BENBANDU
Registered User
The Longest Journey
ناشر: Funcom
سبك: Adventure
تاريخ انتشار: سال 2000
پلتفرم: PC
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اين بازي طبق شواهد يكي از بهترين بازيهاي Adventure زمان خود بوده و هنوز هم از ارزش اين بازي چيزي كم نشده.
Ragnar Tørnquist طراح و كارگردان اين بازي نيز يكي از بهترينها در اين زمينه است كه Anarchy Online نيز به كارگرداني او ساخته شده.
The Longest Journey در سال 1999 در نروژ و سپس در سال 2000 براي آمريكا و ديگر كشورهاي اروپايي منتشر شد.
به دنبال اين بازي در سال 2006 نيز شاهد بازي Adventure ديگري به نام Dreamfall: the Longest Journey توسط Ragnar Tørnquist بوديم كه ادامه اي بر اين داستان است و طبق گفته ي ايشان قسمت سومي نيز بر ادامه اين داستان وجود دارد.(اين بازي بر روي كامپيوتر و XBOX منتشر شده است)
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
داستان:
داستان بازي از آنجا شروع ميشود كه قهرمان داستان April Ryan دختري 18 ساله و دانشجوي هنر خوابهاي عجيبي ميبيند (مثل خواب اژدهاي سفيد كه April و همچنين دختر خود را مادر آينده خطاب ميكند و در آن لحظه ابر سياه و كروي شكلي به او حمله ميكند) April همه اين خوابها را كابوس تلقي ميكند و به آنها توجه نميكند. تا وقتي كه شخصي مرموز بدون اينكه April چيزي از او بداند و با او صحبتي كرده باشد به او ميگويد كه تو سرنوشتي داري و اگر با كابوسهايت روبرو نشوي آنها حتي در بيداري هم به سراغت مي آيند. ولي April توجهي نميكند تا اينكه چيزهاي عجيب و غريبي نه تنها توسط او بلكه ديگران نيز ديده شدند و April براي پيدا كردن جواب اين اتفاقات سراغ آن مرد مرموز به نام Cortez ميرود.
خوب اين قسمتهاي كوتاهي از اول داستان بود و در ادامه يك نماي كلي از داستان براي شما بيان ميكنم:
April بعد از ملاقات با Cortez و صحبتها و اتفاقاتي كه بين آنها ميافتد متوجه ميشود كه خود او يك Shifter است به معناي كسي كه ميتواند به صورت فيزيكي بين دو دنياي موازي حركت كند.
دنياهاي موازي و بالانس Balance :
در زمانهاي بسيار بسيار دور كل زمين يكي بود و علم و تكنولوژي در كنار جادو با هم در توازن بودند تا زماني كه انسان شروع به بهره برداري و پيشرفت بسياري در اين دو زمينه كرد و بالانس **** كيهان را به خطر انداخت و به زودي زمين به طرف نابودي پيش ميرفت. در همين زمان موجودات فرا زميني به نام Draic-Kin به عنوان خادم هميشگي بالانس به زمين آمدند و با تقسيم كردن زمين به دو دنياي موازي به نامهاي Stark (دنياي علم وقانون) و Arcadia (دنياي جادو و هرج ومرج) زمين را از نابودي نجات دادند و براي برقراري اين بالانس و محافظت از آن در جايي بين دو دنيا برجي به نام برج نگهبان ساختند تا انسانهايي كه به منظور نگهبان بالانس متولد ميشوند به اين مكان آمده و هر كدام به مدت 1000 سال نگهبان بالانس موجود بين دنياي جادو و علم باشند.
همچنين از 4 Draic-Kin دوتاي آنها در Stark و دوتاي ديگر در Arcadia زندگي ميكنند. و ارتباط بين اين دو دنيا بوسيله خواب و يا Shifter ها امكان پذير است. ولي در شروع داستان زمان ماموريت نگهبان قبلي به پايان رسيده بود و او براي بازگشت به محل تولدش كه Stark بود برج نگهباني را ترك ميكند و در همين زمان هرج و مرج باعث ميشود كه ديوار حائل بين دنياهاي موازي باريك و حتي سوراخها و تركهايي در آن ايجاد شود كه باعث بروز هرج و مرج و پديد آمدن اثرات دنياهاي موازي بر يكديگر شود. در اين ميان April پس از سفر به Arcadia متوجه ميشود كه خود او مسئول حفظ اين بالانس و جلوگيري از هرج و مرج ميباشد و در كل نگهبان بعدي بالانس خود اوست.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اتفاقات و وقايعي كه در سفر April براي به انجام رساندن ماموريتش پيش مي آيد و در كل خط داستاني اين بازي يكي از نادرترين و ظريف ترين داستانهايي هست كه خوانده ايد يا شنيده ايد.
در ادامه در صورت استقبال و علاقه دوستان به بحث و تبادل نظر در اين زمينه ميپردازيم.