اشتباه آگاهانه؟!
برای آب بندی شدن و قویتر شدن چی؟البته جمله من زمانی کاربرد داره که کاری رو نمیدونی اشتباه هست و انجامش میدی و بعد به اشتباه بودنش پی میبری و تجربه کسب میکنه،
اینکه کاری رو بدونی اشتباه هست و انجام بدی یا بقول شما اشتباه اگاهانه کاملا حرام اندر حرام اندر حراما.
وقتی چیزی رو میدون اشتباهه قطعا میدونی راه درستش چیه پس دلیلی در راه اشتباه رفتن نیست.
برای آب بندی شدن و قویتر شدن چی؟
یکی از فاکتور های مهم رسیدن به کمال,خوب بودن و خوبی کردنه.
ولی متاسفانه میبینیم که برای قوی ترش شدن و آب بندی شدن گاهی باید به "بدی" تن داد و بدی کرد!!!
یعنی انسانی که بخواد به کمال خوبی برسه باید گاهی هم بدی بکنه؟
آیا این نوعی باگ نیست؟!
مثلا فرض کینم ما آدم های خیلی خوبی هستیم.. و در حال ساختن یک ارتش برای نجات دنیا باشیم..
در طی این دوران , بخاطر سرعت بخشیدن به پیشرفتمون باید مقدار زیادی از مردممون مالیات غیر مستفیم بگیریم (تا متوجه نشن)!!
و یا از دشمنانمون چیزای مختلفی بدزدیم!!
می بینید که برای انجام یک کار خوب, بدی کردن واجب شد!
آیا این نوعی باگ نیست؟!
(باگ=ایراد فنی)
مثال 1 : تجربه کردن یکسری چیزهای واقعا بدهکه یک جوون پخته ی خیابونی رو از یک جوون بسیجی خام متمایز میکنه!!درود،
سوال از پایه اشتباه هست (بنظرِ من البته). شما منظورتون یک **** هست یا یک کشور یا یک دسته از مردم یا یک گروه؟
اگر منظورتون یک فرد و فقط یک فرد باشه، برای رسیدنِ ب کمال (طبق گفته های شما) ",خوب بودن و خوبی کردنه". تا اینجا درست. اما این گفته ی شما "گاهی باید به "بدی" تن داد و بدی کرد!" چه معنی یی داره؟ از کجا میدونین؟ چرا فکر میکنین باید ب بدی تن داد؟ شما دارین میگین ک "ولی متاسفانه میبینیم". میشه دقیقا بگین کجا و چطوری ب این نتیجه رسیدین.
100 درصد منظورتون یک فردِ تنها نیست. از مثال پیداست. چون یک فرد تنها برای رسیدن ب کمال، لازم نیست ب قول شما پیاز داغ خوبی کردناش رو با بدی بیشتر کنه. ب هیچ وجه نیازی نیست و با عقل جور در نمیاد. خوبی و بدی رو در یک فرد ک برای رسیدن ب کمال تلاش میکنه رو نمیشه با هم میکس کرد و دید.
ابته مثال دقیقِ دقیق نیست.این مثال فقط مختص" قوی تر شدن" هست..در مورد" آب بندی شدن" و "پخته شدن" نیست...ولی تا یک مثال بهتر پیدا کنم.. فعلا روی این مثال بحث کنیم :
فرض کنید شما یک نیروزی نفوذی پلیس, در یک باند تروریستی بشید..
شما ماموریت ارید تا توی باند , مرتب اتقاء درجه بگیرید تا به رئیس باند برسید و اون رو شناسایی کنید!!
برای اثبات وفاداریتون به باند, یه اسلحه بهتون میدن و ازتون میخوان تا یک فرد بی گناه رو بکشید!!
خب این عمل "کشتن یک فرد بی گناه" و یا به اصطلاح قربانی دادن برای رسید به هدف بزرگ , کار درستی هست یا نه؟
توی شبکه های حرفه ای که همه ی اعضا رئیس رو نمیشناسن که!! فقط چند نفر اول رئیس رو میشناسن..نمیشه یکی دوتا از همون تبهکار هارو دستگیر کنه و ازشون حرف بکشه تا رئیسشون رو لو بدن؟!
برای رسیدن به کمال گاهی لازمه از اون چیزی که خدا تو جمجمه انسان قرار داده استفاده کرد
همون فرد بی گناه ممکنه یه روزی یه دانشمند بزرگ بشه یا مثلا درمان ایدز رو کشف کنه...
پیامبر ص میگه کشتن یک فرد بی گناه به بزرگی کشتن تمام بشر است
پ ن : شنیدم اون مامور دولت که وارد تیم عبدالمالک ریگی شده بود..مجبور شد برای اثبات وفاداریش سر یه آدم رو ببره!
در جهانبینی توحیدی و فرهنگ اسلامی نیز «وسیله» باید صاحب هدف و اندیشه را به کمال و هدف خودش برساند، اما چون در این جهانبینی هدف «خداوند» است و به هر وسیلهای نمیشود به او رسید، هدف وسیله را توجیه نمیکند. چرا که در این نگاه، قدرت، پول، شهوت و ...، همگی خود وسیله هستند و نه هدف، لذا باید به گونهای مورد استفاده قرار گیرند که سبب رسیدن به هدف باشند.
پرسش :آيا هدف وسيله را توجيه ميكند؟حتي اگر هدف در نظر شخص مقدس باشد؟پاسخ : انسان برای رسیدن به هدفهای خودش ، ناچار از وسائلی بايد استفاده بكند.از نظر اسلام و کسانی که تربیت شده این مکتب هستند براي حق بايد از حق استفاده کرد. همان طور که هدف بايد مقدس باشد، وسايلي هم که براي اين هدف مقدس استخدام مي شود بايد مقدس باشد.زیرا در غیر این صورت باعث ضربه زدن به دین می شود.
هدف، هرگز وسيله را توجيه نميكند و بايد براي رسيدن به اهداف، از ابزار و روشهاي مباح و مشروع و مجاز استفاده كرد و طاعت و قرب و رضاي الهي را هرگز نميتوان با معصيت و گناه تحصيل نمود.پرسش : پس نميتوان گفت اگر هدف مشروع و مقدس باشد ميتوان شرب خمر كرد يا دروغ گفت يا ... يعني راهي ندارد به خاطر هدفمان كه پاك و الاهي و مقدس است شرب خمر كنيم يا....؟پاسخ :گاهي بين مصلحت يك حكم با مصلحت حكمي ديگر، تزاحم به وجود مي آيد كه انجام دادن يكي مستلزم باز ماندن از انجام ديگري است و يا ترك يكي از آن دو، مقدمه انجام ديگري خواهد بود. در اين صورت، اگر يكي از آن دو، مهم تر از ديگري باشد و تزاحم بين اهم و مهم باشد، نبايد اهم را فداي مهم كنيم، بلكه به حكم عقل و شرع بايد مهم فداي اهم شود؛ زيرا حكم اهم، مصالح بيشتري در بر دارد و تقديم اهم بر مهم، يك حكم بديهي عقلي است.مانند تصرف غاصبانه قایق برای نجات نفس محترمی که در حال غرق شدن است.
باید بين قاعده "اهم و مهم" كه بر مبناي آن، مهم را فداي اهم مي كنيم و آن چه به عنوان "هدف، وسيله را توجيه مي كند" از آن ياد مي شود ، تفاوت قائل شویم.
قاعده اهم مهم مربوط به موارد تزاحم ملاكات احكام در مقام عمل به آنهاست، یعنی مكلف نمیتواند به دو حكم شرعی اهم و مهم عمل كند و تنها بر انجام یكی از آن دو قادر است. در این جا باید به اهم عمل كند و مهم را فرو بگذارد. از باب مثال اگر نجات دادن جان فردی كه در حال غرق شدن یا سوختن یا خطر دیگری است، جز با تصرف در مال دیگران بدون اذن و رضایت مالك امكان ندارد، تصرف مزبور كه در شرایط عادی حرام است، در فرض مزبور مباح و بلكه واجب میشود. همین گونه است لمس كردن بدن زن نامحرم توسط مرد در صورتی كه نجات جان او از خطر متوقف بر آن باشد
یک کاربر :یکی از راه هایی که از آن راه بر دین از جنبه های مختلف ضربه وارد شده است، رعایت نکردن این اصل است که ما همان طور که هدفمان باید مقدس باشد، وسایلی هم که برای این هدف مقدس استخدام می کنیم باید مقدس باشد؛ مثلاً ما نباید دروغ بگوییم، نباید غیبت کنیم، نباید تهمت بزنیم؛ نه فقط برای خودمان نباید دروغ بگوییم، به نفع دین هم نباید دروغ بگوییم، یعنی به نفع دین هم نباید بی دینی کنیم، چون دروغ گفتن بیدینی است. یعنی به نفع دین دروغ گفتن به نفع دین بی دینی کردن است. به نفع دین تهمت زدن، به نفع دین بی دینی کردن است. به نفع دین غیبت کردن، به نفع دین بی دینی کردن است. دین اجازه نمی دهد ولو به نفع خودش ما بی دینی کنیم. «اُدْعُ اِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ».
« ما بايد در طرحهاي خود،بيشتر به ضروريات فكر كنيم تا به اخلاقيات و بيشتر به هدفها توجه داشته باشيم تا به وسيلهها»
یعنی چی؟ یعنی کسی هست که دوست داشته باشه بهش تجاوز بشه؟
چرا فکر میکنین باید ب بدی تن داد؟
پیامبر ص میگه کشتن یک فرد بی گناه به بزرگی کشتن تمام بشر است
خیر بنده سعادت هستم..
یه چزی گفتم بهش ..که بره..ببخشین اگه شوما سعادتی پس من کیم ؟
سعادت خودتی؟:blush:
راستی کمال کو؟