خدا پدرت را بیامرزه علی احمری جان، اصلا ما یاد نمی گیریم این قضیه را! یعنی تجربه نمیشه برامون!
خداوکیلی این چیزی که میگم عین حقیقته:
من سال 91 یک شرکتی کار می کردم که خودشون اومدن دنبالم برای کار... 10 نفر آدم زیر دستم بود، حقوقم معمولی بود + بیمه و عیدی و غیره و احترام هم داشتیم. صاحب کار از ما این اواخر سواستفاده می کرد و حقوق را دیر می داد. میرفت جنس اضافه و مازاد برای شرکت می خرید اما حقوق من را بخلاف کارگرها دیر می داد و حتی مبلغ را هم پایین آورده بود که دیگه در شان من نبود و در شان یک کارگر بود (رفیقم بود و سواستفاده می کرد دیگه) اندازه 2 نفر هم کار می کردم و کیفیت محصول را هم چند برابر کرده بودم، نهایتا آخر سال خیلی راحت و محترمانه استعفا دادم حتی از سنواتم هم گذشتم و اومدم بیرون دوتا کاسبی برای خودم راه انداختم هر دوش هم خدا را شکر تا حدی گرفته و حقوقم بهتر از اون موقع هست، آقای خودم هستم و هرچی کار کنم توی جیب خودم میره (آیندش و سود و ضررش مال خودم هست)
اون موقعی که از شرکت بیرون اومدم یادمه
کتاب معروف رابرت کیوساکی را در مورد کسب و کار و کارکرد پول خوندم واقعا تاثیر خیلی خوبی برای من داشت، حرفش هم همین بود که برای خودت کار کن و ارزش کار خودت را پایین نیار، البته هنوز برام تجربه نشده ولی دارم سعی می کنم به دیگران سواری ندم!