ممنون رفیق (کم پیدا شدی در کل )
راستش چون این کوه مال محل خودمون هست دلم نمیاد این کار رو بکم چون همین الان هم کلی از همون هم محلی ها میگن بهش جادوی فوتوشاپ :/
تنبلی! کشته مارو!
دارم سعی می کنم خودم رو هم بکشم. باید یه کاری بکنم که مقید به عکاسی بشم.
گستردگی هنر و فلسفه داره دیوونه م می کنه. برای درک هنر باید فلسفه بلد باشم؛ برای یادگرفتن فلسفه باید اسطوره شناسی بلد باشم؛ برای یاد گرفتن اسطوره باید...
همینطوری هی داریم میریم عقب تو مسائل تئوری و از اقدام عملی غافل می شیم. تازه هنوز پامو تو وادی تجزیه و تحلیل آثار هنری نذاشتم!
هرچی بیشتر پیش می رم بیشتر مطمئن می شم که هیچی بلد نیستم!
باید بهش گفت جادوی عکاسی، نه جادوی فتوشاپ. قرار نیست همه چیز تو عکس هم همونطور باشه که تو واقعیت دیده میشه. مگه تو نقاشی یا موسیقی یا سینما یا رقص یا هر هنر دیگه ای این اتفاق داره میفته که انتظار داشته باشیم تو عکاسی بیفته؟ رئالیسم فقط
یکی از مکاتب هنریه. همونطور که توی بقیه ی هنرها هم واقعیت بیرونی دنیا تحت تأثیر دید هنرمند و شرایط اجرای اثر و هزار کوفت و زهرمار دیگه (!) قرار می گیره توی عکاسی هم می تونه این اتفاق بیفته. در نتیجه از حرف دیگران نترس.