شهاب جان اصلا معلوم نیست که استرس داریبابا بیخیال ...... چون میگذرد غمی نیست .....
ته استرسی بخدا
فدات
ای ولا بروبچه های **** ...
مارو هم دریاب
فدات
چه دیدی شاید شما هم اونجا کد بخوری. آقا یه سوال من دوستم برچ 4 اعزامش هست ولی میخواد برچ2 بره الان اگه دوشنبه بیاد تهران قبول میکنند.؟؟ من اون سری که اومدم این کارو میکردن ولی عقب نمی انداختند.
)
سلام
خب امروز روز مراجعه ما به **** وظیفه و به نوعی روز اول خدمتمون هم بود! فقط خواستم وضعیت رو براتو شرح بدم که قبل از رفتن از استرستون کاسته بشه:
برای رفتن بهترین وسیله مترو هست (ایستگاه دروازه شمیران)، اگر ماشین ببرید احتمالا به دلیل شلوغی اون منطقه برای جای پارک به مشکل بر میخورید. روی برگه سفید ما نوشته بود 6 صبح اونجا باشید، من یک ربع به 6 اونجا بودم و جمعیت به حدی زیاد بود که باورش برام سخت بود! بودند کسانی که از ساعت 5 اومده بودند... اما در هر حال به هیچ عنوان درب رو زودتر از ساعت 6 باز نخواهند کرد.
وقتی رفتیم داخل حیاط باید جلوی ساختمان "شهدای گمنام" روبروی اون سکوی معروف صف می ایستادیم. یه سرباز هم اون بالا وایستاده بود و مرتب مزه می انداخت! ساعت 6:15 یه نفر اومد و بعد از اینکه دستور به نشستن روی زمین رو داد شروع کرد به صحبت کردن و خیر مقدم گفتن. (البته بلندگو هم داشت و صدا به همه میرسید!) بعد از اون گفت "هر کُدی که خوندم میره بخش بالایی حیات جایی که میگم مستقر میشه، برگه سفیدش رو تحویل میده و یه برگه ای میگیره که روی اون آدرس ترمینال و زمان مراجعه رو نوشته" ضمنا گفت هیچکس حق نداره خودش بیاد پادگان و همه باید از سرویسی که توی ترمینال قرار داده شده استفاده کنند!
خوند و خوند تا رسید به کد ما، مثل بقیه رفتیم بالاتر نشستیم، برگه سفیدهامون رو جمع کردند و یه برگه خیلی باریک بهمون دادند که روی آدرس ترمینال، نام پادگان، زمان مراجعه (برای ما شنبه ساعت 9 صبح) و مدارک مورد نیاز (برگه سبز، برگه واکسن و همین برگه) رو نوشته بودند. بعدشم گفتند آقایون تشریف ببرن کیک و ساندیسشون رو بگیرن و خیر پیش...! به همین راحتی!
وقتی از **** وظیفه اومدم بیرون ساعت 6:35 بود که فکر میکردم خیلی بیشتر معطل بشیم.
*حالا اجازه بدید چندتا توصیه خدمتتون داشته باشم:
- اصلا نیاز به کچل کردن نیست! امروز که من بودم هیج احدی رو از **** وظیفه نفرستادن پادگان! این در حالی بود که جمعیت قابل توجهی از بچه ها موهاشون رو زده بودند و طبیعتا باید تا روز اعزام کچل میموندند:hmm:
- اصلا نیازی به بار و بندیل آوردن نیست! دقیقا به همون دلیل و توضیح بالا!
- اگر برگه واکسنتون رو گم کردید با همون برگه سبز باید برید به مرکزی که واکسن زدید تا براتون مهرش کنند!
- شما رو به خدا پدر و مادرها رو نذارید دنبالتون بیان، مجددا این چیزی بود که من امروز زیاد دیدم! (زشته بابا، بزرگ شدیم مثلا
- و در آخر اینکه اصلا اضطراب به خودتون راه ندید که روز مراجعه به **** وظیفه هیچ خبر خاصی نیست و من راحتی امروز صبح خودم رو شدیدا مدیون مطالب خیلی خوبی که توی این تاپیک درج شده بود هستم:blush:
خوش باشید...
آقا شما مگه اطلاعاتی در مورد ولیعصر تبریز داری که میگی بده ؟
Zدوست عزیز من در عصر جوان خوندم که یکی از بچه ها گفت به من دیسیپلین خودش رو داره کلا ارتش و اموزشیش اسان نیست حالا سخت و سخت تر داره
سلام
خب امروز روز مراجعه ما به **** وظیفه و به نوعی روز اول خدمتمون هم بود! فقط خواستم وضعیت رو براتو شرح بدم که قبل از رفتن از استرستون کاسته بشه:
برای رفتن بهترین وسیله مترو هست (ایستگاه دروازه شمیران)، اگر ماشین ببرید احتمالا به دلیل شلوغی اون منطقه برای جای پارک به مشکل بر میخورید. روی برگه سفید ما نوشته بود 6 صبح اونجا باشید، من یک ربع به 6 اونجا بودم و جمعیت به حدی زیاد بود که باورش برام سخت بود! بودند کسانی که از ساعت 5 اومده بودند... اما در هر حال به هیچ عنوان درب رو زودتر از ساعت 6 باز نخواهند کرد.
وقتی رفتیم داخل حیاط باید جلوی ساختمان "شهدای گمنام" روبروی اون سکوی معروف صف می ایستادیم. یه سرباز هم اون بالا وایستاده بود و مرتب مزه می انداخت! ساعت 6:15 یه نفر اومد و بعد از اینکه دستور به نشستن روی زمین رو داد شروع کرد به صحبت کردن و خیر مقدم گفتن. (البته بلندگو هم داشت و صدا به همه میرسید!) بعد از اون گفت "هر کُدی که خوندم میره بخش بالایی حیات جایی که میگم مستقر میشه، برگه سفیدش رو تحویل میده و یه برگه ای میگیره که روی اون آدرس ترمینال و زمان مراجعه رو نوشته" ضمنا گفت هیچکس حق نداره خودش بیاد پادگان و همه باید از سرویسی که توی ترمینال قرار داده شده استفاده کنند!
خوند و خوند تا رسید به کد ما، مثل بقیه رفتیم بالاتر نشستیم، برگه سفیدهامون رو جمع کردند و یه برگه خیلی باریک بهمون دادند که روی آدرس ترمینال، نام پادگان، زمان مراجعه (برای ما شنبه ساعت 9 صبح) و مدارک مورد نیاز (برگه سبز، برگه واکسن و همین برگه) رو نوشته بودند. بعدشم گفتند آقایون تشریف ببرن کیک و ساندیسشون رو بگیرن و خیر پیش...! به همین راحتی!
وقتی از **** وظیفه اومدم بیرون ساعت 6:35 بود که فکر میکردم خیلی بیشتر معطل بشیم.
*حالا اجازه بدید چندتا توصیه خدمتتون داشته باشم:
- اصلا نیاز به کچل کردن نیست! امروز که من بودم هیج احدی رو از **** وظیفه نفرستادن پادگان! این در حالی بود که جمعیت قابل توجهی از بچه ها موهاشون رو زده بودند و طبیعتا باید تا روز اعزام کچل میموندند:hmm:
- اصلا نیازی به بار و بندیل آوردن نیست! دقیقا به همون دلیل و توضیح بالا!
- اگر برگه واکسنتون رو گم کردید با همون برگه سبز باید برید به مرکزی که واکسن زدید تا براتون مهرش کنند!
- شما رو به خدا پدر و مادرها رو نذارید دنبالتون بیان، مجددا این چیزی بود که من امروز زیاد دیدم! (زشته بابا، بزرگ شدیم مثلا
- و در آخر اینکه اصلا اضطراب به خودتون راه ندید که روز مراجعه به **** وظیفه هیچ خبر خاصی نیست و من راحتی امروز صبح خودم رو شدیدا مدیون مطالب خیلی خوبی که توی این تاپیک درج شده بود هستم:blush:
خوش باشید...
:blinkواقعا که . . . )
سلام بر گروهبان عزیز که کد مازاد خورده و مرد فعال این تاپیک هست.
من لیسانس برق الکترونیک هستم و از شوشتر اعزام میشم همونطور که میدونید کد 256 خوردم گفته میشه پادگان شپاه شهید مدرسی کرج است . جای خوبیه ؟؟؟
هنوز اعزام نشدیم یه وبلاگ واسه بچه های پادگان مدرس درست کردم به آدرس http://hotelmodares16.blogfa.com/خوشحال میشم سر بزنید
