبي دارند و ما نبايد انتحاري بازي كنيم. تيم حريف بازيكنان خطرناكي دارد كه بسيار سرعتي هستند. بازيكنان من مي‌دانند كه نبايد دچار استرس شوند و مي‌توانيم با زدن گل بيشتر پيروز شويم.

مظلومي تاكيد كرد: تا پيش ازاين تصور مي‌كرديم مي‌توانيم با نتيجه يك بر صفر صعود كنيم اما حالا بايد با اختلاف گل بيشتر برنده شويم. در بازي السد تمركز لازم را نداشتيم و خستگي و فشار بيش از حد باعث عقب نشيني استقلال شد اما بايد بگويم كيتا بازيكن گرانقيمت السد در مقابل بچه‌هاي ما بيكار بود و هيچ كاري نتوانست انجام دهد.

وي در پاسخ به اين سؤال كه آيا از حريف خود شناختي داريد يا خير تصريح كرد: از تمام رقبايمان شناخت داريم و به بازيكنانم توصيه كرده‌ام اسير جوسازي عرب‌ها نشوند چون آنها هميشه همين گونه هستند و به تماشاگران توصيه مي‌كنم كه هوشيار باشند.

به گزارش فارس مظلومي در پاسخ به اين سؤال كه نگران اين مسئله نيستيد در نيمه دوم مجددا دچار افت شويد گفت: در اين بازي دست ما بازتر است. در بازي قبل سه چهار بازيكن آسيب ديده داشتيم و سيدصالحي، هوار و شريفات مصدوم بودند. در اين هفته به مجيدي استراحت داديم ولي بازيكنان ما در طول اين هفته مرتب تمرين كرده‌اند و با تركيب كامل به مصاف النصر مي‌رويم و اين قول را مي‌دهم مثل بازي با السد در نيمه دوم افت نمي‌كنيم.

مظلومي با اشاره به اهميت اين ديدار به خبرنگاران حاضر در تمرين استقلال گفت: اميدوارم هواداران بيايند چون بحث ملي است و ما اميد داريم كه با حضور آنها بتوانيم عضو تيم‌هاي صعودكننده باشيم.

وي در پايان در پاسخ به اين سؤال كه آيا ممكن است حريف براي تساوي به زمين بيايد گفت: آنها يا براي مساوي مي‌آيند و يا براي كم‌گل خوردن بازي مي‌كنند. مسلما حفظ توپ و از كار انداختن بازيكنان كليدي از برنامه‌هاي آنان خواهد بود اما در جلسه آناليزي كه امروز با بازيكنان داشتيم همه موارد به آنها گوشزد كرديم.
 

f@rzad

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
15 آگوست 2007
نوشته‌ها
8,501
لایک‌ها
18,797
محل سکونت
Tehran
شوخي عمران‌زاده با سيدصالحي در مقابل دوربين و توصيه بياني به ميداودي

A1060675.jpg


شوخي عمران‌زاده با سيدصالحي در مقابل دوربين و توصيه بياني به ميداودي
خبرگزاري فارس: در تمرين امروز تيم استقلال حنيف عمران‌زاده مقابل دوربين‌هاي تلويزيوني با سيدصالحي شوخي كرد.

به گزارش خبرگزاري فارس، تيم فوتبال استقلال كه روز چهارشنبه از هفته ششم رقابت‌هاي ليگ قهرمانان آسيا در ورزشگاه آزادي به مصاف النصر عربستان مي‌رود از ساعت 17:30 امروز بدون غايب به آماده‌سازي خود پرداخت.

* حنيف عمران‌زاده، مجتبي جباري و محسن يوسفي با تأخير چند دقيقه‌اي به محل تمرين رسيدند و با اجازه از مظلومي به ساير بازيكنان محلق شدند.

* دروازه‌بانان تيم استقلال زير نظر حسين ترابپور به تمرين پرداختند.

* كادر فني تيم استقلال قبل از شروع تمرين جلسه‌اي را برگزار كرد.

* هادي شكوري كه در تمرين دو روز پيش از ناحيه همسترينگ دچار آسيب‌ديدگي شد در تمرين امروز شركت كرد و پابه‌پاي ساير بازيكنان به كارهاي تاكتيكي پرداخت.

* خبرنگاران و گزارشگران زيادي در محل تمرين آبي‌پوشان حاضر شدند تا تمرين را پوشش دهند اما نكته جالب اينجا بود كه هنگامي كه سيدمهدي سيدصالحي قصد مصاحبه با خبرنگاران را اشت عمران‌زاده با بطري آب كه به سر اين بازيكن ريخته شد كار گزارشگران را خراب كرد. شوخي عمران‌زاده باعث خنده ديگر بازيكنان استقلال شد.

* ميلاد ميداودي به تمرينات اختصاصي پرداخت و در اواسط تمرين شاهرخ بياني اين بازيكن را كنار كشيد و دقايقي با او صحبت كرد.

* حدود 50 نفر از هواداران تيم استقلال از تمرين امروز ديدن كردند.

* دويدن دور زمين، گرم كردن توپ، آقا وسط و فوتبال در تمام زمين كه به صورت جدي زير نظر مظلومي و گده برگزار مي‌شد از برنامه‌هاي اصلي آبي‌پوشان طي تمرين امروز بود.

* پرويز مظلومي كه صبح امروز براي بازيكنان جلسه آناليز گذاشته بود از آنها خواست طبق برنامه‌هاي از پيش‌ تعيين شده تمرينات را انجام دهند.

* مجتبي جباري و ايمان مبعلي به تمرين ضربات ايستگاهي پرداختند.

* استقلال فردا در زمين اصلي ورزشگاه آزادي به مدت 45 دقيقه آخرين تمرين تاكتيكي خود را پيش از ديدار با النصر عربستان برگزار خواهد كرد. اين تيم روز چهارشنبه در حالي بايد به مصاف حريفش برود كه تنها در صورت پيروزي با اختلاف 2 گل مي‌تواند از اين مرحله صعود كرده و به عنوان تيم دوم حريف ذوب‌آهن اصفهان در مرحله بعد شود.


برهاني: براي شكست النصر همه كار مي‌كنيم
سيدصالحي: براي بازي با النصر توجيه شده‌ايم
جباري: مي‌توانستيم زودتر از اين صعودمان را قطعي كنيم
 

aghamostafaa

کاربر فعال بخش فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
9 سپتامبر 2008
نوشته‌ها
7,235
لایک‌ها
18,128
سن
39
محل سکونت
اصفهان
این میداوودی معلوم نیست کی بر میگرده ؟
 

JVD

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
30 آپریل 2010
نوشته‌ها
5,650
لایک‌ها
6,500
سن
40
امیدوارم اینبار دیگه ملت تیمو تنها نذارند.

میلاد هم احتمالا بعد از این بازی النصر دیگه بازی میکنه.
 

JVD

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
30 آپریل 2010
نوشته‌ها
5,650
لایک‌ها
6,500
سن
40
سلام رفقا

عزيز محمدي:
بهترين جواب به سعودي‌ها پركردن ورزشگاه است
استقلال با شكست النصر به شطينت آنها پاسخ مي‌دهد


هفته ششم ليگ قهرماني آسيا
استقلال چشم انتظار 100 هزار "ايراني" براي صعود

حاشيه‌سازي تازه سعودي‌ها
باشگاه النصر با "بطري‌هاي آب" به تهران مي‌آيد!
نمونه‌برداري AFC به دنبال ادعاي شيطنت‌آميز سامي جابر



فدراسیون فوتبال کشورمان پاسخ ادعاهای واهی کشور عربستان را داد.

پس از ادعاهای كذب مقامات باشگاه‌های عربستانی درباره وضعیت امنیتی در ایران، سامی الجابر در اظهارنظری بی‌شرمانه گفت كه آب‌ آشامیدنی ایران آنها را مسموم كرده است.

همین اظهار نظر، واکنش فدراسیون فوتبال را به دنبال داشت. عباس ترابیان در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی برنا اظهار داشت: تمام ادعاهای مطرح شده از سوی عربستانی ها کذب محض است و فدراسیون پاسخی برای ادعاهای واهی ندارد.

وی افزود: کشورهای عربی و خصوصا عربستان به دنبال آن هستند تا با مصاحبه های خود مسوولان کنفدراسیون فوتبال آسیا را تحت تأثیر قرار دهند، اما مطمئنا در رسیدن به هدف خود ناکام می مانند. رفتار اخیر عربستانی ها نشان می دهد که آنها ابوسفیان هایی هستند که به کامپیوتر مجهز شده اند.

سرپرست امور بین الملل فدراسیون فوتبال در پایان تصریح کرد: ایمیل ارسالی از AFC مبنی بر میزبانی مطلوب تیم های ایرانی موجود است و اگر لازم باشد آن را رسانه ای خواهیم کرد.
-------------------------------------------------------------------------------
پرویز مظلومی به همراه حسین ترابپور مربی دروازه‌بانان استقلال تهران امروز راهی مسجد جمکران شد .
--------------------------------------------------------------------------------
مظلومی درباره انتقادها به استقلال بابت عدم حفظ نتیجه گفت: «خواسته من از بازیکنان همان بازی تهاجمی است که در زمین حریف توانستیم دو گل به ثمر برسانیم.


پرویز مظلومی درباره جلسه فنی دیروز با بازیکنان گفت: «این جلسه در مورد بازی گذشته مقابل السد قطر و اشتباهاتی که در این مسابقه داشتیم، بود. در مورد اشتباهات توضیحات لازم را دادیم و به آنها گوشزد کردیم که النصر چه طور حریفی است و جنگ روانی را به خوبی بلد است. بازیکنان توجیه شدند تا روز چهارشنبه موفق از زمین بیرون بیایند.»

وی درباره انتقادها به استقلال بابت عدم حفظ نتیجه گفت: «خواسته من از بازیکنان همان بازی تهاجمی است که در زمین حریف توانستیم دو گل به ثمر برسانیم. من همیشه طرفدار بازی هجومی بودم و گفته‌ام حاضرم تیمم 4 گل بزند و اشکالی ندارد 3 گل بخورد اما انگار فراموش کردیم که در بازی با السد در زمین حریف بازی می‌کردیم. آنها سراسیمه به دلیل عقب افتادن حمله می‌کردند و ما به ناچار عقب‌نشینی کردیم. شاید این اشکال از من باشد که باید به بازیکنانم کار دفاعی را گوشزد می‌کردم اما فشار حریف ما را وادار کرد تا دفاع کنیم.»

سرمربی استقلال در این خصوص که این تیم در بازی رفت در تهران مقابل السد قطر با همین مشکل روبرو شد گفت: «در بازی رفت روی ضد حمله گل خوردیم. استقلال لحظه‌ای عقب‌نشینی نکرد. اتفاقا افسوس می‌خورم چرا در آن بازی دفاعی بازی نکردیم. اگر کمی حرفه‌ای‌تر بودیم و وقت را می‌کشتیم می‌توانستیم به سه امتیاز دست پیدا کنیم. اگر این اتفاق حالت عکس داشت و عرب‌ها جلو بودند به راحتی وقت را می‌کشتند. به هر حال من با بازیکنان صحبت کردم. از بزرگترهای تیم خواستم در جریان مسابقه حواسشان به این مسائل باشد. البته از بیرون هم باید به بازیکنان القا شود. با این حال ما بزرگترهایی در تیم داریم که در زمین می‌توانند مربی باشند.»

وی درباره اینکه با وجود موقعیت خوب استقلال در لیگ هواداران این تیم استقبال خوبی از بازی‌های آبی‌پوشان نمی‌کنند، گفت: «این موضوع باید بررسی شود که چرا تماشاگران نمی‌آیند. ما هم در لیگ جایگاه خوبی داریم، هم در جام حذفی حضور داریم و در لیگ قهرمانان هم به حمایت‌شان نیاز داریم. دو دربی رفت و برگشت را هم برده‌ایم. دیگر نمی‌دانم آنها چه می‌خواهند و چرا به ورزشگاه نمی‌آیند؟ حتما باید دنبال مسائل دیگری غیر از فوتبال بود. البته هوادار استقلال هر موقع ما احساس نیاز کردیم، به دادمان رسیده است.»
---------------------------------------------------------------------------------

کلا هنوز اونقدر حال داریم که قلبمون رو به اوج هیجان ببریم. فکر کنم هنوز هم عاشق بازی های مرگ و زندگی هستیم. ایستاده تا خط اخر برای زندگی. واسه بازی بی تابم و لحظه شماری میکنم. خودت رو بذار جای مهاجم تیم. دوست داری زودتر شروع بشه و گل زنی کنی تا خیال همه رو راحت کنی و ثابت کنی که بهتری.
ناصر خان رو فراموش نکنید.

 

f@rzad

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
15 آگوست 2007
نوشته‌ها
8,501
لایک‌ها
18,797
محل سکونت
Tehran
حجازي: اميدوارم بتوانم دوشادوش مردم به آزادي بروم

به گزارش خبرگزاري فارس و به نقل از سايت باشگاه استقلال، ناصر حجازي از هواداران باشگاه استقلال دعوت به عمل آورد تا به ورزشگاه آزادي بيايند.

وي گفت: بازي فردا بين استقلال و النصر عربستان يك بازي معمولي نيست، يك بازي ملي و بسيار حياتي براي فوتبال ايران است. از هواداران و عاشقان استقلال مي‌خواهم كه فردا جداي از همه مسائل يك دل و يكصدا به ورزشگاه آزادي بيايند و از تيم محبوب خود در برابر نماينده عربستان سعودي حمايت كنند. بنده عليرغم كسالتي كه دارم اميدوارم بتوانم فردا دوشادوش هواداران به آزادي بيايم و شاهد صعود استقلال به مرحله دوم ليگ قهرمانان آسيا باشم.
اين ديدار ساعت 18 فردا برگزار مي‌شود.

A1044507.jpg

مظلومي: حاشيه‌سازي عربستاني‌ها در مورد ميزباني ما بي‎انصافي است

به امید موفقیت و صعود آبی دلان ..
 

matgogoia

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
10 نوامبر 2009
نوشته‌ها
1,719
لایک‌ها
4,006
سن
45
محل سکونت
Village
سلام
دوستان عزیز امروز روز آبیهاست
واقعا حیفه اگر کسی بتونه بره استادیوم و تو خونه بمونه.
باید آزادی رو پر کنیم.
 

JVD

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
30 آپریل 2010
نوشته‌ها
5,650
لایک‌ها
6,500
سن
40
حجازي: اميدوارم بتوانم دوشادوش مردم به آزادي بروم

به گزارش خبرگزاري فارس و به نقل از سايت باشگاه استقلال، ناصر حجازي از هواداران باشگاه استقلال دعوت به عمل آورد تا به ورزشگاه آزادي بيايند.

وي گفت: بازي فردا بين استقلال و النصر عربستان يك بازي معمولي نيست، يك بازي ملي و بسيار حياتي براي فوتبال ايران است. از هواداران و عاشقان استقلال مي‌خواهم كه فردا جداي از همه مسائل يك دل و يكصدا به ورزشگاه آزادي بيايند و از تيم محبوب خود در برابر نماينده عربستان سعودي حمايت كنند. بنده عليرغم كسالتي كه دارم اميدوارم بتوانم فردا دوشادوش هواداران به آزادي بيايم و شاهد صعود استقلال به مرحله دوم ليگ قهرمانان آسيا باشم.
اين ديدار ساعت 18 فردا برگزار مي‌شود.

میخوامت مرد
blue%20%2834%29.png


خب دیگه گفتن نداره که بسیار حیاتی هست این بازی.
شک ندارم که استادیوم رو یک دست ابی خواهیم کرد.
امیدوارم با موفقیت همراه باشه. ما پارسال توسط الشباب تو عربستان حذف شدیم و حالا این شانس رو داریم اگرچه دور بعد به هموطن میخوریم ، قبلش انتقام فصل قبل رو از عربستانی ها بگیریم.
به امید یک روز ابی دیگر در تاریخ فوتبال ایران.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا