-
پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است
آشنايي مختصر با دوره آموزشي خدمت سربازي
- شروع کننده موضوع ROOZBEH33
- تاریخ شروع
hamidalikhani
Registered User
ramin1414760
Registered User
- تاریخ عضویت
- 7 ژوئن 2010
- نوشته‌ها
- 144
- لایک‌ها
- 0
آموزشی من هم توی 02 تموم شد جدا خوش گذشت ! سوالی راجه به 02 بود در خدمتم
راستی توی تقسیم افتادم نیروی زمینی ارتش گروه 33 توپخانه پرندک کسی اطلاع خاص داره بده از لحاظ مسیر و رفت و آمد
راستی توی تقسیم افتادم نیروی زمینی ارتش گروه 33 توپخانه پرندک کسی اطلاع خاص داره بده از لحاظ مسیر و رفت و آمد
ramin1414760
Registered User
- تاریخ عضویت
- 7 ژوئن 2010
- نوشته‌ها
- 144
- لایک‌ها
- 0
یه پیغام واسه تمومه بچه هایی که فردا مثه خودم رهسپار ارتش میشن:
دوستم دیروز از آموزشی ارتش ترخیص شد
درجه ها در ارتش به هیچ عنوان تا پایان سال 89 کم نخواهد شد
هو و و را ااااااااااااااااااااااااااااااا
ما رفتیم
این آخرین پست من بود
ما رفتیم تا بعد آموزشی
بدو
هک دو سه چار
اوه راستی
از نو فرمودن
دوستم دیروز از آموزشی ارتش ترخیص شد
درجه ها در ارتش به هیچ عنوان تا پایان سال 89 کم نخواهد شد
هو و و را ااااااااااااااااااااااااااااااا
ما رفتیم
این آخرین پست من بود
ما رفتیم تا بعد آموزشی
بدو
هک دو سه چار
اوه راستی
از نو فرمودن
ramin1414760
Registered User
- تاریخ عضویت
- 7 ژوئن 2010
- نوشته‌ها
- 144
- لایک‌ها
- 0
برا من سخترین چیز تو این دوران آموزشی دوری از کامپیوتر و اینترنت خواهد بود من که نزدیک 15 ساله پیشه کامپیوتر واینترنت میخوابم و با اون بلند میشم نمیدونم این وصال و دوری رو بتونم طاقت بیارم یا نه
به هر حال نبود 23 ساعت دیگه
منم مثل شما بودم ولی انقدر توی آموزشی یهت خوش میگذره که نگو و نپرس ! (( به جان خودم دارم جدی میگیم ))
ramin1414760
Registered User
- تاریخ عضویت
- 7 ژوئن 2010
- نوشته‌ها
- 144
- لایک‌ها
- 0
از نو از نو :blink:یه پیغام واسه تمومه بچه هایی که فردا مثه خودم رهسپار ارتش میشن:
دوستم دیروز از آموزشی ارتش ترخیص شد
درجه ها در ارتش به هیچ عنوان تا پایان سال 89 کم نخواهد شد
هو و و را ااااااااااااااااااااااااااااااا
ما رفتیم
این آخرین پست من بود
ما رفتیم تا بعد آموزشی
بدو
هک دو سه چار
اوه راستی
از نو فرمودن
بشمور 1 بشمور 2 بشمور 3 ! حالت شنا بگیر :lol: 1 روز گذشت ولی دلم خیلی تنگ شد برای آموزشی !
18 ساعت دیگه نبود :wacko:19ساعت دیگه نبود
ولی بعد دوران آموزشی برمیگردم اینجا نوشته های خودم رو که مثل دفتر خاطرات شده میخونم بعد خدمت هم که دوباره میام اینجا خاطراتی که از دوران خدمت داشتم رو میبینم و میخندم
این نبود ها رو آخرا خدمت حال میده که بیای اینجا ببینی یه روز نوشته بودی نبود 18 ساعت به اعزام یه روز هم بنویسی نبود 18 ساعت برای ترخیص شدن اینشالله که این فروم تا اون موقع بسته نشده باشه تا گاهی بیایم اینجا خاطراتمون رو ورق بزنیم انشالله همه به سلامتی و خوشی دوران خدمت رو تموم میکنید مخصوصا اونهایی که اعزامیه آبان ماه 1389 هستند
انگار همین دیروز بود که پرسش و پاسخ شمارو توی این تاپیک می دیدم به همراه باقی دوستان ..
شنبه نوبت ما شد که بریم خدمت، امیدوارم همینطور زود بگذره ..
MOHAMMADG846
Registered User
سلام مجدد
آقا تو باغرود پامرغی و کلاغ پر هم میبرن؟؟
یا فقط سینه خیز و بشین پاشو؟؟
سلام عرض موکونم! (با لهجه نیشابوری!).
خب دیگه ما برگشتیم (پادگان آموزشی شهید هاشمی نژاد نیشابور) و دوران آشخوری ما تموم شد رفت پی کارش، دوران سربازی من الان دیگه تبدیل به یه خاطره شده.
زیاد آسون نبود زیاد هم سخت نبود هر سختی ای هم داشت فراموش کردیم و الان فقط خاطرات و لحظات شیرین دوران آموزشیم رو به خاطر میارم چه دورانی بود چه دوستانی پیدا کردم و چه اتفاقات جالب و منحصر به فردی افتاد!...
ما 28 ام ترخیص شدیم روز قبل اش باز هم (برای بار 5 ام!) یک مرخصی 10 ساعته دادن بهمون برای زیارت آخر.
روز آخر هم برامون خاطره شد چه سخت بود جدا شدن از دوستان، چقدر شیرین بود یادگاری نوشتن ها و بالا پائین انداختن فرمانده گروهان رو دست و شونه بچه ها، درجه زدن بچه ها و احترام نظامی گذاشتن فرمانده مون به بچه هایی که درجه شون برابر با فرمانده بود، چه شوقی داشتیم برا رسیدن به خونه تا جایی که بی خیال پس گرفتن موبایل از دژبانی شدیم و گفتیم شما رو به خیر و ما رو به سلامت!...
آخرش خیلی خوب تموم شد حداقل برای من و خیلی های دیگه. خیلی ها امریه بودن و دقیقن همونجایی تقسیم شدن که خودشون می خواستن خیلی ها نزدیک شهر خودشون افتادن. درجه ها فقط یه خورده کم بود و در گروهان ما (303 امام حسن) فقط یک نفر دکتر تونست ستوان یکم بگیره بقیه دکترها ستوان دوم شده بودن. طبق آماری که خودشون تو صبحگاه روز آخر خوندن از کل 47 دکتر پادگان فقط 25 نفر ستوان یکم گرفتن. حدود 145 تا فوق لیسانس و 885 نفر هم لیسانس داشتن و تعدادی فوق دیپلم در کل 1300 و خورده ای نفر سرباز گرفته بودن. به اکثر لیسانس ها رزم دار یکم یا دوم داده بودن.
راستی درباره اردو بهتون بگم ما 5 روز و 4 شب تو اردو بودیم اونقدرا که فکر می کردیم سخت نبود فقط پیاده روی 17 کیلومتری روز چهارم سخت بود. هوا عالی بود شبا یکم سرد میشد البته فکر کنم بچه های دوره بعدی که آخرای پائیز و زمستون میفتن سردی هوا خیلی اذیت شون کنه ما شانس آوردیم که در بهترین موقع سال رفتیم اردو نه خیلی سرد بود نه خیلی گرم. شب 1 و 3 تاخت شبانه داشتیم. تاخت شبانه اسمیه که به جای خشم شب گذاشتن! و میگن که دیگه خشم شب حذف شده!. خیلی خوش گذشت هر گروه یه چادر داشت ما هم 12 نفر دوست صمیمی هم در یه چادر بودیم چه لحظاتی با هم داشتیم. بزن و بکوب شبانه، سنگر کندن، دستشوئی رفتن با بند حمایل و فانسقه و قمقمه و اسلحه!، دودر کردن آفتابه چادرهای دیگه، نگهبانی ها و ایست دادن های الکی شبانه، عکس گرفتن وسط کوه و خیلی خیلی لحظات به یاد ماندنی دیگه...
صبح روز 26 ام مهر ماه هم چادر و وسایلمون رو جمع کردیم و برگشتیم پادگان. همون روز وسایلمون رو تحویل دادیم و مدارک رو تحویل گرفتیم. فرداش روز 27 ام هم مابقی کارا رو انجام دادیم این 2 روز آخر تا تونستیم پیچوندیم، نظافت و نماز اول وقت و صبحگاه و... بعد از ظهر هم رفتیم مرخصی و به اتفاق دوستان هر کاری که نکرده بودیم کردیم و نصف شب برگشتیم پادگان و صبح روز 28 ام هم بعد از یه مراسم 2-3 ساعته در صبحگاه، برای همیشه (یا حداقل برای مدت طولانی) نیشابور رو ترک کردیم به سوی خونه!.
من با قطار همون روز راه افتادم و پنجشنبه حدود ساعت 4 بعد از ظهر خونه بودم.
خوشبختانه من هم استان خودمون (مرکز استان) افتادم 3 ام آبان باید خودمو به یگان معرفی کنم. البته اینو خدمت دوستان عرض کنم که من دیگه سربازیم رسمن تموم شده هست چون کل باقیمونده ی خدمتم رو کسری خدمت دارم و فقط باید آموزشی می رفتم. فقط سوم آبان میرم برای معرفی خودم و دادن مدارک کسری خدمتم و انجام کارای اداری و ترخیص و پایان همیشگی دوران سربازیم.
همین دیگه، فعلن یا شاید هم برای همیشه خداحافظ.
خب دیگه ما برگشتیم (پادگان آموزشی شهید هاشمی نژاد نیشابور) و دوران آشخوری ما تموم شد رفت پی کارش، دوران سربازی من الان دیگه تبدیل به یه خاطره شده.
زیاد آسون نبود زیاد هم سخت نبود هر سختی ای هم داشت فراموش کردیم و الان فقط خاطرات و لحظات شیرین دوران آموزشیم رو به خاطر میارم چه دورانی بود چه دوستانی پیدا کردم و چه اتفاقات جالب و منحصر به فردی افتاد!...
ما 28 ام ترخیص شدیم روز قبل اش باز هم (برای بار 5 ام!) یک مرخصی 10 ساعته دادن بهمون برای زیارت آخر.
روز آخر هم برامون خاطره شد چه سخت بود جدا شدن از دوستان، چقدر شیرین بود یادگاری نوشتن ها و بالا پائین انداختن فرمانده گروهان رو دست و شونه بچه ها، درجه زدن بچه ها و احترام نظامی گذاشتن فرمانده مون به بچه هایی که درجه شون برابر با فرمانده بود، چه شوقی داشتیم برا رسیدن به خونه تا جایی که بی خیال پس گرفتن موبایل از دژبانی شدیم و گفتیم شما رو به خیر و ما رو به سلامت!...
آخرش خیلی خوب تموم شد حداقل برای من و خیلی های دیگه. خیلی ها امریه بودن و دقیقن همونجایی تقسیم شدن که خودشون می خواستن خیلی ها نزدیک شهر خودشون افتادن. درجه ها فقط یه خورده کم بود و در گروهان ما (303 امام حسن) فقط یک نفر دکتر تونست ستوان یکم بگیره بقیه دکترها ستوان دوم شده بودن. طبق آماری که خودشون تو صبحگاه روز آخر خوندن از کل 47 دکتر پادگان فقط 25 نفر ستوان یکم گرفتن. حدود 145 تا فوق لیسانس و 885 نفر هم لیسانس داشتن و تعدادی فوق دیپلم در کل 1300 و خورده ای نفر سرباز گرفته بودن. به اکثر لیسانس ها رزم دار یکم یا دوم داده بودن.
راستی درباره اردو بهتون بگم ما 5 روز و 4 شب تو اردو بودیم اونقدرا که فکر می کردیم سخت نبود فقط پیاده روی 17 کیلومتری روز چهارم سخت بود. هوا عالی بود شبا یکم سرد میشد البته فکر کنم بچه های دوره بعدی که آخرای پائیز و زمستون میفتن سردی هوا خیلی اذیت شون کنه ما شانس آوردیم که در بهترین موقع سال رفتیم اردو نه خیلی سرد بود نه خیلی گرم. شب 1 و 3 تاخت شبانه داشتیم. تاخت شبانه اسمیه که به جای خشم شب گذاشتن! و میگن که دیگه خشم شب حذف شده!. خیلی خوش گذشت هر گروه یه چادر داشت ما هم 12 نفر دوست صمیمی هم در یه چادر بودیم چه لحظاتی با هم داشتیم. بزن و بکوب شبانه، سنگر کندن، دستشوئی رفتن با بند حمایل و فانسقه و قمقمه و اسلحه!، دودر کردن آفتابه چادرهای دیگه، نگهبانی ها و ایست دادن های الکی شبانه، عکس گرفتن وسط کوه و خیلی خیلی لحظات به یاد ماندنی دیگه...
صبح روز 26 ام مهر ماه هم چادر و وسایلمون رو جمع کردیم و برگشتیم پادگان. همون روز وسایلمون رو تحویل دادیم و مدارک رو تحویل گرفتیم. فرداش روز 27 ام هم مابقی کارا رو انجام دادیم این 2 روز آخر تا تونستیم پیچوندیم، نظافت و نماز اول وقت و صبحگاه و... بعد از ظهر هم رفتیم مرخصی و به اتفاق دوستان هر کاری که نکرده بودیم کردیم و نصف شب برگشتیم پادگان و صبح روز 28 ام هم بعد از یه مراسم 2-3 ساعته در صبحگاه، برای همیشه (یا حداقل برای مدت طولانی) نیشابور رو ترک کردیم به سوی خونه!.
من با قطار همون روز راه افتادم و پنجشنبه حدود ساعت 4 بعد از ظهر خونه بودم.
خوشبختانه من هم استان خودمون (مرکز استان) افتادم 3 ام آبان باید خودمو به یگان معرفی کنم. البته اینو خدمت دوستان عرض کنم که من دیگه سربازیم رسمن تموم شده هست چون کل باقیمونده ی خدمتم رو کسری خدمت دارم و فقط باید آموزشی می رفتم. فقط سوم آبان میرم برای معرفی خودم و دادن مدارک کسری خدمتم و انجام کارای اداری و ترخیص و پایان همیشگی دوران سربازیم.
همین دیگه، فعلن یا شاید هم برای همیشه خداحافظ.
Last edited:
آره تو اردو فقط هست خیلیییییی باحاله
نه اصلا فقط سینه خیز و بشین پاشو اونم تو کلاسای تاکتیک بیشتر
"Mohammad"
Registered User
برای بار دوم عرض میکنم
عواملی که باعث معافیت میشن چیا هستند؟
لطفا مطالبی که میزارید به روز باشند چون هر روز قوانین تغییر میکنند
عواملی که باعث معافیت میشن چیا هستند؟
لطفا مطالبی که میزارید به روز باشند چون هر روز قوانین تغییر میکنند
انجام کارای کسری خدمت توی پادگان حدود یک ماهی طول میکشه ...البته اگه پارتی داشته باشی یک روزه انجام میشه
یه پیغام واسه تمومه بچه هایی که فردا مثه خودم رهسپار ارتش میشن:
دوستم دیروز از آموزشی ارتش ترخیص شد
درجه ها در ارتش به هیچ عنوان تا پایان سال 89 کم نخواهد شد
هو و و را ااااااااااااااااااااااااااااااا
ما رفتیم
این آخرین پست من بود
ما رفتیم تا بعد آموزشی
بدو
هک دو سه چار
اوه راستی
از نو فرمودن
گفتم شانس نداریم. دوستم دیروز 01 تهران(ارتش) آموزشیش تموم شده گفت درجه هارو کم کردن.به لیسانس برق استوار یکم دادن.
سلام
درجه ها جدا کم شدن یا کی کم میشه؟هرکی یه حرفی میزنه گیج شدم.:wacko::wacko::wacko::wacko:
من موزر بورده بودم با خودم میزدم ریشمو
از تهران
فوق لیسانس
ستوان 2
58 روز رسمی که 5 روز مرخصی میان دوره داشتیم