faridbahal
Registered User
واقعا شرمنده! انگار اون شب خیلی خوابم میومده!! چون اصلا اینایی که گفتم توش نیست:lol: :lol: :lol: :lol: :lol: :lol: برای همین بود که نمیتونستم پیداش کنم!!!! اما خوب بالاخره پیدا شد! متن کامل شعر رو میذارم ببینید من اون شب چقدر خوابم میومده:lol: البته دلیلش این بود که من توی اتوبوس بودم! و نصفه شبی داشتم برای ماموریت میرفتم میانه!!!:lol:
با من بگو از عشق
ای آخرین معشوق
کی برای رسوایی
دنبال بهونه ام
با بوسه ای آروم
خوابم رو دزدیدی
تو شدی تعبیر
رویای شبو نه ام
من تو نگاه تو
دنیامو میبینم
فردای شیرینم
نازنین من
چشمای تو
افسانه نیست
که تمومه خواب و خیالم بود
تقدیر من
عشق تو شد
که همیشه فکر محالم بود
شبهای تنهایی همرنگه گیسوته
آغوشتو واکن بانوی مهتابی
داواپسی هامو
با خنده ای کم کن
که تویی پایان
تردید و بیتابی
با من بگو از عشق
ای آخرین معشوق
کی برای رسوایی
دنبال بهونه ام
با بوسه ای آروم
خوابم رو دزدیدی
تو شدی تعبیر
رویای شبو نه ام
من تو نگاه تو
دنیامو میبینم
فردای شیرینم
نازنین من
چشمای تو
افسانه نیست
که تمومه خواب و خیالم بود
تقدیر من
عشق تو شد
که همیشه فکر محالم بود
شبهای تنهایی همرنگه گیسوته
آغوشتو واکن بانوی مهتابی
داواپسی هامو
با خنده ای کم کن
که تویی پایان
تردید و بیتابی