گروهبان
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 12 مارس 2010
- نوشتهها
- 153
- لایکها
- 0
سلام علیکم!
امـــــــا جوادنیــــــــــــــــا!! روز شنبه رفتیم ترمینال و حدود ساعت 9 حرکت کردیم به سمت پادگان، نزدیکای ساعت 11 رسیدیم. بعد از کلی داد و بیداد و تحقیر در دژبانی، نشستن های طولانی زیر آفتاب و حضور و غیاب های متوالی و زائد بالاخره برگه سفیدها + برگه پذیرش رو تحویلمون دادند و رفتیم بالا برای تکمیل امور پذیرش!
اونجا هم نشستن طولانی زیر آفتاب بدون هیچ هدفی یکی از متداول ترین کارها بود... بالاخره ساعت 2 پذیرش تموم شد و بعد از گرفتن استحقاقی که شامل : پوتین، لباس (2)، لباس زیر (2)، یه نوع لباس و شلوار سفید خیلی بدن نما!، کمربند، کلاه (2)، جوراب (2)، دستکش (2) و یک ساک آبی رنگ کارشون با ما تموم شد و دوباره بعد از 3 ساعت نشستن زیر آفتاب و شنیدن حرف های درشت از گروهبانهای محترم!! و توضیحاتی که از نحوه دوختن علائم به لباس تا درست کردن پای شلوار با کش و ... بود با اتوبوس عازم تهران شدیدم و باید تا ساعت 4 بعد از ظهر دوشنبه با سری که با نمره صفر تراشیده شده، ملبس به لباس نظامی که آرم و علائم روی اون چسبانده شده و بهمراه تمام وسایلی که بهمون دادند خودمون رو به گروهان مربوط معرفی کنیم.
*میدونید چی از همه بیبشتر منو آزار میده؟ اینکه شما چند سال دانشجوی مهندسی متالورژی باشی اما به علت بی فکری و حال و هوای جوونی! دانشگاه رو رها کنی و حتی نری برای انصراف اقدام کنی تا دانشگاه نامه اخراجت رو بزنه و حالا مجبور باشی با سربازهایی که دیپلم و بعضا زیر دیپلم هستند (گرچه بعضی از دوستان بسیار با شخصیت هستند) توی یه جا اونهم با اون وضعیت برخورد از طرف مافوقها خدمت کنی! واقعا که تا آخرش منو پیر میکنه...
اقایون این جواد نیا کجا هست ؟؟؟ مردم از فضولی ... :blush::blush: لباساشون چطوریه میشه تو خیابون پوشید نگیرنمون به جرم بد لباسی؟؟؟
فدات