اگه مثلاً طرفت روح سگ ولگرد باشه میدی؟بستگی به طرفم داره...شاید بدم! شاید ندم!
اگه مثلاً طرفت روح سگ ولگرد باشه میدی؟
احتمالاً یه درصدی از سودشو ازش بگیرم و بیخیال شم (بسته به موقعیت باید تصمیم گرفت!)
عمو ینی میدی؟
آورین آورینبزرگی میفرماید ياد گرفتم با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنياي احمقانه خويش خوشبخت زندگي کند. با وقيح جدل نکنم چون چيزي براي از دست دادن ندارد و روحم را تباه مي کند...
بزرگی میفرماید ياد گرفتم با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنياي احمقانه خويش خوشبخت زندگي کند. با وقيح جدل نکنم چون چيزي براي از دست دادن ندارد و روحم را تباه مي کند...
اتفاقا هیچ وقت نذاشتم پایه مال شه چه تو صف چه ت محیط بسته.
چطور میگی نه!؟تو یه ادمی که نعشه ی شیشه کشیدنا از نزدیک باش برخورد کردی!؟دیدی چه توهمایی میزنه(شنیدن و دیدن و تلویزیون دیدن منظورم نیست از نزدیکیه)!تا حالا شده در خونت رو اخر شبی بزنن بگن خونتوون داره اتیش میگیره بیایین بیرون و اسایش رو ازت بگیرن!؟
تا حالا مواد فروش یه صوت شیشه انداخته ت حیاطتون بعد خ اهر زادت بیاد بگه دای دایی این چیه میخواستم بخورمش!؟
داداشی من تا اووونجا که رفتار دیگران تو زندگی شخصیم تاثیری نداشته باشه کاری بشون ندارم ولی خب اگه کاری بخواد بکنه که یه خورده حقم پایه مال شه یا زندگیم رد تحت شعاع قرار بده از حقم نمیگذرم.
Sent from my GT-N7100 using Tapatalk 2
اگر در یک جمع آکادمیک اینجوری حرف بزنی ، به تو بعنوان یه آدم بیسواد و متعصب و کژفهم نگاه میکننبزرگش دهاتی بوده
یک بزرگ تهرانی میفرماید . یاد بگیر بزنی تو سر نادان دهاتی، در غیر اینصورت یهو میبینی دنیا رو دهاتی ها پر کردن.
الان دارین با همدیگه شوخی ^$%^%$ میکنین؟ یا صخبتتون جدیه؟!!الان مثلا پاسخ من رو ندادی ؟ پس چرا پستم رو کوت کردی ؟ ابله اون دهاتی ایه که نمیدونه خاموشی یعنی چی
تا حالا جمع آکادمیک تو عمرت دیدی اصلا ؟. دانشگاه اونجایی نیست که صف می ایستن نون میگیرنا اون دفعه هم گفتم ، مردم توی تهران ازدواج میکنن .توی دهات شما جفتگیری میکنن
پ.ن: هوای آلوده از بوی پشکل و جاده خاکی و سر و کله زدن با دهاتیا خیلی قابل تحملتره
تمام ایران سرای من است
نه اتفاقا من با این بچه خیلی حال می کنم مخصوصا بیشتر از قبل ... مخصوصا با طرزه فکرش و پستایی که جدیدا می ده ...بزرگش دهاتی بوده
یک بزرگ تهرانی میفرماید . یاد بگیر بزنی تو سر نادان دهاتی، در غیر اینصورت یهو میبینی دنیا رو دهاتی ها پر کردن.
تجربه من نشون می ده همه آدما اولش ترو تمیزو پاکن چون سرشتشون پاکه . انسان کلا سرشته اصلیش پاکه در ابتدا ... تا یه جاییش که تجربه ندارن هم پاک می مونن و بعد از ورود به جامعه و لطماتی که از جامعه می خورن دو حالت براشون پیش می اد یا مثله جامعه می شن یا به نوعی برای اینکه کثیف نشن آگاهانه خودشون رو ترد می کنن ...آقا چی میگی نصفه شبی ؟ . من امدم اینجا یه کم تفریح کنم ، فردا مسافرم . بحث فلسفی چرا راه میندازی ؟. اما فقط یه چیز بگم ، نوع نگاه مهم نیست ، شعارها مهم نیست. عمل مهمه. تجربه من حداقل نشون داده که هر کی قشنگ شعار میده ، زشت عمل میکنه
ایول جالب بود خیلی سخته که بخوای مستقل فکر و عمل کنی همواره از طرف اطرافیانت و جامعه مورد فشار قرار میگیری جالبه وقتی کسی بخواد مستقل باشه معمولا از طرف کسایی که هویت شخصی ندارن و در جهت جامعه حرکت میکنن و اصطلاحا عضو حزب باد هستن به بی هویتی متهم میشن یعنی کسایی که تحمل فشار مستقل بودن رو ندارن برای اینکه عقده های شخصی خودشون رو بپوشونن بقیه رو به بی هویتی متهم میکنن . کسی که بخواد مستقل عمل کنه و درگیر عرفهای جامعه نشه و ساختار شکن باشه به شدت مورد فشار جامعه قرار میگیره و معمولا این افراد شخصیتی قوی دارن به خاطر همینه که اصولا افراد بزرگ افرادی ساختار شکن و مستقل هستنتجربه من نشون می ده همه آدما اولش ترو تمیزو پاکن چون سرشتشون پاکه . انسان کلا سرشته اصلیش پاکه در ابتدا ... تا یه جاییش که تجربه ندارن هم پاک می مونن و بعد از ورود به جامعه و لطماتی که از جامعه می خورن دو حالت براشون پیش می اد یا مثله جامعه می شن یا به نوعی برای اینکه کثیف نشن آگاهانه خودشون رو ترد می کنن ...
ولی تحمل و قدرت هر آدمی حده مشخصی داره ممکنه یه روز از همه اصولی که داشته برگرده ... حرفه من اینه ...
به نظرم کاره آدمی که که مقاومت می کنه کاره ساده ای نیست ...
در کل من شخصا با آدمی که آگاهانه قدم ور می داره خیلی حال می کنم هر چند اون قدم برداشتن برای ترد خودش از جامعه و سختی به خودش برای خیلی چیزا و ارزش ها باشه ...
اینکه شناور بشی کفه جامعه با اصوله جامعه کاری نداره قدرته فردی اینه که یه تنه با اینکه می دونی تو جبهه تو کسی نیست کنارت باشه یا اصولو بهت یاد آوری کنه یا خیلی وقتا بهت دلگرمی بده بازم کاره خودتو بکنی ... اهمیت ندی خیلیا راه ساده رو برای بدست آوردن خیلی چیزا پیدا کردن و در راهی که دارن برای راحتی خودشون به بقیه سختی می دن ... و باز بیای و به روشه سختی که با اصولت تناقض نداره سختی رو به خودت بدی و کاره خودتو بکنی ... این قشنگه که با حقه انتخابی که داری و می دونی انجام کاره راحت برات راحت تره و می تونی تو هم یکی از اونا باشی که راحت طلبی پیشه می کنن بیای حرفه خودتو تو این جامعه کثیف به کرسی بشونی مثله یه قهرمان ...
به نظره من هر چند که خودم چند وقتی هست دیگه سنگه این داستان رو به سینه نمی زنم و به جمع تماشاچیان این قضیه پیوستم تا عملگرایی ... برا همین من باش حال می کنم ...
آقا شبت خوش ... مسافرت خوش بگذره ...